مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
ایدئولوژی
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۹
99 - 114
حوزه های تخصصی:
فمنیسم (طرفداری از حقوق زنان)، نیوهیستوریسیسم ، مادیگرایی فرهنگی ، تئوری پست استعماری و تئوری کوئیر ، همگی در مورد تولید فرهنگی (که می تواند به مارکس نسبت داده شود) ایده هایی ارائه می کنند و همچنین هر یک رابطه معناداری با تحقیقات ادبی رنسانس دارند. با وجود این ایده های اصلی مارکس به ندرت به طور مناسب در آثار مربوط به شکسپیر توضیح داده می شود و در برخی دوره ها حتی ادعا می شود که آنها رابطه خود را از دست داده اند. هدف این مقاله، توضیح تاثیر گذشته و فعلی مارکسیسم بر ادبیات شکسپیری است؛ همچنین نشان دادن راه هایی که در آن، این ادبیات می تواند تأثیر مهمی در آینده آنالیز فرهنگی و نقد نمایشی و ادبی سیاسی ایفا کند.
تحلیل گفتمان مکتوبات عتبه الکتبه با رویکرد کاربردگرا بر اساس نظریه فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
491 - 513
حوزه های تخصصی:
این مقاله تحلیلی است بر اساس نظریه نورمن فرکلاف در «عتبه الکتبه» با رویکرد کاربردگرا که به بررسی و تجزیه و تحلیل صورت های زبانی، اهداف و کارکردهای آن ها می پردازد. مبنای نظری پژوهش در چارچوب الگوی سه سطحی(لایه ای) توصیف، تفسیر و تبیین می باشد. در «مکاتیب و ترسلات عتبه الکتبه»، به دلیل ارتباط نزدیک زبان و ساختارهای اجتماعی و تأثر متن از روابط اجتماعی، ابعاد گفتمانی بسیار برجسته است. در این متن علاوه بر تأثیر روابط قدرت، گزینش های زبانی خاص که مختص سبک این دوره است، در فرآیند تولید معنا متمایز می شود. هدف از این پژوهش نشان دادن نوع و سبک گفتمان قرن بیستم و نشان دادن قدرت نویسنده( منتجب جوینی ) در شکل گفتمان وی است همچنین نگاه متفاوت بر ترسلات و معرفی و تحلیل بنیادی «عتبه الکتبه» از دیگر اهداف این مقاله می باشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و به شیوه تحلیل محتوای کیفی و استناد به متن مکتوبات و ذکر شواهد مثال بررسی می گردد.
مطالعه قطبیت های ایدئولوژیکی در گفتمان های سیاسی
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره سوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴
101 - 116
حوزه های تخصصی:
عرصه سیاست، عرصه تضاد ها و منازعات ایدئولوژیکی است که در مسیر تثبیت دید گاه های گفتمانی در جامعه رخ می دهد. پژوهش حاضر در صدد است با بررسی قطبیت های گفتمانی «خودی» و «غیر خودی»، بر ساخت ایدئولوژیِ خاصی را پی بگیرد. در همین ارتباط، مصاحبه دکتر محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت یازدهم، در برنامه تلویزیونی «دید در شب» به عنوان پیکرهه پژوهشیِ مطالعه حاضر انتخاب و به مدد رویکرد «مربع ایدئولوژیک» ون دایک، در قالب تحلیلِ گفتمانِ انتقادی، مورد تحلیل و بررسی واقع شد. آنچه پر واضح است، ظریف، قطبیت «خودی ها» را با صفات مثبت و قطبیت «غیر خودی ها» را با صفات منفی توصیف می کند؛ اما در پاسخ به این پرسش که حصول به هژمونی از طریق بر ساخت قطبیت های جناحی و گفتمانی چه پیامد ها و آسیب های اجتماعی را در بر خواهد داشت، استدلال شد که چنین وضعیت های بر ساخت گرایانه ای، جامعه را با تکثّر و آشوب زدگی هویت های سیاسی-اجتماعی مواجه می کند و افرادِ اجتماعی را بر حسب منافع سیاسی از یک قطبیت به قطبیت دیگر منتقل می کنند.
تحلیل نشانه شناختی هویت جنسیتی در تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
1 - 16
حوزه های تخصصی:
بازنمایی زنان در رسانه ها بیان کننده تصورات عمومی درباره هویت و تفاوت های جنسیتی بوده و مدام در کار خلق یا تأیید یا تغییر این تصورات است. رسانه ها تلاش می کنند آنچه را می خواهند بازنمایی کنند، نه آنچه واقعیت دارد. مفهوم هویت جنسیتی، که در دنیای امروز به واسطه مدرنیته دگرگون شده، از موضوعاتی است که در دنیای واقع و در قاب تلویزیون تفاوت هایی یافته است. از این رو، این مقاله شیوه بازنمایی هویت جنسیتی را در محتوای روایی تلویزیون بررسی کرده است. بدین منظور، با استفاده از تحلیل نشانه شناختی فیسک در سه سطح رمزگان واقعیت، بازنمایی و ایدئولوژی سریال زمانه تحلیل و ارزیابی و با استفاده از رویکرد برساخت گرا در نظریه بازنمایی استوارت هال، به منزله چارچوب نظری، این موضوع بررسی شده است. مؤلفه هایی مانند فردگرایی، استقلال مادی زنان، قدرت تصمیم گیری و انتخاب، الگوهای روابط بین فردی، سبک پوشش و مصرف کالا و نقش های حرفه ای زنان بازنمودی از جست وجوی هویت و مؤلفه های غالب هویتی مدرن اند. به نظر می رسد در این سریال بازنمایی های زنانه نمایش دهنده شخصیتی هستند که خصلت های سنتی و مدرن را به طور تلفیقی به همراه دارند. هویت سنتی با ارزش و نگرش مادری و همسری به منزله هویت برتر بازنمایی شده و هویت مدرن محتوم به بحران است.
تحلیل روایی و نشانه شناختی تصویر زن مطلقه در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
421 - 436
حوزه های تخصصی:
این مطالعه تلاشی است برای واکاوی سوژه زن مطلقه در محتوای روایی و تصویری سینمای ایران. بدین منظور، با به کارگیری رویکرد برساخت گرا در نظریه بازنمایی استوارت هال، به منزله چارچوب نظری، و با استفاده از روش تحلیل ساختار روایت بارت و تحلیل نشانه شناختی فیسک در سه سطح رمزگان واقعیت، بازنمایی و ایدئولوژی، فیلم های استراحت مطلق و ناهید تحلیل و ارزیابی شده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که: 1. ساختار روایی فیلم ها سه بخشی است، 2. روایت ها در فضای شهری اتفاق می افتد، 3. بحران هایی که زن مطلقه با آن ها مواجه می شود، مهم ترین مضامین را تشکیل می دهند، 4. زنِ با درایت مهم ترین تیپ مطرح است، 5. نشان دادن مردسالاری، تدبیر زنانه در برابر بی درایتی مردانه و تفوق شر بر خیر، مهم ترین دغدغه های ایدئولوژیک مطرح شده در فیلم ها هستند.
تحلیل بازنمایی زن شاغل در فیلم های سینمای ایران پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 34
حوزه های تخصصی:
نحوه بازنمایی زنان شاغل در رسانه ها از عوامل فرهنگی اجتماعی تأثیرگذار بر رد یا تأیید کلیشه های جنسیتی سنتی مربوط به زنان و اشتغال آن ها به شمار می رود و می تواند در تغییر باورهای فرهنگی مربوط به اشتغال زنان مؤثر واقع شود. هدف این مقاله، مطالعه بازنمایی زنان شاغل در سینمای ایران پس از انقلاب است. در بخش نظری تحقیق، از نظریه بازنمایی هال استفاده شده است. روش تحقیق نیز برمبنای الگوی نشانه شناسی جان فیسک بوده است. نتایج حاصل از مطالعه بازنمایی زنان شاغل در سینمای ایران نشان می دهد که زنان شاغل مدرن، برخلاف کلیشه زن سنتی، دارای قدرت، توانمندی و استقلال بیشتری در زندگی خود بوده و تابع مردان نیستند. در بیشتر آثار ساخته شده با محوریت زنان شاغل، سعی شده است ضمن نقد ایدئولوژی مردسالاری، از برابری طلبی و شایسته سالاری در اشتغال دفاع شود. به رغم تلاش برای دوری از نگاه مردسالارانه، شاهد طبیعی سازی نقش خانه داری برای زنان هستیم.
بازشناختِ فرایند استعاره سازی در لایه «بلاغی» سبک غزل اجتماعی معاصر و کارکردهای ایدئولوژیکی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی فرایند استعاره سازی در لایه بلاغی سبک غزل اجتماعی معاصر و بررسی کارکردهای ایدیولوژیکی این فرایند است تا بتوان از این رهگذر، به الگوی مسلط ساخت استعاره در این گونه ادبی دست یافت؛ همچنین این مقاله در پی آن است، با خوانش و تحلیل نمونه ها در حیطه جامعه آماری مورد نظر، کاربرد این شگرد بلاغی را ازمنظر نقش و کارکردهای آن بر مبنای نگاه ایدئولوژیکی شاعران، تحلیل و تبیین کند. بررسی ها نشان می دهد که غالب استعاره های به کار رفته در این سروده ها، از نوع استعاره های مصرّحه مجرّده است. بنای خلق استعاره ها در وهله نخست بر تجسّم گرایی است و بیش از همه بر پایه جاندارانگاری و با تمرکز بر گیاه انگاری و جانورانگاری ساخته شده اند و شاعران بر مبنای مشابهتی که میان مبانی فکری و باورهای ذهنی خود با پدیده مورد نظر یافته اند، اقدام به ساخت استعاره کرده اند. از منظر نقش وکارکرد نیز بزرگ نمایی، تمجید و ستایش یا کوچک نمایی و اکراه و تحقیرِ مصادیق این استعاره ها، از مهم ترین مبانی فکری و ایدئولوژیکی شاعران این گونه ادبی است.
تحلیل سبکی- گفتمانیِ رمان «اوسنه بابا سبحان» از محمود دولت آبادی بر مبنای نظریه لسلی جفریز (رویکرد سبک شناسی انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر در چارچوب نظریه لسلی جفریز و بر مبنای مؤلفه های سبک شناسی انتقادی، رمان اوسنه بابا سبحان را مورد بررسی و تحلیل سبکی- گفتمانی قرار داده است. در رابطه با این امر، تلاش شد تا به پرسش های ذیل پاسخ داده شود: 1. ایدئولوژی های نویسنده چگونه در نحوه انتخاب و آرایش عناصر زبانی رمان که از آن به سبک تعبیر می شود، بازنمایی شده اند؟ 2. کشف ایدئولوژی ها و عقاید نهفته در سبک رمان با استفاده از چه ابزارهای گفتمانی امکان پذیر شده است؟ در پیوند با این پرسش ها، هدف اصلی مقاله، آشکار کردن مقاصد پنهان گفته های نویسنده است. بدین منظور واژگان و ساختار جمله های رمان که زمینه ورود به فضای گفتمانی و شناختی سبک را فراهم می کنند، بررسی و تحلیل شده اند. نگارندگان در این جستار با رویکرد توصیفی- تحلیلی، پس از استخراج و دسته بندی آرای لسلی جفریز در کتاب «سبک شناسی انتقادی» (2010)، رمان مورد مطالعه را بر اساس مؤلفه های مطرح در کتاب مزبور، مورد تتبع قرار داده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که راهبردهای «منفی سازی» و «اطلاعات و نظرات مهم» بیشترین بسامد، و «نام بردن»، «ترادف» و «معانی ضمنی و حقایق مسلّم» کمترین بسامد را در این گفتمان به خود اختصاص داده اند. تحلیل این یافته ها حاکی از آن است که نویسنده در گفتمان خود، با توجه به شرایط جامعه و نظام ارباب و رعیتی در ایران، وضعیت اجتماعی- اقتصادی روستانشینان و واقعیت های زندگی آنان را با رویکردی انتقادی به تصویر کشیده است. وی ضمنا انتقادهایی را نیز متوجه صاحبان قدرت در ایرانِ سال های پیش از اصلاحات ارضی نموده است.
تجربه زیسته استانداران در مدیریت جهادی بحران جنگ تحمیلی در راستای تحقق سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
302 - 329
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش به دست آوردن الگوی عمل استانداران در پشتیبانی از جنگ تحمیلی است. راهبرد پژوهش پدیدارشناسی، ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه باز و مشارکت کنندگان استانداران دوره جنگ بودند که به طور هدفمند پس از ده مصاحبه به اشباع نظری رسید. داده ها با نرم افزار مکس کیودا و سبک کلایزی تحلیل شد. ص حت نتایج با بازبینی و تأیید متن مصاحبه به وسیله مشارکت کنندگان و مراجعه به اسناد تاریخی تقویت شد. نتایج نشان داد ایدئولوژی بر الگوی کنشگری استانداران در جنگ اثرگذار بوده است. تأمین ماشین آلات، تجهیزات، مهمات و تدارکات جنگ در تجربه زیسته استانداران گزارش شده است. اداره آوارگان و مهاجران و جنگ زدگان، تدارک مالی و تأمین خسارات و تخریب ها، امنیت نقاط بمباران و موشک باران شده، تقویت روحیه رزمندگان، آموزش و اعزام نیرو، اطلاع رسانی به مردم و سلسله مراتب از تجربه زیسته استانداران در مدیریت بحران جنگ تحمیلی بوده است. تجربه زیسته ایشان بیانگر تمرکز و انسجام و یکدست کردن ساختار قدرت با استفاده از ظرفیت مردم در این دوره بوده است. جناح مذهبی توانست با وجود تحریم های اقتصادی خارجی، با سازمان دهی نیروهای مردمی و تهاجم های پی درپی به ارتش بعثی عراق و مقاومت نظامی و اقتصادی هشت ساله، با پذیرش قطعنامه سازمان ملل از سقوط انقلاب و شکست در جنگ جلوگیری کند و به جنگ تحمیلی پایان دهد.
تحلیل گفتمان انتقادی خطبه دمشقیه امام سجاد(ع) براساس نظریه نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
199 - 221
حوزه های تخصصی:
امام سجاد(ع) در پرخفقان ترین دوران امامت کردند؛ بااین حال از رشد جامعه و مبارزه با طاغوت غفلت نورزیدند. درک چندانی از جهاد روشنگرانهٔ ایشان وجود ندارد، لذا انجام چنین پژوهش هایی ضرورت می یابد. در واقع مسئلهٔ اساسی در این گونه پژوهش ها این است که با بهره گیری از نظریات جدیدِ حوزه های مختلف و با نگاهی برون دینی، به مباحث دینی و طرح مباحث جدید یا اثبات مطالب گذشته اهتمام ورزیده شود. در این جستار نیز از نظریهٔ تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف بهره گرفته ایم. فرکلاف در نظریهٔ خود قائل به سه مرحلهٔ توصیف، تفسیر و تبیین است. به روش تحلیلی توصیفی برمبنای نظریهٔ فرکلاف در مرحلهٔ توصیف و تفسیر روشن می شود که این خطبه ازنظرِ روابط معنایی، عبارت بندی ها، بار ایدئولوژیک و ارزش استعاری واژگان، وجوه امری و خبری، معلوم و مجهولی افعال و تأکید و... متناسب با بافت و هدف خطابه گویی است. روابط بینامتنی آن با قرآن و مناظرات امیرمؤمنان(ع) و امام مجتبی(ع) با معاویه نیز مشهود است. در بخش تبیین نیز تأثیرگذاری کلام امام بر جوّ حاکم و تغییر آن با شواهد تاریخی و مستند نشان داده شده است.
نگاره ناصرالدین شاه و رجال، گفتمانی از جدالی پنهان در ساختار دربار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاره آبرنگی ناصرالدین شاه و دو تن از رجال، یکی از آثار درباری عصر ناصری است که توسط محمدحسن افشار، یکی از نقاشان دربار و به حمایت یک حامی ناشناس درباری پدید آمده و در این پژوهش بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف به عنوان یک گفتمان به آن پرداخته شده است. در این گفتمان، نقاش در ترکیبی قرینه در بی قرینه، میرزا آقاخان نوریِ صدراعظم را در میان نگاره و ناصرالدین شاه را در سمت چپ آن جای داده و به این ترتیب با توجه به الگوهای پیشینی نقاشی ایرانی که مصدر قدرت را همواره در مرکز تصویر نمایش می داده اند، بر اساس دانش زمینه ای خویش از دربار، به فرآیند غیرطبیعی سازی دست یازیده، از منازعه ای پنهان در مناسبات قدرت میان شاه و صدراعظم پرده برداشته است. مقاله حاضر با پرسش از چیستیِ ایدئولوژی هژمونیک و مسلط، نیز اینکه آیا نظم های تأثیرگذار بر این «گفتمان»، در جهت تثبیت، تضعیف و یا تغییر ایدئولوژی و قدرت هژمونیک گام برداشته اند، بر این دستاورد است که در این منازعه بر خلاف لایه معنایی نخست که صدراعظم را چونان مصدر قدرت نمایش داده، درسطوح زیرین معنایی، ایدئولوژی مسلط، همچنان بر قدرت مطلقه شاه اما به شکلی نوین، با آمیزه ای از نظم های گفتمانی تجددخواهانه، اندیشه باستان گرایانه فرّه مندی و بهره وری از مذهب استوار است. این مقاله در زمره پژوهش های کاربردی است و از منظر روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی سامان یافته، داده های آن نیز از منابع کتابخانه ای و دیجیتالی جمع آوری گردیده اند.
بازشناسی مفهوم پایداری اجتماعی در مطالعات شهری در جستجوی یک چارچوب نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری اجتماعی جهت پاسخ به مشکلات و معضلات اجتماعی شهرها و به عنوان بعدی کارا در رسیدن به توسعه پایدار شهری، گفتمانی است که در دو دهه اخیر بسیار موردتوجه و استقبال محققین شهری قرارگرفته و پژوهشگران با ابعاد مختلف محیط ساخته شده شهری به آن نگریسته اند. مسئله پایداری اجتماعی، محیط ساخته شده، دموکراسی، ایدئولوژی، مشارکت. ای که حائز اهمیت است فقدان یک پژوهش جامع و نظام اند در حوزه محیط های ساخته شده شهر، سیاست ها و برنامه های شهری است. ازاین رو، هدف از این پژوهش یک مرور فراترکیب از منابع منتخب جهت روشن شدن ابعاد پایداری اجتماعی در این حوزه ها است. جهت رسیدن به این هدف، با کدگذاری داده ها و استفاده از نرم افزار MAXQDA، چهار مقوله شکل شهر، سیاست ها و برنامه ها، ابعاد و ویژگی ها و زمینه های اصلی پایداری اجتماعی را شناسایی کرده است. با درک و تبیین مقوله های بیان شده، نتیجه مطالعات در یک چارچوب پایداری اجتماعی، شامل مفهوم سازی، سیاست گذاری و اقدام در محیط ساخته شده شهری ارائه می گردد. این ابعاد هرکدام در ترکیبی فراتر با یکدیگر، وارد گفتمان های دموکراسی محور، مشارکت محور و ایدئولوژی محور می شوند. با درک عمیق از نتایج، زمینه ای برای مطالعات آینده فراهم می شود تا بتوانند مطالعات بیشتری در هریک از گفتمان های مطرح شده و تلاش برای پیوند مؤثرتر آن ها با پایداری اجتماعی انجام دهند.
استعمار نوین و سیاست دیگرستیزی: هویت «دشمن دوست نما» در رمانهای جمهوریت، حقیقتی دروغین و شیکاگو اثر علا الاسوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست های استعماری ونادیده انگاشتن برابری و ارزشهای فردی همواره مورد توجه منتقدان پسااستعماری بوده است. خوانشی ادبی در خصوص جایگاه نژاد عرب و مسلمانان در آمریکا به عنوان کشورمدعی دموکراسی و برابری حقوق همگان در دوران پسا استعماری می تواند بیانگر سیاست نواستعمارگرایانه امریکا در عصر حاضر باشد. مقاله حاضر به بررسی هویت اعراب و مسلمانان در تقابل با هویت امریکایی در رمان های شیکاگو (2007) و جمهوریت، حقیقتی دروغین (2021) آثار علا الاسوانی بر اساس نظریه سیاسی شانتل موف در خصوص دموکراسی کثرت گرا و دشمن دوست نما می پردازد که این حقیقت را تبیین می نماید که دموکراسی واقعی غیر ممکن بوده و در دموکراسی کثرت گرا خصومت ها و دشمنی ها به صورت یک رابطه به ظاهر دوستانه پنهان می گردند تا بتوان مخالفان را تحت کنترل خود قرار داد که این بیانگر نوعی استعمار نوین است. رمان شیکاگو با به تصویر کشیدن زندگی مهاجران در آمریکا در دوران پس از حملات 11 سپتامبر 2001 و رمان دموکراسی حقیقتی دروغین، با روایت نمودن جریان انقلاب مصر، بر استعمار نوین و پنهان امریکا وغرب می تازد که در آن مسلمانان و اعراب به عنوان دشمنان و تروریستهای بالقوه برای آمریکا و مردمش ترسیم می شوند و در شرق، این دیگر ستیزی به صورت معرفی عرب تبار به عنوان ملتی که لایق انقلاب و آزادی نیستند نمود پیدا می کند. این رویکرد پرده از ماهیت واقعی سیاست نواستعماری امریکا و غرب برمید ارد.
بازنمایی سوژه زن در سینمای نمایش خانگی (مطالعه موردی سریال مانکن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
36 - 54
حوزه های تخصصی:
این مطالعه تلاشی برای واکاوی بازنمایی سوژه زن در محتوای روایی و تصویری سینمای نمایش خانگی در سریال مانکن است. بدین منظور، با به کارگیری رویکرد برساخت گرا در نظریه بازنمایی ریجارد دایر و استوارت هال، به منزله چارچوب نظ ری و ب ا اس تفاده از روش تحلیل نشانه شناختی فیسک در سه سطح رمزگان واقعی ت، بازنم ایی و ای دئولوژی، سریال مانکن تحلیل و ارزیابی شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که کدهای ایدئولوژیک این سریال ترکیبی از رمزگان چندگانه است که در کنار هم شخصیتی طبقاتی از زن سریال را نشان می دهند. از جمله رمزهای این مجموعه می توان به زندگی لوکس، قانون گریزی، فردگرایی، نفع گرایی و آنارشیسم اشاره کرد. زن طبقه مرفه در سریال مانکن دنبال مد، اسراف، تنوع و زندگی لوکس است. در مقابل، زنان طبقه متوسط یا پایین به نوعی بازنمایی آشفتگی زنان تنها در جامعه است که قادر به یافتن راه حل درست و اصولی برای رسیدن به خواسته های خود نیستند و بنابراین گمراه شده اند. برای زنان تنها در خانواده که سرشار از خودخواهی و منفعت طلبی هستند، سریال مانکن چاره ای جز اعتماد به جنایتکاران جامعه و روسپی گری باقی نمی گذارد و حتی به گونه ای، شیوه هایی متفاوت از خود فروشی زنان و مردان را برای جامعه ایرانی- اسلامی بازنمایی می کند.
نسبت مفهومی «جهاد تبیین حقیقت» و «مطالبه گری» در منظومه اندیشگی آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی با آرمانهای عدالت، جمهوریت، قانونگرایی، عزت، استقلال، آزادی، اسلامیت و نظایر آن توانست به پیروزی برسد و محمل ساخت ایدئولوژی، قانون اساسی و نظامسازی نیز بر همین اساس پدیدار شد. چالش بسیاری از نظامهای سیاسی در تحقق اهداف ایدئولوژی و نظام اعتقادی خود، ایستایی و انجمادی است که به دنبال تغییرات اجتماعی و تغییر نسلی در جامعه رخ داده و توان کنترل اجتماعی و قدرت اقناعی آن را کاهش میدهد که میتواند منجر به تضاد دولت ـ ملت شود. امری که برای جمهوری اسلامی نیز میتواند حادث شده و یا موجود باشد. در این راستا اما رهبر انقلاب اسلامی با طرح دو مفهوم «جهاد تبیین« و «مطالبهگری» میان ایدئولوژی و آرمان پیوند زده و تلاش میکند تا آنچه ایدئولوژی انقلاب اسلامی بر آن استقرار یافته را حفظ کند و استمرار بخشد. مسئله پژوهش حاضر این است که: «چه نسبتی میان دو مفهوم جهاد تبیین و مطالبهگری در نظام اندیشگی آیت الله خامنهای وجود دارد؟» روش جمعآوری اطلاعات، اسنادی است و تحلیل دادهها نیز بر اساس روش تحلیل اسنادی و با استفاده از آرای اندیشمندانی چون مانهایم در تحلیل نسبت ایدئولوژی و یوتوپیا، اینگلهارت و روشه در تغییر نسلی و اجتماعی و سایر نظریهپردازان برای توضیح نسبت مفهومی مطالبهگری و تبیین حقیقت در اندیشه آیت الله خامنهای بهره گرفته شده است. پژوهشگران مقاله به این یافته رسیدهاند که در اندیشه آیت الله خامنهای، جهاد تبیین به معنای ادراک ایدئولوژی انقلاب اسلامی در جامعه و مطالبهگری به معنای آرمانخواهی و پویایی مداوم در ایدئولوژی انقلاب اسلامی است.
ایدئولوژی و عمل گرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران: مطالعه موردی دوره حسن روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
235 - 265
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی استراتژی طراحی شده به وسیله سیاست گزاران یک کشور در مقابل سایر دولت ها و بازیگران بین المللی برای رسیدن به اهداف ملی و تامین منافع ملی است. تأمل در رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از وجود هنجارها، اصول و اهداف ایدئولوژیکی وعمل گرایی بسیاری حکایت دارد که طی دهه های اخیر بروز یافته است. سیاست خارجی عمل گرایانه با پذیرش واقعیت های موجود، بدنبال استفاده حداکثری از فرصت ها در راستای منافع ملی کشور است. پژوهش حاضر بدنبال پاسخی برای این سوال است که جایگاه و نقش ایدئولوژی و عملگرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دولت حسن روحانی چگونه بوده است؟ و کدام یک از این دو از اصالت و وزن بیشتری برخوردار بوده است؟ دراین راستا روش تحقیق پژوهش حاضر تحلیلی- تاریخی و باتکیه بر منابع و اسناد کتابخانه ای می باشد. نتایج این پژوهش نشان داده است در دولت روحانی، هسته سخت رفتار سیاست خارجی ایران براساس ترجیحات ایدئولوژیک مهمترین عامل در تعیین راهبردها و سیاست های ایران در حوزه روابط خارجی است. دولت روحانی در این مورد متأثر از دال متعالی خود، گرایش به اعتدال داشته و باوجود اینکه گفتمانی اسلامی بوده وعناصر آن برپایه ارزش ها و اصول انقلابی ایران شکل گرفته است، تدبیر خردگرایانه و متوازن خود را که مبتنی بر نتیجه-گرایی است، به منظور شالوده شکنی ساختار نظام بین الملل به کار بسته است.
بازخوانی ساختارگرایانه دیالکتیک زیربنا و روبنا در حکومت مندی عهد اردشیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
51 - 23
حوزه های تخصصی:
عهد اردشیر از نوشته های مطرح در مورد چگونگی حکمرانی با در نظر گرفتن مصالح حکومت در دوره ساسانی است که منسوب به اردشیر، بنیانگذار این سلسله است. این اثر اندرزهایی را به پادشاه در مورد کسب، حفظ و تثبیت قدرت یادآور شده است. اردشیر در اثر خود درصدد است تا از ابزارهای مختلفی مانند خرد واقع گرایانه، بهره گیری از قوه قهریه، ایجاد اشتغال، دین و فره ایزدی که جنبه زیربنا و روبنا در امر حکومت مداری دارند، به شیوه مطلوبی استفاده کند. او بر آن است تا به آیندگان خود بیاموزد که حاکم در چه مواقعی باید از زور به عنوان ابزار زیربنایی و یا از دین به عنوان روبنای ایدئولوژیکی حکومت بهره گیرد. اردشیر ضمن وانمایی انواع ابزارهای زیربنایی و روبنایی در امر حکومت مداری، نسبت استفاده از آن را در موقعیت های متفاوتی که حکومت با آن روبه روست، مورد توجه قرار می دهد. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که چه رابطه ای در حکومت مندی عهد اردشیر میان روبناهای ایدئولوژیکی حکومت و زیربناهای پایه ای مانند کاربرد زور و دیوان سالاری برقرار است؟ در فرضیه بیان می شود که از دیدگاه اردشیر، میان زیربنا و روبنا در نظام سیاسی موردنظر او، رابطه ای پیوسته و اندام وار برقرار است. با بهره گیری از چارچوب نظری زیربنا و روبنای آلتوسر، رابطه اندام وار میان روبناهایی مانند دین، دادگری و فره ایزدی و زیربناهایی مانند زور، دیوان سالاری و ایجاد شغل با بهره گیری از روش هرمنوتیک ساختاری که ناظر بر دو وجه ساختاری و هرمنوتیکی است، تحلیل و بررسی می شوند. روابط میان روبناهای ایدئولوژیکی و زیربناهای پایه ای در عهد اردشیر، مبتنی بر نوعی رابطه اندام وار است.
دیالکتیک امر سیاسی و امر حقوقی: ایدئولوژی در نظم بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه نظام های حقوقی داخلی نتیجه توسعه دولت های ملّی بوده که خود حاصل تعامل قدرت و منافع است. در نظم حقوقی بین الملل نیز وضعیت تقریباً به همین گونه است، با این تفاوت که روابط میان قدرت و منافع در نظم حقوقی بین الملل ناواضح تر و مبهم تر از حقوق داخلی است. از این جهت که در نظم سیاسی حاکم بر جامعه بین الملل، وحدت و یکپارچگی کمتر از نظام های سیاسی داخلی است. به همین جهت است که سازمان های بین المللی، معاهدات، حل اختلاف های بین المللی، نظام های امنیتی از جمله خلع سلاح و... پدید آمده اند. در نوشته حاضر سوال این است که با بهره از آموزه های رویکرد انتقادی رادیکال در باب ماتریالیسم دیالکتیک در گفتار سیاسی، در جدال دیالکتیک میان امر حقوقی و امر سیاسی، نقد جایگاه مفهومی حقوق بین الملل در نظم کنونی بین الملل در نهایت به ایدئولوژیک بودن آن منجر میشود یا خیر؟ ایدئولوژیک بودن حقوق بین الملل از یک طرف ناشی از سلطه دولت های ملی وستفالیایی و از طرفی دیگر ناشی از پیروزی نهایی امر سیاسی در دیالکتیک میان امر حقوقی و امر سیاسی است.
موزه سلسله پهلوی: نمایش ایدئولوژی دولت پهلوی در دهه های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۸)
76 - 100
حوزه های تخصصی:
هدف: در سال ۱۳۴۹ محمدرضاشاه کاخ مرمر را وقف شهر تهران کرد و دستور داد تا این بنا به موزه سلسله پهلوی تبدیل شود. این پژوهش به چگونگی تبدیل کاخ حکومتی به موزه و مطالعه روایت موزه ای ایجاد شده در آن می پردازد تا ارتباط موزه را به مثابه نهادی فرهنگی با ایدئولوژی حکومت روشن سازد و نقش محمدرضاشاه را در شکل گیری موزه بررسی کند. روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با روش تاریخی و شیوه توصیفی- تحلیلی و با کمک اسناد و مدارک آرشیوی و منابع کتابخانه ای نوشته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان می دهد که موزه سلسله پهلوی نهادی فرهنگی بود که از آن بهره برداری سیاسی می شد. این موزه در واقع نهادی در خدمت تبلیغ ایدئولوژی حکومت پهلوی و نمایشی از تاریخ گزینشیِ حکومت، پیشرفت ها و دستاوردهایش نه تنها به ملت ایران، بلکه به جهان بود. این موزه برای محمدرضاشاه از اهمیت زیادی برخوردار بود تا جایی که وی در شکل گیری و طراحی آن نقش بسزایی داشت.
مطالبات آشکار و پنهان در انقلاب؛ یک تمایز مفهومی
حوزه های تخصصی:
انقلابها محصول مطالبات تحقق نیافته و انباشته شدهای هستند که در نهایت یک جامعه را به سرنگونی و براندازی نظام سیاسی حاکم سوق میدهند. شکل گیری ائتلافها و انسجام یافتن مطالبات انقلابی را در شعارها، موضعگیریها و بیانیه ها و درنهایت ایدئولوژیهایی می توان مشاهده کرد که تنها راه بهبود وضعیت موجود را در وقوع یک انقلاب می دانند. هدف این نوشتار، ارائه توجیهی نظری برای ضرورت رصد کردن مطالبات انقلابی در ساحتی فراتر از ساحت ایدئولوژی است. اگرچه ایدئولوژی شاخص مناسبی برای فهم چرایی به راه افتادن اعتراضات است، اما تنوع و تکثر زیست جهان و مطالبات انقلابیون، به ایدئولوژی ای که در بهترین حالت صرفاً مخرج مشترک خواسته های آنهاست، قابل تقلیل نیست و بسیاری از مطالبات بدون اینکه نمودی آشکار و روشن در مبارزات داشته باشند، انگیزه ای قوی برای اعتراض و ابراز نارضایتی از وضعیت موجود فراهم می کنند. از این رو می توان ایدئولوژی یک انقلاب را مطالبات آشکار انقلابیون در نظر گرفت. اما مطالبات پنهانی نیز همواره وجود دارد که در ایدئولوژی بیان نمی شود، لیکن میتواند به همان اندازه، در به راه افتادن و پیروزی یک انقلاب مؤثر باشد. تعیین اهمیت چنین مطالباتی و گنجاندن آنها در مطالعات انقلاب، به فهمی عینی تر از فرایند پیروزی میانجامد. بر این اساس، هدف این نوشتار نشان دادن ضرورت تفکیک مطالبات پنهان و آشکار در مطالعات انقلاب است. به همان اندازه که مطالبات آشکار متجلی شده در ایدئولوژی نیازمند بررسی و شناخت اند، مطالباتی که در ایدئولوژیهای انقلابی مطرح نمی شوند نیز قابل مطالعه و بررسی اند و نقشی به همان اندازه مؤثر در پیروزی انقلاب دارند.