مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
ژئوپلیتیک
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده است ضمن بررسی و مطالعه تاریخی روابط ترکیه- ارمنستان، روند عادی سازی روابط و نیز مطالعه مهمترین عوامل تأثیرگذار در مناسبات بین دو کشور، پیامدهای سیاسی- اقتصادی عادیسازی روابط ترکیه- ارمنستان در گستره منطقه از دید ژئوپلیتیک مورد تحلیل واقع شود. با توجه به نتایج این تحقیق، بهبود مناسبات ترکیه با ارمنستان تنها در صورتی برای ترکیه مفید خواهد بود که در عادیسازی روابط منافع ملی دیگر کشورهای منطقه نیز لحاظ شود. به عبارتی، نادیده گرفتن منافع دیگر کشورهای منطقه در مسیر عادیسازی روابط طرفین با از دست رفتن منافع ترکیه در مناسبات آن با آذربایجان و گرجستان همراه خواهد بود. از دید قدرت های صاحب نفوذ در منطقه نیز پیامدهای احتمالی بهبود روابط ترکیه- ارمنستان با پیچیدگی های خاص خود همراه است. با بهبود مناسبات ترکیه- ارمنستان شاید شاهد نوعی توازن نفوذ در بین قدرت های ذینفع در منطقه باشیم.
جهانی شدن و مدل های امنیت منطقه ای در سیستم جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصولاً جهانی شدن به عنوان فرایند تاریخی طولانی مدت تصور می شود که هر روز بر شدت آن در سیستم بین الملل افزوده می شود. در این مسیر جهانی شدن دارای پیامدهای مختلفی میباشد و سیستم بین الملل و بویژه مرزبندی های درونی آن را تغییر می دهد. از این منظر جهان به سیستمی از مناطق تبدیل شده است. البته مناطق نیز در انزوای از یکدیگر نمی باشند. با رشد منطقه گرایی یکی از مهمترین مباحث در روابط بین الملل و مطالعات منطقه ای رابطه بین جهانی شدن و امنیت منطقه ای است در این راستا چگونگی تأثیرات جهانی شدن بر امنیت سیستم جهانی و مناطق تبدیل به سوال اصلی این مقاله می شود. به عبارت دیگر این سوال مطرح می شود که در وضعیت جهانی شدن سیستم بین الملل، چه مدل های تحلیلی از امنیت منطقه ای قابل ترسیم می باشد؟ در این راستا مقاله رابطه بین جهانی شدن و منطقه گرایی و آثار آن بر مناطق را مورد تجزیه و تحلیل قرار می هد و بر این باور است که جهانی شدن ابعاد سیاسی، نظامی و اقتصادی و مدیریتی امنیت منطقه ای را تحت تأثیر قرار داده است و در این میان به این نکته توجه دارد که در تأثیرگذاری جهانی شدن بر امنیت منطقه ای، تفاوت شبکه های منطقه ای مهم خواهد بود.
رسانه و قدرت: سیمای سینمایی خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه های مدرن در جهان معاصر، مجراهای مناسبی در اختیار قدرت ها قرار داده اند تا حوزه و امکانات خویش را توسعه دهند. در این میان فیلم های سینمایی با در اختیار داشتن رمزگان های نشانه ای (نمایه ای، شمایلی و نمادین) به امکانات موجود برای توجه به دیدگاه های متداول جهان سیاست اضافه شده اند. سینما امروزه در کنار خط مشی هنری خود، به شدت از فضای سیاسی ـ اقتصادی جوامع متأثر است. سفارش تولید فیلم متناسب با الگوهای حاکمیت، در بیشتر کشورها امری عادی و طبیعی قلمداد می شود. این رسانة فراگیر مرزهای ملی را پشت سر گذاشته و گستره ای جهانی یافته است. سینما در اواخر سدة نوزدهم و اوایل سدة بیستم، به منبعی جدی برای ارائة تصاویر مردم پسند و پرطرفدار از خاورمیانه تبدیل شد؛ ازهمین رو در سال های اخیر شاهد نوع جدیدی از داستان پردازی دربارة خاورمیانه بوده ایم. فیلم هایی مانند سیریانا (2005) و بابل (2006) در مقایسه با آنچه در سنت هالیوود وجود داشته است ، تصاویر پیچیده تری از خاورمیانه و درگیری های امریکایی ها در منطقه نشان داده اند. این فیلم ها با به کارگیری فضاهای عینی و ابژکتیو، روایتی مبتنی بر روابط علّی و منطقی و تعریف اهداف کاملاً مشخص و تعریف شده از الگوی کلاسیک هالیوود پیروی می کنند. نحوه بازنمایی تصویر خاورمیانه، جهان اسلام و کشورهای اسلامی در رسانه های امریکا، موضوع و هدف اصلی این مقاله است که با استفاده از روش تحلیلی ـ توصیفی و با رویکرد انتقادی بدان پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد این فیلم ها اغلب سیاست امریکا در منطقه را زیر سؤال می برند؛ سیاستی که منافع نفتی و جنگ علیه تروریسم را بر همة ملاحظات بشری و اجتماعی مقدم می داند.
تبیین ژئوپلیتیکی روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری قزاقستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فروپاشی شوروی و شکل گیری جمهوری های جدید، ارزش و اهمیت جایگاه سرزمینی ایران را در منطقه و جهان، بیش از پیش ارتقا بخشیده است. جمهوری قزاقستان محصور در خشکی است و برای تأمین تقاضاهای متنوع و نیز عرضه نفت و گاز خود به بازارهای جهانی، به مسیرهای ارتباطی کوتاه و مطمئن منتهی به آبهای آزاد نیازمند است. موقعیت سرزمینی ایران در قلب منطقه خاورمیانه، واقعیت ارزشمند اما بالقوه ای است که می تواند ظرفیت های متنوع و گسترده جدیدی برای تجارت، صنعت، خدمات، افزایش درآمد ملی و در نتیجه انباشت سرمایه ها و توسعه و حتی امنیت برای کشور ایجاد کند. اما زمینه ها و عواملی چون خلاء قدرت ایجاد شده پس از فروپاشی شوروی، موقعیت ژئوپلیتیکی منطقه، استقرار در نزدیکی تقاطع آسیا و اروپا، دارا بودن دومین منابع بزرگ انرژی دنیا، بازار مصرف انبوه و رو به رشد و تمایل کشورهای آسیای مرکزی برای حضور قدرت های فرامنطقه ای با هدف کاهش وابستگی به روسیه و جذب سرمایه گذاری خارجی و توسعه اقتصادی، باعث حضور قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در آسیای مرکزی گردیده و موانعی جدی برای حضور مؤثرتر ایران به وجود آورده است. سؤال اصلی مقاله این است که ایران با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی خود، چگونه از این فرصت در جهت توسعه روابط با جمهوری قزاقستان بهره برده است؟ در این مقاله سعی شده است با توجه به واقعیت های ژئوپلیتیکی منطقه، در واقع مهمترین عوامل تأثیرگذار در موقعیت و منزلت ژئوپلیتیکی ایران در جهت گسترش روابط با جمهوری قزاقستان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
نقش عوامل سیاسی- امنیتی در توسعه نیافتگی منطقه آزاد چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکانیزم روابط جغرافیا و سیاست شرایطی را به وجود می آورد که مدیریت سیاسی فضاهای جغرافیائی را در درون کشور تسهیل کرده و وزن ژئوپلیتیکی همان فضای جغرافیائی- سیاسی را در سطح منطقه یا جهان تبیین می کند. از این رو عدم درک موقعیت جغرافیایی یک مکان و فضای جغرافیایی و مسائل آن از جمله نقاط ضعف و نقاط قوت، هزینه های سنگینی در بر خواهد داشت و سبب تحمیل ناامنی، فقر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، بی عدالتی اجتماعی و ... بر منافع ملی خواهد شد که تأثیرات آن در قدرت ملی کشور و موقعیت کشور در ساختار نظام جهانی که از دید جغرافی دانان سیاسی و ژئوپلیتیسین ها بسیار حائز اهمیت است، آشکار می شود. منطقه آزاد صنعتی- تجاری چابهار با دارا بودن پتانسیل های فوق العاده ای چون ظرفیت های ژئوپلیتیک، اقتصادی، امنیتی، دسترسی، ارتباطات بازرگانی منطقه ای و بین المللی، واجد کارکردهای تولیدکننده قدرت در کشور است و تاکنون بهره برداری لازم از ظرفیت های آن نشده و توسعه نیافته باقی مانده است. عوامل متعددی در این عدم توسعه نقش داشته اند که یا جنبه امنیتی داشته اند یا به آنها جنبه امنیتی داده شده. مسائل امنیتی این بخش از کشور مانع عمده سرمایه گذاری و در نتیجه، توسعه نیافتگی آن است. با توجه به اینکه امنیت و توسعه مفاهیمی به هم پیوسته و لازم و ملزوم یکدیگرند، به طوری که دستیابی به توسعه بدون برقراری امنیت ناممکن بوده و توسعه نیز در برقراری امنیت نقش به سزایی دارد. توسعه آینده این بخش از کشور و در نهایت تأثیر گذاری در توسعه ملی، وابسته به طراحی سیاست های کارآمد برای موانع و مسائل آن و استفاده بهینه از کارکردهای این منطقه است. بنابراین شناسایی موانع توسعه، کمک شایانی به ارائه راهکارها و در نهایت حل این موانع و مسائل می کند. لذا این پژوهش درصدد برآمده تا علل توسعه نیافتگی این منطقه را که بیشتر ناشی از عوامل سیاسی- امنیتی هستند مورد بررسی، شناسایی و تحلیل قرار دهد و در نهایت راهبرد و پیشنهاد های لازم در راستای استفاده هرچه بهتر از فرصت ها و رفع موانع توسعه این منطقه را ارائه دهد.
تبیین ژئوپلیتیکی الگو های اسلام گرایی در جهان اسلام از منظر برساخت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اوایل قرن بیستم جریان های فکری اسلامی با عنوان نهضت های بیداری اسلامی در جهان اسلام شکل گرفتند و هدف آنها مقابله با استعمار کشورهای اسلامی توسط غرب و بازگشت مسلمانان به احکام و قوانین اسلامی بود که به فراموشی سپرده شده بودند. هدف کلی این جریانات، بازتولید و زنده کردن اسلام سیاسی در قرن بیستم بود. روند بیداری اسلامی و اسلام گرایی تاکنون سبب شکل گیری الگوهای مختلف اسلام گرایی در نقاط مختلف جهان اسلام شده است. در این مقاله سعی داریم تا به تبیین ژئوپلیتیکی این الگو ها از دیدگاه برساخت گرایی بپردازیم. بنابراین در پی پاسخگویی به این سؤال اساسی هستیم که از دیدگاه برساخت گرایی کدام یک از الگوهای اسلام گرایی دارای اصول و چارچوب ژئوپلیتیکی سازگار تر با اسلام معیار در جهت بازسازی هویت و منافع جهان اسلام است؟ شیوه پژوهش نیز توصیفی ـ تحلیلی است.
ژئوپلیتیک ایران و تأثیر آن بر قاچاق کالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران با توجه به موقعیت خاص ژئوپلیتیکی، شرایط طبیعی و ارزشهای فرهنگی، در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود رویدادهای بسیاری را پشت سر گذاشته است. ایران در پهناورترین و کهن ترین قاره جهان یعنی آسیا واقع شده و دو قاره آسیا و اروپا را به هم وصل می کند. از نشانه های اهمیت این پل ارتباطی، اشغال این کشور طی دوجنگ جهانی اول و دوم به وسیله نیروهای متخاصم با وجود اعلام صریح بیطرفی از سوی ایران می باشد. بنابراین «موقعیت گذرگاهی ایران به سبب نقش پر اهمیت که در مبادلات منطقه ای ایفا می کند و هم چنین اثرات عمیقی که بر تحولات سیاسی ـ اقتصادی حوزه های وسیعی همچون آسیای مرکزی و قفقاز، شبه قاره و اقیانوس هند، خلیج فارس و آناتولی وارد می کند، تبدیل به یک موقعیت حساس ژئوپلیتیکی گردیده است. کشور ایران دارای استعدادهای محیطی، جغرافیایی و اقتصادی با قابلیت مبادلات اقتصادی خاص منبعی برای درآمد دولت، چشم اندازی برای دفع یا جذب منابع اقتصادی و پایانه ای برای فعالیت های مخرب اقتصادی به شمار رفته و اینها از جمله مسائل مهم اقتصادی کشور به شمار می روند. ایران با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی و جغرافیایی خاص خود، که کوهستانی بودن مرزهای غربی و بیابانی بودن مرزهای شرقی آن، سبب گسترش قاچاق کالا و دشواری مبارزه با آن شده است وجود مرزهای طولانی با همسایگان ، کنترل و نظارت بر ورود و خروج کالاها را از این مرزها را دشوار می سازد. قاچاق کالا با تحت تاثیر قرار دادن وضعیت اقتصادی و اجتماعی افراد جامعه به ویژه اقشار آسیب پذیر، علاوه بر سلامتی، معیشت و اشتغال آنان را تهدید می کند. قاچاق کالا و ارز اگر بزرگترین معضل اقتصاد ایران نباشد، بی تردید برجسته ترین عارضه و علامت بیماری است که اقتصاد کشورمان به آن مبتلا شده است. این مقاله در صدد است تا ضمن بررسی اهمیت ژئوپلیتیک ایران از جهات گوناگون، به بررسی تأثیر ژئوپلیتیک بر قاچاق کالا و تدوام و تأثیر و چینش همسایگان بر تسهیل قاچاق به ایران پرداخته شود.
بررسی الگوهای رفتاری عربستان سعودی نسبت به نقش یابی ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه خلیج فارس به عنوان بخشی از گستره سیستم بین المللی به دلیل ویژگی های منحصر به فرد در دوران گذار تاریخی خود به عنوان یک بخش مهم و مساله ساز مطرح بوده است، اما به دلیل گسترش صنعت و نیاز روزافزون دنیای صنعتی به نفت، خلیج فارس به تدریج به عنوان یک واحد ژئوپلی استراتژیکی تابع سیستم بین المللی تبدیل شد و به عنوان یک سیستم تابعه مطرح گردید. در این بین افزایش قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازیگر پیرامونی سیستم تابع خلیج فارس باعث واکنش هایی از سوی بخش مرکزی این سیستم و به خصوص عربستان سعودی شده است. بر اساس آنچه تئوری سیبرنتیک می گوید؛ همه ساخت های سیستم که با توجه به ویژگی های کارگزاران آن شکل می گیرد در خدمت دو ساخت اصلی، تحت عنوان ساخت کنترل کننده و کنترل شونده است که عربستان سعودی به عنوان کنترل کننده با اتخاذ الگوهای رفتاری انطباقی و کسب حمایت قدرت مداخله گر درصدد مقابله با نقش یابی جمهوری اسلامی ایران، در جهت حفظ نظم موجود در سیستم تابع خلیج فارس می باشد. این مقاله با این فرضیه که الگوهای رفتاری عربستان سعودی در برابر نقش یابی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس به اتخاذ تصمیمات انطباقی با محیط بین المللی و وابستگی به کسب حمایت قدرت مداخله گر منجر شده است، در صدد یافتن پاسخ برای این پرسش است که الگوهای رفتاری عربستان سعودی در برابر نقش یابی جمهوری اسلامی ایران به چه سمت و سویی می رود؟ همچنین کوشیده می شود به نحوه شکل گیری الگوهای رفتاری و نقش قدرت مداخله گر در سیستم تابع خلیج فارس پرداخته شود.
تحلیل ژئوپلیتیکی فرصت ها و چالش های همگرایی در منطقه غرب آسیا
حوزه های تخصصی:
همگرایی فرایندی است که طی آن کشورهای مختلف به صورت داوطلبانه متقاعد م یشوند تا فعالیت های خود را به سمت مرکزیت جدیدی جهت دستیابی به اهداف مشترک در سایه قدرتی فراملی سوق دهند. با وجود علایق مشترک در زمین ههای دینی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در بین کشورهای منطقه غرب آسیا 4، این منطقه فاقد سازمان منطق های فراگیر است. مقاله حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و با تأکید بر عوامل ژئوپلیتیکی مؤثر در شکل گیری و یا عدم شک لگیری سازمان های منطقه ای، سعی در تحلیل عوامل مؤثر بر همگرایی و واگرایی کشورهای غرب آسیا دارد. نتایج حاصله حاکی از آن است که به دلیل چالش ها و تعارضات ژئوپلیتیکی متعدد در زمینه هایی همچون: وجود قدرتهای هم وزن در این منطقه، تعارضات مذهبی و ایدئولوژیک، بحرانهای هیدروپلیتک، اختلافات سرزمینی، اختلاف در سطح توسعه کشورها و بحران موادمخدر، شکل گیری سازمان منطقه ای در غرب آسیا در افق زمانی کوتاه مدت با مشکل مواجه است.
عوامل تأثیرگذار بر روابط ژئوپولیتیک ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس
حوزه های تخصصی:
گرچه کشورهای حوزه خلیج فارس بر روی یک فلاتقاره واقع شدهاند و از جنبههای متعددی دارای اشتراک هستند؛ اما، هرگز نتوانستهاند در این حوزه از یک الگوی اعتمادسازی برخوردار شوند. در این میان کشور جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از قدمت و توانمندی ژئوپولیتیک واقع در شمال حوزه خلیج فارس به دلیل حضور قدرتهای فرامنطقهای در خلیج فارس همواره از لحاظ نقشآفرینی با موانعی مواجه بوده است. لذا، در مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی سعی بر آن است که به عوامل تأثیرگذار بر روابط ژئوپولیتیک ایران و کشورهای حوزه خلیجفارس پرداخته شود. به نظر میرسد که کشورهای حوزه خلیجفارس دارای اختلاف هایی هستند که هرگز این اختلاف ها حل نشده و به صورت آتش زیر خاکستر مانده است. با حضور قدرتهای فرامنطقهای به خصوص ایالات متحدآمریکا در حوزه خلیجفارس اختلافات مذکور تشدید شده است بنابراین، استراتژی ایران و کشورهای این حوزه در خلیجفارس متفاوت بوده و بعضی از این استراتژیها موجب تضاد میان ایران و کشورهای خلیجفارس شده است.
جایگاه ژئوپلیتیک ایران در زبان استعاری؛ با نگاه به حوزه انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از زبان استعاره شیوه جدید در ادبیات ژئوپلیتیک است. با مطالعه گفتمان های ژئوپلیتیک، متون صاحب نظران و دکترین رهبران قدرت های بزرگ می توان نمونه هایی از به کارگیری زبان استعاره برای نمایش جایگاه ژئوپلیتیک ایران را مشاهده نمود. در این مطالعات جایگاه ژئوپلیتیک ایران به سه شکل به تصویر کشیده شده: ایران به عنوان یک کشور استثنایی، ایران به عنوان مرکز، و ایران به عنوان پل. در حوزه انرژی کاربرد همین استعارات را شاهد هستیم که استعاره ایران به عنوان قطب انرژی(است یا می تواند باشد) مهم ترین استعاره محسوب می شود. با بررسی استعاره های فوق، می توان فهم بهتری از جایگاه ایران در ژئوپلیتیک(انرژی) جهان کسب نمود که در نتیجه در طرحریزی سیاست ها و بهره برداری جهت تأمین منافع ملی مورد ملاحظه قرار داد.
تحلیل ژئوپلیتیکی لزوم تغییرات جمعیتی و سیاست گذاری آمایشی در عرصة توزیع جغرافیایی آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران از نظر ژئوپلیتیکی، برای دست یابی به وزن ژئوپلیتیکی بالا در سطح منطقه و جهان، و رفع تهدیدات پیرامونی، باید جمعیت خود را افزایش دهد. وسعت سرزمینی ایران به اندازه ای است که می تواند پذیرای جمعیتی بیشتر از جمعیت کنونی باشد. ایران هم اکنون با تراکم جمعیتی 46 نفر در هر کیلومتر مربع در رتبة 162 جهان قرار دارد. اما علاوه بر تعداد جمعیت، کیفیت و کارایی جمعیت نیز برای پیشرفت و افزایش وزن ژئوپلیتیکی لازم است. از این رو، در این پژوهش سعی شده ضمن تبیین ژئوپلیتیکی لزوم تغییرات افزایشی جمعیت در ایران، شاخص های بهینه سازی این تغییرات و سیاست گذاری برای هدایت آن در قالب برنامه های آمایش سرزمین بررسی شود. سؤال های پژوهش چنین طرح شده اند: از منظر آمایش سرزمین چه شاخص هایی در برنامة افزایش جمعیت اولویت دارد؟ و چه مناطق و استان هایی برای پذیرش جمعیت بیشتر وضعیت بهتری دارند؟ هدف کلی این مقاله بررسی شاخص های مهم آمایش سرزمین در سیاست افزایش جمعیت و سپس اولویت بندی استان های کشور بر اساس این شاخص ها برای افزایش جمعیت است. این مقاله به شیوه ای تحلیلی- توصیفی نگاشته شده است.
تأثیر عوامل متغیر در ناهمانندی کارکردهای سیاست خارجی ایران (1357-1384)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سیاست بین الملل، جهت گیریِ سیاست خارجی دولت ها به میزان قابل توجهی تحت تأثیر عوامل ثابت و متغیرِ موجود در خمیرمایه ژئوپلیتیک کشورها است. نگارندگان با الهام گیری از مقوله های سه گانه سیاست خارجی (جهت گیری، نقشِ ملّی و هدف ها)، کوشش می کنند تا تأثیر عوامل متغیر در تعیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در دوره زمانی 1357تا1384 بیان کنند. همچنین، با استفاده از مقوله قدرت ملّی در ژئوپلیتیک، کوشش می کنند نشان دهند چرا دوره های زمانی گوناگون به همراه گفتمان های متمایز، بر سیاست خارجی ایران در سال های 1357تا1384، حاکم بوده است. درواقع، به نظرمی رسد، عوامل متغیرِ تعیین کننده سیاست خارجی، تغییرات کیفی موجود در سیاست خارجی ایرانِ پساانقلاب را توجیه می کنند.
از ژئوپلیتیک دولت محور، به ژئوکالچر تمدن محور؛ خاورمیانه عرصه نبرد تمدن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیر تحول نظریاتی که در مورد نقش پهنه های جغرافیایی در سیاست داخلی و بین الملل مطرح شده است، قدمتی بیش از یک قرن دارد. این نظریات که در بدو امر حالتی کاملاً ژئوپلیتیک داشت، اکنون در قرن بیست و یکم با در نظر گرفتن رویکردهای فرهنگی و نقش فرهنگ در سیاست بین الملل، در دستور کار علوم اجتماعی و سیاسی از سویی و از سوی دیگر سیاست های عملی قرار گرفته است. سیر گذار این نظریات را می توان از ژئوپلیتیک به ژئوکالچر ترسیم نمود که در همه این نظریات، منطقه خاورمیانه و جهان اسلام نقشی پررنگ در آن ها داشته است. مساله اصلی مقاله این است که نقش ایران به عنوان یکی از کشورهای مهم اسلامی در این سیر تحول چیست؟ موقعیت کنونی ایران در عرصه تمدن اسلامی در کشمکش با سایر رقبای اسلامی آن از یکسو و نقش آن در نزاع با کشورهای نماینده سایر تمدن ها و به طور ویژه تمدن غرب به رهبری آمریکا چیست؟ با استفاده از روش اسنادی و مطالعات کتابخانه ای نشان داده ایم که با فروپاشی قدرت هایی نظیر مصر و عراق، جبهه نبرد درون تمدن اسلامی به رقابت میان ایران و عربستان رسیده و ایران به سوی کسب نمایندگی تمدن اسلامی پیش می رود و از سوی دیگر، تمدن اسلامی با محوریت ایران تبدیل به رقیبی جدی برای ایالات متحده آمریکا شده است.
تبیین نظری مفهوم منطقه استراتژیک پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طور کلی شاخصیابی و مصداق شناسی مفهوم منطقه استراتژیک همواره یکی از دلمشغولیها و دغدغه های فکری اندیشمندان حوزه ژئوپلیتیک بوده است. آنها همواره کوشیده اند با توجه به شرایط گوناگون، شاخصها و مصادیق مختلفی را برای این مفهوم مطرح نمایند و دولتمردان و سیاستمداران را برای دسترسی و تسلط بیشتر بر این مناطق ترغیب نمایند. بدیهی است این مفهوم نیز همانند دیگر مفاهیم مطرح در حوزه ژئوپلیتیک از ماهیت سیال و پویا برخودار بوده و در طی زمان در نتیجه تغییر نوع دیدگاه حکومتها نسبت به سرچشمه ها و منابع تولید قدرت و رقابت دچار بازساخت و بازتعریف می گردد. در این راستا به نظر می رسد که با پایان جنگ سرد و فروپاشی نظام دوقطبی شاخصهای مفهومی این موضوع با شاخصهای متناظر با آن در قبل از این دوره زمانی یکسان نباشد، که در سالیان اخیر کمتر به آن پرداخته شده است. همین عامل سبب تولید نوعی اغتشاش نظری در چگونگی به کار بردن این مفهوم در متون گوناگون گردیده است. از اینرو در این مقاله کوشش گردیده که با رویکردی توصیفی – تحلیلی شاخصهای مفهومی این مفهوم در بازه زمانی بعد از جنگ سرد استخراج گردد. یافته های تحقیق نمایانگر آن است که امروزه حوزه های جغرافیایی ظهور جریانات، شبکه ها و فرایندهای بزرگ مقیاس و جهانی می تواند به مثابه منطقه استراتژیک در نظر گرفته شود.
جغرافیا، برساخت گرایی و تبیین برساخت گرایانه ژئوپلیتیک (معرفی رویکرد ژئوپلیتیک برساخت گرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژئوپلیتیک به عنوان دانشی که ضلع سیاسی علم جغرافیا را تشکیل می دهد، در طول دوره های مختلف از مناظر و دیدگاه های مختلف بدان نگریسته شده است. از ژئوپلیتیک سنتی و نظریه های فردریک راتزل، هوفر و مکیندر، ماهان، اسپایکمن گرفته تا نظریه های کوهن و لاکوست و نهایتاً ژئوپلیتیک انتقادی و پست مدرن، هر کدام براساس اهداف و نحوه ی جهان بینی و تصورات خود، تأویلی خاص ارائه داده اند. اما آنچه باید مدّ نظر هر ژئوپلیتیسین قرار گیرد این است که، به دنبال قلمروهای جدید در ژئوپلیتیک باشند و رهیافت های جدید فلسفی را مورد توجه قرار دهند و برای تعالی دانش ژئوپلیتیک، این رشته را براساس رویکردهای نوین فلسفی تبیین کنند و این نظریات را با ماهیّت و هویّتی ژئوپلیتیکی برای تحلیل های بنیادی و کاربردی خود مورد استفاده قرار دهند. ژئوپلیتیک امروزه نیازمند گسترش حوزه ی نظری و فلسفی خود است. در این راستا نگارندگان در این مقاله سعی دارند که ابتدا با بررسی هارمونی و همسازی که بین جغرافیا و نظریه برساخت گرایی وجود دارد و سپس تبیین برساخت گرایانه ژئوپلیتیک، به معرفی رویکردی نو در ژئوپلیتیک تحت عنوان ژئوپلیتیک برساخت گرا بپردازند. سؤال های مطرح در این پژوهش به این شرح است که: چه هارمونی و همسازی بین جغرافیا و رویکرد برساخت گرایی وجود دارد؟ مفاهیم پایه در تبیین برساخت گرایانه از دانش ژئوپلیتیک کدامند؟ در ادامه باید اشاره کرد که این مقاله به شیوه ای تحلیلی-توصیفی نگاشته شده است.
نیازمندی های امنیتی و مطالبات استان کرمانشاه در جهت بهبود کنترل مرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند مسائل امنیتی در مرزهای غربی کشور از جمله استان کرمانشاه حاکی از وجود پاره ای مشکلات و تهدیدات ناشی از خصیصه ذاتی مرز است. این تحقیق با ماهیتی جغرافیایی تلاش می کند تا مطالعه ای مناسب از شرایط جغرافیایی- سیاسی مرزهای استان کرمانشاه ارائه دهد و با شناخت هرچه بیشتر امکانات و تسهیلات موجود در مرز به مدیریت تهدیدات و فرصت های موجود کمک نموده و راهکاری مناسب جهت مقابله و خنثی سازی این تهدیدات پیشنهاد نماید. از نظر اهمیت این تحقیق و تأثیرات آن بر استان کرمانشاه می توان به تأثیر در خصوص شناخت مرزهای استان، کسب موقعیت استراتژیک(1) برای استان، تأثیر بر روابط ایران و عراق و غیره اشاره نمود. امید است که این پژوهش راهی مناسب و مؤثر برای افزودن بر ادبیات مرز و گسترش دانش در استان کرمانشاه با نگاهی ژئوپلتیکی(که کمتر به آن پرداخته شده است) باشد.
(موانع الحاق کرکوک به دولت منطقه ای کردستان(عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان کرکوک یکی از مهمترین مناطق تحت منازعه میان کردها و دولت مرکزی عراق به شمار می رود که تمامی مذاکرات صلح میان احزاب کرد و دولت مرکزی عراق ، از زمان تاسیس آن کشور تا کنون را تحت شعاع قرار داده است. سرنوشت این استان همواره یکی از مسائل مناقشه آمیز میان کردها و حکومت مرکزی عراق بوده است. کردهای عراق کرکوک را بخش جدایی ناپذیر سرزمین کردستان قلمداد کرده اند و رهبران کردستان عراق آن را «قلب کردستان» و «قدس کردستان» لقب داده اند و بارها در مواضع سیاسی خود اظهارکرده اند که حاضر به مصالحه درباره سرنوشت کرکوک نخواهند شد، از جانب دیگر حکومت مرکزی عراق، این استان را جزء مناطق کردنشین به شمار نمی آورد و حاضر به پذیرش خواست کردها، مبنی برالحاق کرکوک به کردستان نشده است. فرض اساسی این پژوهش بر آن است که جایگاه ژئواکونومیکی کرکوک در سطح ملی و منطقه ای یکی از موانع جدی الحاق کرکوک به کردستان می باشد. پژوهش حاضر با رویکردی ژئوپلیتیکی و به شیوه توصیفی– تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و میدانی به بررسی موانع الحاق کرکوک به دولت منطقه ای کردستان پرداخته است.
بررسی و تحلیل ره نامه جنگ پیشگیرانه آمریکا در آسیای جنوب غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ره نامه(دکترین) قواعد بنیادی، چارچوب نظام مند و اصول ریشه ای است که در هر شاخه ای از علوم راهبردی با انباشت دانش، تجربه، مطالعه، تحلیل و آزمایش گردآوری می شود و با به کارگیری توانمندی ها نحوه دستیابی به اهداف را نظام مند می نماید. انتظار می رود که ره نامه اصول، نظریه، خط مشی و چگونگی عمل را بیان نماید. راهبردپردازان دولت آمریکا پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 طیف جدیدی از تهدیدات امنیت ملی آمریکا را ترسیم نمودند. در این مسیر آمریکا تلاش نمود تا از این حادثه مشکوک برای تحمیل نظام تک قطبی بر نظام بین المللی حداکثر بهره را برده و بدین جهت ره نامه جنگ پیشگیرانه را در دستور کار خود قرار داد. شناخت رویکرد تهاجمی سال های اخیر آمریکا در دهه ابتدایی قرن بیست و یکم در آسیای جنوب غربی در قالب ره نامه جنگ پیشگیرانه، موضوع و سؤال مهمی است که می تواند تهدیدات مهمی در ابعاد دفاعی برای کشور و کاربرد مؤثر و مهمی در راستای برقراری دفاع همه جانبه و امنیت ملی ج.ا.ایران داشته باشد، از این رو این امر نیاز به بررسی و مطالعه دقیق دارد.
ژئوپلیتیک از نگاهی دیگر: تمرکززدایی از دانش/ قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تمرکززدایی از ماهیّت استعلایی، جانب دار و انضمامی دانش ژئوپلیتیک است. برای دست یابی به این هدف، از رویکرد تفسیری و رهیافت پست مدرنیستی بهره گرفته شده است. هرمنوتیک بر این ادعا متکی است که روش هرگز نمی تواند ضامن دست یابی به حقیقت باشد. رویکرد تفسیری و رهیافت پست مدرنیستی آمیزه ای از نگرش های ساختارگرا و هرمنوتیکی در اندیشه های نیچه، ویتگنشتاین، هایدگر، لاکان، دریدا و فوکو است. نوشته ی حاضر نشان می دهد که ژئوپلیتیک پست مدرن از تعریف ماهیّت خود و تأکید بر روشی خاص روی گردان شده و به جای آن، به تفسیر مفاهیم و سازه ها و همچنین دایره ی شمولیت خود روی آورده است. پرسش از چیستی بخشی از پروبلماتیک فلسفه ی غربی است، به جای پرسش ""ژئوپلیتیک چیست"" از مفاهیم این حوزه از دانش/ قدرت انسانی؛ دولت، قدرت، سرزمین، حاکمیّت، امنیّت، هویّت و فضا ساختارزدایی شده است.