آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

هدف اصلی این مقاله تمرکززدایی از ماهیّت استعلایی، جانب دار و انضمامی دانش ژئوپلیتیک است. برای دست یابی به این هدف، از رویکرد تفسیری و رهیافت پست مدرنیستی بهره گرفته شده است. هرمنوتیک بر این ادعا متکی است که روش هرگز نمی تواند ضامن دست یابی به حقیقت باشد. رویکرد تفسیری و رهیافت پست مدرنیستی آمیزه ای از نگرش های ساختارگرا و هرمنوتیکی در اندیشه های نیچه، ویتگنشتاین، هایدگر، لاکان، دریدا و فوکو است. نوشته ی حاضر نشان می دهد که ژئوپلیتیک پست مدرن از تعریف ماهیّت خود و تأکید بر روشی خاص روی گردان شده و به جای آن، به تفسیر مفاهیم و سازه ها و همچنین دایره ی شمولیت خود روی آورده است. پرسش از چیستی بخشی از پروبلماتیک فلسفه ی غربی است، به جای پرسش ""ژئوپلیتیک چیست"" از مفاهیم این حوزه از دانش/ قدرت انسانی؛ دولت، قدرت، سرزمین، حاکمیّت، امنیّت، هویّت و فضا ساختارزدایی شده است.

تبلیغات