مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
سیبرنتیک
حوزههای تخصصی:
بیشتر رودخانه هایی که از ارتفاعات زاگرس (تاق و پاتاق) ایران سرچشمه می گیرند، جزو رودخانه های دایمی و پرآب کشور به شمار می آیند و پاره ای از آنها بسیار طغیانی و سرکش اند. این رفتار آبی سبب شده که در طول دوران چهارم، قبض و بسط وسعت برخی حوضه ها و اسارت رودخانه ای در این منطقه امری عادی تلقی شود.نکته قابل تامل در مورد سطوح اساس محلی در زاگرس میانی، تغییرات مداومی است که در کواترنر متحمل شده اند. بسیاری از سطوح اساس محلی در این ناحیه، نوسانات آبی را در طول دوران چهارم به صورت شواهد ژئومرفیک، یعنی تراسهای دریاچه ای، در خود جا داده اند و با توجه به این که تغییر سطح آب دریاچه های داخلی در ایران، به عنوان شاهدی از تغییرات اقلیمی عهد چهارم به حساب می آیند، نبود چنین شواهدی در دریاچه طشک، که سطح اساس رودخانه کر است، یک پدیده غیرمعمول باید تلقی شود، زیرا با توجه به تجربه تغییرات و نوسانات اقلیمی در این ناحیه، وجود چنین پدیده هایی از نظر ژئومرفولوژی امری طبیعی است.نبود آثار تراسی در حاشیه سطح اساس رودخانه کر، این سوال را مطرح می کند که عامل اصلی تفاوت این حوضه با حوضه های مجاور، که همگی دارای اسارتهای رودخانه ای و تراسهای دریاچه ای پیرامون سطوح اساس خود هستند، به چه عاملی می تواند نسبت داده شود. تحلیل رفتار آبی حوضه کر با سیستم شبکه عصبی بر اساس دیدگاه سیستمی، روشی است که برای پاسخ به این سوال برگزید شده است. نتایج حاصل از این طرح پژوهشی که با حمایت مالی مرکز اقلیم شناسی ایران انجام شد، نشان می دهد که بسیاری از رفتارهای حوضه های آبی در چارچوب شبکه های عصبی قابل تفسیر است و برخلاف تعبیرهای تعینی، رفتار آبی در این حوضه قبل از آن که به حجم نزولات جوی و مسایلی نظیر آن بستگی داشته باشد، تابعی از روابط سیبرنتیک سیستم نروتیک شبکه زهکش ها و ژئونرونهای مجازی، توپوگرافیک و کارستیک در منطقه است
نگاهى اجمالى بر، عدم شکلگیرى نظام ارزشى جدید در مکه صدر اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دانش مداری در نظام کنش دفاعی پیامبر اعظم (ص)
حوزههای تخصصی:
وارستگی نوع انسان و گسستن بندهای اسارت جهل و ناآگاهی در آموزه های بلند دعوت الهی پیامبر اعظم، چالشی جدی علیه قهر و غلبه ی حاکمیت عاری از دانش بشمار می رود. پیامبر اسلام درمقام دفاع در برابر اقدامات جهل مدارانه قریش و با هدف بی اعتبار سازی پاردایم مورد تبلیغ آن، کوشید تا با نهادینه سازی آگاهی و شناخت در مخاطبین و پیروان خویش، زمینه را برای ارتقای عوامل پر انرژی کنش به جایگاه دانش مدار لازمه نظارت اجتماع (دربعد نرم افزاری) و رو در رویی نظامی (دربخش سخت افزاری) فراهم آورد. بدین سان، طرحی نو در حوزه ی سیاست گذاری و مدیریت اجتماعی در افکند؛ طرحی که بطور قطع در صورت توسل به خشونت و اقدامات نظامی صرف، کارکرد و اثر گذاری لازم را در مقام دفع تهدید قریش و حفظ دعوت اسلام از زوال و فراموشی از دست می داد.
نگاهی به پارادایم های سه گانه ی مدرن در اطلاع شناسی
حوزههای تخصصی:
اطلاع شناسی، حوزه ی مطالعاتی ای است که به بحث از ماهیت اطلاعات می پردازد. آراء اطلاع شناختی مدرن را می توان بر اساس نقش عنصر عینیت و ذهنیت تحت سه پارادایم ریاضی- طبیعی، معنایی و شناختی دسته بندی کرد. در پارادایم ریاضی- طبیعی، اطلاعات فارغ از ابعاد معنایی و صرفاً در ساحت ماده و طبیعت مورد بحث قرار می گیرد. در پارادایم معنایی، اطلاعات مستقل از ابعاد روان شناختی و صرفاً در ساحت گزاره ها مورد توجه است. در پارادایم شناختی، اطلاعات در ساحت ذهنیت و نقشی که در جرح و تعدیل ساختارهای ذهنی انسان دارد، مورد بحث قرار می گیرد. این پارادایم های سه گانه، همگی در سوبژکتیویته ی دکارتی ریشه دارند.
طرح مفهومی و نظری مطالعات منطقه ای در سیاست بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق رایانه؛ تاریخچه و کلیات
حوزههای تخصصی:
کساد شدن کارهای کارگران و کارمندان با حضور رایانه ها، به خطر افتادن سلامت و ایمنی کارگران بر اثر ورود رایانه ها به محیط کار، تهدید ویروس ها و خطرات امنیتی، بررسی رفتار هکرها و فضولیهای رایانه ای، مالکیت فکری و حق تألیف و اختراع و مسؤولیت مدنی متقابل متخصصان، مدیران، کاربران و سازمان ها ازجمله مباحث مطرح شده در این مقاله است.
نیز برای آشنایی خوانندگان فارسی زبان با راهنمایی عملی که در سازمان های خارجی مدون میشود، یکی از این راهنماها که مربوط به انجمن ماشین های اداری در آمریکا است مرور خواهد شد.
پیشنهاد شیوه کنترل در میز امانت کتابخانه با استفاده از بازخورد مراجعه کنندگان جهت ایجاد تعادل در فرایند امانت(مورد:کتابخانه موسسه عالی بانکداری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از علم کنترل در حوزة کتابداری و اطلاع رسانی امری است که در بخشهای مختلف کتابخانه تأثیری بسزا خواهد داشت و میتوان از آن به نحو مطلوب و کارآمد استفاده کرد. یکی از بخشهایی که قادر است مجری این شیوة کنترلی باشد، بخش امانت است. پیشنهاد شیوة کنترلی در بخش امانت کتابخانة مؤسسة عالی بانکداری، با استفاده از بازخورد مراجعان برای ایجاد تعادل در مجموعه و فرایند عملی آن، موضوع اصلی این مقاله است. طی این تحقیق، ابتدا مؤسسة عالی بانکداری معرفی میشود؛ سپس کتابخانة مؤسسه و رسالت آن و در ادامه، شیوه های کنترلی در بخش امانت کتابخانه برای ایجاد تعادل در مجموعه، خدمات و مدیریت کنترل، بیان میشود و در خاتمه، پیشنهادهایی برای بهتر شدن فرایند اجرایی امانت، ارائه میگردد
بررسی الگوهای رفتاری عربستان سعودی نسبت به نقش یابی ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه خلیج فارس به عنوان بخشی از گستره سیستم بین المللی به دلیل ویژگی های منحصر به فرد در دوران گذار تاریخی خود به عنوان یک بخش مهم و مساله ساز مطرح بوده است، اما به دلیل گسترش صنعت و نیاز روزافزون دنیای صنعتی به نفت، خلیج فارس به تدریج به عنوان یک واحد ژئوپلی استراتژیکی تابع سیستم بین المللی تبدیل شد و به عنوان یک سیستم تابعه مطرح گردید. در این بین افزایش قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازیگر پیرامونی سیستم تابع خلیج فارس باعث واکنش هایی از سوی بخش مرکزی این سیستم و به خصوص عربستان سعودی شده است. بر اساس آنچه تئوری سیبرنتیک می گوید؛ همه ساخت های سیستم که با توجه به ویژگی های کارگزاران آن شکل می گیرد در خدمت دو ساخت اصلی، تحت عنوان ساخت کنترل کننده و کنترل شونده است که عربستان سعودی به عنوان کنترل کننده با اتخاذ الگوهای رفتاری انطباقی و کسب حمایت قدرت مداخله گر درصدد مقابله با نقش یابی جمهوری اسلامی ایران، در جهت حفظ نظم موجود در سیستم تابع خلیج فارس می باشد. این مقاله با این فرضیه که الگوهای رفتاری عربستان سعودی در برابر نقش یابی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس به اتخاذ تصمیمات انطباقی با محیط بین المللی و وابستگی به کسب حمایت قدرت مداخله گر منجر شده است، در صدد یافتن پاسخ برای این پرسش است که الگوهای رفتاری عربستان سعودی در برابر نقش یابی جمهوری اسلامی ایران به چه سمت و سویی می رود؟ همچنین کوشیده می شود به نحوه شکل گیری الگوهای رفتاری و نقش قدرت مداخله گر در سیستم تابع خلیج فارس پرداخته شود.
سیبرنتیک غیرفعال ضریب سیل خیزی و توسعه فضائی حوزه مدنی شیراز بر بسترهیدروژئومورفیک طی دهه های 1330 تا 1380(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رخدادهای طبیعی از آغاز تا به امروز همواره جزء لاینفک زندگی جوامع بشری می باشد. چنانکه مهندسین و محققان را برآن داشته تا با روش های گوناگون و به کارگیری نرم افزارها جهت پیش بینی و تخمین و ضریب خطر پذیری و...، تجزیه و تحلیل و محاسبه نمایند. یکی از این پدیده ها سیل می باشد که در تمامی پروژه ها و برنامه ریزی توسعه ای در کشور جزء اولویت های ساختاری سیستمی برنامه ریزان و مشاوران مهندسی می باشد. هدف از این پژوهش بررسی بازخورهای ضریب سیل خیزی و توسعه فضائی حوزه مدنی شیراز بر بستر هیدروژئومورفیک آن طی دهه های 1330، 1350، 1360 و1380 می باشد. به همین منظور از عکس های هوایی شهر شیراز طی دهه های مذکور و نقشه های توپوگرافی با مقیاس 50000/1 وهمچنین نقشه های زمین شناسی با مقیاس 100000/1 استفاده شده و سپس با استفاده از نرم افزارهایی چونGIS و Graphers پلات های مربوط به میزان ضریب سیل خیزی بخش های فوق را از طریق فرمول ضریب گراویلیوس محاسبه، ترسیم و سپس تحلیل نموده ایم. نتایج حاصله نشان داد که ضریب سیل خیزی حوضه شیراز مابین 1 تا 9/1 بوده که بیانگر روند متوسط حوضه از لحاظ سیل خیزی است. سپس میزان ضرایب محاسبه شده نیز برای رشد و توسعه ادواری شهر شیراز در قالب حوضه شیراز در دهه های 1330، 1350، 1360 و 1380 به ترتیب مابین 85/1 تا 86/1، 67/1 تا 75/1، 46/1 تا 66/1 و 47/1 تا 67/1 از نظر میزان سیل خیزی بوده که به طور کلی می توان گفت اعم قسمت های توسعه شهری شیراز نسبت به حوضه هیدروژئومورفیک در بخش حداقل از نظر سیل خیزی واقع گردیده است. توسعه ادواری حوزه شیراز البته در برخی مناطق در دهه های 1360 و 1380 به سمت مناطق متوسط تا حداکثر از نظر سیل خیزی پیش روی نیز داشته است.نکته قابل تامل اینکه مناطق یاد شده از لحاظ ضریب سیل خیزی غیرفعال بوده، اما این مناطق به صورت سیبرنتیک از دیگر پارامترهای ژئومورفولوژی منطقه مانند مورفوتکتونیک دارای روند پویا و فعال می باشد.
رویکرد سیبرنتیکی به نظام های ذخیره و بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی به عنوان نظام های ذخیره و بازیابی اطلاعات با استفاده از رویکرد سیبرنتیک و به کارگیری قوانین آن می توانند توسعه یابند. این مقاله به شرح و تفسیر مباحث سیبرتنیک، مثل پویایی نظام، کنترل و بازخورد در نظام های ذخیره و بازیابی اطلاعات می پردازد و ضرورت دید نظام مند و سیبرنتیکی به کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی را بیش از پیش نمایان می سازد.
روش: در این مقاله مروری، با مطالعه منابعی که در حوزه سیبرنتیک و مباحث علم اطلاعات و دانش شناسی نوشته شده است، نقاط مشترکی که این دو حوزه با هم دارند، مخصوصاً در حوزه بازیابی اطلاعات مشخص و از منظر سیبرنتیکی تبیین شد.
یافته ها: از آنجایی که سیبرنتیک علم نظام هاست، نظام های ذخیره و بازیابی اطلاعات نیز برای رشد و توسعه خود ناگزیر از به کارگیری اصول دانش سیبرنتیک می باشند. کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی با اتخاذ رویکرد سیبرنتیکی می توانند کارکرد خود را در مقوله هایی چون نمایه سازی، ربط، جستجو و بازیابی بهبود بخشند.
مطالعه تعاملات میان رشته ای حوزه سیبرنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:بررسی تعاملات میان رشته ای حوزه سیبرنتیک در پایگاه وب علوم در سال های 1986-2015 و ترسیم و تحلیل نقشه علمی آن. روش شناسی:با استفاده ازفنون علم سنجی کلیدواژه سیبرنتیک در دو فیلد عنوان یا موضوع در وب علوم جستجو شد. شناسایی حوزه های موضوعی دخیل در تولیدات علمی سیبرنتیک با ترسیم نقشه علمی به شیوه ""نگاشت لایه ای علم"" با نرم افزار پاژک و بررسی شبکه های استنادی حوزه های موضوعی استنادکننده با ترسیم شبکه هم رخدادی واژگان با استفاده از نرم افزار وی.او.اس.ویوئر انجام شد. یافته ها:حوزه سیبرنتیک از سه خوشه اصلی شامل هشت حوزه علوم رایانه، مدیریت، مهندسی، مهندسی برق، علوم عصبی، علوم اجتماعی، فیزیک، فناوری زیستی تشکیل شده است. علوم رایانه با 7 گروه نقش مرکزی دارد و دارای قوی ترین و بیشترین تأثیر در میان حوزه هاست. سه حوزه مدیریت، علوم رایانه و هوش مصنوعی، مهندسی برق و الکترونیک بیشترین حوزه های موضوعی استنادکننده هستند. دو واژه ""سیستم"" و ""رویکرد"" از پر کاربردترین واژگان این حوزه به شمار می روند. نتیجه گیری:ساختار فکری حوزه سیبرنتیک با 8 حوزه اصلی و 49 گره وابسته حاکی از غنی بودن شبکه اطلاعاتی و گستردگی روابط میان رشته ای آن است. این نکته در سیاست گذاری های علمی و شناسایی روندهای جدید پژوهشی مفید خواهد بود.
شناختی از نظریه عمومی سامانه ها؛ همراه با تفسیری از کاربست آن در سیبرنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:
نظریه عمومی سامانه ها خود محصول رویکرد سیستمی در فهم پدیده هاست. این نوشتار با هدف شناخت ماهیت و مؤلفه های مفهومی این نظریه به پیشینه پیدایش و چگونگی رواج رویکرد سیستمی پرداخته است. همچنین، با در نظر گرفتن مؤلفه های مفهومی این نظریه، کوشش شده تا تفسیری از کاربرد نظریه عمومی سامانه ها (سیستم ها) در حوزه سیبرنتیک ارائه شود.
روش شناسی:
این نوشتار از نوع تحلیل مفهومی است. به طور کلی، تحلیل مفهومی متون، مبتنی بر داده های گردآوری شده متنی و با هدف به دست دادن فهمی از ابعاد و مولفه های برسازنده هر یک از مفاهیم اصلی و نیز تبیین مرزهای مفهومی آنهاست. در این پژوهش نیز متون مرتبط با سیبرنتیک و نظریه عمومی سامانه ها، تحلیل مفهومی شده اند.
یافته ها:
کنکاش این نوشتار درباره چیستی و مؤلفه های مفهومی رویکرد سیستمی، زمینه نظری و چارچوب فلسفی- تاریخی لازم را برای فهم بهتر نظریه عمومی سامانه ها فراهم ساخته است. به سبب پیوند محکم میان این نظریه و حوزه سیبرنتیک، تفسیر و فهمی سیبرنتیکی از این نظریه ارائه شده است. یافته ها نشان داد که سرشاخه های این دو حوزه در بسیاری از رشته ها از جمله علم اطلاعات به هم رسیده است. نظریه عمومی سامانه ها و نیز نظریه سیبرنتیک، هر دو از مؤلفه های مهم در توسعه نظریه علم اطلاعات بوده اند.طبق نظریه عمومی سامانه ها و نیز نظریه سیبرنتیک، سامانه های سیبرنتیکی مبتنی بر اطلاعات نهفته در کنش های کنترل عمل می کنند؛ لذا از آنجا که تمامی کنش های کنترل در سامانه های سیبرنتیکی، ریشه اطلاعاتی دارند، می توان گفت که عنصر اطلاعات، به عنوان یک مؤلفه مهم و اساسی در این سنخ سامانه ها به حساب می آید.
بحث و نتیجه گیری:
مطالعه حاضر نشان می دهد که یکی دانستن دو حوزه علم سامانه ها و سیبرنتیک نوعی بی مبالاتی نظری است؛ ولی در عین حال، میان این دو، اندیشه ها و مقاصد مشترک فراوانی وجود دارد که به برخی از آنها در این نوشتار اشاره شده است. این هم راستایی میان دو حوزه علم سامانه ها و سیبرنتیک ناشی از آن است که این دو، محصول یک نگرش و رویکرد مشترک یعنی نگرش سیستمی هستند. در هر دو، مفهوم سامانه یک مفهوم کلیدی و بنیادین است؛ و به دست دادن قوانین و اصولی که مشابهت آفرین، تعمیم بخش و کل گرا باشد، یک ارزش اصیل به حساب می آید.
تبیین بازنمایی و راهبردهای تصمیم گیری پرونده هسته ای در گفتمان نواصول گرای احمدی نژاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین فرازوفرود پروندة هسته ای ایران و هویت مبتنی بر نقش در گفتمان های حاکم سیاست خارجی ارتباط وثیقی وجود داشته است. شکل گیری این هویت متأثر از هر دو سطح داخلی- به ویژه ساخت های ذهنی، ویژگی های فردی، ارزشی و روانی کارگزاران سیاست خارجی- و سطح خارجی بوده است. از این منظر، مؤلفه های هویتی گفتمان احمدی نژاد متأثر از هنجارهای داخلی و نسبت آن ها با ساختار نظام بین الملل، پروندة هسته ای را در قالب متناسب با هویت خود بازنمایی و سپس این نوع بازنمایی چراغ راهنمای راهبرد تصمیم گیری پروندة هسته ای قرار گرفت. براین اساس، هدف اصلی این مقاله، پاسخ گویی به این سؤال است که «هویتِ نقشی در گفتمان احمدی نژاد، پرونده هسته ای را به چه طریقی بازنمایی و در این راستا چه راهبردهایی برای تصمیم گیری در خصوص آن تجویز کرد؟» یافته های پژوهش با بهره گیری از نظریه سازه انگاری و بر اساس روش توصیفی-تحلیلی، نشان می دهد که پرونده هسته ای در این دوره متأثر از هویت نقشی در قالب یک موضوع هستی شناسانه- امنیتی بازنمایی شد و در این راستا، مبتنی بر رویکرد روان شناختی و ارزشی راهبرد های سیبرنتیک و چشم انداز برای تصمیم گیری در خصوص آن به کار گرفته شد.
معرفت شناسی ژنتیک (تکوینی) در دیدگاه پیاژه
منبع:
فصلنامه حکمت و فلسفه ۱۳۸۵ شماره ۵
7 - 22
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسی ژنتیک (تکوینی) پیاژه، دست کم تحت تأثیر چهار منبع بوده است: فلسفه کانت، ساخت گرایی ریاضی بورباکی، زیست شناسی، و سیبرنتیک. تأثیر کانت را می توان در توسل پیاژه به سوژه معرفتی و طرح واره های ذهنی پیشینی آن که داده های حسی را سازمان می دهند ملاحظه نمود. تأثیر ساخت گرایی ریاضی، به نحوی پیاژه را به نادیده گرفتن سوژه فردی و تأکید بر سوژه معرفتی به منزله یک صورت بندی انتزاعی کشاند. تأثیر زیست شناسی را می توان در مفهوم سازگاری با محیط دشوار، مشتمل بر جذب و انطباق، ریشه یابی کرد. سرانجام، تأثیر سیبرنتیک را می توان در تأکید اکید پیاژه بر خود تنظیم کنندگی ملاحظه نمود که منجر به سازمان دهی مجدد دانش بر حسب پسخوراند می شود. به طور کلی، پیاژه، معرفت شناسی ژنتیک را به منزله یک معرفت شناسی علمی در نظر می گیرد که با سازو کارهای تحول دانش سر و کار دارد و روش آن، نه تحلیل فلسفی یا تأمل، بلکه تحقیق پذیری تجربی است. هرچند پیاژه به طور اکید از سازگاری به منزله کلیدی برای حل و فصل مسئله رابطه دانش – واقعیت استفاده می کند، در عین حال، به مفهوم مطابقت با واقعیت نیز توسل می جوید. اما تکیه صرف او به پسخوراندهای منفی مانع از آن می شود که او بتواند این مسئله را به نحو مناسبی حل و فصل کند. این در واقع، پاشنه آشیل معرفت شناسی پیاژه است. این از آن رو است که پسخوراندها تنها حاکی از (عدم) کفایت ساختارهای دانشی فرد است، نه (عدم) مطابقت آن با واقعیت. این نشان دهنده نیاز معرفت شناسی ژنتیک به دیدگاه واقع گرایی و مفهوم کلیدی آن یعنی مطابقت با واقعیت است. مطابقت را نمی توان و نباید به کفایت فروکاست، هرچند که کفایت، از جمله قرائن مطابقت با واقعیت و البته تنها یکی از آنها است.
سیر سیبرنتیک ضریب سیل خیزی حوضه های آبخیز شهری با استفاده از مدل توزیع نرمال (مطالعه موردی: حوضه آبخیز شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمینه سیلاب های شهری و ارتباط آن با کاربری زمین و تغییرات آن در شهرها تحقیقات گسترده ای صورت گرفته است. بیشتر این مطالعات در خصوص پهنه بندی سیلاب و مدل های ریاضی، نمودارهای تجربی و تحلیل های آماری سیلاب، به منظور تعیین مناطق سیل گیر صورت گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی ساختار استقرائی و قیاسی حوضه هیدروژئومورفیک و حوزه مدنی شیراز از نظر ضریب خطرپذیری سیل خیزی بوده است. در همین راستا داده هایی که در این تحقیق بکار گرفته شدند مشتمل بر معیارهای بارش، توپوگرافی، شیب، پوشش گیاهی و خصوصیات فیزیوگرافی بوده، که در جهت تعیین پهنه های آسیب پذیر در برابر خطر وقوع سیل، در مدل Topsisبکار گرفته شده اند. این معیارها هر کدام ویژگی های مختص به خود را داشته که با استفاده از عکس های هوایی شهر شیراز طی دهه های 1330، 1350، 1360 و 1380 و نقشه های توپوگرافی 50000/1 و نقشه های زمین شناسی 100000/1 ، استخراج شده اند. سپس در محیط GIS Arc و Graphers پلات های مربوط به هر بخش ترسیم و مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصله از پهنه بندی سیل خیزی حوضه هیدروژئومورفیک و حوزه مدنی شیراز نشان داد که به طور کلی حوضه هیدروژئومورفیک شیراز با ضریب گراویلیوس 79/1 دارای یک روند متوسط از لحاظ سیل خیزی بوده، و توسعه غالب حوزه مدنی در بستر آن نیز مطابق با مناطق دارای قابلیت حداقل سیل خیزی است، در حالیکه نتایج حاصل از مقادیر استاندارد شده ضریب سیل خیزی و تحلیل روند توسعه شهر شیراز در منحنی توزیع نرمال نشان دهنده آن است که توسعه شهر شیراز بیشتر به سمت مناطقی با حداکثر پتانسیل سیل خیزی است.