تحلیل تطبیقی و بینارشته ای شعر و نقاشی در آثار سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی از دهه هفتاد میلادی بر اساس نظریات رنه ولک و هنری رماک پا به عرصه جدید مطالعات بینا رشته ای نهاد. مطالعه ارتباط بین ادبیات و هنر، مانند ادبیات و نقاشی، یکی از عرصه هایی است که توجه پژوهشگران ادبیات تطبیقی را در چند دهه اخیر به خود جلب کرده است. در این نوشتار کوشیده ایم با بررسی شعر و نقاشی سهراب سپهری، ارتباط بین ادبیات و هنر را روشن کنیم. آنچه در این پژوهش بینارشته ای تحلیل می شود، مفاهیم ایستایی و پویایی است که در بیان نوشتاری شعر و بیان تصویری نقاشی به روش های متفاوتی رخ می نماید. هرچند اهمیت این پ ژوهش در بینارشته ای بودن آن است، منظر جدیدی برای درک بهتر اشعار و نقاشی های سهراب سپهری می گشاید. نویسندگان تلاش کرده اند تا با تبیین چارچوب نظری و روش تحقیق، راه را برای مطالعات بینارشته ای در این حوزه از قلمرو ادبیات تطبیقی بگشایند.