مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
هیجان
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۹
39-60
حوزه های تخصصی:
باتوجه به اهمیت اثربخشی مربیان در جهت هدایت و موفقیت ورزشکاران، مدنظر قرار دادن عوامل مؤثر و مرتبط روان شناختی در این راستا می تواند مؤثر واقع گردد. از این رو، هدف از این مطالعه بررسی روابط علّی هوش هیجانی و هوش معنوی با اثربخشی مربیان ورزشی با در نظر داشتن نقش واسطه ای خودکارآمدی است. 300 مربی ورزشی از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و به صورت تصادفی انتخاب شدند و مقیاس هوش هیجانی- اجتماعی بار-آن (2000)، پرسش نامه هوش معنوی جامع آمرام و درایر (2007)، خودکارآمدی شرر (1982) و اثربخشی مربیگری فیلتز و همکاران (1999) را تکمیل کردند. با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان از خودکارآمدی به عنوان نقش واسطه ای جزئی در مدل مفهومی پژوهش یاد کرد. علاوه بر این هوش هیجانی و هوش معنوی نیز بر اثربخشی مربیان ورزشی تأثیرگذار بودند. لذا داشتن هوش هیجانی و هوش معنوی لازمه رسیدن به اثربخشی مطلوب است و به عنوان دو متغیر مهم می توانند نقش مهمی در پیش بینی خودکارآمدی و اثربخشی مربیان ایفا کنند.
نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و بهشیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم پاییز (مهر) ۱۳۹۸ شماره ۷۹
785-796
حوزه های تخصصی:
زمینه: بهشیاری از آیین های شرقی و بخصوص بودا گرفته شده است که به عنوان توجه آگاهانه به لحظه حال و تجربیات درونی و بیرونی فرد تعریف می شود. مطالعات پژوهشی حکایت از وجود رابطه بهشیاری با سبک های دلبستگی دارند اما آیا استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و بهشیاری نقش واسطه ای دارد؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و بهشیاری در دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی و همبستگی است. تعداد 268 نفر دانشجو (231 مرد، 36 زن) بصورت نمونه گیری در دسترس در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا مقیاس دلبستگی بزرگسال (بشارت، 1392)، مقیاس استحکام من (بشارت، 1395) و مقیاس توجه آگاهانه بهشیارانه (قربانی، واتسون و ویتینگتون، 2009) را تکمیل کنند. یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش از روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که دلبستگی ایمن با بهشیاری رابطه مثبت معنادار (0/50 r= ؛ 0/01 p< )، دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا با بهشیاری به ترتیب رابطه منفی معنادار (0/28 r=- و 0/43 r=- ؛ 0/01 p< ) و نمره های استحکام من بالا با نمره های بهشیاری رابطه مثبت معنادار (0/34 r= ؛ 0/01 p< ) دارد. دلبستگی ایمن با استحکام من رابطه مثبت معنادار (0/24 r= ؛ 0/24 p< ) و دلبستگی ناایمن با استحکام من رابطه منفی معنادار (0/34 r=- ؛ 0/01 p< ) داشت. نتیجه گیری: این بدان معنی است با افزایش سطح بهنجاری سبک دلبستگی، استحکام من و بهشیاری نیز بالا می رود و با افزایش سطوح استحکام من در افراد میزان بهشیاری نیز بالا می رود. نتایج همچنین نشان داد که نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و بهشیاری قابل تأیید است. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت استحکام من دارای نقش واسطه ای بین سبک های دلبستگی و بهشیاری است.
تاثیر عوامل غیر استدلالی در تصمیم گیری های مالی و مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرداختن به ابعاد روانشناسی و غیراستدلالی و بررسی اهمیت و میزان تاثیر آنها بر روی تصمیم گیریهای سرمایه گذاری و مدیران موضوع اصلی این مقاله می باشد. رویکردهای استدلالی همانند شیوه های بکار گرفته در اقتصاد سنتی و حتی نئوکلاسیکها بیان می کنند که سرمایه گذاران و مدیران با رفتار کاملاً عقلائی به دنبال حداکثر سازی مطلوبیتشان هستند ، اما رویکردهای غیر استدلالی همانند تأثیر هیجانات افراد ،احساس مالکیت آنها ، ادراک و پیشینه های اخلاقی و فرهنگی و همچنین برخی جنبه های روانشناسی اجتماعی نیز می توانند تأثیراتی عمیق در اتخاذ تصمیمات و اجرای آنها داشته باشند. محققین تجربی در حوزه های مالی و حسابداری مدت زمان زیادی است که تأثیر عوامل غیراستدلالی فوق را در موضوعات حسابداری و مالی تشخیص داده و علیرغم امتناع تئوریهای سنتی و نئوکلاسیک اقتصادی برای درگیر شدن در حوزه های روانشناسی و ادارکی بیان می کنند که عوامل غیراستدلالی اثرات با اهمیتی بر روی تصمیم گیریهای مالی و مدیریتی دارند.
تحلیل روان شناختی هیجان ترس در امثال وحکم دهخدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی روان شناختی هیجان ترس در امثال وحکم دهخداست. برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیل محتوای استنباطی استفاده شده است. جامعه آماری، کتاب چهارجلدی امثال وحکم دهخداست و نمونه تحقیق تمامی امثال وحکم فارسی موجود در این اثر است. بررسی داده ها نشان می دهد که همان گونه که در روان شناسی جدید، ترس دو چهره مثبت و منفی دارد، در امثال وحکم دهخدا هم این نگرش جامع و متناقض به آن مشاهده می شود. علاوه بر این، در مثل ها تنها به تبیین مفهوم ترس اکتفا نشده، بلکه به انواع ترس و دلایل آن هم توجه شده است و نوع راهکارهای غلبه بر آن با روان شناسی جدید مطابقت دارد. بنابراین، پیشنهاد شده است با توجه به اینکه یکی از ابزارهای اصلی روان شناسان و مشاوران «سخن» است، از امثال وحکم به منزله ابزاری در راستای اهداف خود به ویژه تغییر رفتارها استفاده شود.
مهارت های زندگی
حوزه های تخصصی:
این مقاله یک مقاله کتابخانه ای و توصیفی است که با توجه به نظرات اندیشمندان و صاحب نظران نگاشته شده است. آموزش مهارتهای زندگی در سال ١٩٧٩ و با اقدامات آقای دکتر گیلبرت بوتوین آغاز شد که یکی از اهداف و ضرورت آموزش مهارت های زندگی ایجاد سلامت روانی به بالاترین سطح خود است و از آسیب های اجتماعی جلوگیری به عمل می آید. مهارت های زندگی در ده دسته طبقه بندی شده و هدف آشنایی با این مهارت ها جهت آموزش آنها است. نتایج این مقاله نشان می دهد که هدف اصلی این مهارت ها جلوگیری از آسیب های اجتماعی و ارتقای سطح سلامت روان است.
بررسی نقش راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در پیش بینی سبک تصمیم گیری در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
123 - 134
حوزه های تخصصی:
تصمیم گیری نقش گسترده ای در زندگی افراد دارد و شناخت مهارت های حل مسئله و تصمیم گیری برای رویارویی با مسائل مختلف در جهان امروز لازم است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش راهبردهای نظم جویی شناختی در پیش بینی سبک تصمیم گیری دانشجویان دختر بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه رازی در سال 1395 بود که 150 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و پرسشنامه تصمیم گیری گردآوری و با استفاده از روش های آماری همبستگی و رگرسیون همزمان به وسیله نرم افزار 24spss بررسی شدند. نتایج نشان داد سبک تصمیم گیری عقلانی با راهبرد ملامت و ملامت دیگران رابطه منفی، سبک تصمیم گیری شهودی با راهبرد ملامت و با راهبرد دیدگاه دیگری رابطه منفی، سبک تصمیم گیری اجتنابی با راهبرد تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد و دیدگاه گیری، با راهبرد ارزیابی رابطه منفی و با راهبرد نشخوارگری و ملامت دیگران و فاجعه سازی رابطه مثبت دارد. سبک تصمیم گیری وابسته با راهبرد ملامت و فاجعه سازی رابطه مثبت و با راهبرد دیدگاه گیری رابطه منفی دارد. سبک تصمیم گیری آنی با راهبرد ملامت دیگران و راهبرد فاجعه سازی رابطه مثبت و با راهبرد دیدگاه گیری رابطه منفی دارد. با توجه به نقش راهبردهای نظم جویی شناختی در پیش بینی سبک تصمیم گیری، از این رو می توان با آموزش مناسب به افراد در شناسایی و کاربرد صحیح راهبردهای نظم جویی، از اتخاذ تصمیماتی که ممکن است عواقب بدی در پی داشته باشد جلوگیری کرد. بنابراین با آموزش راهبردهای مناسب تنظیم هیجانی به افراد، می توان سبک تصمیم گیری آن ها را بهبود بخشید.
رهیافت های محمدبن زکریای رازی و ابن سینا در پیشگیری و درمان هیجان حزن و اندوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان ها در زندگی خود با انواع هیجانات روبه رو هستند. این هیجانات به دو دسته مثبت و منفی تقسیم می شوند. در نوع دوم افراد برای خودداری و رهایی از آنها تلاش می کنند. هیجانات از منظرهای فلسفی و زیستی و روان شناسی بررسی می شوند. محمدبن زکریای رازی و ابن سینا از فیلسوفانی هستند که درباره هیجان حزن و اندوه بحث کرده اند. با مقایسه و گزارش آثار این دو درمی یابیم که محمدبن زکریای رازی با پیش گرفتن روش اخلاق فلسفی افلاطونی، هدفش را سلامت محوری قرار می دهد. رویکرد وی معطوف به جسم و روان است. حزن و غم از منظر وی مذموم و عدم اعتدال مزاج و پنداره ثبات داشته ها، عوامل ایجادی آن است. حفظ اعتدال مزاج، منفی انگاری دارایی و اصلاح نگرش ثبات داشته ها ازجمله روش های درمانی مورد توجه رازی در کتاب طب روحانی است. ابن سینا نیز در مواجهه با حزن و اندوه با اتخاذ روش اخلاق فلسفی ارسطویی، رویکرد کمال محور را برمی گزیند. وی در درمان غم و اندوه به امری فراتر از سلامت تن می اندیشد. شیخ الرئیس در درمان این عارض نفسانی، درمان های روانی و معنوی را مؤثرترمی داند. از نظر وی افزون بر اصلاح انگاره ثبات داشته ها، زیارت و دعا عامل مهمی برای زدودن غم است.
بررسی تأثیر الگوی تدریس مبتنی بر «هَیَجامَد» بر هوش فرهنگی زبان آموزان غیرفارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
55 - 82
حوزه های تخصصی:
از آن جایی که زبان آموزان دارای پیشینه های فرهنگی متفاوتی هستند، باید از هوش فرهنگی مناسبی برای یادگیری زبان فارسی به عنوان زبان دوم برخوردار باشند. هوش فرهنگی اینامکانرابه زبان آموز می دهدتابا به کارگیریدانشودقتعمل،تفاوت هایفرهنگیرادریابدودربرخوردبادیگر فرهنگ هارفتاردرستیدرپیشگیرد. در پژوهش حاضر، در راستای اهمیت هوش فرهنگی در زبان آموزی و به منظور کیفیت بخشی روش تدریس زبان فارسی، الگویی به نام الگوی «هَیَجامَد» معرفی شده است. الگوی هَیَجامَد به نقش حواس و هیجانات در زبان آموزی پرداخته و متشکل از سه مرحله هیچ آگاهی (تهی)، برون آگاهی (شنیداری، دیداری، لمسی-حرکتی) و درون آگاهی (درونی و جامع) است. به منظور سنجش تأثیر استفاده از این الگو بر هوش فرهنگی فراگیران زبان فارسی از دو پرسش نامه هَیَجامَد و هوش فرهنگی استفاده شد. 60 زبان آموز زن غیرِ فارسی زبان از 16 کشور با سطح زبانی یکسان در زبان فارسی (سطح زبان فارسی 7) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آن ها پس از گدراندن 22 جلسه آموزش برای 4 گروه (هر گروه شامل 15 نفر) و در مدت زمان 6 هفته، بر اساس الگوی هَیَجامَد مورد ارزیابی قرارگرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که تدریس مبتنی بر الگوی هَیَجامَد بر میزان هوش فرهنگی زبان آموزان غیرفارسی زبان تأثیر معنادارِ مثبت داشته است و کیفیت یادگیری زبان فارسی را از طریق ایجاد ارتباط بین فرهنگی میان مدرس و زبان آموزان افزایش داده است. بنابراین به نظر می رسد از این الگو می توان در تدریس زبان فارسی و مهارت های مربوط به آن بهره برد و درک بین فرهنگی زبان آموزان را ساده تر کرد.
نقش میانجی مشکلات پیچیده بین فردی و اجتناب متقابل از نگرانی در رابطه بین روان رنجوری با علایم اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای اجتناب متقابل از نگرانی و مشکلات بین فردی در رابطه بین روان رنجوری با علایم اختلال اضطراب فراگیر انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است، جامعه آماری شامل، 457 نفر از افراد دارای علایم اختلال اضطراب فراگیر بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و از پرسشنامه های روان رنجوری، مشکلات بین فردی، اجتناب متقابل از نگرانی و اضطراب فراگیر استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آمار توصیفی و تحلیل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS و SPSS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی به خوبی برازش شده است. در این مدل روان رنجوری اثر مستقیم و معناداری بر مشکلات بین فردی، مشکلات بین فردی اثر مستقیم و معناداری بر اجتناب متقابل از نگرانی، اجتناب متقابل از نگرانی اثر مستقیم و معناداری بر اضطراب فراگیر داشتند، اجتناب متقابل از نگرانی و مشکلات بین فردی به طور معنی داری بین روان رنجوری و علایم اختلال اضطراب فراگیر میانجی گری کردند. نتیجه گیری: روان رنجوری، مشکلات پیچیده بین فردی و اجتناب متقابل از نگرانی اثر مستقیم و معناداری بر علایم اختلال اضطراب فراگیر دارند و اجتناب متقابل از نگرانی و مشکلات پیچیده ی بین فردی نقش میانجی را در بین روان رنجوری و علایم اختلال اضطراب فراگیر دارند.
رابطه ابعاد تنظیم هیجان و رضایت زناشویی با استفاده از مدل وابستگی متقابل عامل شریک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی رابطه بین سازه کلی تنظیم هیجان و هریک از مؤلفه های آن با رضایت زناشویی انجام پذیرفت. ارزیابی نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه بین تنظیم هیجان و رضایت زناشویی از دیگر مقاصد این پژوهش بود. مواد و روش ها: طرح این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. ۱۵۶ زوج ساکن شهر تهران در سال ۱۳۹۶ با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان با پاسخ گویی به مقیاس دشواری در تنظیم هیجان و مقیاس سازگاری زوجی، توانایی تنظیم هیجان و میزان رضایت زناشویی خود را درجه بندی کردند. به منظور ارزیابی تأثیرات بین فردی، تحلیل داده ها با استفاده از مدل وابستگی متقابل عامل شریک صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که هم در زنان و هم در مردان، توانایی کلی تنظیم هیجان پیش بینی کننده رضایت خود فرد و همسر او از رابطه است. نمرات زنان در هر شش مؤلفه تنظیم هیجان و نمرات مردان در همه مؤلفه ها به استثنای آگاهی از هیجانات، پیش بینی کننده رضایت زناشویی خود آن ها بود. در مردان مؤلفه های پذیرش هیجانات، توانایی رفتار هدفمند، کنترل تکانه و دسترسی به راهبردهای تنظیم هیجان با رضایت زناشویی همسر ارتباط داشت. در زنان مؤلفه های کنترل تکانه، دسترسی به راهبردهای تنظیم هیجان و درک واضح هیجانات، پیش بینی کننده رضایت زناشویی همسر بود. تحلیل انجام شده، نقش تعدیل کنندگی جنسیت را در رابطه بین تنظیم هیجان و رضایت زناشویی تأیید نکرد. نتیجه گیری: یافته ها مؤید اهمیت تمرکز بر تنظیم هیجان و مؤلفه های آن در ارزیابی و درمان مشکلات زوجی است. همچنین به منظور درک بهتر پدیده های بین فردی، استفاده از روش های تحلیل آماری زوجی توصیه می شود.
روایت شناسی سفرنامه ها کلاویخو: بازسازی زندگی روزمره در قرن هشت و نه خورشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۸
55 - 74
حوزه های تخصصی:
این مقاله به رابطه تحلیلی بین اصول آکادمیک و رشته های ارتباطات و مطالعات فرهنگی و نسبت آنها با مطالعات انسان شناختی از جمله سفرنامه ها و بازمانده های تولیدات تاریخی قرون گذشته ، از یک سو، و مسائل روش شناختی بازسازی شواهد تاریخی از سوی دیگر، می پردازد تا جنبه های بافتارشناسانه زندگی روزمره در گذشته را آشکار کند. لازم به توضیح است که منظور از بافتار، همان جزئیات زندگی روزمره است که اغلب در تاریخ نگاری، آن طور که «مکتب آنال»[1] می خواهد، مورد غفلت واقع شده است. این مقاله با روش تحلیل متن، به مطالعه زندگی روزمره مردم ایران در عصر ماقبل صفوی (قرن هشتم خورشیدی) یعنی عصر مغول و تیموریان و از منظر سفرنامه کلاویخو (نماینده پادشاه اسپانیا و جهانگرد اسپانیایی)، می پردازد. ضمناً این مقاله تفاوت بین دو تحلیل سفرنامه کلاویخو و تذکره الاولیاء عطار نیشابوری را نشان می دهد؛ به ویژه اینکه عطار نیشابوری مشاهداتش را با توجه به تجربه زیسته اش تنظیم کرده بود، در حالی که کلاویخو ایرانی نبود و تجربه زیسته ایرانی نداشته است و صرفاً مشاهده گر مشارکت کننده بوده است. در عین حال مشاهداتش برای فهم بافتار و بستر زندگی روزمره ایرانی در زمان ماقبل صفویه اهمیت فراوانی دارد. این مطالعه را با تأکید بر خوراک، پوشاک و مسکن از یک سو و فرهنگ سیاسی مردم و دولت از سوی دیگر انجام خواهم داد. در پایان مقاله، رابطه بین ساخت قدرت و زندگی روزمره را بحث می کنم تا روایتی جدید را از زندگی روزمره در عصر مغول و تیموریان ارائه کنم.
نقش هیجان های دلخواه و هیجان های خوشایند در احساس خوشبختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
191 - 213
حوزه های تخصصی:
بیشترِ روان شناسان، خوشبختی را زیاد بودن هیجان های خوشایند و کم بودن هیجان های ناخوشایند می دانند، امّا به باور ارسطو، انسان ها زمانی خوشبخت هستند که هیجان هایی را داشته باشند که می خواهند داشته باشند، حتّی اگر آن هیجان ها ناخوشایند باشند. پژوهش کنونی باهدف بررسی این نظریه ارسطو، به آزمون این فرضیه پرداخت که ناهمخوانی هیجان هایی که فرد دارد و هیجان هایی که می خواهد داشته باشد، با افسردگی رابطه مثبت و با بهزیستی رابطه منفی دارد. در یک طرح همبستگی، فراخوان شرکت در پژوهش به سی هزار مشترک همراه اوّل و ایرانسل شهر تهران پیامک شد و 1410 نفر (564 مرد) با میانگین سنّی 26 سال در پژوهش شرکت کردند. ابزار پژوهش، یک پرسشنامه ساخته پژوهشگر برای اندازه گیری هیجان های خواسته و داشته، مقیاس افسردگی مرکز پژوهش های همه گیرشناختی و مقیاس رضایت از زندگی بود. تحلیل های همبستگی و رگرسیون نشان دادند که ناهمخوانی مطلق هیجان های خواسته و داشته (که نشان می داد هر آزمودنی تا چه اندازه هیجان های دلخواه خود را تجربه کرده است)، حتّی در آزمودنی هایی که هیجان های خوشایند را بیشتر و هیجان های ناخوشایند را کمتر از آنچه می خواستند تجربه کردند و حتّی پس از کنترل آماری هیجان های تجربه شده، توانست افسردگی بیشتر و بهزیستی کمتر را پیش بینی کند. پس خوشبختی فقط هیجان های خوشایند نیست، بلکه هر هیجانی، اگر دلخواه ما باشد می تواند به خوشبختی ما کمک کند.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس خودافشایی هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: به دلیل نقش بسیار مهمی که هیجان ها در زندگی انسان ها دارند، ابراز و افشای آن ها می تواند سودمندی های زیادی را برای افراد به ارمغان آورد. پژوهش حاضر با هدف مناسب سازی و تعیین ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس خودافشایی هیجانی (ESDS) انجام گرفته است. به منظور تسهیل اجرای مداخلات مرتبط با افشای هیجان، لازم است ابزارهای پژوهشی برای بررسی کارآمدی این مداخلات تهیه و در دسترس متخصصان قرار گیرد. ضمن اینکه این ابزارها، امکان انجام بررسی رابطه خودافشایی هیجانی را با دیگر سازه های مهم روان شناختی در جمعیت های مختلف فراهم می سازد. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و روش نمونه گیری در دسترس بود. نمونه اولیه شامل ۹۹۸ نفر و نمونه نهایی با لحاظ کردن پرسشنامه های معتبر شامل ۹۷۶ نفر از دانشجویان دانشگاه های دولتی و آزاد استان تهران و البرز که در سال تحصیلی ۱۳۹۹- ۱۳۹۸ مشغول به تحصیل بودند که علاوه بر مقیاس خودافشایی هیجانی به پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان (ERQ) و مقیاس چندوجهی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که ESDS در فرهنگ ایرانی ساختار پنج عاملی دارد. همسانی درونی مقیاس بالا و میزان آلفای کرونباخ برابر با ۹۵/۰ است. همبستگی معنادار بین نمرات این مقیاس با نمرات MSPSS بیانگر روایی همگرای مطلوب و با نمرات ERQ نشان دهنده روایی واگرای مطلوب است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت ESDS به عنوان ابزاری کارآمد می تواند در ارزیابی میزان ابراز و افشای هم زمان چندین هیجان مثبت و منفی توسط پژوهش گران و متخصصانِ بالینی مورد استفاده قرار گیرد. این ابزار در زمینه خودافشایی هیجانی کمک زیادی به متخصصان حرفه خواهد کرد.
اثربخشی برنامه توانبخشی هیجانی با رویکرد شناخت اجتماعی، بر کارکردهای عاطفی هیجانی دانش آموزان اتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
57 - 74
حوزه های تخصصی:
مشکل هیجانی از ویژگی های آشکار اغلب افراد اتیستیک محسوب می شوند. ناتوانی هیجان خوانی مجموع مشکلاتی در درک حالات و عواطف خود و دیگری و نیز نقص در کارکرد هیجانی است. تحقیق حاضر با هدف طراحی آموزش هیجان خوانی به منظور بهبود مهارت های تشخیص، تفسیر و کاربست حالات هیجانی کودکان اتیستیک با عملکرد بالا انجام شده است. تحقیق حاضر از نوع آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری همراه با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان با اختلال اتیسم عملکرد بالا، مدارس ویژه اتیسم شهر تهران است. از بین کل جامعه هدف، تعداد ۱۶ پسر اتیستیک با عملکرد بالا، که دارای ملاک های ورود به آزمایش بودند، به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(۸ نفر) و کنترل (۸ نفر) جایگزین شدند. برنامه آموزش ذهن خوانی در ۱۴جلسه آموزشی متوالی در مرکز توانبخشی دوم آوریل، برای گروه آزمایش اجرا شد. از آزمون هیجان خوانی رایانه ای برای بررسی توانایی هیجانی استفاده شد و داده های گردآوری شده با استفاده از تحلیل واریانس و و اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که برنامه آموزش ذهن خوانی بطور معنی داری (درسطح۱./. p <sub><</sub>) باعث بهبود و تقویت کارکردهای هیجانی در گروه آزمایش شد. باتوجه به اثربخشی برنامه ذهن خوانی بر کارکردهای هیجانی افراد اتیستیک، به عنوان یک روش مداخله ای برای استفاده در مراکز توانبخشی اتیسم پیشنهاد می شود.
تأثیر خودکارآمدی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه رازی کرمانشاه بر هیجان های آنان بعد از بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : خودکارآمدی و باورهای فرد بر هیجان های افراد تأثیر می گذارد و عامل مهمی در شکل گیری آنهاست، اما باید دید تأثیر آن بر هیجان های دانشجویان پس از بازیابی اطلاعات چگونه است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه بر هیجان های آنان پس از بازیابی اطلاعات است. روش: پژوهش حاضر به روش پیمایشی و از نوع کاربردی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه بود. اعتبار پرسش نامه با استفاده از نظر متخصصان تأیید شد. پایایی ابزار نیز بر اساس آلفای کرونباخ سنجیده شد و بین 76/0 تا 88/0 به دست آمد. جامعه آماری، دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته های علوم انسانی شاغل به تحصیل در دانشگاه رازی کرمانشاه بودند. پرسش نامه در بین نمونه (306نفر) توزیع و 278 (8/90%) پرسش نامه قابل استفاده دریافت شد. یافته ها: یافته ها نشان داد میانگین خودکارآمدی بالاتر از حدّ متوسط است. دانشجویان پس از بازیابی اطلاعات، عمدتاً هیجان های مثبت شامل شادی، آرامش و غرور را تجربه کرده اند. مؤلفه های «خودکارآمدی» توانستند 26% متغیر هیجان ها پس از بازیابی اطلاعات را در دانشجویان تبیین کنند. مؤلفه «وضعیت فیزیولوژیکی» بیشترین سهم را در این بین بر عهده داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد دانشجویان خود را در طول بازیابی اطلاعات توانمند دیده اند، از بازیابی اطلاعات لذت برده و احساسات مثبتی را تجربه کرده اند، اما در مقایسه با دیگران خود را توانمندتر از آنان ندیده اند. داشتن احساسات خوشایند در هنگام بازیابی اطلاعات بیشترین تأثیر را بر هیجان های کاربران پس از بازیابی اطلاعات داشته است اما اگرچه مؤلفه های خودکارآمدی بر هیجان های دانشجویان بعد از بازیابی اطلاعات اثرگذارند، بخشی کوچکی از این متغیر را تبیین کردند.
پژوهشی بر مفهوم هیجان در آیات قرآن کریم و رابطه آن با رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
3 - 32
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناخت مفهوم هیجان و ارتباط آن با رشد و ارائه الگوی مفهومی از مسیر هیجان با توجه به آیات قرآن کریم، تفسیر المیزان و اصول حکمت متعالیه است. روش این پژوهش، تحلیل مفهومی است. یافته ها نشان می دهد که قلب آدمی جایگاه هیجان است و قساوت قلب می تواند در عدم دریافت عواطف و ادراک معانی حق مؤثر باشد. همچنین برخی از هیجان ها مربوط به مقام ادراک و بعضی در مقام اظهار و عمل بروز می یابند. برخی از انواع هیجان میان افراد رشدیافته و غیر آن یکسان هستند؛ در حالی که برخی از هیجان ها تنها به گروه خاصی از افراد اختصاص دارند. بنا بر آیات و تفاسیر، شدت هیجان با توجه به نوع هیجان، در پاره ای از موارد نشانه رشدیافتگی، و در پاره ای دیگر نشانه عدم رشدیافتگی است. همچنین هیجان ها از عوامل حفظ نفس هستند و در تعالیم اسلامی، حفظ نفس مربوط به حیات دنیوی و اخروی است. به نظر می رسد در زمینه بروز و کنترل هیجان علاوه بر دو صورت هوشیار و ناهوشیار، صورت سومی نیز قابل تصور است که خداوند به واسطه رسیدن فرد به مقام ایمان و تقوا و مانند آن، هیجانی را به فرد افاضه و یا در او کنترل می نماید و در مقابل، برخی هیجانات منفی را بر کفار و مشرکان وارد می نماید که در حقیقت، نتیجه کفر و شرکی است که ورزیده اند.
چارچوب مفهومی روانشناسی شناختی در طراحی تجربه گردشگران
حوزه های تخصصی:
این بررسی با هدف بحث در مورد مفاهیم و نظریه های روانشناسی شناختی در پژوهش های گردشگری و همینطور زمینه های اصلی برای پژوهش های آینده صورت پذیرفته است. هدف این مقاله نشان دادن سودمندی روانشناسی شناختی برای درک این مسئله است که چرا گردشگران و به ویژه مسافران خوشگذران، رفتارهایی را از خود نشان می دهند که از محیط پیرامون خود الگو گرفته اند. این مقاله بر مبنای رویکرد مطالعه و بررسی 165 مقاله در حوزه روانشناسی شناختی و ادبیات راجع به سفرهای لذت گرایانه مرتبط با آگاهی، ذهن آگاهی، تَچان، گذشته نگری، آینده نگری، توجه، طرحواره و حافظه، احساسات، هیجانات و عواطف طراحی شده است. یافته ها نشان می دهد که تحقیقات مورد بحث بیشتر به جای تمرکز بر رویکرد شناختی در مطالعه سفر لذت جویانه، از یک نگاه صرفا رفتارگرایانه استفاده کرده اند. روانشناسی شناختی می تواند به درک هر چه بهتر فرایندهای ذهنی که موجب یکپارچگی درک محرک ها با رفتار هستند به خصوص در گردشگری و مطالعات تجارب سفر کمک نماید. به طور کلی، استفاده از رویکرد شناختی باعث می شود تا درک بیشتری از رفتار گردشگران فراهم گردد و به مدیران برای درک اثربخشی تبلیغات مقصد و نیز درک رضایت و طراحی تجربه گردشگران کمک می کند.
آیا صبر همان تاب آوری است؟ مفهوم سازی کاربردی صبر برای شرایط بحرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر دو اصطلاح «تابآوری» و «صبر» پژوهش های زیادی را به سوی خود جلب کرده اند. اکنون پرسش این است که آیا این دو متغیر دارای یک سازه هستند یا دو سازه مختلف دارند؟ چه شباهت و تفاوت هایی بین این دو وجود دارد؟ این مطالعه از نوع کیفی (تحلیلی) است که به روش مروری انجام شد که ترکیبی از روش مرور سیستماتیک، تحلیل محتوا و مرور ادبیات بود. اطلاعات از منابع کتاب و مقاله جمع آوری شد. نتایج نشان داد که صبر شامل تاب آوری و فراتر از آن است. به لحاظ سازه های مفهومی صبر شامل بازداری از خشم، بازداری از شهوات، شکیبایی، استقامت، انتظار و گشایش عقل است؛ در حالی که سازه های مفهومی تاب آوری شامل تحمل پذیری، انطباق، بازگشت، سازگاری، افزایش ظرفیت و تغییر و بازسازی است. به همین ترتیب فرایند رشد صبر عبارتند از: بازداری هیجانی؛ شکیبایی؛ استقامت؛ انتظار و کمال. پس می توان نتیجه گیری کرد که روش صبر بهعنوان یک مدل در سبک زندگی اسلامی می تواند هم در پیشگیری و مداخله و هم در رشد و تکامل آدمی، به ویژه در مداخلات مرتبط با بحران به کار رود. این رویکرد می تواند جایگزین مناسبی برای دیدگاه های هیجان مدار و تاب آوری باشد.
اثر بخشی درمان هیپوونتلاسیون بر حساسیت اضطرابی و پردازش هیجان زنان مبتلا به اختلال پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۸
79 - 99
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان هیپوونتلاسیون بر حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک بود. این مطالعه نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال پانیک بود که به مرکز جامع سلامت سیدحاتمی شهر اردبیل در تابستان و پاییز سال 1397 مراجعه کرده بودند، 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایشی طی 4 هفته (12 جلسه و هر جلسه 17 دقیقه) تحت درمان هیپوونتلاسیون قرار گرفت، و در این مدت بر گروه گواه مداخله ی انجام نگرفت. پرسشنامه حساسیت اضطرابی (ریس و پترسون، 1985) و پردازش هیجانی )باکر، توماس، توماس و اوونز، 2007) به عنوان ابزار ارزشیابی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از مقایسه پس آزمون دو گروه، حاکی از این است که نمرات پس آزمون حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی داری دارد (01/0=P). به این ترتیب می توان گفت که درمان هیپوونتلاسیون موجب کاهش نمرات حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک شده است.. کلید وازه ها: درمان هیپوونتلاسیون، حساسیت اضطرابی، پردازش هیجان، اختلال پانیک
تبیین داده بنیاد شرم در جمعیت غیربالینی: یک پژ وهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۹
47 - 73
حوزه های تخصصی:
هدف: شرم از جمله هیجانات خودآگاه است که نقش مهمی در زندگی انسان دارد. با توجه نقص دانش بافتاری و فرهنگ محور در این زمینه، پژوهش حاضر با هدف تبیین مفهوم شرم در جمعیت غیربالینی و ارائه مدل مفهومی برای آن انجام شده است. روش: پژوهش حاضر یک تحقیق کیفی از نوع داده بنیاد است. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 16 نفر (8 مرد و 8 زن) بود که انتخاب افراد در ابتدا به صورت هدف مند و در ادامه بر اساس نمونه گیری نظری انجام شده است. روش جمع آوری داده ها مصاحبه بدون ساختار بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کوربین و استراوس (2014) و از نرم افزار (2018) MAXQDA استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش، سه مقولۀ اصلی در توصیف مشارکت کنندگان از تجربۀ شرم عبارت بود از «قضاوت درونی شده»، «سرافکندگی» و «خودواقعی نبودن». به علاوه تجربۀ شرم همراه بوده است با راهبردهای متنوعی که برای پیشگیری از شرم یا خلاصی از آن استفاده می شده است. پیامد این راهبردها در دو مقولۀ «خودواقعی نبودن» و «نگرش منفی به خود» با سه زیر مقولۀ «بی عرضگی»، «کافی نبودن» و«متفاوت بودن» خلاصه گردید. نتیجه گیری: در این مطالعه شرم در جمعیت غیربالینی با ژرفای بیشتری بررسی شد که نتایج آن نشان دهنده تأثیر چشمگیر این هیجان بر کیفیت زندگی افراد بود و بر اهمیت اقدامات آموزشی در مدیریت این هیجان تاکید داشت.