مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
هیجان
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به بررسی اثر غیر قابل ذکر میانجیگرایانه مقاصد خرید در وقوع رفتار خرید آنی پرداخته و این که خصوصیات مصرف کننده (هیجان و عزت نفس) و دانشی که مصرف کننده درباره محصولات جدید دارد، به طور مستقیم و بی واسطه بر وقوع یا عدم وقوع خرید آنی محصولات جدید، تاثیر گذارند. در تجزیه و تحلیل پرسشنامه از مباحث استنباطی و توصیفی آماری استفاده شده است. این تحقیق با عنوان ارزیابی عوامل تاثیرگذار بر رفتار خرید آنی با هدف بررسی تاثیر مولفه های خرید آنی و در نهایت در جهت کمک به توسعه بازاریابی در کشور صورت گرفته شده است.این تحقیق از نظر هدف یک تحقیق کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی_ پیمایشی می باشد. داده های مقطعی این تحقیق بوسیله پرسشنامه در سال 1391 در سطح شهر کرج در پاساژهای فروش البسه و پوشاک جمع آوری شده است. برای نمونه آماری از روش خوشه بندی و برای انتخاب خوشه های مورد نظر از روش تصادفی و برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک استفاده شده است. با استفاده از داده های جمع آوری شده ویژگیهای جمعیت شناختی از طریق آمار توصیفی و فرضیات تحقیق از طریق آمار استنباطی مورد بررسی قرار گرفته است ، که بر اساس آن بیشترین میزان تاثیر بین متغیرهای هیجان مصرف کننده و رفتار خرید آنی به صورت مثبت می باشد.کمترین میزان تاثیر بین متغیرهای دانش محصول جدید و قصد خرید به صورت مثبت می باشد.از مجموع 9 فرضیه تحقیق هفت فرضیه مورد پذیرش و دو فرضیه دیگر رد گردیدند.
مقایسه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و طرحواره های هیجانی در همسران افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و طرحواره های هیجانی در همسران افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و بهنجار بود. روش: 30 نفر از همسران افراد مبتلا به سوء مصرف مواد به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با 30 نفر از همسران افراد بهنجار مورد همتاسازی قرار گرفتند. دو گروه شرکت کننده پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان و پرسشنامه طرحواره های هیجانی را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل چندمتغیری واریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در راهبردهای نظم جویی شناختی سازش نایافته ملامت خویش، نشخوارگری، فاجعه سازی و ملامت دیگران و در طرحواره های هیجانی نشخوار ذهنی، گناه، غیرقابل کنترل بودن، سرزنش و تلاش برای منطقی بودن، میانگین نمرات همسران افراد مبتلا به سوء مصرف مواد بیشتر از همسران افراد بهنجار است. در راهبردهای نظم جویی شناختی سازش یافته، شامل تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاه گیری و در طرحواره های هیجانی ابراز احساسات، قابل درک بودن و پذیرش هیجانات، همسران افراد بهنجار نمرات بیشتری در مقایسه با همسران افراد مبتلا به سوء مصرف مواد به دست آوردند. نتیجه گیری: همسران مبتلایان به سوء مصرف مواد، برای مدیریت هیجان های برخاسته از موقعیت های تنش زا از طرحواره های هیجانی و راهبردهای نظم جویی شناختی نامناسبی استفاده می کنند؛ استفاده از این راهبردهای نامناسب می تواند آنها را در معرض مشکلات روانی و ناسازگاری های زناشویی قرار دهد.
اثربخشی آموزش رفتاری مادران بر مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان پیش دبستانی محروم از پدر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش رفتاری مادران بر مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان پیش دبستانی محروم از پدر بود.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی با روش نمونه گیری هدفمند، از مادران مراجعه کننده به انجمن مددکاری امام زمان (عج) اصفهان در سال 1389 که دارای کودکان 4 تا 6 ساله ی بدون پدر بودند، خواسته شد تا به پرسش نامه ی توانایی و مشکلات (فرم والدین)، چک لیست علایم روانی 90 آیتمی و پرسش نامه ی جمعیت شناختی پاسخ دهند. 18 نفر از مادرانی که کودکان شان بر اساس نمره ی کل پرسش نامه، بیشترین مشکلات هیجانی و رفتاری را دارا بودند، به عنوان نمونه ی مقدماتی به طور تصادفی در دو گروه 9 نفره ی آزمون و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمون، آموزش رفتاری را در 8 جلسه ی 90 دقیقه ای در محل انجمن مددکاری دریافت کردند. در پایان جلسات از هر دو گروه، پس آزمون و بعد از 3 ماه،
پی گیری به عمل آمد. داده ها با آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSS نسخه ی 15تحلیل گردیدند.
یافته ها: آموزش رفتاری مادران، میزان مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان
پیش دبستانی محروم از پدر را در هر دو مرحله ی پس آزمون و پی گیری، به طور معنی داری کاهش داد (01/0P<). این نتیجه در مورد تمام زیرمقیاس های مشکلات هیجانی و رفتاری (مشکلات هیجانی در پس آزمون، سلوک، بیش فعالی، مشکل با همسالان) به استثنای زیر مقیاس مشکلات هیجانی در مرحله ی پیگیری، صادق بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش رفتاری مادران در کاهش مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان پیش دبستانی محروم از پدر موثر است.
تاثیر درماندگی آموخته شده بر سوگیری حافظه آشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: براساس فرضیه خلق همخوان و نظریه باور، افراد اطلاعات هیجانی خوشایند و ناخوشایند را به صورت انتخابی پردازش می کنند. هدف اصلی مطالعه حاضر تعیین اثر درماندگی آموخته شده بر بازیابی خاطرات ناخوشایند در اشخاصی است که درمعرض شکست مکرر در حل مسأله قرار گرفته اند. روش: چهل و پنج شرکت کننده (20 مرد و 25 زن) درمطالعه شرکت داشتند. شرکت کنندگان به طور تصادفی به یکی از سه گروه زیر تقسیم شدند: 1. گروه آزمایشی 2. گروه کنترل 3. گروه انتظار. در ابتدا، نسخه فارسی مقیاس BIS/BAS وایت و کارور (1994)، آزمون خود ارزیابی تصاویر آدمک (SAM) و پرسشنامه سبک اسنادی(ASQ) توسط شرکت کنندگان پر شد. برای همه آزمودنی ها، کلمات هیجانی برای به خاطر سپردن، ارائه شد. سپس به شرکت کنندگان در گروه آزمایشی و کنترل مسائلی ارائه شد. شرکت کنندگان درگروه آزمایشی فیدبک غیر مرتبط با پاسخ برای عملکردشان دریافت کردند، گروه کنترل هیچ فیدبکی دریافت نکرد و گروه انتظار به هیچ مسأل ه ای پاسخ نداد. زمان واکنش، سوگیری پاسخ و حساسیت پاسخ، برای بازشناسی کلمات هیجانی با استفاده از تئوری تشخیص علامت محاسبه شد. یافته ها: تفاوت معناداری در زمان واکنش در میان گروه ها یافت نشد اما سوگیری پاسخ و حساسیت پاسخ در بین سه گروه تفاوت داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد اشخاصی که در معرض درماندگی آموخته شده قرار گرفتند، از راهبرد سهل گیرانه تری در بازشناسی کلمات منفی استفاده کردند.
رابطة عاطفه با ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هستة بنیادین دین داری ایمان است که شکل گیری آن مرهون شرایط و مؤلفه های مختلفی است. از جمله مؤلفه های تشکیل دهندة ایمان بعد گرایشی عاطفی آن است که این مؤلفه را می توان در متون دینی و نیز از نگاه روان شناختی بررسی کرد. هدف از پژوهش حاضر، تبیین نقش عاطفه در ایمان از دیدگاه متون دینی و روان شناختی است. در این تحقیق که از روش تحلیل اسنادی استفاده شده است، پاسخ به چند پرسش مد نظر است: چه رابطه ای میان عاطفه و ایمان وجود دارد؟ آیا عاطفه می تواند در پدید آمدن ایمان و تقویت آن نقش داشته باشد؟ آیا ایمان نیز می تواند در تقویت عاطفه اثرگذار باشد؟ یافته ها از تحلیل متون دینی (آیات و روایات) نشان داد که عاطفه با ایمان رابطه ای دو سویه دارد. از سویی عاطفه با مصادیقی مانند محبت و خشیت در پدید آمدن و تقویت ایمان نقش دارد، و از سوی دیگر ایمان به عاطفه جهت می دهد و به آن ثبات می بخشد. نتیجه آنکه محبت انسان به خداوند در پرتو شناخت ابتدایی و بر اساس حب ذات به کمال مطلق شکل می گیرد و با افزایش شناخت، ایمان نیز تقویت می گردد. به طور متقابل ایمان نیز به محبت انسان جهت می دهد و در ارتباطی دو سویه عاطفه و ایمان تأثیر و تأثر متقابل خود را تداوم می بخشند.
اثربخشی آموزش گروهی به شیوه ی عقلانی–هیجانی–رفتاری بر کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی نوجوانان خوابگاهی پسر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دوره ی نوجوانی، مرحله ی مهم رشد و تکامل اجتماعی و روانی فرد به شمار می رود. بحران هویت در این دوره می تواند موجب مشکلات روانی در نوجوانان گردد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیرآموزش گروهی به شیوه ی عقلانی هیجانی-رفتاری بر کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی دانش آموزان نوجوان خوابگاه های
شبانه روزی می باشد.
روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام دانش آموزان نوجوان پسر خوابگاهی در شهرستان تربت حیدریه در فاصله ی زمانی سال تحصیلی 1391-1390 بودند. نمونه شامل 24 نفراز دانش آموزان نوجوان بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون (12 نفر) و شاهد (12 نفر) قرار داده شدند.گروه آزمون، درمان عقلانی هیجانی-رفتاری را به مدت نه جلسه ی 90 دقیقه ای دریافت کرد و گروه شاهد، 8 جلسه آموزش
مهارت های زندگی را دریافت نمود. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی شادکامی آکسفورد و پرسش نامه ی هویت شخصی احمدی می باشد. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و نرم افزار SPSS نسخه ی 12 تحلیل گردید.
یافته ها: آموزش گروهی به شیوه ی عقلانی-هیجانی-رفتاری در مقایسه با گروه شاهد به گونه ای معنی دار به کاهش بحران هویت (002/0=P) وافزایش شادکامی (001/0=P) منجر می شود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد مولفه های آموزش گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی-رفتاری مانند شناسایی و چالش با افکار غیر منطقی می تواند موجب کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی شود.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک مبتنی بر آموزش تنظیم هیجان بر علایم افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی با رشد روزافزون است. با توجه به نقش تنظیم هیجان در مشکلات روان شناختی و از جمله افسردگی، مطالعه ی حاضر، اثر رفتاردرمانی دیالکتیکی مبتنی بر آموزش تنظیم هیجان را بر علایم افسردگی مراجعه کنندگان به یکی از کلینیک های روان شناسی بررسی نموده است.
روش کار: این کارآزمایی بالینی با جامعه ی آماری شامل تمام مراجعان به یکی از کلینیک های روان شناسی شهر مشهد از بهمن 1391 تا فروردین 1392 با روش نمونه گیری در دسترس انجام گرفته است. معیار ورود دریافت نمره ی 20 و بالاتر در پرسش نامه ی افسردگی بک و معیار خروج شامل دریافت مداخله ی دیگر، اعم از دارودرمانی و روان درمانی در زمینه ی افسردگی در زمان اجرای پژوهش بود. تعداد 30 نفر، به طور تصادفی و تعداد برابر در گروه آزمون (آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک در 8 جلسه به صورت دو بار در هفته) و گروه شاهد، قرار گرفتند که با پیش آزمون و پس آزمون و پی گیری یک ماهه بررسی شدند. ابزار بررسی، پرسش نامه ی افسردگی بک و مقیاس دشواری های هیجانی بود.
برای تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تی تحت نرم افزار SPSS نسخه ی 16 استفاده شد.
یافته ها: گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد کاهش معنی داری در نشانه های افسردگی (01/0=P، 9/62=(28و1)F) و دشواری های تنظیم هیجان (01/0=P، 9/15=(28و1)F) نشان دادند که در پی گیری یک ماهه نیز حفظ شده بود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی منجر به کاهش موثر و ماندگار نشانه های افسردگی و دشواری های تنظیم هیجان می گردد.
سواد سلامت، وضعیت هیجانی منفی و رفتارهای خودمراقبتی در بیماران دیالیزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماران مبتلا به نارسایی کلیه که سواد سلامت پایین دارند در معرض خطر بیشتری برای رفتارهای خودمراقبتی نامطلوب و نتایج منفی سلامت هستند. هدف پژوهش حاضر برآورد شیوع سواد سلامت پایین، تفاوت در حالات هیجانی منفی و رفتارهای خودمراقبتی بر حسب سطوح سواد سلامت و آزمون نقش واسطه ای هیجان های منفی در رابطه ی بین سواد سلامت و خودمراقبتی در بیماران تحت درمان دیالیز بود.
روش کار: در این مطالعه ی مقطعی، 240 بیمار با تشخیص مراحل انتهایی نارسایی کلیه در مراکز دیالیز وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران به روش نمونه گیری هدفمند از اسفند 1392 تا خرداد 1393انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل معاینه ی مختصر وضعیت روانی، فرم کوتاه پرسش نامه ی سواد سلامت بزرگسالان و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس 21 آیتمی و زیرمقیاس خودمراقبتی رفتارهای خودمدیریتی بود.
یافته ها: میزان 25 درصد آزمودنی ها سواد سلامت پایین، 2/65 درصد سواد سلامت کافی و 8/9 درصد سواد سلامت مرزی داشتند. افسردگی، اضطراب، استرس و رفتارهای خودمراقبتی از لحاظ سطوح سواد سلامت تفاوت معنی داری داشتند (به ترتیب 001/0P
طراحی درمان ترکیبی خانواده محور مبتنی بر مدل تحول یکپارچه ی انسان و مقایسه ی اثر بخشی آن با بازی درمانی فلورتایم بر کارکرد تحولی خانواده و تحول هیجانی-کارکردی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال طیف اوتیسم از ناتوانی های عمده ی دوران کودکی است که زمینه ساز فشارهای روانی بسیاری برای کودک و خانواده می باشد. با توجه به تاثیر نامطلوب بسیاری که این اختلال بر سیستم خانواده دارد، دراین پژوهش سعی شده است تا بر مبنای مدل تحول یکپارچه ی انسان که رویکرد نوینی در درمان این اختلال است، درمانی خانواده-محور طراحی شود، در این درمان به منظور تقویت توانمندی های کودک، کارکرد خانواده به عنوان یک واحد کلی، هدف قرار می گیرد و اثربخشی آن در ترکیب با بازی درمانی فلورتایم، بررسی می شود.
روش کار: این مطالعه در چهارچوب یک طرح تک آزمودنی در طول 5 ماه روی 12 کودک 8-3 ساله ی مبتلا به اختلال طیف اوتیسم و خانواده های آن ها اجرا و اطلاعات در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری جمع آوری شد. برای بررسی اثربخشی درمان از ابزار محقق ساخته ی کارکرد تحولی خانواده، پرسش نامه ی سنجش هیجانی–کارکردی و پرسش نامه ی تحول هیجانی– کارکردی استفاده شد.
یافته ها: درصد بهبودی کارکرد تحولی خانواده در گروه درمان ترکیبی خانواده محور به ویژه در حوزه های صمیمیت، جذب شدن، انضباط و تحول هیجانی-کارکردی کودکان نیز در سطوح خودتنظیمی، دلبستگی و مبادله ی دوسویه از 50 درصد بیشتر و میزان بهبودی از نظر بالینی معنی دار بود. اندازه اثر درمان ترکیبی نیز بالاتراز 80/0 برآورد شد.
نتیجه گیری: بنا بر نتایج درمان ترکیبی خانواده محور می تواند اثربخشی بازی درمانی فلورتایم را افزایش دهد و به عنوان یک رویکرد درمانی اثربخش در درمان این اختلال استفاده شود.
نقش واسطه ای باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی بین کمال گرایی شناختی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب فراگیر، شایع ترین اختلال اضطرابی است و بالاترین نرخ همبودی را با سایر اختلالات روان پزشکی دارد. نگرانی شدید، معیار تشخیصی اصلی برای اختلال اضطراب فراگیر است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی بین کمال گرایی شناختی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش اکتشافی همبستگی، بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز روان پزشکی شهر تهران و یزد در سال 1391 و 1392 بودند. 100 بیمار مبتلا (74 زن، 26 مرد) به روش مراجعات متوالی و به صورت هدف مند انتخاب شدند. شرکت کنندگان، مقیاس شناخت های کمال گرایانه، پرسش نامه ها ی نگرانی ایالت پنسیلوانیا، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان را تکمیل کردند. برای تحلیل آماری داده ها از ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل های رگرسیونی دوگامی در نرم افزار SPSS نسخه ی 16 استفاده شد.
یافته ها: کمال گرایی شناختی، باورهای فراشناختی، به ویژه باورهای فراشناختی منفی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان با نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در سطح 001/0P< رابطه ی مثبت معنی دار دارند. به علاوه، باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی بین کمال گرایی شناختی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر نقش واسطه ای داشتند (001/0P<).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، رابطه ی بین کمال گرایی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، یک رابطه ی خطی ساده نیست و باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان می توانند این رابطه را تحت تاثیر قرار دهند.
بررسی دشواری در نظم بخشی هیجانی به عنوان پیش بین در ابتلا به حالت تهوع و استفراغ و شدت آن در بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه حالت تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی از زجرآورترین عوارض این درمان برای بیماران سرطانی می باشد. به غیر از عوامل دارویی، عوامل غیر دارویی از جمله عوامل روان شناختی مثل هیجان و تنظیم هیجان در بروز و شدت این عارضه جانبی تاثیرگذار است. تنظیم هیجان از اصلی ترین عواملی است که سبب بروز رفتارهای متفاوت در افراد در پاسخ به شرایط می شود. هدف از این مطالعه، بررسی دشواری در نظم بخشی هیجانی به عنوان پیش بین در ابتلا به حالت تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی و شدت آن در بیماران مبتلا به سرطان پستان می باشد.
روش کار: دراین مطالعه ی توصیفی به روش همبستگی از مهر 1391 تا بهمن 1391، 300 نفر از بیماران سرطان پستان مراجعه کننده به کلینیک رضا و بیمارستان امید و قائم مشهد از طریق نمونه گیری در دسترس، پرسش نامه ی دشواری در نظم بخشی هیجانی و به منظور بررسی حالت تهوع و استفراغ پرسش نامه ی بررسی تهوع و استفراغ مورو را تکمیل کردند. در تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و تحلیل عاملی رگرسیون استفاده گردید.
یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از طریق دشواری در نظم بخشی هیجانی می توان شدت تهوع و استفراغ (01/0P<) و ابتلا به حالت تهوع و استفراغ را نیز پیش بینی کرد (01/0P<).
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، به نظر می رسد که دشواری در نظم بخشی هیجانی، قادر به پیش بینی ابتلا و شدت تهوع و استفراغ در بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی است.
نقش تعدیل کننده منبع کنترل در رابطه بین خشم و افسردگی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی باور کلی افراد به مهارپذیری یا مهار ناپذیری نتایج و پیامدهای زندگی، تعیین-کننده منبع کنترل رفتار محسوب می شود. راتر باور کلی افراد به مهار پذیری نتایج و پیامدهای زندگی شخصی را در امتداد پیوستار درونی- بیرونی مطرح کرده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت و تعیین نقش تعدیل کننده منبع کنترل در رابطه بین خشم و افسردگی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی انجام شد. تعداد 127 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی (81 مرد، 45 زن) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا مقیاس افسردگی بک (BDI)، مقیاس خشم چندبعدی (MAI) و مقیاس منبع کنترل راتر (RLCS) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که ابعاد مختلف خشم شامل خشم انگیختگی، خشم انگیزی موقعیتی، نگرش خصمانه و خشم درونی و منبع کنترل بیرونی با سطوح افسردگی رابطه مثبت معنادار داشتند. رابطه بین منبع کنترل درونی و افسردگی منفی معنادار بود. نتایج تحلیل رگرسیون تعدیلی نشان داد که منبع کنترل تنها در رابطه بین خشم انگیزی موقعیتی و افسردگی تاثیر تعدیل کننده دارد؛ با افزایش سطوح منبع کنترل درونی رابطه این دو متغیر ضعیف تر می شد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که منبع کنترل بیرونی و خشم می توانند افسردگی را پ ی ش ب ین ی کنن د و اح تم الا ب اع ث ت ش دی د علای م افس ردگ ی ش ون د.
رابطه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با ایده پردازی خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با ایده پردازی خودکشی بود. به این منظور، 120 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی (60 نفر دختر، 60 نفر پسر) انتخاب شدند و توسط پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و مقیاس ایده پردازی خودکشی بک (BSSI) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که راهبردهای خود سرزنش-گری، نشخوارگری، فاجعه نمایی و دیگر سرزنش گری با ایده پردازی خودکشی رابطه مثبت دارند، در حالی که راهبردهای پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، کم اهمیت شماری و ارزیابی مجدد مثبت، به صورت منفی با ایده پردازی خودکشی همبسته بودند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین راهبردهای سازگارانه ی تنظیم هیجان، راهبردهای کم اهمیت شماری، پذیرش، تمرکز مجدد مثبت و ارزیابی مجدد مثبت به صورت منفی ایده پردازی خودکشی را مورد پیش بینی قرار دادند. همچنین، از بین راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان، راهبردهای خود سرزنش گری و فاجعه نمایی به صورت مثبت ایده پردازی خودکشی را پیش بینی کردند. نتایج پژوهش حاضر ارزش پیش بین کنندگی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در ایده پردازی خودکشی را برجسته نمود. بنابراین، به نظر می رسد که راهبردهای شناختی تنظیم هیجان می تواند تلویحات کاربردی مهمی در مداخلات و اقدامات پیشگیرانه خودکشی داشته باشد.
نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ناگویی هیجانی، خشم و نشخوار خشم با سبک های دفاعی من(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هیجان ها، شناخت ها و دفاع ها فرایندهای اصیل روانشناختی هستند. این متغیرهای پیچیده و چندوجهی روابط درهم تنیده ای با هم دارند. کشف جنبه-های جدید این متغیرها و روابط بین آنها از اصالت و اهمیت نظری و بالینی برخوردار است. هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ناگویی هیجانی، خشم و نشخوار خشم با سبک-های دفاعی من بود. تعداد 378 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران (227 زن، 148 مرد) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا نسخه فارسی مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (20-FTAS)، مقیاس خشم چند بعدی (MAI)، مقیاس نشخوار خشم (ARS)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که ناگویی هیجانی، خشم و نشخوار خشم با سبک دفاعی رشدیافته رابطه منفی معنادار و با سبک دفاعی رشد نایافته رابطه مثبت معنادار داشتند. همچنین راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان با سبک دفاعی رشدیافته، و راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان با سبک دفاعی رشدنایافته و نوروتیک رابطه مثبت معنادار داشتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ناگویی هیجانی و سبک های دفاعی نقش واسطه ای معناداری ایفا نمی کنند. براساس یافته های این پژوهش، نقش واسطه ای راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین خشم و نشخوار خشم با سبک دفاعی رشدنایافته نیرومندتر از متغیرهای دیگر بود. از سوی دیگر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، نقش واسطه ای نیرومند تری را در رابطه بین نشخوار خشم و سبک های دفاعی، نسبت به رابطه بین خشم و سبک های دفاعی نشان داد. براساس یافته های پژوهش حاضر نتیجه گرفته می شود که رابطه بین ناگویی هیجانی، خشم و نشخوار خشم با سبک های دفاعی یک رابطه خطی ساده نیست، بلکه متغیرهای دیگر مثل راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در این رابطه نقش واسطه ای دارند. یافته های پژوهش حاضر همچنین گامی نو در راستای تدوین مدل های نظری پیش بین برای سبک های دفاعی محسوب می شود.
مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و ناگویی هیجانی در افراد مبتلا به فشار خون اساسی و افراد غیر مبتلا(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و ناگویی هیجانی در افراد مبتلا به فشار خون اساسی و افراد غیر مبتلا بود. به این منظور، از بین بیمارانی که به مراکز بهداشتی شهر ارومیه مراجعه کردند، تعداد 100 بیمار مبتلا به فشار خون اساسی انتخاب و با 100 نفر غیرمبتلا مقایسه شدند. شرکت کنندگان از طریق پرسشنامه های راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و نسخه فارسی مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (FTAS-20) ارزیابی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بیماران با فشار خون اساسی نمره های بیشتری در مولفه های خودسرزنشگری، دیگرسرزنشگری، نشخوارگری، فاجعه نمایی و نمره های کمتری در تمرکز مجدد مثبت و ارزیابی مجدد مثبت در مقایسه با افراد سالم دارند. هم چنین در مولفه های دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات، تفکر عینی و ناگویی هیجانی بین دو گروه تفاوت معنادار مشاهده شد. براساس یافته های این پژوهش می توان بیان کرد که افراد مبتلا به فشار خون اساسی، بیشتر از راهبردهای غیر انطباقی تنظیم هیجان استفاده می کنند و نمرات بالایی در ناگویی هیجانی دارند. این شرایط ممکن است با انواعی از پیامدهای مرتبط با سلامت روانی و جسمانی همراه باشد.
اثربخشی روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت بر نشانه های افسردگی، ابرازگری هیجانی، مهارت های اجتماعی و کیفیت زندگی دانشجویان افسرده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روان شناختی در بین دانشجویان محسوب می شود که جنبه های مختلف زندگی آنان را تحت تاثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت بر نشانه های افسردگی، ابرازگری هیجانی، مهارت های اجتماعی و کیفیت زندگی دانشجویان انجام شد.
روش کار: این کارآزمایی بالینی در بازه ی زمانی مهر تا اسفند 1393 انجام شد. جامعه ی آماری را دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل می دادند. 24 نفر با روش نمونه گیری در دسترس از میان دانشجویان مراجعه کننده به کلینیک دانشگاه فردوسی مشهد با شکایت افسردگی، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفری شاهد و آزمون تقسیم شدند. گروه آزمون تحت 8 جلسه ی هفتگی 90 دقیقه ای روان درمانی بین فردی کوتاه مدت قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های افسردگی بک-2، کیفیت زندگی (WHOQOL)، ابرازگری هیجانی (EEQ)، مهارت های اجتماعی (SSI) و جمعیت شناختی بود. داده ها با کوواریانس چندمتغیره به کمک نرم افزارSPSS نسخه ی 19 تحلیل شدند.
یافته ها: نمره ی کلی افسردگی در گروه آزمون به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد کاهش یافته بود (004/0=P). هم چنین، نمرات تمام شاخص های ابرازگری هیجانی (031/0=P)، خرده مقیاس های بیانگری هیجانی، بیانگری اجتماعی، حساسیت هیجانی، کنترل هیجانی و کنترل اجتماعی پرسش نامه ی مهارت های اجتماعی(047/0=P) و حیطه های سلامت روان شناختی و روابط اجتماعی کیفیت زندگی به طور معنی داری در گروه آزمون نسبت به گروه شاهد افزایش یافت (023/0=P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد روان درمانی بین فردی کوتاه مدت می تواند به عنوان یک رویکرد درمانی اثربخش در کاهش نشانگان افسردگی و بهبود در مولفه های کیفیت زندگی، ابرازگری هیجانی و مهارت های اجتماعی در نظرگرفته شود.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر روی قربانیان جنسی روابط عاطفی: مطالعه ی تک موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: درمان متمرکز بر هیجان، یک مداخله ی کوتاه مدت است که می تواند مجموعه ای از تخریب های ناشی از اختلال استرس پس از آسیب (PTSD) را که ناشی از سوء استفاده ی جنسی است، مورد هدف قرار دهد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر روی قربانیان جنسی روابط عاطفی بود.
روش کار: بررسی حاضر به روش طرح آزمایش تک موردی و از نوع خط پایه ی چندگانه انجام شد. به این منظور سه آزمودنی (سه دختر) به شیوه ی نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. درمان متمرکز بر هیجان، 12 جلسه ی هفتگی در سال 91-1390 در مرکز مشاوره ی دانشگاه تبریز به کار گرفته شد و مرحله ی پی گیری نیز سه ماه پس از پایان درمان دنبال شد. آزمودنی ها در مرحله ی پیش از درمان (خط پایه) و در طی جلسات و مراحل پی گیری سه ماهه پرسش نامه های مقیاس استرس پس از آسیب، عزت نفس روزنبرگ، افسردگی بک، اضطراب بک و نشخوار فکری را تکمیل کردند. همچنین در مرحله پیش از درمان، پرسش نامه ی استرس پس از آسیب و سلامت عمومی (GHQ-28) را برای ورود به پژوهش کامل کردند. برای تحلیل داده ها از روش معنی داری بالینی و شاخص درصد بهبودی استفاده شد.
یافته ها: درمان متمرکز بر هیجان، موجب کاهش معنادار نشانگان PTSD، افسردگی، اضطراب، نشخوار فکری و نیز افزایش معنی دار عزت نفس در آزمودنی ها شده است. به علاوه این نتایج در پی گیری سه ماهه در تمامی موارد توانسته روند بهبودی پایداری را داشته باشد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد درمان متمرکز بر هیجان، در تعدیل نشانگان بالینی قربانیان جنسی روابط عاطفی موثر است و باعث بهبودی عزت نفس آن ها می گردد.
بررسی نقش هیجان ها در بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی هیجان های کاربران در مراحل مختلف بازیابی اطلاعات بر مبنای مدل بازیابی اطلاعات در محیط وب انجام شد. از نظر روش شناسی، پژوهش حاضر آزمایشی و از نظر نوع، کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد رشته های علوم انسانی دانشگاه بین المللی امام رضا (ع) تشکیل می دادند که
G*Power بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با استفاده از نرم افزارحجم نمونه ای برابر 30 نفر انتخاب شد . گردآوری داده ها با استفاده ازپرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی و سابقه کار با اینترنت، پرسشنامه پس از جست وجو و تصاویر ضبط شده از چهره کاربران صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که: 1. در مرحله جست وجوی آغازین، هیجان ترس و در
49 درصد بیشترین میزان / مرحله پیوندیابی، هیجان های منفی در مجموع با 3 فراوانی را داشتند. 2. بین هیجان های مختلف کاربران در مراحل چهارگانهبازیابی اطلاعات رابطه معناداری مشاهده شد. 3. در مجموع هیجان های منفی(ترس، عصبانیت، غم، و تنفر) در جست وجوی دشوار بیشتر از جست وجوی ساده بود، و بین سطح دشواری وظایف جست وجو و نوع هیجان های کاربران
رابطه معناداری وجود داشت.
بررسی مقایسه ای تاب آوری، باورهای فراهیجانی و بهزیستی روان شناختی در زنان بارور و نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع بالای مشکلات روانی ناشی از ناباروری در زنان نابارور و لزوم شناخت وضعیت روانی آن ها به منظور انجام مداخلاتی در جهت کمک به آن ها، پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای تاب آوری، باورهای فراهیجانی و بهزیستی روان شناختی در زنان بارور و نابارور انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش علی-مقایسه ای شامل تمام زنان نابارور مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان مشگین شهر در سال 1393 بود. تعداد 80 زن نابارور و 80 زن بارور به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های تاب آوری، باورهای فراهیجانی و بهزیستی روان شناختی جمع آوری و با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره، تحلیل شدند.
یافته ها: بین زنان بارور و نابارور در متغیرهای تاب آوری (001/0P<، 47/10=F)، باورهای فراهیجانی (031/0P<، 75/4=F) و بهزیستی روان شناختی (001/0P<، 31/12=F) تفاوت معنی داری وجود دارد و در تمام این متغیرها نمرات زنان نابارور، کمتر از نمرات زنان بارور است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر که از سطوح پایین تر تاب آوری، باورهای فراهیجانی و بهزیستی روان شناختی در زنان نابارور نسبت به زنان بارور حکایت دارد، ضرورت توجه به سلامت روان زنان نابارور و انجام مداخلاتی در جهت کمک به آن ها بیش از پیش آشکار می شود.
مقایسه ادراک زمان محرک های دارای بار هیجانی درکودکان مبتلا و غیرمبتلا به اختلال اوتیسم
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات مختلف نشان می دهد که هیجان، ادراک زمان را تحت تأثیر قرار می دهد و از سویی دیگر گزارش های بالینی از مشکلات پردازش زمان در اختلال اوتیسم خبر می دهند. هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر محرک های دارای بار هیجانی متفاوت (شاد، غمگین و خنثی) بر ادراک زمان در کودکان مبتلا و غیرمبتلا به اختلال اوتیسم بود.
روش: مطالعه حاضر از نوع پس رویدادی است. 13 کودک مبتلا به اوتیسم با کنش وری بالا از رده سنی 5 تا 15سال از میان مددجویان مراکز توان بخشی تبریز و 13 کودک بدون اختلال اوتیسم با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که هر دو گروه از نظر سن و جنس همتا شدند. برای تشخیص عملکرد بالای کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم از پرسشنامه سنجش دامنه اوتیسم (اهلر و گیلبرگ، 1993) استفاده شد. سپس آزمون بازتولید زمان در دو سطح 2000 و 7000 میلی ثانیه بر روی دو گروه اجرا شد. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم الگوی متفاوتی از بازتولید زمانی نسبت به کودکان بدون اختلال اوتیسم داشتند، به طوری که زمان را کمتر بازتولید کردند و این الگو در هر دو زمان ( P=0/001) تقریباً ثابت بود.
نتیجه گیری: کمترسنجی مشاهده شده در پژوهش حاضر منطبق با مدل های توجهی است و نارسایی توجه یکی از نارسایی های اولیه در کودکان اوتیسم است که می تواند منجر به انحراف آزمودنی از محرک شده و منجر به کمترسنجی گردد.