مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
مکان
منبع:
پژوهش های فقهی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
47 - 71
حوزه های تخصصی:
اسلام دینی جهانی و جاودانی است و علت آن کمال احکام الهی محسوب می شود که در حقیقت به مثابه یکی از معجزات اسلام است. در قبال نیازهای ثابت، نیازهای متغیر پدیدار خواهد شد که باید از این تغییرات نیز در جهت حفظ و نزاهت و بالندگی صحیح آن صیانت شود. از این جهت است که پویایی قسیم فقه سنتی نیست، بلکه فقه سنتی به خودی خود پویاست. اجتهاد که آن را به حق دینامیسم حقوق اسلامی نامیده اند، به معنای کوشش عالمانه و روشمندی برای استخراج حکم خدا با توجه به منابع چهارگانه کتاب، سنت، عقل و اجماع است. در این مقاله در حد وسع کوشیده ایم که نحوه تأثیر زمان و مکان بر احکام شرعی را با تعیین ملاک ها و مصادیق ارائه کنیم تا چه در نظر آید.
انسان، محوری ترین وجه افتراق مفاهیم مکان- فضا با توجه به آرای هایدگر و لوفور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضا واژه ای سیال است که همواره با مکان آمیخته شده است. در نوشته حاضر، با استفاده از روش هرمنوتیک (پدیدارشناسی) فلسفی، تفسیر متفاوتی از مکان- فضا ارائه می کنیم . روش شناسی های موجود به دلیل سیطره عقلانیت و تفکر مفهومی و متافیزیکی، به جای اینکه باتوجه به خصوصیات فضا، ازقبیل وجودی و تاریخی بودن، به دنبال تفسیر واژه فضا باشند، به دنبال تبیین واژه فضا هستند. طبق روش شناسی حاکم بر پژوهش، کنکاش در دانش فضا با دیالکتیک به دست می آید؛ نه با علم و منطقی که به دنبال روابط علی و رابطه ای است. طبق یافته ها، فضا پدیداری است که به واسطه هستی خاصش از دیگر پدیدارها به وجود مشابهت بیشتری دارد و بنابراین، فضا اگزیستانسیال (وجودی) است. هایدگر از این فضای اگزیستانسیال برای نخستین بار پرده برمی دارد. با اینکه در نظریه تولید فضای لوفور به طور مستقیم بحث اگزیستانسیال بودن فضا مطرح نمی شود، درواقع سه گانه او بدون اگزیستانسیال بودن فضا تحقق نمی یابد. درادامه، فضا را به گونه ای پدیدارشناسانه باتوجه به نظریه این دو فیلسوف تعدیل کرده ایم و در این تعدیل، مکان به عنوان یکی از اجزای سه گانه پیشنهادی با عنوان فضاهای بازنمایی نمود می یابد که حالت بالقوه دارد.
واکاوی مشتقات پیشوندی -be در زبان آلمانی: برپایه فرایندهای تعدیل و تعویض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر یافتن الگوهای مختلف معنای واژه سازی در واژه های پیشوندی –be در زبان آلمانی می باشد. اصولاً پیشوندهای فعلی زبان آلمانی، بویژه فعل های پیشوندی be-، از منظر واژه سازی و نحو اغلب موضوع تحقیقات زبان شناسی بوده اند. وانگهی درک معانی مشتقات این پیشوند با توجه به تنوع آن ها برای زبان آموز از اهمیت خاصی برخوردار است. این پیشوند ریشه در bī زبان آلمانی باستان دارد و یکی از زایاترین پیشوندهای زبان آلمانی معاصر به شمار می رود. داده ها و یافته های اولیه مقاله حاضر عمدتاً از بررسی منابع شاخص در زمینه واژه سازی زبان آلمانی اخذ شده و آن چه که نگارنده اقتباس نموده است، همین داده ها و یافته های اولیه است. یافته های ثانویه ماحصل تحقیق نگارنده است. پیشوند –be در بافت مقولات فعلی، اسمی و صفتی و نیز در بافت مقولات ادات و تکواژهای بی همتا توزیع می شود. همچنین مشتقات پیشوندی –be از بیشترین فراوانی نسبت به سایر مشتقات پیشوندی برخوردارند. در مشتقات فعلی –be، انواع دگرگونی معنای واژه سازی کیفی، بُعدی، واژگانی، شدتی و یا مکانی امکان پذیر است.
تبیین جایگاه غنای حسی در خلق مکان
حوزه های تخصصی:
امروزه در بسیاری از طرح های معماری و شهرسازی شاهد سیطره کمیت گرایی و عدم توجه کافی به خلق فضاهایی انسان محور و مکان هایی مبتنی بر نیاز ها و انگیزش های انسانی هستیم. این درحالی است که مطالعات بسیاری نشان از اهمیت توجه به نیاز ها و مکانسیم های انسانی دارد. یکی از این مکانیسم ها، حواس انسان است؛ این حواس دریچه ارتباط انسان با محیط اطراف شناخته می شوند که عدم توجه به آنان موجب آسیب های بسیاری ازجمله نبود حس تعلق برای کاربران و از بین رفتن مکان و معنا می گردد. فلذا، این نوشتار با هدف پاسخ به سوال "جایگاه غنای حسی در خلق مکان چیست؟" با رویکردی کیفی و بهره گیری از استدلال منطقی، با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، بررسی و مطالعه منابع مکتوب داخلی و خارجی و بیان، تحلیل و تفسیر به نگارش درآمده است. یافته های نوشتار حاضر بیانگر آن است که غنای حسی در پنج مولفه غنای حسی، غنای بینایی، غنای شنوایی، غنای لامسه یا بساوی و غنای چشایی در سه بعد مولفه های مکان: خصوصیات فیزیکی، فعالیت و تصورات قابل تبیین است که نهایتا این پژوهش برای هریک از شاخص های عنوان شده، مولفه هایی را پیشنهاد می دهد که در هر بستر خاص، مطابق با خصوصیات آن می تواند، شکل و ظاهری منحصربه فرد خود را داشته باشد.
بررسی حس مکان در مساجد معاصر با طرح سنتی و نو
حوزه های تخصصی:
مسجد قلب تپنده شهر است. شهر با خانه ها و مغازه ها و بازارها گرد این قلب ساخته می شود و از وجود آن حیات می یابد؛ مسجد، نقطه ای که هنر رنگی الهی به خود می گیرد معماری اسلامی چنین است. ادراک ذهنی مردم از محیط و احساسات کم وبیش آگاهانه از محیط است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار می دهد این حس عاملی که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد خاص می گردد که حس مکان نام دارد. این پروژه به بررسی دو مسجد معاصر سنتی و نوآور و به نقش طرح کالبدی در حس مکان بر اساس روانشناسی محیطی می پردازد و با ارائه پرسشنامه و برای تجزیه وتحلیل داده های استخراج شده نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. ارائه عوامل مهم در بهبود فضاها و ارتباط فرد و محیط با رویکرد روانشناسی محیطی و مدلی مفهومی از پدیده حس مکان در مسجد نو ارائه می دهد.
ترسیم ساختار دینی مفهوم مکان در واحد همسایگی با تکیه بر آیات قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
مکان یابی فرآیند نظام مند و مستقل ارزیابی مبتنی بر واقعیت انتخاب مطلوب ترین مکان است. این فرایند به عنوان یک فرایند تصمیم گیری همه جانبه، مستلزم در نظر گرفتن الگو و رعایت اصول و مراحل پیوسته ای می باشد. جهت بررسی مکان یابی در اسلام به مفهوم مکان در اسلام و مکان شناسی قرآن، می پردازیم. پس از آن مکان یابی به عنوان ابزاری که به وسیله آن ساخت خانه را می توان بهینه نمود، تبیین می شود. ماهیت تحقیق، استقرایی و براساس روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر اسناد معتبر، قرآن و تفاسیر و بررسی های میدانی خانه مناطق گرم و خشک ایران؛ به عنوان زمینه آزمون، سامان می یابد. واحد همسایگی به عنوان زمینه صحت سنجی و دو گروه اساتید معماری و نیز اندیشمندان حوزه علوم قرآنی به عنوان گروه نظرسنجی به روش دلفی انتخاب گردید و نتایج اولیه تحقیق به این افراد ارائه گردید. پس از جمع آوری داده ها و دسته بندی آنها ارزش دهی و اولویت گذاری انجام پذیرفت. بر مبنای اولویت ها بدست آمده، خانه عرب ها، نمونه خانه بافت سنتی ایران، بررسی گردید. نگارنده بر این عقیده است که سه عامل، وحدت واحد همسایگی، هدفمندی در ساخت و طراحی و کارکردهای خانه و نیز بکارگیری اصول محرمیت و امنیت درونی و بیرونی در خانه و بافت همسایگی، عوامل موثر بر مکان یابی خانه در واحد همسایگی هستند.
انسان، محوری ترین وجه افتراق مفاهیم مکان- فضا با توجه به آرای هایدگر و لوفور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضا واژه ای سیال است که همواره با مکان آمیخته شده است. در نوشته حاضر، با استفاده از روش هرمنوتیک (پدیدارشناسی) فلسفی، تفسیر متفاوتی از مکان- فضا ارائه می کنیم . روش شناسی های موجود به دلیل سیطره عقلانیت و تفکر مفهومی و متافیزیکی، به جای اینکه باتوجه به خصوصیات فضا، ازقبیل وجودی و تاریخی بودن، به دنبال تفسیر واژه فضا باشند، به دنبال تبیین واژه فضا هستند. طبق روش شناسی حاکم بر پژوهش، کنکاش در دانش فضا با دیالکتیک به دست می آید؛ نه با علم و منطقی که به دنبال روابط علی و رابطه ای است. طبق یافته ها، فضا پدیداری است که به واسطه هستی خاصش از دیگر پدیدارها به وجود مشابهت بیشتری دارد و بنابراین، فضا اگزیستانسیال (وجودی) است. هایدگر از این فضای اگزیستانسیال برای نخستین بار پرده برمی دارد. با اینکه در نظریه تولید فضای لوفور به طور مستقیم بحث اگزیستانسیال بودن فضا مطرح نمی شود، درواقع سه گانه او بدون اگزیستانسیال بودن فضا تحقق نمی یابد. درادامه، فضا را به گونه ای پدیدارشناسانه باتوجه به نظریه این دو فیلسوف تعدیل کرده ایم و در این تعدیل، مکان به عنوان یکی از اجزای سه گانه پیشنهادی با عنوان فضاهای بازنمایی نمود می یابد که حالت بالقوه دارد.
بررسی ارتباط بین آمیخته های بازاریابی و خلق مزیت رقابتی در کسب و کارهای کوچک و متوسط شهرک صنعتی کاوه
حوزه های تخصصی:
تغییر و تحولات شدید کسب و کارهای کوچک و متوسط در عصر حاضر بر همگان آشکار شده است و شدت رقابت در بین این کسب و کارها به گونه ای است که اگر نوآوری و خلاقیت را نادیده بگیرند و مزیت رقابتی خاصی را برای خود نتوانند ایجاد نمایند، از قافله رقابت عقب می افتند. عوامل مختلفی بر دستیابی به مزیت رقابتی موثر است که مهمترین آن بازاریابی و عناصر آمیخته بازاریابی می باشد. از اینرو هدف تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین آمیخته های بازاریابی و خلق مزیت رقابتی در کسب و کارهای کوچک و متوسط است. جامعه آماری تحقیق شامل 120 نفر از مدیران کسب و کارهای کوچک و متوسط مستقر در شهرک صنعتی کاوه بود که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران تعداد 91 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون همبستگی انجام پذیرفته است. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که بین آمیخته های بازاریابی و عناصر آن از قبیل محصول، مکان، قیمت و ارتقا با خلق مزیت رقابتی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
الگوی سلسله مراتبی معناپذیری مکان با برپایی رویدادها در فضاهای عمومی شهری (مطالعه موردی: بافت پیاده محدوده مرکزی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
113 - 132
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: انسان موجودی اجتماعی و دارای نیاز به تعامل و برقراری ارتباط با دیگران است و بدین سان نیازمند فضاهایی برای حضور است. کیفیت این حضور وابسته به معنایابی فضا و به تبع آن آفرینش مکان می باشد. مکان ها بر پایه وقایعی که در آنها روی می دهد معنا می یابند. آفرینش مکان به مردم این حس را القا می کند تا فصاهای عمومی را به عنوان قلب هر جامعه ای دوباره متصور شوند یا دوباره بسازند. هدف: پژوهش حاضر در پی آن بوده تا بتوان از طریق فعالیت ها و رویدادهای اجتماعی، فضاهای عمومی شهر رشت را معنادارتر نمود تا اینگونه فضاها به مکان ارتقا یابند. روش:روش این پژوهش از نوع کیفی با رویکرد پدیدارشناسانه بوده و پدیده مورد نظر یعنی رویدادهای برپا شده در بافت پیاده مرکزی شهر رشت در بازه زمانی بهار 1396 تا بهار 1398، بر اساس تجربه حضور و مواجهه مردم با مکان از طریق مصاحبه های عمیق، مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: نتایج حاصله، الگوی سلسله مراتبی معناپذیری رویدادها برای آفرینش مکان را در دو طیف مخاطبان و مدیریت فضای شهری ارائه نموده است. «بهانه حضور» حداقل زمینه معناپذیری برای آفرینش مکان از سوی شهروندان است که در مقابل به منظور بسترسازی این عامل، مدیریت فضای شهری بیشترین نقش را ایفا می نماید. «میزان لذت بردن از حضور» درجه بالاتر معناپذیری است. اگرچه نقش مدیریت فضایی در این مرتبه کم رنگ تر می شود، اما کیفیت، نوع اجرا و میزان همراه سازی، همچنان از وظایف آن به حساب می آید. در این روند سلسله مراتبی، «میزان مشارکت مؤثر در رویداد» درجه معنادارتر و بالاتری از آفرینش مکان را ایجاد می نماید. نتیجه گیری: معناپذیرترین مرتبه آفرینش مکان در یک رویداد، «میزان پیش بری فضای رویداد» است. در این مرحله مخاطبان با نمایش میزان خلاقیت و توانایی های خود در پیشگاه دیدگان عموم، به خودشناسی عمیق تری دست می یابند.
ارزیابی شاخص های تأثیرگذار بر دل بستگی به محله های مسکونی معاصر مطالعه موردی: شهرک دانشگاه شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
51 - 69
حوزه های تخصصی:
تضعیف سطح دل بستگی به محل سکونت در محلات معاصر شهری به واسطه استفاده از الگوها و سبک های شهرسازی و معماری غیربومی طی دهه های اخیر آن هم به شکلی متمرکز بر مؤلفه های صرفاً کالبدی منجر به بروز سکونتگاه ها و محیط هایی با کمترین میزان برخورداری از حضور پذیری در فضاهای جمعی، تعاملات و مراودات اجتماعی شده است. حال آنکه به نظر می رسد درگذشته یکی از اصلی ترین ویژگی های هر محله وجود ارتباط تنگاتنگی میان مؤلفه های سازنده محیط و حس دل بستگی به مکان بوده است. محله شهرک دانشگاه یزد یکی از محلات جدید در بافت معاصر این شهر است که به نظر می رسد در شکل دادن به ارتباط بین ساکنین و محیط مسکونی ناکام مانده و با مشکلاتی نظیر کاهش ارتباط ساکنین، شکل نگرفتن خاطرات جمعی و رویدادهای گروهی، کاهش حس تعلق و وابستگی و همچنین افول حس دل بستگی ساکنین به محیط سکونت خود درگیر است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و ارزیابی شاخص های مؤثر بر دل بستگی به محله مسکونی در شهرک دانشگاه یزد است. روش پژوهش از نوع پیمایشی و همبستگی بوده و از پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات و همچنین از منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی به منظور تکمیل داده های موردنیاز بهره گرفته شده است. از روش رگرسیون چند متغیره برای تجزیه وتحلیل داده ها و تبیین شدت تأثیر شاخص ها بر دل بستگی به محله در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که در بین متغیرهای مطالعه شده، 8 متغیر (ویژگی های سکونتی، تعاملات اجتماعی، حضور پذیری، احساس فردی، احساس جمعی، کالبدی، معنایی و کارکردی) دارای رابطه مستقیم و معنی دار با ارتقای دل بستگی به محله از سوی ساکنین هستند. در میان این متغیر، ویژگی های سکونتی (بتا 463/0)، تعاملات اجتماعی (بتا 431/0) و احساس جمعی (بتا 402/0) به ترتیب از بیشترین سطح معنی داری برخوردارند و تنها متغیر ویژگی های شخصی (بتا 031/0) دارای رابطه معنی داری با ارتقای دل بستگی به محله از سوی ساکنین نمی باشد.
نقش زمان و مکان در استنباط احکام اسلامی از دیدگاه شهید آیت الله سید محمد باقر صدر و شهید آیت الله مرتضی مطهری
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال اول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
83 - 106
حوزه های تخصصی:
بعد از تتبّ ع در آثار شهیدان صدر و مطهری، معلوم شد زمانی که صحبت از نقش زم ان و مکان در اجته اد به میان می آید، مراد، خودِ زمان و مکان نیست؛ چون خود زمان و مکان، تأثیری در حکم شرعی ندارند و تغییر آنها باعث تغییر حکم شرعی نمی شود؛ بلکه مراد، اوضاع و احوالی است که در زمان یا مکان، پدید آمده است و حکم و موضوعِ حکمِ شرعی را متعین می سازد و تغییر آن، باعث تغییرِ حکم و موضوعِ حکم شرعی می گردد. لذا اگر زمان و مکان، مطرح می شود، برای اشاره به اوضاع و احوالی است که در آن زمان و مکان قرار دارد و زمان و مکان، بستر وجودی آنهاست. از نظر شهیدان صدر و مطهری، دو عنصر زمان و مکان، نقش مهمّی در حلّ مسائل نوظهور، ایفا می کنند و دینِ مُبینِ اسلام، با بها دادن به این دو عنصر و با مطرح ساختن برخی اصول دیگر، کیفیتی در ساختار احکام خویش پدید آورده است که همراه با تحوّلاتِ اعصار گوناگون پیش برود و نیازها و مسائل هر عصری را با در نظر گرفتن اوضاع و شرایط حاکم بر همان عصر، پاسخ گو باشد و در تمام فروعات فقه، جاری و ساری شود.
در جست وجوی مدلی برای ارتقای مفهوم «دلبندی به مکان » (نمونه موردی: دانشگاه هنر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
5 - 24
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: دلبندی به مکان از مهم ترین ابعاد رابطه انسان و مکان است و یک مکان دلبند مکانی است که از توانایی های ایجاد ارتباط و برقراری پیوند بین خود و انسان بهره مند باشد. دلبندی به مکان در رویکردها و تئوری های متعددی وارد شده و تعاریف بسیاری نیز ذکر شده است، ولی نبود تعریف دقیق و محض از کیفیت معنامندی مکان در رشته های طراحی موجب سردرگمی و بلاتکلیفی طراحان در شناخت و استفاده از عوامل ایجاد این سطح معنایی شده است. در این پژوهش، با مرور ادبیات مربوطه، ضمن تعریف این کیفیت معنامند مکانی، رابطه هم بستگى مشخصه هاى مکان و معناى دلبندی به مکان را، که در مطالعات پیشین تبیین شده است، تفسیر و با تکیه بر یافته هاى این تحقیقات، به مطالعه در این حوزه برای یافتن وجوه و عوامل مداخله گر و همچنین ابزار اندازه گیری آن و درنهایت مدلی براى ارتقاى این کیفیت درمکان پرداخته شده است.هدف پژوهش: این پژوهش، در پی پاسخ به این سؤال که «مؤلفه های سازنده دلبندی به مکان در دانشگاه هنر کدام اند؟»، بر آن است که با تکیه بر یافته های تحقیقات پیشین، مدلی برای تبیین و ارتقای کیفیت دلبندی به مکان و شناسایی خلأ موجود در آنها ارائه کند و نیز راهکارهایی برای رهایی طراحان از سردرگمی و بلاتکلیفی در شناخت مفهوم دلبندی به مکان بیابد.روش پژوهش: این پژوهش با اتکا به رویکرد کیفی از روش نظریه داده مبنا استفاده کرده است.نتیجه گیری: پژوهش حاضر مدلی ارائه می کند که در آن سه محرک پس زمینه، زمینه و پیش زمینه مؤلفه های دلبندی به مکان در فضاهای آموزشی محسوب می شوند. در تمام پاسخ های دریافت شده از مشارکت کنندگان، چه در سؤالات مربوط به تجربه شخصی فرد از مکان دانشگاه هنر و چه در سؤالات کلی مربوط به تجربه شخصی فرد از زندگی، علی رغم تفاوت های موجود، همگی به هر سه محرک اشاره کرده اند که در آن محرک های «پس زمینه» به عنوان پیوند درون ذهنی و «زمینه» به عنوان واقعیت یا همان لحظه حضور انسان در مکان حضور دارند و از هم پوشانی آن دو، به همراه آرزوها و درخواست های شخصی در آن زمان محرک سوم یعنی «پیش زمینه» پدید می آید و در مجموع اکوسیستمی را ایجاد میک ند که کلیه اجزا در آن نقش داشته و عامل اصلی قضاوت انسان از مکان است. اگرچه امکان مطالعه جداگانه عوامل هر یک از محرک ها (چنانچه محققان سابق این گونه به مطالعه عوامل دلبندی به مکان پرداخته اند) امکان پذیر است، با این حال در انتها و پس از ادغام آنها با یکدیگر، امکان تجزیه آنها در قالب مجموعه های ساده و تمییزشان به عناصر منفرد، وجود نداشته و هم پیوندی نهانی را در بر دارد که مبنای مفهوم دلبندی به مکان است.
نشانه-معنا شناسی مکان در داستان زادن زال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه تاثیر و کارکرد مکان ها، حاوی اطلاعات و معانی است که موضوع بحث دانش نشانه شناسی و بخصوص نشانه شناسی فرهنگی است. اصول نشانه شناسی که در بسیاری از دانش های ادراکی ریشه دارد، با تکیه بر مفهوم نشانه، و بررسی عوامل نشانگی با وجوه مختلف معنایی، می تواند گامی در جهت معنا بخشی به این پدیده برای مخاطب باشد. در این راستا، این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مکان ها در داستان زادن زال در شاهنامه فردوسی پرداخته، تا با دیدگاهی معناگرا و تحلیل نقش نشانه های مکانی، انواع مکان را نمایان سازد، و با تکیه بر اصول علم نشانه-معناشناسی به بررسی فرآیندهای تاویل مکان ها در این داستان بپردازد. نتایج نشان می دهد، بیشتر رویدادهای داستان در کوه البرز که مکانی اساطیری است صورت می گیرد. حتی اکثر مکان های روایی این داستان نیز در کوه البرز قرار دارد و مکان های دیگر، بیشتر به فضا شدگی تمایل دارند و از مکان بودگی خود دور می شوند و جنبه تخیلی آنها نیرومندتر می گردد و نشانگی جدیدی را می پذیرند که ریشه در تجربیات ذهنی، همچون اسطوره ها، تاریخ، فرهنگ و خاطرات جمعی یک ملت دارد. مکان ها جنبه اسطوره ای داستان زادن زال را تقویت می کنند.
مفاهیم بنیادین در برنامه ریزی کالبدی فضایی (بخش نخست)
حوزه های تخصصی:
در دهه اخیر حجم قابل توجهی از کتاب ها و مقاله های علمی در ایران در شاخه های مختلف دانش جغرافیا انتشار یافته است. اغلب این نوشته ها به مسایل خاصی پرداخته اند، هرچند به ندرت حاوی مطلبی درباره شرح و تبیین انواع مفاهیم و اصطلاحات این رشته بوده اند. افزون بر این، مفاهیمی که به کار رفته اند، کمتر از لحاظ معنایی به درستی در تناسب با مباحث و در مواردی حتی نادرست و گمراه کننده بوده اند؛ این نکته به ویژه در مورد خطاهای وارد شده از راه ترجمه این مفاهیم به فارسی صادق است. علاوه بر این، آنچه در این نوشته ها بیش از هرچیز مورد غفلت واقع شده، گرایش ها و رویکردهای نوین در جغرافیا، بویژه مباحث فضایی و نظریه های برنامه ریزی بوده است. در مقابل، آنچه بیشتر مورد عنایت بوده، مقاله های مبتنی بر مطالعات موردی دانشجویان در قالب پایان نامه های تحصیلی بوده است. در نتیجه، نوعی ابهام در تبیین و کاربرد مفاهیم بنیادین و افزون بر آن، سردرگمی دانشجویان این رشته پدید آمده است. هدف اصلی از این مقاله کوشش در راه شرح و تبیین مفاهیم کلیدیِ مطرح در مباحث مربوط به فضا و برنامه ریزی فضایی در چارچوب جغرافیای کاربردی است.
مفاهیم بنیادین در برنامه ریزی کالبدی- فضایی (بخش دوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه اخیر حجم قابل توجهی از کتاب ها و مقاله های علمی در ایران در شاخه های مختلف دانش جغرافیا انتشار یافته است. اغلب این نوشته ها به مسایل خاصی پرداخته اند، هرچند به ندرت حاوی مطلبی در باره شرح و تبیین انواع مفاهیم و اصطلاحات این رشته بوده اند. افزون بر این، مفاهیمی که به کار رفته اند، کمتر از لحاظ معنایی به درستی در تناسب با مباحث و در مواردی حتی نادرست و گمراه کننده بوده اند؛ این نکته به ویژه در مورد خطاهای واردشده از راه ترجمه این مفاهیم به فارسی صادق است. گذشته از این، گرایش ها و رویکردهای نوین در جغرافیا، بویژه مباحث فضایی و نظریه های برنامه ریزی بیش از هرچیز مورد غفلت قرار گرفته است. در مقابل، آنچه بیشتر مورد عنایت بوده، مقاله های مبتنی بر مطالعات موردی دانشجویان در همان قالب پایان نامه های تحصیلی بوده است. نتیجه آنکه نوعی ابهام در تبیین و کاربرد مفاهیم بنیادین و افزون بر آن، زمینه سردرگمی دانشجویان این رشته پدیدار شده است. هدف اصلی از این مقاله کوشش در راه شرح و تبیین بعضی مفاهیم کلیدیِ مطرح در مباحث مربوط به فضا و برنامه ریزی فضایی در چارچوب جغرافیای کاربردی است.
احتکار با رویکردی بر آرای امام خمینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
احتکار عبارتست از حبس و نگهداری طعام به امید و انتظار گرانی نرخ. با این تعریف در صورتی که احتکار کالا، زمینه را برای تضییع حقوق و بیعدالتی در جامعه فراهم نماید؛ حاکم اسلامی موظف است از اجحاف و ستم افراد جامعه نسبت به یکدیگر جلوگیری نماید زیرا هریک از افراد جامعه در زندگی اجتماعی، حق و حقوقی دارند که در وضع و اجرای قوانین لازم است مورد توجه قرار گیرد و هرگز نباید به موجب استیفای حقوق برخی از افراد جامعه حقوق دیگران مورد تجاوز قرار گیرد. از دیدگاه امام خمینی مالکیت اختصاصی محترم میباشد اما در صورتی که از مصادیق تعارض حقوق فرد و جامعه گردد بنا بر قاعده لاضرر که در مقابل قاعده تسلیط است؛ مالکیتی که موجب اضرار به دیگری گردد آن مالکیت محترم نبوده و به رسمیت شناخته نمیشود. و بنابراین حاکم شرع با اعمال مواردی مانند اجبار محتکر بر فروش کالا، نرخگذاری بر روی اجناس احتکار شده و در مرحله اخر با مجازات محتکر به مقابله با احتکار به ممنوعیت آن در فقه و حقوق میپردازد.
تحلیل دلبستگی به مکان و متغیرهای وابسته به آن در مکان های سوم شهری (نمونه موردی: پارک ائل گلی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
735 - 759
حوزه های تخصصی:
زندگی انسان ها در شهرها وابسته به عوامل مختلفی است. یکی از نیازهای زندگی انسان ها در سطح شهر، تعاملات اجتماعی است که رفع آن نیازمند فضاهایی در سطح شهر است که مکان های سوم شهری بهترین فضا برای تعاملات اجتماعی از طریق دلبستگی مکانی است. از این رو مقاله حاضر به بررسی رابطه بین دلبستگی به مکان و مکان های سوم شهری می پردازد. روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و از نوع پیمایشی است. حجم نمونه 305 نفر از بازدیدکنندگان ائل گلی تبریز است. برای مدل ساختاری از تحلیل عاملی مرتبه دوم ( SEM ) و نرم افزارهای آماری استفاده شد. مطابق نتایج پژوهش، در مدل ساختاری نهایی رابطه بین دلبستگی مکانی و مکان سوم شهری ائل گلی، دو بعد مشارکت (جذابیت و خودبیانگری) 6/81 درصد وابستگی مکانی و هویت مکانی 2/79 درصد پیوند اجتماعی را تشکیل می دهند. در کل، جذابیت و پیوند اجتماعی 1/80 درصد وفاداری بازدیدکننده را به خود اختصاص می دهد. درنتیجه مکان های سوم شهری (ائل گلی) در شکل گیری دلبستگی به مکان تأثیر داشته اند و دلبستگی مکانی هم در مشارکت، وفاداری، هویت بخشی مکان، پیوند اجتماعی و جذابیت در مکان سوم شهری (ائل گلی) بسیار مؤثر بوده است.
تأثیر عرف زمان و مکان در اختصاص حق طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناخت تأثیر زمان و مکان در اختصاص حق طلاق بود. روش: این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شد؛ بحث برابری زن و مرد در حق انحلال نکاح همانند انعقاد آن از نظر فقه و حقوق اسلامی از دیر باز میان اندیشمندان مسلمان مطرح بوده است؛ ولی ایرادات و اعتراضات هیچ گاه به میزان کنونی نبوده، ظهور نهضت های مدنی و فعالان حقوق بشر و افزایش آگاهی زنان از حقوقشان سبب شده که این مباحث جدی تر مطرح شود و فقیهان و قانون گذاران کشورهای اسلامی از افق های نوینی به مسئله بنگرند. یافته ها: یافته های پژوش نشان می دهد که بررسی نقش عرف در اختصاص حق طلاق، از موضوعات مهم در حوزه ی پویایی فقه است و بدون شک نقش عرف زمان و مکان از امور مهم در این امر است. اختصاص حق طلاق به مرد از اموری است که به صراحت در قرآن به آن اشاره نشده است و این حق را از زوجه سلب نکرده است. نتیجه گیری: با بررسی تاریخی جایگاه زنان در زمان جاهلیت و دیدگاهی که اعراب به جنس زن داشتند و انواع طلاق ها در آن روز، با بررسی عرف زمانی و مکانی، عادات و رسوم و تقلیدهای مذهبی متفاوت حکم به درخواست طلاق زوجه داده می شود.
تدوین چارچوبی برای هویت شهری مطلوب: مورد مطالعه شهر جدید پرند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مکان های سازنده بخشی از هویت افرادند. هویت مکان بر کیفیت رابطه انسان مکان موثر است. شهرهای امروزی، متاثر از شهرنشینی و سیستم شهرسازی جدید کارکرد هویتی خود را از دست داده اند و به محیط هایی تهی از هویتِ منبعث از مکان تبدیل شده اند. از این رو هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مدل مطلوب هویت یابی مکانی در شهرهای جدید است. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش بنیادی از نوع توصیفی اکتشافی از روش تحلیل مضمون استفاده می کند. داده های گردآوری شده از بررسی مبانی نظری و دیدگاه های مختلف صاحب نظران این حوزه و همچنین، مصاحبه عمیق با 10 نفر از مدیران شهری است. برای شناسایی مضمون های مرتبط از نرم افزار کیفی مکس کیو دی ای (MAXQDA) استفاده شده است. یافته ها: در مجموع 46 کد اولیه و 4 مضمون اصلی شناسایی، و روابط میان این مضمون ها نیز در قالب مدل ارائه شده است. این مدل راهکارهایی را برای حل مسئله هویت مکانی شهر جدید پرند ارائه می دهد.
بازتعریف مفهوم مکان با تأکید بر فرایند آفرینش و تبیین مرکزیت مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
69 - 82
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: مفهوم مکان به یکی از مهمترین مباحث معماری، طراحی شهری، معماری منظر و طراحی محیط تبدیل شده است. با این همه، عمده این مطالعات متأثر از دوگانگی عینی-ذهنی بوده و مکان را به عنوان امری ایستا و جدا از روابط و ساختارهای اجتماعی مورد مطالعه قرار داده اند که به حوزه های ادراک فردی محدود شده اند. این مسائل باعث شده اند مطالعات مکان، رویکرد فروکاهنده پیدا کرده تا جایی که بعضاً مکان را تا یک فضای نوستالژیک تقلیل داده اند.روش پژوهش: در سالیان اخیر و با تغییر رهیافتی در حوزه فلسفه و جامعه شناسی فضا، چرایی آفرینش و تحول مکان نیز مورد بحث قرار گرفته است. این مقاله تلاش دارد در یک مطالعه کیفی با هدف پرداختن به چرایی تحول مکان، به کمک رهیافت پسکاوی، و با روش توصیفی تحلیلی و تحلیل محتوای کیفی، مطالعات پیشین مکان را دسته بندی کرده و با اتخاذ رویکرد انتقادی، مسئله های اصلی (پروبلماتیک) این مطالعات را بررسی کند و سپس به بازتعریف مکان بپردازد.هدف پژوهش: مطالعات مکان، بیشتر به چیستی مکان و چگونگی ادراک مکان و جنبه های کالبدی مکان یا جوانب ذهنی ادراک فردی پرداخته اند. این مقاله به دنبال پرداختن به چرایی آفرینش مکان و نحوه نمود ساختارهای اجتماعی در مکان است و تلاش دارد نقش کردار اجتماعی را در فرایند آفرینش مکان بررسی کند و مؤلفه های کردار اجتماعی را نیز تبیین کند.نتیجه گیری: مکان، همزمان هم نمود عینی و دارای تعین کالبدی است و هم فرایند اقتصادی اجتماعی. علاوه بر سه مؤلفه ای که اثبات گرایان برای مکان قائل هستند (فرم، عملکرد، معنا)، مکان دارای سه مؤلفه ای است که می تواند ساختار اجتماعی را در خود هویدا کند: تفاوت، تقارب و تواتر. با این سه مؤلفه، مکان، تجلی کردار اجتماعی خواهد شد. مؤلفه تفاوت موجب اندرکنش اجتماعی، سرزندگی محیط و تقویت هویت جمعی می شود. با بودن مؤلفه تقارب، مکان واجد ارزش شده و گروه های مختلف به جای انزواگزینی و دور شدن از مرکز، پیرامون یک پدیده یا رخداد به گفتگو می نشینند و مرکزیت مکان را پدید می آورند. با بودن مؤلفه تواتر، مفهوم زمان در مکان ها نمود پیدا می کند.