مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
مکان
حوزه های تخصصی:
گاهی تعیین میزان خسارت و زمان و مکان ارزیابی آن در مسؤولیت های خارج از قراداد بسیار دشوار است. ممکن است زیاندیده، به محض ورود ضرر، ادعای ضرر نکند یا قادر به ادعای ضرر نباشد و بنابراین از زمان ورود ضرر تا زمان تقدیم دادخواست و دریافت خسارت فاصله ایجاد شود. در این فاصله گاه ارزش پول و گاه هزینه جبران خسارت کم و زیاد می گردد. گاه نیز مکان ورود ضرر با مکان دادخواست و پرداخت متفاوت است یا مال جابه جا می شود و در مکان های مختلف قیمت های متفاوتی دارد. لذا تعیین ملاک زمان و مکان در ارزیابی خسارت ضروری است. شیوه تحقیق حاضر کتابخانه ای بوده، نوع آن توصیفی، تحلیلی و تطبیقی است. در این مقاله ابتدا به جبران خسارت و شیوه های آن اشاره شده، سپس با توجه به روش قضایی تعیین خسارت، زمان و مکان تخمین خسارت در ضمان قهری و مسؤولیت خارج از قرارداد به طور تطبیقی در حقوق ایران و مصر مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان نتیجه گرفته شده در قانون ایران بین اموال مثلی و قیمی تفاوت وجود دارد: زمان ارزیابی اموال مثلی در صورت تعذّر یا از دست دادن مالیت، قیمت روز اجرای حکم و حین الادا و آخرین قیمت است و در اموال قیمی روز اجرای حکم قطعی است. مکان تخمین نیز براساس ملاک زمان، مکان پرداخت و اجرای حکم تعیین می شود. حقوق مصر بین اموال مثلی و قیمی تفاوتی قائل نشده،ملاک زمان را روز صدور حکم قرار داده است. درباره مکان نیز مطلبی به صراحت ذکر نکرده است. ملاک حقوق ایران به جهت این که هدف مسؤولیت مدنی را بهتر تأمین می کند مناسب تر است.
خدای درون سیستم- خدای بیرون از سیستم نسبت مکان و زمان با خدا در سیستم های شناختی نیوتن و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
مباحثات زمان و مکان عموماً حول محور مطلق گرایی و نسبی گرایی شکل گرفته است. براساس مطلق گرایی زمان و مکان هستی های واقعی و مستقل از اشیاء محسوب می شوند. در مقابل نسبی گرایان بر این باورند که زمان و مکان نسبت بین اشیاء و تعینات آن ها هستند. هرچند نیوتن و کانت هر دو، زمان و مکان را اموری مستقل از اشیاء می دانند، اما زمان و مکان نیوتنی وابسته به وجود خدا است و زمان و مکان کانتی وابسته به ذهن انسان است. این نوشتار با بررسی نسبت خدا با زمان و مکان در دو سیستم شناختی نیوتن و کانت قصد پی گرفتن دیدگاهی را دارد که براساس آن، نظریه نیوتن در مورد زمان و مکان، مجال وجود خدا در سیستم شناختی او را فراهم می کند و نظریه کانت در این باره، راهی برای بیرون گذاشتن خدا از سیستم شناختی او، به وجود می آورد.
بازنمایی ساخت قدرت در فضای دانشگاه: با تکیه بر اندیشه فوکو#,(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضا در پیوند با قدرت و میکروفیزیک های آن است. با استنباط از نظریه میشل فوکو می توان گفت، فضا با استفاده از نشانه های قدرت همچون رابطه، مقاومت، دانش و آزادی در ارتباط است. از این منظر قدرت تولید کننده و متکثر است. قدرت بصورت میکروفیزیک های گوناگون اعمال می شود، هم قابل مشاهده و هم نامحسوس است. دانشگاه نشانه های متعددی بلحاظ نرم افزاری و نیز سخت افزاری همچون ساختار بوروکراتیک، اقتدارعلمی و معماری در ارتباط با قدرت را در خود دارد. این فضا به مثابه جریانهای مرتبط با تولید دانش/قدرت عمل می کند و با نشانه هایی همچون وسعت فضای فیزیکی، معماری، گفتمانهای موجود در روند سازمان قدرت قابل بررسی است. بنابراین، میکروفیزیک های قدرت در دانشگاه با تکیه بر میزان اهمیت دانش/قدرت، ایدئولوژی، بوروکراسی های موجود خود را به نمایش می گذارند. در پژوهش حاضر دانشگاههای تهران، علامه طباطبایی، شاهد و علوم وتحقیقات مورد بررسی قرار گرفته و با تشابهات و تفاوت هایی دارای فضا به مثابه جریانهای قدرت هستند. روش پژوهش حاضر میدانی است و از طریق مشاهده و مشاهده انجام پذیرفته است.
چیستی زمان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئلة زمان و چیستی آن از جذاب ترین و پیچیده ترین مسائل فلسفی است. در طول تاریخ، فلاسفه برای کشف حقیقت زمان، آن را به دقت و تفصیل بررسی کرده اند. فیلسوفان یونان و ایران باستان، متکلمان، عارفان، فیزیک دانان و دیگر متفکران به این مسئله توجه کرده اند. نوشتار حاضر نگاهی است اجمالی به آرای مختلف دربارة حقیقت زمان که سعی دارد با بیان دیدگاه های گوناگون متفکران از سویی، و با توجه به نتایج به دست آمده از نظریات جدید در علم فیزیک از سوی دیگر، حقیقت و چیستی زمان را تا حدی روشن سازد.
زمان در سیستم های ژئومرفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم بنیادین در ژئومرفولوژی، که بسیاری از نظریه پردازی ها بر اساس آن استوار شده، مفهوم زمان است. مفاهیمی چون یونیفورمی تاریانیسم، دور جغرافیایی، و ارگودیسیتی از نظریه هایی هستند که سعی در بیان نحوة تحولات ارضی در بستر زمان دارند. ولی مبنای کار همة آن ها بر مفهوم زمان رخدادی استوار است. سازگارنبودن مفهوم زمان نجومی با بسیاری از رخدادها و فرایند های طبیعی سبب شده تا ژئومرفولوژیست ها به مفهوم زمان رخدادی بیشتر توجه کنند. با توجه به اینکه به مفهوم زمان در ادبیات ژئومرفولوژی کمتر توجه شده، ضمن ارائة دقیقی از معنی و مفهوم این واژه در ژئومرفولوژی، کاربرد آن در مباحث زمین ریخت شناسی تبیین شد و با اتکا به یک آزمون آزمایشگاهی رابطة زمان استمرار شوک با زمان لختی، زمان واکنش، و زمان پاسخ در یک سیستم محیطی استخراج شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد سیستم ها به هر شوکی با هر استمرار زمانی واکنش نشان نمی دهند. افزایش زمان استمرار شوک با زمان واکنش سیستم رابطه ای دوال دارد. هرگاه زمان استمرار شوک با زمان واکنش برابر شود، زمان تأخیری برابر صفر می شود و زمان تأخیری با میزان شدت شوک رابطة معکوس دارد.
تحلیل سوات و موقعیت یابی راهبردی کتابخانه ملی ایران در قالب بازاریابی: قیمت و مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تحلیل راهبردی وضع کنونی کتابخانه ملی ایران در قالب ""بازاریابی- قیمت و مکان"" و ارائه راهبردهای پیشنهادی مبتنی بر ماتریس سوات است.
روش/ رویکرد پژوهش: از نوع پژوهش های آمیخته است. با مصاحبه با 13 نفر از کارمندان باسابقه و متخصص کتابخانه و استفاده از روش تحلیل محتوا، مؤلفه های سوات استخراج گردید. سپس به وسیله پرسشنامه و رتبه بندی مؤلفه ها و با استفاده از ماتریس ارزیابی موقعیت راهبردی، وضعیت راهبردی کتابخانه در مقوله های قیمت و مکان تعیین و راهبردهای ""قوت – فرصت""، ""قوت – تهدید""، ""ضعف – فرصت""، و ""ضعف – تهدید"" ارائه شد.
یافته ها: کتابخانه ملی ایران در مقوله قیمت، در موقعیت رقابتی و در مقوله مکان در موقعیت تهاجمی قرار دارد.
نتیجه گیری: مهم ترین راهبردهای ارائه شده عبارت اند از: ارتقای ظرفیت های درآمدی کتابخانه، افزایش قابلیت های تجاری سازی تولیدات کتابخانه، مناسب سازی برنامه ریزی های مالی و بودجه ای، ترسیم درست قوانین حق مؤلف، تقویت محتوای برخط، تقویت نظام اطلاع رسانی، ارتقای خدمات و کانال های تعاملی، غنی کردن فضای اطراف کتابخانه از مراکز علمی، تقویت چهره پژوهشی، ارائه همکاری های اطلاعاتی و خدماتی برخط، تقویت قابلیت های فضاسازی، و اتخاذ تدابیر امنیتی در اطراف کتابخانه.
ارایه مدل مفهومی معنای مکان و شاخص های تداوم آن (تحلیل پدیدارشناسانه تفسیری تجربیات زیسته افراد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر عصری هویت خود را دارد، اما آنجا که گسست روی می دهد بحران رخ می نماید. به نظر می رسد تجلی و تداوم معنا در محیط، راه حل پاسخ به بحران عدم بازیابی خود در شهرها در عصر امروز است. بنابراین، امروزه پرداختن به این سؤال ضروری به نظر می رسد که در شرایط تغییرات گسترده در شهرها، ادراک تداوم معنا به واسطه کدام مؤلفه ها و با چه اولویت هایی ممکن می شود؟ به عبارتی، این نوشتار به دنبال پاسخگویی به بحران گسست معنا در محیط، چارچوب مفهومی معنای مکان و شاخص های تداوم آن را ارایه داده است که می تواند راهنمایی در اولویت های معنای مکان و جریان پیوسته آن باشد. به این منظور، ابتدا ادبیات مرتبط با مکان، معنای مکان و یکی از مهم ترین اصول حاکم بر معنای مکان یعنی تداوم مرور شده، سپس چارچوب مفهومی پژوهش تبیین شده است. در چارچوب مفهومی، ضمن ارایه مدل مفهومی برگزیده از معنای مکان، شاخص های اولیه تداوم معنا نیز ارایه شد که تکمیل و تدقیق آنها در ادامة پژوهش میدانی مد نظر بوده است. روش این پژوهش در تبیین و تکمیل شاخص های تداوم معنا، روش کیفی است. رویکرد منتخب در مطالعه معنا، نشانه شناسی با دورنمایی از پدیدارشناسی است که به مرور تجربیات زیسته افراد می پردازد. با توجه به این موارد، در بخش تحلیل نیز رویکرد پدیدارشناسی تفسیری مد نظر بوده است. در پایان با توجه به هدف تحقیق که دستیابی به شاخص های تداوم معنا در مکان است، جمع بندی از یافته ها صورت گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که تداوم یک پدیده منوط به حضور همزمان دو کیفیت پویایی و ثبات در آن پدیده است. به عبارتی ثبات در جایگاه و روابط بین اجزاء و پویایی در خود اجزاء پدیده مورد نظر در ادراک تداوم واجد اهمیت است. به علاوه، در تداوم معنای مکان ثبات روابط بین اجزا و مؤلفه های مکان از اهمیت بیشتری نسبت به ثبات اجزاء مکان برخوردارند. همچنین تحلیل دقیق تجربیات زیسته نشان داد، در روابط بین اجزاء مکان نیز رابطه دو جزء انسان و فضا واجد بیشترین اشاره های معنایی و ماندگاری ذهنی بوده است.
مناسبات مکانی و بازتولید کلیشه های جنسیتی: تناظر دنیای ذهنی و دنیای عینی در رمان طوبی و معنای شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناسبات مکانی، به عنوان یک لایه نشانه شناختی در مطالعات گفتمانی، در بازتولید روابط قدرت، تولید هژمونی و مشروعیت به ایفای نقش می پردازند. در این پژوهش، سعی بر آن داریم تا با بررسی نسبت های مکانی زن شخصیت اصلی رمان، طوبی، نشان دهیم که چطور مکان دلالتگر می شود و چطور به واسطه جنسیت، نشاندار می شود. خانه، نقشی محوری در رمان طوبی و معنای شب ایفا می کند؛ خانه ای که با شروع داستان، طوبیدر حیاط آن توصیف می شود و تا پایان رمان که پیری و مرگ طوبیاست، او را در بر گرفته است. پیوند خوردن این خانه و زنِ شخصیت اصلی رمان، دلالت های چندی را در پی دارد که در این پژوهش با استفاده از نظریه نشانه شناسی مکان به تبیین آن پرداختیم. فرض این پژوهش بر این است که در این رمان، تقابل دوتایی درون/ بیرون با تقابل دوتایی زن/ مرد متناظر است؛ به این معنی که درون با زنانگی و بیرون با مردانگی نشان دار می شود و برهم زدن این تناظر به فاجعه می انجامد. این ساختار تمایزی تا جایی ادامه پیدا می کند که ذهن، درونی ترین لایه مکانی می شود که شخصیت های زن در آن زندگی می کنند. همچنین این ساختار تمایزی به تقسیم کار جنسیتی و برخی کلیشه های جنسیتی در رمان دامن می زند.
زمان ومکان ابزار هویت سازی در منش مبشران وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نقش هویت در معماری هندسه رفتار فردی و اجتماعی برای دانشمندان علوم جغرافیایی و اجتماعی موضوع انکارناپذیری است؛ بنابراین پژوهش های متعددی برای دستیابی به شیوه هایی که بتواند این موضوع را محقق کند در دستور کار محققان قرارگرفته است. معماری رفتار بشری فرایند بسیار پیچیده ای است که برای دستیابی به آن شگردهای گوناگون لازم است. این فرایند یکی از شاخصه های اصلی در هدایت رفتارهای انسان و یا جوامع است و بدون تردید از جمله ابزار و لوازم همگرایی جوامع بشری، هویت بخشیدن به آنها و در نهایت همسویی و همدلی برای تحقق آرمان های مشترک است. به عبارت دیگر همواره در طول تاریخ، راهبری و معماری رفتاری جوامع بشری در گرو هنر کسانی بوده است که توانسته اند دیگران را با خود همسو و همرفتار کنند. مبشّران وحی از جمله افرادی بوده اند که در ایجاد هویت های فردی و جمعی موفق تر از دیگران عمل کرده اند. اگرچه ابزار هویت سازی مبشّران وحی به غیر از مؤلفه های زمان و مکان در عوامل دیگری چون مهندسی نرم رفتار نیز مشاهده می شود، این عوامل به عنوان یک سیاست راهبردی وابزاری تأثیرگذار در هویت سازی عملکرد آنها بازتاب دارد. این مقاله که برگرفته از یک طرح مشترک تحقیقی در دانشکده معارف قرآن و عترت و دانشکده علوم جغرافیایی و برنامه ریزی دانشگاه اصفهان است با تکیه بر روش شناسی تحلیلی سینماتیک سعی در بازشناسی تکنیک های زمانی و مکانی که مبشّران وحی از آنها استفاده کرده اند، دارد. نتایج برگرفته از این تحقیق نشان می دهد که: * مبشّران وحی، زمان و مکان را به عنوان ابزاری راهبردی در هویت سازی جوامع به کار گرفته اند. *تقدس بخشی از ویژگی های بنیادی هویت سازی در تکنیک های مبشّران وحی است.
مؤلّفه های تأثیرگذار در اجرای حدود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظور از زمان و مکان، همان مقتضیات زمان و مکان، و امور، تحولّات، اوضاع و احوالی است که در زمان و مکان قرار می گیرند. این معنا در روایات نیز مورد تأکید قرار گرفته است. زمان و مکان در اجرای حدود نقش تعیین کننده ای دارند، بنابراین در صورت تزاحم مصلحت اجرای حدّ با مصلحت مهم تر، ممکن است حدّ موقتاً تعطیل یا به کیفیّت دیگری اجرا شود. بررسی روایات به عنوان یکی از منابع استنباط احکام در این بحث بسیار حائز اهمیت است. به عنوان مثال، می توان به تأخیر در اجرای حدّ برای مجرم باردار یا بیمار، پناه بردن مجرم به حرم، گرم و سرد بودن هوا، مستحاضه بودن زن و عدم اجرای حدّ در مواردی از قبیل سرزمین دشمن، حدّ در مورد اهل کتاب، اضطرار، عفو مجرمان در زمان جنگ، عفو زنان بی شوهر، حدّ در سال قحطی و تغییر کیفیّت اجرای حدّ در فرد بیمار که مصلحت، مقتضی تعجیل حدّ بر اوست، اشاره نمود. در این نوشتار به نقش زمان و مکان و بحث مصلحت در اشخاص مجازات های حدّی با توجه به روایات و نظر فقها در تأخیر، توقف و تغییر کیفیّت اجرای حدّ پرداخته می شود و در آخر این نتیجه گرفته می شود که لازم است مصلحت سنجی در مورد حدود و رعایت اقتضائات زمان، مکان و اشخاص مجازات با توجه به روایات و نظر فقها مدّنظر قرار گیرد.
هویت: میراثی از گذشته یا انتخابی برای آینده؟(مقاله علمی وزارت علوم)
آیا هویت میراثی به جای مانده از گذشته است یا انتخابی برای آینده؟ در این پرسش، مفهوم «زمان» پیش فرض گرفته شده است. ازاین رو، تحلیل مفهوم زمان نقطه عزیمت ماست. زان پس به بررسی نسبت مفهوم زمان با نظریه اجتماعی می پردازیم و برمی نهیم که جامعه شناسی نه علم «زمان» بلکه علم «مکان» است. علم «زمان» اما «تاریخ» است که در روایت هگلی اش نسبتی وثیق با پارادایم فلسفه آگاهی دارد. این پارادایم، اجازه تأسیس جامعه شناسی را نمی داد چرا که جامعه شناسی نظریه کنش است نه نظریه آگاهی. از همین رو، تأسیس جامعه شناسی در پایانه های سده نوزدهم اروپایی مقارن است با بحران فلسفه آگاهی. کانون این بحران نیز مفهوم «سوژه» بود، سوژه ای که خود هم بنیاد فلسفه آگاهی مدرن بود و هم کانون جامعه مدرن. اما مارکس، نیچه و فروید طومار سوژه را درهم پیچیدند و بدین سان جامعه مدرن را به بحران درانداختند. تأسیس جامعه شناسی پاسخی بود به این بحران. این تأسیس چرخش گاهی است که در آن از گران باری و زیان باری «تمپوسنتریسم» آگاه گشتیم و بر سودمندی «توپوسنتریسم» انگشت نهادیم. پس از این بحث نظری، به برخی از نارسایی های تلقی زمان محور از «هویت» در علوم اجتماعی ایران اشاره می کنیم و نشان می دهیم که چگونه این نارسایی ها گرانبار از گذشته است و ازاین رو ناتوان از نگریستن به آینده. ریشه ناتوانی جامعه شناسی ایرانی در پردازش «نظریه کنش» را نیز در همین نارسایی ها جست وجو می کنیم. جامعه شناسی ایرانی برای برون رفت از این بن بست و گشودن افق هایی نو در سپهر نظریه و عمل اجتماعی، چاره ای جز دست شستن از تلقی هویت «به سان میراثی از گذشته»، و برگرفتن آن همچون «انتخابی برای آینده» ندارد. سرآخر درباره مفهومی از هویت «بخردانه» و نسبت آن با علوم اجتماعی سخن می گوییم. افزون بر اینها، وجه میان رشتگی این مقاله در بررسی نسبت علومی همچون جامعه شناسی و تاریخ در چشم اندازی فلسفی بر زمینه تحلیل مفهوم های زمان و مکان توضیح داده می شود.
بررسی چهارچوب نظری فضای شهری وتاثیرات نیروهای موجود در شکل گیری شهر (بانگرش زیبا شناختی)
حوزه های تخصصی:
فضای شهری به عنوان یکی از ارکان هویت ساز شهرهای ایرانی در طول سالیان متمادی تحت تاثیر آموزه ها و الگوهای فکری وهنری اسلام شکل گرفته و تحت تاثیر نیروهای مختلفی از قبیل زمان-اداری-اقتصادی-سیاسی و نیروی اجتماعی بوده لیکن در عصر حاضر با تغییر وتحول در عرصه ی معماری وشهرسازی فرایند طراحی وخلق فضای شهری به افول گراییده ونقشی معیوب از هویت معماری ایرانی-اسلامی را تبیین می نماید. موضوع این مقاله بیان چهارچوب نظری فضای شهری و تاثیرات نیروهای موجود در شکل گیری شهر(بانگرش زیباشناختی). این چارچوب مارا در تحلیل و شناخت فضاهای شهری یاری میرساند. بی توجهی به اصول طراحی و عدم تطابق اصول و معیارها با شرایط فرهنگی روزبخشی از مساله این مقاله است. می توان عنوان نمود که برای دسترسی به فضای شهری با کیفیت باید امکان تعامل نیروها درحد بیشینه فراهم گردد از سوی دیگر فضای شهر توسعه یافته وآن را به مثابه عرصه ای عمومی-اجتماعی- فرهنگی و کالبدی معرفی می کند که نه فقط می بایست واجد ویژگی های زیبایی شناختی باشد بلکه باید به عنوان فضای شهری بستر حیات مدنی شهر باشد.به این ترتیب فضای شهری نه تنها با فرم بلکه بامحتوایش کامل می گردد.
شأن کیفیت در معماری اسلامی، با استناد به آراء ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخاطبان آثار معماری اسلامی به واسطه حضور در این مکان ها به کیفیتی اذعان می کنند که بی گمان عمق وجود آن ها را نشانه رفته است. اما اگر این تجربه عمیق درونی را که مختص بناهای اسلامی نیز نیست و در اغلب بناهای فرهنگ های سنتی یافت می شود، با نظریه پردازی های رایج در باب فهم معماری مقایسه نماییم کمتر سنخیتی پیدا می کنیم. بر این مبنا اهتمام این مقاله بر آن است که با استعانت از پشتوانه غنی عرفان اسلامی، نکات و ابهاماتی را که درباره مسئله کیفیت وجود دارد، تا حدی روشن نموده و نتایج آن را در حد بضاعت خود، در حوزه معماری جاری سازد. در این راستا با ابتنای بر آنچه از قلمرو اندیشه عارفان اسلامی مستفاد می شود، می توان گفت که یک اثر معماری نیز همچون کلیت پدیده های عالم اعم از مصنوع و طبیعی، زنده و ذومراتب بوده و بسطی طولی در نظام هستی دارد: از مرتبه ماهوی یا باطنی تا نمود بیرونی یا ظاهری. اما مبتنی بر قاعده سلسله مراتب وجودی در پدیده ها، زندگی ذاتی مکان های مختلف نسبی است. در این میان کیفیت و کمیت یک مکان نیز دو مؤلفه اساسی و تعین بخش مرتبه ظاهری آن هستند که میزان هستی ذاتی یک مکان، به آن ها نیز سریان پیدا می کند. نکته مهم تر آنکه در فهم عرفانی از میان دو وجه ظاهری مکان، کیفیات آن تقدم وجودی، مرتبه ای و معرفتی نسبت به کمیت آن داشته و در واقع نسبتی طولی با ذات مکان دارند. پس می توان استنباط نمود تأثیرگذاری عمیقی که به واسطه حضور در آثار معماری اسلامی رخ می دهد، در وهله اول به مناسبت ذات زنده این مکان هاست؛ که این میزان از زندگی از مجرای کیفیات چندسطحی مکان ها از سوی مخاطبان آن ها دریافت می شود.
مقایسه تطبیقی مفاهیم «مکان» و «خارج از مکان» در توسعه اجتماعی شهر از دیدگاه روانشناسی محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از طراحی محیطی، همان آفرینش مکان هاست. اما در این میان «خارج از مکان» ها هم مهمند. با در دست داشتن این نقطه شروع، پرسش هایی درباره تعریف، بازشناسی، شالوده و موقعیت مکان ها و خارج از آن ها مطرح می شود؛ به گونه ای که شناسایی و تبیین تصورات مکان در رأس امور قرار می گیرند. آیا فقط «مکان» ها رونق دارند یا «خارج از مکان ها» نیز پویا هستند و سرزندگی دارند؟ در این تحقیق برای یافتن پاسخ، دو مفهوم به ظاهر متمایز «مکان» و «خارج از مکان» در شهر از دیدگاه روانشناسی محیط به طور تطبیقی مقایسه شده است. در این بین سیمای فیزیکی، فعالیت ها و معانی مواد خام هویت مکان هستند و دیالکتیک بین آن ها، روابط ساختاری بین این هویت است که گاه احساس می شود در «خارج از مکان ها» نیز بروز می یابند. در این پژوهش با استفاده از روش های تحلیل محتوای کیفی و تحلیل داده های برداشت شده با روش مطالعات میدانی به چیستی مفهوم مکان در شهر پرداخته می شود، تا معیار های تشکیل دهنده آن شناسایی شود. این معیار ها برای ارزیابی «خارج از مکان» در شهر به کار گرفته شده است تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا «خارج از مکان» ها در شهر گاهی به اندازه«مکان» ها مهم و پر رونق اند. در این پژوهش که عمدتا با روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است، نتایج نشان می دهد تلاش برای حذف پدیده های «خارج از مکان» در شهر ها امری صددرصد مثبت به شمار نمی رود. واژه های کلیدی: مکان، خارج از مکان، شهر، فضای شهری، روانشناسی محیطی.
تحلیل جغرافیای نمادین مکان- کهف در تفسیر عرائس البیان روزبهان با رویکرد نقد مضمونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از وجوه تأثیرگذاری قرآن کریم بر تفسیرهای عرفانی، توجه به بعد زمان و مکان در زندگی بشری است. نظریه های گوناگونی در نقد ادبی معاصر به تحلیل سیمای مکان می پردازند که از آن میان، نظریه افق-منظر میشل کولو در تحلیل تفسیر عرفانی روزبهان کارآمدتر است؛ زیرا این نظریه به عنوان شاخه ای از نقد مضمونی قادر است مکان را از عنصری در پس زمینة روایت، به عنصری نمادین و معنادار تبدیل سازد و جهان بینی عرفانی را از خلال تعامل میان انسان و محیط تبیین سازد. با توجه به این امر سؤال اینجاست که چه رابطه ای میان مکان-کهف و نگرش عرفانی روزبهان در عرائس البیانوجود دارد. به اجمال می توان گفت روزبهان بیشتر رویکردی پدیدارشناختی به مقولة مکان دارد. غار نمادی از یک خاطرة ازلی است که عارف می کوشد در مسیر سلوک خود آن را در قاب های مختلفی از مکاشفه های خود نمایان سازد. عارف در توصیف قاب های خود در یک مکان نمی ماند، بلکه از مکانی به مکان دیگر گذر می کند. از این رو، گاه از کهف بدن به کهف رعایت و سپس به کهف غیرت، روح، محبت و جز آن عبور می کند؛ بنابراین می توان گفت که مکان در تجربة عرفانی، واقعیتی محصور و عبور ناپذیر نیست، بلکه واقعیتی انعطاف پذیر است که عارف را در مسیر صیرورت و سلوک همراهی می کند.
سکونت و پیدایش شهر
حوزه های تخصصی:
سکونت موجب ایجاد تفکر اسکان و در نتیجه آن ساختن شد؛ در اینجاست که واژه بنا کردن و زیستن به واسطه سکونت تعریف می شود. باور به فرآیند شکل گیری و پیدایش شهر بر اساس سکونت یکی از قدیمی ترین تئوری ها و نظریه ها در پیدایش و ظهور شهر است و از آنجا که غایت سکونت جدای از اجتماع و انسان تصور نشده ؛ میل و دلیل برای اثبات آن از نظر اندیشمندان شهری احساس نمی شده است و این خود دلیلی بر کم بودن نظریه های پیرامون سکونت و پیدایش شهر است. مسلما شناخت دلایل پیدایش شهر که سکونت وجه غالب آن است می تواند دیدگاه بهتری از ماهیت شهر در اختیار طراحان قرار دهد. لذا این مقاله با روش توصیفی_تحلیلی می کوشد تا تعریفی دقیق از سکونت ارائه دهد و با بررسی نظریه های مرتبط با پیدایش شهر ، شکل گیری شهر در غالب سکونت را بررسی نماید. آنچه مسلم است؛ شناخت دلایل پیدایش شهر و سکونت می تواند دیدگاه بهتری از ماهیت شهر در اختیار نظریه پردازان، اندیشمندان و طراحان قرار دهد.
تبیین حس تعلق به مکان و هویت در فضاهای شهری با تاکید بر بازارهای سنتی
منبع:
معماری شناسی آذر ۱۳۹۷ شماره ۳
10-17
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری مکان هایی برای برقراری ارتباطات و تعامل جوامع انسانی هستند که افراد با علایق و خواست های متفاوت گرد هم می آیند. بازارها و مراکز تجاری به عنوان یکی از مهمترین فضاهای شهری که به اشکال مختلف در کالبد شهرها تبلور یافته اند، جز مهمی از سیستم فضای شهری محسوب می شوند. حس تعلق مکان به عنوان پیوندی مؤثر که مردم با قرارگاه های مکانی برقرار می کنند تعریف می شود، جایی که آن ها تمایل به ماندن دارند و جایی که آن ها احساس راحتی و امنیت دارند. این حس به گونه ای به پیوند فرد با مکان منجر می شود که انسان خود را جزئی از مکان می داند و بر اساس تجربه های خود از نشانه ها، معانی، عملکردها، شخصیت و نقشی برای مکان در ذهن خود متصور می سازد. خلق فضای شهری مؤثر، کارآمد و پویا که با نیازهای اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، فیزیکی، اقتصادی و ... مردم جامعه هماهنگ باشد، همواره دغدغه کار بسیاری از برنامه ریزان و طراحان شهری بوده است. هدف از این پژوهش شناخت و تبیین مفهوم حس تعلق به مکان، ابعاد مختلف و مولفه های آن در فضاهای شهری و بازارهای سنتی و در نهایت ارائه یک مدل مفهومی در چارچوب مولفه های سازنده حس تعلق به مکان در بازارها بوده است. روش و نگرش حاکم بر این مقاله مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و تحلیلی است که در ابتدا به مرور مفاهیم و تعاریف و نظریات مرتبط پرداخته، سپس با تبیین مولفه ها و شاخص های شکل دهنده حس تعلق به مکان در فضاهای شهری و بازارهای سنتی، مدل مفهومی جهت ارزیابی این فضاها ارائه گردیده است. پس از بررسی مطالب فوق این نتیجه حاصل شد که حس تعلق به مکان که عامل مهم در شکل گیری پایه های ارتباطی استفاده کنندگان و محیط می باشد، نهایتاً منجر به ایجاد محیط های با کیفیت می گردد. در این بین عواملی نظیر: عوامل کالبدی، کارکردی، اجتماعی و ادراکی که خود دارای ریز معیارهایی نیز هستند، مهمترین مولفه های شکل دهنده حس تعلق به مکان می باشد.
کنکاشی پیرامون مولفه های اثرگذار در ایجاد حس تعلق به مکان در فضاهای شهری (با تاکید بر مولفه های کالبدی و محیطی)
حوزه های تخصصی:
امروزه ضرورت شناخت مولفه های تاثیر گذار بر کیفیت فضاهای شهری به منظور پاسخگویی به نیاز های شهروندان در راستای ارتقای حضور و سطح تعاملات اجتماعی آنها، بیش از پیش مهم جلوه می نماید. آشنا پنداری شهروند با محیط در فرآیندی از تجربه و آموزش ایجاد شده و تفاوت حس مکان در اشخاص و در شهرها و بافت های مختلف شهری نتیجه تفاوت تجربیات حاصل از فعالیت ها و فضاها است. با توسعه جوامع انسانی و تغییر شیوه سکونت و زندگی مردم، توجه معماران، طراحان و برنامه ریزان به کیفیت فضاها و محیط های ساخته شده افزایش یافته و نقش طراحی به عنوان ابزاری برای شکل دادن به محیط زندگی مطلوب و پاسخگویی به توقعات و نیازهای انسان اهمیت بیشتری یافته است. یکی از معانی مهم در ارتقاء کیفیت محیط های انسانی، حس تعلق به مکان می باشد. این حس که عامل مهم در شکل گیری پایه های ارتباطی استفاده کنندگان و محیط می باشد، نهایتاً منجر به ایجاد محیط های با کیفیت نیز خواهد گردید. حس مکان از جمله مفاهیمی است که شناخت بیشتر آن می تواند به محققان و برنامه ریزان در زمینه های گوناگون یاری رسانده و در نهایت منجر به توسعه محیط شود. ویژگی های کالبدی و محیطی شامل: چیدمان فضایی، تناسب، فرم، محصوریت و زیبایی های بصری و همچنین عواملی نظیر: عوامل محیطی و زیباشناحتی و موقعیت قرارگیری مکان است که خود عامل مهمی در ایجاد حس تعلق هستند و باید به خوبی مورد توجه طراحان و برنامه ریزان قرار گیرد. در واقع، برنامه ریزی برای بهبود عامل کالبدی و محیطی نیز بایستی در جهت افزایش امکان شکل گیری فعالیت های متنوع و نیز بهبود تصویر و سیمای محیط در ذهن کاربران فضا باشد تا موجب ارتقای میراث هویت و حس تعلق در فضاهای شهری گردد.
مکان و تأثیر آن بر حیات بنگاه (تجاربی از بنگاه های جدید الورود صنعت نساجی در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برقراری توازن و تعامل اقتصادی و استفاده از مناطق مختلف فراخور استعدادهای منابع انسانی و مواهب طبیعی هر منطقه یکی از جلوه های توسعه پایدار در هر کشور است. این موضوع اگرچه در مورد تمامی بخش های اقتصادی موضوعیت دارد، اما در ایران و در مورد بخش صنعت اهمیتی دوچندان می یابد. شواهد نشان دهنده آن است که در هر سال علی رغم ورود تعداد زیادی از بنگاه های جدید به این بخش، تعداد زیادی نیز در سال های ابتدایی ورود از فعالیت خارج گردیده اند. اما بر اساس مطالعات موجود در میان عوامل مؤثر بر دوره حیات بنگاه های اقتصادی، مکان استقرار آن از اهمیتی اساسی برخوردار بوده است؛ از این رو، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر مکان بر دوره حیات بنگاه های جدیدالورود صنعت نساجی به عنوان یکی از بزرگ ترین صنایع کشور طراحی شده است. داده های این مطالعه از مرکز آمار ایران تهیه گردیده و با استفاده از روش رگرسونی پروبیت مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج بیانگر تأثیر معنی دار مکان بر دوره حیات بنگاه های جدیدالورود صنایع نساجی ایران و به نفع استان های توسعه نیافته صنعتی نسبت به دیگر استان ها است. تمایز تأثیر مکان بر دوره حیات در گروه استان های همگن از حیث توسعه یافتگی یا توسعه نیافتگی نیز تنها در گروه استان های توسعه یافته قابل مشاهده است. از نظر سیاست گذاری این یافته ها بیانگر لزوم توجه به عامل مکان در استقرار بنگاه در سطح کلی و حتی در میان استان های همگن از حیث سطح توسعه صنعتی با توجه به نوع بنگاه مورد نظر و زمینه فعالیت آن (و در این مطالعه صنعت نساجی) است.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری (نمونه موردی: میدانچه جلفا – اصفهان)
حوزه های تخصصی:
سکونت گاه های شهری قبل از مدرنیسم، فضاهای عمومی مانند میدان های شهری و بازارها، به عنوان عرصه ای جهت ارتباطات اجتماعی بوده اند و در حقیقت مکان های متشکل از فعل و انفعالات اجتماعی تعداد زیادی از مردمانی که این تعاملات را امکان پذیر می ساختند، قلمداد می شده اند بنابراین شرط اساسی برای اینکه یک فضای عمومی، فضای شهری تلقی شود اینست که در آن تعامل و تقابل اجتماعی صورت گیرد. علاوه بر این، فضاهای باز در ایجاد حس اعتماد و اطمینان به مردم کمک می کرده و باعث افزایش حس همبستگی و تعلق در مردم می شوند. در حقیقت این فضاها فراتر از مکانی صرفا برای حضور منفعلانه هستند. اما اکنون، پیشرفت صنعت، تغییر مقیاس از انسان به ماشین و شتاب زدگی در زندگی موجب شده این فضاها کیفیت تاثیر گذار گذشته را نداشته باشند. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش های زیادی با هدف شناسایی عوامل موثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری صورت گرفته است. مقاله حاضر با توجه به سابقه ی تحقیق می کوشد عوامل موثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی را در قالب یک مدل تحلیلی ترسیم کند و به منظور مورد پژوهی، با هدف ارتقاء تعاملات اجتماعی و بهبود کیفیت حس تعلق به مکان، نتایج حاصل را در میدان جلفا اصفهان به کار بندد. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که عوامل کالبدی محیط، شخص استفاده کننده و سایر افراد حاضر در محیط، فاکتورهای تاثیرگذار بر میزان کیفیت و کمیت تعاملات اجتماعی می باشد.