مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دلبستگی مکانی
حوزه های تخصصی:
در تعریف اجمالی دلبستگی مکانی به عنوان مفهومی جدید، می توان گفت؛ پیوندی میان شخص و محیط است که ابعاد مختلف انسانی و مکانی آن از ویژگی های خاصی نیز برخوردار است. اگرچه ابعاد دلبستگی مکانی وابستگی بسیاری به مسایل اجتماعی دارد؛ اما در ابعاد مکانی آن می توان قابلیت هایی را ارائه نمود که در تصمیم گیری های مربوط به فضاهای عمومی در شهرها نیز مورد استفاده قرار گیرد. از مهم ترین کارکردهای دلبستگی مکانی می توان به ایجاد امنیت در محیط، هدفمندی در اشخاص و ایجاد انسجام زمانی اشاره کرد. «رلف»،2 «گیفورد»3، «مزومدار»4، «گیلیانی»،5 «لو» 6و«آلتمن» 7 از صاحبنظران بنام این حوزه بشمار می روند. این نوشتار قصد دارد با ارائه تعریفی جامع و ساده از دلبستگی مکانی، نمونه ای از کارکردهای آن را نیز توضیح دهد.
شبکه های اجتماعی فردی و دلبستگی به محله در شهر تهران: با تأکید بر وسایل ارتباطی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلبستگی به محله نمایانگر احساس ذهنی مثبت افراد نسبت به محلة مسکونی است که تعهد ساکنان به محل سکونت و تمایلشان به حفظ رابطه با آن در طول زمان و در مراحل مختلف زندگی را موجب می شود. این پژوهش نقش شبکه فردی و همچنین شیوه های ارتباطی نوین بر دلبستگی را بررسی می کند. در بررسی شبکه های فردی، به پیوندهای محلی و فرامحلی توجه شده است. جامعه آماری این پژوهش پیمایشی را 391 نفر از ساکنان بالای 15 سال ساکن شهر تهران تشکیل می دهند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. مناطق 3، 11 و 18؛ و چهار محله از هر منطقه شهر تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند. بر اساس یافته ها، دلبستگی افراد به محله در سطح متوسط است. روابط افراد بیشتر فرامحلی است، شبکه روابط محلی فرد بر دلبستگی به محله تأثیر می گذارد اما روابط فرامحلی مؤثر نیست. بررسی نتایج پژوهش در زمینه نقش وسایل ارتباطی نوین نشان می دهد که دربین وسایل ارتباطی نوین، فقط تماس از تلفن همراه افراد با دلبستگی به محله ارتباط معناداری دارد. بین متغیرهای زمینه ای و محله ای نیز سن، درآمد ماهیانه خانوار و مدت اقامت فرد در محله با دلبستگی به محله ارتباط مثبت و معناداری دارند.
دلبستگی مکانی و ادراک کیفیت محیطی بر میزان حس رضایت در محله سنتی(نمونه موردی: محله حاجی همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر ها و درابعاد کوچکتر محله ها برای ادامه حیات خویش نیازمند سکونت می باشند، این در حالی است که ادامه سکونت بدون داشتن حس رضایت معنا ومفهومی آنچنانی که مورد نظر باشد، ایجاد نمی کند. بنابراین از همان ابتدای بوجود آمدن یکجانشینی، ساکنان به دنبال برآوردن نیازهای خویش در داخل سکونتگاه بوده اند، که البته قابل ذکر است که با گذشت زمان ابعاد جدیدی از این نیازها شکل گرفته است، که بدون برآورد ساختن آنها نمی توان حس رضایت را ایجاد کرد. بنابراین تلاش های گسترده ای برای شناسایی ابعاد مختلف این نیازها توسط محققان واندیشمندان مختلف صورت گرفته است، این درحالی است که در ابتدا محققان واندیشمندان برای ایجاد حس رضایت تنها به عامل کیفیت محیطی توجه می کردند که با گذشت زمان و طی تجربیات جدیدتر به عاملی دیگر یعنی دلبستگی مکانی به عنوان عامل دوم ایجاد حس رضایت انتخاب گردید. بنابراین با انتخاب یک محله سنتی و سپس با مطالعات میدانی و مصاحبه حضوری و با توزیع 253 پرسشنامه در داخل این محله به بررسی حس رضایت با توجه به دو عامل که بیان شد، پرداختیم و با وارد کردن اطلاعات برگرفته از پرسشنامه در داخل نرم افزار آموس مدل نهایی را تبین کردیم، که بعد از بررسی های انجام شد به نتیجه رسیدیم که عاملی که در این محله سبب ایجاد حس رضایت شده ابتدا وجود دلبستگی مکانی و بعد از آن کیفیت محیطی است که می توان بیان کرد که، وجود دلبستگی مکانی یک عامل مهم همانند کیفیت محیطی در ایجاد حس رضایت است.
ساخت و اعتباریابی مقیاس سنجش سازه ی دلبستگی مکانی در میان شهروندان شهر تبریز (پژوهشی در حوزه ی جامعه شناسی شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلبستگی مکانی از مفاهیم چندبعدی و بین رشته ای است که توجه جامعه شناسان شهری را به خود جلب کرده است. دلبستگی به مکان، ارتباطی نمادین با مکان است که با دادن معانی عاطفی و حسی مشترک فرهنگی، توسط افراد به مکان خاص یا یک سرزمین شکل می گیرد. شهر یکی از مکانهای مهمی است که می تواند مورد دلبستگی شهروندان قرار گیرد و این دلبستگی نتایج اجتماعی بسیاری در پی دارد. هدف این مقاله، ساخت و اعتباریابی مقیاس دلبستگی به شهر محل سکونت است. روش پژوهش پیمایش است و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه ی آماری این پژوهش، شهروندان 15 تا 75 ساله شهر تبریز هستند. حجم نمونه 420 نفر و روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای است. اعتبار محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظر چند تن از استادان جامعه شناسی تأیید گردیده و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، اعتبار سازه ای این مقیاس چهارعاملی با 38 گویه بررسی شد که از عامل اول (وابستگی کالبدی) 6 گویه، از عامل دوم (وابستگی اجتماعی) 4 گویه، از عامل سوم، (هویت کالبدی) 5 گویه و از عامل چهارم، (هویت اجتماعی) 5 گویه در مقیاس ساخته شده باقی ماندند. در ادامه ی بررسی اعتبار سازه ای، فرضیه ی رابطه میان سابقه ی سکونت و دلبستگی مکانی براساس ادبیات پژوهش ساخته آزمون گردید که معنادار بود. پایایی این پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ و به روش حذف گویه مطالعه شد که آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس های چهارگانه و مقیاس دلبستگی مکانی دارای مقادیر قابل قبولی بود. در نهایت، مدل چهارعاملی متغیر پنهان دلبستگی مکانی توسط تحلیل عاملی تأییدی بررسی گردید که از برازندگی مناسبی برخوردار بود؛ بنابراین، مقیاس ساخته شده ی دلبستگی مکانی، ابزاری مناسب برای اندازه گیری این مفهوم در متن شهری ایران تشخیص داده شد.
تأثیر مداخله ای نگرش مسؤولانه زیست محیطی بر رابطه بین دلبستگی مکانی و رفتار مسؤولانه زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی رفتار زیست محیطی شهروندان جوامع و عوامل مؤثر بر آن، هم چنان یکی از اساسی ترین موضوعات مورد توجه جامعه شناسان در حوزه محیط زیست است. این مقاله با هدف مطالعه رابطه متغیرهای دلبستگی مکانی و نگرش مسؤولانه زیست محیطی با رفتار مسؤولانه زیست محیطی انجام شده است. تأثیر نگرش مسؤولانه زیست محیطی به عنوان متغیر واسطه به کار گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شهروندان 15 الی 75 ساله شهر تبریز و حجم نمونه آماری 456 نفر است که به شیوه پیمایش و روش نمونه گیری خوشه ای، با استفاده از ابزار پرسشنامه بررسی شده اند. اعتبار ابزار با تکنیک تحلیل عاملی و محاسبه KMO و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ بررسی شده است. یافته ها حاکی از آن است که دلبستگی شهروندان تبریز به محیط اجتماعی و کالبد طبیعی شهر برابر با 44/4 (74 درصد مقیاس تعریف شده) است؛ میانگین نمرات رفتار مسؤولانه زیست محیطی برابر با 47/4 بوده که کمتر از میانگین نمرات نگرش مسؤولانه زیست محیطی با مقدار 55/4 است. نتایج به دست آمده از مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد که متغیر نگرش زیست محیطی به صورت مستقیم با ضریب مسیر 224/0 بر رفتار مسؤولانه زیست محیطی تأثیر داشته و متغیر دلبستگی مکانی نیز با ضریب مسیر 53/0 بر رفتار زیست محیطی مؤثر است؛ متغیر دلبستگی مکانی نیز با ضریب مسیر 23/0 بر رفتار مسؤولانه زیست محیطی تأثیر می گذارد. از طرفی دلبستگی مکانی با تأثیر بر نگرش مسؤولانه زیست محیطی با ضریب مسیر 68/0، به طور غیرمستقیم بر رفتار مسؤولانه زیست محیطی مؤثر است.
ارزیابی عوامل مؤثر بر دلبستگی مکانی در محلات شهری با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محلات از جمله عناصر سازنده ی شهری هستند که از دیرباز نقش بسزایی در پیوند دادن مردم با محیط زندگی شان و دلبستگی مکانی ایشان عهده دار بوده اند. با این وجود تحولات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی عصر مدرن سبب گردیده تا پیوندهای مکانی ساکنان با محیط زندگی شان کمتر مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر این تنوع رویکردها، تعاریف و اصطلاحات مورد استفاده در این حوزه از دانش بشری سبب گردیده تا هیچ توافقی پیرامون نام، تعریف یا رویکرد روش شناسانه ای که به بهترین وجه بتواند به این حوزه بپردازد وجود نداشته باشد. این سردرگمی مفهومی همچنان که بسیاری از محققان نیز اشاره داشته اند به طور جدی مانع پیشرفت در حوزه ی دلبستگی مکانی گردیده است.
بر این اساس پژوهش حاضر با هدف دستیابی به چارچوبی مفهومی از دلبستگی مکانی و عوامل مؤثر بر آن، ضمن مروری بر ادبیات دلبستگی مکانی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای به ارزیابی عوامل مؤثر بر دلبستگی مکانی در محلات شهری پرداخته است. نتایج مطالعات حاضر حکایت از آن دارد که از میان 28 زیرمعیار مورد بررسی، تنها تأثیر 21 زیرمعیار دارای تاثیر تایید گردیده بر دلبستگی مکانی می باشند که از میان آنها نیز طول مدت سکونت، پیوندهای اجتماعی و خاطره انگیزی به ترتیب با وزن نهایی 0.08، 0.061 و 0.051 در مقایسه با سایر زیرمعیارها از بیشترین اهمیت برخوردار می باشند. علاوه بر این بررسی مؤلفه های 6 گانه ی دموگرافیک، کالبدی- فضایی، عملکردی- رفتاری، تجربی زیبایی شناختی، تجربی ادراکی و زیست محیطی، بیانگر تأثیرگذاری تمام مؤلفه ها بر دلبستگی مکانی بوده که مؤید ساخت سه بعدی (شناختی، احساسی و رفتاری) دلبستگی مکانی است.
باغ موزه یا موزه باغ؟ منظر باغ موزه مینیاتور تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باغ موزه مینیاتور پدیده ایست معاصر که با استفاده از ابزارهای منظر، مفهوم سنتی موزه را با گره زدن آن به فضای جمعی با دستیاری مفهوم سنتی باغ موزه دگرگون می کند. تلفیق باغ ایرانی و موزه در باغ موزه مینیاتور تهران می تواند به منظری آشنا را رقم زند که توسعه تعاملات اجتماعی، خاطره انگیزی و تقویت حس مکان از نتایج آن است. روند ناخودآگاه دریافت اطلاعات از میراث به نمایش درآمده در باغ موزه می تواند ادراک خاصی از فضا در اختیار مخاطب قرار دهد که مشوق او برای قرار گرفتن در فضای واقعی اثر باشد. منظر نمایشگاهی و توجه مناسب به الزامات منظر، نوع خاصی از فضا را ایجاد می کند که به رونق گردشگری می انجامد. در باغ موزه مینیاتور عدم وحدت کلیت طرح و جزء فضاها، نوعی التقاط در استفاده از عناصر آشنا و ناآشنا در منظره سازی ایجاد کرده که روح ایرانی مجموعه را کمرنگ می کند.
این نوشتار با بررسی اهداف و راهبردهای طراحی پروژه، تدوین معیارها و مقایسه با آنچه ساخته شده میزان موفقیت پروژه باغ موزه مینیاتور را از نگاه منظرین مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. معیار های اصلی بررسی شده در این روند، ایجاد حس دلبستگی مکان، خلق منظر نمایشگاهی و آفرینش منظر آشنا برگرفته از باغ ایرانی است.
تبیین جایگاه نشانه های شهری در حفظ و ارتقای دلبستگی به مکان با تأکید بر تصویر ذهنی شهروندان (مطالعه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
331 - 360
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی شهری و توجه به معنا و تأثیرات آن بر کاربران فضا از رویکردهای نوینی است که به تازگی در مطالعات شهری کاربرد یافته است. بررسی عوامل نشانگی که هم زمان وجوه مختلف معنایی، عملکردی و احساسی را در شکل دهی فضای ادراکی درنظر می گیرد، می تواند گامی برای معنابخشی به فضا و ایجاد حس مکان-حس د ل بستگی در مخاطب باشد. پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی-هم بستگی، و از نوع پژوهش های شناختی است که با پیمایش میدانی، تحلیل محتوا، مصاحبه توأم با پرسشنامه و تحلیل نقشه نگاری ذهنی صورت گرفت. یافته های این مطالعه بیانگر روابط درونی میان نشانه ها و ادراک معنادار شهروندان است؛ تا آنجا که خود را با آن بازمی شناسند. نشانه هایی که با ویژگی هایی مانند «قرارگیری در بافت تاریخی»، «داشتن تمایز فرمی از پیرامون»، «داشتن کاربری مذهبی-تجاری» و عملکردهایی از قبیل «المان شهری» همراه هستند، در نقشه های ذهنی مردم سنندج اهمیت بیشتری دارند. در میان عوامل مهم دل بستگی به مکان، در نشانه مسجد جامع (دارالاحسان) و پارک آبیدر، مؤلفه دل بستگی معنایی، و در نشانه میدان آزادی و بازار آصف مؤلفه دل بستگی بیشترین میانگین را دارند. درمجموع با توجه به مقدار میانگین تفاوت ها در 10 نشانه برتر، نقش عامل معنایی از دو عامل عملکردی و احساسی در ارتقای دل بستگی به مکان در سطح شهر سنندج قوی تر است؛ بنابراین، طراحان و برنامه ریزان شهری می توانند تغییرات و طراحی محیط را با توجه به عناصر حاوی بارهای معنایی در زندگی شخصی و جمعی افراد انجام دهند و امکان دل بستگی به مکان را فراهم کنند.
ارائه مدل علی عوامل موثر بر رفتارهای حافظ محیط زیست (مورد مطالعه: گردشگران خارجی استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۳
35 - 55
حوزه های تخصصی:
مسأله اصلی در این تحقیق، بررسی عوامل موثر بر رفتارهای حافظ محیط زیست گردشگران خارجی بوده است. محیط زیست یکی ازاصلی ترین و مهمترین نگرانی ها و دغدغه های جوامع بشری در چند دهه گذشته تا کنون بوده است. از این رو در سال های اخیر توجه زیادی به مشکلات محیط زیست شده است. در تحقیق حاضر، عوامل موثر بر رفتارهای حفاظتی محیط زیست با استفاده از مدل علی، به کمک نرم افزار لیزرل مورد ارزیابی قرار گرفته است. این تحقیق به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری، شامل گردشگران خارجی است که در سال 1395 از سایت های گردشگری استان فارس، بازدید کرده اند و حجم نمونه از طریق فرمول کوکوران برابر با 260 نفر به دست آمد. با توجه به برآوردهای ضرایب اثرات مستقیم وغیر مستقیم ،بالاترین اثر مستقیم بر رفتارهای حافظ محیط زیست مربوط به هنجارهای شخصی(42/0) وکمترین آن مربوط به اثر غیر مستقیم دلبستگی مکانی( 02/0) بوده است.
تحلیل تأثیرات زمینه های ادراکی و دلبستگی مکانی بر وفاداری کنشی گردشگران (نمونه موردی: بازار تاریخی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
25 - 44
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله : بازار تاریخی تبریز، یکی از مهم ترین گنجینه های معماری و شهرسازی ایرانی، ظرفیت ها و توانمندی های بسیاری دارد. امروزه بی توجهی به زمینه های ادراکی، ارزش ها، معانی و وابسته کردن آنها به امور مادی در بازار باعث کاهش بار معنایی و ادراکی آن نسبت به گذشته شده و این مسئله به ناکامی مخاطبان در دریافت پیام های معنایی، گسست دلبستگی مکانی و کاهش وفاداری به آن انجامیده است که رفتارهایی چون ترک و نداشتن تعهد اجتماعی را به دنبال دارد. خالی شدن بازار از افراد، آن را به فرسایش عملکردی و کالبدی دچار می کند و در تداوم حیات آن تأثیر معکوس دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیرات زمینه های ادراکی و ابعاد دلبستگی مکانی بر رضایتمندی از مکان و وفاداری کنشی گردشگران در بازار تاریخی تبریز است. روش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی است. داده های پژوهش با مطالعات کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. در این راستا پرسش نامه هایی به کار رفته است که روایی آنها با روش صوری و پایایی آنها با روش آلفای کرونباخ با ضریب 808/0 تأیید شد؛ همچنین نمونه آماری پژوهش با فرمول کوکران با خطای 5درصد و سطح اطمینان 95درصد محاسبه و حجم نمونه 364 نفر تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، روش های همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندمتغیره به کار رفت. یافته ها ونتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد همه متغیرهای بررسی شده قدرت زیادی در تبیین واریانس دلبستگی مکانی در بازار تبریز از دیدگاه گردشگران دارند؛ به طوری که میزان ضریب تعیین تعدیل یافته R2 همه متغیرها نزدیک به 1، مقدار آماره t آنها بیشتر از عدد 33/2 و ضریب استانداردشده شان (β) در سطح 01/0>Ƥ معنا دار است. بررسی میزان و قدرت تبیین متغیر دلبستگی به مکان با متغیرهای مستقل نشان می دهد بین ابعاد ادراک، بعد احساسی ادراک - دلبستگی به مکان با 820/0=β، t=13/763، R2=0/670 ، بیشترین قدرت و سهم را در تبیین واریانس دلبستگی به مکان بازار تاریخی تبریز از دیدگاه گردشگران دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد از بین متغیرهای مستقل بررسی شده، رضایتمندی از مکان وفاداری به مکان با 357/0= β، t=3/642، R2=0/127، قدرت زیادی در تبیین مستقیم وفاداری کنشی گردشگران در این بازار دارد. نوآوری: توجه به زمینه های ادراکی و ابعاد دلبستگی مکانی به واسطه معنا داربودن بر رضایتمندی، وفاداری کنشی گردشگران و روش های حفاظتی تأثیرگذار است و زمینه حضور مؤثر و هدفمند گردشگران و ماندگاری بازار تاریخی تبریز را فراهم می آورد که نوآوری پژوهش حاضر محسوب می شود.
واکاوی فرایند بازیابی ابعاد هویت و دلبستگی مکانی پس از سوانح، از منظر نظریه تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسیختگی هویت و دلبستگی های مکانی ازجمله پیامدهای سوانح هستند که به نپذیرفتن تغییرات مکانی و ناهنجاری هایی در سلامت اجتماعی- روانی جامعه، به دلیل نیاز به هویت و نادیده گرفته شدن آن در فرآیند بازسازی، منجر می شوند. باتوجه به تأثیرات عمیق سوانح بر منظر عینی و ذهنی ساکنان از هویت مکان، ایجاد فرآیندهایی برای بازیابی در چارچوب تئوری تاب آوری، به عنوان گسترده ترین رویکرد مواجهه، ضروری است. تحقیق حاضر دارای ماهیت اکتشافی با استفاده از روش تحقیق کیو با دو رویکرد کیفی و کمی است. مرحله ی کیفی با ترکیب روش دلفی در سه دور و نظریه ی زمینه ای برای استخراج مفاهیم و مقولات انجام شد. در مرحله کمّی، پرسشنامه ای با سؤالات بسته درقالب گزاره هایی با طیف لیکرت تدوین گردید. اعضای پانل شامل 17 متخصص از اعضای هیئت علمی و محققان در این زمینه است که ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند و در مرحله ی بعدی با نمونه گیری غیرتصادفی شبکه ای انتخاب شدند. درنهایت، روی داده ها تحلیل عامل Q انجام شد »، دربین متخصصان شناسایی شد. به منظور شناسایی وزن هریک از معیارها، از الگوریتم و پنج نحله ی فکری شامل «پیوندهای عاطفی- شناختی مکان- مبنا»، «مکان بازتابی از فرد و جمع»، «فرصت سازی به واسطه ی عناصر و قابلیت های مکانی»، «کالبد، ملجا ارزش و محتوا»، «کارآمدی در مکان برای بازیابی ابعاد تاب آور هویت و دلبستگی مکانی و درنتیجه سازگاری با تغییراتشانون استفاده شد. با همپوشانی یافته های حاصل از این دو روش، فرآیند بازیابی ابعاد تاب آور هویت و دلبستگی مکان پس از تغییرات ناشی از سوانح پیشنهاد شد.
تبیین اثر قومیت بر دلبستگی مکانی در شهرهای چند قومی پژوهش موردی: مناطق یک و دو شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلبستگی مکانی از شالوده های هویت فردی، سرمایه اجتماعی، مشارکت و آمادگی شهروندان برای فداکاری به منظور توسعه و ارتقای مکان و محله است؛ به این اعتبار، نبود یا ضعف دلبستگی مکانی، آسیب و چالشی آشکار تلقی می شود.هدف پژوهش حاضر، آزمون ارتباط میان عنصر قومیت شهروندان با شاخص دلبستگی مکانی آنها به محله اقامتشان است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها، پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بسته پژوهشگرساخته است که با نمونه گیری تصادفی دومرحله ای و با حجم نمونه 380 واحد در 5 محدوده زاهدان انجام شد. مدل های تحلیل عبارت اند از: ANOVA، کای دو، T تک نمونه ای، T نمونه های مستقل، و برای آزمون تکمیلی، مدل های کندال تائو b، کندال تائو c، سامرز d و لامبدا به کار رفت. روایی ابزار با نظر استادان خبره و پایایی پژوهش با آلفای کرونباخ (85/0) تأیید شد. یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص دلبستگی مکانی شهروندان زاهدان به گونه معناداری کمتر از حد متوسط است. همچنین برخلاف فرضیه پژوهش، ارتباط معناداری میان عنصر قومیت شهروندان با شاخص دلبستگی مکانی آنها دیده نشد؛ این در حالی است که شاخص میزان دلبستگی مکانی شهروندان با شاخص مرغوبیت فضایی محله ارتباطی معنادار دارد. میزان دلبستگی مکانی شهروندان نیز به گونه ای معنا دار با شاخص میزان خدمات شهری محله مرتبط است؛ بنابراین پیشنهاد می شود به منظور ارتقای هویت فردی، سرمایه اجتماعی، مشارکت و آمادگی شهروندان برای توسعه محله ای، میزان دلبستگی مکانی آنها ارتقا یابد. برای ارتقای دلبستگی مکانی شهروندان، ارتقای خدمات شهری در سطح محله اجتناب ناپذیر است؛ زیرا برخلاف تصور عام همگنی ناشی از عنصر قومیت سبب دلبستگی مکانی نمی شود؛ بلکه مرغوبیت فضایی محله و سطح خدمات آن دلبستگی مکانی را ایجاد می کند و تعمیق می بخشد. نوآوری پژوهش در این است که تاکنون در ایران ارتباط شاخص دلبستگی مکانی با عنصر قومیت شهروندان بررسی و تبیین نشده است
ارزیابی اثرات دلبستگی مکانی بر میزان تاب آوری اجتماعی در شهرها (مطالعه موردی: منطقه 12 کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
76 - 88
حوزه های تخصصی:
دلبستگی به مکان برخاسته از فعالیت ها و تعاملات بین انسان-مکان و انسان –انسان در یک مکان خاص است. وجود و سطح بالای دلبستگی در ساکنان یک مکان، محله، شهر سبب اهمیت آن مکان برای فرد و افزایش مشارکت در فعالیت های عمرانی و سیاسی و افزایش سطح تعاملات اجتماعی شهروندان می شود. همچنین این روابط عاطفی با مکان بر توانایی واکنش مردم به تغییرات و درک خطر و آمادگی در برابر مخاطرات (تاب آوری اجتماعی) تأثیر می گذارد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر دلبستگی مکانی بر تاب آوری اجتماعی در منطقه 12 شهر تهران می باشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی–تحلیلی است. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از دو شیوه تحلیل اسنادی و پیمایشی بهره گرفته شده است که زیرمجموعه روش تحقیق کمی است. ابزار پژوهش، پرسشنامه می باشد. جامعه آماری ساکنان منطقه 12 شهر تهران شامل 239611 نفر است که با فرمول کوکران حجم نمونه 384 به دست آمده است. بر اساس نتایج مطالعات اسنادی، شاخص های پژوهش در بخش تاب آوری اجتماعی شامل مشارکت، اعتماد، همبستگی و انسجام اجتماعی، احساس اثرگذاری و کارایی و حمایت اجتماعی، آگاهی، دانش، مهارت و در بخش دلبستگی مکانی شامل دلبستگی عاطفی، وابستگی مکانی و هویت مکانی هستند که با استفاده از آزمون های تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون تک متغیره تحلیل گردیده است. نتایج نشان می دهد که شاخص های دلبستگی مکانی و تاب آوری اجتماعی در منطقه 12 شهر تهران وضعیت نامناسبی دارند. بین شاخص های دلبستگی مکانی با تاب آوری اجتماعی همبستگی معناداری وجود دارد و نتیجه رگرسیون تک متغیره نشان داد که دلبستگی مکانی بر تاب آوری اجتماعی تأثیر بالایی دارد.
تبیین اثر پذیری سرزندگی محله های شهری از ابعاد دلبستگی مکانی نمونه مورد مطالعه: شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستیابی به مکان های سرزنده و پویا همواره یکی از دغدغه های مهم برنامه ریزان، طراحان و مدیران شهری بوده است. این مفهوم در محله های شهری که به دلیل تداوم حضور ساکنان، کیفیت روابط انسان-مکان و انسان-انسان در سطوح بالاتری شکل می گیرد، متأثر از عوامل مرتبط با پیوند انسان با مکان زیست خود، نظیر دلبستگی مکانی، است. این پژوهش تأثیر مفهوم چندبعدی دلبستگی مکانی و ابعاد آن بر سرزندگی محله های شهری را بررسی می کند. روش تحقیق آمیخته (کیفی-کمی) و ازنظر هدف کاربردی است. در بخش کیفی، ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه ی نیمه سازمان یافته و روش تحلیل کدگذاری و تقلیل چهارمرحله ای مفاهیم بوده است که درنتیجه، 17 مؤلفه و 5 بعد برای متغیر دلبستگی مکانی استخراج شد. در بخش کمی، داده ها ازطریق پرسشنامه گردآوری و تحلیل داده ها ازطریق نرم افزار SPSS و ترسیم معادله ی ساختاری روابط متغیرها در نرم افزار Amos Graphic انجام شده است. نتایج بخش کمی ضمن تأیید برازش مدل طراحی شده ی متغیرهای اصلی پژوهش ( مقدار =908/4 و RMSEA = 100/0)، اثر مستقیم و معنادار دلبستگی مکانی بر سرزندگی شهری را تأیید می کند (ضریب استاندارد مسیر 806/0 و ضریب معناداری کمتر از 0001/0). همچنین، مدل اثرات مستقیم ابعاد پنج گانه ی دلبستگی مکانی بر سرزندگی شهری، اثر مستقیم ابعاد هویت مکانی، پیوندهای عاطفی شناختی و وابستگی مکانی بر سرزندگی محله های شهری را تأیید می کند و نشان می دهد که هویت مکانی مؤثرترین بعد تأثیرگذار دلبستگی مکانی بر سرزندگی محله های شهری است.
چگونه جدیت در اوقات فراغت بر دلبستگی مکانی ورزشکاران غیر حرفه ای تاثیر می گذارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تعیین تاثیر اوقات فراغت جدی بر دلبستگی-مکانی ورزشکاران آماتور بود. روش تحقیق از منظر هدف، کاربردی و از حیث نحوه ی گردآوری داده ها همبستگی و با مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش، تمام ورزشکاران آماتور مجموعه فرهنگی ورزشی انقلاب بودند که سابقه عضویت حداقل 6 ماه را داشتند. جهت تعیین حجم نمونه براساس اهداف و فرضیات تحقیق، از نرم افزار PASS استفاده شد، به روش نمونه گیری در دسترس پرسشنامه ها بصورت داوطلبانه در میان نمونه توزیع گردید، در نهایت تعداد 334 پرسشنامه برای تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها شامل دو پرسشنامه استاندارد، اوقات فراغت جدی گولد و همکاران (2008) و پرسشنامه دلبستگی مکانی کایل و همکاران (2005) بود، در یک مطالعه مقدماتی ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی پرسشنامه ها 951/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 و Smart PLSنسخه 3 بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد 21 درصد از تغییرات دلبستگی مکانی از طریق اوقات فراغت جدی قابل تبیین است. همچنین مدل معادلات ساختاری تاثیر اوقات-فراغت جدی بر دلبستگی مکانی ورزشکاران آماتور از برازش کافی برخوردار بود (059/0 SRMR). یافته های این تحقیق نشان داد؛ جدیت در اوقات فراغت منجر به دلبستگی مکانی ورزشکاران آماتور می-شود و می تواند مشارکت در فعالیت های جسمانی را افزایش دهد؛ به عبارت دیگر، یکی از شیوه های تاثیر بر انتخاب های رفتار فراغتی مردم استفاده از پیگیری نظام مند اوقات فراغت و ایجاد دلبستگی به اماکن ورزشی تفریحی است.
تحلیل تاثیر دلبستگی مکانی و سرمایه اجتماعی بر احساس امنیت در محلات شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین شاخصهای کیفیت زندگی شهری ، میزان احساس امنیت در محیط سکونتی است.احساس امنیت در یک محله مسکونی تحت تاثیر عوامل مختلفی است که از آنجمله می توان به دلبستگی مکانی و سرمایه اجتماعی اشاره نمود. دلبستگی مکانی سبب می گردد افراد، نسبت به اتفاقات رخ داده در مکان زندگی خود بی تفاوت نبوده و به این ترتیب نظارت و مراقبت بیشتری از اجتماع و همسایگانشان ایجاد نموده که این امر می تواند به امنیت بیشتر منجر شود. از سوی دیگر تعلق مکانی با تاثیرگذاری بر سرمایه اجتماعی و با میانجیگری آن می تواند احساس امنیت را تحت تاثیر قرار دهد. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی بر احساس امنیت در محلات شهر سبزوار پرداخته است. این تحقیق از نوع پیمایشی می باشد و برای جمع آوری داده های میدانی از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. حجم نمونه 384 نفر با استفاده از روش کوکران بدست آمد. روش تحلیل داده ها نیز آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون ، آزمون سوبل و الگویابی معادلات ساختاری است. در این تحقیق ابتدا تاثیر دلبستگی مکانی و سرمایه اجتماعی بر احساس امنیت به صورت مستقیم بررسی شده و سپس تاثیر دلبستگی مکانی بر احساس امنیت با میانجیگری سرمایه اجتماعی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که دلبستگی مکانی و سرمایه اجتماعی هر دو تاثیر معنادار بر احساس امنیت دارند. علاوه بر این دلبستگی مکانی به طور معناداری تغییرات سرمایه اجتماعی را پیش بینی می کند و به طور غیر مستقیم و از طریق سرمایه اجتماعی بر احساس امنیت تاثیر می گذارد.
سبزگرایی در سازمان های دولتی؛ بررسی نقش دلبستگی مکانی بر رفتارهای زیست محیطی کارکنان با نقش میانجی رفتارهای جانشینی و بازیافتی و تلنگر سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره دوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
63 - 86
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر دلبستگی مکانی بر رفتارهای زیست محیطی کارکنان با ملاحظه نقش میانجی رفتارهای جانشینی و بازیافتی کارکنان و تلنگر سبز است. این مطالعه از لحاظ هدف، کاربردی و از نوعِ توصیفی است که با روش پیمایشی انجام شده است. نمونه آماری این مطالعه، 189 نفر از کارکنان سازمان محیط زیست استان سمنان هستند که به روش تصادفی انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده ها، روش حداقل مربعات جزئی مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد ابزار اندازه گیری، از روایی مناسبی برخوردار است و ضریب پایایی آن برای تمام سازه های پژوهش بیشتر از 0.7 است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که دلبستگی مکانی تأثیر مثبت و معناداری بر رفتارهای زیست محیطی کارکنان دارد. همچنین تأثیر مثبت و معناداری میان متغیر های دلبستگی مکانی و دو متغیر رفتارهای جانشینی و بازیافتی کارکنان و تلنگر سبز وجود دارد. همچنین، رفتارهای جانشینی و بازیافتی کارکنان و تلنگر سبز تأثیر مثبت و معناداری بر رفتارهای زیست محیطی کارکنان دارد. نهایتاً آنکه تلنگر سبز و رفتارهای جانشینی و بازیافتی، نقش میانجی گری میان دلبستگی مکانی و رفتارهای زیست محیطی کارکنان ایفا نمی کند.
تاثیر دلبستگی به مکان بر سرمایه اجتماعی در محیط های مشترک همسایگی؛ مطالعه موردی: مجتمع مسکونی نور در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
39 - 52
حوزه های تخصصی:
فضای باز در بافت های مسکونی فراتر از دیگر فضاهای مشترک مورد توجه کاربران آن قرار دارد که باعث شده در حوزه روان شناسی و جامعه شناسی محیط جایگاه ویژه ای پیدا کند. همگام با ابداع روش ها و نیز ارتقای دانش در حوزه های علوم انسانی و محیطی این دو حوزه نیز با ظهور رویکردهای مختلف، گاه متضاد و گاه مکمل رشد یافته اند. نقاط و مفاهیم مشترک در این دو حوزه می توانند راه را برای ارتباط دانش در میان این دو برای افزایش کیفیت محیط تسهیل کنند. در این مقاله سعی شده تا یکی از مهمترین مفاهیم نهفته در حوزه روان شناسی محیط یعنی دلبستگی مکانی برای افزایش سرمایه اجتماعی در محیط مورد بررسی قرار گیرد. معمولاً مطالعات در حوزه های فردی مانند دلبستگی مکانی و نیز معنای محیط به صورت فردی و یا تجربه و احساس فردی انجام شده و مطالعات در حوزه های جمعی نیز در روش ها و صورت های اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است. در این مقاله با محوریت بهبود سرمایه اجتماعی و دلبستگی مکانی سعی شده تا بر چندبعدی بودن این موضوع توجه شود و نیز مدلی با کمک روش مدل یابی و موضوعات اثرگذار بر دلبستگی به مکان، برای تعریف ارتباط میان سه مفهوم دلبستگی مکانی، مشارکت اجتماعی و سرمایه اجتماعی ارائه شود. برای آزمون این مدل از پیمایش و روش تحلیل "مدل یابی معادلات ساختاریافته" استفاده شده که تکنیک تحلیل نیرومندی از خانواده رگرسیون چندمتغیری است. در نهایت مشخص شد که دلبستگی مکانی و مشارکت هر دو تأثیر قابل ملاحظه ای بر سرمایه اجتماعی دارند و همچنین مشارکت تأثیر زیادی بر تعلق دارد.
بررسی نقش دلبستگی مکان در شکل گیری هویت مکانی نوین، بر پایه پیمایش ظرفیت انطباقی شهروندان از نماهای مسکونی شهری مدرن در منطقه یک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
308 - 321
حوزه های تخصصی:
هویّت افراد جامعه در پرتو علل و عوامل مختلفی شکل می گیرد. مکان یا محیط یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در هویّت بخشی به افراد است. ورود و توسعه ی تفکر مدرن در شهر ایرانی، موجب تغییر و دگرگونی کالبد و شکل شهر در یک قرن گذشته شده است. این روند به ویژه در یک دهه گذشته و بعد از انقلاب اسلامی، با رشد تکنولوژی سرعت داده شده است. با این وجود سازمان دهی جامع و کاملی برای تغییر ذهنیت افراد و سازگاری هویتی آن ها با کالبد جدید صورت نگرفته است. به نظر می رسد حضور و استفاده شهروندان از این محیط های تغییر شکل داده شده، به تدریج موجب به وجود آمدن نوعی دلبستگی مکانی در آن ها شده است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر رویکردِ کمی و کیفی انجام شده است. برای رسیدن به هدف پژوهش، پس از تعریف و تبیین مفاهیم دلبستگی مکانی، هویت مکانی و ظرفیت انطباقی، مدل مفهومی تحقیق تبیین و تعریف شد و بر مبنای آن پرسشنامه ای ساختار یافته، طراحی شد. شهروندان و ساکنان منطقه یک شهر تهران با توجه به شرایط ساختمان های مدرن این منطقه، به عنوان نمونه مورد مطالعه تحقیق انتخاب شدند. بنابراین، پس از توزیع پرسشنامه تحقیق و بررسی این داده ها به روش مدلسازی معادلات ساختاری، یافته های تحقیق گزارش شد. نتایج استخراج شده از یافته ها نشان دادند که دلبستگی مکانی به تنهایی و به صورت مستقیم قادر به ساخت هویت در شهر مدرن نخواهد بود و لازم است پیش از آن نوعی انطباق و سازگاری ذهنی در ادراکات شهروندان نسبت به شرایط محیطی جدید صورت پذیرد. اهداف پژوهش 1.دستیابی به شاخص های دلبستگی مکانی شهروندانِ منطقه یک شهر تهران از نماهای مدرن. 2.شناخت و مطالعه چگونگی اثرگذاری دلبستگی مکانی نماهای شهری مدرن بر شکل گیری هویت مکانی در شهروندان منطقه 1 شهر تهران. سؤالات پژوهش 1.چه شاخص هایی معرّف و نشان دهنده دلبستگی مکانی در شهروندان منطقه یک شهر تهران می باشند؟ 2.نماهای شهری مدرن، با در نظر گرفتن ظرفیت انطباقی افراد، چگونه و طی چه سازوکاری بر هویت مکانی آن ها در منطقه یک شهر تهران اثرگذار می باشند؟
تعیین عوامل موثر بر ارتقاء “دلبستگی مکانی” ساکنین در مراکز محلات معاصر(مورد مطالعه: محله کوی اساتید شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
93 - 110
حوزه های تخصصی:
دلبستگی مکانی حاصل پیوند انسان ها با محیط اطرافشان است و با زندگی کردن افراد در محیط به وجود می آید. مراکز محلات شاخص ترین جزء محلات محسوب شده و نقش بسزایی در زنده نگه داشتن آن ها دارند. مرکز محله کوی اساتید شهر یزد با مسائلی از قبیل افول روابط اجتماعی و امنیت در پی کاهش حضور پذیری، از بین رفتن یکپارچگی فضایی و پایین آمدن دلبستگی مکانی ساکنین به آن روبه رو است. هدف این پژوهش تعیین عامل های مؤثر بر ارتقاء دلبستگی مکانی ساکنین و میزان شدت تأثیر هر یک از این عوامل می باشد. روش پژوهش از نوع روش پیمایشی و همبستگی بوده و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها و تعیین عامل های تعیین کننده از روش تحلیل عاملی اکتشافی بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از میان عامل های مستخرج از 181 پرسشنامه، عوامل کالبدی- بصری (بار عاملی تجمعی 20/769)، ویژگی های فردی (بار عاملی تجمعی 36/645)، خاطرات و ارزش های شخصی و جمعی (بار عاملی تجمعی 45/760)، تسهیلات فضایی (بار عاملی تجمعی 54/184) و فاصله از مرکز محله (بار عاملی تجمعی 58/900) به ترتیب دارای بیشترین شدت تأثیر بر دلبستگی مکانی ساکنین کوی اساتید هستند.