مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
مکان
حوزه های تخصصی:
با توسعه روزافزون زندگی شهری، فرآیند پیشرفت شهرها متمایل به رنگ باختن انسان و ویژگی های او در طراحی گشته است؛ و این موضوع در رابطه با طراحی های ویژه افراد دارای معلولیت بیشتر به چشم می خورد. براین اساس، صاحب نظران در علوم معماری و شهرسازی، در پی خلق فضاهایی برآمدند تا بتوانند فضایی شایسته و درخور استفاده کنندگان این محیط ها طراحی کنند؛ و این امر ممکن نبود جز با بهره مندی از ایجاد حس تعلق به مکان که در ارتقاء کیفیت محیط های شهری و فضاهای مسکونی نقش بسیار مهمی ایفا می کرد. در این بین، عوامل کالبدی محیط به عنوان یکی از عناصر مطرح در ادراک حس تعلق به مکان از طریق همسازی و قابلیت تامین نیازهای انسان، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در پژوهش حاضر نیز، تلاش بر آن است تا بتوان با استفاده از عوامل کالبدی محیط در طراحی مجتمع های مسکونی ویژه معلولین، حس تعلق به مکان را در این افراد افزایش داد. از این رو، با بهره مندی از روش کیفی، به تحقیق و بررسی موضوع پرداخته و راهکارهایی در جهت نیل به افزایش ادراک حس تعلق به مکان ارائه می شود.
جستاری بر تبیین دیدگاههای منطقه گرایی و سیر تحول آنها در معماری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱
7-18
حوزه های تخصصی:
منطقه گرایی، دیدگاهی تحلیلی و انتقادی است که با تأکید بر حفظ ویژگی ها و خصوصیات خاص مکان، برای هویت خاص منطقه در مقابل خصوصیات عام جهانی اولویت قائل است. مقاله حاضر در پی آن است که از رهگذر بررسی پیشینه و سیر تحول نظریه منطقه گرایی در معماری از طریق تحلیل دیدگاه صاحب نظران و مصادیق به تبیین رویکردهای غالب در این حوزه همت گمارد. روش تحقیق در این نوشتار بر مبنای روش کیفی و تحلیلی– تفسیری است و از شیوه اسنادی استفاده شده است. نتایج مطالعات حاکی از آن است که نظریه منطقه گرایی از رویکردهای بومی گرایانه و تأکید بر برداشت های کالبدی و مباحث سبکی، شکلی و زیبایی شناسی منطقه، به سمت رویکردهای نوین و توجه به مباحث اجتماعی، فرهنگی، زیست بوم و ارتباطات انسانی تغییر رویه داده، در پی تعدیل اندیشه های تعصب گرایانه و محدودیت زای پیشین و تقویت نگرش تعاملی و استفاده از مزایای جهانی است. تأکید بر مشارکت مردم و طراحی با تمرکز بر نیازها و قابلیت محلی در راستای تحقق توسعه پایدار، روش پائین به بالا در طراحی به جای روش متمرکز از بالا به پایین، توجه به نیازهای واقعی انسان و ارزش های فرهنگی، اجتماعی و هنجاری در راستای مقاومت در برابر یکسانی محیط مصنوع، تقویت حس مکان، حفاظت خلاق به جای نگاه رجعت گرا، منطقه گرایی انتقادی و منطقه گرایی تعاملی از راهبردها و گفتمان های غالب منطقه گرایی در قالب رویکردهای کالبدی، بوم شناختی و معنایی به شمار می روند.
تبیین اصل تقدم مکان بر رفتار بر اساس تحلیل وجودی معماری اسلامی-ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳
17-26
حوزه های تخصصی:
پرداختن به مسئله ارتباط بین اثر معماری، خالق اثر و مخاطب، بدون پرسش از واقعیت و چگونگی حصول معرفت، ممکن نیست. معماری اسلامی به عنوان پدیده ای انسانی محصول آگاهی انسان درباره کلیه جنب ههای مختلف علمی، مهندسی، هنری و...است. بنابراین روشن کردن چیستی و چگونگی آگاهی و معرفت و روش ها و ابزا رهای فهم آن می تواند کمک شایانی به فهم و ادراک اثر کند. بدین سان این پژوهش در ابتدا با حرکت از مفهوم به مصداق، شناختی از معرفت، انسان، جهان و واقعیت ارائه می کند. در ادامه با حرکت از مصداق به مفهوم به واکاوی چگونگی ظهور و ادراک دانایی در اثر معماری اسلامی پرداخته می شود. روش تحقیق این پژوهش استدلال منطقی است. بنابراین در ابتدا جها نبینی اسلامی بر اساس حکمت متعالیه به عنوان آخرین و مهمترین تحول عمده حکمت اسلامی طرح می شود، این رویکرد سامانه ای قوی با روشی منطقی است و از شفافیت نظری قوی جهت تفهیم تعریف مؤلفه هایی همچون هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و جهان شناسی برخوردار است. پس از تبیین اصول ساختا رهای ذهنی طبق جها نبینی اسلامی طرح شده، به نحوه پیدایی اثر معماری توسط خالق اثر و چگونگی ادراک آن ب هوسیله مخاطب و ارتباط اثر با واقعیت بر اساس علل چهارگانه و پنجگانه، غایی و مثالی، فاعلی، مادی و صوری که در مقام صوری بحث لحاظ شده اند، پرداخته می شود. نحوه ایجاد معماری اسلامی به عنوان علت فاعلی و ظهور اندیشه و خیال به عنوان علت غایی و مثالی و فعلیت توده و فضا به عنوان عل تهای مادی در قالب صورت مکان به عنوان علت صوری، هدف این پژوهش است و چگونگی تبلور هر یک در الگوی حیاط مرکزی از حیث انطباق اندیشه و عمل مورد بررسی قرار می گیرد. نتیجه مهم این تحقیق تقدم وجودی مکان بر رفتار است که فضا را ذیل مکان قرار م یدهد.
تحلیل مؤلفه های زمان و مکان در آشنایی زدایی از آثار طراحی گرافیک
منبع:
پیکره دوره هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
36 - 47
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی و با هدف شناخت مؤلفه های زمان و مکان در آثار طراحان برجسته گرافیک و کاربرد آن در طراحی گرافیک انجام پذیرفته، تلاش شده تا با مطالعه و بررسی آثار گفته شده، به این پرسش پاسخ داده شود که؛ آشنایی زدایی، زمانی و مکانی در طراحی گرافیک چگونه امکان پذیر است؟ در این پژوهش پس از بررسی مؤلفه های زمان و مکان در آثار طراحان به نام گرافیک و همچنین آثاری که در مسابقات مقام کسب کرده اند این نتیجه حاصل شد که آشنایی زدایی از مکان تنها محدود به نامتعارف بودن مکان ارائه اثر نیست و با اضافه کردن نقاط گریز متعدد و بررسی اثر از وجوه مختلف، همچنین ایجاد تغییر در مختصات مکان نیز امکان پذیر است. هنرمند با آشنایی زدایی از مؤلفه زمان معماهای هدف مند تولید می کند و با اشاره غیرمستقیم به هدف مورد نظر خود، تصاویری شگفت و متحیر کننده می آفریند این شیوه می تواند شیوه ای اصیل، مؤثر و موفق در طراحی گرافیک باشد.
قصه سیدنا موسى (ع)القرآنیه (دراسه سردیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
ترجع أهمیه هذه الدراسه إلی مکانه القصّه فی القرآن، على هذا الأساس قمنا بدراسه قصه سیدنا موسی(ع) من خلال مکوّناتها الأساسیه: (الشخصیه، والزمان، والمکان). تُعدّ الشخصیه من أهمّ العناصر التی ینهض علیها البناء القصصی، نظراً إلی الدور الکبیر والحیوی الذی تؤدّیه فی بناء القصّه، إذ لا وجود للقصّه من غیر شخصیات تتحرّک لتقوم بالدور المرسوم لها. ولتطوّر أحداث القصّه ونماء شخصیاتها صله وثیقه بما یسمى بالفضاء. ویعدّ الزمن فیها إشکالیه أساسیه مطروحه. ولا ننسى دور المکان فیها. فمن خلال دراسه المکان تتکشّف أوضاع المجتمعات وأوضاع البشر ونفسیاتهم. واقتضت طبیعه هذه الدراسه الإعتماد على المنهج الوصفی (الاستقرائی - التحلیلی) من أجل الإستنباط ومحاوله الدخول إلی محتوى النص القرآنی، وتقنیات المناهج الحدیثه. وکما استفاد من معطیات النظریات الأدبیه الحدیثه فی تحلیل الأسلوب القصصی فی القرآن، واستعان بالدراسات الحدیثه المتخصصه فی أسالیب القصه بالقدر الذی یقتضیه البحث، مع الحرص على ما یلائم طبیعه وقداسه النص القرآنی. حیث إستفدنا من نظریه غریماس (Greimas) فی تصنیف الإشتغال العاملی للشخصیّه. وعلی حسب هذه النظریه، سندرس عوامل محدده. وسنعالج بالإشتغال العاملی شخصیه موسى فی القصّه، کعامل الذات، عامل الموضوع والمخاطب وعامل المرسل والمرسل إلیه ... وماهیه الشخصیات القصصیه من حیث البنیه الفیزیائیه والنفسیه الثقافیه. وعلاوه علی ذلک قمنا بدراسه علاقات الترتیب کالإسترجاع والإستباق وعلاقات الدیمومه: کالتلخیص والمشهد والقفزه، لکی نصل إلی النتیجه النافعه بإستعانه هذه العلاقات والعوامل التی تقوم به من ترویح عن النفس، وتثقیف للعقل بالحکمه، ولقدرتها على تنویر أفکار المجتمع، و تربیه الفکر بالموعظه الحسنه.
درک انسان شناختی سرعت به مثابه یک تجربه فرهنگی: بررسی مقایسه ای میان ایران و آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی فرهنگی درک سرعت نقشی عمده در شکل گیری فرهنگ رانندگی در جهان دارد. این مقاله سعی دارد تا از طریق یک رویکرد و نگرش تطبیقی میان دو کشور ایران و آلمان، تفاوت موجود بر نظام های ادراکی و تفسیری سرعت در میان مردم را مورد مطالعه قرار داده و نقش آن ها را در وقوع تصادفات جاده ای نشان دهد. با توجه به اهمیت مطالعه «تجربه» به عنوان منبع بازنمایی نظام تفسیری و ادراکی سرعت، در این مقاله روش مطالعه میدانی و کیفی مورد استفاده قرار گرفته است. مشاهده مشارکتی، گفت گو با مطلعان کلیدی و گفت و گو با گروه اسمی از روش های عمده در این تحقیق بوده اند. این پژوهش نشان می دهد پویایی تاریخی الگوهای فرهنگی رانندگی در ایران دو دوره کاملا متقاوت پیش و بعد از نوسازی (مدرنیزیشین) را در برداشته است. دوره دوم با گسست از الگوهای فرهنگی نخست همراه بوده و در آن با تفسیری جدید از عناصری چون سرعت، حرکت، مکان، زمان، مقصد و راه به عنوان تجربه ای فرهنگی روبه رو هستیم.
تعیین کانون جرم خیز مرتبط با نزاع و درگیری (مورد مطالعه: شهر جدید هشتگرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
103 - 124
حوزه های تخصصی:
جرم تحت تأثیر مشخصه های مکانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اتفاق می افتد. بروز انواع ناهنجاری های اجتماعی در شهر جدید هشتگرد، از مشکلات عمده این شهر در مقطع کنونی و دغدغه ای برای مدیران شهری و متصدیان قضایی و انتظامی آن است. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر تعیین پهنه های مکانی کانون های جرم خیز نزاع و درگیری در شهر جدید هشتگرد است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است و برای شناسایی و تحلیل الگوهای فضایی توزیع جرائم در سطح شهر جدید هشتگرد از آزمون های مرکز متوسط، بیضی انحراف معیار و آزمون خوشه بندی و شاخص های نزدیک ترین همسایه و تخمین تراکم کرنل استفاده شده است؛ همچنین از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی[1] و نرم افزار جانبی Cime Analysis برای تحلیل یافته ها استفاده شده است. مرکز متوسط جرم شرارت و درگیری در فاز (۳) شهر هشتگرد واقع شده و تمایل آن بیشتر به طرف فازهای (۴) و (۷) بوده است. جهت بیضی انحراف معیار به سمت شمال شرقی-جنوب غربی شهر و به طور مشخص فازهای (۴) و (۷) است. نمره Z جرائم مربوط به بزه نزاع و درگیری در شهر هشتگرد، (۳۳٫۳۴۶۰۰۵) است که نشانگر خوشه ای بودن جرائم در این شهر می باشد. بر اساس تخمین تراکم کرنل، بیشترین تمرکز این بزه در فازهای (۴) و (۱) به وقوع پیوسته است. فقر، تنوع قومی، تحرک اجتماعی و مشخصه های کالبدی در میزان بالای جرم در شهر جدید هشتگرد تأثیر زیادی دارند. مشخصه های کالبدی از جمله وجود پروژه های نیمه تمام مسکن مهر، آپارتمان های بلندمرتبه، فضاهای خالی زیاد و کمبود خدمات و امکانات به خصوص در محدوده های مسکن مهر از جمله فازهای (۴) و (۷) موجب تشکیل کانون های جرم خیز و فراوانی بزه نزاع و درگیری در این شهر شده است.
محور، مدرن/ فمنیسیتی و اسلامی مفهوم مادری با توجه به سه رویکرد سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۸
151 - 172
حوزه های تخصصی:
این مقاله، به بررسی مفهوم مادری مبتنی بر سه رویکرد سنت محور، مدرن/ فمنیستی و اسلامی می پردازد. هرچند که مفهوم مادری در نگاه اوّلیه، ذهن را به سوی جنس مؤنث که حامل و زاینده فرزند است، رهنمون می کند، اما واکاوی متون علوم اجتماعی، گستردگی و پیچیدگی های این مفهوم را نشان می دهد. در رویکرد سنت محور، مادری، شاخصه هویتی زن است، اما در رویکرد مدرن/ فمنیستی زن و مادری از هم تفکیک شده و با فناوری های جدید، واژگانی چون مادر ژنتیک، مادر زیستی و مادر اجتماعی مطرح شده است. بنابراین، مطالب موجود در این حوزه، بر اساس دو رویکرد سنت محور و مدرن/ فمنیستی جمع آوری شد که رویکرد مدرن/ فمنیستی مرهون تلاش فمنیست ها برای مقابله با رویکرد سنت محور بوده است. اما از آنجا که این رویکرد نیز در موج سوم فمنیسم بازگشت به مادری را در برنامه خود قرار داده و همچنان با ابهاماتی مواجه است، رویکرد اسلامی مورد بررسی قرار گرفت تا در کنار ادبیات مفهومی موجود، به معرفی مادری با محوریت قرآن بپردازد.
بازتعریف هستی شناختی مکان به مثابه امر شهری-رابطه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
5 - 18
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: کلانشهر معاصر از گذر تحولات گفتمانی و پارادایماتیکِ صورت گرفته در جهان با دو نقشِ گاه متعارض روبه روست: نقش آفرینی در سطح ملی/فراملی و پاسخ گویی به انتظارات سطح محلی. به همین اعتبار و به دلیل کثرت و تنوع ارتباطات میان این دو سطح و سوژه های مختلف ذیل این نقش های دوگانه، تعریف چیستی «مکان» در این کلانشهر، یا به نوعی هستی شناسی مکان، باید دستخوش تغییر شود. آن مفهومی از هستی مکان مد نظر است که بتواند ارتباطات پیچیده مذکور و منازعات محتمل و مستتر در آن را در مقام یک شبه ابژه (مظروف) بر خود هموار کرده و در قامت یک شبه سوژه (ظرف) جرح وتعدیل کند و در خود جای دهد. هدف پژوهش: بازتعریف هستی شناختی مکان به نحوی که فارغ از مرزهای جغرافیایی بتواند در قامت یک لایه واسط تحت عنوان «امر شهری-رابطه ای»، میان این دو سطحِ نقش انگیزی، میانجی گری کند، یعنی مکان در مقام یک شبه ابژه-شبه سوژه.روش پژوهش: پارادایم تحقیق معطوف به الگوواره های بینشی پسا اثبات گرایانه و رهیافت پسا ساختارگرایی است و هستی شناسی مکان به مثابه یک موجودیت شهری-رابطه ای در کلانشهر امروز را دنبال می کند. روش این تحقیق کیفی و نوع آن توسعه ای-اکتشافی است. این تحقیق به واسطه مرور اسناد کتابخانه ای و از طریق توصیف، تحلیل و بسط آرا و رویکردهای نظری، در پی ارائه یک هستی شناختی جدید از مفهوم مکان در کلانشهر امروز است.نتیجه گیری: مکان به عنوان یک شبه ابژه/شبه سوژه باید یک میانجی ارتباط دهنده (امر شهری-رابطه ای) بین دو سطح نقش انگیزی متفاوت باشد تا از این طریق، ارتباطات سوژه های متکثر و بعضاً ناهمگون را انتظام بخشیده و منازعات میان آنها را تعدیل کند. مختصات میانجی گری این لایه واسطِ شهری-رابطه ای چهار حالت طیف گونه را برای سطح مکان بودگی ممکن می کند: نیل به سوی مکان بودگی حداقلی، نیل به سوی مکان بودگی حداکثری، دستیابی به حدی از مکان بودگی، احتمال آشوبناکی و بی نظمی.
بررسی حدنمایی حروف اضافه در زبان فارسی از منظر زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی حدنمایی انواع حروف اضافه در زبان فارسی و فضاهای متفاوت حرکتی آنها برپایه رویکرد شناختی جکندوف (1983) و زوآرت (2005) می پردازد. حروف اضافه مسیریِ فارسی به سه دسته اصلی تقسیم می شوند: مسیرهای محدود که در آنها نقطه ای مشخص برای مبدأ و مقصد تعیین می شود. از این رو آنها، مسیر مبدأها (مانند از، از بالایِ، از بیرونِ و ...) و مسیرمقصدها (به، تا و ...) نامیده می شوند؛ مسیرهای جهتی (به سویِ یا به طرفِ و ...) که جهت کلی حرکت را می رسانند؛ خط سیری (از بالایِ در عبارت از بالایِ چیزی گذشتن و یا از رویِ چیزی رد شدن) که فقط به نقطه ای در طول حرکت از نظر زمانی اشاره می کنند. بررسی فضای حرکتی هر یک از آنها نشان می دهد که حروف اضافه فارسی سه حالت محدود، نامحدود و مشترک میان آن دو (هم محدود و هم نامحدود) را در بر می گیرد. اما نکته اینجاست که حروف اضافه را نمی توان به تنهایی و فارغ از جمله به صورت محدود و نامحدود دسته بندی نمود؛ بلکه به کاربردِ آن در جمله و نوع فعل نیز بستگی دارد. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که در مقایسه با زبان های دیگر مانند انگلیسی، خط مرز قاطعی میان محدودیت و نامحدودیت حروف اضافه بدون کاربردِ آن در جمله وجود ندارد.
تحلیل کیفیت های بنیادی محیطی مؤثر بر هنجارهای ادراکی مکان عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
469 - 488
حوزه های تخصصی:
تنوع ویژگی های محیطی و فردی زمینه های متفاوتی را برای بعد ادراکی مکان فراهم می کند. ماهیت چندبعدی کیفیت های بنیادی محیطی به گونه ای است که روابط متقابل میان آن ها را در ارتباط با مطلوبیت نمایانگر ادراکی مکان، پیچیده نشان می دهد. ویژگی های بعد ادراکی مکان به عنوان برآیند کمیت ها و کیفیت های گوناگون محیطی تاکنون در مطالعات مختلف به صورت یکپارچه و در ارتباط با کیفیت های بنیادی دیگر بررسی نشده و روابط علت و معلولی پیچیده کیفیت ها در ارتباط با نمایانگر ادراکی مکان مشخص نشده است؛ از این رو سؤال پژوهش حاضر این است که نمایانگر ادراکی مکان عمومی تا چه میزان به کمک کیفیت های دیگر تبیین می شود و چگونه می توان هنجارهای آن را ارتقا بخشید. روش پژوهش حاضر بنیادی است و رویکرد روش شناسی آن بر مبنای روش آمیخته (کمی-کیفی) است. جمع آوری داده ها به کمک مصاحبه با متخصصان صورت گرفته و تحلیل داده ها با کاربست نرم افزار Smart-PLS انجام شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد درصد فراوانی (3/94 درصد) از نمایانگر ادراکی مکان عمومی، به کمک کیفیت های فضایی، ریخت شناسی، کارکردی و اجتماعی قابل تبیین و برآورد است. فضا و ریخت افزون بر اثرگذاری مستقیم، به صورت غیرمستقیم و با اثرگذاری بر کیفیت های دیگر بر شرایط نمایانگر ادراکی مکان عمومی نیز تأثیر می گذارند. این دو مقوله با ضریب تأ ثیر مستقیم 401/0، 311/0 و اثرگذاری غیرمستقیم 184/0، 612/0 جزء عوامل مهم مؤثر در این زمینه هستند؛ از این رو می توان گفت، در فرایند مکان سازی باید از سویی اولویت های برنامه ریزی و طراحی ابعاد مختلف مکان، با میزان اثرگذاری آن ها هماهنگ باشد و از سوی دیگر به برهم کنش و روابط غیرمستقیم میان آن ها به منظور افزایش مطلوبیت هنجارهای ادراکی مکان توجه شود.
بررسی و تحلیل هویت محلات شهری با تاکید بر حس تعلق به مکان (مورد مطالعه: محلات سیزده گانه حاشیه شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر که با هدف بررسی هویت محلات شهری با تاکید بر حس تعلق به مکان در محلات سیزده گانه حاشیه شهر اردبیل انجام گرفته است، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی تحلیلی بوده و ش یوه گ ردآوری اطلاع ات و داده ه ا، میدانی است. آزمون روایی که در این پژوهش به کار گرفته شده، روایی صوری و محتوایی می باشد. جهت حصول پایایی پرسشنامه تحقیق، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که با میزان آلفای ۷۷ درصد، مقدار قابل قبولی را نشان داد. تعداد نمونه انتخابی از حجم جامعه آماری پژوهش ۴۰۰ نفر بوده است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از آزمون های آماری مختلفی استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بین متغیرهای انسجام و تعامل اجتماعی با حس مکان ارتباط معنی دار مثبت و مستقیم برقرار می باشد. اما متغیرهای مشارکت اجتماعی، مسئولیت پذیری و آگاهی و دانش بر متغیر حس مکان تاثیری ندارند.
بررسی تطبیقی روایات ناظر به صفات خبری، بین صحیح بخاری و توحید شیخ صدوق
منبع:
الاهیات قرآنی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۷
63 - 84
حوزه های تخصصی:
بخشی از صفات خداوند که قرآن و حدیث از آن خبرداده است خردها از درک آن عاجزند، مانند: «ید، وجه، استوا بر عرش»، این صفات را «صفات خبری» نامند که نمی توان آن ها را بر معنای ظاهری حمل نمود. گروه طرفدار تشبیه و تجسیم در راستای تایید و نشر اعتقادات خویش، که ریشه در باورهای یهود و نصاری داردف به جعل روایاتی در باب توحید پرداخته اند. بعدها ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب گسترش و انتشار چنین باورهایی دامن زدند و هم اکنون نیز وهابیت از آبشخور چاپ و نشر کتب آنان توسط آل سعود مشروب می شود. این پژوهش بر آن است به نقد و بررسی روایات توحیدی مرتبط با دو صفات خبری «مکان و نزول خدا» در صحیح بخاری بپردازد. در گام نخست با تحقیق در کتاب التوحید صحیح بخاری، پنج روایت که قائل به مکان و نزول خدا در هر شب به آسمان دنیا است؛ استخراج و تبیین گردید. سپس با بهره گیری از معیارهای مشترک میان فریقین در نقد حدیث، به ارزیابی مدلول احادیث پرداخته شد. با عرضه روایات مذکور بر قرآن، سنت قطعی و براهین عقلی مشخص گردید خدایی که صحیح بخاری در روایات خود معرفی کرده است در تباین و تضاد کامل با خدایی است که در روایات کتاب توحید صدوق تصویر شده است. در حالی که همه احادیث صدوق با آیات و سنت قطعی مطابقت دارد. در برخی روایات به منظور رد نظریه تشبیه و تجسیم، از براهین عقلی و منطقی استفاده شده است و در برخی دیگر امام معصوم(ع) به طور صریح به محرّف و جعلی بودن احادیث نزول خدا اشاره می نماید. حاصل آن که روایات مورد پژوهش صحیح بخاری در رتبه روایات مجعول و مطروح قرار می گیرد.
بازتاب مفهوم خاطره جمعی در تاریخ نگاری معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مطالعات میان رشته ای جایگاه مهمی در ادبیات مطالعات معماری یافته است. یکی از مفاهیم جدید مطرح شده در حوزه تاریخ نگاری و علوم اجتماعی «خاطره جمعی» است. خاطرات جمعی وقایع و رویدادهایی است که توسط افراد در یک چارچوب اجتماعی و در تعامل با گروه، تجربه شده است. خاطره جمعی به مسئله هویت و تعلق اجتماعی گره خورده و با مفهوم مکان هم پیوند است. هدف این پژوهش شناخت وجوه مختلف مفهوم خاطره جمعی و نسبت آن با حوزه های مختلف مطالعات معماری و بررسی امکان و کیفیت بهره گیری از این مفهوم در تاریخ نگاری معماری است. براین اساس، متون مختلف با روش تفسیری مطالعه اکتشافی شده و با استدلال منطقی، روابطی میان این مفهوم و حوزه های مطالعاتی مختلف ارائه شده است. از این مفهوم می توان در نحله های مختلف مطالعات معماری نظیر مطالعه درباره بناهای مذهبی، تدابیر ایجاد خاطرات در مکان ها، طراحی فضاهای یادمانی و مطالعه درباره طراحی فضاهای شهری بهره برد. نسبت این مفهوم و معماری را می توان از مسیر منابعی چون منابع نوشتاری، منابع تصویری و منابع شفاهی جستجو کرد و خاطرات جمعی را چون بُعد مهم و ارزشمندی از مکان و آثار معماری مطالعه کرد. از مفهوم خاطره جمعی می توان در مطالعه موضوعاتی چون هویت و احساس تعلق در شهرها بهره برد. همچنین با رجوع به خاطرات جمعی می توان شناخت بهتری از سیاق پدید آمدن و ماندگاری بعضی از آثار معماری و به خصوص بناهای یادمانی به دست آورد. بناهای مذهبی و فضاهای عمومی دیگر در شهرها، محل شکل گیری و محمل ماندگاری بسیاری از خاطرات جمعی هستند و می توان از مسیر مطالعه خاطرات جمعی وجوه بیشتری از بستر آفرینش و ادامه حیات آن¬ها را فهمید و تصور کامل تری از معماری این فضاها به دست آورد.
کاربست واقع گرایی اسلامی در فهم ارزش های انسانی مکان در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات زیست انسان معاصر، بازاندیشی در مفاهیم ارتباط او با محیط را ضروری ساخته و واقع گرایی اسلامی برای ارائه تفسیری نوین از معماری، مورد توجه قرارگرفته، اما عدم توسعه مفاهیم بنیادین و بی توجهی به وجه تمایزهای واقع گرایی، نتایجی نسبتاً ظاهرگرایانه به دست داده است. عبور از این نقصان، بازتعریفی واقع گرایانه از مفاهیم محیط را می طلبد و در این بین «مکان» به دلیل رواج تعاریف پدیدارشناسانه ضدواقع گرایانه، مفهومی بحرانی است که می تواند به مثابه حاصل تعامل انسان و محیط، بر مفاهیمی اعتباری با موضوع ارزش استوار گردد. از همین رو در این پژوهش سعی شده تا با تدقیق واقع گرایی، این پرسش مطرح شود که رویکرد واقع گرایی چگونه ارزش های شکل دهنده به مکان را تعریف می کند و راه شناخت این ارزش ها با توجه به منابع کسب معرفت چگونه است؟ بنابر ماهیت فلسفی موضوع، استدلال منطقی به عنوان رهیافت پژوهش دنبال شده است و با طرح بحث در مقیاسی کلان، به تدریج موضوعات خُرد اصلی حاصل شده اند. بر اساس واقع گرایی اسلامی در معماری، مبتنی بر هستی شناسی ذات گرا، معرفت شناسی واقع گرا و روش شناسی قیاسی گرا، ارزش در مکان در چهار سطح صورت، محتوا، رویه و رویکرد قابل بحث و در سطح چهارم واجد ساختاری اعتباری است. منظر، کلان ترین عرصه شناخت ارزش ها است که فهم آن تنها با مطالعه کنش های انسانی ممکن است. براین اساس چارچوبی ترسیم می شود که هم در استمرار ساختارهای ارزشی و هم در پویایی آن و در تعاملی از ساخت و عامل، صادق است. از همین رو واقعگرایی در شناخت مکان مستلزم پذیرش ساختاری شدن و تغییر ارزش¬ها است. از این دیدگاه، رویکرد واقع گرایانه نه دیدگاهی واکنشی بلکه پاسخی به فقدان های نظری در دانش های محیط ساخته شده است.
الگوی رابطه ای مدیریت مکان- جرم به عنوان رهیافتی روش شناختی در جرایم شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفاهیم «مدیریت مکان» و توجه به عامل «مکان» یکی از پیشرفتهای اخیر در آراء حوزه خاص «جرم شناسی محیطی و مکانی» می باشند. هدف از این مطالعه، ارائه یک الگوی جدید مدیریت مکان و نقد الگوهای قطعی از مکان در تکنیک مدیریت مکان است. رویکرد تحقیق این مطالعه، کیفی، برخوردار از دو راهبرد شبیه سازی و استدلال منطقی و مبتنی بر تحلیل های ثانویه از داده های جرایم واقعی است. جامعه آماری تحقیق نیز شامل 392 مورد مکان نهایی جرایم شهری است که به کمک تکنیک تحلیل محتوای کمّی از میان آمار جراید موجود در سایت مگ ایران در بازه زمانی 1390 الی 1399 شمسی در میان سه محدوده جغرافیایی و محدوده کلانتری سه محله نارمک، نازی آباد و پونک؛ استخراج و تعداد نمونه های منتخب نیز معادل سهم ده درصدی از کل جامعه آماری و معرفی یک سوم از بهترین نمونه های معرف مدل رابطه ای مکان تحقیق می باشد.مطالعه، دارای یک «الگوی رابطه ای مکان» و یک «الگوی مرکب مدیریت مکان» در جرم است. «الگوی مرکب مدیریت مکان» از یک سو دارای هستی شناسی مدیریتی و از سوی دیگر دارای معرفت شناسی مکانی همسو با معرفت شناسی الگوی مکان است. هستی شناسی «الگوی مکان» مطالعه، همراه با ساختار مولفه های باز، تبیینی و ماهیتی رابطه ای است. معرفت شناسی «الگوی مکان» نیز شامل هشت عامل فُرم-کالبد، فعالیت، منابع، مجاورت، آلودگی، بی نظارتی، بی مشارکتی و بی شراکتی است.
بررسی تطبیقی جایگاه میادین تهران در حفظ و ارتقای خاطره جمعی شهروندان (نمونه موردی: میدان تجریش و میدان بهارستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴
69 - 80
حوزه های تخصصی:
خاطره جمعی خاطره مشترک افراد از وقایع و رویدادهای تجربه شده به وسیله آن ها، به عنوان عضوی از گروه، در چارچوبی اجتماعی و فضایی است. خاطرات جمعی از طریق افزودن معنی به فضا، به ارتقای هویت مکانی می انجامند و این هویت مکانی، بازشناسی و ارتقای هویت شخص را به دنبال دارد. از این منظر، بی توجهی به مقوله خاطره جمعی در شهر می تواند عواقب ناخوشایندی همچون بحران های هویتی را در پی داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی معیارها و عوامل تأثیر گذار بر شکل گیری و حفظ خاطرات جمعی در میادین شهری صورت گرفته است. به این منظور، در ابتدا مفهوم خاطره و خاطره جمعی و ارتباط آن با مکان و میدان از طریق مطالعه اسنادی آرای اندیشمندان شناسایی شده و معیارها و عوامل تأثیر گذار بر شکل گیری و حفظ خاطرات جمعی در عرصه عمومی شهر و به ویژه میدان استخراج گردیده است. سپس این مؤلفه ها از طریق مطالعه اسنادی و برداشت های میدانی در میادین تجریش و بهارستان مورد بررسی مجدد و تدقیق قرار گرفته اند. در مرحله بعد، در راستای آزمون مدل اولیه( مؤلفه های استخراج شده از مرحله مطالعات اسنادی)، مصاحبه های ژرفکاوانه ای با گروه های دارای خاطرات جمعی از میادین تجریش و بهارستان صورت گرفته است. پس از آن، عوامل تأثیر گذار بر شکل گیری، یادآوری و تداوم خاطره در میادین تجریش و بهارستان با استفاده از تحلیل محتوای ترکیبی( کمی و کیفی، با غلبه روش کیفی) از میان مصاحبه ها استخراج گردیده و در نهایت اهمیت هر یک از این عوامل با استفاده از نتایج بررسی تطبیقی تعیین شده است. نتایج حاصل از مطالعات اسنادی به شناسایی مؤلفه های فضایی و مؤلفه های مرتبط با کاراکتر مکان انجامید. سکون، تجمع پذیری، انعطاف پذیری، دیالکتیک درون و بیرون، تعین فضایی، یکپارچگی و تداوم از جمله مؤلفه های فضایی و جهت یابی، شناسایی و شفافیت( عناصر یادمانی، نام ها و اسامی و فعالیت ها و عملکردها) از جمله مؤلفه های مرتبط با کاراکتر مکان بوده اند. این در حالیست که نتایج مصاحبه های ژرفکاوانه، تحلیل محتوا و بررسی تطبیقی، سیما و منظر را نیز به مؤلفه های فوق افزود. نتایج این پژوهش نشان میدهد که این عوامل از سه طریق بر شکل گیری و تداوم خاطره تأثیرگذارند: زمینه سازی برای وقوع رویداد، کمک به شکل گیری تصویر ذهنی و زمینه سازی برای تداوم خاطره. علاوه براین، نتایج پژوهش حاضر نشان داده است که کاراکتر میادین تجریش و بهارستان بیش از فضای آن ها در شکل گیری و تداوم خاطره حائز اهمیت بوده است.
معیارهای اصلی شکل گیری حس مکان در پهنه های توسعه جدید شهری مطالعه موردی:منطقه 22 و منطقه 4 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
17 - 30
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با مطالعه حس مکان و مفاهیم مرتبط با آن، به تبیین معیارهای اصلی در ارتقای حس مکان در توسعه جدید شهرها پرداخته است. در چارچوب هدف یاد شده و براساس مبانی نظری، 10 معیار اصلی شامل غنای بصری، تناسبات بصری، کیفیت کالبدی فضایی، خوانایی، قابلیت ادراک مکان، هویت و شخصیت، قابلیت دسترسی، انعطاف پذیری، آسایش و دعوت کننده و جذاب بودن مکان، در زمینه شکل گیری و تشخیص حس مکان از نقطه نظر ساکنان توسعه جدید شهری تدوین شد. بررسی و تبیین بیشتر این 10 معیار، به واسطه 42 زیرمعیار با استناد به انجام تحلیل عاملی مورد توجه قرار گرفته است. به منظور عملیاتی شدن چارچوب نظری تدوین شده، مطالعه موردی شامل شهرک های دهکده المپیک، چشمه، پیکانشهر و امید از منطقه 22 شهرداری تهران، به عنوان بزرگترین توسعه شهری جدید متصل به تهران و همچنین محله حکیمیه از منطقه 4 شهرداری تهران به عنوان یکی دیگر از توسعه های نسبتاً جدید تهران انتخاب شدند که با استفاده از روش آلفای کرونباخ حجم نمونه در مجموع 1070 نفر تعیین شده است. همچنین از روش های آماری مدلسازی معادلات ساختاری، برآورد حداکثر درست نمایی، آزمون همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون خطی چندگانه برای تعیین ماهیت رابطه میان انگاره حس مکان و معیارهای ده گانه فوق استفاده شده است. در نهایت امکان طرح مدل 10 عاملی در زمینه مطالعه و سنجش حس مکان در پهنه های توسعه جدید شهری فراهم شده که کفایت برازندگی این مدل به واسطه شاخص های مختلف نشان می دهد، الگوی مورد نظر از نظر هماهنگی داده ها با ساختار عاملی آن، از برازندگی قابل قبولی برخوردار است.
جستاری در هنجارهای کیفیت ادراک مکان در تجربه بازآفرینی فضای شهری مطالعه موردی: مجموعه شهری امامزاده صالح تجریش تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
89 - 104
حوزه های تخصصی:
فضای شهری عرصه بروز حیات جمعی و گفتمان اجتماعی در بستری واجد مؤلفه های پاسخ دهندگی به کیفیات مکان است. در نظر گرفتن کیفیات مکانی مورد ادراک کاربران یک فضای شهری هم تراز با مؤلفه های مکانی مدنظر سازندگان شهری، بیانگر توجه به بُعد اجتماعی فضا و زمینه ساز تحقق الگوی طراحی شهری ادراکی خواهد بود. کاربست این الگو در ساماندهی و احیای هر محیط شهری امکان توجه توأمان به محیط شهری یا فضا، کاربران در فضا و طراحان بر فضا را در برداشت کیفیات ادراک شده از مکان فراهم می سازد. این امر ضرورت مشارکت فعال شهروند در اقدامات مداخله در عرصه های شهری را مطرح می کند. این مقاله سعی دارد مؤلفه های مرتبط با هر یک از ابعاد کیفیت محیط شهری، هنجارها و سنجه های ابعاد طراحی شهری و به عنوان زیربنای پژوهشی این مقاله، زیرسنجه ها و سیاست های ابعاد ادراکی و معنایی طراحی شهری را به دست دهد. گفتنی است در ارزیابی سنجه های ادراکی مکان مورد پژوهش- مجموعه شهری امامزاده صالح (ع) تجریش- داده های کمّی و کیفی حاصل از پرسشنامه در برداشت اطلاعات ذهنی مخاطبان از کیفیات مکان، در قالب نقشه و نمودار به روش توصیفی- تحلیلی مورد ارزیابی قرار می گیرد. بنابراین رویکرد پژوهش، روش تحقیق "پیمایشی" نتایج حاصل از اطلاعات پژوهش،"تحلیل محتوا" و"مطالعه موردی" است. ارزیابی ادراک فضای شهری، مؤلفه های دخیل در ادراک فضایی را از طریق شیوه انتظام سنجه ها با کلاسه هنجارهای کیفی ادراکی "ادراک بصری"، "تعامل ذهنی با محیط"، "نظم"، و "کیفیت دید و منظر" در بُعد ادراکی و هنجارهای کیفی ادراکی "خوانش"، "معناداری ارتباطی" و "هویت" در بُعد معنایی فضای شهری به دست می دهد. نتیجه این امر در بازآفرینی مجموعه شهری، "تصور آینده"محدوده پژوهشی منطبق بر هنجارهای ادراکی- معنایی مکان، ما را به بیان مجموعه ای از اهداف در راستای سنجه های هنجارهای کیفی ابعاد ادراکی- معنایی پاسخ دهندگی محیطی، تدوین اصول طراحی، اهداف طراحی و سیاست های اجرایی طراحی رهنمون می سازد. در این راستا این مقاله بدین سئوالات پاسخ می گوید: سنجه ها و هنجارهای کیفی مطرح در ارزیابی ابعاد ادراکی- معنایی مکان کدامند؟ کدامین سیاست های طراحی امکان حصول به سنجه ها و هنجارهای ادراکی- معنایی مکان را به صورت عام مقدور می سازد؟ چگونه سنجه های ادراکی- معنایی در"تصور آینده"محدوده پژوهش، و بیان اهداف کلان آن و از آن ره در تدوین اصول طراحی، اهداف (خُرد) طراحی و سیاست های اجرایی فرآورده طراحی لحاظ می شود.
رویکرد تاریخی به نقش مایه اسب در سفالینه های سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسب در هنر ایران، نمادی خورشیدی از درخشش معنوی رستاخیز و زندگی است و مسلمانان آن را به سعادت و خوشی ربط می دهند. با پیشرفت سفالگری در دوران سلجوقی و با نگاهی گذرا به سفالینه های برجای مانده از این دوره نقش مایه اسب به وفور و در قالب صحنه هایی از قبیل سوارکاری، شکار، جنگ و مضامین ادبی به تصویر درآمده است. آنچه در این پژوهش موردمطالعه قرارگرفته است، حضور نقش اسب، به عنوان یکی از نقوش اصلی سلجوقی در این سفالینه ها است. شناسایی عوامل تعیین کننده استفاده از نقش مایه اسب و پاسخ به سؤالات مهمی چون: نقش مایه اسب در سفالینه های سلجوقی چگونه کارشده است؟ نقش مایه اسب در این دوره، با چه مضامینی ترکیب شده است؟ بدیهی است که می تواند ما را با نحوه زندگی و هنر مردم آن دوره یاری کند. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، اسنادی (کتابخانه ای) بوده است. این تحقیق باهدف مطالعه دقیق بر روی نقش مایه اسب به ریشه یابی این نقش و موارد استفاده آن در هنر سفالگری آن دوره پرداخته است . نتایج حاصل از تحقیق فوق، نشانگر آن است که هنرمند سلجوقی با تکیه بر آثار دوره های پیشین، سعی در نمایش نقش مایه های مختلف، بخصوص نقش اسب را داشته است. این نقش مایه در قالب مضامین متعدد و با ترکیب بندی های گوناگون در بستر سفالینه ها سامان یافته و این نشانگر اهمیت و ارزش این نقش مایه، در دوره سلجوقی است.