مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
حقوق زن
منبع:
قبسات سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۷
111 - 137
حوزه های تخصصی:
الهیات تفهمی ، پروژه نظری مجتهد شبستری است که با مبنای هرمنوتیک فلسفی سعی در ارائه روشی نو در قرائت متون دینی دارد. تاریخمندی به عنوان ضلع زمینه هرمنوتیک فلسفی گادامر، مهمترین رکن الهیات تفهمی در مواجهه با متون دینی است. حقوق اسلامی و از جمله حقوق زن یکی از مهمترین موضوعاتی است که تحت تأثیر رویکرد تفسیری، لوازم متفاوتی خواهد داشت. حقوق زن در اسلام عبارت دیگر برخی ابواب فقهی در مورد زن است. ابتنای حقوق بر فقه و شریعت اسلامی لوازم خاصی را در حوزه هرمنوتیک و تفسیر متن خواهد داشت. الهیات تفهمی ، فارغ از این اقتضائات، صرفاً لوازم تاریخمندی انسان و فهم را در حقوق زنان پی می گیرد.عدم انسجام مبنایی ، علاوه بر ابتلا به نسبیت گرایی دو مشکل مهم مبنایی در الهیات تفهمی است که به نسخه وی در حقوق زنان نیز تسری یافته است. این در حالیست که مبانی کلامی و انسان شناختی متفاوتی که شریعت اسلامی مبتنی بر آنست مسیر متفاوتی را درمسائل حقوقی از جمله حقوق زن پیش می نهد. این امر عدم ابتنا و ناهماهنگی رویکرد الهیات تفهمی در این مسأله را با مبانی اسلامی گوشزد می کند.
جایگاه زن در سیره امام علی(ع) با تأکید بر نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
برای درک جایگاه و منزلت زن در اسلام، باید به بررسی آن در اندیشه بزرگان دین پرداخت.این مقاله، به دنبال پاسخ به این سؤال است که زن در سیره امیرالمؤمنین (ع)، چه جایگاهی دارد.یکی از منابعی که از دیرباز در مباحث انتقادی درباره جایگاه و منزلت زن در نگرش دینی مورد استفاده قرار گرفته، کلام امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه است. برخی، با تمسک به ظاهر کلام حضرت در خطبه های 79 و 80 در خصوص نقص عقل، نقص ایمان و نقص سرمایه، و همچنین منع مشورت با زنان،کمال پذیری زن و وجود ارزش های والای انسانی او را انکار کرده و او را موجودی بی ارزش می دانند. عده ای دیگر، با تأکید بر منزلت و کرامت والای زن، کلام حضرت را منافی با منزلت و جایگاه حقیقی اش پنداشته اند.تحلیل جایگاه زن در نهج البلاغه و سیره حضرت، ثابت می کند که ایشان با وجود سنت جاهلیت، به شخصیت و مقام زن احترام بسیار گذاشته و او را مظهر جمال و عطوفت الهی معرفی کرده اند. در کلامی دیگر، زن را امانت الهی دانستهکه ارزشمند و قابل احترام است و باید آنچنان که شایسته امانت گذاری است، از او محافظت و نگهداری شود.
بررسی تطبیقی حقوق زنان در کتب ادیان الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
155 - 167
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی حقوق زنان در کتب ادیان الهی چکیده حقوق زن و جایگاه آن در ادیان الهی و بالاخص کتب آسمانی و مذهبیِ آنها، همواره محل مناقشه و تفسیرهای مختلف بوده است. مطالعه توصیفی - تحلیلیِ مفاد کتب آسمانی، نشان دهنده آن است که در زبور، نمی توان مقرره ویژه ای را در این خصوص یافت. با وجود اینکه در عهد عتیق، آفرینش زن به تبع آفرینش مرد تلقی شده لیکن این امر در عهد جدید، صورت تعدیل شده تری به خود گرفته و در قرآن کریم، به کلّی، خلقت آن دو، از نفس واحده دانسته شده است. اختصاص حق طلاق به مرد و جواز تعدد زوجات، از مشترکات قرآن و عهد عتیق درخصوص حقوق زنان است؛ در حالی که جواز فعالیت های اجتماعی، مذهبی و سیاسی زنان را می-توان از نقاط مشترک قرآن و عهد جدید برشمرد. منع استفاده ابزاری از زنان نیز مهمترین وجه مشترک در هر سه کتاب آسمانی و مذهبیِ اشاره شده می باشد. واژگان کلیدی : انجیل، تورات، حقوق زن، عهد جدید، عهد عتیق، قرآن کریم
خشونت خانگی زوج علیه زوجه (مطالعۀ تطبیقی در فقه امامیه و حقوق موضوعه با تأکید بر لایحه پیشگیری از آسیب دیدگی زنان و ارتقای امنیت آنان در برابر سوء رفتار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
571 - 588
حوزه های تخصصی:
خشونت خانگی علیه زنان پدیده ای است که آثار ناگواری بر سلامت جسم و روح زنان و به تبع آن بر سلامت خانواده وارد می کند. از آن مهم تر خشونت و سوءرفتار زوج علیه زوجه است که با توجه به نقش و جایگاه زن در خانواده، لزوم توجه و بررسی بیشتر این پدیده مشخص می شود. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی است که چه قواعد فقهی و حقوقی در رفع و منع پدیده خشونت خانگی زوج علیه زوجه وجود دارد. در این پژوهش، این موضوع از منظر فقهی و حقوقی بررسی و به برخی از شبهاتی که درمورد جواز چنین خشونتی در اسلام وجود دارد پاسخ داده می شود. همچنین دیدگاه قانون گذار ایران به موضوع بررسی و درنهایت راهکارهایی برای مقابله و توقف این پدیده ارائه می شود. روش تحقیق توصیفی است و با ابزار تحلیل محتوای کیفی به تبیین موضوع پرداخته شده است. از نظر فقه امامیه، انواع خشونت به خصوص از سوی زوج، علیه زنان منع شده و از منظر مقررات داخلی حقوق ایران، با وجود خلأهای قانونی در این خصوص، اقداماتی مبنی بر بسترسازی فرهنگی در بادی امر و در کنار آن تصویب قوانین خاص، مؤثر و کارآمد، از جمله تصویب هرچه سریع تر لایحه «پیشگیری از آسیب دیدگی زنان و ارتقای امنیت آنان در برابر سوءرفتار» می تواند تا حد زیادی از ارتکاب این پدیده بکاهد.
پاسخ به شبهه اسارت زن در دست مرد (بررسی موردی: تجویز رابطه زناشویی با کنیز شوهردار در قرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
3 - 25
حوزه های تخصصی:
کرامت و حقوق زن مورد توجه و تأکید قرآن کریم است. با این حال، از ظاهر برخی آیات ممکن است تأیید نوعی سلطه ظالمانه مرد بر زن برداشت شود و همین نکته، شبهه هایی را در این زمینه موجب شده است. اطاعت محض زن از شوهر، اسارت زن در دست مرد، تفضیل مرد بر زن، و تجویز ظلم شوهر به همسرش، برداشت هایی است که به صورت شبهه و نقد قرآن در زمینه حقوق و کرامت زن مطرح می باشد. موضوع جواز رابطه زناشویی با کنیز شوهردار و اختیار تام مردان در این عرصه نیز به عنوان مصداقی از کلیت یادشده، شبهه ای دیگر در این زمینه است. ضرورت بحث از این جهت است که طرح شبهات یادشده، افزون بر نسبت اتهام ناروا به ساحت قرآن، اساس اعتقادات مسلمانان و به ویژه نسل جوان را در مورد حقانیت قرآن هدف قرار داده است. این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانه ای، به پاسخ شبهه های مطرح شده پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که اطاعت زن از شوهر، صرفاً در محدوده حق شوهر مطرح است و در مقابل، مرد نیز در برابر حقوق همسرش مسئولیت دارد. «حقوق متقابل زن و شوهر» و تکلیف هرکدام در قبال دیگری نیز متناظر با یکدیگر است. «تفضیل» مردان بر زنان صرفاً در قدرت بیشتر بدنی، غلبه قوه عقل بر احساسات، و اقتدار روحی خلاصه می شود. قرآن برای برچیدن نظام برده داری، سرچشمه تولید برده را مسدود کرده و راه هایی را برای آزادی تدریجی بردگان موجود و نیز تنظیم روابط انسانی با بردگان ارائه داده است؛ چنان که به بردگی گرفتن اسیران جنگی، با هیچ دلیل محکمی پشتیبانی نمی شود. آیه «وَالْمُحْصَناتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ» که از آن، جواز رابطه زناشویی با کنیز شوهردار برداشت شده است، نیز بدین معناست که پس از تملک کنیز، اختیار با ارباب اوست که عقد زوجیت کنیز را باطل کند و پس از گذشت دوران عده، با او به سان همسر رابطه برقرار سازد، یا عقد زوجیت او را امضا و استمرار بخشد.
بازخوانی نظرات پیرامون تعیین حد برای مهرالمثل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
72 - 94
حوزه های تخصصی:
مهرالمثل مالی است که در مواردی مثل ازدواج بدون تعیین مهر (به شرط مواقعه)، رابطه ناشی از شبهه، رابطه اکراهی و نکاح فاسد، برای زن ثابت می شود. قانون مدنی درباره حداکثر میزان مجاز در تعیین این مهر ساکت است و برای ملاک مهرالمثل شرف و نسب زن و... را بیان کرده و حداکثری برای میزان آن مطرح نکرده است. ممکن است تصور شود که با توجه عدم ذکر قانونگذار در مورد حد مهرالمثل اصل بر این است که حدی قائل نیست. در حالی که مبنای این بحث در فقه است. هنگام رجوع به فتاوای فقها ملاحظه می شود که در این زمینه میان فقها اختلاف نظر است. برخی قائل به عدم تعیین حد، برخی قائل به تفصیل و گروهی مانند مشهور فقها و بعضی از معاصرین چون مرحوم امام معتقدند که مهرالمثل نباید از میزان مهرالسنه بیشتر شود. با توجه به این که بر اساس اصل 167 قانون اساسی در موارد سکوت قانون، باید به فتاوای معتبر فقها رجوع شود و قضات غالباً در موارد سکوت یا اجمال قانون به نظر مرحوم امام و مشهورفقها رجوع می کنند، این پندار ایجاد می شود که باید در حقوق نیز حدی برای مهرالمثل تعیین نمود و بیشتر از مهرالسنه به زوج بازگردانده شود. این پژوهش با روش کتابخانه ای و به صورت توصیفی و تحلیلی در مقام نقد و بررسی ادله نظرات تعیین حد برای مهرالمثل پرداخته و در نهایت نظر عدم تعیین حد پذیرفته شده است و پیشنهاد شده در متن قانون این موضوع تصریح گردد.