مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
حقوق زن
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال سوم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
145 - 174
حوزه های تخصصی:
از اواخر قرن 19م گروهی تحت عنوان«فمینیسم» به احکام فقهی اسلام درباره زن اعتراض کرده اند؛ از آن جایی که این احکام را نتیجه غلبه نگاه و تفسیر مردانه دانسته اند، به ارائه تفسیر جدیدی از قرآن و سنت و استنباط احکام اقدام کردند. حجاب از مهمترین احکامی بوده که مورد توجه فمینیست ها قرار گرفته است؛ آن ها به زعم خود با نگرشی عرفی، قرائتی نو بر مبنای رعایت حقوق زن در این باره ارایه کردند در حالی که آنچه از مطالعه و بررسی دیدگاه های آنها به دست می آید، حاکی از آن است که بدون داشتن تخصص کافی فقهی و حقوقی و با نگاهی سطحی و دور از هرگونه پشتوانه علمی به این حکم نگریسته اند. تفسیر به رای، محدودیت منابع مورد استفاده و عدم توجه به اصول پژوهشی در منابع فقهی از جمله مسائلی می باشند که نظرات آنها را درباره حجاب قابل تامل و نقد قرار داده است. در مقاله پیش رو تلاش شده نظرات سه تن از فمینیست ها (قاسم امین، فاطمه مرنیسی و آمنه ودود) با تکیه بر ادله عقلی و نقلی مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
بررسی مبانی و اصول تصدی مناصب سیاسی اجتماعی زنان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکومت اسلامی سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۸۳)
161-181
حوزه های تخصصی:
داوری در خصوص حقوق زنان در همه ابعاد و از جمله تصدی مناصب سیاسی اجتماعی مبتنی بر درک درست از مؤلفه های زیادی از قبیل مبانی، اصول و دلایل فقهی و حقوقی اثبات کننده یا منع کننده و بررسی آنها می باشد. در زمینه دلایل فقهی و موازین حقوقی این مسأله، کتاب ها و مقالات زیادی منتشر شده، ولی از منظر مبانی و اصول، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. یافته های این مقاله گویای آن است که با توجه به مبانی هستی شناختی، انسان شناختی و اصول محوری تعیین کننده حقوق و تکالیف، هرچند واقعیت تمایزهای حقوقی در حوزه حقوق خانواده میان زن و مرد قابل انکار نیست، اما تسری این تمایزات به مناصب سیاسی اجتماعی نیاز به دلایل خاص دارد و نمی توان مطابق مبانی و اصول پذیرفته شده، محدودیت تصدی مناصب را در صورت رعایت ملاحظات شرعی، برای همه زنان در نظر گرفت.
مباحث حقوقی زن در ایران باستان (با اشاره هایی بر زن در شاهنامه)
منبع:
زن و فرهنگ سال سوم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۲
37-48
حوزه های تخصصی:
در ایران باستان زن و مرد از هر حیث با هم برابر بودند و تبعیض و نابرابری در میان نبود. حقوق زنان در همه جوامع و دوران ها همواره به مقتضیات زمان، ویژگی های فرهنگی جامعه و نوع مناسبات اجتماعی آن عصر بستگی داشته است. برای زنان در ایران باستان در هر موردی حقوقی وضع شده بود، در مورد ازدواج، طلاق، مالکیت، خانه داری، بچه داری و هر چیز کوچک و بزرگ دیگر؛ این موضوع را می توان با نگاهی به شاهنامه بهتر درک کرد، حضور زن در تمام شاهنامه حضورى است تعیین کننده و سرنوشت ساز، نقش زن به عنوان پیونددهنده خانواده ها به یکدیگر در همه جا به عنوان عاملى اساسى در پیدایش و نابودى قدرت مطرح است. در این جستار سعی شده است مباحث مهم حقوقی زن و همچنین مختصری از نقش زن در شاهنامه بررسی شود با معرفی و بررسی زنان شاهنامه می توان به جایگاه و حقوق زن در ایران باستان پی برد.
جایگاه وحقوق زن در نهج البلاغه
منبع:
زن و فرهنگ سال چهارم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۳
31-42
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به تحلیل جایگاه و حقوق زن در نهج البلاغه پرداخته است. یکی از منابعی که از دیرباز در مباحث انتقادی درباره «جایگاه و منزلت زن در نگرش دینی» مورد استفاده قرار گرفته، کلام امیرالمومنین (علیه السلام) در نهج البلاغه است. برخی با تمسّک به ظاهر کلام حضرت، کمال پذیری زن و وجود ارزش های والای انسانی او را انکار کرده و وی را موجودی دون و بی پایه انگاشته اند، و دسته ای دیگر با تاکید بر منزلت و کرامت والای زن، کلام حضرت را منافی با منزلت و جایگاه حقیقی اش پنداشته اند. این بررسی در سیره حضرت ثابت می کند که ایشان علی رغم سنت جاهلیت، به شخصیت و مقام زن احترام بسیار می گذاشته اند. در بیان کرامت و منزلت زن همین بس که او را مظهر جمال و عطوفت الهی معرفی نموده اند. در کلامی دیگر از زن به عنوان امانت الهی یاد شده است که همچون امانت های دیگر خداوند، ارزشمند و قابل احترام می باشد و باید آنچنان که شایسته امانت گذاری است از او محافظت و نگهداری شود. حضرت به احیای حقوق زن از جمله سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تربیتی، اجتماعی… توجه خاصی مبذول می فرمود. افزون برآن که مردان را به رعایت حقوق زنان توصیه کرده است.
حکمت تشریع آیات ظهار واقعی بودن نسب و دفاع از حقوق زن
منبع:
زن و فرهنگ سال پنجم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۹
27-46
حوزه های تخصصی:
ظهار، نوعی طلاق در جاهلیت بود که موجب حرمت ابدی زن بر مرد شده و سخت تر از آن، ممنوعیت ازدواج زن با هر مرد دیگر تا آخر عمر را در پی داشت.آیات ظهار، پس از وقوع اولین ظهار بین مسلمین در مدینه نازل شد.هدف این نوشتار، بررسی محتوای آیات ظهار و شیوه برخورد قرآن با این رسم جاهلی است.روش پژوهش تحلیلی و توصیفی بود. نتیجه تحقیق آن است که آیات ظهار، در اولین پاسخ به این سنت ناپسند جاهلی، مفاهیم و عناوین نسبی، همچون عنوان "مادری" را واقعی شمردهو بر لزوم واقع نگری در امور، تاکید نموده لذاتشبیه همسر به مادر را که عنصر اساسی ظهار است؛ کاری بدون اثر و تشبیهی لغو و باطل دانسته است.واقعی شمردن مفاهیم نسبی و معیاری که در آیات ظهار ارائه شده است در مباحث متعددی همچون فرزند خواندگی، تلقیح مصنوعی، اهدای جنین، رحم جانشین و شبیه سازی، جهت تعیین والدین فرزند حاصل از راه های مذکور، قابل استفاده است. آیات ظهار با اعلام حرمت ظهار و وجوب پرداخت کفاره بر مرد ظهار کننده، مبارزه اسلام با این برخورد غیر منطقی نسبت به همسر را تکمیل نموده و بهترین دفاع از حقوق زن را مطرح ساخته است.
بررسی تطبیقی نوآوری های قانون حمایت از خانواده با کنوانسیون های بین المللی
حوزه های تخصصی:
خانواده از منظر حقوق بین الملل اهمیت زیادی دارد و با مسائلی جهانی مواجه می باشد که حل و فصل آن ها همتی بین المللی می طلبد. اسناد بین المللی نیز در نهاد خانواده اثر می گذارند که در این مقاله به بررسی نفوذی که این اسناد در قانون حمایت جدید خانواده داشته است پرداخته شده است؛ البته این بدین معنا نیست که مبانی الهی نظام حقوقی ایران در این قانون نادیده گرفته شده است، چرا که احکام اسلام در پاسخ گویی به تمامی مسائل مبتلا به بشریت در تمامی زمان ها و مکان ها و برتری این مبانی دینی بر تمامی تفکرات بشری به عنوان اندیشه هایی الهی، بررسی تحولات خانواده در اسناد بین المللی و مقایسه کاربردی و ارزشی آن با احکام شرعی-حقوقی ایران ضروری است، اما از آنجا که قانون حمایت از خانواده یک قانون شکلی است اما اسنادی که به حقوق مربوط به خانواده می پردازند بیشتر به مسائل ماهوی اختصاص داده شده اند؛ موارد مورد تطبیق بسیار اندک هستند اما به همان موارد اندک پرداخته خواهد شد.
نقض حقوق زن در نقش همسری: مواجهه ی واقع گرایانه زنان با مسئله تضییع حقوق خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۳)
111-139
حوزه های تخصصی:
تأمل در مصادیق شرعی حقوق زن در نقش همسری، معرف مصادیقی از حقوق زن است که در جامعه کمتر شناخته شده است. به طوری که به نظر می رسد در ارتباط با این مسئله، در منابع سه گانه شرع، عرف و قانون، نوعی ناهمسازی و شکاف وجود دارد. مقاله حاضر با اذعان به پیچیدگی و ذو ابعاد بودن دلایل این تعارض، در نظر دارد از منظر رویکرد روانشناسی اجتماعی، نقش زنان را در این زمینه مورد مطالعه قرار دهد. به این منظور 30 زن ساکن استان تهران که سابقه زندگی زناشویی داشت ند، از حیث چگونگی مواجهه با تضییع حقوق خویش مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل تماتیک، به استخراج پنج تم محوری خودخاموشی، درماندگی آموخته شده، زنانگی فراشرعی، خانواده مداری و اخلاق مداری انجامید که مانع مطالبه گری زنان شده بود. براین اساس زنان با ادراک توانایی های فردی خویش، خُلقیات شوهر و شرایط فرهنگی- اجتماعی جامعه، با اتخاذ رویکرد واقع گرایی از مطالبه حقوق شناخته شده خود ممانعت کرده و در تضییع حقوق زن و تثبیت وضعیت موجود مشارکت می ورزند.
روش شناسی آیت الله مصباح یزدی در پاسخ به شبهات اعتقادی
حوزه های تخصصی:
پاسخ گویی به شبهات اعتقادی و دفاع از کیان فکریِ اسلام، همواره کانون توجه اندیشمندان اسلامی بوده است. آیت الله مصباح که از فیلسوفان و متکلمان برجسته دوران معاصر جهان اسلام است دارای روشی بدیع و کارآمد در مواجهه با شبهات دینی و اعتقادی است. در این مقاله با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی روش شناسی آیت الله مصباح در پاسخ به شبهات اعتقادی می پردازیم. بدین منظور، پس از معناشناسی شبهه و تبیین اهمیت پاسخ به شبهات، به تحلیل مراحل هفتگانه آن پرداخته و روش مورد بحث را بر مسئله حقوق زن تطبیق می کنیم. یافته های پژوهش حاکی از این است که با گذر از مراحل فهم شبهه با قطع نظر از حب و بغض، تقریر و تحلیل دقیق شبهه، تبارشناسی شبهات، توجه به منشأ و علل پیدایش شبهه، توجه به پیامدهای شبهه، نقد ادله و مدعا و تبدیل تهدید به فرصت، می توان از ظرفیت عقلانیت فکر شیعی در رویارویی با شبهات، بیشترین بهره را برد و به درک عمیق تر لایه های ژرف معارف اسلامی دست یافت.
حق طلاق زنان: حکم شرعی، ضرورت حقوق بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق بشر سال شانزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
217 - 256
حوزه های تخصصی:
نگرش اصیل به احکام قرآن کریم راجع به زن و مرد، گاه معرفت دینی متفاوتی را نسبت به گذشته نشان می دهد. در حقوق اسلام غالباً به اصل تساوی حقوق زن و مرد اعتقاد دارند؛ ولی، در موضوع طلاق نظریه مشهور آن است که به دلیل تفاوت های زن و مرد از حیث خلقت، طلاق اصولاً با مرد است. اما، مسأله اصلی این است که با توجه به پذیرش اصل تساوی زن و مرد در انحلال نکاح در مقررات بین المللی حقوق بشر آیا این دیدگاه با حقوق اسلامی سازگار است. این تحقیق نشان می دهد که از مدت ها پیش زن حق طلاق داشته است و موجبات طلاق به درخواست زن یا توافق زوجین در واقع شناسایی حق طلاق قانونی یا قراردادی برای زوجه است. پذیرش نظریه وجوب طلاق خلع و مبارات بر مرد و خارج کردن خلع و مبارات از اقسام طلاق و تحقق آن با اراده یکجانبه زن مؤید این ادعاست. باید فراتر رفت و «امساک بمعروف او تسریح باحسان» را تفسیر نوی کرد: وقتی مرد نتواند به نیکی با زن رفتار کند، طلاق زن بر او واجب است و زن متقابلاً حق طلاق می یابد و اصالتاً می تواند اجرای آن را از دادگاه بخواهد. تفسیری که با مقررات حقوق بشری در زمینه رفع تبعیض علیه زنان سازگار است.
ارزیابی جایگاه حقوقی زن در کنوانسیون های بین المللی بر اساس تفسیر تسنیم
حوزه های تخصصی:
بدون تردید تفاوت های تکوینی حکیمانه ای میان زن و مرد وجود دارد؛ ولی در دهه های اخیر موضوع تشابه زن و مرد مورد اهتمام استنادی مراکز و معاهداتی همچون "کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان " و "سند2030 "قرار گرفته که مبنای اصلی آنها، ایجاد نوعی تشابه کامل جنسیتی میان زن و مرد است و الزاماتی را فراروی دولتها و ملتها قرار داده اند. اسلام با درنظر گرفتن منزلت والای زن، همه حقوق های زن را محترم شمرده است. اما درعین حال بین حقوق زن و مرد، نوعی تعادل-که متناسب با شأن و فطرت هریک از آن دو است- وجود دارد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای و میدانی، درصدد ارزیابی مواد حاکم براین معاهدات و اسناد بین المللی، بر اساس آیات قرآن، با استناد به تفسیر تسنیم است. تفسیرتسنیم با استناد به آیات قرآن، حقوقی همچون: حق تکوینی، تشریعی، ارزشی و... را برای زن به عنوان حقوق مسلم به رسمیت شناخته است. درحالی که این معاهدات بین المللی بیشتر بر یک بُعد از وجود زن، آن هم بُعد ظاهری و جنسیتی او تأکید دارد و قوانین آن با نیازهای طبیعی زن، دچار تعارض و تضاد است که ظلمی مضاعف به زنان وحتی مردان را در ÷ی دارد.
گفتمان شناسی مطالبات حقوق زنان در انتخابات و مقایسه با اصل 21 قانون اساسی (مورد مطالعه خبرگزاری ها و سایت های خبری داخلی)
منبع:
علوم خبری سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
81 - 107
حوزه های تخصصی:
مطالبات حقوق زنان در عرصه های مختلف باعث می شود که فعالین این حوزه، گاهی خودآگاه یا ناخودآگاه به موضع گیری و در نهایت قطب بندی میان خودشان و دیگران بپردازند و هنگام صحبت، از ضمایر «ما» و «آن ها» استفاده می کنند. بر این اساس، پژوهش حاضر به شناسایی قطب بندی های موجود در گفتمان فعالان حوزه مطالبات حقوق زنان ایرانی می پردازد. از آن جا که بیان مطالبات، در زمان انتخابات به اوج خود می رسد، بازه زمانی 4 ساله(1396-1399) که شامل دو دوره انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی است، در خبرگزاری ها و سایت های خبری داخلی، انتخاب شد. این پژوهش از نوع اکتشافی است و به لحاظ روش شناسی، از نوع روش های کاربردی و کیفی می باشد که برای تحلیل داده ها از «روش تحلیل گفتمان انتقادی تئون ون دایک» استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که فعالین این حوزه، برای بیان مطالبات، تکنیک «دوقطبی سازی» را در 5 محور «فضای عمومی»، «مجلس شورای اسلامی»، «دولت»، «احزاب سیاسی» و «شورای نگهبان» رقم می زنند. همچنین انطباق نتایج با اصل 21 قانون اساسی بیانگر آن است که بیشترین مطالبات حول بند 1 این اصل یعنی «ایجاد زمینه های مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او» می باشد.
مطالعه تطبیقی حقوق زن از منظر اسلام و زرتشت
حوزه های تخصصی:
این مقاله علمی در تطبیق این دو دین با نقاط مثبت فقه اسلام نسبت به حقوق خانواده بیشتر آشنا شده و دقت نظر فقها در حواشی و جزئیات قابل تحسین است. با ریزبینی و نگاه جامع به زندگی زناشویی در می یابیم دیدگاه اسلام و زرتشت بسیار به هم نزدیک بوده و در خیلی از مطالب با هم مشترک می باشند. با توجه به این که هر دو دین برای امر ازدواج (با تفاوت در نوع ازدواج ها) تقدس قائل شده اند، لیکن دین زرتشت چون مهریه را مقابل طلاق می داند، مهریه ایی برای زن قائل نمی شود بر خلاف اسلام که این دو مقوله را از هم جدا می داند و مهریه را مختص طلاق نمی داند. در مورد حضانت نیز تفاوت چشم گیری بین این دو دین دیده می شود.
بررسی روح حاکم بر لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹۳
29 - 54
حوزه های تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نظام حقوقی ایران، همواره در صدد ارتقاء کیفیت استیفاء حقوق زنان در سطوح مختلف بوده است. در سطح قانونگذاری نیز به صورت متناوب طرح ها و لوایحی در این حوزه مطرح بوده اند. تا زمان نگارش این سطور، آخرین اقدام تقنینی در این حوزه، لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» است. با توجه به ابعاد مختلف و آثار شگرف لایحه، بررسی آن ضروری می نمایاند. پژوهش حاضر در صدد است با واکاوی مفاد لایحه، رویکرد و راهکارهای آن را به چالش بکشد. از این رو، سؤال اصلی چنین طراحی شده است: «چه انتقاداتی بر رویکرد و راهکارهای لایحه وارد است؟» نتایج نشان می دهد لایحه تا حد زیادی تحت تأثیر اسناد بین المللی و مبانی جنسیت گرایی نگاشته شده است. به نظر می رسد این ادبیات سنخیتی با مبانی دینی و الزامات فرهنگ ایرانی-اسلامی جامعه ما ندارد. مسئله شناسی لایحه نیز با اشکال مواجه است و تردیدهای جدی در ضرورت تصویب چنین قانونی بروز یافته است. لذا در نهایت، پیشنهاد شده است که لایحه از سوی مجلس شورای اسلامی تصویب نشده و حل برخی مشکلات موجود در بستر قانونی جامع در حوزه «خانواده» پیگیری شود و ادبیات «ظلم» و «تعدی» جایگزین ادبیات «خشونت» گردد. روش بررسی توصیفی-تحلیلی است.
حقوق زنان در کشاکش عرف و شرع: مواجهه زنان با چالش های برخورداری از حق اشتغال و استقلال مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
107 - 131
حوزه های تخصصی:
آراء فقهاء و قوانین رسمی کشور، بیانگر مشروعیت حق اشتغال و استقلال مالی برای زنان است. با این وجود تجربیات زنان متأهل، مبین موانع و چالش هایی است که انتفاع آنها از این دو حق را با مشکل مواجه کرده است. مقاله حاضر با استفاده از رویکرد فقهی-حقوقی و نظریه ناهماهنگی شناختی فستینگر، ضمن معرفی موانع برخورداری زنان از حق اشتغال و استقلال مالی، درصدد شناسایی راهبردهای اتخاذ شده توسط زنان پیرامون این موانع است.به این منظور، از روش کیفی و شیوه تحلیل تماتیک ولکات استفاده شده است. مشارکت کنندگان این مطالعه، زنان شاغل و ساکن در استان تهران هستند که در زمان انجام مصاحبه، متأهل بوده و یا تجربه زندگی زناشویی داشته اند. این زنان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. سپس بر اساس مفاهیم در حال تکوین، نمونه گیری نظری ر مبنای کشف حداکثر گوناگونی ها و غنای ابعاد مقوله ها صورت گرفت. در نهایت براساس معیار اشباع نظری-مفهومی، با 22 مصاحبه پایان پذیرفت. موانع و راهبردهای زنان در مواجهه با نقض حق اشتغال و استقلال مالی در پنج تم محوری«موانع ساختاری»، «موانع فرهنگی»، «توسیع نقش»، «مدیریت نقش» و «فرار از نقش» تلخیص گردید. که پیامدهای این راهبردها از حیث خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی قابل تأمل است.
بررسی قاعده اهم و مهم در خانواده
حوزه های تخصصی:
قاعده اهم و مهم یکی از قواعدی است که در فقه امامیه مورد استفاده واقع شده، و مورد مخالفت جدی هیچ فقیهی قرار نگرفته است و فقهای امامیه و غیرامامیه بر آن اتفاق نظر دارند. از آن جا که تشخیص صحیح اهم و مهم به عنوان ضابطه در تعیین مصلحت در توان هر کسی نیست و با وجود استثنا فراوان؛ نقدهای بسیار بر آن وارد است ولی، این قاعده منشاء عقلی فراتر از نژاد و زبان و فرهنگ دارد و در همه جوامع انسانی کارآمد و ضروری پنداشته می شود و در کتب عامه ذیل مصالح و مقاصد شریعت مطرح می شود، که از امور مهم در تحکیم و اهداف راهبردی خانواده به شمار می رود؛ فقها و حکما، ضمن بیان حریم خصوصی و اطلاعاتی و جسمانی، به بخش های حقوق افراد در حریم خصوصی ناشی از این قاعده توجه دارند. مواردی از تزاحم در حقوق خانواده بر اساس این قاعده تبیین شده است. پژوهش کیفی به شیوه کتابخانه ای، با استفاده از منابع معتبر علمی گردآوری شده است.
گونه شناسی دیدگاه ها پیرامون مواجهه قرآن با فرهنگ اجتماعی عصر نزول درباره حقوق زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
۱۱۱-۹۱
حوزه های تخصصی:
حقوق زنان در جامعه از مسائل مهم فرهنگی اجتماعی است. قرآن، متنی فرهنگی و اجتماعی است؛ در نتیجه به حقوق زن در عصر نزول توجّه داشته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی پاسخ این پرسش بنیادین را جستجو کرده است که در خصوص مواجهه قرآن با فرهنگ عرب عصر نزول در باره حقوق زن چه دیدگاه هایی وجود دارد؟ این تحقیق به دست داده است که عربیت زبان قرآن مورد اتفاق اندیشمندان است؛ لکن پیرامون ارتباط قرآن با فرهنگ عصر نزول دو دیدگاه کلان وجود دارد: گروهی فرهنگ قرآن را وام دار فرهنگ عربی دانسته و احکام قرآن در خصوص زنان را متأثّر از فرهنگ عربی می دانند؛ چرا که متن قرآن محصول شخصیت پیامبری است که در فرهنگ عربی تکوّن یافته است. تحقیق به دست داده که این دیدگاه با تصریح آیات مغایرت دارد و مردود انگاری شده است. گروه دوم معتقدند که فلسفه نزول قرآن، اثر گذاری بر فرهنگ هاست و نازل شده تا با عادت ها و رسوم فرسوده جاهلی عصر نزول مبارزه کند. از این منظر، قرآن نیامده تا در برابر فرهنگ جاهلی در خصوص زنان منفعل و یا اثر پذیر باشد؛ بلکه به بازسازی و اصلاح فرهنگ عرب عصر نزول در خصوص جایگاه زن پرداخته است. این دیدگاه با تصریح آیات همسویی داشته و اثبات شده است.
معنا شناسی و شبکه ی معنایی واژگان هم ارز مهریه در قرآن کریم و معصومین علیهم السلام
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵۰
502 - 512
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم و احادیث معصومین علیهم السلام در عرصه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، حقوقی و اخلاقی، دستوراتی را آورده که نه تنها در عصر خود، که در اعصار بعدی نیز کار آمد بوده است. از جمله این امور، بحث مهریه است که فرامین و دستورات قرآنی مؤیّد آن است. قرآن کریم و احادیث برای زنان، اعتباری را رقم زده اند که فراتر از آن متصور نیست. روش تحقیق در این پژوهش نقلی قرآنی، با رویکرد تحلیلی توصیفی و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای می باشد. نتیجه: از جمله حقوقی که در اسلام برای زنان مقرر شده مهریه می باشد که در آیات قرآن کریم و احادیث معصومین علیهم السلام هست. در باره اینکه مهریه حق زن می باشد و به خود او تعلق دارد نه به دیگری، روایات نشان می دهند که پیغمبر اکرم (ص) به هیچ وجه حاضر نبود زنی را بدون مهر در اختیار مردی قرار دهد و روایات فراوانی در این زمینه از پیشوایان دینی به ما رسیده که همه اینها موید این مطلب است که اسلام ارزش خاصی برای زن قائل است. اسلام بر خلاف بی عدالتی های ملل و اقوام دیگر، همه گونه ارزش و شخصیت و آزادی و حقوق انسانی را برای زن ها قائل شده به طوری که هیچ آئین و ملتی در هیچ دوره از ادوار زندگی مانند دین مبین اسلام آن را مراعات نکرده است. از آن جا که زنان در خانواده دارای نقش ویژه ای هستند، تسهیلات ویژه جهت ایفای این نقش برای آنان در نظر گرفته شده است. در این مقاله سعی بر این شده ضمن بررسی بحث مهریه، از منظر قرآن کریم و احادیث معصومین علیهم السلام واژگان هم ارز آن هم بررسی شود.
روند تاریخی فهم مفسران از آیه 34 سوره نساء
منبع:
پژوهشنامه نقد آراء تفسیری سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
117 - 142
حوزه های تخصصی:
برخی آیات قرآن کریم در بعضی دوره های تاریخی مورد توجه خاص مفسران قرار گرفته، یا نگاه مفسران به آن ها در طول تاریخ دچار تحولاتی شده است. از جمله این آیات آیه 34 سوره نساء است که به بحث قَوّام بودن مردان بر زنان می پردازد. با توجه به مطرح شدن بحث های حقوق زنان هم چون گفتمانی جدید در دوران معاصر، پی گیری آراء تفسیری درباره این آیه از سده های متقدم تا کنون می تواند نشان دهنده روند تغییرات نگاه مفسران در تفسیر این آیه و تأثیر تحولات اجتماعی و گفتمان جدید بر تفسیر قرآن باشد. در این مطالعه با استفاده از تحلیل تطبیقی تاریخی، بخش نخست این آیه را بررسی خواهیم کرد. بنا داریم نشان دهیم که مفسران معاصر در حرکتی برخلاف مسیر متقدمان در تفسیر آیه، سبب نزول یادشده برای آیه را نقد، قوّامیت را محدود، دامنه برتری های مردان بر زنان را مشخص، و متقابلاُ حتی برخی برتری های زنان بر مردان را نیز در مقام تعدیل بحث مطرح کرده اند. چنآن که خواهیم دید، حجم تفسیر ارائه شده توسط معاصران از این آیه بسیار بیش تر از متقدمان است؛ امری که نشان می دهد تمرکز آن ها بر این آیه و تلاش شان برای پاسخ به برخی سؤالات، با توجه به گفتمان دوره معاصر درباره زنان است.
مطالعه ی تطبیقی حقوق ناشی از طلاقِ همسر در ادیان ابراهیمی
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
105 - 122
حوزه های تخصصی:
خانواده یکی از مهمترین ارکان زندگی بشری است که گاهی دچار تزلزل شده و طرفین تصمیم به جدایی می گیرند. طلاق در بین ادیان ابراهیمی، اگرچه از جایگاه تقریبا یکسانی برخوردار است اما در مورد حقوق طرفین طلاق، اختلاف نظر زیادی وجود دارد. پژوهش حاضر باروش توصیفی-تحلیلی نشان می دهد در اسلام بنا بر جایگاه آسیب پذیر زن نسبت به این هنجار، حمایت مالی بیشتری از زن شده و حقوقی چون اجرت المثل، نحله، مهریه و نفقه را به وی اختصاص داده اند. در حالیکه در یهود و مسیحیّت زن تنها مستحق مهریه و دریافت نفقه در مقابل کارهای منزل، بنابر توانایی زوج می باشد، این خود نشان دهنده ی رابطه ی مالک و مملوکی است که بین زوجین حاکم است. در حالیکه در اسلام زن بنابر جایگاه شخصیتی خود، نفقه دریافت می کند که هیچ ارتباطی با کارهای وی در منزل ندارد و حتی می تواند در مقابل این کارها اجرتی جداگانه نیز دریافت نماید. از جمله حقوق غیر مالی که در هنگام طلاق مورد بررسی قرار می گیرد حق حضانت است که قوانین آن در هر یک از ادیان متفاوت است؛ ولی در هر سه دین، این مصلحت کودک است که مورد توجه قرار می گیرد.
بررسی جریان های فکری فرهنگی موثر بر مطالبات حقوقی زنان در ایران پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
313 - 326
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با بررسی مبانی اندیشه ای جریان های فکری فرهنگی ایران پس از انقلاب اسلامی، به تبیین رابطه هریک با حقوق زن پرداخته است. سؤال اصلی آن است که با کدامین معیار می توان تصویری از فضای نظری جامعه ایران به دست داد و همبستگی میان جریان های اجتماعی با حوزه های حقوقی را بیان کرد. در بخش نظری، رابطه جریان های اجتماعی با مطالبات حقوقی، نظریه های مکتب «واقع گرایی اجتماعی» ملاک قرار گرفته است که به همبستگی تحولات اجتماعی با تحولات حقوقی اعتقاد دارد و اینکه این همبستگی اثرپذیریِ قواعد حقوقی از افکار و اعتقادات افراد دخیل در آن و پویایی حقوق را نشان می دهد. در بخش جریان شناسی نیز، چرایی و چگونگی تقسیم بندی جریان ها، برحسب دین محوری و رابطه آن ها با سنت و مدرنیته است. این پژوهش مبتنی بر روش تحلیلی استدلالی و نتایج یافته ها حاکی از آن است که در نظام اسلامی ایران، که حقوق از شریعت دینی استنباط می شود، موضع گیری در برابر این امر، دو رویکرد کلی «دینی» را که حقوق اسلامی را به حق می دانند و «غیردینی» که اساس تبعیض در حقوق را دینی بودن آن می داند به وجود می آورد. در گام بعدی، موضع گیری ها در زیرمجموعه این دو رویکرد به سنت و مدرنیته، خرده جریان های سنت گرا، تمدن گرا، و روشنفکری دینی را در بخش دینی و روشنفکری سکولار و معاند را در بخش غیردینی ایجاد می کند، که عملکرد هریک در برابر تحولات اجتماعی و زمینه اعتقادی جامعه، حقوق متفاوتی را برای زنان طلب می کند.