مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
دکن
حوزه های تخصصی:
نقش ایرانیان در گسترش حکومت بهمنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
علاءالدین حسن کانگوی بهمنی موفق شد در سال747ق حکومت بهمنیان را تاسیس کند. جانشینان او هر کدام برای گسترش این حکومت کوشش هایی کردند اما دوره اقتدار حکومت بهمنیان در زمان حاکمیت سلطان محمد سوم بود. او پس از تثبیت اوضاع داخلی حکومتش به گسترش قلمرو خود پرداخت. این گسترش قلمرو بیشتر به سوی سرزمین هندوها بود که همسایگان بهمنیان بودند.فعالیت ایرانیان دربار بهمنی، به ویژه خواجه محمود گاوان که وزیر سلطان محمد بود در تثبیت و گسترش حکومت بهمنیان اثر به سزایی داشت. اصلاحاتی که خواجه محمود گاوان انجام داد سبب تثبیت حکومت مرکزی بهمنیان و تضعیف امرای مناطق گوناگون شد. این اصلاحات بیشتر در زمینه های اداری و مالی بود به گونه ای که نظام اداری حکومت بهمنیان را متحول کرد و در نهایت سبب سرنگونی محمود گاوان شد. با قتل محمود گاوان و سپس مرگ سلطان محمد، حکومت بهمنیان روبه زوال رفت و دوران طلایی این حکومت به پایان رسید.در این دوره ورود برخی ایرانیان؛ همچون خواجه محمود گاوان، قلی قطب شاه و عادل شاه به دربار بهمنیان باعث شد تا بهمنیان با ایران روابط فرهنگی، مذهبی، سیاسی و تجاری داشته باشند و این روابط تا دوره حکومت های محلی دکن ادامه پیدا کند. در این پژوهش کوشش می شود تا نقش ایرانیان در گسترش حکومت بهمنیان و چگونگی روابط فرهنگی و سیاسی بهمنیان با ایران بررسی شود.
نخستین نشانه های ظهور و تشیع در دکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشیع در قرن نهم و دهم هجری توسط برخی خاندان های حکومت گر مسلمان به عنوان مذهب رسمی دکن برگزیده شد. این سلسله ها، از بهمنیان که اولین حکومت مستقل مسلمان در جنوب هند بودند منشعب شدند. بهمنیان در دوره حکومت خویش (932-748) به حمایت بی دریغ از سادات و شیعیان همت گماردند. نهمین سلطان این خاندان احمد شاه ولی (839-825) خود مدهب تشیع را پذیرفت و با همه توان به تشویق و حمایت دانشمندان و سیاستمداران شیعه در قلمرو خویش پرداخت. در دوره وی و پیش از آن بسیاری از سادات و شیعیان از عراق و ایران و سایر سرزمین های اسلامی به دکن مهاجرت کردند و برخی از آنان چون صدر الشریف سمرقندی، میر فضل اله انجوی شیرازی، شیخ آذری و محمود گاوان به مناصب و مشاغل مهم سیاسی و اداری دست یافتند. در واقع زمینه های تشیعی که در دوره های بعد در دکن به عنوان مذهب رسمی پذیرفته گردید در دوره بهمنیان فراهم شد. این مقاله به وضعیت شیعیان در این دوره و چگونگی تعامل آنان با سلاطین بهمنی و نیز بررسی نخستین نشانه های ظهور تشیع در دکن خواهد پرداخت.
نقش دیوانسالاران ایرانی در گسترش تشیع در دکن عصر بهمنی ها (مطالعه ی موردی میرفضل الله اینجوی و محمود گاوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناطق مختلف هند از جمله دهلی و دکن، محل ظهور دیوانسالاران ایرانی بزرگی بود که صدها سال به حکومت های مسلمان در تمشیت امور سیاسی و نظامی یاری رساندند. مهاجرت این دیوانسالاران به هند بنابر علل گوناگون و تحت شرایط خاصی صورت پذیرفت. انتخاب این برهه زمانی و اهمیت آن، به سبب حضور دیوانسالاران بزرگ ایرانی و تأثیرات بالای آنان در حکومت سنی مذهب بهمنی بوده است و با توجه به شبهه برخی از محققان و به خصوص مستشرقان مبنی بر نشر و گسترش اسلام و از جمله تشیع از طریق شمشیر و نیروی نظامی از ضرورت زیادی برخوردار است. مسئله اساسی این پژوهش تبیین اقدامات این دیوانسالاران جهت ترویج تشیع در دکن می باشد. نتیجه این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی و تبیین تاریخی سامان یافته، حاکی از آن است که دیوانسالاران ایرانی با تقیه و بدون تحریک اهل سنت و حکومت وقت و با حفظ روابط دوستانه با آنان، با دعوت از شیعیان به دکن، تربیت شاگردان، ساخت مسجد و مدرسه و واگذاری مناصب به ایرانیان، به گسترش فرهنگ ایرانی و مذهب تشیع پرداختند و با تحت نفوذ قرار دادن پادشاهان بهمنی، باعث ترویج تشیع و گسترش آن به دست آنان گردیدند.
کتابخانه های مسلمانان در هند؛ از رونق تا افول
حوزه های تخصصی:
یکی از نمودهای گذشته علمی غنی و پربار مسلمانان در هند، مراکز و نهادهای علمی مانند کتابخانه هاست که نشانگر حیات علمی یک کشور هستند. در تاریخ مسلمانان هند با کتابخانه های معتبری مانند نواب روهیله، ممتاز العلما، ناصریه، مدرسه الواعظین، راجه محمودآباد و رضا آشنا می شویم که کتب بسیار نفیس و ذی قیمتی را در خود جا داده بودند. از مهم ترین عوامل رونق کتابخانه های مسلمانان در هندوستان حکومت های مسلمان بودند. حاکمان مسلمان علاوه بر این که خود اهل علم بودند, عالمان و هنرمندان را نیز گرامی می-داشتند که آثار آن در مهاجرت علما به هند و تاسیس مراکز علمی مانند انواع کتابخانه ها مشاهده می شود. ولی این رونق با پایان حکومت های مسلمان در هند و سیطره استعمار انگلیس به پایان رسید و استعمارگران نه تنها سرمایه های اقتصادی و سیاسی هندوستان را به غارت بردند بلکه سرمایه های علمی و فرهنگی آن را نیز به کتابخانه ها و موزه های اروپا بردند. در این بین فقط تلاش های فردی علمای دلسوز بود که بخشی از این سرمایه را حفظ کرد و مانع از تاراج کل این سرمایه شد.
معرفی و شناسایی مهاجران گیلانی هند، با تکیه بر دکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فاصله زمانی قرن پانزدهم تا هجدهم میلادی گروه های مختلفی از جمله شعرا، صوفیان، علما و دانشمندان ایرانی راهی هند شده و منشا خدمات شایانی در شبه قاره هند گردیدند. تحولات سیاسی گیلان در دوران صفوی بویژه دوره شاه تهماسب و شاه عباس اول سبب شد تا گروهی از بزرگان این خطه راهی دیار مهاراجه ها شوند. این تحقیق تلاش دارد در کنار شناسایی اجمالی ۳۷ نفر از مهاجران گیلانی شمال هند به معرفی 15 نفر از مهاجران گیلانی دکن، بخصوص محمود گاوان وزیر شیعی و قدرتمند دوره بهمنیان، پرداخته و نقش آنان در دولت های مسلمان فارسی زبان دکن را مورد بررسی قرار دهد. سفر محققان به جنوب هند و استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و به کارگیری اسناد و مدارک مبنای شیوه کار این پژوهش قرار گرفته است. اطلاعات به دست آمده نشان می دهد که حضور محمود گاوان گیلانی در دربار بهمنیان و پادشاهانی همچون احمد شاه بهمنی، محمد قطب شاه و علی عادل شاه در جذب این مهاجران به دکن نقش بسزایی داشته است.
پیامدهای مهاجرت شیعیان ایرانی به دربار حکومت های شیعی دکن (قطب شاهیان، عادل شاهیان، نظام شاهیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت شیعیان ایرانی به دکن از نیمه قرن هشتم هجری افزایش چشمگیری داشت و در قرن دهم و یازدهم به اوج خود رسید. به رغم قدرت یابی صفویان در 907 ق و رسمیت یافتن تشیع از سوی شاه اسماعیل اول (حک : 907 930ق) و افزایش قدرت و نفوذ علمای شیعی، شمار زیادی از عالمان، مردان سیاست، شاعران، اطبا و دیگر نخبگان ایرانیِ شیعی، در این دوره به دکن مهاجرت کردند. مهاجرت این افراد، پیامدهای بسیاری در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی در دکن داشت. پژوهش حاضر، پیامدهای این مهاجرت ها را در دکن بررسی کرده است. یافته های پژوهش حاضر که با استفاده از منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است نشان می دهد که این مهاجرت ها موجب گسترش مذهب تشیع و زبان فارسی، نفوذ سبک معماری ایرانی در هند، گسترش مناسبات سیاسی و در نهایت رواج فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی در دکن شد.
بررسی مناسبات آفاقی ها – دکنی ها در دوره حکومت بهمنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
مسلمانان دکن از زمان ورودشان به این منطقه به دو گروه اجتماعی آفاقی و دکنی تقسیم شدند. آفاقی ها مردمانی بودند که از ایران و عراق به دکن رهسپار شدند. همچنین آفاقیان با توجه به این که اهل علم و ادب بودند و به لحاظ اقتصادی مرفه و یا متوسط بودند به سرعت در لایه های اجتماعی شهری دکن نفوذ کردند. بدین ترتیب در دربار حکومتی مناصب حساسی در اختیار گرفتند. از این رو با مسلمانان بومی و محلی که معروف به دکنی بودند پیوسته در رقابت بودند. با تاسیس حکومت بهمنیان و حمایت های آنان از آفاقی ها مهاجرت این گروه به منطقه دکن شدت یافت. مساله اساسی در این پژوهش، آن است که مناسبات آفاقی ها و دکنی ها در حکومت بهمنیان به چه عواملی مربوط بوده است؟ یافته های پژوهش بر این اصل استوار است که علاوه بر سیاست سلاطین نخستین بهمنی، اهل علم وادب بودن آفاقی ها، نفوذ در دربار بهمنی موجب قدرت گیری آفاقی ها گردید. از این منظر این عوامل موجب برانگیخته شدن دکنی ها و درنهایت قتل عام و سرکوب آفاقی ها شد. این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی سامان یافته است.
تاریخ نگاری ایرانی در حکومت های محلی دکن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸۸)
257 - 288
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری فارسی در دوره حکومت های محلی دکن، در قرن های دهم و یازدهم به اندازه ای رونق یافت که می توان آن را به نوعی تاریخ نگاری محلی و دودمانی ایرانی، اما در منطقه دکن به شمار آورد. پژوهش حاضر، ضمن جست وجوی علل گسترش ادبیات فارسی و تاریخ نگاری ایرانی در دکن، با بررسی تحلیلی منابع تاریخی، به این نتیجه رسیده است که مهاجرت گسترده ایرانیان به منطقه دکن و حمایت حکمرانان و دیوانسالاران از آنها، زمینه ساز گسترش ادبیات فارسی در این منطقه شد و این مهاجران، سنّت ها و شیوه های تاریخ نگاری ایرانی را در منطقه دکن گسترش دادند.
واکاوی روابط تجاری هرمز با دکن در قرن چهاردهم و پانزدهم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرمز در قرن چهاردهم و پانزدهم میلادی (هشتم و نهم هجری قمری) به عنوان قطب تجارت دریایی ایران و یکی از چند قطب دریایی جهان محسوب می گردید. هرمز در طی این دو قرن تحت فرمانروایی سلسله پادشاهان محلی معروف به ملوک هرمز قرار داشت و موفق شدند سلطه خود را بر بخش اعظم سواحل شمالی و جنوبی خلیج فارس برقرارسازند . بی تردید یکی از زمینه های و همچنین پیامدهای شکوفایی تجاری هرمز را باید در روابط اقتصادی آن با جنوب شبه قاره هند (دکن) جستجو کرد. موضوع این پژوهش بررسی مناسبات اقتصادی هرمز با دکن در قرن چهاردهم و پانزدهم میلادی است. هدف این مقاله آن است که با شیوه توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، پاسخ روشنی به این پرسش ارائه نماید که هرمز و حاکمان آن چه نقشی در روابط تجاری با دکن در شبه قاره هند ایفا می کردند؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که هرمز به دلیل شرایط خاص منطقه ای و سیاست حاکمانش و با استفاده از اختلافات بین دولت های منطقه نه تنها نقش بسیار مؤثری در تجارت با دکن داشته، بلکه توانست بیش از دو قرن به عنوان مرکز تجاری جهان ایفای نقش کند.
فراز و فرود سیاست مذهبی حکام عادل شاهی بیجاپور دکن در قبال مذهب تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
125 - 140
گسترش اندیشه های شیعی و حتی تأسیس حکومت های شیعه مذهب در مناطق مختلف هند، ازجمله دکن، همزمان با اوج گیری اندیشه های شیعی و تأسیس حکومت شیعه مذهب صفوی در ایران بوده است. در این میان، یوسف عادل شاه که در سال 895 هجری، حکومت عادل شاهیان را تأسیس کرد، در سال 908 هجری، بنا به تمایلات شخصی و نیز تحت تأثیر نفوذ گروه های شیعی (آفاقی ها)، مذهب شیعه را در بیجاپور رسمیت بخشید که اکثر جانشینان وی نیز سیاست مذهبی او را در پیش گرفتند. از آنجا که بررسی عوامل مؤثر بر سیاست مذهبی حاکمان عادل شاهی به عنوان نخستین حکومت شیعی و تبیین فراز و فرود سیاست های مذهبی آن ها از اهمیت خاصی برخوردار است، در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی صورت گرفته، به این پرسش اساسی پاسخ داده شده که حکام عادل شاهی بیجاپور دکن در قبال مذهب تشیع چه سیاست هایی اتخاذ کردند؟ درحقیقت اکثر حکام عادل شاهی، سیاست حمایت از مذهب شیعه را در پیش گرفتند و تعداد اندکی نیز تحت تأثیر مسائل داخلی و خارجی سعی کردند از مذهب اهل سنت حمایت کنند.
بررسی روند گسترش طریقت های چشتیه و نعمت اللهیه در دکن در مقایسه با مفاهیم کتیبه ای مقبره شاه نعمت الله ولی در ماهان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
418 - 434
تصوف به عنوان پدیده مهم در تاریخ جهان اسلام نقش مهمی در نفوذ و بسط اسلام در شبه قاره هند ایفا کرد؛ دکن به عنوان قلب فرهنگی و تمدنی شبه قاره هند پذیرای فرقه های مختلف تصوف شد. با تشکیل حکومت سلاطین دهلی و استقرار طریقت چشتیه، مشایخ این فرقه از نفوذ معنوی بسیاری برخوردار شدند. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق تاریخی که مبتنی بر توصیف و تحلیل است و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مشایخ چشتیه در دوره بهمنیان یکی از گروه های تأثیرگذار سیاسی و اجتماعی به شمار می رفتند؛ به طوری که سلاطین بهمنی سعی می کردند از این جایگاه به نفع حکومتشان بهره ببرند اما مشایخ اولیه چشتیه براساس اصول خود از پرداختن به امور سیاسی و قبول مناصب حکومتی امتناع می کردند و همین عوامل به رشد این طریقت کمک کرد. بعد از چشتیه، نعمت اللهیه در دکن نفوذ کردند و در این منطقه گسترش یافتند. این طریقت ها به عنوان یک جریان تأثیرگذار در تمام فعالیت های فردی و اجتماعی مردم علاوه بر فعالیت های صوفیانه، گسترش دین اسلام و ترویج زبان و فرهنگ فارسی تأثیری شگرف در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی مردم به ویژه در هنر و معماری داشتند که یکی از شاخصه های ممتاز معماری و هنر در کتیبه اهدایی احمدشاه به آرامگاه شاه نعمت الله متجلی شده است. اهداف پژوهش: بررسی و شناخت جایگاه طریقت های چشتیه و نعمت اللهیه در دکن. بررسی چگونگی گسترش فرهنگ و تمدن ایرانی در دکن و معماری کتیبه آرامگاه شاه نعمت الله ولی در ماهان. سوالات پژوهش: علت رشد طریقت های چشتیه و نعمت اللهیه در دکن چه بود؟ چه عواملی موجب نفوذ و گسترش فرهنگ و تمدن ایرانی در دکن شدند؟
بررسی و تحلیل نقش سیاسی و فرهنگی شاه طاهر در گسترش مذهب تشیع در دکن عصر نظام شاهیان (1004 -896 ه.ق)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
93 - 120
حوزه های تخصصی:
نظام شاهیان (حک: 1046-895 ه ق) یکی از امارت های مهم شیعی در دکن در جنوب هندوستان بود که توسط احمد نظام شاه (916-895 ه.ق) با مرکزیت شهرهای «جونار» و «احمدنگر» تأسیس شد. یکی از مسائل مهم در پیوند با این حکومت، جایگاه و نقش نخبگان و عالمان شیعی همچون شاه طاهر (952-880 ه.ق) در تحولات مذهبی حکومت و جامعه ی مسلمانان هند در این دوره است. پژوهش حاضر می کوشد با روش توصیفی تحلیلی نقش شاه طاهر (952-880 ه.ق) را در ترویج و گسترش مذهب تشیع در دکن بررسی کند. یافته های تحقیق نشان می دهد که استفاده از سیاست به نفع مذهب تشیع، زمینه سازی اذهان عموم، تشکیل جلسات مناظره با علمای مختلف، دعوت از عالمان مشهور شیعه برای تدریس در مدرسه «لنگر دوازده امام» در احمدنگر، اعمال نفوذ بر حکمرانان نظام شاهی، تدریس در مدرسه های مذهبی احمدنگر، حمایت از برگزاری مراسم عاشورای حسینی، تلاش برای برقراری مناسبات حسنه بین نظام شاهیان و صفویان و جلب کمک های شاه طهماسب، استفاده کوتاه مدت از تقیه به هنگام خطر و زمینه سازی برای مهاجرت شیعیان ایرانی به دکن ازجمله مهم ترین فعالیت های شاه طاهر در ترویج مذهب تشیع در فلات دکن بوده است که تأثیرات شگرفی درزمینه حیات علمی و فرهنگی و اجتماعی شیعیان هند بر جای گذاشت.
بررسی جایگاه سیاسی غریبان در حکومت نظام شاهیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۸
۸۲-۶۱
حوزه های تخصصی:
غریبان یا آفاقیان مهاجرانی عمدتاً شیعه بودند که از نقاط مختلف، به ویژه ایران به هند رفتند و در دوره نظام شاهیان در دکن نقش مهمی ایفا کردند. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای، درصدد یافتن پاسخ برای این پرسش است که: این گروه از مهاجران از چه جایگاه سیاسی در دوره نظام شاهیان برخوردار بودند و چه علل یا عواملی در تحکیم یا تضعیف موقعیت سیاسی و اجتماعی آنان دخالت داشت؟ یافته های پژوهش حکایت از این دارد که در نیمه اول حکومت این سلسله، غریبان از موقعیت عالی برخودار بودند و موفق شدند منشأ خدمات مهم سیاسی و فرهنگی در جامعه میزبان باشند، اما پس از ضعف هیئت حاکمه و افزایش رقابت غریبان با دکنیان، موقعیت آنها متزلزل شد و شمار زیادی از غریبان به سرزمین های مجاور مهاجرت کردند. گرچه با بهبود شرایط سیاسی، تعدادی از آنها دوباره به احمدنگر بازگشتند، اما دیگر هرگز نتوانستند به موقعیت پیشین خود دست یابند.