مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۰.
۴۱۱.
۴۱۲.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
۴۲۰.
زبان فارسی
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸)
303 - 326
حوزه های تخصصی:
ج.ا. ایران به عنوان یک حکومت برآمده از انقلاب اسلامی، دارای اولویت های خاص خود براساس ساختار معنایی و منافع ویژه ای است و طی چهار دهه گذشته دست به سیاست هایی در محیط پیرامونی خود زده است که اکنون قابل ارزیابی است. بر این اساس، در نوشتار حاضر این فرضیه مورد بررسی قرار گرفت که «زبان فارسی به عنوان یکی از مؤلفه های اصلی هویت ایرانی در زیرمجموعه گفتمان شیعه جهانی ج.ا. ایران قرار دارد و از این ظرفیت برخوردار است تا به شکل مکمل این گفتمان رفتار نماید، و با توجه به عمق تاریخی خود قلمرو ج.ا. ایران را فراتر از مرزبندی های رایج گسترش دهد». درون دادهای مورد نیاز پژوهش به روش کتابخانه ای گردآوری شده و در سپهر نظریه سازه انگاری، روش شناسی حاکم بر متن از ماهیتی تفسیری برخوردار است. یافته های پژوهش گویای آن است که ج. ا. ایران برای قلمروسازی زبانی در کشورهای افغانستان و تاجیکستان، با چالش هایی همچون رقابت های پیچیده ژئوپلیتیکی دیگر بازیگران و چالش زبان فارسی و پشتون در افغانستان و جدایی گزینی فارسی زبانان تاجیکستان مواجه است؛ با این وجود امتیازاتی مانند پیشینه عمیق و نفوذ فرهنگی زبان فارسی در مناطق پیرامونی ایران و اینکه به مثابه محملی برای بسط و گسترش اندیشه دینی در این منطقه بوده است، فرصت هایی فراروی ج. ا. ایران قرار داده که، بهره گیری از آنها با تأکید بر اشتراکات فرهنگی، زبانی، تاریخی و دینی می تواند موجب همکاری و همگرایی بیشتر قلمروهای فارسی زبان شود.
ساختار شناسی تطبیقی «اضافه» و کارکردآن در دستور زبان عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
123 - 139
حوزه های تخصصی:
«اضافه» در زبان، عبارت است از اسناد یک اسم به اسم دیگر به قصد فایده ای همچون تعریف، تخصیص، تخفیف و توضیحات مختلف دیگری که حسب نیاز لفظ مضاف، پدید می آید. در ترکیب اضافی، اسم دوم را متمّم اسم اول دانسته اند و براساس نیازی که در لفظ نخست وجود دارد، فایده و حتّی نوع اضافه مشخّص می شود. این فایده در زبان عربی زیر عنوان های «تعریف»، «تخصیص»، «تخفیف» و «فرار از قُبح» مطرح شده است؛ امّا در زبان فارسی، با عنوان کلّی «متمّم» از آن سخن رفته است که به انواع مختلفی تقسیم می شود. بی شک، ترکیب های اضافی، صرف نظر از نوع آن ها، نقش مهمّی ازلحاظ معنی سازی در جملات دارند و کمترین کوتاهی در درک رابطه دوطرف اضافه و نقش معنی سازی آن ها در ساختار کلّی عبارت، در فهم و درک معنا اختلال جدّی ایجاد می کند. نوشتار پیش رو که به روش تحلیلی - توصیفی انجام پذیرفته و انواع ترکیب های اضافی را در زبان عربی و فارسی بررسی کرده است، روشن ساخته که ترکیب های اضافی در هردو زبان فارسی و عربی، با همه تفاوت هایی که ازنظر تعریف و مصداق دارند، در بسیاری جنبه ها باهم مشترک هستند و کارکردی مشابه دارند؛ همچنین در پژوهش حاضر روشن شد که در برخی موارد از مباحث نظری، اضافه در فارسی متأثّر از زبان عربی بوده است.
آموزش به زبان فارسی؛ چالش وزارت معارف با مدارس ارامنه در دوره رضاشاه (با تکیه بر مدارس ارامنه رشت و بندر پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال آغاز سلطنت رضاشاه پهلوی برقراری نظام نوینی آموزشی وارد فصل نوینی شد و کلیه مدارس کشور ملزم به پیروی از اصول و دستورالعمل های وزارت معارف شدند. مدارس اقلیت های دینی، بویژه مدارس ارامنه که ده ها سال با استقلال عمل کرده بودند در مواجهه با این چالش به واکنش پرداختند و در این میان مدارس ارامنه گیلان در برابر وزارت معارف بیشترین مقاومت را از خود نشان دادند. پژوهش حاضر با تکیه بر اسناد آرشیو ملی ضمن بررسی وضعیت کلی آموزش در میان ارمنیان، به روش توصیفی تحلیلی درصدد پاسخ به این سوال است که چالش وزارت معارف و ارمنیان درخصوص آموزش به زبان فارسی در مدارس ارامنه، بویژه مدارس رشت و بندر پهلوی، به چه شکل بود و بالاخره به چه نتیجه ای رسید؟ یافته های تحقیق نشان می دهد مدارس ارامنه که تدریس به زبان فارسی را باعث نابودی فرهنگ و زبان ارمنی می پنداشتند، از سال 1305 تا 1315 به مدت ده سال در برابر وزارت معارف مقاومت کردند اما بالاخره به دنبال تسلیم شدن مدارس ارامنه گیلان، آخرین مقاومت ها خاتمه یافت و مدارس ارمنیان در سراسر کشور ناچار به تبعیت از مقررات وزارت معارف شدند و آموزش به زبان فارسی را در دستور کار خود قرار دادند.
شیوه های بیان گواه نمایی در فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
23 - 45
حوزه های تخصصی:
گواه نمایی شیوه رمزگذاری زبان برای مشخص کردن منبع اطلاع است. مطالعه حاضر با تمرکز بر مقوله گواه نمایی در زبان فارسی و با تکیه بر چارچوب آیخنوالد (2004) به دنبال یافتن راهبردهای گواه نمایی در زبان فارسی معاصر است. داده های این پژوهش از میان مجموعه های تلویزیونی، آثار نویسندگان معاصر و روزنامه های فارسی گردآوری شده است. نتایج نشان می دهد که گویشوران زبان فارسی نیز با به کارگرفتن راهبردهای گواه نما، ساخت های دستوری و راه کارهای واژگانی که نقش اولیه آنها بیان گواه نمایی نیست، به بیان منبع اطلاع می پردازند. ساخت های ماضی نقلی، افعال وجهی، فعل های اظهاری در ساخت های غیرشخصی، فعل های ایستای ذهنی، افعال مرکب در ساخت های پیروساز، افعال مربوط به حواس پنج گانه، قیدهای گواه نما و نقل قول راهبردهایی هستند که به عنوان گواه نما در زبان فارسی ایفای نقش می کنند در حالی که ساخت مجهول کاربرد گواه نمایی ندارد. از میان این راهبردهای گواه نما تنها افعال مربوط به حواس پنج گانه برای بیان گواه نمایی دست اول و سایر موارد برای بیان اطلاع غیردست اول به کار می روند.
بررسی میزان خودکارشدگی در پردازش نحوی در زبان فارسی: شواهدی از داده های الکتروانسفالگرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
261 - 288
حوزه های تخصصی:
زبان یک توانایی شناختی است که از نظامی خلاق و زایا به نام نحو برخوردار است. نحو به موجب تولید بی-نهایت جمله حائز اهمیت ویژه ای در زبان است و تصور می شود انسان به صورت خودکار و بدون هوشیاری به تولید و درک جملات می پردازد. با توجه به اهمیت این مسئله، پژوهش حاضر میزان خودکارشدگی پردازش نحوی در زبان فارسی را بررسی می کند. برای این منظور، از ثبت پتانسیل های مرتبط با رخداد (ERP) توسط الکتروانسفالوگرافی که تفکیک پذیری زمانی برحسب هزارم ثانیه دارد، استفاده شده است. این پژوهش با اجرای یک آزمایش در محل آزمایشگاه ملی نقشه برداری مغز ایران و با حمایت مالی ستاد توسعه علوم و فناوری های شناختی بر روی سخنگویان فارسی زبان انجام شده است. در این آزمون با به کارگیری پارادایم چشمک زدن توجهی در یک تکلیف پردازش زبانی در قالب بافت های نحوی کوتاه و محدود، به بررسی میزان خودکارشدگی پردازش این بافت ها به کمک ثبت ERP با تعداد 22 داوطلب (10 نفر خانم و 12 نفر آقا؛ با میانگین سنی 8/23 سال) پرداختیم. تجزیه و تحلیل سیگنال های به دست آمده با استفاده از نرم افزار EEGlab در برنامه متلب انجام شد. نتایج آزمون نشان داد که پردازش نحوی فرایندی خودکار نبوده بلکه یک فرایند کنترل شده ذهنی است و به صورت هوشیارانه انجام می گیرد.
بررسی و تحلیل زبان علم حقوق ایران در پرتو زبان های علمی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۱
35 - 56
حوزه های تخصصی:
از آنجا که زبان، پایه تمام کنش های انسانی است و علم هم به عنوان یک کنش بر بستر زبان شکل می گیرد، اهمیت زبان و اصطلاحات حقوقی کمتر از علم حقوق نیست. به منظور بررسی زبان حقوق ایران، پس از بررسی و تحلیل مفاهیمی مانند مدرنیته، روح علمی، زبان علمی و ویژگی های آن، تطورت، و نوسان های زبان علم حقوق ایران را در پرتو زبان های علمی مدرن بررسی و تحلیل خواهیم کرد. همچنین به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت که زبان حقوق ایران به عنوان یک زبان علمی، واژگان و اصطلاحات را از چه بستری می سازد. آیا از زبان فارسی بهره می گیرد یا زبان مایه عربی؟ و آیا برای باروری زبان فارسی در عرصه حقوق تلاشی صورت گرفته است؟ در پاسخ خواهیم دید که حقوق ایران واژگان و اصطلاحات خود را از مایه زبان عربی می سازد. با وجود این، تلاش هایی نه چندان نظام مند و پیگیرانه برای میدان دادن به زبان، اصطلاحات و واژگان فارسی صورت گرفته است که ما آن را تحت نوسان های زبان حقوق ایران تحلیل خواهیم کرد.
مفهوم شناسی واژه «حرف» در آیه «وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّهَ عَلىَ حَرْفٍ»: با تأکید بر آسیب شناسی ترجمه های معاصر فارسی قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۰)
137 - 154
حوزه های تخصصی:
ترجمه واژگان مشترک در قرآن کریم و زبان فارسی، از موارد اختلافی میان مترجمان فارسی قرآن کریم است. از میان حدود 900 واژه و 100 ترکیب شناسایی شده در این حوزه، واژه «حرف» از واژگانی است که ترجمه های متفاوتی برای آن یاد شده است. بر اساس ضوابط ترجمه واژگان مشترک در قرآن و زبان فارسی، در حوزه مفهومی، سه گونه وحدت معنایی، وجوه معنایی و اختلاف معنایی وجود دارد. درباره واژه «حرف» دسته ای آن را با معنای رایج در زبان فارسی یکی دانسته و «به زبان و ظاهر» ترجمه کرده اند. اما سایر مترجمان آن را از گونه اختلاف معنایی دانسته و معانی متفاوتی همچون «شک و تردید»، «پرستش یک جانبه»، «به زبان و ظاهر» و «ضعف و سستی» آورده اند. نگارنده با تحلیل آرای مفسران، مترجمان و لغت شناسان و همچنین درنظر گرفتن سیاق و بافت آیات، بر این نظر است که رابطه مفهومی واژه «حرف» از گونه اختلاف معنایی است و ترجمه مناسب برای آن در آیه یادشده، «پرستش یک جانبه برای کسب سود مادی» است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و ناظر به منتخبی از ترجمه های معاصر فارسی قرآن کریم صورت گرفته است.
پسوندهای فارسی عامیانه و کارکردهای عامیانۀ وندهای فعال زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
فارسی عامیانه گونه ای از فارسی گفتاری است که دارای ویژگی های چون: شکستگی کلمات، جابه جایی حروف و ارکان جمله، استفاده از کلمات ممنوع و ... است و تاکنون پژوهش هایی درباره ماهیت و مشخصه های آن صورت گرفته است. شکل عامیانه فارسی، از یک سو مأخذ بسیاری از ساخت های دستوریِ فارسی نوشتاری معیار است و از سوی دیگر، شماری از وندهای اشتقاقی فارسی نوشتاری معیار را با کارکردهای ویژه ای به استخدام خود درآورده است. به علاوه، فارسی عامیانه، چند وند مخصوص به خود نیز دارد. شناخت وندهای خاص فارسی عامیانه و کارکردهای عامیانه وندهای فعال زبان فارسی، به مترجمان و واژه سازان کمک می کند تا از این امکانات در کار خود استفاده کنند. در این مقاله، امکانات و شیوه های واژه سازی فارسی عامیانه با تأکید بر وندهای اشتقاقی و کاربرد عامیانه پسوندهای فعال فارسی نوشتاری معیار، مورد بررسی قرارگرفت و مشخص شد که اولاً وندهای ویژه فارسی عامیانه عبارت اند از: الو (اخمالو)، اله (تفاله)، اول (چنگول)، اوندی (چرگوندی)، اَکی (دزدکی)، اُ (وِلو)، دانی (هلف دانی). ثانیاً این شکل از زبان فارسی، از وندهای «ا»، «ال»، «ای»، «او»، «اور»، «اَک»، «اِ/ ه»، «اِمان»، «چه»، «چی» و «گری» در کارکردهای متعددی استفاده کرده که به تفصیل به هریک از آن ها پرداخته شده است.
تحلیلی بر چگونگی رفع اختلالات خواندن و نوشتن در دانش آموزان دوزبانه
حوزه های تخصصی:
خواندن و نوشتنِ زبان رسمی و مادری، نیاز اساسی و غیرقابل انکاری برای هر فرد و فراگیری است؛ اما در این مسیر همواره مشکلاتی بروز می کند که مانعی پیش روی یادگیری می شوند. پژوهش حاضر به رفع مشکلات خواندن و نوشتن یکی از دانش آموزان پایه دوم دبستان بهار روستای کنت صورت گرفته است.این پژوهش کیفی و از نوع اقدام پژوهی است و داده های آن از طریق مشاهده، مصاحبه با والدین، جلسه با همکاران و جستجو در پایگاه های اطلاعاتی جمع آوری و تنظیم شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، عمده ترین علل اختلالات خوانداری و نوشتاری، عدم آشنایی دقیق با حروف فارسی، ناتوانی در ترکیب حروف با یکدیگر، اشتباه در هجی کردن و صدا کشی، جاانداختن حروف یا کلمه، عدم فعالیت در خانه، اشتباه شنیدن و نادرست نوشتن کلمات هم صدا، وارونه نویسی، کاهش اعتماد به نفس، بی توجهی در دندانه کلمات و نقطه ها و کم کردن حروف و کلمات در نوشتن دیکته تشخیص داده شد. در مرحله بعد تکنیک های مناسب شنوایی، بینایی و لامسه در طول سال تحصیلی ارائه شد و نتایج نشان داد که میزان توانایی خواندن و نوشتن دانش آموز به میزان بالایی بهبود یافته است.
سهم آذربایجان در فرهنگ فارسی نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آذربایجانیان چون عموم ساحت های اندیشه و علم و اقتصاد و سیاست و فرهنگ ایران زمین، در عرصه فرهنگ نویسی برای زبان فارسی نیز، هم پیشگام و هم سخت کوش بوده اند. ثمره تلاش آنان در این حوزه، زمانه ای بسیار مدید از کهن ترین ادوار زبان فارسی دری با نمونه های کهنی همچون فرهنگ قطران (از قرن پنجم هجری قمری)، تا سال های اخیر و نمونه ای چون فرهنگ بزرگ سخن (چاپ 1381ش.) را شامل می شود. این سابقه و سنت، کارنامه ای است عتیق و پربار که در جستار حاضر گزارش موجزی از این تلاش سترگ و پیوسته تاریخی با مروری بر مشهورترین و شناخته ترین نمونه های فرهنگ فارسی نوشته شده به دست آذربایجانیان را با نگاهی نقادانه از نظر می گذرانیم.هم پیشگام و هم سخت کوش بوده اند. ثمره تلاش آنان در این حوزه، زمانه ای بسیار مدید از کهن ترین ادوار زبان فارسی دری با نمونه های کهنی همچون فرهنگ قطران (از قرن پنجم هجری قمری)، تا سال های اخیر و نمونه ای چون فرهنگ بزرگ سخن (چاپ 1381ش.) را شامل می شود. این سابقه و سنت، کارنامه ای است عتیق و پربار که در جستار حاضر گزارش موجزی از این تلاش سترگ و پیوسته تاریخی با مروری بر مشهورترین و شناخته ترین نمونه های فرهنگ فارسی نوشته شده به دست آذربایجانیان را با نگاهی نقادانه از نظر می گذرانیم.
کارکرد فرهنگ های منظوم دوزبانه فارسی-ترکی در انتقال دانش زبان فارسی دردوره عثمانی در آناتولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۵
73 - 96
حوزه های تخصصی:
برای آشنایی با مردم یک جامعه، سنت ها و ذهنیت آنها، ابتدا باید زبان آنها را دانست. از طریق مقایسه طرح های زبانی زبان مادری و زبان آموخته شده به عنوان زبان دوم، می توان به شباهت های دو زبان پی برد، ویژگی های فکری مردم آن جامعه را آشکار کرد و تصویری کلی از دنیای افرادی که به این دو زبان آشنا هستند، بدست آورد. یکی از بهترین منابع، در این مورد، قطعاً فرهنگ لغات هستند. هدف اصلی این مقاله روشن کردن ساختار فرهنگ لغت های دوزبانه فارسی-ترکی منظوم یا «نصاب »ها است چرا که از یک سو از نظر انعکاس زندگی اجتماعی مردم در دوره عثمانی و از سوی دیگر از نظر واژگان، میزان نفوذ و توسعه تاریخی زبان فارسی و نیز نوع تاثیرپذیری ادبیات ترکی از ادبیات فارسی، دارای اهمیتند. ضمن بررسی فرهنگ ها، انگیزه ها و محرک های اصلی مؤلفان در تدوین آثار، نقاط ضعف و قدرت فرهنگ ها و نیز چالشهایی که نویسندگان با آنها روبرو بوده اند مشخص گردید. از لحاظ ساختاری نیز به این نتیجه رسیدیم که فرهنگهای منظوم نسبت به فرهنگهای منثور از غنای کمتری برخوردار هستند و واژه هایی که در بخش لغت نامه آمده اند، اغلب واژه های روزمره در زبان محاوره مردم هستند و واژه های نادر و ثقیل برای نگارش و انشا در آنها کمتر دیده می شوند. با ترسیم مسیرهای اصلی حرکت و جریان دانش زبان فارسی، به همراه جنبه های تاثیر و انتقال آن، دریافتیم که زبان فارسی نقشی حیاتی در محیط فکری جامعه در دوره عثمانی داشته و به عنوان زبان گفتمان فرهنگی در جریان تضاد مذهبی بین ایران و آناتولی بکار رفته است.
هویت زبان فارسی املا و انشا
آموزش مهارت های زبانی (شنیدن، گفتن، خواندن و نوشتن) از مقدمات آموزش زبان به فراگیران است. مهارت نوشتن پیوند بسیار نزدیکی با درس های املا و انشا دارد که با تأسف، باید گفت این روزها این دروس به بوته فراموشی سپرده شده است و پیامد این بی مهری نسبت به ادبیات، غلط های عدیده املایی و نگارشی است که دردفتر و کتاب و ورقه دانش آموزان و دانشجویان مواجه هستیم و دردآورتر این که این تسامح در اثر کم توجهی به این دروس، حتی به معلم ها نیز تسرّی یافته است. چندسالی است که هنر نویسندگی مظلوم واقع شده و این درحالی است که آدمی همواره به نوشتن نیاز دارد. ازنوشتنِ یک \" رسید یا تقاضا \" گرفته تا نوشتن علمی ترین و زیباترین مقاله های علمی-پژوهشی و کتب، نیاز انکارناپذیرافراد درجوامع مدرن به نوشتن را نشان می دهد. دروس املا وانشا رابطه تنگاتنگی با سایر درس ها دارد این دروس زیربنای تمام علوم است. مهارت های خواندن و نوشتن، بنیادی ترین درس در مهارت زبان آموزی و پیوند تنگاتنگ در آموزش سایر علوم درمقطع ابتدایی و البته تمام دوران تحصیل است و املا وانشا ازاین دودرس نشأت می گیرد که در دوره ابتدایی بیشترین ساعات آموزش را به خوداختصاص داده است که دال بر اهمیت این درس هاست و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با آن سنجیده می شود. این پژوهش بر آن است که علل ضعف دروس املا و انشا، راهکارهای تقویت این دروس، دلایل گسترش روزافزون غلط های املایی و نگارشی در سطح وسیعی از جامعه و لزوم توجه به این دروس پایه را درحد بضاعت خود بیان دارد. روش پژوهش در این مطالعه، کیفی است و با کمک منابع معتبر و بررسی نوشته های در دسترس تدوین گردیده است.
طبقه بندی معنایی افعال سادۀ دارای متمّم حرف اضافۀ «به» ای: یک بررسی پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از حروف اضافه پرکاربرد زبان فارسی می توان به حرف های «از، به، در، برای و با» اشاره کرد. این حروف اضافه در جستجوهای پیکره ای و بررسی داده های زبانی از پربسامدترین تولیدات زبانی هستند و همین بسامد بالا می تواند مؤیّد نقش مهمّ این واحدهای زبانی باشد. گروه های حرف اضافه ای در جمله یا در نقش افزوده ظاهر می شوند یا نقش متمّمی ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر که بر نقش متمّمی حرف اضافه «به» متمرکز است، دسته بندی معنایی فعل های ساده با ظرفیت مفعول حرف اضافه «به»ای است. در این مسیر از رویکرد لوین در دسته بندی افعال زبان انگلیسی بهره گرفته می شود. لوین بر این باور است که شباهت رفتار نحوی و ظرفیت های نحوی افعال می تواند منجر به شباهت های معنایی شود. در نوشتار پیش رو حدود (200) فعل ساده زبان فارسی که در ظرفیت آن ها مفعول حرف اضافه «به» ای وجود دارد، از فرهنگ ظرفیت نحوی افعال زبان فارسی انتخاب و استخراج شد و سپس تلاش شد تا با الهام از رویکرد لوین، دسته بندی معنایی روی این گروه از افعال صورت پذیرد. بررسی و دسته بندی داده ها نشان داد می توان این افعال را در هفت طبقه معنایی گروه بندی کرد. بدیهی است که دستیابی به این طبقات معنایی در فعّالیت های مختلفی ازجمله یادگیری زبان و تدریس فعل به عنوان هسته اصلی جمله بسیار کارآمد است.
تحلیلی بر مبنای بهینگی درباره کوتاه شدگی واکه ای برای رفع التقای واکه در زبان کردی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر براساس واج شناسی بهینگی، به رفع التقای واکه در ارتباط با کوتاه شدگی واکه ای در زبان کردی و فارسی، پرداخته است. مجموعه فیلم ها، سریال ها و متون نوشتاری، پیکره پژوهش حاضر را تشکیل داده است، براساس تجزیه و تحلیل داده ها، نگارندگان نتیجه گرفته اند که دو زبان فارسی و کردی برای رفع التقای واکه در برخی محیط های آوایی، از غلت سازی به شیوه کوتاه شدگی واکه ای استفاده می کنند. در زبان فارسی برای رفع التقای واکه، دو واکه افراشته /i/ و /u/ براثر غلت سازی ازراه کوتاه شدگی واکه ای به ترتیب به یک واکه کوتاه و یک همخوان غلت /j/ و /w/ تبدیل می شوند. در زبان کردی میانی، فرایند غلت سازی در واکه های افراشته /i: ، u: / و نیمه افراشته /ē: ، ō: / رخ می دهد؛ همچنین، غلت سازی در زبان فارسی با تغییر کمّی در واکه کشیده /i:/ و تغییر کمّی و کیفی در واکه کشیده /u:/ همراه است. درمقابل، غلت سازی در زبان کردی میانی تنها با تغییر کمّی در واکه های کشیده همراه است. تحلیل بهینگی نیز مشخّص کرد که عامل اصلی در رفع التقای واکه در هردو زبان فارسی و کردی میانی، الزام به وجود آغازه در ساختار هجایی آن ها است. در بافت هایی که در آن ها غلت سازی ازراه کوتاه شدگی واکه ای رخ می دهد، محدودیت های فعّال مشترک در زبان فارسی و کردی میانی عبارت است از: .AGREE(place); ONSET; MAX; DEP; IDENT (µ
بررسی مبتداسازی ضمیرگذار ساخت ملکی و مفعول متممی زبان فارسی برپایۀ دستور گفتمانی نقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی فرایند مبتداسازی ضمیرگذار از ساخت ملکی و مفعول متممی فارسی و چگونگی ظهور واژه بست ضمیری در پی اعمال آن براساس دستور گفتمانی نقشی است. در مقاله پیش رو نحوه نگاشت عناصر مبتداسازی شده ضمیرگذار فارسی در قالب های ساخت واژی-نحوی معرفی شده در دستور گفتمانی نقشی تحلیل شد. نتایج بررسی و تحلیل تعدای ازجمله های منتخب از گفتار و متون نوشتاری زبان فارسی نشان می دهد که در این ساخت، با عنایت به نیت ارتباطی سخنگو عناصر مختلفی نظیر مالک در ساخت اضافی و مفعول متممی می توانند سازه مبتدا واقع گردند و روش پویای تعیین ترتیب سازه ای این دستور روشی مناسب و کارآمد برای تبیین آن است. از طرف دیگر، با توجه به اینکه سازه مبتداشده در سطح بینافردی براساس اصول این دستور در اولویت ورود به قالب های ساخت واژی-نحوی قرار می گیرد، لذا فرایند مبتداسازی حاصل حرکت نیست بلکه عنصر مبتداشده به صورت پایه زایشی در جایگاه اصلی خود تولید می شود. مهم ترین نتیجه پژوهش حاضر تبیین علت ظهور واژه بست ضمیری در فرایند مبتداسازی ضمیرگذار فارسی از هر دو ساخت ملکی و مفعول متممی و تعیین اجباری و غیراجباری بودن آن است که برای نخستین بار با اِعمال سازوکارهای دستور گفتمانی نقشی صورت می پذیرد.
چارچوب های ارجاع زمانی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی مباحث مربوط به چارچوب های ارجاع زمانی در زبان فارسی پرداخته است. در چارچوب های ارجاع زمانی آنچه بیش از همه آشکار است پراکندگی نظری است. مقاله حاضر با نگاه به زبان فارسی، مروری بر رویکردها و مسائل اصلی این حوزه داشته است؛ مشاهده شده که در این زبان، میان حوزه های مکان و زمان رابطه وجود دارد؛ اما اگرچه مثال های عمده ای از بیان زمان براساس مکان یافت می شود، این رابطه یکسویه نیست و توضیح مکان براساس زمان نیز در این زبان ممکن است. مثال هایی از زبان فارسی برای مفاهیم نظری مرتبط، هم چون انگاره های خود متحرک و زمان متحرک، تسلسل الف و ب و چارچوب های اشاری، پی در پی و خارجی ارائه شده است و با نظرسنجی از گویشوران این زبان، مشخص شده معنی زمانی «جلوتر» در فارسی برای بیشتر گویشوران معادل «زودتر» بوده است. درخصوص کاربرد چارچوب های ارجاع مکانی در حوزه زمان نکاتی مطرح شده و نگاهی انتقادی به بحث استعاره درخصوص ارجاع زمانی نیز ارائه شده است.
تحلیل خطای آوایی فارسی آموزان ژاپنی در چارچوب نظریه بهینگی و ارائه راهکارآموزشی
حوزه های تخصصی:
آموزش نظام آوایی زبان مقصد از لحاظ جایگاه و شیوه تولید آواها از آن جا حائز اهمیت است که مشخصه های آوایی زبان مادری در یادگیری زبان دوم/ خارجی وارد می شود. به تأثیر زبان مادری در یادگیری زبان دوم/ خارجی انتقال زبانی می گویند. انتقال زبانی بر دو نوع است؛ انتقال مثبت و انتقال منفی. انتقال مثبت مربوط به تأثیرات تسهیل کننده آموزش/ یادگیری زبان است. به عبارت دیگر، در این نوع انتقال، زبان اول فرآیند آموزش/ یادگیری زبان دوم/ خارجی را ارتقا و بهبود می بخشد. نقطه مقابل آن، انتقال منفی است، که به تأثیرات مخرب زبان اول در امر آموزش/ یادگیری زبان اشاره دارد. در این پژوهش، 621 دقیقه از تولیدگفتاری زبان آموزان ژاپنی سطح یک موسسه آموزش های کوتاه مدت و فرصت های مطالعاتی الحکمه که زیر مجموعه دانشگاه بین المللی المصطفی (ص) هستند، ضبط شده و مورد بررسی قرار گرفته اند. تلاش شده است تا خطاهای آوایی فارسی آموزان ژاپنی، از دیدگاه زبان شناسی مقابله ای، نسخه قوی و در چارچوب نظریه بهینگی مورد بررسی قرار گیرد و منشأ خطاهای آوایی آن ها را دریافت کند. روش کار به صورت تحلیلی_توصیفی و میدانی است. اطلاعات مربوط به نظام آوایی ژاپنی و فارسی به صورت کتابخانه ای و با استناد به منابع معتبر آواشناسی گردآوری شده و برای هر خطای آوایی جدولی از داده ها ارائه و سپس یکی از واژه ها در تابلوی بهینگی قرار گرفته و علت خطای آوایی آن تحلیل و بررسی شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که نظام آوایی زبان ژاپنی در امر یادگیری زبان آموزان موثر و دارای انتقال منفی است. در انتها راهکارهایی برای آموزش و اصلاح خطای زبان آموزان ارائه می شود.
نگاهی به ترکیبات ساده وصفی و اضافی در زبان های فارسی و چینی (رویکردی آموزشی)
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
105 - 123
حوزه های تخصصی:
ترکیبات وصفی یکی از ابزار های زبانی مهم برای ابراز احساسات و برقراری ارتباط هستد اما در اکثر زبان ها نحوه استفاده و ساختار دستور زبانی آن یکسان نیست. با یک بررسی در مورد نحوه کاربرد ترکیبات وصفی و اضافی در دو زبان فارسی و چینی متوجه خواهیم شد که ساختار ترکیب های وصفی و اضافی با هم تفاوت های بارزی دارند و دستور زبان و ویژگی های بیان مفاهیم در این دو زبان کاملا متفاوت می باشد. تحقیق حاضرضمن معرفی انواع ترکیبات وصفی و اضافی در دو زبان و با استفاده از روش توصیفی و تطبیقی به کاوش در مورد تفاوت های ترتیب و ساختار ترکیب های وصفی و اضافی در این دو زبان پرداخته است. بررسی ها نشان می دهد در زبان فارسی ترکیب وصفی «موصوف + صفت» می باشد در صورتی که در زبان چینی «صفت+ موصوف» ترکیب وصفی را می سازد. بررسی های مبتنی بر تجربه تدریس به زبان آموزان چینی نشان می دهد که گرچه آنها ساختار ترکیبات وصفی دوتایی را متوجه می شوند، اما در مواجهه با ترکیبات وصفی و اضافی طولانی به دلیل تفاوت دستور زبانی با ابهام روبرو هستند و اکثراً اشتباه به کار می برند. چینی آموزان فارسی زبان نیز در هنگام استفاده از ترکیبات وصفی و اضافی از دستور زبان فارسی برای ساخت ترکیبات وصفی و اضافی چینی استفاده نموده و در انتقال معانی دچار مشکل می شوند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که توضیح و تأکید بر تفاوت های دستوری دو زبان و زیر هم نوشتن کلمات هر دو زبان و نیز تکرار و تمرین و ارائه مثال های مختلف از ترکیبات کوتاه تا بلند در حین تدریس توسط مدرس های زبان باعث تسلط زبان آموز درساخت این ترکیبات می شوند.
واکاوی فنون بلاغت ادبیات فارسی از منظر آموزش به غیرفارسی زبانان
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
143 - 169
حوزه های تخصصی:
ادبیات با شکستن قواعد معمول در قالب فنون بلاغی، شکلی هنری به زبان می بخشد و از گونه معیار فاصله می گیرد؛ همین موضوع می تواند یادگیری گونه ادبی را برای غیرفارسی زبانان دشوار سازد. هدف این پژوهش آن است که ابتدا «عوامل پیدایی زبان ادبی» را شرح داده و سپس از طریق انطباق این عوامل با نتیجه تحقیقات حوزه آموزش زبان، «کارکردهای فنون بلاغی در فارسی آموزی» و «آرایه های ادبی مناسب برای فارسی آموزی» را نشان دهد تا در تألیفات آزفا کمتر با حذف یا ساده سازی آثار ادبی روبه رو شویم. نویسندگان پس از ذکر عوامل پیدایش زبان ادبی از منظر شفیعی کدکنی و صفوی، نشان می دهند که چگونه برخی از فنون بلاغت از طریق هماهنگی با اصول زبان آموزی به دلیل منشأ مشترک ذهنی و خلق شگفتی از راه تخیّل، می توانند برای فارس آموزی مفید باشند. آرایه هایی که می توانند در بحث آزفا کارکرد آموزشی داشته باشند عبارتند از: ۱- لفظی یا موسیقایی (توازن های آوایی: وزن، تکرار واج و هجا)، واژگانی (ردیف و تشابه الاطراف) و نحوی. ۲- معنایی یا زبان شناسیک (تشبیه، استعاره و مجاز، کنایه، تناسب، تلمیح و اغراق). نتیجه این پژوهش با تأکید بر ضرورت شناخت دقیق و صحیح زبان ادبی، مشخص می کند که ادبیات علی رغم زبان هنری و تفاوت با گونه زبانی معیار، می تواند به عنوان منبعی جانبی در کنار آموزش زبان در تألیفات آزفا مورد استفاده قرار بگیرد؛ زیرا آرایه های ادبی ذکر شده نه تنها زبان آموزی را مختل نمی کنند، بلکه همسو با اهداف آن هستند و می توانند به فراگیری زبان یاری برسانند.