مطالب مرتبط با کلیدواژه

فارسی عامیانه


۱.

پسوندهای فارسی عامیانه و کارکردهای عامیانۀ وندهای فعال زبان فارسی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زبان فارسی فارسی عامیانه فارسی نوشتاری معیار وندها پسوندها وندهای فعال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۱۷۸
 فارسی عامیانه گونه ای از فارسی گفتاری است که دارای ویژگی های چون: شکستگی کلمات، جابه جایی حروف و ارکان جمله، استفاده از کلمات ممنوع و ... است و تاکنون پژوهش هایی درباره ماهیت و مشخصه های آن صورت گرفته است. شکل عامیانه فارسی، از یک سو مأخذ بسیاری از ساخت های دستوریِ فارسی نوشتاری معیار است و از سوی دیگر، شماری از وندهای اشتقاقی فارسی نوشتاری معیار را با کارکردهای ویژه ای به استخدام خود درآورده است. به علاوه، فارسی عامیانه، چند وند مخصوص به خود نیز دارد. شناخت وندهای خاص فارسی عامیانه و کارکردهای عامیانه وندهای فعال زبان فارسی، به مترجمان و واژه سازان کمک می کند تا از این امکانات در کار خود استفاده کنند. در این مقاله، امکانات و شیوه های واژه سازی فارسی عامیانه با تأکید بر وندهای اشتقاقی و کاربرد عامیانه پسوندهای فعال فارسی نوشتاری معیار، مورد بررسی قرارگرفت و مشخص شد که اولاً وندهای ویژه فارسی عامیانه عبارت اند از: الو (اخمالو)، اله (تفاله)، اول (چنگول)، اوندی (چرگوندی)، اَکی (دزدکی)، اُ (وِلو)، دانی (هلف دانی). ثانیاً این شکل از زبان فارسی، از وندهای «ا»، «ال»، «ای»، «او»، «اور»، «اَک»، «اِ/ ه»، «اِمان»، «چه»، «چی» و «گری» در کارکردهای متعددی استفاده کرده که به تفصیل به هریک از آن ها پرداخته شده است.
۲.

شیوه های وام گیری فارسی عامیانه معاصر از ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۱۶
در این پژوهش، شیوه های وام گیری فارسی عامیانه از ترکی بررسی شده است. برای این منظور فرهنگ فارسی عامیانه تألیف ابوالحسن نجفی مبنای کار قرار گرفت و مداخل ترکی یا مداخلی که بخشی از آن ها ترکی بود، استخراج و بررسی شد. نتایج تحقیق گویای آن است که فارسی عامیانه با سه روش، از ترکی وام گیری کرده است: 1.آمیزش قرضی (آمیزه واژگانی) که در آن نیمی از واژه تک واژ یا واژه دخیل از ترکی و نیم دیگر، تک واژی از فارسی عامیانه است که انواع آن در پژوهش حاضر عبارت اند از: اتباع سازی (مانند اله و بله کردن) و ساخت واژه ها و ترکیبات جدید با واژگان ترکی (مانند آلشی)؛ 2. وام گیری دستوری که به دو صورت کلی بوده است: نخست جملات کوتاهی که از ترکی وارد فارسی عامیانه شده اند (مانند بو دور که وار)؛ دوم ساخت های دستوری که از ترکی دخیل که دو دسته اند: ترکیبات وصفی (مانند یالانچی پهلوان)؛ ترکیبات اضافی (مانند خاله قزی)؛ 3. وام گیری واژگان که گسترده ترین نوع وام گیری است و واژگان و ترکیبات ترکی بدون تغییر تلفظ و معنا (مانند مشتلق)، با تغییر تلفظ و معنا (مانند ایاق)، تنها با تغییر تلفظ (مانند دوستاق چی) و تنها با تغییر معنا (مانند یر به یر) وارد فارسی عامیانه شده اند. وام واژه های ترکی در فارسی عامیانه در حوزه های معنایی زیر هستند:. خویشاوندی، تهدید، غذاها و خوردنی ها، دشنام ها و توهین ها، ضرب و جرح، لغات مربوط به حیوانات، پوشش و مسائل مربوط به آن، واژه های دیوانی نظامی، اعضای بدن، آیین ها، شغل ها و کشاورزی. به طور کلی استفاده از واژگان و جملات ترکی، گسترش لفظی و معنایی فارسی عامیانه و غنای آن را موجب شده است.
۳.

«خدا» در اصطلاحات عامیانه فارسی: مفاهیم عام و مفاهیم جزئی نگر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خدا فارسی عامیانه اصطلاحات عامیانه مفاهیم عام مفاهیم جزئی نگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۴۵
زبان عامیانه، از گونه های غیررسمی زبان است که از واقعیت های زندگی مردم سرچشمه می گیرد. این گونه از زبان، دارای مؤلفه های مختلفی است و یکی از مؤلفه های آن، اصطلاحات عامیانه هستند. هدف از این پژوهش توصیفی تحلیلی، بررسی مفاهیم عام و مفاهیم جزئی نگر در اصطلاحات عامیانه شامل واژه «خدا» است. برای این هدف، اصطلاحات عامیانه شامل واژه «خدا» و شواهد ادبی کاربرد آن ها را از فرهنگ فارسی عامیانه نجفی (1387) استخراج کردیم و به دسته بندی مفهومی آن ها پرداختیم. یافته ها نشان داد که اصطلاحات مذکور، در سطح عام، بر مفاهیم «تأکید»، «امیدواری»، «حمایت»، «حسادت»، «تکبّر»، «لطف و مرحمت»، «احتمال»، «مسئولیت ناپذیری»، «زمان»، «فرصت»، «قدرت»، «شدت»، «آگاه سازی» و «ظلم» دلالت دارند و بیشتر اصطلاحات با توجه به بافت کاربرد خود، جزئیاتی منحصربه فرد از یک مفهوم عام را صورت بندی می کنند. یکی از یافته های قابل توجه پژوهش حاضر این است که با استفاده از برخی اصطلاحات شامل واژه «خدا»، امکان مفهوم سازی جزئی نگرانه مفهوم عام «زمان» به صورت «بی نهایت» و « نامعلوم» وجود دارد. یافته اخیر به نتایج پژوهش های پیشین در زبان فارسی می افزاید که در آن ها، زمان در قالب استعاره های مفهومی «مکان»، «شیء»، «انسان» و «ظرف» تحلیل شده بود. در مجموع از مباحث  مطرح شده می توان این نتیجه را گرفت که اصطلاحات عامیانه، صرفاً عبارت هایی برای بیان کلیات برخی مفاهیم انتزاعی نیستند؛ بلکه با توجه به بافت کاربردشان، جزئیاتی منحصربه فرد از مفاهیم عام را بیان می کنند؛ به گونه ای که اگر از عبارت های غیر اصطلاحی برای بیان جزئیاتی استفاده شود که در اصطلاحات به نوعی فشرده شده اند، به درازگویی و پیچیده گویی دچار خواهیم شد.