مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
زبان ژاپنی
در این مقاله کتاب آموزش زبان ژاپنی با متون روزنامه ، تألیف اوسامو میزوتانی و نوبوکو میزوتانی، معرفی و نقد می شود که برای تدریس در کلاس های متون مطبوعاتی تهیه شده و در ژاپن و سایر کشورها، ازجمله ایران، در دوره های آموزش زبان ژاپنی استفاده می شود. این نوشتار می کوشد نقاط ضعف و قوت اثر را باتوجه به نیازهای زبان آموزان ایرانی آشکار کند. نقد این کتاب از دو منظر متفاوت انجام شده است: نخست به کارکردهای آموزش زبانی کتاب توجه شده و توانایی کتاب در آموزش مؤثر زبان رایج در مطبوعات ژاپنی ارزیابی شده است و دوم ، به کارکردهای فرهنگی اثر توجه شده و تصویری که کتاب می کوشد از جامعه و فرهنگ ژاپن به دست دهد تحلیل و بررسی شده است. برای این منظور، مقالاتی از رسانه های واقعی ژاپن به طور تصادفی انتخاب شده اند و با برچسب دهی موضوعی و برچسب دهی قطبیت، به لحاظ کمی و کیفی با مقالات کتاب مقایسه شده اند.
تفاوت های ترجمه از زبان واسطه با ترجمه از زبان اصلی ارزیابی کیفیت دو ترجمه از رمان ژاپنی باران سیاه به زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اینکه ترجمه از زبان واسطه (ترجمه متونی که خود حاصل ترجمه اند) از دیرباز در حوزه ادبیات و سایر حوزه ها رواج داشته است، اما تنها در سال های اخیر در مطالعات ترجمه به آن توجه شده است. مقاله حاضر می کوشد بی اعتنا به سوگیری های رایج، تفاوت های ترجمه ادبی از زبان واسطه را با ترجمه از زبان اصلی آشکار سازد. برای رسیدن به این هدف، رمان ژاپنی باران سیاه به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد. این رمان دارای دو ترجمه فارسی است که یکی از زبان واسطه (روسی) و دیگری از متن اصلی (ژاپنی) ترجمه شده است. برای ارزیابی کیفیت این دو ترجمه، از انگاره جولیان هاوس ( 1997, 2001, 2015 ) استفاده شد. نتایج ارزیابی نشان داد که ترجمه بی واسطه ترجمه ای آشکار بود که در آن مؤلفه های فرهنگی متن مبدأ تا حد زیادی حفظ شده است، درحالی که ترجمه از زبان واسطه با ایجاد «صافی فرهنگی» رنگ و بوی بومی به خود گرفته و به ترجمه ای پنهان تبدیل شده بود. هاوس در انگاره خود خطاهای ترجمه را به دو دسته خطاهای آشکار و خطاهای پنهان تقسیم می کند. نتیجه مطالعه حاضر نشان داد که ترجمه بی واسطه فاقد خطاهای پنهان بود، درحالی که در ترجمه از زبان واسطه خطای پنهان مشاهده شد. هاوس خطاهای آشکار را نیز به دو دسته ناهمخوانی معنایی بین متن مبدأ و مقصد و تخطی از قواعد زبان مقصد تقسیم می کند. بررسی ها نشان داد که تعداد خطاهای دسته اول در ترجمه باواسطه بسیار بیشتر از ترجمه بی واسطه بود، درحالی که تعداد خطاهای دسته دوم در ترجمه بی واسطه اندکی بیشتر از ترجمه از زبان واسطه بود.
تأثیر برونگرایی و درونگرایی بر درستی ساختاری، روانی بیان و تراکم واژگانی مهارت گفتاری فارسی زبانان فراگیر زبان ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور پاسخ به این سؤال طراحی شد که آیا نوع شخصیتی برونگرا یا درونگرای فارسیزبانان فراگیر زبان ژاپنی تأثیری بر میزان درستی ساختاری، روانی بیان و تراکم واژگانی گفتار ژاپنی آنها داردیا خیر. بدین منظور 65 نفر ازدانشجویان زبان و ادبیات ژاپنی که در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل بودند، به عنوان آزمودنیها مورد استفاده قرار گرفتند. ابتدا از آنان خواسته شد تا به پرسشنامة شخصیتی آیزنک پاسخ دهند. بعد از مشخص شدن نوع شخصیتی شرکتکنندگان، از آنان آزمـون مصـاحبة ایفـای نقش (Role-play) گرفته شد و اطلاعات آن ضبط گردید. سپس نمرة شرکتکنندگان در درستی ساختاری، روانی بیان و تراکم واژگانی مشخص شد. سرانجام با استفاده از آزمون t مستقل، مشخص شد که گرچه نوع شخصیتی آزمودنیها اثر معنیداری به نفع دانشجویان درونگرا بر میزان درستی ساختاری و تراکم واژگانی دارد، ولی نوع شخصیتی اثر معنیداری بر روانی بیان ندارد. توجه به نتایج این تحقیق اهمیت شناخت آموزگار را از جنبههای مختلف شخصیت زبانآموزان، از جمله درونگرا و برونگرا بودن آنان به عنوان وسیلهای برای بهبود و تسهیل روند آموزش زبان مورد تأکید قرار میدهد.
مطالعه تطبیقی ضمایر شخصی در فارسی و ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات یادگیری زبان دوم همواره به نقش و تأثیر زبان مادری توجه داشته است. از آنجا که دانش یادگیرنده از زبان اول، اساسی را برای مقایسه با زبان دوم فراهم می کند، آگاهی از دانش و تجربه پیشین یادگیرنده، در آموزش زبان، از جمله طراحی مواد آموزشی، نقش بسزایی دارد که یکی از مؤلفه های اصلی در امر آموزش است. در این پژوهش ضمایر شخصی در زبان های فارسی و ژاپنی از نظر ویژگی های نحوی، ساختواژی و معنایی توصیف و مقایسه شده است. بررسی مقایسه ای بین دو زبان نشان می دهد که ضمایر در فارسی و ژاپنی از نظر مشخصه های کلی نظیر شخص و شمار مشابه است و از نظر انتخاب مرجع در جمله، به شکل یکسان عمل می کند. علی رغم این شباهت ها، وجود تفاوت های صوری و کاربردی و استفاده گسترده از ضمیر «تهی» در ژاپنی، دشواری هایی را در یادگیری این مقوله فراهم می آورد. اصلی ترین اختلاف بین فارسی و ژاپنی، صورت های نشان دهنده مشخصه هایی است که ضمایر رمزگذاری می کند. در فارسی این مشخصه ها را تکواژهای ضمیری نشان می دهد، در حالی که در ژاپنی بروز آوایی ندارد و از بافت گفتمان، تشخیص پذیر است.
تحلیل خطای آوایی فارسی آموزان ژاپنی در چارچوب نظریه بهینگی و ارائه راهکارآموزشی
حوزه های تخصصی:
آموزش نظام آوایی زبان مقصد از لحاظ جایگاه و شیوه تولید آواها از آن جا حائز اهمیت است که مشخصه های آوایی زبان مادری در یادگیری زبان دوم/ خارجی وارد می شود. به تأثیر زبان مادری در یادگیری زبان دوم/ خارجی انتقال زبانی می گویند. انتقال زبانی بر دو نوع است؛ انتقال مثبت و انتقال منفی. انتقال مثبت مربوط به تأثیرات تسهیل کننده آموزش/ یادگیری زبان است. به عبارت دیگر، در این نوع انتقال، زبان اول فرآیند آموزش/ یادگیری زبان دوم/ خارجی را ارتقا و بهبود می بخشد. نقطه مقابل آن، انتقال منفی است، که به تأثیرات مخرب زبان اول در امر آموزش/ یادگیری زبان اشاره دارد. در این پژوهش، 621 دقیقه از تولیدگفتاری زبان آموزان ژاپنی سطح یک موسسه آموزش های کوتاه مدت و فرصت های مطالعاتی الحکمه که زیر مجموعه دانشگاه بین المللی المصطفی (ص) هستند، ضبط شده و مورد بررسی قرار گرفته اند. تلاش شده است تا خطاهای آوایی فارسی آموزان ژاپنی، از دیدگاه زبان شناسی مقابله ای، نسخه قوی و در چارچوب نظریه بهینگی مورد بررسی قرار گیرد و منشأ خطاهای آوایی آن ها را دریافت کند. روش کار به صورت تحلیلی_توصیفی و میدانی است. اطلاعات مربوط به نظام آوایی ژاپنی و فارسی به صورت کتابخانه ای و با استناد به منابع معتبر آواشناسی گردآوری شده و برای هر خطای آوایی جدولی از داده ها ارائه و سپس یکی از واژه ها در تابلوی بهینگی قرار گرفته و علت خطای آوایی آن تحلیل و بررسی شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که نظام آوایی زبان ژاپنی در امر یادگیری زبان آموزان موثر و دارای انتقال منفی است. در انتها راهکارهایی برای آموزش و اصلاح خطای زبان آموزان ارائه می شود.
تحلیل خطاهای زبان آموزان فارسی زبان در هنگام کاربرد تکواژهای پایان جمله «ne»، «yo» و «yone» در زبان ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مکالمات زبان ژاپنی، تکواژهای دستوری پایان جمله، بخصوص تکواژهای «yo»، «ne» و «yone» نقش مهمی ایفا می کنند؛ چرا که دیدگاه گوینده نسبت به محتوای کلام را مشخص می نمایند. تاکنون تحقیقات زیادی در رابطه با کارکردها، روش کاربرد و خطاهای زبان آموزان هنگام استفاده از آنها صورت گرفته است. در پژوهش حاضر با هدف روشن ساختن نقاط ضعف زبان آموزان فارسی زبان در زمینه یادگیری این سه تکواژ، نخست به بررسی نقش و کارکرد آنها پرداخته، سپس به تحلیل پاسخ های آزمون مرتبط با آنها، که از 116 نفر از زبان آموزان ایرانی و گویشور ژاپنی از طریق پرسشنامه بدست آمده بود، پرداختیم. با مقایسه ی پاسخ های زبان آموزان ایرانی و گویشوران ژاپنی، خطاهای زبان آموزان را مشخص و در 3 مقوله خطاهای مرتبط با تکواژ «yo»، خطاهای مرتبط با «ne» و خطاهای مرتبط با تکواژ «yone» بررسی نمودیم. در ارتباط با تکواژ «yo»، بیشترین خطا در تشخیص کارکرد «برانگیختن توجه»، «مطالبه آگاهی و تشخیص»، «تأکید بر اراده و خواست»، «ابراز رضایت و موافقت» و «درخواست اصلاح»، در ارتباط با تکواژ «ne»، در تشخیص کارکردهای «ابراز موافقت و هم نظری»، «خود تأییدی» و «مطالبه رضایت ظاهری»، در ارتباط با تکواژ «yone»، در تشخیص «دریافت تأیید برای یک پیش فرض» و «ارائه توضیح با مخاطب» رخ داده بود. سپس به بررسی منشاء خطا پرداخته و علل آن را در چهار عامل «عدم شناخت کارکرد وجهی تکواژها»، «عدم ارائه توضیحات در منابع و خطاهای ناشی از رویه های آموزشی»، «کارکردهای متعدد و مشابه این تکواژها» و «منحصر به فرد بودن ویژگی های تکواژها» تحلیل و راهکار-هایی برای نحوه ی آموزش آنها ارائه نمودیم.
بررسی خطاهای زبان آموزان ایرانی زبان ژاپنی، در استفاده از حرف اضافه «ni» در مهارت نوشتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر براساس نظریه ی «تحلیل خطا» و با بهره گیری از روش میدانی، به ارزیابی و بررسی پربسامدترین خطاهای زبان آموزان ایرانی در زمینه ی کاربرد حرف اضافه «ni» در مهارت نوشتاری زبان ژاپنی پرداختیم. نخست داده های این پژوهش، از نگارش 59 نفر از دانشجویان زبان ژاپنی دانشگاه تهران استخراج شد، سپس از نظر منشأ در قالب خطاهای «بین زبانی»، «درون زبانی» و «مبهم» و از نظر نوع خطا در سه گروه «حذف»، «اضافه» و «جایگزینی» مورد بررسی قرار گرفت. پس از تحلیل داده ها، درصد به کارگیری هریک از خطاها و فراوانی آنها به تفکیک دسته بندی های ذکر شده، محاسبه گردید. با توجه به داده های جمع آوری شده و با تکیه بر نتایج حاصل از تحلیل آنها، مشخص شد که از میان چهارده گروه خطای استخراج شده، پنج گروه از خطاهای تولید شده توسط زبان آموزان ایرانی، با منشاء «بین زبانی»، پنج گروه با منشاء «درون زبانی» و چهار گروه با منشاء «مبهم» هستند. علاوه بر این، عمده ترین دلیل ایجاد خطاها بر اساس فرایند تولید، از نوع «جایگزینی» بوده است؛ غیر از نقش معنایی «نشانگر زمان و ترتیب انجام عمل» که هر سه نوع خطا در آن مشاهده گردید، در بقیه نقش ها، فقط خطای «جایگزینی» رخ داده بود. یافته های این پژوهش، ما را به این نتیجه رهنمون ساخت که «تداخل زبانی» و خطاهای «درون زبانی» به طور یکسان در بروز خطاهای مرتبط با حرف اضافه «ni»، نقش دارند.