مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
ادبیات
در دنیای امروز با وجود پیشرفت روز افزون رسانه های الکترونیکی، ادبیات هنوز هم از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این میان ادبیات جهانی با ماهیت همه جانبه، چند وجهی و میان رشته ای آن بستر بسیاری از تحقیقات ادبی را فراهم نموده است. در این راستا نیاز به مجموعه ای احساس می شود که امکان تبادل افکار و تعامل را در سطحی جهانی فراهم کند. مقاله ی حاضر ابتدا با مروری بر ماهیت ادبیات جهانی از طریق نظریه ها به اهمیت و اهداف آن می پردازد. در پایان نیز به نقش ادبیات جهانی در گفتگوی تمدن ها اشاره می شود. تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و روش انجام آن کتابخانه ای و میدانی است. بر پایه ی نتایج تحقیق می توان مدعی شد ادبیات جهانی نه تنها در تقابل با ادبیات ملی است بلکه می کوشد با ایجاد شناخت از ادبیات کشورهای مختلف، راهی برای تعامل متقابل میان ملت های گوناگون با زبان های متفاوت بگشاید. از این رو طرح فضایی که به این موضوع بپردازد، پیشنهاد می شود.
بررسی جلوه های بصری و محتوایی حکایت شیخ صنعان در هنرهای تصویری دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۷
75 - 100
حوزه های تخصصی:
از میان انواع ادبی داستان ها به واسطه خیال پردازی، توصیفات شاعرانه و محتوای خود همواره محرک قدرت خیال و حس زیباجویی هنرمندان بوده اند. هنرمند با مطالعه، تشخیص و ارزیابی ظرفیت هنری و قابلیت محتوایی این آثار به اقتباس از آنان دست می یازد. در این مقاله به روش توصیفی– تحلیلی با تکیه بر حکایت شیخ صنعان عطار به بررسی و تطبیق جلوه های بصری و محتوایی آن در آثار هنری پرداخته شده است. این مقاله بر آن است تا با بررسی داستان شیخ صنعان در حوزه هنر تصویری (دوره قاجار) نشان دهد که هنرمندان در اقتباس از این داستان بیش از همه به صحنه مربوط به اوج آن توجه داشته اند و فارغ از شرح آغاز و انجام داستان به مصور ساختن صحنه اصلی پرداخته اند. نتایج نشان می دهند، هنرمند با توجه به ذهن تصویرساز و با التفات به مضمون داستان و با هدف القای پیام، از صحنه مربوط به اوج داستان بیش از همه بهره گرفته و در بازآفرینی بصری از ویژگی های تصویرسازی عصر خود بهره گرفته است.
بررسی تطبیقی داستان نگاره مجنون در میان ددان خمسه طهماسبی با نگاره پارچه مضبوط در موزه بوستون به شماره ثبت 1928.2، بر اساس نظریه بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
29 - 46
حوزه های تخصصی:
داستان لیلی و مجنون از مشهورترین آثار ادبی است که مورد توجه جمیع هنرها قرار گرفته و آثار آنان را غنا بخشیده است. از میان این هنرمندان نگارگران به خاطر همبستگی ادبیات با نگارگری، روند ساختن نسخه های مصور که همانا انتقال اندیشه سخنور بود رونق یافت. در میان ادبیات شاهنامه و خمسه از جایگاه ویژه ای برخوردار است. با توجه به اعمال نفوذ نقاشان عهد صفوی در کارگاه های سلطنتی و تاثیر هنر نگارگری بر سایر رشته های هنری از جمله پارچه بافی، می توان تاثیرات ادبیات را در نقوش این بافته ها نیز یافت. هدف اصلی این مقاله شناسایی و خوانش نقاط اشتراک ادبیات با نگاره و نقوش این داستان بر روی پارچه دوره صفوی و شناسایی ارتباط نگارگر با طراحان پارچه این دوره است. از یافته های این مقاله چنین مشخص می گردد که مضامین ادبیات غنایی در نقش پارچه و نگاره ها تبلور می یابد، چرا که این داستان ها مشترکات فرهنگی بوده اند و با تطبیق محتوایی شعر نظامی در نگارگری و بافندگی در این دوره نگارگران طراح پارچه نیز بوده اند.
تطبیق مفهومی نماد ماهی در اساطیر، قرآن و مثنوی معنوی و کاربرد آن در آثار هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
259 - 278
حوزه های تخصصی:
«نماد»، «رمز» یا «سمبل» کلمه ایی است که معانی مختلفی دارد. نمادها یا رموز (در معنای حقیقی آن) زندگی بشر را آکنده اند، به گونه ای که هیچ بخشی از زندگی انسان خالی از رمز نیست. نماد و سمبل از دیرباز در هنر و ادبیات جهان کاربردی گسترده داشته است به وسیله نماد، ظاهر کلمه، معنای پنهان و سمبلیکی می یابد که می تواند باعث تنوّع در بیان اندیشه ها و آرا گردد. نماد در هنر و ادبیات هر ملّتی ممکن است شکلی خاص با توجّه به فرهنگ و سنت آن قوم و یا در مضامین متناسب هنری و ادبی، معنای متفاوت و گاه مشترک یابد. نماد ماهی از نمادهایی است که به طور گسترده در ادبیات اساطیری، دینی و ادب منظوم و منثور و همچنین، بر روی آثار هنری بسیاری از ملت ها با اهداف مختلف به کار رفته است. آثار هنری ایران از دوران پیش از اسلام و پس از آن، میزبان این نقش مایه بوده است. پژوهش پیش رو، با رویکرد توصیفی- تحلیلی داشته و گردآوری اطلاعات در آن به شیوه کتابخانه ایی صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش نشاندهنده این است که در اساطیر «ماهی» به طور کلی مظهر حاصل خیزی و باروری شناخته شده است و همچنین، در همه ادیان به کار رفته است. در قرآن نیز این نماد در داستان حضرت یونس و داستان موسی (ع) و خضر نشانه واکاوی و شناخت خویشتن خویش است. از بررسی و تطبیق نماد ماهی در اساطیر، قرآن و مثنوی معنوی و بر روی آثار هنری نیز، با تفسیر معانی آن در اساطیر، قرآن و ادبیات کاملاً مطابق و هم سو و در ارتباط می باشد. این نماد در آرایه های تزیینی و هنر دستی از دیرباز کاربرد فراوانی داشته است. اهداف پژوهش: 1- شناسایی وجوه اشترک و افتراق نمادین ماهی در اساطیر، قرآن و مثنوی معنوی. 2- بررسی چگونگی کاربرد نماد ماهی در آثار هنری. سؤالات پژوهش: 1- نماد ماهی در اساطیر، قرآن و مثنوی معنوی چگونه به کار رفته است؟ 2- کاربرد نماد ماهی در آثار هنری چگونه است؟
بازتاب عناصر اقلیمی در داستان های ابراهیم یونسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴۱
263-286
حوزه های تخصصی:
داستان های اقلیمی غالباً بازتاب دهنده ویژگی ها و عناصر مشترکی چون فرهنگ، باورها و آداب ورسوم یک منطقه جغرافیایی هستند. یکی از حوز ه های پنج گانه داستان نویسی اقلیمی ایران، حوزه داستان نویسی اقلیمی غرب یا کرمانشاه است که هویّت مستقلی دارد و پیشینه آن تقریباً به قدمت داستان نویسی مدرن ایران است. اقلیم کرمانشاه در پدیدآمدن ادبیات کارگری و بازتاب اندیشه برابریِ حقوق انسانی پیشتاز است. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، ویژگی های اقلیمی و عناصر مادی و معنویِ فرهنگی، همچون زبان، باورها، آداب ورسوم، معماری، خوراک و پوشاک و... در آثار ابراهیم یونسی، مورد واکاوی و تحلیل قرار گرفته است. یونسی همچون اغلب نویسندگان حوزه کرمانشاه رویکرد رئالیستی را برای روایت رمان های خود برگزیده است. پس از بررسی های انجام شده مشخص شد که عمده ترین ویژگی های اقلیمی غرب با نمودی برجسته و با دقت و ریزبینی بسیار در تمام داستان های یونسی به چشم می خورد که باعث شده رمان های او در زمره آثار ممتاز ادبیات اقلیمی غرب قرار گیرند.
نگاهی تطبیقی به شکل گیری وضعیت نمایشی در «پیچک» دلدّا و «کریستین و کید» گلشیری بر اساس تقسیم بندی ژرژ پولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات نمایشی و داستانی از دیرباز با یکدیگر پیوند داشته اند؛ داستان به عنوان وسیله بیان رویدادهای زندگی و نمایش ابزار ارتباط با جهان پیرامون، همواره در ارتباط با یکدیگر، ضمن برآورده کردن برخی از مهم ترین نیازهای انسان، امکانات خود را با یکدیگر به اشتراک گذاشته اند و روند رو به گسترش آن همچنان هم ادامه دارد. امروزه نمایش از ظرفیت های ادبیات داستانی و داستان از برخی ویژگی های درام استفاده می کند. با این وصف در این پژوهش سعی می شود با تمرکز بر سی و شش وضعیت نمایشی ژرژ پولتی، دو اثر « پیچک» از گراتزیا دلددا و« کریستین و کید» از هوشنگ گلشیری بررسی شده و به روش توصیفی تحلیلی چگونگی خلق ظرفیت های نمایشی دو اثر از طریق وجوه اشتراک محتوا نشان داده شود. یافته های پژوهش نشان می دهد هرچند این دو اثر در دو مکتب با مختصات متفاوت شکل گرفته اند؛ اما با درونمایه مشترک عشق و روابط انسانی و عاطفی، از وضعیت های نمایشی مرتبط با این درونمایه برخوردارند؛ چنانکه گلشیری با توجه به بعد فردی روابط و دلددا با تمرکز بر بستر اجتماعی شکل گیری و رشد شخصیت ها، موفق به خلق موقعیت های نمایشی در آثار خود شده اند.
فرهنگ جهاد و شهادت در زبان استعاری شاعر انقلاب اسلامی، حسین اسرافیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه ادبیات در کنار فیلم، موسیقی، ماهواره، نقاشی و مانند آن، یکی از رسانه های مؤثر برای انتقال اندیشه و فرهنگ است. از دیرباز با توجه به زمان و شرایط، همواره از جلوه های مختلف ادبی استفاده شده است. در کشورهای اروپایی و غرب، به خصوص بعد از رنسانس، از ادبیات داستانی به ویژه رمان پررنگ تر از جنبه های دیگر ادبی برای القای جهان بینی موردنظرشان به سایر کشورهای دنیا بهره برداری می شود، اما در ایران با توجه به پیشینه و شرایط تاریخی، اجتماعی، دینی و فرهنگی و نیز ذوق و قریحه ایرانیان، همواره شعر بیشتر از سایر هنرها مورد توجه بوده است. یکی از شاعران معاصر که برای بیان و انتقال فرهنگ، اندیشه و عقاید خود به مخاطبان، از زبان استعاره استفاده کرده، حسین اسرافیلی است. استعاره از رساترین و هنری ترین شیوه بیان در شعر است که از گذشته مورد توجه شاعران بوده است. این جستار بر آن است تا به این فرضیه جواب دهد که آیا زبان استعاری می تواند در خدمت یک فرهنگ و آرمان باشد یا نه؟ اگر این گونه است، آیا اسرافیلی توانسته است زبان استعاره را در خدمت فرهنگ جهاد و شهادت به کار گیرد؟ با مطالعه مجموعه اشعار اسرافیلی و استخراج استعاره های به کاررفته در آثار وی، ابتدا استعاره ها را از نظر ساختار مصرّحه و مکنیّه طبقه بندی کرده، سپس آنها را از دو منظر معنا و مفهوم و نیز زیباشناختی و هنری بررسی کردیم. برای تحلیل موضوعی استعاره های اشعار او از نمودار آماری بهره بردیم و نتیجه گرفتیم که هم از نظر هنری و هم از نظر معنا و مفهوم، بیش از 90 درصد استعاره های شعر وی در خدمت فرهنگ ایثار و شهادت است و از این نظر، یکی از موفق ترین شاعران در عرصه ادبیات پایداری و شعر متعهد به شمار می رود.
سحر و جادو درداستان های هزار و یکشب و قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
هزار و یکشب سرشار از افسانه و افسون است.افسانه هایی که در این کتاب از پی هم می گذرند،اتفاقات و حوادثی را در بطن خود می پرورانند اگر چه در دنیای خود طبیعی و عادی هستند، اما به آسانی در باور ما نمی گنجد. ما با آنها مأنوس نیستیم و تنها آنها را به حساب مافوق طبیعی بودن می گذاریم. سحر و جادو در هزار و یکشب جایگاه ویژه ای دارد، نه هر کس، تنها دو دسته از افراد آنها را به کار می بردند.افراد خوب و افراد بد! در داستان های هزار و یکشب عمدتاً زنان ساحرند و افسونگر. دنیای هزار و یکشب دنیای انسان هایی است که با دیوان و پریان زندگی می کنند و چون یارای برابری در مقابل آنان را ندارند سحر و جادو را در برابر ناملایمات، برای آنان و گاه برای همجنسان خود به کار می گیرند. آنچه که در ذهن ما پذیرفتن وجود سحر و جادو را کمی آسان تر نموده است، تأیید این مسأله در کتاب آسمانی ماست.قرآن کریم،در برخی از آیات، سحر و جادو را ممکن دانسته و صد البته جادو و جادوگری را منع نموده است. اما در هزار و یک شب، سحر و جادوگری امری مأنوس است. در این مقالهسحر و جادو در هزار و یکشبو قرآن، به ویژه آیه «102» سوره بقره،به گونه ای مبسوط تر با رهیافتی توصیفی - تحلیلی با بهره گیری از روش اسنادی و کتابخانه ای در قالب مقاله علمی پژوهشی مقایسه و تحلیل شده است.
تحلیل زبان غنایی غزلی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان پدیده ای پیچیده است که از ابعاد گوناگون قابل مطالعه است، از یک سو وسیله ارتباط بین افراد جامعه و به بیان دیگر مهم ترین نهاد اجتماعی است و از سوی دیگر زبان، ابزار بیان افکار و احساسات است. با تبدیل نظام آوایی زبان به نشانه های معنایی، کارکرد زبان از ارتباط و انتقال، به خلق موقعیت های نو برای خواننده و شنونده ارتقاء می یابد. زبان در این مرحله با دو فرایند خودکاری و برجسته سازی مواجه می شود. انحراف از قواعد زبان معیار و افزودن قواعدی بر آن ( برجسته سازی،آشنایی زدایی،هنجار گریزی و قاعده افزایی) به آفرینش هنری انواع ادبی می انجامد. نظریه های ادبی در تحلیل علمی انواع ادبی، گام های مهمی برداشته اند اما هر نوع ادبی را نمی توان با هر نظریه ادبی بازخوانی کرد، به نظر می رسد زبان شناسی فرمالیستی در زمره نظریه هایی است که به مدد آن می توان اصول زبان غنایی را از متن استخراج و تحلیل نمود. از منظر زبانی، غزل های غنایی، کارکردی شخصی، عاطفی و ادبی دارند و جهت گیری پیام معمولاً به سوی گوینده یا به سوی خود پیام است و نقش ادبی زبان در قاعده افزایی ها و هنجار گریزی های متعدد نمود می یابد. این مقاله سعی دارد تا ضمن تعریف و بررسی مفاهیم بنیادینی چون زبان، ادبیات و شعر غنایی به عنوان زمینه های اصلی بحث، به تحلیل معیارهای زبان غنایی دست یابد و سپس مطابقت این معیارهای زبانی و ادبی را در تحلیل غزلی از حافظ به آزمون گذارد.
هنر شرقی، هنر مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرش ادیان و مکاتب گوناگون به زیبایی و جمال، نقشی بسزا و تعیین کننده در شکل و محتوای آثار هنری آنها دارد. در تمدن های شرقی، هنر از دیرباز در اکثر مواقع با دیدی شاعرانه، آیینی - عرفانی و یا اساطیری همراه بوده و هدفش نزدیک کردن هرچه بیشتر انسان به زیبایی مطلق بوده است. با بررسی جنبه های فرهنگی و آیینی رویکرد هنری در مشرق زمین، همچنین مطالعه اندیشه ها ، دیدگاه ها و جهان بینی های متفاوت و طبقه بندی آرا و نظریه های گوناگون، می توانتعریفی قابل قبول از هنر ارائه داد و با نگاهی عرفانی ادبی به هنر مقدس و دینی که حاصل تمدن شرق است ، نگریست. در مقاله حاضر که به روش کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی – توصیفی انجام شده سعی بر آن بوده که ضمن معرفی جلوه های اصیل هنر، نشان داده شود که هنر واقعی حقیقت زیبایی، خالق زیبایی و محور کمال، وارستگی و اصالت است.
بازشناسی تطبیقی ادبیات غنایی بر قالی سنگشکو با تاکید بر نگاره های مصور خمسه نظامی در دوره صفوی (مطالعه موردی: دیدار لیلی و مجنون و آبتنی شیرین)
دوره صفویه از با شکوه ترین ادوار تاریخی ایران می باشد. قالی های به جای مانده از این دوره از زیباترین و نفیس ترین فرش های تاریخ هنر قالی ایران به شمار می رود. قالی هایی که در طرح و نقش جلوه هایی از هنر ایرانی را به نمایش می گذارد. در بین این قالی ها، قالی تصویری سنگشکو ، با نقوشی زیبا، که تداعی کننده داستان ها و اسطوره های ادبیات غنایی(خسرو و شیرین، لیلی و مجنون) است، مشاهده می شود. در این پژوهش برآنیم که به بررسی نقشمایه های روایی ادبیات غنایی بر قالی تصویری دوره صفوی بپردازیم. از این رو این سوأل مطرح می شود که نقشمایه های روایی ادبیات غنایی نسخ های مصور به چه صورت بر قالی تصویری دوره صفوی تجلی یافته است؟ پژوهش حاضر به شیوه ترکیبی توصیفی تحلیلی با رویکرد تطبیقی انجام گرفته است. در جهت دستیابی به اطلاعات و مطالعات از روش تحقیقات و مطالعات کتابخانه ای و مقالات سایت های معتبر اینترنتی و فیش برداری بهره گرفته شده است. برای دستیابی به هدف، چهار نگاره ( با موضوع آبتنی کردن شیرین و دیدار لیلی و مجنون) از خمسه نظامی دوره صفوی با قالی سنگشکو مورد مطالعه قرار داده شد. نتایج حاصله بیان گر این است که نقشمایه های قالی تصویری دوره صفوی با پیروی از نگاره های نسخ های ادبی باز نمایی کرده اند ولی در مواقعی به متن ادبی رجوع نموده و یا با بهره گیری از عناصر رایج در قالی آن دوره تغییراتی را در طرح قالی لحاظ نموده اند.
نگاه اجمالى به سیماى زن در اساطیر ایرانى
به روانى آب, به گرمی آتش وبه ارزشمندی خاک ایران, فردوسی شاهنامه می سراید. افسانه ها و حماسه ها و تاریخ رفته از یاد را دو باره زنده می کند و در آیینه ای به گسردگی ایران نمایان می سازد. فردوسی چشم ژرفانگر خویش را در ((توس )) خراسان به جهان گشود و با سرودن شاهنامه نور دیده ملت ایران شد و نامی ماندگار در ادبیات حماسی ملل. بیشتر زندگی پر ثمر او در زمان سامانیان و شکوفایی ادبیات پارسی گذشت و دوره شکوه پسیری را با غم از دست دادن فرزند برومند خود , در زمان سلطان غزنوی , محمود , در سخنی و تنگدستی به سرد برد و سر انجام پس از سال رنجی پر شور , شاهنامه را به پایان رسانید و شاهکارهای به یاد گار نهاد و رفت. رفت , اما نمرد که ( تخم سخن ) را پراکنده بود و ( سرو سایه فکنی ) بر افراشته بود. شاهنامه , باز آفرینی نگاشته و بر گزیده است از ( حماسه ) های باستانی و مدارکی تاریخی که با آگاهی های فردوسی از فرهنگ و ادب پارسی و نبوغ و هنر ویژه وی آمیخته گشته است و نه تنها یک منظومه بزرگ حماسی , بلکه سند و کارنامه ء فرهنگی و تاریخی ملت ایران نیز می باشد. در ششاهنامه قهرمانها و شخصیتها نقشهایی گوناگون دارند, گاه جنبه ای ( اسطوره ای )و نمادین و گاه واقعیت تاریخی می یابند. شاهنامه دارای داستانهایی است از قهرمان و پهلوانان , زنان و مردانی که گاه جنبه نمادین و آرمانی دارند و متعلق به دوران اساطیری و پهلوانی می باشند وگاه از واقعیتهای تاریخی , و در همه گونه ء خود بیانگر دیدگاه ( خرد گرایی ) و یاورهای ( بنیادین دینی ) فردوسی , که موجب محبوبیت او در میان ( شعوبیه ) گردید.
بررسی زمینه های رویکرد آنتروپومورفیک در نگارگری ایرانی
حوزه های تخصصی:
نتروپومورفیسم، یا «انسان گونه انگاری» و یا «انساندیسی»، یکی از شاخه های انسان شناسی است، که در خصوص تشخّص بخشی انسانی به غیر انسان، اعم از دیگر جانداران یا اشیاء بحث می کند. این پژوهش با هدف دست یابی به الگویی ساختارمند در تبیین رویکرد آنتروپومورفیک در نظام زیبایی شناختی نگارگری ایرانی تدوین شده و با بررسی گزیده ای از نسخ مصوّر برجای مانده از تاریخ نگارگری ایران پس از اسلام، به روش تاریخی، توصیفی و تحلیلی، به گردآوری و تحلیل داده ها به روش مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی پرداخته و در مجموع با دسته بندی نمودهای آنتروپومورفیک در قالب های گوناگون، به تبیین سازوکارهای آنتروپومورفیستی در نگارگری ایرانی پرداخته و به طرح پرسش: «آنتروپومورفیسم در آثار نگارگری ایرانی با چه زمینه ها و کیفیاتی نمود می باید؟» پرداخته است. در راستای پاسخ به این پرسش، و با مطالعه نسخه های متعدد نگارگری و آراء اندیشمندان و نیز مطالعه آثار ادبی و نسخه های خطّی مصوّر ایران پس از اسلام، به این نتیجه منتهی شده که نگارگری ایرانی با بهره مندی از پیشینه اساطیری و نیز دیدگاه شرقی مبتنی بر وحدت انسان و طبیعت با تکیه بر مضامین ادبی و حکمی به عنوان تجلی گاه آنتروپومورفیسم شناخته می شود. پژوهش حاضر، از نوع بنیادی بوده و با بررسی پژوهش های پیشین در حیطه روانشناسی، اسطوره شناسی، جامعه شناسی مذهبی و تاریخ نگارگری تنظیم شده است.
نسبت متن و تصویر در آثار معین مصور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۹۳
43 - 50
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: همنشینی طولانی «ادبیات» و «نقاشی» در نسخ مصور تأثیری دیرینه و عمیق بر شکل و ساختار نقاشی ایرانی داشته است. از میانه های عهد صفوی تولید نگاره های مستقل از کتاب به شکل روزافزونی گسترش یافت. به نظر می رسد که در این دوران پیوند و کشاکش رسانه های نقاشی و ادبیات واجد شکل نوینی شده باشد. از این رو بررسی آثار معین مصور در حکم آخرین نماینده جدی مکتب نقاشی اصفهان در این زمینه حائز اهمیت است.هدف پژوهش: این پژوهش بر آن است که «چگونگی» تحول پیوند تاریخی «ادبیات» و «نقاشی» در اواخر مکتب نقاشی اصفهان را از طریق بررسی شکلی و ساختاری نسبت «تصویر» و «متن» در آثار معین مصور نشان دهد.روش پژوهش: در این پژوهش نقاشی های معین مصور با روش تحلیلی-تطبیقی بررسی شده و یافته های این تحلیل با رویکردی تاریخی در سیر تحول نقاشی ایرانی در میانه های عهد صفوی تفسیر شده است.نتیجه گیری: تصویر «لحظه زایا» در نسخه نگاره های معین مصور نشان از گونه ای «زمان مندی پنهان» دارد که یادآور توالی کنش های روایت کلامی است. از سوی دیگر در نگاره های تک برگ معین مصور، تجانسی بیشتر میان رسانه، محتوا و نحوه ادراک آن دیده می شود، زیرا این آثار فارغ از روایتگری به چینش اجسام و پیکره های زیبا محدود شده اند. ردپای تعمیق زیباشناسی مبتنی بر این آثار در نسخه نگاره های آن دوران نیز قابل تشخیص است؛ آنجا که تعداد پیکره ها و خرده صحنه های روایی در تصاویر این نسخ کاهش یافته و نقاشی تمرکز بیشتری بر تصویرگری «لحظه زایا» یافته است. در نتیجه به نظر می رسد که در آثار معین مصور پیوند و کشاکش متن و تصویر به شکل حرکتی از «متن» به سوی «تصویر» قابل تصور است، این گرایش در امتداد مکتب اصفهان خارج از ذوق محافظه کارانه دربار در تهیه نسخ مصور و شکوهمند ادبی، فرصت رشد و گسترش بیشتری یافت و باعث تولید نقاشی هایی با جنبه محاکاتی و حسی قوی تر شد. این امر در آن دوران نمودی از حرکتی به سوی استقلال و تفکیک بیشتر رسانه نقاشی از روایت کلامی است.
سفر حجمی درخط زمان؛ نقش حافظه رخدادی در شاعرانگی شاعران؛ بر اساس تقسیم بندی حافظه از دیدگاه برگسون(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشتار که پژوهشی کتابخانه ای و اسنادی است، بررسی نقش حافظه رخدادی در اعتلای خودآگاهی با بهره بردن از غنای تصویری و احساسی موجود در آثار فروغ فرخزاد بر اساس نقد روان شناختی و بازنمود این دو در شعر است. در این راستا، ابتدا مقوله تفاوت روح وجسم از دیدگاه برگسون مطرح می شود؛ که از نظر وی "روح" و "جسم" تنها تفاوت زمانی دارند و روح و به تبع آن خودآگاهی به نوعی همواره در گذشته حضور دارند و به وقایع زمان حال از دید گذشته می نگرند. بنابراین تقویت "حافظه رخدادی" که یک حافظه سیال و سه بعدی است نقش مؤثری در اعتلای خودآگاهی خواهد داشت. در این مطالعه که توصیفی و از نوع تحلیل محتواست قصد داریم تا از طریق هدایت خواننده به سمت به کارگیری هر چه بیشتر حافظه رخدادی، سطح خودآگاهی او را ارتقا بخشیده تا به این ترتیب تأثیر چشمگیر آن را در سیر روان درمانی و رهایی از مشکلات روحی - روانی شاهد باشیم.
رده بندی پژوهش های تکاملی درباره ی ادبیات و معرفی رویکردی تکاملی- شناختی به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه علم سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
109-127
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر علوم زیستی در قالب دو جریان به جهان روایت ها و ادبیات پای نهاده اند: رویکرد تکاملی به ادبیات و رویکرد شناختی. مقاله ی حاضر، با ذکر اشاره هایی به رویکرد دوم، عمدتا به رویکرد نخست اختصاص دارد. نظریه های طرح شده در ادبیات تکاملی عمدتاً گرایش انسان به ادبیات را با در نظر گرفتن فرآیند تکامل انسان، سازگاری درنظر می گیرند؛ سازگاری هایی در سطوح مختلف فردی، گروهی و فرهنگی که در مقاله ی حاضر، ابتدا به نقد و بررسی این نظریه ها می پردازیم. نظریه ی ذهن گسترش یافته رابطه ی میان ذهن، بدن، جهان پیرامون را وثیق می داند. دعوی دیگر مقاله آن است که نظریه ی ذهن امتداد یافته قابلیت ویژه ای برای تبیین ادبیات دارد. همچنین به عنوان دعوی آخر مقاله سراغ زیست شناسی تکا-تکو می رود و از قابلیت های تبیینی آن برای تبیین نقش ادبیات در زندگی و تکامل انسان بهره می گیرد.
پیوند سیاست و هنر در شوروی (مطالعه موردی: واقع گرایی سوسیالیستی در عصر استالین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار می خواهیم رابطه هنر و سیاست با تمرکز بر نظریه هنری در شوروی دوران استالین را واکاوی و نقد کنیم. پس از آنکه استالین در آیین نامه ای سازمان های مستقل فرهنگی اتحاد شوروی را منحل کرد، کنگره نویسندگان این کشور، مهم ترین هدف خود را تحقق واقع گرایی سوسیالیستی معرفی کرد. بنابر آن همه تولیدات فرهنگی به لزوم وفاداری از آرمان های انقلاب فراخوانده شدند. واقع گرایی سوسیالیستی از ابتدای دهه 1930 تا زمان سقوط اتحاد شوروی یگانه روش رسمی خلاقیت و تعهد برای اهالی فرهنگ و هنر بود. چنانکه ساختار قدرت تخطی از آن را برنمی تافت. با توجه به حضور سیاست در ساحت فرهنگ و هنر، این پرسش مطرح است که چگونه واقع گرایی سوسیالیستی و نوع عملکرد آن بازتاب دهنده علائق قدرت و سیاست در شوروی عصر استالین بوده است؟ در پاسخ سه اصل زیربنایی، زیبایی شناسی و واقع گرایی سوسیالیستی را بررسی می کنیم تا فرضیه نوشتار را به آزمون بگذاریم: 1. هنر برای خلق ها یا اصل مردم گرایی در هنر؛ 2. تعهد به حزب؛ 3. اصالت ایدئولوژیک. برای ارائه نشانه هایی از اصول گفته شده برخی آثار هنری و ادبی این دوره به همراه دیدگاه ساخت قدرت را بررسی کردیم. یافته ها نشان می دهد این مکتب در برابر نظام سیاسی برخوردی فعالانه داشته و با توجه به پیوند با امر سیاسی اصل آزادی در هنر به مصلحت قدرت تسلیم شده است. این نوشتار به روش توصیفی-تحلیلی نوشته شده و رویکرد نظریه انتقادی را مورد توجه قرار داده است.
تعابیر عارفانه و عاشقانه گوی و چوگان در اشعار فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی تعابیر عارفانه و عاشقانه گوی و چوگان در اشعار فارسی است. شاعران در ادوار مختلف زبان و ادبیات فارسی، برای بیان مفاهیم و منویات درونی خود از تعبیرات گوناگون استفاده کرده اند و گاه برای بازگویی این مفاهیم از تعابیر و اصطلاحات رایج در زمانه خود سود جسته اند. بیان احساسات و عواطف شخصی شاعران گاه در مضامین عاشقانه و گاه عارفانه با واژه های گوی و چوگان نمود یافته است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و به روش تاریخی است که با رویکرد تحلیلی انجام شده است. یافته های تحقیق نشان داد؛ اشعار فارسی سرشار از دو واژه گوی و چوگان است که در مضامین عاشقانه برای توصیف درازی زلف، ذقن، روی، خال معشوق و نیز توصیف تسلیم و بی ادعایی عاشق در برابر معشوق به کار رفته اند. در مضامین عارفانه نیز برای بیان تسلیم بودن و نیز به عنوان تمثیلی برای ترک هوس و خودبینی استفاده شده است. نمود واژه های گوی و چوگان در اشعار غنایی و بسیاری واژه های گوی و چوگان در ادبیات فارسی نشان دهنده میزان رواج این بازی در ادوار مختلف تاریخ ایران است و آشنایی شعرا با بازی چوگان می تواند ناشی از رواج این بازی در ایران باشد.
بابا افضل، حکیم، عارف و شاعر بزرگ قرن هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۳۸۵ شماره ۳
25 - 37
یکی از بزرگان علم و ادب و حکمت پژوهان در مورد تعامل فرهنگ و تمدن یونان و اسلام چنین گفته است: پس از برخورد فلسفه یونانی با عالم اسلام، حیات عقلانی و روحانی در چهار جریان فرهنگی و عقیدتی در جهان اسلام تبلور یافت. فلسفه مشائی، حکمت اشراقی، کلام، تصوف و عرفان، بازگشت این چهار جریان در موضوع شناخت و معرفت به دو مسأله اساسی برمی گردد است. یکی از تدلال و نظر و دیگری ریاضت و تزکیه و مجاهدت نفسانی. به عبارت واضح تر، برای شناخت آغاز و انجام جهان از دو راه تفکر و یا ریاضت و مجاهدت می توان طی طریق کرد . در ایران اسلامی هر کدام از این چهار جریان مذکور، در دامن خود، بزرگ مردان و دانشیانی را پرورده که آوازه آنها جهانی است. ابوعلی سینا، شهاب الدین سهروردی، غزالی و خواجه نصیرالدین طوسی، نمونه های شاخص برای هر کدام از این جریان ها محسوب می شود. مشکل بتوان تصور کرد که چهره های برجسته و نمادهای بارز این حیات عقلانی و یا روحانی فقط به همان جریان که در آن برجسته بودند، تعلق داشتند. مرحوم مجتبی مینوی گفته است: در دو قرن پنجم و ششم جماعتی از بزرگان بوده اند که در عین تعلق به یکی از چهار طریقت مذکور، علاقه ای به یکی دیگر از طریقه های دیگر هم داشته اند . به نظر ایشان طریقه تصوف و عرفان، از طریقه هایی بوده که هم فلاسفه و هم متکلمان و هم حکمای اشراقی به آن نظر داشته اند. یکی از شخصیت های بسیار مهم، مبتکر و حکیم متألّه در فاصله دو قرن پنجم و ششم با مشخصه ای که مذکور افتاد، باباافضل مرقی کاشانی است که در این مقاله، زندگی، افکار و آثار او مورد بررسی قرار می گیرد.
رهیافت های علامه نراقی در گونه شناسی مشکلات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۸۸ شماره ۶
127 - 146
در میان عالمان علوم اسلامی گذشته، کسانی به دلیل نبوغ ویژه خود، در شاخه های مختلف علمی تبحر داشته اند. این احاطه از دانش های عقلی و ریاضی و فلسفی گرفته تا آگاهی بر دانش های نقلی و تاریخی را شامل می شده است. مرحوم علامه محقق مولی محمدمهدی نراقی از جرگه این عالمان به شمار می رود. به دلیل وسعت آگاهی علمی او، اثری در خور توجه در این زمینه از ایشان باقی مانده که به مشکلات العلوم نامبردار است. از دیدگاه این عالم، گونه شناسی مشکلات علمی در شاخه های گوناگون نشان می دهد دانش های تفسیر، حدیث، ریاضیات و ادبیات گستره وسیعی از دشواری هایی است که باید بدان اهتمام ورزید. این مقاله، کاوشی است در بررسی طرح و تنوع مشکلات مذکور از دیدگاه علامه نراقی. بررسی ها نشان می دهد نراقی در برخی موارد پاسخ های ابتکاری به این مشکلات داده و در بسیاری از مواضع نیز پاسخ های او در لابلای آثار پراکنده اندیشمندان دیگر نهفته است.