مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۴۱.
۴۴۲.
۴۴۳.
۴۴۴.
۴۴۵.
۴۴۶.
۴۴۷.
۴۴۸.
۴۴۹.
۴۵۰.
۴۵۱.
۴۵۲.
۴۵۳.
۴۵۴.
۴۵۵.
۴۵۶.
۴۵۷.
۴۵۸.
۴۵۹.
۴۶۰.
تاریخ
حوزههای تخصصی:
در سر فصل های نوشته شده در برنامه درسی دوره کارشناسی رشته آموزش تاریخ (بازنگری شده در گروه هماهنگی برنامه ریزی تربیت معلم در خردادماه 1395) درسی با عنوان طراحی واحد یادگیری ارائه شده است،که در این واحد ضمن یادآوری تفاوت های فردی، علائق و روش های یادگیری متفاوت، و هم چنین تاثیرات بافت و زمینه های اجتماعی در یادگیری دانش آموزان، وظیفه طراحی واحد یادگیری را در برخی از زمینه ها ، بر عهده معلمان قرار داده اند. از آن جا که این اتفاق در نظام آموزشی کشور که یک نظام کاملا متمرکز بوده و تمام برنامه های آموزشی را به صورت منسجم و واحد، طراحی کرده و البته علی رغم وجود تفاوت های فراوان فردی، اجتماعی، فرهنگی، دینی و جغرافیایی برای دانش آموزان سراسر کشور یک نسخه مشخص می پیچد، یک گام به جلو می باشد. لذا با توجه به اینکه در سرفصل های اعلام شده هیچ منبع خاصی برای ارائه این درس معرفی نگردیده و در توضیحی که برای آن نوشته شده، وضوح عملکردی، مشخص نیست ما بر آن هستیم تا با اتکا به تجربه تدریس این درس به عنوان یک تجربه زیسته در چند ترم تحصیلی ضمن معرفی مشخصات و ارکان اصلی این واحد درسی یک نمونه طراحی واحد یادگیری در آموزش تاریخ را ارائه کنیم .
راهبردهای تدریس موثر در آموزش تاریخ با تأکید بر تدریس فعال و کار گروهی
حوزههای تخصصی:
تغییرات بنیادی در نظام آموزش و پرورش، از ضروریات یک نظام پویا و در حال رشد است. یکی از تغییرات در این زمینه، به کارگیری روش های تدریس نوین در فرایند آموزشی کشور است. روش های تدریسی که علاوه بر عملکرد معلمان، فعالیت دانش آموزان را هم به عنوان یکی از مهم ترین هدف خود مد نظر قرار داده است. یکی از روش های موفق که در پیشرفت تحصیلی تأثیر زیادی دارد یادگیری به شیوه همیاری یا کار گروهی است که زمینه دانشی و عاطفی و اجتماعی به هم پیوند می خورند و جنبه های گوناگون شخصیت فراگیرندگان مورد تأیید قرار می گیرند. معلم باید فعالیت های یادگیری از طریق همیاری را به گونه ای سازمان دهد که دانش آموزان احساس حقیقی وابسته بودن به یکدیگر را داشته باشند و بدانند که هیچ یک از اعضای گروه نمی توانند موفق باشند مگر این که تمام اعضا موفق شوند. این جستار با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع و مأخذ کتابخانه ای درصدد است دریابد که چگونه می توان با استفاده از روش های تدریس فعال و تعامل و مشارکت گروهی، برای آموزش بهتر و افزایش انگیزه و علاقه دانش آموزان در درس تاریخ استفاده کرد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که استفاده از روش های تدریس فعال و تعامل گروهی هر چند نه با یک میزان اهمیت می تواند نقش بسزایی در آموزش بهتر و ارتقا یادگیری دانش آموزان در درس تاریخ داشته باشد.
اثر بخشی استفاده از نقشه مفهومی در آموزش تاریخ 3( ایران و جهان معاصر ) -( یادگیری معنادار )
حوزههای تخصصی:
نقشه مفهومی یکی از راهبردهای یادگیری است که می تواند یادگیری معنادار را در فراگیران آسان کند. نقشه مفهومی روابط بین مطالب درسی را به صورت سلسله مراتبی نمایش می دهد. این پژوهش با هدف تأثیر کاربرد استفاده از نقشه مفهومی به همراه سخنرانی در یادگیری معنادار به عنوان یکی از راهبردهای یاددهی یادگیری و در مقایسه با روش سخنرانی در درس تاریخ 3( ایران و جهان معاصر ) رشته ادبیات و علوم انسانی انجام گرفته است. پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و از روش نیمه آزمایشی استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش، دانش آموزان پسر سال دوازدهم رشته ادبیات و علوم انسانی دبیرستان امام صادق( ع ) شهر اهرم( Ahram ) مرکز شهرستان تنگستان در استان بوشهر و در سال تحصیلی 1401-1400 بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تأثیر آموزش به شیوه ی نقشه مفهومی بر یادگیری معنادار و پیشرفت در مقایسه با روش سخنرانی تأثیر بیشتری دارد.
بررسی تاریخچه ی آموزش زبان فرانسه در شهر مشهد: دوره ی قاجار و پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
مشهد در دوره ی قاجار شاهد حضور مسافران و مهاجران غیر فارسی زبان بود. از این رو، آموزش زبان های فرانسه، روسی و انگلیسی متناسب با نیازهای ساکنان این شهر ارائه می شد. زبان فرانسه پس از زبان روسی، از اواخر دوره ی قاجار در مشهد رایج شد و سپس جای خود را به زبان انگلیسی داد. زبان فرانسه حدود نیم قرن مهم ترین زبان خارجی رایج در مشهد بود و هدف این مقاله بررسی عوامل موثر بر رواج آموزش این زبان و سیر تغییرات شیوه ی آموزش آن در مشهد است. با توجه به مؤلفه های متعدد دخیل در آموزش و اشاعه ی زبان فرانسه در مشهد، پژوهش حاضر به واکاوی این پرسش می پردازد که چه مؤلفه هایی بر آموزش زبان فرانسه در مشهد مؤثر بوده اند؟ و چگونه زبان فرانسه به مهم ترین زبان خارجی مشهد در دوره ی قاجار و پهلوی تبدیل شد؟ در این مقاله، با اتکا به روش کتابخانه ای، طیف متنوعی از منابع اولیه، شامل روزنامه های محلی مشهد در دوره ی قاجار و پهلوی مورد کاوش قرار گرفتند. متعاقباً، اسناد منتشر نشده و پرونده های تدریس معلمان فرانسوی و ایرانی جمع آوری و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد آموزش زبان فرانسه در مشهد ابتدا به صورت خصوصی و در میان اعیان رواج داشت. استخدام مستخدمان خارجی فرانسوی زبان، مانند بلژیکی ها، به گسترش این زبان کمک کرد. گسترش روابط فرهنگی ایران و فرانسه و توجه به این زبان در ساختار آموزشی، زبان فرانسه را به مهم ترین زبان خارجی در مدارس تبدیل کرد. در این میان، کلاس های خصوصی و آموزشگاه های زبان نیز نقش مهمی در آموزش این زبان ایفا کردند.
فرهنگ و تمدن اسلامی مالایی ها و تأثیرگذاری آن بر هویت سیاسی-اجتماعی مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۷
30 - 52
حوزههای تخصصی:
مالزی یکی از کشورهای پیشرو اسلامی است که می کوشد با یادگیری تاریخ، فرهنگ و تمدن اسلامی خویش نسبت به بازسازی هویت دینی جامعه ی مسلمان خود اقدام نماید. تبیین و شفاف سازی این یادگیری برای همه ی دانشجویان، نخبگان و کارگزاران حکومتی مالزی جهت رشد و توسعه ی بیشتر ضروری است. پژوهش حاضر از روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای با تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری به همراه یک نگاه (رویکرد) استدلالی و منطقی بهره گرفته و به نتایجی چند دست یافته از جمله:1. آگاهی و اطلاعات در زمینه ی تاریخ، فرهنگ و تمدن اسلامی مالایی ها جهت شکل دهی و قوام سرمایه انسانی و هویت جامعه اسلامی مالزی اجتناب ناپذیر است.2. ارتقای آگاهی و اطلاعات در این زمینه به مالزی، امکان شناسایی و کاربست تاریخ، فرهنگ و تمدن حقیقی مردم شان را می دهد.3. این اطلاعات جهت شکل دادن بیشتر به همبستگی اسلامی که به سنت های اسلامی نزدیک تر باشد، ضروری خواهد بود.
بررسی همدلانه تاریخ عیسی مسیح (ع) در عهد جدید و روایات شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
134 - 167
حوزههای تخصصی:
با اندک مراجعه ای به آثار عیسی پژوهان مسیحی و مسلمان روشن می گردد غالباً سعی دارند تا با اختیار رویکردی مدافعه جویانه و جدلی، قرائت خویشتن را از مسیحیت، مستند و دیگر خوانش ها را نامعتبر و مردود اعلان کنند. دور از انتظار است که خروجی اینگونه پژوهش ها به اتحاد و همدلی پیروان ادیان ابراهیمی بینجامد؛ ضرورتی که همگان لزوم پیگیری آن را در راستای برقراری صلح جهانی، فهم و اذعان می کنند. بر همین اساس، مقاله پیشِ رو کوشیده است با استفاده از ابزار گردآوری اسنادی کتابخانه ای و روش تطبیقی تحلیلی، ضمن گونه شناسی اخبار عیسی (ع) در عهد جدید و روایات شیعی و تعیین موضع اصلی بحث، گزارش های ناسازگارنمای این دو منبع مقدس را با اختیار رویکردی همدلانه، همسو و سازگار کند. به نظر می رسد استفاده از سایر داده های معتبر در اسلام و مسیحیت، توجه به علم لغت و تأمل در ترجمه متون، التفات به فضای صدور گزاره ها و در مقام بیان بودن متکلم و نیز جمع تبرّعی و بهره گیری ابزاری از آن، جملگی راهکارهایی به شمار می رود که می تواند در قلمرو اخبار ناسازگارنما گره گشایی کند. پژوهش حاضر در ادامه تلاش کرده است تا به عنوان مرکزی عیسی (ع) در عهد جدید و قرآن و روایات شیعی دست یابد و سپس دلیل احتمالی آن را تبیین کند. یافته ها نشان می دهد وی در عهد جدید دارای عنوان خاصی نیست، ولی «ابن مریم» عنوان اصلی او در قرآن و «روح الله» عنوان مرکزی اش در روایات شیعی است. این واژگان احتمالاً با اندیشه بنیادین «توحید» در اسلام و آموزه «حکومت آخرالزمانی» در تشیع بی ارتباط نیست.
روش شناسی مطالعه تاریخ انگاره ها در مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
91 - 115
حوزههای تخصصی:
پندارها و پنداشت ها در فضای مهدویت، که راقم مناسبات اجتماعی منتظِر با مقوله مهدویت است، به وضعیت سنجی نیاز دارد. این وضعیت سنجی با هدف تمییز باور صحیح از باورهای ناصحیح انجام می شود که در دو قالب تطبیق با واقع و تبیین حقایق، امکان بررسی دارد. پندارها یا انگاره ها در مهدویت توانایی آن را دارند تا در سه محور اساسی مورد مطالعه قرار گیرند: 1. مطابقت انگاره با واقع و حقیقت؛ 2. احتمال القای حقیقت در تاریخ؛ 3. پیامدسنجی و برداشت ها. مطالعه این سه محور نیازمند روش متمایزی است تا انگارگی موضوع مورد نظر را از قطعیت آموزه تشخیص دهد. این روش در شش مرحله انگاره یابی، جمع آوری منابع، ارزیابی منابع، ارزیابی متن، تحلیل محتوا و پیامدسنجی انجام می شود و مجموع مراحل ششگانه در مقام پاسخ به چگونگی مطالعه تاریخ انگاره ها در مهدویت و به عنوان الگویی جامع برای مطالعه تاریخ انگاره ها در مهدویت معرفی شده اند. با استفاده از روش مطالعه تاریخ انگاره ها، همه گزاره های یک انگاره در مهدویت مطالعه می شود تا افزون بر کشف مبدأ پیدایش انگاره، تأثیریافتگی آن از شرایط و نیروهای اجتماعی و نیز پیامدهای تهدیدگون آن بررسی گردد. این پژوهش با روش فراترکیب، به بررسی انگاره ها، ذهنیات، رویکردها و پیامدها پرداخته است.
*کلان روایت تاریخی مرتضی مطهری و جایگاه آن در مشروعیت بخشی انقلاب اسلامی (مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
1106 - 1093
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از نگارش مقاله حاضر، ارائه کلان روایتی تاریخی از مرتضی مطهری و تبیین جایگاه آن در مشروعیت بخشی نسبت به گفتمان سیاسی برآمده از انقلاب اسلامی بود. روش: در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، کلان روایت تاریخ نگارانه مطهری، واکاوی و نقش آن در مشروعیت بخشی سیاسی و تأثیر تئوریک بر بنیانهای نظری انقلاب اسلامی بررسی شد. یافته ها: نظام تاریخ نگارانه مطهری که برآمده از جهان بینی دینی و برداشت شیعی از قرآن و احادیث است، به مثابه مهم ترین آبشخور نگرش تاریخی وی، نقشی بی بدیل ایفا کرده است و در پی آن، کلان روایتی خلق شده که سیر حرکت تاریخ را به کمک مفاهیمی همچون: فطرت، غیبت، امامت، تکامل، تکامل معنوی، و مفاهیمی از این دست تبیین کرده است. نتیجه گیری: تفکر و بینش تاریخی مطهری در مشروعیت بخشی به انقلاب اسلامی در ایران، پیوندی ایدئولوژیک و تئوریک برقرار کرد و پدیده سیاسی انقلاب در نظر وی، مؤلفه ای مهم برای تدوام سیر روند تاریخ بر مبنای فطرت و مهدویت بوده است.
بررسی و تحلیل آرا و افکار سیاسی و فرهنگی جورج کرزن در کتاب «ایران و قضیه ایران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: منابع فراوانی توسط نویسندگان غربی در رابطه با توصیف و تحلیل اوضاع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و جغرافیای طبیعی گذشته ایران به نگارش درآمده که در برخی از این آثار، نویسندگان یا اطلاعات لازم از پدیده های مورد توصیف را نداشتند یا جانبدارنه قلمفرسایی کرده اند. از جمله این آثار، کتاب ایران و قضیه ایران است که توسط ناتانیل جرج کرزن در دو جلد به نگارش درآمده است که هدف مقاله حاضر، تبیین آرا و نظرات نویسنده در آن بود. روش: پژوهش حاضر کوشیده است با روش تبیینی- تحلیلی، از طریق گردآوری بررسی اسناد کتابخانه ای به استکشاف دیدگاههای جرج کرزن بپردازد. یافته ها: یافته های مقاله حاکی از این واقعیت بود که نویسنده در توصیف و تحلیل حوادث و پدیده های گذشته ایران نگاه کاملاً جانبدارانه داشته و تلاش کرده تا هرگونه دستاورد مثبتی را سوغات غرب دانسته و ضعفها، کمبودها و آسیبها را متوجه اشخاص و امور داخلی کند. وی پیشرفتهای صنعتی و تکنولوژیک و اصلاحات را تنها راه جلب اعتماد مردم و مسئولان ایران می دانسته که می تواند روابط حسنه با کشور ایران را به دنبال آورد. نتیجه گیری: نویسنده از اشخاص غرب زده حمایت کرده و عالمان دین را مانع روابط بین ایران و انگلستان عنوان کرده است. از این رو، تلاش کرده تا آنها را مانع پیشرفت و ترقی کشور معرفی کند و از این طریق، مردم را علیه آنها تحریک کرده و جایگاه آنها را در بین توده مردم و مسئولان تضعیف کند.
بررسی پاد آرمانشهر خاورمیانه ای در دو رمان وقت تقصیر و فرانکشتاین در بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
221-238
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، دو رمان پادآرمان شهری وقت تقصیر از محمدرضا کاتب و فرانکشتاین در بغداد از احمد سعداوی از چشم اندازهای مختلفی بررسی و تحلیل می شوند. این دو اثر تقریباً هم دوره هستند و فضای تا حدودی مشابهی را ترسیم می کنند. نویسندگان این دو رمان با استفاده از شخصیت هایی که هویت های تکه تکه و متناقضی دارند، نشان می دهند که چگونه پادآرمانشهر با تکرار تاریخ، بلاتکلیفی، شکنجه، خشونت و جنگ بنا نهاده شده است. این شخصیت ها، که گاهی به عنوان ناظر و راوی پنهان عمل می کنند، با صداهای مختلفی در رمان ها گفت وگو می کنند. این گفت وگوها، نشان دهنده تناقضات و تعارضات بین گفتمان های متفاوت در پادآرمانشهر است، نویسندگان همچنین از عناصر دیگری مانند زمان، مکان، بدن، زنان و نمادسازی برای ایجاد فضای پادآرمان شهری استفاده می کنند. رمان وقت تقصیر با وجود مشخصه هایی چون عناصر فراداستانیِ خودارجاعی، بینامتنی بودن و ساختارشکنی کلان روایت ها، ویژگی های رمان پسامدرن را داراست، ولی فرانکشتاین در بغداد با توجه به واقع گرایی ویژه اش، روان شناسی شخصیت ها، ساختار روایی منسجم و نقد اجتماعی و فرهنگی داستانی مدرن به شمار می آید. شخصیت های وقت تقصیر در مقایسه با رمان فرانکشتاین در بغداد پویاتر هستند که جا به جا نقش های مختلفی را می پذیرند و میان خیر و شر در رفت و آمدند. وقت تقصیر و فرانکشتاین در بغداد با وجود تفاوت هایی که دارند، دو رمان پادآرمان شهری پیچیده و چندصدایی هستند که بازتابی از واقعیت های چندپاره و متکثر جامعه خود را نشان می دهند. گفتنی است روش این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی رمان ها است که بر اساس آن، مؤلفه های اصلی و ویژگی های پادآرمان شهری رمان ها شناسایی و قهرمانان داستان از منظر تطابق با پادآرمان شهر ارزیابی شده اند.
بررسی رویکرد بینامتنیت در آثار گلشیری با تأکید بر آینه های دردار
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه تاریخی، مفهوم بینامتنیت برآمده از کارهای فرمالیست هاست. وقتی در دهه ی شصت فرمالیست ها را در فرانسه ترجمه می کردند، این مفهوم را کریستوا وارد نقد ادبی کرد. این مفهوم طبق نظر منتقدان معنایی گسترده داشته است. از منظر کریستوا، متن معنایی ثابت ندارد و از گفتگوی چندین متن حاصل می شود : نوشتار نویسنده، نوشتار خواننده. بارت نمیتوان خارج از متن زیست و نوشت، و این متن فرقی نمی کند آثار کامو باشد یا مجلات و تصاویر تلویزیونی. به نظر او کتاب ها معنا تولید می کنند و معنا زندگی می سازد. به نظر بارت، خود متن بینامتن است. لوران ژنی بر این نظر است که بینامتنیت دگرگونی و شباهت سازی چندین متن به واسطه ی متنی مرکزی است که مسیر معنا را نگه می دارد، ژنت می گوید بینامتنیت روابط حضور هم زمان چند متن در متنی است که ما در حال بررسی اش هستیم. ریفاتر نظری شبیه ژنت دارد ولی گسترده تر : «بینامتنیت درک و دریافت خواننده از روابط اثری مشخص با آثار پیش و پس از خود است». تمرکز آنژنو بیشتر روی نتیجه ی رویکرد بینامتنی است، چون می تواند حصار تولید ادبی اساسی را بشکند و آن را وارد شبکه ای از تعامل مقررات گفتمانی یعنی سخن اجتماعی بکند. در نهایت می توان به حرف این منتقدان حرف بورخس را افزود که می گفت تمام کتاب های جهان اثر یک نویسنده هستند .شاید این حرف بینامتنیت را بهتر از دیگران بیان می کند. ما در این مقاله می خواهیم آثار هوشنگ گلشیری را از منظر بینامتنیت بررسی کنیم از هر منظر بنگریم آینه های دردار او اوج این رویکرد است.
طراحی الگوی شایستگی های استدلال تاریخی دانشجویان رشته تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
324 - 303
حوزههای تخصصی:
آموزش تاریخ نقش بسزایی در انتقال نگرش ها، ارزش ها و رفتارهای اجتماعی مطلوب ایفا می کند. از این رو، هدف اصلی از انجام این پژوهش، طراحی الگوی شایستگی های استدلال تاریخی دانشجویان رشته تاریخ بوده است. این پژوهش کیفی با استفاده از روش هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو انجام شده است. تیم فراترکیب متشکل از سه نفر متخصص برنامه ریزی درسی و یک نفر مسلط به روش پژوهش فراترکیب بود. 16 منبع پژوهشی مرتبط، مبنای تحلیل قرار گرفت که نتیجه آن استخراج مدل مشتمل بر چهار مضمون پایه آگاهی تاریخی، آگاهی از مفاهیم و راهبردهای فراتاریخی، تفکر تاریخی و مهارت های تاریخی بود. اعتبارپذیری داده ها با استفاده از تکنیک های انتقال پذیری و هم سوسازی داده ها و اعتمادپذیری به داده ها نیز با هدایت دقیق جریان جمع آوری اطلاعات و هم سوسازی پژوهش گران تائید شد. به طور کلی یافته های این مقاله نشان داد که شایستگی های استدلال تاریخی به دانشجویان کمک می کند تا بر پایه شواهد، مدارک و منابع مستدل، معتبر، قابل اتکا و دست اول اقدام به تفسیر و تحلیل رخدادهای تاریخی نمایند. ضمن اینکه با این مهارت می توانند با ارزش گذاری منابع، در عمل دچار خطا نیز نشوند.
بسته تغییر اقلیم چگونه بر جوامع انسانی اثر می گذارد: رهیافت باستان شناختی تاریخی به دیرین اقلیم شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی مانند بسته ای آکنده از مخاطرات است که همه جنبه های زندگی بشر را تحت تأثیر قرار می دهد. پیامدهای تغییر اقلیم به دو بخش تقسیم می شود؛ مستقیم: مخاطرات اقلیمی مانند باران های سیل آسا، خشکسالی، امواج سرما و گرما و طوفانهای گرد و غبار که خود پیامدهایی مانند قحطی، سوءتغذیه، بیماری های جسمی و روانی، آوارگی و مرگ و میر را به دنبال دارند؛ غیرمستقیم: زیان های اقتصادی-اجتماعی بلندمدت، مانند بیکاری، مهاجرت های اجباری، کاهش جمعیت، ناامنی منطقه ای، درگیری های داخلی، جنگ و فروپاشی سیاسی-اجتماعی. در دوره های تغییر اقلیم، معمولاً با رفتارها و اتفاقاتی مواجه می شویم که ظاهراً مستقل از پیامدهای رویداد اقلیمی هستند؛ اما عمدتاً با آن ارتباط غیرمستقیم دارند. تحقیق در مورد تغییر اقلیم کنونی ناشی از گرمایش زمین می تواند برای باستان شناسان و مورخان در شناخت پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم این پدیده و تعمیم این اطلاعات به گذشته مفید باشد. پیامدهای رویدادهای اقلیمی در مطالعات باستان شناسی اغلب از نشانه هایی مانند تغییر در سیستم معیشتی، رها شدن سکونتگاه ها در یک منطقه بدون شواهد خشونت، کاهش جمعیت منطقه ای، تغییر الگوی توزیع سکونتگاه ها و غیره استنباط می شود. گزارشهای تاریخی سیل، خشکسالی، قحطی، شیوع بیماریهای همهگیر، افزایش شورشها و جنگهای داخلی را میتوان با دورههای تغییرات آب و هوایی تطبیق داد. در این مقاله همراه با توضیحاتی در خصوص جزئیات بسته تغییر اقلیم، نمونه های باستانی و تاریخی مرتبط ارائه شده است. این تحقیق بر اهمیت بهره گیری از پژوهش های دیرین اقلیم در مطالعات باستان شناسی و تاریخی تأکید می کند. در حال حاضر، تعداد و تفکیک زمانی پژوهش های دیرین اقلیم انجام شده در ایران به حدی است که می توان اقلیم هولوسن را با اطمینان نسبتاً بالایی بازسازی کرد. تأثیرگذارترین تغییرات اقلیمی هولوسن شامل رویدادهای ۸۲۰۰، ۶۲۰۰، ۵۲۰۰، ۴۲۰۰، ۳۲۰۰ سال پیش، سرمایش اوایل قرون وسطی (حدود 450-850 م) و عصر یخبندان کوچک (حدود 1250-1870 م) هستند. ارتباط بین پژوهش های دیرین اقلیم و مطالعات باستان شناسی و تاریخی می تواند به روشن شدن موضوعات مهمی مانند آنچه منجر به دوره های تاریک و آشفته و سقوط فرهنگ ها و تمدن های باستانی شد، کمک کند. نوسانات اقلیمی در گذشته چالش های جدی برای فرهنگ های باستانی و تمدن های تاریخی ایجاد کرده ، سازگاری سیاسی آن ها را محدود نموده و انعطاف پذیری اجتماعی را کاهش داده و در نهایت منجر به عواقب شدیدی برای جوامع بشری شده اند.
فلسفه و کارکردههای تاریخ از دیدگاه فلاسفه اسلامی و غربی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
249 - 264
حوزههای تخصصی:
درباره کارکردهای تاریخ بحث های زیادی صورت گرفته و تحقیقاتی به عمل آمده و حتی مکاتب بزرگ تاریخی شکل گرفته است. کارکردهای تاریخ از دیدگاه مورخین اسلامی و غربی یکی از مسائل کاربردی و با اهمیت مورد مطالعه محققین تاریخ است، که هم در قرون گذشته و هم در دوران معاصر به آن توجه شده است. در این پژوهش نظرات مورخین اسلامی و غربی در مورد کارکرده های تاریخی را آورده ایم نتایج به دست آمده به قرار زیر است: مورخین اسلامی با توجه به قرآن و شرع اسلام و روح حاکم بر آن و شواهد و تجارب ملت ها و مردم شناسی کارکردهای تاریخ را تعریف نموده اند؛ اما مورخین غربی بر اساس تجربه عقلی، تجربه بشری و مردم شناسی به کارکردهای تاریخ پرداخته اند هدف این پژوهش تبیین کارکردهای تاریخ برای بشریت از دیدگاه مورخین اسلامی و غربی و مقایسه میان دیدگاههای آنان می باشد.
تأملی در «چیستی» و «ماهیت» تاریخ اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ اجتماعی یکی از شاخه های مشهور در مطالعات تاریخی است و این مقاله در پی ارائه تصویری از چارچوب دانشِ تاریخ اجتماعی است. اگرچه «چیستی» و «ماهیت» این دانش همواره مورد توجه دانشوران این حوزه بوده است، با این حال به نظر می رسد که بررسی این مسئله با رویکردی مفهومی-نظری می تواندْ زمینه ای را برای تفاهم و تحدید این مفهوم از برای اهل نظر فراهم آورد. گستردگی این حوزه و نیز تعریف گریزی آن، همواره، کژفهمی هایی را موجب شده و از همین روی، می کوشیم تا ضمن بررسی و تحلیل تعاریف موجود به سنخ شناسی آن ها و نیز مقولات موجود در تاریخ اجتماعی بپردازیم. این پژوهش در پی این سئوال است که براستی تاریخ اجتماعی چیست؟ برای پاسخ به این پرسش ضمن ارائه تاریخچه برآمدن تاریخ اجتماعی، برای درک زمینه های این دانش، به کاوش در «چیستی» و «ماهیت» این رهیافت با توجه به تعاریف موجود از سوی صاحب نظران این عرصه می پردازیم. این مقاله با روشِ توصیفی-تحلیلی آبشخورهای اصلی رشته ها و زیررشته های تشکیل دهنده تاریخ اجتماعی، عناصر تشکیل دهنده و نیز مواضع صاحب نظران مشهور را در مقابل این مقولات نشان می دهد و تصویری مفهومی-نظری از این دانش ترسیم می کند.
بررسی نمایشنامه «مرگ یزدگرد» بر اساس دیدگاه لوکاچ در باب «درام تاریخی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۷)
9 - 25
حوزههای تخصصی:
اقتباس از تاریخ از تجربیات پرتکرار در ادبیات نمایشی ایران و جهان است. بررسی نمونه های موفق از این تجربیات بر اساس چارچوبی مشخص، می تواند راهگشای دیگر نویسندگان در ورود به این مسیر باشد. محدود شدن بررسی این گونه آثار به میزان انطباق با تاریخ و غفلت از نقد ادبی، موجب خارج شدن بسیاری از جنبه های آن ها از دایره بررسی می شود. به این ترتیب سؤال اساسی که با آن مواجه می شویم، این است که یک پدیده تاریخی چطور دراماتیزه می شود و یک درام تاریخی باید واجد چه ویژگی هایی باشد؟ هدف این پژوهش این است که این امر با بررسی یک درام تاریخی شاخص ایرانی بر اساس یک چارچوب نظری، تبیین شود. منتقد برجسته مارکسیست، گئورک لوکاچ، در کتاب رمان تاریخی به بحث درباره ویژگی های درام تاریخی می پردازد که از خلال مباحث او، می توان مؤلفه هایی برای این گونه استخراج کرد. در این پژوهش توصیفی-تحلیلی کوشش شده است که یکی از معروف ترین نمایشنامه های تاریخی ایرانی یعنی مرگ یزدگرد نوشته بهرام بیضایی بر اساس دیدگاه لوکاچ درباره «درام تاریخی» و پنج مؤلفه مطروحه توسط وی شامل «فاکت های سنخ نمای زندگی»، «قهرمان جهان تاریخی»، «عمومی بودن»، «انسانی شدن تاریخ»، «اکنونی ساختن تاریخ» مورد بررسی قرار گیرد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که از میان پنج مؤلفه مدنظر لوکاچ، چهار مؤلفه یعنی «فاکت های سنخ نمای زندگی»، «عمومی بودن»، «انسانی شدن تاریخ» و «اکنونی ساختن تاریخ» در درام بیضایی یافت می شود. در این میان با توجه به دیدگاه بیضایی به تاریخ، «اکنونی ساختن تاریخ» در آثار او اهمیتی مضاعف پیدا می کند. اساساً بیضایی به سراغ تاریخ می رود تا نکته ای را به جامعه معاصر خود گوشزد کند. اما بارزترین تفاوت اثر او با مؤلفه های لوکاچ، در چگونگی ظهور «قهرمان جهان تاریخی» بروز پیدا می کند زیرا لوکاچ افراد نزدیک به هسته قدرت را مناسب قبول نقش قهرمان جهان تاریخی می داند به این دلیل که بیشتر در معرض نیروهای مختلف هستند. اما بیضایی قهرمانانش را از میان مردم عادی یا افراد رده پایین حکومتی انتخاب می کند. این امر از سر تصادف و اتفاق نیست بلکه به بینش بیضایی نسبت به تاریخ برمی گردد. از نقدهای بیضایی به تاریخ نگاری مرسوم، نادیده انگاری مردم عادی است.
تلاقی فلسفی آرنت و کوندرا: فردیت شاعرانه در برابر طعنۀ تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
121 - 142
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با رویکرد بینارشته ای بر دغدغه مشترک هانا آرنت و میلان کوندرا متمرکز است: خطرات تاریخ برای فرد. پرسش محوری این است: چرا آرنت و کوندرا در آثار متعدد خویش نسبت به مفاهیمی همچون نیروهای تاریخ یا اراده تاریخ بدبین بوده اند؟ از دید آرنت و کوندرا، فرد به نام فراخوان های غیرشخصی و دست های نامرئی، خود را از یاد می برد و تسلیم نیروهای فراانسانی می شود. توتالیتاریسم همواره به پشتوانه این نیروهای فراانسانیِ تاریخ، فرد را به انقیاد کشیده است. به همین دلیل است که به گفته آرنت، آیشمن را تاریخ تباه کرد؛ زیرا از هر گونه تصمیم و انتخاب شخصی عاری شده بود و فقط به صدای خداگونه تاریخ گوش سپرده بود. بیرون از این راهبردهای تاریخ، هر گونه کنش تحول بخش ناممکن شده است. بازگشت به کنش (به تعبیر آرنت) و نگهبانی از میراث رمان (به تعبیر کوندرا) مقاومت در برابر چنین دست درازی های تاریخ است. به اعتقاد آرنت، هر کنشی آغازگر داستان شخصی خود است و به گفته کوندرا، حافظه رمان تجربه هایی را ثبت می کند که در تاریخ رسمی به فراموشی سپرده شده اند؛ در نتیجه، از دیدگاه آرنت و کوندرا، تاریخ شخصی در برابر تاریخ غیرشخصی، کنش در برابر واکنش و تصمیم در برابر دستور اهمیت می یابد و هر کس نسبت به داستان های خودش مسئولیت شخصی دارد. تأکید آرنت بر اهمیت کنش و توجه کوندرا به استقلال رمان در برابر تاریخ، وفاداری به خلق فردیت شاعرانه ای است که در عصر مدرن رو به فراموشی است.
خوانش گفتمان مدار تاریخ اردلان
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲
87 - 120
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان، رویکردی است که از زیرشاخه های زبان شناسی محسوب می شود و در تحلیل هر نشانه زبانی کاربرد دارد. نگاه هریس بیشتر ساختارگرایانه بود؛ اما پس از او بسیاری از زبان شناسان، تحلیل گفتمان را نقطه مقابل تحلیل متن دانستند. یکی از شاخه های تحلیل گفتمان، تحلیل گفتمان انتقادی است که رویکردی بینارشته ای برای مطالعه گفتمان است و با تحلیل کردن زبان، نشان می دهد متن و گفت وگو به بازتولید قدرت سیاسی و اجتماعی می پردازند. نورمن فرکلاف، از بنیان گذاران این نظریه است که برای گفتمان، سه سطحِ توصیف، تفسیر و تبیین را بیان کرده است. با توجه به اینکه هر کتاب تاریخی از صافی نگاه ایدئولوژیک نویسنده اش گذشته، همواره همراه با سوگیری است. بنابراین، قابلیت مطالعه گفتمانی دارد. در مقاله حاضر، پس از بررسی مبانی نظری تحلیل گفتمان، کتاب تاریخ اردلان، نوشته مستوره اردلان، در سه سطحِ توصیف، تفسیر و تبیین خوانش می شود. تحلیل این کتاب از منظر رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی نشان می دهد علاوه بر گفتمان غالب لایه بیرونی متن که حمایت همه جانبه از خاندان اردلان است، گفتمان های دیگری در لایه های زیرین متن وجود دارد که بیانگر دیدگاه ایدئولوژیک نگارنده آن است.
پل های روایی: قصه به مثابه تاریخ نگاری در رمان جهان شهر دان دلیلو از منظر هایدن وایت
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
65 - 86
حوزههای تخصصی:
این مقاله با تمرکز بر نحوه روایت پردازی در تاریخ، به بررسی پیچیدگی تعامل تاریخ و داستان می پردازد. بحث اصلی مقاله این است که متون تاریخی متعارف، تحت تأثیر محدودیت های اعمال شده که متفکرانی مانند مارکس و لوکاچ به آن پرداخته اند، در بررسیتمام و کمال گذشته، پیش بینی آینده، و توصیف حال حاضر از ناتوانی رنج می برند.در عوض، هیدن وایت معتقد است که متون داستانی از این نظر برتری دارند وبر توانایی آن ها در ارائه تصویر دقیق تری از تاریخ تأکید می کند. این برتری از توانایی منحصر به فرد قصه در ارائه دیدگاه های چندگانه، دور زدن سانسور، و نمایش رویدادهای تاریخی به شیوه ای جذاب برخوردار است. برای اثبات این ادعا، مقاله تجزیه و تحلیل دقیقی از رمان جهان شهرنوشته دان دلیلوارائه می دهد: رمان در سال 2000 میلادی اتفاق می افتد اماپیش بینی قابل اعتنایی از تغییر و تحول های اقتصاذی بین سال های 2008 تا 2011را به تصویرمی کشد. این رمان، با ارائه زندگی معاصر قهرمان داستان در دنیای تکنولوژی و در مواجهه با افراد دیگر، مدخلی مهم برای ورود به تاریخ آمریکا در آن سال ها است. با استناد به چارچوب نظری بر گرفته شده از هیدن وایت، مقاله ادعا می کند که متون داستانی – که جهان شهر نمونه ای بارز از آن است – در مقایسه با تاریخ، با استفاده ازطیف وسیع تری از دیدگاه ها، فهم دقیق تر و کامل تری از تاریخ ارائه می دهند. در نتیجه، بهره گیری از این رویکرد تفسیر پیچیده تر و جزیی نگرتری از رویدادهای تاریخی به دست می دهد.
بررسی شورش بهرام چوبینه و فرار خسروپرویز به روم در شاهنامه و دیگر منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
91 - 111
حوزههای تخصصی:
داستان شورش بهرام چوبینه و فرار خسروپرویز به روم، در شاهنامه و دیگر منابع تاریخی به تفصیل بیان شده است. در منابع فارسی و عربی مسیر فرار خسرو به روم و حوداثی که او در آن جا از سر می گذراند، به اجمال بیان شده است و مورخان درباره این بخش از پادشاهی او اتفاق نظر ندارد؛ علاوه بر منابع فارسی و عربی، به این داستان در منابع بیزانسی، ارمنی و سریانی نیز اشاره شده است. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای انجام شده ، به بررسی این داستان، در شاهنامه و دیگر منابع تاریخی و مقایسه آن ها با یکدیگر، پرداخته شده است. با بررسی منابع مختلف روشن شد، منبع فردوسی که به واسطه شاهنامه ابومنصوری به خدای نامه می رسد، مفصل ترین تحریر خدای نامه بوده است؛ چرا که فردوسی و پس از او مؤلف نهایه الارب، کامل ترین و دقیق ترین روایت را از این داستان بیان می کنند. روایت فردوسی در بیان این داستان، آن چنان دقیق است که می توان از شاهنامه به عنوان یک مأخذ تاریخی در تحقیقات مربوط به ساسانیان بهره برد. در منابع بیزانسی و ارمنی، تاریخ تئوفیلاکت و اخبار سعرت، نزدیک ترین روایت را به شاهنامه دارند؛ با توجه به مشابهت بسیار این منابع با یک دیگر و از آن جا که برخی از مؤلفان مأخذ خود را بیان می کنند، با کنار هم قرار دادن این داستان ها و روایات دیگری نظیر آن، ممکن است بتوان از آن ها در رسیدن به شناخت تازه ای از خدای نامه بهره برد.