محمد ابراهیم پور نمین

محمد ابراهیم پور نمین

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

حکایات مشایخ در منظومه های صوفیانه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تصوف منظومه های صوفیانه فارسی حکایات مشایخ کرامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۵۰
ادبیات صوفیه در دو صورت منثور و منظوم آن، بخشی بزرگ و مهم از ادبیات فارسی است با گونه ها و زیرگونه های متنوعی چون دستینه ها و آثار منثور و منظوم تعلیمی و نیز آثار خلاقه ای که گزارش گر لحظات شور و اشراق صوفی در زبانی غنایی یا رمزی(سمبلیک) است. یکی از مواد اصلی و مشترک در میان تقریباً تمامی این انواع گوناگون، نقل «حکایات» و «اقوال» مشایخ صوفی است. این پژوهش کوششی است برای ارائه تصویری دقیق و مستند از کمّ و کیفِ بازتابِ «حکایات» (و نه اقوالِ) مشایخ صوفی در مهم ترین منظومه های تعلیمی صوفیانه فارسی شامل حدیقه الحقیقه سنایی، مثنوی معنوی مولانا، و هفت اورنگ جامی. نتایج این پژوهش نشان می دهد از مجموع 300 حکایت منقول در مجموع این آثار، گذشته از حکایات منسوب به پیران ناشناس (47 حکایت)، که بالاترین میزان حکایات را تشکیل می دهد، بیشترین حکایت ها به ترتیب مربوط به بایزید(با 24مورد)، ابوسعید ابوالخیر(با 21 مورد) و شبلی(با 20 حکایت) است. همچنین حدود یک چهارم از مجموع کل حکایات، «حکایات کرامات»اند و مضمون بقیه حکایات، تعلیم معارف و مفاهیم صوفیانه است. گفتنی است در نگاهی تاریخی و تطبیقی، به روشنی می توان افزایش توجه به نقل حکایاتِ کرامات را در فاصله سنایی تا مولانا دید؛ چنان که در حدیقه الحقیقه، هیچ حکایت کرامتی نقل نشده اما از میان 26 حکایت منقول در دفاتر ششگانه مثنوی مولانا، 15 حکایت، (یعنی حدود 60درصد حکایات) کرامت محور است. درنهایت نیز می توان مجموع منظومه های صوفیانه فارسی را در مقایسه با انواعی همچون تذکره ها و اولیانامه ها و نیز عده ای از دستینه های کهن عربی، برخوردار از توجه کمتری به حکایات کرامات تلقی کرد.
۲.

بررسی بسامد و انواع کارکردهای شعر فارسی و عربی در متون تاریخی فارسی قرن هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متون تاریخی تاریخ نگاری مورخ قرن هفتم حوادث تاریخی اشعار فارسی و عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۲ تعداد دانلود : ۱۹۳
متونِ کهنِ تاریخیِ فارسی به ویژه از قرن ششم هجری به بعد، از سویی به سبب موضوع خود، و از سوی دیگر به دلیل کاربرد عناصر و شیوه های ادبی سازی در این متون، در ملتقا و پیوندگاه دو گونۀ «تاریخ نگاری» و «ادبیات» قرار می گیرند. در این میان، شعر اعم از فارسی و عربی، با دو نوع کارکردِ عمدۀ «خبری» و «آرایه ای» حضوری چشمگیر در این متون، و نزدیکی دو گونۀ مزبور به هم دارد؛ در پژوهش حاضر با استناد به طبقه بندی های ریزتر و دقیق تر از انواع کاربردهای شعر، بسامد این انواع و دلایل آن، در هفت اثر تاریخی قرن هفتم، شاملِ تاریخ طبرستان، بدایع الازمان فى وقایع کرمان (تاریخ افضل) ، عقدالعلى للموقف الاعلى ، تاریخ جهانگشا ، مختصر سلجوقنامه (تاریخ ابن بی بی) ، طبقات ناصرى ، و نظام التواریخ که متعلق به سه گونه تاریخ نگاریِ «عمومی»، «محلی» و «دودمانی» اند به روش توصیفی تحلیلی، و اسنادی کتابخانه ای بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که کارکرد شعر در مجموع این آثار، بیشتر جنبۀ ادبی و آرایه ای دارد تا کارکرد روایی و خبری. یعنی نویسندگان بیشتر کوشیده اند از قدرت تأثیر شعر در تأکید بر مفهوم «عبرت» بهره ببرند تا این که گزارشی منظوم از «خبر و روایت تاریخی» ارائه کنند. تعلق نویسندگان این آثار به طبقۀ دیوانیان و کوشش هرچه بیشتر آنان در تبدیل آثار خود به اثری هنری و منطبق با معیارهای زیباشناختی عصر را می توان از دلایل این امر تلقی کرد. از میان انواع سه گانۀ تاریخ نگاری نیز، حجم و بسامد به کارگیری شعر، فارغ از انواع کارکردهای آن، در دو نوع «محلی» و «دودمانی» در مقایسه با تواریخ عمومی بسیار چشمگیرتر است. در پایان مقاله نیز جدولی تنظیم و ارائه شده است که خواننده می تواند معرفی و نوع تاریخ نگاری هر اثر، بسامد موارد استشهاد، تعداد ابیات به کاررفته، تفکیک تعداد ابیات فارسی و عربی و نهایتاً انواع کارکردهای شعر را در متون تاریخی مذکور در موجزترین شکل ممکن ملاحظه کند.
۳.

بررسی تطبیقی بازتاب میراث ادبی در راحه الصدور و عقد العلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیات و احادیث اشعار امثال و حکم راحه الصدور عقد العلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۹۱
متون تاریخی فارسی در دوره کلاسیک ضمن اینکه به لحاظ محتوا مربوط به تاریخ اند، بخشی از میراث نثر فارسی به شمار می آیند. نویسندگان آثار تاریخی هم توجه خاصی به ادبی کردن نثر دارند و می کوشند تاریخ را در قالب نثر زیبایی ارائه دهند و بخشی از میراث ادبی نظیر کاربرد شعر فارسی و شعر عربی، امثال و حکم، آیات قرآنی و احادیث را در آثار خودشان بازتاب دهند. در این مقاله، میراث ادبی در دو متن تاریخی برجسته مربوط به دوره سلجوقی، «راحه الصدور» راوندی و «عقد العلی» افضل الدین کرمانی ، و همچنین شیوه های کاربرد هر یک از آن ها بررسی شده و نتیجه گرفته شده است که هر دو نویسنده، میراث ادبی را با مهارت خاصی در آثار خود به کار برده اند که تأثیر بسزایی بر ادبیات فارسی آن دوران داشته است. میزان بازتاب آیات و احادیث در هر دو کتاب تقریباً نزدیک به هم است اما شیوه های کاربرد آن ها متفاوت می باشد. همچنین اشعار و امثال و حکم بکار رفته در «راحه الصدور» به مراتب بیش تر از کتاب «عقد العلی» است. شیوه های کارکرد اشعار در هر دو اثر شبیه هم است و در حالی که به نظر می رسد کارکرد روایی- تاریخی ارجح باشد، ولی هر دو نویسنده از این کارکرد کم ترین بهره را برده اند.
۴.

اولیانامه نویسی متصوفه (چشم اندازی تاریخی به تحولات یک ژانر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات صوفیه تذکره های صوفیانه ولی نامه اولیانامه نقد ژانر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۳۲۸
یکی از انواع نگارش ها در ادب صوفیه، مجموعه هایی است گرد آمده در ضبط و نقل اقوال و احوال مشایخ و پیران تصوّف؛ آثاری که در تعبیری عام، تذکره های صوفیانه خوانده می شود. این دسته از آثار عموماً برآمده از سنّتی رایج در اغلب قریب به اتفاق ادیان و مذاهب است که حیات اولیا و قدّیسین را خاصه پس از مرگ آنان، نه صرفاً مقید به چهارچوب عینیت و واقعیت تاریخی حیات ایشان، بلکه بیشتر آمیخته و پوشیده با لایه های متعددی از افسانه و کرامت و در ساحتی قدسی و منزّه به تصویر می کشد؛ سنّتی که از تمامی انواع و گونه های آن در وسیع ترین معنایش می توان به مقدّس نگاری/ سپنتانگاری (Hagiography) تعبیر کرد. از این میراث صوفیه در مقام یک نوع / ژانر، با تعابیری چون احوال یا حالات / تذکره / سیره یا سیرت یا سیرت نامه یا سِیر/ مقامات و مناقب یا مناقب نامه/ ولی نامه/ اولیانامه در منابع کهن و جدید یاد شده است. پژوهش حاضر از دیدگاه نقد ژانر و بررسی چشم انداز تاریخی تحولات این گونه از نوشتارهای صوفیان است که نشان می دهد ژانر مذکور چگونه از میراث زهدنویسان اولیه سر بر می آورد و در نقطه اوج تکامل خود به اولیانامه های اختصاصی مشایخ منجر می شود.
۵.

حماسة عرفانی؛ از فرضیه تا واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حماسه عرفان انواع ادبی نقد ژانر وجه کلان مایه تأویل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۱ تعداد دانلود : ۷۱۳
تعبیر «حماسه عرفانی» در نیم قرن گذشته و به ویژه در دو دهه اخیر، تداولِ قابلِ توجهی در حوزه پژوهش های ادبی یافته است؛ و حتّی عدّه ای از محققان، فرضِ وجودِ «حماسة عرفانی» را همچون ژانری مستقل در ادب فارسی طرح کرده اند. در پژوهش حاضر کوشیده ایم بر اساس نظریة جدید ژانر نشان دهیم که علی رغم وجود بعضی تشابهات میان جنبه هایی از متون حماسی و بعضی نمونه های ادب صوفیه، نهایتاً از منظرِ نقدِ ژانر نمی توان صحّت چنین فرضی را پذیرفت چرا که لحاظِ چنین ژانری نه با نیّت مؤلفان صوفی، به مثابة عاملی مهم در تعیین ژانر تطابق دارد، نه موجد پیش آگاهیِ راهگشایی برای خواننده است و نه اساساً کمکی به طبقه بندی دقیق تر و معقول تر گونه های ادب فارسی می کند. ضمن آنکه در توضیح مشابهت های موجود، توجّه به پدیدة «وجه»، و فرایندهایی چون «آمیختگی انواع» و ثباتِ فوق العادة صورت های ادبی در شرق ازجمله در ادبیات فارسی، و جریان مهاجرت مضامین و مفاهیم در بین انواع و قوالب مختلف، تبیین و صورت بندی منطقی تری را از موضوع میسر می سازد.
۶.

دگرگونی گسترة کرامات در مناقب نامه های مشایخ تصوّف(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات جریانها و مکتبهای عرفان و تصوف
تعداد بازدید : ۱۷۷۶ تعداد دانلود : ۷۶۵
کرامات همچون نقطة مرکزی تمامی روایت های منقبتی، بسامد و حضوری چشمگیر و نمایان در تذکره ها و مناقب نامه های مشایخ تصوّف دارد. این عنصر اساسی در گذر زمان، کمّا و کیفاً دچار تحوّل و دگرگونی شده است. در این مقاله می کوشیم نشان دهیم که توسعه و تحول تدریجی و تاریخی، حضور داستان های کرامت در طول حیات مشایخ، از پیش از تولّد تا پس از وفات آنها، شاخصه ای نوع نما و ژانریک در جریان تحوّل ژانر مناقب نامه است؛ به نحوی که می توان گفت اگر در آثار کهن متصوّفه، داستان های کرامت عمدتاً مربوط به دوران ولایت و رهبری شیخ بوده است، در مناقب نامه های متأخّر هیچ یک از مراحل حیات مشایخ بلکه حتّی ادوار پیش و پس از حیات آنها، خالی از داستان های کرامت نیست. به زعم ما، این تحول از منظر مطالعه درون متنی و ادبی، حاصل توسعه جریان شخصیت پردازی قهرمان، و در تحلیلی برون متنی حاصل پیدایش نظریه های جدید در تصوّف، و توسعه ابعاد قدرت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مشایخ صوفیّه در دوره های متأخر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان