مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
اوستا
حوزه های تخصصی:
خِرد در اندیشه زردشتی نقش اصلی و محوری دارد و با وجود آفریدگار بزرگ یکی است. کُل آفرینش جهان، از ابتدا تا پایان، با خِرد رهبری می شود. در این مقاله، ابتدا خِرد در متون باستانی ایران (فارسی باستان، گاهان اوستا و اوستای نو) سپس در متون پهلوی نظیر بندهش، گزیده های زادسپرم، و متن دست نویس م.او 29) بررسی شده است. آن گاه چهار نوع خِرد (خِرد همه آگاه، خِرد افزونی، خِرد پرهیزگاران و خِرد غریزی یا آسن خِرد) در متون اوستا و پهلوی مقایسه شده است.
تفسیر در دین زرتشتی
حوزه های تخصصی:
تفسیر در دین زرتشتی، به طور اساسی شامل شرح اوستاست. با این حال، زند، نزدیک ترین معادل ایرانی آن، به طور کلی شامل متون پهلوی است که عقیده بر این است که از شرح و تفسیرهای پیرامون کتاب مقدس اوستا گرفته شده است، اما متون قدیمی ای که در دسترس اند، هیچ عبارت اوستایی ای ندارند. تفسیر زرتشتی با تفسیرهای مشابه ادیان دیگر تفاوت دارد چرا که در دین زرتشتی، تفسیر به عنوان بخشی از سنت مذهبی است که تا پیش از دوره ساسانی، در نوشتارها از آن استفاده نمی شد یا استفاده از آن محدود بود. مسلماً در این دوره طولانی که انتقال به صورت شفاهی بود، زند، به زبان فارسی میانه شکل بخشیده و دامنه آن را به نوعی محدود ساخته است. اگرچه سنت متأخرتر، بین متون اوستایی «گاهانی»، «حقوقی» و احتمالاً «مذهبی» تمایز رسمی قائل شده اند، اما به نظر می رسد که تفاوت قابل ملاحظه ای بین تفسیر و شرح پهلوی از گات ها و متون حقوقی، مانند وَندیداد، هیربُدستان و نیرنگستان وجود ندارد. بنابراین، بنا بر هدف این مقاله، همه این متون به عنوان بخشی از تفسیر زرتشتی شناخته می شوند. از آن جایی که در سده ۱۹ و ۲۰ میلادی، آثار زرتشتیان دارای عنصری از تفسیر است و از سوی دیگر، ادبیات تفسیری به معنای دقیق کلمه، وجود نداشته است؛ در اینجا، پدیده تفسیر زرتشتی مدرن، بدون ارجاع دقیق به تک تک متون بررسی خواهد شد.
بررسی کیفرشناختی مقرّرات حمورابی، عبرانی و وندیداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وندیداد یکی از بخش های پسین اوستای نو است که دربارة انتساب آن به زمان زرتشت پژوهندگان، همداستان نیستند. حمورابی، در حدود 1850 قبل از میلاد در بین النهرین به حکومت رسید. دستور های وی، یکی از قدیمی ترین قانون نامه های جهان است و در شمار صد واقعة عظیمی است که جهان را متحول ساخته است. دین یهودیت از آن جهت که در هزاره دوم پیش از میلاد، دین را مبنای قانون و اصول اخلاقی قرار داده، منحصر به فرد است.این مقاله به تطبیق احکام و قوانین کیفری قانون حمورابی، احکام یهودیت و وندیداد از لحاظ حقوقی پرداخته و شباهت ها و تفاوت ها و اقتباسات آنها از یکدیگر را می نمایاند و همچنین مواردی مانند توبه، بهشت و جهنم و بخشش گناهان را که بیشتر به جنبه های دینی مربوط است، بیان می کند. اخلاق پزشکی، داوری خواستن از غیب، توبه، مستثنیات دِین، محیط زیست، طلاق، مهریه، رباخواری، بردگی و مجازات حیوانات از جمله موضوعاتی است که با روش پژوهش توصیفی، تطبیقی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. بنابر یافتة این مقاله، گرچه پایتخت ساسانیان میانرودان بوده و می بایست قانون نامه رسمی آنان (وندیداد) بیشتر با مقررات حمورابی همنوا باشد، ولی شگفتا، میزان مشابهت های تورات با قانون نامة حمورابی بیش از شباهت قانون نامة حمورابی با وندیداد است و حتی در برخی موارد حکمی از تورات لفظاً با قانونی از قانون حمورابی همانند است.
حضور ایزدبانوان پیشین در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه پری، بازمانده پئیریکا pairikā- اوستایی است که از ریشه فعلی هندواروپاییper- «زاییدن، به وجود آوردن» مشتق شده است و پئیریکا را می توان «زاینده و بارور» معنی کرد. پریان که در گذشته ای دور ایزدبانوان قابل ستایش باروری بودند، پس از تحولی که زرتشت در باور ایرانیان به وجود آورد، به تمامی تبدیل به موجوداتی منفی گردیدند که در سپاه اهریمن با اغوای قهرمانان، نقش بس فعالی در برابر اهورامزدا و پیروانش بر عهده داشتند. در اوستا واژه پئیریکا با سه نام همراه است که شخصیت هایی کاملاً اهریمنی هستند: پری خنثیتی xnaθaiti-، موش پری mūš و پری دژیایریه dužyāirya-. گرچه در اوستا پری با شخصیت مثبت پیش زرتشتی وجود ندارد،لایه های درونی اندیشه آریایی کماکان باور به پری را به عنوان ایزدبانوی باروری و زایش نگه می دارد. به همین دلیل در ابیات شاهنامه به راحتی می توان دو چهره متفاوت از پری دید: چهره ای پیش زرتشتی و مثبت، و چهره ای پس زرتشتی و منفی که هر دوگاه آشکارا با لفظ پری همراه است؛ همچون پری هفت خوان رستم، و گاه پنهانی و بدون لفظ پری،در داستان تنها حضوری پری وار دارد؛ همچون مادر سیاووش یا منیژه. در این پژوهش تلاش بر آن است تا با بررسی ابیات شاهنامه، چهره پیش زرتشتی و پس زرتشتی، پنهانی و آشکار پری مورد بررسی قرار گیرد.
دو فرضیه درباره داستان سیاوش (با توجه به نظر شاهنامه پژوهان ایرانی، تاجیک، روس و اروپایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به دیرینگی ایران کهن و اوستا، مقایسه داستان سیاوش با اسطوره های محدود که تناسب ساختاری و اخلاقی با آن ندارند واقعیت داستان سیاوش را که پیوندی استوار با شخصیت رستم دارد، خواسته یا ناخواسته، نادیده می گیرد. توجه به قدمت اوستا از دیدگاه برخی پژوهندگان منصف اروپایی و نگاهی نو به پیشگامی ایرانیان در پدیدارشناسی و هستی شناسی علمی، بن مایه های ایرانی داستان سیاوش و ناهمگونی آن با اسطوره های باروری را بهتر می نمایاند. افراسیاب نخستین بار، سیاوش را برای حکمرانی به منطقه ای آباد فرستاد که به نظر می رسد همان گنگ دژ باشد. سیاوش بر آن شهر، دیوار محافظتی بزرگی ساخته است که ساختن آن جز با فر کیان امکانپذیر نبود و طبق روایت بندهش، دارای پانزده دروازه بوده است که از دری تا در دیگر آن به پانزده روز بهاری قابل طی شدن بوده است. سیاوش برای بار دوم به درخواست افراسیاب به منطقه ای نزدیکتر به پایتخت افراسیاب می آید و از خارستان، شارستان سیاوشگرد را می سازد. اشاره نرشخی به قبر سیاوش در دروازه بخارا و وجود دروازه بازسازی شده شهر دوشنبه و احتمال وجود دروازه های دیگر، زمینی بودن گنگ دژ و قرار گرفتن آن با سیاوشگرد در محدوده یک دیوار، پژوهش های نوین باستان شناسی را در منطقه بخارا تا دوشنبه می طلبد.
تاریخ دین زردشتی روش های بررسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دربارة تعیین زمان زردشت و دین هخامنشیان توافق هایی نسبی به دست آمد، اما آن چه هم چنان مورد بحث است دین ایرانیان پیش از زردشت است. عمده ترین مسئله در بررسی تاریخ دین زردشتی، ناپیوستگی میان سه پیکرة اساسی منابع است که عبارت اند از: اوستا، سنگ نبشته های هخامنشی، و ادبیات زردشتی که هیچ یک انعکاس دهندة دین عامة مردم نیست و گه گاه پاره ای از عقاید مردم در آن ها بازتاب یافته است. اما به هر حال منطقی تر آن است که از خلال همین آثار مبهم و غیرصریح محتوای فکری آغازین مردم ایران را، که پایه های اصلی دین آنان را تشکیل می دهند، بشناسیم. به طور کلی، در بررسی دین پیش زردشتی ایران سه رویکرد به نظر می رسد: 1. تاریخ دین را منحصراً بر اساس گاهان تعیین می کند و ابزار کار تفسیری است از اشارات گاهانی به جای مانده و انطباق آن ها بر سنت ودایی؛ 2. بر هم سازی و ترکیب شواهد اوستا و کتاب های پهلوی تأکید دارد و ارزش این مواد را در آن می داند که بازتاب دهندة مجموعة آموزه های زردشت و نمودار روند طبیعی رشد هستند و تغییرات حاصل شده در آن را موجب گسست در سنت و نفوذ ادیان دیگر نمی داند؛ 3. شواهد ترکیب شده از اوستا و کتاب های پهلوی را متنوع و انعطاف پذیر می شمارد و آن را دستگاه اعتقادی خشک نمی داند و مزدیسنای ساسانیان را دینی پویا و کارآمد توصیف می کند.
بررسی تطبیقی ایزدان داوری در اوستا و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«مهر» در اساطیر ایران ایزد داوری و پیمان است که پیوندی استوار با خورشید دارد و در انجام خویشکاری خود از او یاری می گیرد. دو ایزد «سروش» و «رشن» نیز «مهر» را در کار داوری همراهی می کنند. هر یک از این ایزدان علاوه بر داوری، خویشکاری های دیگری نیز برعهده دارند که از آن میان می توان به برکت بخشی، همراهی با روان مرده، راستی و نبرد با دیوان اشاره کرد. از این رو در این مقاله کوشیده ایم با روش اثباتی و بر اساس تحلیل محتوا نخست نشان دهیم که ویژگی های ایزدان داوری چیست و همچنین این ویژگی ها چه پیوندی با ایزد داور در شاهنامه دارند. در این پژوهش گذشته از ابیاتی که آشکارا بر داوری مهر و خورشید گواهی می دهند، مواردی را نیز که بر اساس محور همنشینی کلام با واژه «داور» ارتباط دارند، و نشانه حضور ایزدان داوری ایران باستان به شمار می روند، بررسی کرده ایم.
ستایشِ ایزدبانویِ ناهید در ادبیاتِ اوستایی( با تکیه بر متن آبان یَشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در باره ی رویکردهای ستایشیِ ایزدبانویِ ناهید در منابع مختلف و از جمله اوستا(کتاب مقدس زردشتیان) می توان تصویر نسبتاً روشنی به دست آورد. یشتِ پنجم اوستا موسوم به «آبان یشت»، بیشترین آگاهی را در ستایش این ایزدبانو در اختیار خواننده قرار می دهد. به خاطر تأثیر جلوه های مختلف ناهید در اساطیر، فرهنگ، ادیان، و ادبیات ایران از گذشته تا امروز، این تحقیق با روشی تحلیلی – توصیفی در پیِ آن است که با ارائه تصویری از جنبه ستایشیِ ناهید با تکیه بر متنِ آبان یشت، مطابق پژوهشِ چنگیز مولایی(1392) که جدیدترین و معتبرترین پژوهش در باره آبان یشت به حساب می آید، خواننده را با زوایایِ جدیدی از این سرود دینی آشنا سازد. یافته های تحقیق نشان می دهد ستایندگان ناهید از شخص اهورامزدا و زردشت تا بسیاری دیگر از شخصیت های اسطوره ای و تاریخیِ ایرانی و غیرایرانی، با نثار، نیایش و اهدای قربانی ، خواهانِ حمایتِ ناهید به نفعِ خود هستند. اما از آن جا که ناهید در اندیشه ثنویِ زردشتی یکی از نمایندگانِ جهانِ نیکی است، کسانی را که اندیشه ی اهورایی دارند، از حمایت خود بهره مند می سازد، و طرفداران اندیشه های اهریمنی را ناکام می گذارد..
مقایسة خرد در شاهنامه با متون ایرانی پیش از اسلام بر اساس زبانشناسی متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خرد و خردگرایی از مفاهیم و بن مایه های کلیدی و بنیادین شاهنامه است. مسلماًشاهنامه به واسطة اخذ روایات تاریخی از متون ایرانی قبل از اسلام و شاهنامه ابومنصوری و دیگر خداینامه ها و روایات شفاهی مقتبس از موبدان و دیگر مورخان آگاه به علوم زرتشتی، تا حدی از اندیشه های اوستایی و زرتشتی اثر پذیرفته است و مسلماًفردوسی نیز متأثر از عقاید دینی خویش بوده است؛ هرچند تأثیر دیگر نحله های فکری و اجتماعی بر وی نیز نمی تواند دور از انتظار باشد. در این مقاله با شیوة زبانشناسی متنبه مقایسة ابیات شاهنامه با متون ایرانی پیش از اسلام بر مبنای ارتباط اجزای کلام با یکدیگر در محور همنشینی پرداخته ایم. پس از بررسی مشخص شد که بخش عمده ای از جنبه های خرد در شاهنامه هماهنگ با و متأثر از متون ایرانی قبل از اسلام است و بخش های دیگری در شاهنامه دیده می شود که در منابع ایرانی وجود ندارد که مسلماً از نبوغ فردوسی یا متأثر از فرهنگ های دیگر است و همچنین جنبه هایی از خرد در متون ایرانی پیش از اسلام قابل مشاهده است که در شاهنامه ذکر نشده است. این موضوع تا حدی نشان از خردگرایی منحصر به فرد فردوسی است که مشخص می کند خردگرایی در شاهنامه تقلید صرف از یک منبع و مأخذ نیست.
آداب چیدن مو و ناخن بنا بر فرگرد هفدهم وندیداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیروان دین زرتشت از گذشته های دور در تفسیر و ترجمة متون دینی همّت گماشته اند. بخش هایی از این تلاش که امروزه در دسترس است، ترجمه و تفسیری به زبان پهلوی از اوستاست که زند نامیده می شود. متن زند گرچه تقریباً ترجمة واژه به واژه از اوستا ارائه می دهد، ولی گاه برداشت شخصی و تفسیرموبدان را نیز نشان می دهد. آنچه به عنوان تفسیر برآن افزوده شده، خالی از ابهام نیست وگاه حتّی فهم آن ناممکن می شود. از آنجا که وندیداد دربرگیرندة مطالبی دربارة اعمال دینی و شرایع زرتشتی است، برای موبدان زندنویس آشناتر از بخش های دیگر اوستا بوده است؛ از این رو زند وندیداد را می توان کامل تر و دقیق تر از زند سایر بخش های اوستا دانست. متن زند فرگرد هفدهم وندیداد که دربارة آداب چیدن مو و ناخن است و حاوی مطالب فقهی بسیاری است، به نسبت زند قسمت های دیگر اوستا، ترجمه بهتری از اوستا به دست می دهد. در این فرگرد، دستور داده می شود که مو و ناخن چیده شده از مردان اهلو، آب، آتش و برسم دور برده شود و دفن گردد. در هنگام انجام اعمال آیینی، چیدن و دفن کردن مو و ناخن، آنها را به مرغ اشوزوشته پیشکش می کنند که هم چون جادوی سفید عمل کرده و آدمیان را از عواقب جادوی سیاه دیوان مازنی درامان نگاه دارد و دیوان مازنی نتوانند از اجزای جداشده از بدن شخص علیه خودش استفاده نمایند و در نهایت شخص از گزند جادو و جادوگر در امان خواهد ماند. موبدان در تفسیر این فرگرد، از خواندن دعاهایی چون ا شم وهو و اهونور، حتّی سروش باژ هنگام دفن مو و ناخن سخن گفته اند، که می توان این دعاها را وردهای جادوی سفید نامید
خْرَفْسْتَران در اندیشه ایرانیان براساس اوستا، متون پهلوی، و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خْرَفْسْتَران موجودات زیان باری مانند اژدها، مار، مور، کژدم، موش، شیر و... هستند که اهریمن آنها را بر ضد جهان نیک آفریده است. در اوستا و متون پهلوی دستورهایی درباره مبارزه با این موجودات اهریمنی و از میان بردن آنها داده شده است. تأثیر فردوسی و شاهنامه بر فرهنگ و زبان ایرانی روشن است، امّا آنچه ضروری می نماید، آشکار کردن این نکته است که اندیشه های او و نگرشش درباره جانوران تا چه اندازه از این متون تأثیر پذیرفته است. نگارندگان در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و مقایسه آن دسته از موجوداتی می پردازند که در متون دینی زرتشتیان خْرَفْسْتَر به شمار آمده اند و در شاهنامه هم از آنها نام برده شده است. این پژوهش نشان می دهد که در شاهنامه نه واژه خرفستر به کار رفته و نه به اهریمنی بودن جانوری اشاره شده است، امّا گاهی نگرش فردوسی در مورد زیانمند بودن برخی موجودات با آنچه در اوستا و متون پهلوی در این زمینه آمده، مشابه است و گاهی هم با آنها مغایرت هایی دارد. در پایان هر مبحث، به مفاهیم نمادین این جانوران در اسطوره های ملل دیگر نیز اشاره شده و اختلاف دیدگاه یا تشابهات آنها با اوستا، متون پهلوی، و شاهنامه نموده شده است.
پدیدارشناسی سیاسی فرّه در اوستا و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فره ایزدی در اندیشه سیاسی ایرانشهری پدیداری کارکردی دارد به گونه ای که یکی از مولفه های تداومی به حساب می آید. ثبات، بقا و دوام دولت شهریاری، حکومت، عدالت، امنیت همه بستگی به این نیرو دارد. اندیشمندان بسیاری درباب فره پژوهش کرده اند و هرکدام با روش شناسی خاص این پدیدار را مورد واکاوی و خوانش قرار داده اند. این مقاله کوشش می کند با روش شناسی پدیدارشناسانه مقایسه ای این مفهوم در دو متن اوستا و شاهنامه فردوسی تحلیل کند، به کشف ماهیت و چیستی و چگونگی آن بپردازد و همچنین نزدیکی ها و جداسازی های این پدیدار سیاسی کلیدی را در این دو کتاب بررسی نماید. خوانشی دوباره از این مفهوم در این دو منبع بنیادین اندیشه ایرانشهری می تواند زوایای دیگری از مفهوم فره را باز نمایی کند. برای رسیدن به مفهوم، ابتدا به توضیح فرّه در اوستا به عنوان اصلی ترین منبع هویتی ایرانشهری در خرد مزدایی و سپس به توصیف و تبیین و تداوم آن از زبان شاهنامه فردوسی به عنوان متن اصلی ایرانشهری بعد از اسلام می پردازیم. هدف بنیادین ما این است که نشان دهیم فرّ، در شاهنامه تحت تاثیر اوستا می باشد اما قصدیت زرتشت در مقایسه با قصدیت فردوسی موجب تفاوتهایی در نوع تفسیر آنها از یکدیگر در باب برداشت از مفهوم فرّه گردیده است.
بررسی تطبیقی نماز در دین اسلام و آیین زرتشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نماز گونه ای نیایش و عملی عبادی برای برقراری ارتباط مستقیم و صعودی میان انسان با خداوند است که میان همه ادیان الهی مشترک است. مسلمانان و زرتشتیان به انجام این عمل عبادی ملزم هستند. این پژوهش با تتبّع در متون مکتوب اسلام و زرتشت و به روش کتابخانه ای، به بررسی تطبیقی جایگاه نماز در این دو شریعت آسمانی پرداخت. همچنین، اشتراکات و تمایزات آن در این دو شریعت بررسی شد. در این پژوهش، روشن شد که نماز در اسلام و زرتشت از اهمیّت بسیاری برخوردار است. این پژوهش به دست داد که از نظر اثربخشی در برقراری ارتباط با معبود، طهارت بخشی به روح و باطن، جلوه گاه شکرگزاری و سپاس در برابر نعمت های خداوند، نوبت های پنجگانه و سنّ وجوب نماز، میان اسلام و زرتشت قرابت و نزدیکی وجود دارد. این بررسی روشن کرد که نماز، در آیین زرتشت، هم عرض اعمال عبادی دیگر است، امّا در اسلام، محور و رکن اساسی دینداری است. از این رو، در اسلام هیچ جایگزینی ندارد، منقطع نمی شود و از تکثّرگونه ای برخوردار است و قبولی یا ناقبولی دیگر عبادت ها به پذیرش یا پذیرفته نشدن آن بستگی دارد که چنین رویکردی به نماز در آیین زرتشت یافت نشد.
اندیشه حکومت دینی و روابط دین و دولت در ذهن و زبان ایرانیان
دین و دولت، همانگونه که در اندیشه سیاسی امروزه مورد بحث می باشد، در طول تاریخ در ذهن و روان انسان ها وجود داشته است و تعامل مابین این دو نهاد زائیده سده های پیشین بوده که فرایند تاریخی و اجتماعی دیرینه ای داشته است و در سرزمین کهن ایران و پیوند میان آن را می توان در میان آثار و نوشته های گذشتگان جستجو کرد. بر مبنا و گواهی متون مذهبی زرتشتی و دین مزدیسنایی، کتیبه ها، نوشته ها و آثار عهد هخامنشی و ساسانی، متن شاهنامه فردوسی که سند هویت ملی ایرانیان است و در کل، ادبیات کلاسیک فارسی که آئینه افکار و اندیشه مردم است، در تمدن ایرانی، شاه نماینده خدا بر زمین و مورد تأیید و حمایت الهی است و وظیفه عمده شاه به عنوان نماد دولت و حاکمیت، دین گستری است. وظایف متقابل دین و دولت در هم افزایی قدرت یکدیگر، امری است که مورد توجه روحانیون زرتشتی و شخص شاه بوده است و در تعلیمات و باور غالب آن عهد به ویژه عصر ساسانی، دین و دولت به منزله دو برادرند که باید حامی و پشتیبان هم باشند که بقا و رشد همدیگر را ضمانت نمایند. طبق گزارش های تاریخی از متون مذکور، می توان گفت حکومت و سلطنت پادشاهی ایرانی که مبین رابطه عمیق دین و دولت است، جلوه ای از سلطنت الهی است بر روی زمین، که اهورامزدا (آفریدگار یکتا) در آسمان به مدد فرشتگان و امشاسپندان بر این جهان حکم می راند. اندیشه فره ایزدی به وضوح بیانگر مشروعیت سیاسی نظام های سلطنتی در ایران است.
بررسی بهداشت عمومی در ایران باستان با تکیه بر بهداشت آب و خاک و هوا
حوزه های تخصصی:
توجه به بهداشت و سلامت در ایران باستان همواره یکی از دغدغه های اصلی حکومت ها و مخصوصاً منابع دینی و غیردینی بود. به طوری که شاهان ایران باستان به امر پزشکی و بهداشت عمومی جامعه بسیار اهمیت می دادند تا جایی که آنان خود به احداث مراکز درمانی و حتی آموزشی برای درمان بیماران می نمودند. بر این اساس، تحقیق پیش رو سعی دارد پاسخی درخور برای سؤال زیر بیابد: بهداشت عمومی در ایران باستان و روش های جلوگیری از آلودگی آب و خاک و هوا چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که در تمهیدات بهداشتی عمومی مربوط به محیط و مسکن در ایران باستان از جمله جمع آوری زباله، ساماندهی پسماند، نظافت مسکن، بهداشت لباس، سم پاشی و جلوگیری از نفوذ حشرات و جانواران مزاحم به درون خانه به صورت اصولی کار شده است. و بهداشت آب، روش های جلوگیری از آلودگی آن در ایران باستان از اصول مربوطه مانند جلوگیری از آلوده شدن آب با جدا کردن مسیر آن از آب آلوده، مراقبت همیشگی از آب و غیره صورت می گرفته است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی می باشد که از منابع تاریخی دست اول بهره برده شده است.
طوس زرّینه کفش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سپهسالار زرّینه کفش، طوس نوذر، ازشاه زادگان رنج دیده کهن نامه باستان است که عمری کمر به خدمت شاهان بلند آوازه کیانی چون کی کاووس و کی خسرو می بندد. او که از خاندان بزرگ نوذری و از جاودانان دین زردشتی است، در روز رستاخیز به یاری سوشیانس برمی خیزد و آغازگر جنگ آخرالزّمان است. از میان یک صدوپنجاه پهلوان و شاه و شخصیّت گوناگونِ نیمه نخست شاهنامه، اگرچه طوس از پهلوانان جریان ساز و اصلی و در مرکز نهاد شاهی پهلوانی قراردارد، به دلیل تنوّع خصلت ها و کنش های شخصّیتیش، کم تر مورد تحقیق پژوهش گران قرار گرفته و غالباً به عنوان چهره ای تندخو، کم خرد و خود پسند معرّفی شده است. در این جستار می کوشیم ضمن اشاره به تاریخچه و معانی لقب «زرّینه کفش» با نگاهی گذرا به هستی شناسی اسطوره ای طوس در اوستاو متن های پهلوی و سیر هستی او در حماسه ملّی، تفاوت ها و تضادهای شخصّیت اساطیری و حماسی، سپهسالار زرّینه کفش دوره پهلوانی حماسه ملّی ایران، بیش از پیش بررسی شود تا از این ره گذر، شناختی تازه تر از او بدست داده شود.
آفرین و نفرین در آثار ایرانی باستان و میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آفرین و نفرین(دعا و لعن) از بن مایه های دینی، فرهنگی، اسطوره ای و ادبی است که از دیرباز، همگام با هم، از ادبیات قبل از اسلام تا شریطه های قصاید مدحی و انواع مختلف ادبی استمرار یافته است. هدف این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته، بررسی وجوه مختلف آفرین و نفرین در آثار دوران پیش از اسلام(باستان و میانه) است. از همین منظر، با توجه به آثار ایرانی باستان(اوستا و کتیبه های هخامنشی) و آثار اشکانی و پهلوی دوران میانه(کتیبه های شاهان و رجال ساسانی، کتاب های کارنامة اردشیر بابکان، یادگار زریران و ...)، انواع دعا و نفرین استخراج و از جنبه هایی مانند نقش آن در پیشبرد کارها، اهداف، درخواست کنندگان، بلا یا نعمت های درخواست شده، کارکردها و جنبه های بلاغی آن بررسی شده است. در اوستا این دو مقوله به خصوص آفرین و دعا در بخش های نیایشی آن بسامد گسترده ای یافته که بیشتر در راستای اهداف، تعالیم، اندیشه ها و آموزه های مذهبی قرار گرفته و موجودات اهریمنی نفرین و موجودات اهورایی مورد دعا واقع شده اند. در کتیبه های هخامنشی دعا و نفرین، از یکسو هدف ترغیبی و گاه تحذیری در خصوص پاسداشت کتیبه ها دارد و از سویی دیگر حس وطن دوستیِ پادشاهان را با بسامد فراوان دعاهای نیک نسبت به کشور نشان می دهد. در کتیبه های دوره میانه نفرین دیده نمی شود، اما دعا همچنان استمرار یافته که بیشتر متضمن طلب عمر طولانی و پیرورزی بر دشمنان است. در کتاب های این دوره دعا و نفرین بیشتر کارکردی ادبی داشته و نشان گر حالات عاطفی شخصیت ها در موقعیت های مختلف روایی است.
دریاچهٔ هامون در روایات ملی ایران و جایگاه آن در آخرالزمانی زردشتی
حوزه های تخصصی:
دریاچهٔ هامون در روایات ملی ایران و بخصوص در ارتباط با رروایات مرتبط به آخرالزمان شناسی زردشتی رابطهٔ تنگاتنگی دارد. نام این دریاچه در عصر اوستایی متآخر بطور فزاینده ای به همراه رود هیرمند و منطقهٔ سیستان تکرار می شود. در این تحقیق کوشیده شده است نقش و اهمیت هامون در روایات ملی ایران از جنبه های مختلف مذهبی، سیاسی و آخرالزمان شناسی زردشتی پرداخته شود. وعدهٔ ظهور سه منجی زردشتی در آب کیانسه (صورت پهلوی دریاچهٔ هامون) داده شده است و پیروان دین زردشتی برای این دریاچه احترام خاصی قائل بوده اند، همچنین در متون اوستایی و پهلوی به نذز شاهان و مردمان برای اناهیتا/اناهید اشاراتی شده است. این روایات تا سالیان متمادی در بین مردم سیستان رواج داشته اند، همچنین رسم اوشیدر در بین مردم این منطقه و اطلاق نام هامون به دریاچه می تواند ریشهٔ زردشتی داشته باشد.
مقایسه ماهیت پری در ایران باستان با ماهیت آن در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت پری در منابع و مراجع فارسی، مبهم و درهم آمیخته است. یونانیان، ایرانیان دورة باستان و ایرانیان بعد از اسلام، هرکدام باورهای خاصی در باب پری داشته اند. تداخل این باورها، سبب ابهام ماهیت و مدلول پری در اذهان گردیده است. هدف این نوشتار، به دست دادن تصویری روشن از ماهیت پری است که به درک و فهم بیشتر و صحیح تر از متون ادبی و دینی و تاریخی کمک خواهد کرد. برای این کار، مدلول این واژه از قدیم ترین ایام تا دورة جدید، در منابع مربوط مورد مطالعه قرار گرفته و مدلول و ماهیت آن در دورة باستان و مدلول و ماهیت و معانی حقیقی و مجازی آن در ادبیات فارسی، نشان داده شده است. بر این اساس، «پری» در دورة باستان، موجودی اهریمنی، شرور و دشمن روشنان و مزدیسنان بوده و انواعی داشته است. از دورة باستان و میانه که به ادبیات فارسی رسیده، از موجودی شرور و منفی به موجودی مثبت و نیکوکار تغییر ماهیت داده است. «پری» در ادبیات فارسی، عمدتاً بر «جنّ مسلمان» اطلاق شده که موجودی مؤمن و نیکوکار است. می توان گفت که پری، تنها واژة بدبختی است که خوشبخت شده است، چراکه از تاریکی به روشنایی، از زشتی به زیبایی، از بدکرداری به نیکوکرداری و از یاوری اهریمن به پیروی از یزدان رسیده است. نتیجه اینکه هم آموزه های اسلامی مثبت گرا بوده و هم زبان فارسی، ظرفیت مناسبی را برای گنجاندن اندیشه ها و تصورات نو در قالب واژه های اصیل خود داشته است.
طبقات اجتماعی در متون دینی و غیردینی ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۲
153 - 174
حوزه های تخصصی:
در ایران باستان بنا بر سنتی دیرینه جامعه به سه یا چهار طبقه تقسیم می شد. صاحب نظران بر این باورند که این میراث مشترک به دوران هندواروپایی برمی گردد که رد پای آن را می توانیم در جوامع و باورهای اقوام هندواروپایی بیابیم. بررسی منابع حاکی از وجود طبقات مختلفی در جامعه ایران باستان بوده است ازجمله ی این طبقات روحانیون، جنگجویان، دبیران، کشاورزان و صنعتگران بوده است. اما موضوعی که مهم است، اینکه آیا این تقسیم بندی بر پایه باورهای مذهبی و خدایان آنان حاصل شده و یا عاملی اجتماعی هم در آن دخیل بوده است. تقسیم بندی طبقات اجتماعی در متون دینی و غیردینی چه تفاوتی باهم داشته است. ازآنجاکه بیشتر اطلاعات و داده های ما از متون دینی و غیردینی ایران باستان است، در پی یافتن منشأ این تقسیم بندی و چگونگی این تقسیم بندی در تاریخ ایران باستان هستیم.