آفرین و نفرین(دعا و لعن) از بن مایه های دینی، فرهنگی، اسطوره ای و ادبی است که از دیرباز، همگام با هم، از ادبیات قبل از اسلام تا شریطه های قصاید مدحی و انواع مختلف ادبی استمرار یافته است. هدف این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته، بررسی وجوه مختلف آفرین و نفرین در آثار دوران پیش از اسلام(باستان و میانه) است. از همین منظر، با توجه به آثار ایرانی باستان(اوستا و کتیبه های هخامنشی) و آثار اشکانی و پهلوی دوران میانه(کتیبه های شاهان و رجال ساسانی، کتاب های کارنامة اردشیر بابکان، یادگار زریران و ...)، انواع دعا و نفرین استخراج و از جنبه هایی مانند نقش آن در پیشبرد کارها، اهداف، درخواست کنندگان، بلا یا نعمت های درخواست شده، کارکردها و جنبه های بلاغی آن بررسی شده است. در اوستا این دو مقوله به خصوص آفرین و دعا در بخش های نیایشی آن بسامد گسترده ای یافته که بیشتر در راستای اهداف، تعالیم، اندیشه ها و آموزه های مذهبی قرار گرفته و موجودات اهریمنی نفرین و موجودات اهورایی مورد دعا واقع شده اند. در کتیبه های هخامنشی دعا و نفرین، از یکسو هدف ترغیبی و گاه تحذیری در خصوص پاسداشت کتیبه ها دارد و از سویی دیگر حس وطن دوستیِ پادشاهان را با بسامد فراوان دعاهای نیک نسبت به کشور نشان می دهد. در کتیبه های دوره میانه نفرین دیده نمی شود، اما دعا همچنان استمرار یافته که بیشتر متضمن طلب عمر طولانی و پیرورزی بر دشمنان است. در کتاب های این دوره دعا و نفرین بیشتر کارکردی ادبی داشته و نشان گر حالات عاطفی شخصیت ها در موقعیت های مختلف روایی است.