مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
کودک
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اینکه پرخاشگری پیامدهای زیانباری برای خود کودک پرخاشگر و اطرافیان وی دارد، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی رابطه والد- کودک بر پرخاشگری کودکان پیش دبستانی انجام شد.
روش: در یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون توام با گروه کنترل، تعداد 45 کودک پرخاشگر (25 پسر و 20 دختر) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و والدین آنها، پس از موافقت با شرکت در پژوهش، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. به منظور سنجش پرخاشگری کودکان، مربیان مهد کودک های آنان پرسشنامه پرخاشگری پیش دبستانی را تکمیل نمودند. والدین در 10 جلسه، گروه درمانی رابطه والد- کودک را بر اساس دستور العمل لندرث و براتون دریافت نمودند. پس از اتمام جلسات درمان، به منظور سنجش پرخاشگری از مربیان مهد پس آزمون و نیز پس از یک ماه آزمون پیگیری به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: با توجه به یافته های به دست آمده از تحلیل کواریانس، گروه درمانی رابطه والد- کودک منجر به کاهش معنادار پرخاشگری فیزیکی- تهاجمی و کلامی- تهاجمی در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه گردیده اما باعث کاهش معنادار پرخاشگری رابطه ای در پی جلسات درمان در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه نشده است.
نتیجه گیری: گروه درمانی رابطه والد- کودک، با آموزش مهارت های فرزند پروری در کاهش پرخاشگری کلامی و فیزیکی کودکان پیش دبستانی موثر است. با این وجود، گروه درمانی رابطه والد- کودک طی یک دوره درمانی 10 جلسه ای برای کاهش پرخاشگری رابطه ای کودکان کافی نیست. این امر لزوم طراحی یک مداخله جامع و مناسب برای کاهش انواع پرخاشگری را یادآور می سازد.
تعلیم و تربیت و دنیای ناشناختة دینی کودکان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
امروزه، کودکان ما در سپهر بیکران اطلاعات و ارتباطات، و در معرض پیام های بیشمار دینی قرار دارند که این مسئله، هشیاری دربارة این مخاطبان کم سن وسال را وظیفه ای انکارناپذیر میسازد. یکی از مباحثی که دست اندرکاران حوزة تعلیم و تربیت دینی باید به طور گسترده با آن آشنایی پیدا کنند، نحوة استنباط کودکان در سنین مختلف، از موضوعات و مفاهیم دینی است. بهیقین، شالودة تفکر دینی آنان را میتوان در همین مفاهیم و برداشت های گوناگون جست وجو کرد. اگر درصدد هستیم تا پیام رسانی مذهبی، متناسب با ویژگیهای دانش آموز را برنامه ریزی کنیم، ناچاریم در دنیای کودکانة آنان گام نهاده، از دید آنها به معارف دینی بنگریم.
مراحل رشد و تکامل درک دینی کودکان و نوجوانان، به دوره های سه گانة تفکر مذهبی شهودی، مذهبی عینی و مذهبی انتزاعی تقسیم میشود.
براین اساس، میتوان تعلیم و تربیت دینی کودکان را در دو دورة کلی خردسالان 5 تا 9 سال و کودکان 9 تا 13 سال برنامه ریزی کرد. تعلیم و تربیت دینی خردسالان باید توأم با بازی، شوخی، سرگرمی و داستان گویی باشد تا ارتباط مربی و متربی از جاذبه و تأثیر لازم برخوردار شود؛ در دورة دوم نیز استفاده از داستان، شعر، سرود، نمایشنامه و فعالیت های عملی و هنری مختلف و سرگرمیهای گوناگون، یکی از ضرورت های تعلیم و تربیت به شمار میآید.
مفهوم کودکانة خدا در شعر معاصر ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار کوشش شده است با رجوع به نمونه های برجسته از ادبیات کودک، به بررسی تطبیقی مفهوم خدا در ادبیات کودک ایران و آمریکا در ابعاد دینی، روان شناختی و فلسفی پرداخته شود. ازآنجاکه کودک قادر به درک مفاهیم انتزاعی نیست، در هر دو ادبیات سعی شده خدا به صورت عینی تداعی شود؛ از این رو، از پدیده های عینی مانند طبیعت استفاده شده است. در هر دو ادبیات، خدا با صفات جمال و جلال معرفی میشود و در مواردی خدا با پاسخ پرسش ها و تصور خود کودک ارائه می شود؛ هرچند، در ادبیات کودک ایران بر جنبه های تنزیهی خداوند نیز، تأکید شده است. البته این پاسخ ها حاصل رشد فکری دوره بزرگسالی و درک مفاهیم انتزاعی است که به کودک القا میشود. این مقاله در پی پاسخ به سه پرسش بنیادی است که عبارت اند از: ...
مفهوم خدا در دعاهای کودکان غربی و شرقی (آمریکایی و ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دعا امری فطری است و تنها به نوع بشر اختصاص ندارد. دعا حوزه معنایی گسترده ای را دربر می گیرد و در فرهنگ های مختلف، از معانی و مفاهیم کمابیش یکسانی برخوردار است. از معانی مشترک می توان به ایجاد رابطه با خدا و درخواست نیازها از او اشاره کرد. دعا مراتب و اهداف گوناگونی دارد؛ گاهی برای رفع گرفتاری و خواسته های مادی است و گاهی به هدف والای خود، یعنی ارتباط و اتصال با دوست می رسد؛ به گونه ای که انسان خود را فراموش می کند و خدا را تنها به واسطه خدا بودن و عشق او می خواهد. دعا در اسلام و مسیحیت جایگاه ویژه ای دارد و قرآن و کتاب مقدس همواره مردم را به آن سفارش کرده اند؛ کودکان هم که از این قاعده مستثنا نیستند دعا و نیایش را می آموزند و به درگاه خداوند دعاهایی می کنند که بیانگر اعتقاد آنها به قادری مطلق است. هدف از پژوهش حاضر بررسی مفهوم خدا در دعاهای کودکان شرقی و غربی (ایرانی و آمریکایی)، بر اساس اسماء افعال و صفات خداوند است؛ از این رو، مقاله به شیوه تحلیل محتوای کیفی به بررسی شش منبع در این زمینه پرداخته است. دستاوردها نشان داد خدا در دعاهای کودکان شرقی، بیشتر با اسماء افعالش، مانند رازق، شافی و به طور کلی اسمایی که بیشتر دربردارنده جنبه درخواست و نیازهای مادی است معنا می شود؛ درحالی که در دعاهای کودکان غربی خواسته های مادی کمتر به چشم می خورد. در دعاهای کودکان غربی، خدا انسان وارتر است؛ ادبیاتی که آنها در گفت و گو با خداوند به کار می برند دلیلی بر این ادعا است. ...
بررسی جرم کودک آزاری از دیدگاه قانون مجازات اسلامی و فقه امامیه
حوزه های تخصصی:
هر جنایتی که در جامعه رخ می دهد، هرچند کوچک، ابتدا جامعه را به خطر می اندازد و موجب بی نظمی و ایجاد ناهنجاری در جامعه شده و در وهله دوم در اذهان مردم برای مجنی علیه احساس ترحم می کند. اگر این جنایت را در کودکان تصویر کنیم، انتظار ما از جامعه این است که به سرعت آن را حل و فصل کند. تحقیق ما در مورد بزهکاری اطفال و مجرم نمودن صغار نیست، بلکه چگونگی وقوع جرایم علیه اطفال جامعه و به عبارتی عواملی است که موجب می شود اطفال قربانی جرم و بزه دیده شوند. انواع آزار و جرایم علیه آن ها؛ جایگاه کودک آزاری در قوانین جاری و راهکارهای مبارزه با این پدیده نیز مورد بحث و مطالعه قرار گرفته است. کودک آزاری امروز در غالب کشورهای جهان مورد بررسی قرار می گیرد، به نحوی که در کنار دادگاه های اطفال سازمان های مجهزی به منظور کمک و حمایت نسبت به کودکانی که مورد ...
اعتباریابی، رواسازی و هنجاریابی حرکات درشت وظریف آزمون دنورII در کودکان 6-3 ساله شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، اعتباریابی، رواسازی و هنجاریابی حرکات درشت و ظریف آزمون دنورII در کودکان 6-3 ساله شهر اهواز است. روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی است که بر روی 1044 دختر و پسر 6-3 ساله که به طور خوشه ای- طبقه ای از مهدکودک ها و سالن های ورزشی اهواز انتخاب شدند، به اجرا درآمد، ابزار اندازه گیری آزمون غربالگری رشدی دنور 2 است و از آمار توصیفی برای محاسبه فراوانیها، از رتبه درصدی برای تنظیم جدول های هنجاری و از آمار استنباطی برای تحلیل واریانس استفاده شد.
پایایی آزمون به کمک روش بازآزمایی بر روی59 آزمودنی با فاصله زمانی 10-7 روز محاسبه شد که مقدار آن 98 درصد به دست آمد. برای تعیین ضریب روایی آزمون از روش تفاوت های گروهی(تحلیل واریانس) استفاده شد که حرکات ظریف و درشت در سطح 001/0 معنادار بود. جدول های هنجار حرکات درشت و ظریف کودکان 6-3 ساله شهر اهواز تهیه شد. نتایج نشان می دهد که آزمون غربالگری دنور، روایی و پایایی زیادی برای ارزیابی رشد حرکتی کودکان 6-3 ساله شهر اهواز دارد و کودکان اهوازی نسبت به کودکان جامعه دنور از رشد حرکتی کمتری برخوردارند.
بررسی تطبیقی «نفی ضابطه کودک انگاری سن مدار محض»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودک انگاری و گستره آن خواه به لحاظ مبدأ گستره کودکی و خواه به جهت منتهای آن در اسناد گوناگون منطقه ای و بین المللی و نیز در قوانین موضوعه داخلی و خارجی مطمح نظر قرار گرفته، لزوم تبیین معیارهای آن مسلم گردیده، ضرورت پژوهش های تطبیقی جهت رفع نواقص و خلاء های مندرج در آن از طریق شفافیت بخشی و ارائه معیارهای منطقی، مشروع و قانونی و دارای نگرشی جامع و مبرا از تک بعدی آشکار شده است.
بر این پایه، این مقاله در جهت نقد جدی و تطبیقی «کودک انگاری سن مدار محض» بی آنکه ابداً مدعی یا درصدد ارائه تفصیلی سایر محورها و مناط های کودک انگاری (غیر از سن و سال) باشد- می کوشد تا ضمن تبیین مفهوم کودک انگاری و گستره و ارکان آن، اقسام نگرش های تک بعدی و غیر جامع «کودک انگاری سن مدار محض» را از منظرهای مختلف به چالش کشیده و از رهگذر نقد تطبیقی این گونه نگرش ها در میثاق حقوق کودک مصوب OIC و کنوانسیون حقوق کودک و نیز قانون موضوعه ایران و برخی کشورهای دیگر همچون فرانسه و انگلستان، نگرشی جامع و منطقی بر آموزه های علوم تربیتی و روان شناختی ارائه دهد که با آراء فقهای امامیه به عنوان منبع مکمل قانون موضوعه ایران نیز منطبق بوده، در نهایت بتواند زمینه اصلاح و تصویب بهتر قوانین مرتبط با کودک و کودک انگاری و حمایت از کودکان و امثال آن را فراهم آورد.
مسئولیت های شهر نسبت به محل بازی کودکان
حوزه های تخصصی:
نقش عوامل محیطی در پرورش خلاقیت کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی ادبیات خلاقیت و نحوه بروز و پرورش آن، پرواضح است که تعداد اندکی از تحقیقات به مسئله محیط و تأثیر آن در شکل گیری خلاقیت اشاره داشته اند که این موضوع لزوم تحقیقات بیشتر در این زمینه را خاطر نشان می سازد. امروزه مسئله و موضوع قابل توجه در حوزه رشد شناختی کودکان این است که آنها به جای ماجراجویی در محیط پیرامون، به دنبال ماجراجویی در تخیل، افسانه ها و تقلید از تلویزیون و بازی های کامپیوتری هستند و حاصل سخن اینکه کودکان دوران کودکی تصنعی را سپری می کنند که دقیقاً و تحقیقاً توسط بزرگسالان ساخته و پرداخته شده است. مهم ترین پیامد منفی این نحوه از رشد کودکان این است که نمی توان از آنها انتظار انسانی خلاق و کنجکاو داشت. چرا که کودکان در محیط های با کیفیت پایین از نظر تحرک و انعطاف پذیری و فعالیت آزاد ، در نهایت و به صورت بالفعل تبدیل به یک مصرف کننده افکار خواهند شد نه ""تولید کننده"" آن. این نوشتار قصد دارد پس از آشنایی با مفهوم خلاقیت به نقش و اهمیت عوامل محیطی در پرورش خلاقیت کودکان و در نهایت به ارایه پیشنهادی در خصوص خلاقیت و برنامه ریزی شهری بپردازد.
مقایسه مفهوم کودک و نیاز های کودک از دیدگاه کودکان و والدین شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه مفهوم کودک و نیاز های کودک از دیدگاه کودکان شش تا ده ساله و والدین شهر اصفهان است. جامعه آماری پژوهش شامل همه 129940 دانش آموز در سنین مورد نظر است. 200 آزمودنی به روش نمونه گیری تصادفی از مدارس پنج ناحیه آموزش و پرورش اصفهان به صورت تصادفی انتخاب شدند که شامل 50 دختر و 50 پسر شش تا ده ساله، و از بین والدین نیز، 50 مادر و 50 پدر بودند. روش تحقیق کیفی و ابزار پژوهش مصاحبه حضوری با دو سؤال مشخص بود. نتایج تحقیق با استفاده از آزمون «خی دو» نشان داد که بین کودکان و والدین در مفهوم کودک و نیاز های کودک در سطح (5/0>p) تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین کودکان در مقاطع سنی مختلف در مفهوم کودک و نیازهای کودک در سطح (5/0>p) تفاوت معناداری وجود دارد؛ اما بین مادران و پدران، و همچنین بین کودکان دختر و پسر، در مفهوم کودک و نیازهای کودک تفاوت معنادار آماری مشاهده نشد. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که، در سنین مختلف شکل گیری مفاهیم متفاوت است و توجه به این تفاوت ها در برنامه ریزی آموزشی اهمیت دارد.
تأثیر یک دوره تمرین در آب روی هورمون رشد و عامل رشد شبه انسولینی (GH و IGF-1) کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هورمون رشد و عامل رشد شبه انسولینی 1، از هورمون های آنابولیک هستند که نقش حیاتی در بالیدگی دستگاه های مختلف بدنی به ویژه در کودکی و نوجوانی دارند. ورزش یکی از محرک هایی است که ترشحGH و IGF-1 را تحت تأثیر قرار می دهد، امروزه ورزش های آبی به علت ایجاد نشاط در کودکان، بسیار توصیه شده است. هدف این پژوهش بررسی اثر یک دورة 8 هفته ای تمرین در آب بر سطوح استراحتی GHو IGF-1 کودکان 9 تا 11 سال پسر است. 18 دانش آموز پسر غیرورزشکار (میانگین± انحراف معیار، سن 2±2 /10 سال، وزن 3±5 /26 کیلوگرم و قد 6±9 /130 سانتی متر) انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تجربی (10نفر) و کنترل (8 نفر) قرار گرفتند. ابتدا از تمام آزمودنی ها نمونه های خونی ناشتا به منظور اندازه گیری سطوحGH و IGF-1 گرفته شد. سپس آزمودنی های گروه تجربی به مدت 8 هفته، سه جلسة 1 ساعته در هفته به تمرین با شدت 70 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب پرداختند. آزمودنی های گروه کنترل در این مدت هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشتند. پس از 8 هفته از تمام بازیکنان بار دیگر نمونة خونی گرفته شد. از آزمون t همبسته و t مستقل برای آنالیز داده ها استفاده شد. تحلیل آماری نشان داد که 8 هفته تمرین در آب، روی غلظت سرمیGH و IGF-1 تأثیر معناداری ندارد (05 /0P> )، درحالی که در گروه کنترل بعد از 8 هفته، افزایش معناداری در غلظت GH و IGF-1 مشاهده شد (05 /0P< ). علاوه بر این، بین دو گروه بعد از 8 هفته اختلاف معناداری در مقدار ترشح GH و IGF-1 وجود داشت (05 /0P< ). به طور کلی نتایج نشان داد که 8 هفته تمرینات منتخب در آب با شدت 70 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب در دقیقه موجب تحریک ترشح GH و IGF-1 کودکان 9 تا 11 سالة پسر غیرورزشکار نمی شود (05 /0 P≤).
ارزش های اخلاقی ارائه شده در تبلیغات بازرگانی تلویزیون جمهوری اسلامی ایران (برای فروش مواد غذایی به کودکان و نوجوانان•)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلویزیون و محصولات آن به عنوان یکی از موثرترین وسایل ارتباط جمعی، می توانند نقشی دوسویه ایفا کنند، به تقویت و نهادینه کردن ارزش های اخلاقی پرداخته یا با عملکرد نادرست خود به تقویت و رواج ضدارزش ها بپردازند. مقاله حاضر با هدف بررسی ارزش های اخلاقی ارائه شده در تبلیغات بازرگانی)تبلیغاتی که به منظور فروش مواد غذایی به کودکان و نوجوانان تهیه شده(، انجام گرفته و برای نیل به این هدف از روش نشانه شناسی استفاده شده است. نمونه های مورد بررسی شامل 16 آگهی تجاری پخش شده در سال 1388 از شبکه یک سیماست. نتایج نشان می دهد که عمده ارزش هایی که از طریق آگهی های مورد بررسی به مخاطب کودک و نوجوان منتقل شده، ارزش های منفی بوده اند که سازندگان آن با بهره گیری از تمهیدات مختلف همچون تسری معنایی با توسل به شخصیت های کارتونی و سخنگو، جهان مبتنی بر رویا، نمایش کالا در کسوت یک ناجی و … ، بر آن بوده اند تا با تهییج و تحریک احساسات، ضمیر ناخودآگاه کودک و نوجوان را تحت تأثیر قرار داده و پیام خود را منتقل سازند و در یک کلام توجه و اعتماد مخاطب را به خود جلب کنند.
تلویزیون وتربیت دینی کودکان
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و جامعه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
تاثیر تلویزیون در شکل دادن رفتار کودکان دارای اهمیت بسیاری است. اگر چه همه رسانه ها از جمله مطبوعات و رادیو در این زمینه نقش دارند ولی تأثیر تلویزیون به دلیل برخوردار بودن از جنبه های شنیداری، دیداری و حرکتی از بقیه بیشتر می باشد.در طول تاریخ دانشمندان زیادی از حوزه های مختلف مانند جامعه شناسی ، روانشناسی، تعلیم و تربیت، اقتصاد و ... درباره تلویزیون و اثرات آن مطالعه و پژوهش انجام داده-اند. در این رسانه می توان از روش های گوناگون برای تربیت دینی کودکان بهره جست .روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است که شامل تلخیص داده ها، تحلیل و بررسی و نتیجه گیری می باشد .نتایج تحقیق حاکی از آن است که تلوزیون دارای تاثیرات مثبت ومنفی بر کودکان است. در این رسانه می توان با استفاده از شیوه های اعطای بینش،اسوه سازی،تلقین والقا،آراستن ظاهر وتزیین کلام در جهت تربیت دینی کودکان گام برداشت. همچنین با بهره گیری از روش های تربیت اسلامی در ارکان ارتباط مانند مقبولیت فرستنده وشناخت دقیق مخاطب و ایجاد جذابیت در پیام، می توان تاثیر مثبت ایجاد نمود.نهایتا راهکارهای عملی در رابطه با کنترل تاثیرات منفی تلویزیون از قبیل نظارت وهمراهی والدین برنحوه ی استفاده از تلویزیون ارائه گردید .
بررسی مقایسه ای قوانین و مقررات ایران با کنوانسیون حقوق کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلاش های جهانی در راستای حمایت از کودک به عنوان آسیب پذیرترین عضو خانواده، منجر به تصویب کنوانسیون حقوق کودک گردید که ایران در سال 1372 طی ماده واحده ای به شرط عدم مغایرت مفاد آن سند با موازین شرعی و حقوق داخلی به آن پیوست. در خصوص نحوه الحاق ایران به این سند جهانی، انتقادهایی مطرح شده است که تعیین حق شرط کلی را مغایر اهداف کنوانسیون و مانعی در جهت عدم تحقق مندرجات آن می داند. از این رو مقاله حاضر به دنبال پاسخ این دو سؤال است که آیا نظام حقوقی ایران در حوزه حقوق کودک، با کنوانسیون مزبور مطابقت دارد؟ و در صورت منفی بودن پاسخ، آیا می توان راهکاری جهت انطباق آن با کنوانسیون حقوق کودک یافت؟ علی رغم تصویب قوانین متعدد در حوزه های مختلف این کنوانسیون در نظام داخلی ایران، هنوز برخی کاستی ها در نظام مذکور و عدم تصویب تغییرات پیش بینی شده در لوایح قضایی دیده می شود. این مقاله ضمن برشمردن نقاط ضعف و قوت، راه کارهای اصلاحی لازم را جهت حل تعارض احکام کنوانسیون با نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران ارائه می نماید.
مشکلات و خلأهای قانونی نهاد حضانت در نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حضانت، جزء مباحث مهم خانواده در نظام های مختلف حقوقی است و نظر به اهمیت جایگاه طفل در ساختن جامعه آینده، توجه به نگهداری، تربیت و حضانت او نیز ضروری شمرده می شود. اما قانون مدنی ایران به نحو مطلوبی به این نهاد حقوقی نپرداخته است؛ یعنی از سویی تعریف دقیقی از این نهاد ارائه نداده و حقوق و تکالیف ناشی از آن را در مقایسه با نهادهای مشابه روشن نساخته است و از سوی دیگر، مسائل مهمی را که پرداختن به آنها ضروری است، مسکوت گذاشته است. نتیجه این مطلب، پرسش های متعدد دادگاه ها از مراجع مختلفی مثل اداره حقوقی دادگستری است که بیانگر وجود ابهام ها و تعارض های قابل توجه در موضوع بحث است.
مقاله حاضر می کوشد تا به صورت فشرده، ضمن تبیین جایگاه نهاد حضانت و تکالیف ناشی از آن، به خلأها و تعارض های موجود اشاره کند و راه حل هایی ارائه نماید.
حقوق خانوادگی کودکان خارج از نکاح با مطالعه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان خارج از نکاح کودکانی هستند که بدون وجود علقه زوجیت میان پدر و مادر و در اثر ارتکاب عمل زنا متولد می شوند. مطابق دیدگاه حقوقی، نسب این کودکان، نامشروع و غیرقانونی است و قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران هم در ماده 1167 به پیروی از فقهای امامیه، طفل متولد از زنا را ملحق به زانی نمیداند. مفهوم عدم الحاق آن است که قانون، نسب طبیعی کودک نامشروع را نادیده میگیرد و آثار قانونی نسب مانند ولایت قهری، حضانت، نفقه و ارث را بر آن مترتب نمی کند. نتیجه آنکه حقوق و تکالیفی که قانون برای اولاد در نظر گرفته است، به کودکان مشروع اختصاص می یابد. حال پرسش اساسی این است که کودکان نامشروع چه جایگاه قانونی در نظام حقوقی ما دارند و حقوق مالی و غیرمالی این کودکان برعهده چه کسانی است؟ هیأت عمومی دیوان عالی کشور در رأی وحدت رویه شماره 617 مورخ 3/4/1376 به استناد نظر برخی فقهای معاصر در جهت حمایت از کودکان خارج از نکاح و مشخص نمودن وضعیت حقوقی این کودکان، عدم الحاق زنازاده به زانی را، به مورد ارث منحصر کرد و کلیه تکالیف مربوط به پدر را برعهده پدر عرفی قرارداد. این مقاله حقوق خانوادگی کودکان خارج از نکاح را با مطالعه تطبیقی مورد بررسی قرار می دهد و راهکارهای حقوقی مناسب نظیر وصیت تملیکی و یا صلح اموال را جهت جبران محرومیت از حق ارث کودکان نامشروع پیشنهاد مینماید.
مقایسة رشد حرکتی کودکان 6-3 سالة اهواز با آزمون غربالگری رشددنور II(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، مقایسة رشد حرکتی کودکان 3 تا 6 سالة اهواز با آزمون غربالگری رشد دنور II بود. روش پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی است. جامعة آماری تحقیق، کودکان اهوازی بودند که 1044 کودک 3 تا 6 ساله بهصورت خوشهای تصادفی از مهدکودکهای اهواز جمعآوری شدند. ابزار گردآوری آزمون غربالگری، رشد دنور 2 است. روش تحقیق شامل آمار توصیفی برای محاسبة فراوانیها و رتبة درصدی برای تنظیم نقاط درصدی است. یافتهها نشان میدهد که کودکان اهوازی در تمام نقاط درصدی (90، 75، 50، 25) در حرکات درشت نسبت به هنجار دنور تأخیر دارند. همچنین کودکان در تمام نقاط درصدی (90، 75، 50، 25) در حرکات ظریف نسبت به هنجار دنور دارای تأخیر هستند.
تأثیر آموزش شناختی- رفتاری رابطه مادر و کودک بر کاهش علایم وسواسی جبری کودکان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش های چند دهه اخیر بر روی اثرات روابط مبتنی بر دلبستگی و نحوه تربیت مراقبان کودک و اثرات آن نشان داده اند که سبک تربیت والدین و کیفیت رابطه ای والد و کودک در شکل گیری اضطراب کودک نقش معنی داری دارد، هدف از اجرای این پژوهش، بررسی میزان اثربخشی آموزش شناختی- رفتاری رابطه مادر و کودک بر کاهش علایم وسواس جبری در کودکان است.
مواد و روش ها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی 30 نفر از مادران کودکان 12-6 سال که کودکان آن ها بر اساس معیارهای DSM_IV_TR (Diagnostic and statistical manual of mental disorders) تشخیص اختلال وسواس جبری داشتند، با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آموزش شناختی- رفتاری رابطه مادر و کودک و شاهد قرار گرفتند. مادران گروه مداخله، بدون حضور کودکان در 12 جلسه 2 ساعته آموزش شناختی رفتاری شرکت کردند. به منظور جمع آوری داده ها مقیاس سنجش وسواس Yale-Brown به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری اجرا شد و داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: گروه مداخله و شاهد در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری را نشان داد که بیانگر کاهش افکار و اعمال وسواسی جبری در حیطه های زمان، تداخل، ناراحتی، مقاومت و کنترل در گروه مداخله بود.
نتیجه گیری: آموزش شناختی- رفتاری رابطه مادر و کودک در تمام حیطه ها بر کاهش وسواس کودکان مؤثر بوده است.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانه های افسردگی و پذیرش کودکان دارای والدین مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشانه های افسردگی در کودکان دارای والدین مطلقه بود.
روش: جامعه آماری شامل تمام کودکان 10 تا 13 ساله ی دارای والدین مطلقه و ساکن در شهر تهران بود که با توجه به مجوزهای صادر شده از سوی آموزش و پرورش، امکان دسترسی به آنها وجود داشت. نمونه شامل 30 نفر از دختران و پسران مذکور بودند که به شیوه در دسترس از جامعه انتخاب شدند و در نهایت به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (16 نفر) و آزمایش (14 نفر) جایگزین شدند. برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 12 جلسه نود دقیقه ای و طی سه ماه، گروه آزمایش اجرا گردید. تمام آزمودنی ها قبل و بعد از درمان و نیز پس از شش ماه، پرسشنامه های شاخص افسردگی کودک، و سنجش ذهن آگاهی و پذیرش کودک را تکمیل کردند.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معناداری نشانه های افسردگی (ناکارآمدی، بی لذتی، مشکلات بین فردی، خلق پایین، و عزت نفس پایین) را در کودکان دارای والدین مطلقه کاهش داد. همچنین افزایش معناداری در ذهن آگاهی و پذیرش کودکانی که در درمان شرکت کرده بودند مشاهده شد. نتایج ذکر شده در مرحله پیگیری نیز حفظ شده بودند.
نتیجه گیری: برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند نشانه های افسردگی را در کودکان دارای والدین مطلقه کاهش و ذهن آگاهی و پذیرش کودکان را افزایش دهد.
توسعة فرهنگی در برنامه های کودک سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة پیش رو حاصل پژوهشی است که به بررسی برنامه های کودک تلویزیون از منظر توسعة فرهنگی و شاخصهای آن می پردازد. به این منظور ابتدا با گزینش چارچوب نظری مناسب از میان دیدگاه های جامعه شناسان فرهنگی (وبر، پارسونز و اینگلهارت) به تبیین و تعریف توسعة فرهنگی از دیدگاه انتخابی (یونسکو) پرداخته شده است. سپس بررسی وضعیت موجود با کنکاش در برنامه های کودک سیما و آنچه این رسانه در اختیار کودکان قرار داده از نظر محتوا (شاخص های هویت فرهنگی، میراث فرهنگی، مشارکت فرهنگی و همکاری های فرهنگی بین المللی) و ساختار (نوع لباس، فضای صحنه، تقلید صدا، موسیقی، شعر، مشارکت کودکان و شیوه انتقال پیام) مورد توجه قرار گرفته است. واحد تحلیل در این پژوهش «قالب برنامه» و روش مورد استفاده، مطالعه اسنادی، تحلیل محتوای کمی و کیفی و مصاحبة کانونی است. نکته حائز اهمیت آنکه دورة زمانی مورد بررسی، به دلیل مصادف شدن با چند مناسبت اصلی در ایام سال با محرم، فجر، نوروز و ایام عادی ظرفیت پرداخت به موضوعات مختلف و قابل طرح را داشته است. همچنین برنامه های انتخاب شده (عمو پورنگ و فیتیله) طبق آمارها درصد بالایی از بینندگان را به خود اختصاص داده اند. یافته ها نشان می دهد که نوع لباس و فضای ارائة پیام در این دو برنامه، مناسب با محتوا و مناسبت بوده است و از سه عنصر شعر، موسیقی و تقلید صدا درست بهره گرفته شده است. در برنامه های مذکور بیشتر از قالب نمایشی و کارتون خارجی استفاده شده و شیوة انتقال پیام بیشتر به صورت غیرمستقیم بوده است. شاخص های توسعة فرهنگی از دیدگاه یونسکو با اولویت های برنامه سازی ارائه شده در برنامه ها مغایرتی ندارد. در این دو برنامه به برخی از موضوعات بیشتر پرداخته می شود و در عین حال بسیاری از مضامین مورد نیاز کودکان به دلیل عدم آگاهی برخی برنامه سازان حوزة کودک با شاخص های توسعه ای مورد اغماض قرار می گیرد. این در حالی است که برای داشتن کودکی توسعه یافته باید او را با مضامین و محتواهای مختلف و نه یک سویه آشنا نمود. بنابراین معنای روشن، درست، کامل و تأثیرگذاری از توسعه در اختیار کودک قرار نمی گیرد.