مطالب مرتبط با کلیدواژه

تألیف


۱.

گرایش موضوعی کتاب های تألیفی و ترجمه شده کتابداری و اطلاع رسانی طی سال های 1373- 1387(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترجمه کتاب کتابداری و اطلاع رسانی گرایش موضوعی تألیف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۹ تعداد دانلود : ۷۶۴
هدف: بررسی گرایـش موضوعی کتاب هـای فارسی تـألیفی و ترجمه شده حـوزه کتابداری و اطلاع رسانی طی سال های 1373- 1387. روش/ رویکرد پژوهش: ابزار گردآوری اطلاعات، سیاهه وارسی است. جامعه آماری را 472 عنوان کتاب منتشر شده در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی طی سال های 1373- 1387 تشکیل می دهدکه از طریق جست وجو در اُپک کتـابخانه ملی بازیابی شدند. بـه منظور اطمینان از جامعیت داده هـای گـردآوری شده، از سایت نـاشران حـوزه کتـابداری و اطلاع رسانی، سایت خانه کتاب و بخش انتشاراتی دانشگاه های کشور استفاده شده است. یافته ها: کتاب های تألیفی بیشتر از کتابهای ترجمه شده است اما سال 1384 بیشترین کتاب ترجمه شده منتشر شده است. محمدحسین دیانی پرکارترین نویسنده و علی شکویی پرکارترین مترجم هستند. فهرستنویسی و رده بندی با 6/9 درصد بیشترین سهم از بین کتاب های تألیفی، و مرجع و خدمات اطلاع رسانی با 8/13 درصد، بیشترین سهم را در بین کتاب های ترجمه شده به خود اختصاص داده اند.
۲.

روش دکارت: ریاضی یا هندسی؟(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دکارت روش هندسی روش ریاضی تحلیل تألیف واضح متمایز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰۴ تعداد دانلود : ۸۴۲
رنه دکارت در آثارش از تأثیری که علم ریاضی بر ذهن وی داشته سخن گفته است. او که در زمره پایه گذاران علم جبر و هندسه تحلیلی است، معتقد بود «تنها معرفت ریاضی است که می توان بر آن نام معرفت نهاد». با وجود این، پرسش این است که چرا بعضی مفسران، و نیز در اغلب منابع فارسی، روش دکارتْ روش «هندسی» معرفی می شود، در حالی که بیشتر محققان بر روش ریاضیِ دکارت تأکید کرده اند؟ او زمینه را برای بیان فیزیکِ ریاضی فراهم کرده است. از نظر دکارت خصوصیاتی مانند نقطه، بُعد و امتداد در هندسه، ذاتیِ مادّه است. به نظر نگارنده، تأکید بر روش هندسی و اصالت هندسه به معنای قبول اصالت جوهر مادی و ماده گرایی در دکارت است و چنین دیدگاهی با فکر دکارتی مغایرت دارد، چون او افزون بر جوهر مادی، به دو جوهر نفس و خدا نیز قائل بوده است. در فلسفه او، منشأ ریاضیات عقل و عقلانیت است و به دلیل همین نشئت گرفتن عقلانی است که برهان های ریاضی، یقینی و واضح اند. البته در اینجا مقصود از ریاضیات در روش ریاضی، ریاضیات عمومی و متداول نیست، بلکه ریاضیاتی است که از زمان ارسطو به «ریاضیات محض» و «ریاضیات کاربردی» تقسیم شده است. مقاله در صدد یافتن پاسخی به پرسش های زیر است: فرق روش هندسی و روش ریاضی در چیست؟ وضوح، تمایز و یقین در کدام یک از این دو بیشتر است؟ از نظر دکارت کدام مسائل با روش ریاضی قابل حل اند و چه مسائلی با روش هندسی؟
۳.

بررسی تطبیقی فلسفه استعلایی کانت و پدیدارشناسی استعلایی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت هوسرل فلسفه استعلایی پدیدارشناسی استعلایی تألیف تقویم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۲۳۵
هوسرل در خلال سال 1906 درباره وضعیت فلسفی خویش دچار بحران و در پی آن، تحولی در افکار خود شد. او علاوه بر آشنایی غیرمستقیم با کانت به واسطه حضور در فضای نوکانتی دانشگاه های آلمان، مستقیماً به مطالعه آثار کانت پرداخت و این امر زمینه ای را برای او فراهم کرد تا از بحران پیش آمده عبور کند. هوسرل به واسطه آشنایی با کانت، دچار گشت استعلایی شد و پدیدارشناسی او در ایده ها رنگ وبوی دیگری یافت. وی در موضوعاتی همچون «تحویل استعلایی»، «تقویم اشیا» و «ابژه قصدی» از کانت تأثیر پذیرفت؛ اما با وجودِ این تأثیرپذیری ها و وجود برخی مسائل و خاستگاه های مشترک، درنهایت، پدیدارشناسی استعلایی او مسیری متفاوت با فلسفه استعلایی کانت پیمود. اختلاف های میان کانت و هوسرل، ریشه در دیدگاه متفاوت آنها درباره «رابطه میان معرفت و واقعیت» دارد. در کانت از سویی همچنان رابطه ما با واقعیت به نوعی حفظ می شود؛ اما از سوی دیگر، معرفت دچار محدودیت خواهد شد. در مقابل، در پدیدارشناسی هوسرل، معرفت توسعه بیشتری پیدا می کند و از محدودیت های کانتی رها می شود؛ هرچند که مبنای خود را در واقعیت از دست می دهد و به جانب ایدئالیسم مطلق کشیده می شود.
۴.

تألیف و تفرُّد در نقاشی مکتب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مکتب نگارگری اصفهان تألیف تفرد صادقی بیک رضا عباسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۲۳۷
در این مقاله از رویکردی جامعه شناختی و با تمرکز بر مناسباتِ تولیدیِ هنر به مسئله امکانِ پیدایش نقاش در مقام «مؤلف» در نگارگری مکتب اصفهان پرداخته شده است. با اتخاذ روش توصیفی-تحلیلی، ازیک سو اسنادِ تاریخیِ شیوه تولید نقاشی در آن دوران و از سوی دیگر مضامین و فرم آثار نگارگران صاحب سبک آن مکتب موردبررسی قرارگرفت. مطابق شواهد تاریخی در کتابخانه های درباری این دوران همچنان مزد به شکلی بی واسطه در ازای مدتِ خدمت به نیرویِ کار نقاشِ ماهر تعلق می گرفت. بنابراین در این زمینه «تألیف» بیش از آفرینش خلاقانه به معنای تجمیع و تکمیل بود. از میانه های عهد صفوی با افزایش حامیان و کاهش انحصار در تولید نقاشی و شکل گیری وساطتی محدود میان «عرضه» و «تقاضای» هنر، جریانی در نقاشی ایرانی تقویت شد که می توانست به صورت نسبی شرایط را برای رشد استقلالِ رسانه ای و خلاقیت فردی فراهم کند. در این جریان دیدِ فردی و «اینجا و اکنون» نقاش اهمیت بیشتری یافت و «چهره ها» و «رقم ها» بیش ازپیش در آثار ظاهر شدند. برخی آثار برجامانده به این سبک در کارستانِ نقاشانی چون صادقی بیک افشار، رضاعباسی و معین مصور نشان دهنده بارقه هایی از تعریفِ نقاش به مثابه «مؤلف» است، بارقه هایی که اگرچه در زمینه اقتصادِ هنر آن دوران امکان تعمیق نیافت، اما امکان پیدایش سبکی متمایز را در سنت نگارگری مجسم ساخت.