تحقیقات علوم رفتاری
تحقیقات علوم رفتاری دوره دهم بهار 1391 شماره 1 (پیاپی 22) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سیستم های فعال ساز (BAS) و بازدارنده رفتاری (BIS) به عنوان یک عاملی برای بررسی اثرات معنی دار شخصیت بر روی فعالیت قشر مغز بیان شده است. هدف از این پژوهش بررسی اثرات BAS و BIS بر روی ناقرینگی ناحیه پیشانی مغز در پاسخ به محرک های عاطفی بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه 36 آزمودنی (18 آزمودنی با حساسیت بالای BAS و 18 آزمودنی با حساسیت بالای BIS، 17 زن) شرکت کردند. همه آزمودنی ها با استفاده از تصاویر عاطفی IAPS در معرض سه مرحله آزمایشی یعنی القای خلق خنثی، شاد و غمگین قرار گرفتند و همزمان با آن امواج مغزی آن ها ثبت شد. در نهایت توان مطلق دامنه آلفا در نواحی پیشانی چپ و راست برای هر آزمودنی مورد محاسبه قرار گرفت.
یافته ها: توان مطلق آلفا با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند. نتایج به دست آمده در حالت القای خلق خنثی نشان داد که افراد با حساسیت بالای BAS افزایش فعالیت (کاهش توان آلفا) را در ناحیه پیشانی چپ نشان دادند؛ در حالی که افراد با حساسیت بالای BIS هیچ تفاوت معنی داری را نشان ندادند. همچنین افراد با حساسیت بالای BAS در شرایط القای خلق شاد افزایش فعالیت (کاهش آلفا) را در ناحیه پیشانی چپ و افراد BIS در شرایط القای خلق غمگین افزایش فعالیت (کاهش آلفا) را در ناحیه پیشانی راست نشان دادند.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده با مدل روی آوری- اجتناب و ناقرینگی قشری همخوان بوده، نقش ناحیه پیشانی را در ارتباط با خلق مثبت و منفی مورد تأیید قرار می دهد.
نقص توجه در اختلال وسواس- بی اختیاری: تعیین واژه های فارسی مرتبط با وسواس و سوگیری توجه به آن ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سوگیری توجه به تخصیص افتراقی توجه به سوی محرک تهدید کننده نسبت به محرک خنثی اشاره دارد. هدف از مطالعه حاضر تعیین واژه های فارسی مرتبط با وسواس و مقایسه سوگیری توجه در افراد مبتلا به اختلال وسواس- بی اختیاری و همتایان عادی آن ها بود.
مواد و روش ها: طرح تحقیق پژوهش حاضر از نوع مورد- شاهد بوده، که در آن 46 بیمار مبتلا به اختلال وسواس- بی اختیاری با 46 فرد سالم با دامنه سنی 19 تا 41 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابتدا 265 واژه مبتنی بر ادبیات پژوهشی مربوط به اختلال وسواس- بی اختیاری انتخاب شد و سپس توسط 30 بیمار مبتلا به وسواس- بی اختیاری بر اساس بار تهدیدکنندگی، از صفر تا 10 درجه بندی شد. سپس 40 واژه دارای بیش ترین نمره، برای گنجاندن در تکلیف Stroop هیجانی انتخاب شد. زمان واکنش و همچنین تعداد پاسخ های درست و غلط در آزمون Stroop هیجانی با استفاده از آزمون t مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: دو گروه در زمان واکنش، تفاوت معنی دار داشتند (05/0 < P). همچنین تعداد پاسخ های درست در گروه افراد سالم به طور معنی داری بیشتر از گروه بیمار بود (01/0 < P).
نتیجه گیری: نتایج حاکی از نقصان در کارکردهای توجهی بیماران مبتلا به اختلال وسواس- بی اختیاری نسبت به واژه های مرتبط با وسواس بود. تعیین واژه های فارسی مرتبط با وسواس امکان انجام پژوهش های کنترل شده تر را فراهم آورده، می تواند زمینه ساز به وجود آمدن آزمون های عصب شناختی و تشخیصی کارآمد در حوزه اختلال وسواس- بی اختیاری باشد.
بررسی ساختار عاملی و پایایی پرسش نامه سبک های پردازش اطلاعات شهودی- خردگرایانه در جامعه دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افراد در نحوه پردازش اطلاعات با همدیگر تفاوت دارند. سنجش چنین تفاوت هایی برای فهمیدن و پیش بینی رفتارهای افراد در موقعیت های مختلف مفید می باشد. یکی از مهم ترین ابزارهای سنجش تفاوت های فردی در پردازش اطلاعات پرسش نامه شهودی- خردگرایانه است و هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی این پرسش نامه در جامعه دانشجویان بود.
مواد و روش ها: ابتدا پرسش نامه به زبان فارسی ترجمه شد. سپس به زبان انگلیسی برگردانده شد و با نسخه اصلی جهت شناسایی و اصلاح شکاف های بین نسخه ترجمه شده و نسخه اصلی مقایسه شد. در نهایت پس از مطالعه مقدماتی و رفع اشکالات، پرسش نامه نهایی بر دانشجویان گروه نمونه شامل 335 نفر از دانشجویان علوم انسانی دانشگاه پیام نور مرکز تبریز اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در این پژوهش، تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از روش مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس بر 40 سؤال پرسش نامه اجرا شد. بررسی نمودار اسکری کتل و تحلیل موازی هورن حاکی از آن بود که راه حل دو عاملی مناسب است. بررسی جدول اشتراکات 18 سؤال (9 سؤال در هر کدام از مقیاس های خردگرایی و تجربه گرایی) با همسانی درونی پایین را نشان داد. این سؤال ها حذف شدند و تحلیل عاملی مؤلفه های اصلی برای بار دوم بر روی 22 سؤال باقی مانده اجرا شد. نتایج به وضوح دو عامل را نشان دادند. عامل اول 18 درصد و عامل دوم در حدود 16 درصد واریانس مجموعه سؤال ها را تبیین می کردند. همانند مقیاس اصلی، این عوامل سبک های پردازش اطلاعات شهودگرایی و خردگرایی نام گذاری شدند. برای تعیین روایی آن، همبستگی سؤال ها با نمره کل خرده مقیاس ها و قدرت تمیز سؤال ها محاسبه شد. همچنین پایایی پرسش نامه از طریق روش های همسانی درونی (Cronbach's alpha) و بازآزمایی به دست آمد. ضریب Cronbach's alpha برای خرده مقیاس های شهودگرایی و خردگرایی به ترتیب برابر 80/0 و 77/0 و همچنین ضریب همبستگی بعد از چهار هفته بازآزمایی برای این خرده مقیاس ها به ترتیب برابر 94/0 و 90/0 بود. ضریب Cronbach's alpha و نتایج همبستگی بازآزمایی نشان داد که پایایی هر یک از عامل ها در سطح قابل قبول می باشد.
نتیجه گیری: پرسش نامه سبک های پردازش اطلاعات شهودی- خردگرایانه دارای ویژگی های روان سنجی مناسب برای کاربرد در پژوهش های روان شناختی، تشخیص بالینی و مشاوره است.
بررسی اثر ارتباط اسلامی و نگرش های مذهبی بر بهبود رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از اقدامات اولیه بهداشت روانی، رضایت زناشویی و مساعدسازی محیط خانوادگی است، از این رو به عنوان هدف پژوهش لحاظ گردید.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد بود. جامعه آماری تحقیق 60 زوج شهر اصفهان بودند که برای حل مشکلاتشان داوطلب شدند در این برنامه شرکت کنند. ملاک انتخاب زوجین با طول مدت ازدواج 7-3 سال بودند. ابزار مورد استفاده پرسش نامه 47 سؤالی رضایت زناشویی Enrich بود. نمونه مطالعه 30 زوج بود که کم ترین نمره را در پیش آزمون گرفتند. هر دو گروه آزمایش و شاهد 15 زوج بودند، که به طور تصادفی انتخاب شدند. گروه آزمایش به مدت 6 هفته در برنامه مهارت ارتباطی شرکت کردند، جلسات هفتگی 5/1 ساعت بوده است. در پایان برنامه مقیاس رضایت زناشویی برای هر دو گروه اجرا و آزمون پیگیری، یک ماه بعد انجام شد. به منظور تجزیه و انجام داده ها از تحلیل کواریانس (MANCOVA) استفاده شد.
یافته ها: اثر ارتباط اسلامی و نگرش های مذهبی بر رضایت زناشویی زوج ها در پس آزمون و پیگیری مؤثر بوده است (05/0 < P). همچنین بین نمرات پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری گروه مداخله تفاوت معنی داری مشاهده شد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که در مشاوره زناشویی از سبک ارتباط اسلامی و نگرش های مذهبی برای افزایش رضایت زناشویی استفاده کنند.
شیوع رویدادهای آسیب زا و برخی عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان دبیرستانی پسر شهر ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان شیوع مواجهه با رویدادهای آسیب زا و بررسی برخی عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان دبیرستانی پسر شهر ارومیه انجام گرفت.
مواد و روش ها: پژوهش به صورت مقطعی بر روی یک نمونه ای 946 نفری از دانش آموزان پسر مقاطع اول، دوم و سوم دبیرستان های شهر ارومیه انجام گرفت، که به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند (10286 = N). اعضای نمونه در محل تحصیل و به صورت گروهی به پرسش نامه های محقق ساخته و سرند کردن حوادث آسیب زا پاسخ دادند. داده های به دست آمده نیز با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های t، 2χ و kolmogerov- smornov با کاربرد نرم افزار 18SPSS تحلیل شد.
یافته ها: تعداد 2/72 درصد از شرکت کنندگان در طول زندگی خود حداقل با یک رویداد آسیب زا مواجه شده بودند. مشاهده خشونت در تلویزیون، رویدادهای مرگ فردی نزدیک، بیماری فردی نزدیک به ترتیب شایع ترین رویدادها بودند. نتیجه آزمون t نشان داد که میزان شیوع برخی از این رویدادها با افزایش سن افزایش می یابد، آزمون kolmogerov- smornov نشان داد که برخی رویدادها در وضعیت اقتصادی- اجتماعی پایین شیوع بالایی دارند و آزمون 2χ هم آشکار کرد که بین رشته تحصیلی و شیوع برخی رویدادها رابطه وجود دارد.
نتیجه گیری: با توجه به آسیب پذیری بالای دوره نوجوانی می توان شیوع بالای تجربه رویدادهای آسیب زا را به عنوان یکی از مسایل جدی در سلامتی این افراد به حساب آورد.
بررسی میزان و عوامل مرتبط با خودکشی در شهرستان بهار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خودکشی یکی از معضلات روانی- اجتماعی است. استان همدان یکی از سه استان با بروز بالای این پدیده در کشور می باشد. هدف از انجام این مطالعه، تعیین میزان اقدام به خودکشی و عوامل مرتبط با آن در شهرستان بهار، یکی از شهرستان های این استان، بوده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی مقطعی، جامعه آماری پژوهش 107 نفر از اقدام کنندگان به خودکشی شهرستان بهار در استان همدان بودند که از اول تیرماه 1386 تا آخر مهرماه 1387 اقدام به خودکشی نموده بودند. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه جمع آوری و نتایج با استفاده از آزمون 2χ و رگرسیون لجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میزان بروز اقدام به خودکشی در شهرستان بهار، 5/87 در یکصد هزار نفر جمعیت، با توزیع جنسی 3/53 درصد در مردان و 7/46 درصد در زنان بود. بیشترین میزان اقدام به خودکشی با 1/56 درصد در گروه سنی 25-16 سال مشاهده شد و میانگین سن نمونه های پژوهش 8/26 با انحراف معیار 13/1 سال بود. 3/52 درصد از اقدام کنندگان به خودکشی مجرد بودند و محل سکونت 8/59 درصد شهر بود. بیشتر اقدام کنندگان در گروه مردان، بیکار (48 درصد) و در گروه زنان، خانه دار (7/94 درصد) بودند. شایع ترین روش اقدام به خودکشی استفاده از قرص (5/50 درصد) بود و شایع ترین علت خودکشی اختلاف با والدین و یا با همسر بود.
نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که 82 درصد از اقدام کنندگان به خودکشی در سنین کمتر از 30 سال بودند که توجه جدی به این گروه سنی را طلب میکند و لازم است نیازهای آن ها شناسایی گردد.
پیش بینی هوش معنوی دانشجویان از روی صفات شخصیتی آن ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هوش معنوی نوعی هوش غایی است که مسایل معنایی و ارزشی را نشان داده، مسایل مرتبط با آن را حل می کند. هدف پژوهش حاضر این است که آیا می توان بین ویژگی های شخصیتی و هوش معنوی در گروهی از دانشجویان دانشگاه اصفهان به یک رابطه آماری دست یافت.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی به روش همبستگی در سال تحصیلی 1390-1389 انجام شد. نمونه پژوهش 284 نفر از دانشجویان کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه اصفهان (130 مرد و 154 زن) بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از پرسش نامه شخصیتی نئو و مقیاس هوش معنوی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش با روش های آماری توصیفی، ضریب همبستگی Pearson و رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: از بین پنج عامل شخصیت، روان آزرده گرایی با هوش معنوی همبستگی منفی (001/0 > P) و متغیرهای برون گرایی، توافق جویی و وجدانی بودن با هوش معنوی همبستگی مثبت (001/0 > P) داشتند. همچنین برون گرایی، توافق جویی و وجدانی بودن با هوش معنوی همبستگی چندگانه داشتند (63/16 = F).
نتیجه گیری: این مطالعه نشان دهنده نقش ویژگی های شخصیتی در هوش معنوی دانشجویان است. از پنج عامل بزرگ شخصیت متغیرهای برون گرایی، توافق جویی و بیش از همه وجدانی بودن پیش بینی کننده هوش معنوی است. بنابراین ارزیابی و توجه به ویژگی های شخصیتی به عنوان یک عامل پیش بینی کننده در افزایش هوش معنوی ضروری به نظر می رسد.
نقش عوامل انسانی در تصادفات جاده ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه :مطابق با داده های سازمان بهداشت جهانی، مرگ ها ی جاده ای مسئول حدود 25% کل مرگ های ناشی از جراحت ها می باشد. یکی از مهمترین آمار های مورد توافق در مورد تصادفات و آسیب ها، نقش 90-70 درصدی عوامل انسانی در کلیه تصادفات است. فاکتورهای انسانی (رفتاری) در 60% تصادفات نقلیه ای، به عنوان دلیل اصلی و در 95% کل تصادفات نیز به عنوان یک عامل تاثیر گذار به شمار می آیند.
روشها :در این مقاله مروری مطالعات مرتبط بین سال های 2009-1990 از طریق بانک داده های Medline وCochrane library و برخی از مقالات فارسی با کلید واژه های آسیب جاده ای، تصادف جاده ای، رفتار رانندگی و عوامل موثر، فاکتور های انسانی موثر بر تصادفات، و سایکولوژی تصادف، مورد جستجو قرار گرفتند.
نتایج: ما در این بررسی 2 رویکرد متفاوت را آورده ایم: رویکرد اول عوامل انسانی را به 2 گروه کلی تقسیم می کند (فاکتورهای انسانی همراه با کاهش توانایی ها و فاکتورهای مرتبط با رفتار خطرناک در حین رانندگی ) و رویکرد دوم به نحوه توزیع خطا های انسانی بر حسب متغیر های مختلفی چون سن، جنس، رفتار رانندگی، انحراف اجتماعی می پردازد.
بحث و نتیجه گیری:
عوامل انسانی مرتبط با حوادث رانندگی در جاده ها دردو گروه کلی:عواملی که وابسطه به عملکرد نوروبیولوژیک انسان بوده و خارج از حیطه کنترل و مدیریت شخص در حال رانندگی است و عواملی که وابسطه به زمینه های شخصیتی افراد بوده ودر تعامل پیچیده با هم عمل می کنند و معمولا"" تجمعی از چند عامل را در یک فرد می توان دید، تقسیم می شوند. درمدیریت ترافیک رویکرد به این مقوله نیازمند بر خوردی جامع وبرنامه های چند مرحله ای است که شامل آموزشهای عمومی ، آموزشهای مبتنی بر گروه های هدف خاص و در مواردی محدودیتهای قانونی برای راننده گان خاص می باشد.