مطالب مرتبط با کلیدواژه

وجه دین


۱.

عالم صغیر و عالم کبیر در آثار منثور ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ناصر خسرو جامع الحکمتین زادالمسافرین خوان الاخوان وجه دین گشایش و رهایش عالم کبیر و صغیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۴ تعداد دانلود : ۶۳۵
فلاسفه انسان را از جهت جامعیت خاص، عالم صغیر و جهان را ار جهت ارتباط میان موجودات و نظم و قاعده معینش، انسان کبیر نامیده اند و معتقدند، نمونه ای از آن چه در عالم وجود هست، در انسان نیز هست. خاستگاه نظریه عالم کبیر(Macrocosm) و عالم صغیر(Microcosm) و نظریه اندامواری اجتماع را عمدهً در نظریات افلاطون دانسته اند؛ اما ردپای آن را می توان در اندیشه های فلاسفه پیش از او و سایر ملل جست و جو کرد. حکیم ابومعین ناصر بن خسرو قبادیانی شاعر و نویسنده قرن پنجم هجری که در مباحث الهیات و حکمت عملی و نظری، نظریات دقیقی داشته با ترکیباتی چون جهان مهین و جهان کهین، مردم مهین و مردم کبیر به تبیین و اثبات اندیشه خود پرداخته و در آثار منثور خویش جامع الحکمتین،زادالمسافرین،خوان الاخوان،وجه دین،گشایش و رهایش، این نظریه را در تعلیم و بسط عقیده ایمانی خود به کار گرفته و در نهایت عالم صغیر را هدف نهایی آفرینش دانسته است.
۲.

بررسی و مقایسه تحلیلی وجه دین ناصرخسرو و مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی ناصرخسرو مثنوی وجه دین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۳ تعداد دانلود : ۷۷۶
بررسی و مقایسه تحلیلی آثار بزرگان علاوه بر نشان دادن تأثیرپذیری آن ها از یکدیگر می تواند در طبقه بندی و تقسیم جریان های فکری و ادبی یک فرهنگ مفید باشد. ناصرخسرو قبادیانی و جلال الدین مولوی بلخی ظاهرًا هم در اصول فکری و بنیان های اعتقادی و هم در تمثیل ها، تشبیه ها و تأویل ها همانندی های تأمل برانگیزی دارند. هدف این مقاله نشان دادن این اشتراکات با توجه به دو کتاب وجه دین ناصرخسرو و مثنوی مولوی است. این دو متفکر بزرگ همچنان که خود بیان کرده اند شعر و نثر را در راه بیان اندیشه ها و افکارشان به کار گرفته اند. با وجود تفاوت اساسی در حوزه اندیشه و خاستگاه فکری این دو شاعر، زمینه های مشترکی در آثارشان وجود دارد که توجه به خاستگاه جغرافیایی مشترک، تأویل گرا و معناپرداز بودن هر دو و نیز احاطه مولوی به آثار پیشینیان این اشتراکات را توجیه می کند. مواردی همچون لزوم تمکین و فرمانبری از مردان حق و ضرورت حضور صاحبان باطن برای هدایت خلق، اهمیت باطن و معنا در دوگانه بزرگ ظاهر- باطن (جسم - معنا)، پیوسته دانستن اطاعت از مراتب صاحبان دعوت و مرشدان حق، بلندی مقام علم و شرف آدمی بر دیگران به سبب داشتن علم، اهمیت فراوان جهاد اکبر، نادان دانستن بیشتر خلایق، اکتسابی نبودن علوم اولیا و انبیا، نکوهش تقلید، لزوم دست یابی به باطن قرآن، تقسیم امور به دو وجه کلی علم و عمل، یکی دانستن حقیقت ادیان و کتب آسمانی، وابسته دانستن شریعت های آسمانی به رمز و مثل، نشان حق داشتن همه چیز عالم (حتی جمادات)، تقسیم انسان ها در سه دسته کلی و تقدم شرفی جهان دیگر بر جهان مادی، از جمله این همانندی ها هستند. علاوه بر اشتراک در درون مایه ها، بعضاً تمثیل ها و تأویل ها و استشهادها و به طور کلی مایه های سخن مشابهند مانند تمثیل آیینه ناصرخسرو در برابر تمثیل مشهور شکار سایه مرغ مولوی و تمثیل درخت جوز.
۳.

نقد هرمنوتیکی تأویلِ آیات قرآنی در وجه دینِ ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هرمنوتیک تأویل قرآن ناصرخسرو وجه دین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۴۲۶
تأویلهای ناصرخسرو قبادیانی از آیات قرآنی، ریشه در پیش فرضهای کلامی فرقه اسماعیلیه دارد. با نگاهی روشمند و انتقادی از منظر هرمنوتیک تطبیقی، به ویژه بر اساس برخی نظریات هایدگر در زمینه نقد فاعل گرایی، نظریات گادامر درباره اتصال افقها و الگوهای سه گانه گفتگو، و برخی دیگر از نظریه پردازان متأخر، می توان نوع مواجهه ناصرخسرو با گزاره های دینی را تحلیل و ارزیابی کرد. این پژوهش با تمرکز بر تحلیل محتوای کتاب «وجه دین» در صدد تبیین فرایند تحمیل پیش فرضها، در تأویل های ناصرخسرو از آیات قرآنی است. در این رهگذار مشخص خواهد شد که برداشت های این تأویل گر اسماعیلی از متن و واژه دینی «قرآن» گرفته تا آیاتی از سوره «توحید» و «عبس» و «نحل» و «شمس» و «تین» و «کوثر» و... همه در خدمت توجیه هستی شناسی و امام شناسی خاص اسماعیلی قرار گرفته است. شگرد شناسی این فرایند فهم و تأویل، لغزیدن این متکلم اسماعیلی را از حوزه هرمنوتیک متذکرانه دینی به ورطه هرمنوتیک بدگمانی و دچار شدن به پیامدهای آن، اثبات می کند.
۴.

مفهوم تأویل از دیدگاه ناصرخسرو و علامه طباطبایی در دو کتاب وجه دین و تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تأویل ناصرخسرو وجه دین علامه طباطبایی المیزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۴ تعداد دانلود : ۲۴۳
افراط در تأویل گرایی، یکی از ویژگی های مهم اسماعیلیه است که موجب تمایز آنان از سایر مذاهب اسلامی می شود. با توجه به آثار حکیم ناصرخسرو قبادیانی، یکی از کلیدی ترین مؤلفه های ذهنی و اعتقادی این حکیم و سخنور بزرگ ادب فارسی، مقوله تأویل است. او به عنوان «حجت» در مذهب اسماعیلی، در آثار منظوم و منثور خود بارها مسئله تأویل را به کار برده است؛ چنانکه کتاب وجه دین او آکنده از تأویلات است؛ به گونه ای که در این کتاب بسیاری از احکام دین و شریعت را نیز تأویل کرده و قائل شده است شریعت بدون تأویل هیچ ارزشی ندارد و همچون جسد بدون روح است. همچنین، علامه طباطبایی، فیلسوف و مفسّر معاصر، در باب تأویل برای الفاظ قرآن، معانی باطنی قائل است. هر دو آنان معتقدند کل قرآن تأویل دارد؛ اما بیشتر تأویل های ناصرخسرو در باب شریعت است و بسیاری از آنها از نوع تأویل مذموم؛ امّا تأویل های علامه طباطبایی براساس معارف قرآنی و اهل بیت است و از نوع تأویل محمود. علامه طباطبایی با وجود اعتقاد به تأویل همه آیات، برخلاف ناصرخسرو به تأویل آیات الاحکام نپرداخته است و تأویل های ناصرخسرو با نظر او سنخیت و مطابقت ندارند. در این مقاله، ابتدا تأویل ازنظر ناصرخسرو در کتاب وجه دین و علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به روش توصیفی – مقایسه ای، بررسی و سپس تشابه و تفاوت نظر آنان تبیین و تحلیل شده است.