مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
قومیت
حوزه های تخصصی:
قوم مداری، نوعی تلقی فرهنگی است که براساس آن اعضای یک قوم ارزش ها، هنجارها و شیوه زندگی قوم خود را برتر از دیگر اقوام می دانند و براساس دیدگاه های قالبی درباره دیگر اقوام قضاوت می کند. به همین جهت در جوامع چندقومی، قوم مداری، یک مانع فرهنگی برای شکل گیری و گسترش روابط بین قومی است. تحلیل ثانویه ی داده های یک تحقیق در بین هشت قوم ایرانی شامل ترک، کرد، لر، عرب، فارس، بلوچ، ترکمن و طالش نشان می دهد که اولاً قوم مداری در نزد همه اقوام ایرانی بالاست، در عین حال کمترین قوم مداری از آن عرب ها و بیشترین قوم مداری از آن قوم بلوچ است. ثانیاً قوم مداری از یک سو سبب تضعیف روابط همزیستانه ی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی از سوی دیگر باعث تشدید روابط تعارضی در بین اقوام می گردد و ثالثاً قوم مداری مانع از شکل گیری تنوع هویت جمعی(قومی) در شبکه روابط بین قومی می گرد
بررسی جامعه شناختی هویت جوانان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی جامعه شناختی وضعیت هویتی جوانان دبیرستانی شهر ایلام پرداخته و به شیوة پیمایشی انجام شده است. با استفاده از فرمول کوکران 215 دانش آموز دبیرستانی به عنوان حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب، و از پرسش نامة محقق ساخته استفاده شده است. در این بررسی از نظریة آنتونی گیدنز جهت بررسی هویت اجتماعی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون T، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است . یافته ها نشان می دهد رابطة متغیر تحصیلات با هویت فردی افراد مثبت و معنا دار است؛ یعنی با بالا رفتن میزان تحصیلات جوانان، هویت فردی آنان تقویت می شود و از هویت های دیگری که جنبة گروهی دارند، کاسته می شود. همچنین با سنجش متغیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی مشخص شد پایگاه اقتصادی- اجتماعی تنها با هویت قومی رابطة معنادار دارد و در برابر گونه های دیگر هویتی، بیشترین همبستگی را با هویت های فردی دارد تا هویت های جمعی؛ یعنی هرچه پایگاه اقتصادی- اجتماعی افراد بالاتر باشد، نقش هویت های جمعی ضعیف تر و نقش هویت فردی قوی تر می شود. همچنین نتایج بر آمده از رگرسیون نشان می دهد متغیرهای هویت گروهی و فردی بیشترین تأثیر را در هویت اجتماعی شخص دارند.
تحلیلی بر وضعیت هویت قومی در جامعه ایران، مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ترکیب جمعیت ایران به نحوی است که اطلاق جامعه چند قومی به آن چندان دور از واقعیت نیست. حضور و زندگی قومیت های مختلف چون فارس ها، ترک ها، کردها، لرها، بلوچ ها، ترکمن ها و عرب ها در جوار یکدیگر و در چارچوب جغرافیایی سیاسی واحد بیانگرتنوع قومی ـ فرهنگی جامعه ایران است. به همین جهت عمدتا نطفه بحران هویت در درون آنها وجود داشته است، که در برهه های زمانی خاص جنبه بحران سیاسی یافته اند، نظیر آنچه در آذربایجان، کردستان، ترکمن صحرا و… اتفاق افتاده است. مساله قومیت ها در ایران و چگونگی تعامل آنها با یکدیگر و با حکومت مرکزی به عنوان یک واقعیت مهم در گذشته، حال و آینده مطرح بوده و خواهد بود. پرسش این نوشتار آنست که آیا سمت و سوی بازسازی هویت قومی در ایران در راستای فرایندهای هویت بخش مدرن است یا اینکه نوعی بازگشت به گذشته های سنتی مفهوم قومیت می باشد؟ در این نوشتار سعی بر آن است تا در سطح کلان ضمن گذری بر مساله قومیت ها در ایران به بررسی وضعیت کنونی و جایگاه قومیت ها در کشور، و تبیین سمت و سوی بازسازی هویت قومی، خصوصا در بین دانشجویان پرداخته شود.
ناهمگونی قومی و امنیت ملی
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله وسعت بخشیدن به ارزیابی نظری مساله ی امنیت ملی و گنجاندن عامل قومیت در آن است . در چهارچوب امنیت ملی جهان سوم ، لازم است تا ترکیب داخلی و ارزش های ملی گوناگونی را به مثابه ی عوامل فعال در بحث های مربوط به امنیت ملی جهان سوم دخیل دانست . به علاوه چون نگرانی های امنیتی جهان سوم از نگرانی های امنیتی غرب که امر ایجاد ملت ( ملت سازی ) را به اتمام رسانده است ، کاملاَ متمایز است . بنابر این بسط مفاهیم یا تجدید نظر در الگوهای واقعگرایانه ضروری می شود ...
تحلیل قومیت و هویت قومی در ایران؛ جهت امنیت پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله و هدف: پدیده قومی شدن و شکل گیری هویت ها و خرده فرهنگ های مادون هویت ملی در دورة معاصر اهمیتی مضاعف یافته است و عواملی همچون تقسیمات سرزمینی مبتنی بر حکومت ملی، نابرابریها و محرومیت ها، ایدئولوژی ها و استعمار نقش مهمی در قومی شدن جوامع داشته اند. در این بین فرایند قومی شدن را می توان فرایندی دانست که طی آن پیوند میان سرزمین و فرهنگ تضعیف می شود و امکان حفط همگرایی یک ملت در معرض خطر قرار می گیرد. هدف مطالعه حاضر بررسی اختلاف و اشتراک الگویی قومیت های ایران از یک سو و بیان عوامل تهدیدکننده اقوام علیه امنیت ملی از سوی دیگر است. روش: در این نوشتار براساس روش اسنادی و کتابخانه ای و مطالعه منابع و اسناد مکتوب و موجود با تکیه بر منابع مکتوب در حوزه قومیت و هویت قومی، نقش قومیت ها و هویت آنها در تولید و حفظ امنیت به صورت پایدار بررسی شده است. یافته ها: یافته های این مطالعه نشان میدهد که از مهم ترین عواملی که در صورت غفلت حکومت مرکزی می تواند از طرف اقوام مختلف باعث تهدید و آسیب پذیری امنیت ملی کشور مطرح شود، وجود اقوام هم آیین در کشورهای همسایه و رابطه آن ها با یکدیگر، دخالت عوامل بیگانه، موقعیت مرزی اقوام و... است
نقش جوانان قوم لر در ساختار خویشاوندی و ازدواج در آن قومیت با بررسی چهارم فیلم سینمایی خون بس ، نامزدی ، آرزوهای زمین و عروس در گهواره
حوزه های تخصصی:
از آنجا که اغلب فیلم نامه های استان لرستان با محور روابط خویشاوندی و الگوهای ازدواج در جوانان در بستر ویژگیهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سنتی شکل گرفته و واقعیات اجتماعی جامعه سنتی لرستان را انعکاس می دهند، بررسی این مضمون مدخلی برای ارائه چشم اندازی از مناسبات و معیارهای اجتماعی_ فرهنگی جامعه سنتی لرستان است.
در این پژوهش با استفاده از تئوری بازنمایی و نیز تئوری تفسیر انسان شناسی تلاش دارد نقش جوانان در ساختار خویشاوندی قوم لر در استان لرستان شناسایی نموده و الگو های حاکم بر روابط خویشاوندی و ازدواج جوانان را بر اساس جامعه مورد مطالعه (4 فیلم منتخب) که بازتاب کننده واقعیات اجتماعی است، بشناسد.
ابعاد سیاسی جهانی شدن و قومیت در ایران (بر اساس مطالعه میدانی دانشجویان منتخب از چهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های دنیای امروز، پدیده جهانی شدن است. از سوی دیگر، قومیت نیز تحت شرایطی یکی از علل تنش های سیاسی عصر حاضر محسوب می شود. در ارتباط با تاثیر پدیده جهانی شدن بر مسئله قومیت، نظریات مختلفی ارائه شده است. برخی بر این باورند که با توجه به رشد روزافزون این پدیده، هویت های خُرد قومی ناگزیر در فرهنگ مسلط ملی و این فرهنگ نیز به نوبه خود در فرهنگ مسلط جهانی استحاله خواهند یافت. اما گروهی دیگر معتقدند که جهانی شدن موجبات رشد خودآگاهی قومی را فراهم آورده و منجر به سیاسی شدن این موضوع می شود. جمع بندی دیدگاه های مختلف گواه بر این است که هویت قومی یک برساخته اجتماعی است که سیاسی شدن آن بستگی به عوامل داخلی و بین المللی دارد و وضعیت آن، از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. در این مقاله با استفاده از پرسش نامه و مطالعه میدانی، ابعاد سیاسی و اجتماعی چهار قوم ایرانی کرد، بلوچ، آذری و عرب مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه کلی حاصل از مطالعه میدانی حاضر که صرفاً دیدگاه دانشجویان منتخب اقوام مزبور را نشان می دهد، این است که جهانی شدن در ابعاد فرهنگی تا حدودی سبب به حاشیه راندن تعصبات و شاخصه های فرهنگی، غیر از زبان، در میان اقوام مورد بررسی گردیده است؛ اما از جهت سیاسی منجر به افزایش آگاهی و افزایش مطالبات آنها از دولت مرکزی شده و از این رو، توجه مقتضی دولت جهت مدیریت این مطالبات را لازم می سازد. در این جهت، اشاعه دموکراتیزاسیون، فرصت برابر برای مشارکت سیاسی و اقتصادی، کاهش شکاف مرکز-پیرامون از طریق بودجه ریزی منصفانه و جهاد ملی برای محرومیت زدایی و اشتغال زایی از جمله راه کارهای مناسب محسوب می شود.
بحران دولت- ملت و آینده احتمالی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات موجود حاکی از آن است که دولت- ملت توجیه پذیری عملکرد خود را از دست می دهد؛ زیرا چنانچه وظایف اساسی این قبیل دولت ها، حفظ ایدئولوژی، اقتصاد، فرهنگ و... در سطح ملی باشد؛ امروزه، چنین کارکرد هایی با فرایند بحران مواجه شده است و دولت های ملی نمی توانند سیاست های دلخواه خود را در عرصه های ملی کاملاً اعمال نمایند. با این وجود در رویکرد کارکردگرایی، ماندگاری نهاد ها، منوط به کارکرد آنها است. بنابراین، پس از این، بقاء نهاد دولت- ملت، نامفهوم خواهد شد. هدف اساسی این مقاله، بیان آینده احتمالی دولت های ملی و جانشین آنها است. نگارنده برای تبیین این موضوع از روش استدلالی بهره می گیرد. نتایج این مقاله شامل دو نکته مهم است: تکوین دولت های ایالتی و شکل گیری نظام سیاسی جهانی بر مبنای دموکراسی.
پیامدهای تشکیل حکومت ناحیه ای کردستان عراق در کردستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاثیر عوامل خارجی و بیرونی بر مباحث قومی ایران از اوایل قرن بیستم تاکنون از موضوعات مهم حاکمیت و امنیت ملی ایران بوده است. تحولات چند سال اخیر کشور عراق به ویژه تشکیل حکومت ناحیه ای کردستان در شمال آن کشور نیز به دلیل مجاورت با نواحی کردنشین ایران و وجود پیوندهای های متقابل قومی و فرهنگی بین کردهای دو کشور برای ایران حائز اهمیت است. این تحولات بر نواحی کردنشین ایران تاثیرات گوناگونی داشته است. افزایش توجه به فرهنگ و هویت کردی، تبدیل شدن کردستان عراق به عنوان محور و کانون مباحث کردی، ارتقاء سطح مطالبات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی از جمله نمودهای این تأثیرات به شمار می روند. کردهای ایران به دلیل تجانس نژادی و تاریخی و همانندی های فرهنگی و زبانی و میراث مشترک تاریخی با سایر ایرانیان علیرغم توجه به این تحولات و تأثیر پذیری نسبی از آن ها، رفتاری متفاوت با نواحی کردنشین دیگر کشور ها از خود بروز می دهند. نقش تحولات مذکور در افزایش سطح مطالبات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، به شکل گیری روند «واگرایی» در میان کردهای ایران منجر نشده ودر چاچوب الگوی رفتاری «همزیستی مسالمت آمیز» با دیگر ایرانیان البته با جدیت بیشتر در پیگیری و مطالبه حقوق قانونی خود به ویژه ارتقاء سطح توسعه اجتماعی و اقتصادی و افزایش مشارکت در قدرت سیاسی و اهتمام بیشتر به فرهنگ و هویت کردی و... قابل ارزیابی است. با توجه به انطباق بسیاری از مطالبات مطرح شده با قانون اساسی ایران، تأثیرات تحولات مزبور را می توان با درک صحیح این تحولات و اتخاذ تدابیر مناسب یعنی تحقق مطالبات قانونی و مشروع مدیریت نمود.
تحلیل جامعه شناختی اندیشه های سیاسی ابن خلدون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن خلدون از جمله اندیشوران مسلمانی است که بسیاری او را بنیانگذار اصلی رشته «جامعه شناسی» میدانند. نوشتار حاضر به بررسی نظریات ابن خلدون در باب یکی از وجوه جامعه شناختی اندیشه او یعنی «جامعه شناسی سیاسی» پرداخته است که عمدتا به نقش نیروهای اجتماعی در سیاست توجه دارد. ابن خلدون دو عامل عمده انسانی را در ظهور و سقوط دولت ها عنوان کرده است: قومیت و گروه های قومی و نخبگان.
این مقاله به روش تحلیلی، با استفاده از اسناد، مدارک و منابع موجود، به ویژه کتاب مهم و اصلی ابن خلدون یعنی مقدّمه ابن خلدون، موضوع را در کانون مطالعه قرار داده است. ابن خلدون، همزمان با توجه به عصبیت به عنوان دولت عامل ساز، برای نقش کسانی که کنش تاریخی را بر عهده دارند، اهمیت بسیاری قائل است. وی عامل تغییر نظام های سیاسی را حرکت و خیزش اقوام میداند و در این زمینه، بر نقش نخبگان در موفقیت خیزش تأکید میکند. نظریات ابن خلدون در این مباحث، با نظریات کارل مارکس و ویلفردو پاره تو، وجوه اشتراک بسیاری دارد.
رویکرد های قومی و گونه شناسی فرهنگ سیاسی؛ مطالعه موردی: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به مقوله فرهنگ در حیطه سیاست امر تازه ای است. عمده مباحث مطرح شده در رابطه با فرهنگ سیاسی در جامعه علمی ایران مبتنی بر تز کلاسیک آلموند و وربا یعنی بحث «فرهنگ مدنی» بوده است. نوشتار حاضر در راستای واکاوی پیوند فرهنگ و سیاست، تأکید خود را بر بررسی گونه شناسی فرهنگ سیاسی مبتنی بر تز نوپدید اینگلهارت و ولزل (2005؛ 2009) نهاده است.
این نوشتار از نظر کنترل شرایط پژوهش یک بررسی پیمایشی، از نظر وسعت پهنانگر و از نظر زمانی، مقطعی است (نیمة دوم سال 1388). جامعه آماری آن کلیة افراد بالای 18 سال شهر سنندج و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 340 نفر تعیین شده است. پرسشنامة طراحی شده با روایی سازه های مناسب (بر اساس ضریب آلفای کرونباخ) برحسب نسبت سن، منطقه محل سکونت و تحصیلات افراد توزیع شده است.
نتایج تحقیق حاکی از وجود نوع فرهنگ سیاسی مستعد دموکراسی در میان مردم ساکن سنندج است. نتایج همچنین نشان از وجود رابطه مثبت میان انتخاب رویکرد متساهلانة قومی در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و نوع دموکراتیک فرهنگ سیاسی دارند.
پارادوکس امریکا در افغانستان: هویت چندگانه و حاکمیت تقسیم پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افغانستان در طول تاریخ مدرن خود دو ویژگی متمایز را به معرض نمایش گذاشته است. حکومت های مستقر در کابل موفق به رخنه فراگیر که تمامی ابعاد جامعه را متأثر کند، نشده اند. این بدان معناست که حکومت های نافذ و برخوردار از کنترل کامل بر جامعه حیات نیافته اند. ویژگی دوم این است که قدرت های بزرگ تهاجم گر اروپایی و غربی در طول سه قرن اخیر قادر نبودند که افغانستان و مردم آن را به زیر کنترل چالش ناپذیر خود درآورند. محققاً دلایل متعدد داخلی و بین المللی را می توان برشمرد که چرایی این دو واقعیت را به نمایش بگذارند. اما با توجه به ماهیت حیات در تمامی ابعاد آن در افغانستان دو توجیه پررنگ تر و معتبرتر جلوه می کنند. پرسش اصلی مقاله این است که چرا رهبران مستقر در کابل و کشورهای متجاوز غربی و اروپایی از سال 1747 تاکنون نتوانسته اند نظم مطلوب مورد نظر خود را به طور همه جانبه در سرتاسر کشور پیاده سازند. از سوی دیگر چرا آنها قادر به سامان دهی موفق مناسبات اجتماعی براساس سیستم ارزشی مورد نظر خود نبوده اند. فرضیه این مقاله با توجه به دو ویژگی حاکم بر افغانستان مبتنی بر این نظریه است که وجود هویت های چندگانه (فقدان هویت ملی) و حضور حاکمیت تقسیم پذیر (مراکز متعدد قدرت) نقش تعیین کننده ای در ناکامی رهبران افغانستان و کشورهای متجاوز برای ایجاد نظم مورد نظر و سامان دهی به مناسبات اجتماعی مطلوب داشته اند.
آسیب شناسی مسائل قومی در جامعه ایران (بررسی موردی عرب های ساکن شهرستان اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با استفاده از رویکرد کمی و به صورت پیمایشی در شهرستان اهواز صورت گرفته است. در این تحقیق محرومیت نسبی، هویت قومی و هویت ملی بخشی از جمعیت تحصیلکرده عرب این شهرستان مورد بررسی قرار گرفته اند. اهداف کلان این پژوهش پاسخ به پرسش های زیر بوده است: الف- وضعیت احساس محرومیت نسبی، میزان تعلق به هویت قومی و هویت ملی در میان تحصیلکرده های قومیت عرب استان خوزستان چگونه است؟ ب- این مولفه های سه گانه (محرومیت نسبی، هویت قومی و هویت ملی) چه ارتباطی با همدیگر دارند؟ نمونه آماری در این تحقیق، 300 نفر از تحصیلکرده های قوم عرب استان خوزستان بین 18 الی 55 سال ساکن شهرستان اهواز می باشند. که از میان 300 برگه پرسشنامه پخش شده، حدود 230 برگه پاسخ داده شده عودت گشته که مبنای ارزیابی این تحقیق قرار گرفته است. داده های این تحقیق در اردیبهشت 1391 توسط پرسشنامه و به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای جمع آوری شده اند. نتایج حاصله از این تحقیق، رابطه معنادار بسیار قویی ای بین محرومیت نسبی با هویت قومی در ابعاد مختلف و هویت ملی و همچنین بین انواع هویت قومی با هویت ملی را مورد تایید قرار می دهد.
بررسی رابطه باورهای جنسیتی و عملکرد خانواده دانشجویان فارس و کًرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه و مقایسه باورهای جنسیتی و عملکرد خانواده در دانشجویان کُرد و فارس بود. روش تحقیق حاضر همبستگی بود و برای انجام آن از بین جامعه آماری پژوهش (دانشجویان کُرد دانشگاه کرمانشاه و فارس دانشگاه شهید بهشتی) تعداد 200 نفر از هر قومیت (100 دختر و 100 پسر) و در کل 400 نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عملکرد خانواده (ساخته شده توسط اپستین، بالدوین، و بی شاب، 1983) و پرسشنامه باورهای جنسیتی (برگرفته از پرسشنامه باورهای جنسیتی بم، 1974) استفاده شد.
جهت تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون t برای مقایسه گروه های مستقل استفاده گردید. نتایج نشان داد که در دانشجویان فارس بین مؤلفه های پرسشنامه باورهای جنسیتی با هیچ یک از مؤلفه های پرسشنامه عملکرد خانواده رابطه معناداری وجود ندارد. در دانشجویان کُرد بین باور دوجنسیتی با مؤلفه حل مسئله و هم چنین بین مؤلفه کاملاً زنانه با مؤلفه های حل مسئله، آمیختگی عاطفی، پاسخگویی عاطفی، کنترل و هم چنین با عملکرد کلی رابطه معنادار وجود دارد (05/0p<). مقایسه عملکرد خانواده دانشجویان کُرد و فارس نشان داد که بین این دو گروه در خرده-مقیاس آمیـخـتـگی عـاطفی تـفـاوت معنـادار وجـود دارد (0001/0p<). با توجه به نتایج به دست آمده می-توان گفت که مسائل قومی و فرهنگی از عوامل تأثیرگذار بر رابطه باورهای جنسیتی و عملکرد خانواده هستند. همین طور تصور می شود که خانواده های کُرد و فارس در میزان آمیزش بین اعضاء و نشان دادن علائق و عواطف خود به دیگر اعضای خانواده با هم تفاوت دارند.
تحلیل انتقادی نقشه های قومیت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قومیت یکی از مباحث اساسی و کلیدی در جغرافیای سیاسی محسوب می شود که مهمترین ابزار جهت نشان دادن پراکنش فضایی آن، نقشه است. در این بین محققان و مراکز مطالعاتی زیادی در داخل و خارج کشور به ترسیم نقشه هایی از موقعیت فضایی قومیت های ایران پرداخته اند. هدف از این تحقیق که بر اساس روش توصیفی- تحلیلی نگارش یافته است، بررسی انتقادی نقشه های قومیت در ایران است. نتایج تحقیق نشان می دهد این نقشه ها، به دلیل عدم توجه به سرشماری های صورت گرفته کشور به بحث قومیت ها و در نتیجه نبود آمارهای دقیق قومیتی نتوانسته اند توزیع فضایی قومیت را در ایران به خوبی نشان دهند چرا که اکثر ترسیم کنندگان (بویژه ترسیم کنندگان داخلی)، کشور را از این لحاظ به صورت مرکز و پیرامون نشان داده اند. مرکزی که قسمت اعظم فضای نقشه ها را شامل گشته و بازو ها و زبانه های آن به حاشیه کشور کشیده شده است. ترسیم نادرست پراکنش فضایی اقوام، به تصویر نکشیدن تنوع واقعی قومیت ها و گسترده تر نشان دادن بیش از حد موقعیت و فضای بعضی از اقوام نسبت به سایر قومیت ها از جمله مهمترین نقایص این نقشه-هاست. این نحوه کارتوگرافی قومیتی خود عاملی است که موجب حساسیت های زیادی برای اقوام کشور می شود و به امنیتی شدن مسئله اقوام می انجامد. در حالی که نقشه به عنوان یک ابزار مهم برای نماد نگاری ملی، خود می تواند در تبدیل کردن تهدیدات مسئله اقوام به فرصت، نقش بسیار مهمی را ایفاء کند.
بازنمایی اقوام ایرانی در مجموعه های پربینندة تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال شناخت نحوة بازنمایی مازنی ها در مجموعة تلویزیونی پایتخت و شناسایی رمزگان ها و کلیشه های مورد استفاده در این بازنمایی است. برای دستیابی به این هدف، 16 سکانس شاخص از مجموع سریال، انتخاب شده و مورد تحلیل نشانه شناختی قرار گرفتند.
یافته ها نشان می دهند، سه دسته رمزگان های گفتار و گویش، پوشاک و گریم و حالت چهره و کنش، رمزگان های اصلی هستند که برای بازنمایی هویت قومی و شهرستانی به طور عام و « مازنی» و «علی آبادی» به طور خاص، به کار گرفته شده اند. علی آبادی ها در برابر تهرانی ها با کلیشه هایی چون ساده لوح در برابر خردمند، ناتوان در برابر توانا، روستایی در برابر شهری، بی توجهی به پوشش در برابر آراستگی ظاهر و ... به تصویر کشیده شده اند. در این میان می توان کلیشة شهرستانی ناتوان را به عنوان مهم ترین وجه بازنمایی علی آبادی های مهاجر تلقی کرد اما آنچه اثر این بازنمایی را تشدید می کند، نفی مهاجرت با دست مایه قرار دادن کلیشه های قومیتی است.
فرهنگ سیاسى دموکراتیک در جوامع چند قومى(با تأکید بر مقایسه کردهاى ایران و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دموکراسى از نظام هاى مورد مطالبه در قرون اخیر بوده است. تمایل به دموکراسى همواره به نتیجه دلخواه یعنى به گذار ختم نشده است و در این مسیر هواداران دموکراسى با چالش ها و مسائل بسیارى مواجه شده اند. ایران نیز یکى از کشورهایى است که مطالبه دموکراسى تقریبآ از دوره مشروطه به این سو در آن وجود داشته است. در این میان ویژگى تکثر، چندقومى و چندفرهنگى بودن جامعه ایران نیز همواره به عنوان عاملى مؤثر در امر گذار مطمح نظر بوده و اتفاقآ بر پیچیدگى موضوع نیز افزوده است. این نوشتار تأکید عمده خود را بر بررسى فرهنگ سیاسى اقوام یعنى کردهاى (ایران و عراق) و فارس ها (ایران) در وهله نخست و اثر عامل قومیتى یا در تقابل با آن اثر زمینه ملى بر شکل گیرى نوع فرهنگ سیاسى آن ها در گام بعد، نهاده است. تز مرکزى که این نوشتار در چارچوب نظرى خویش از آن بهره مى برد، نظریه جدید رونالد اینگلهارت و کریستین ولزل درباره فرهنگ سیاسى مى باشد و آن تناظر فرهنگ سیاسى و ارزش هاى رهاینده است.
داده هاى مورد استفاده براى پاسخگویى به پرسش و آزمون فرضیه اصلى تحقیق از مجموعه داده هاى پیمایش جهانى ارزش ها اخذ شده است. پیمایش ذکر شده طى سال هاى 2005 تا 2009 میلادى در بین کشورهاى مختلف ازجمله ایران و عراق به اجرا درآمده است. این پیمایش در عراق با 2701 نمونه آمارى و در سال 2007 در ایران با 2667 نمونه آمارى به انجام رسیده است. با توجه به ثبت قومیت پاسخگو، در مجموع 384 نمونه از مجموعه داده هاى مربوط به کردهاى عراق، 185 نمونه مربوط به کردهاى ایران و 1526 نفر مربوط به فارس هاى ایران در تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار گرفته اند.
نتایج تحقیق حاکى از شدت تأکید تقریبآ یکسان کردهاى ایران و فارس ها بر ارزش هاى رهاینده و وجود تفاوت معنى دار و شدید میان تأکید کردهاى ایران و کردهاى عراق بر این ارزش ها است. همچنین نتایج مؤید تز اثر زمینه ملى بر فرهنگ سیاسى است، اگرچه تئورى ارتباط قومیت و فرهنگ سیاسى را نیز کاملا رد نمى کند.
نقشه های القایی و تحریف واقعیت قومی در ایران مطالعه موردی: قومیت های کرد، ترک، عرب و بلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتماد عموم به درست بودن اطلاعات نقشه، عینی بودن آن و انطباق دقیق با واقعیت های بیرونی کاربرد نقشه را بسیار رایج ساخته است اما مسئله این است که اگر به نقشه با دیدی انتقادی و به عنوان رسانه انتقال دهنده پیام بنگریم، پدیده ای خنثی نیست. از جمله کاربردهای جانب دارانه نقشه می توان به استفاده از آن به عنوان یک ابزار ژئوپلیتیکی اشاره کرد که برای نمایش و حمایت از ادعا در مورد سرزمین، مرزها، تابعین، منابع و مشروعیت بخشیدن به هویت های جغرافیایی به کار می رود. باتوجه به اینکه طی دهه های گذشته سطوح متفاوتی از گرایش های جدایی طلبانه در بین اقوام ایرانی آشکارشده است و نقشه های متعددی از محدوده فضایی این اقوام منتشر شده است، هدف مقاله حاضر، بررسی نقشه های ترسیم شده توسط چهار قوم کرد، عرب، ترک و بلوچ از دیدگاهی انتقادی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و سؤال اساسی تحقیق این است که نقشه های ترسیم شده توسط چهار قوم کرد، عرب، ترک و بلوچ از چه ویژگی های القائی برخوردارند. یافته های تحقیق نشان داده است این نقشه ها به دلیل مرکزیت دادن به قلمرو اقوام مورد نظر، دستکاری موقعیت آنان، گسترده تر نشان دادن محدوده اقوام و امتداد آن تا مناطق استراتژیک سیاسی و اقتصادی و کاربرد اسامی، رنگ ها و نمادهای خاص ماهیتی القائی دارند و سعی در تحریف واقعیت برپایه اهداف و نیات خود دارند.
تحلیل تأثیر ناهمگونی جمعیت بر رشد منطقه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناهمگونی جمعیت که در مقیاس ملی ناهمگونی های نژادی، فرهنگی، مذهبی، قومی و قبیله ای تعریف شده، یکی از متغیرهای مهم تأثیر گذار بر رشد مناطق می باشد که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. ناهمگونی جمعیتی از طرفی، موجب اختلاف ترجیحات و تبعیض شده و در نتیجه، منجر به سیاست های ضد بهره وری و کاهش رشد مناطق می شود و از سویی دیگر، ترکیب قومی و مذهبی، منافعی شامل تنوع در
توانایی ها، تجربه ها و فرهنگ ها به همراه دارد که ممکن است به بهره وری، خلاقیت و نوآوری منجر و موجب افزایش رشد اقتصادی مناطق شود.
بنابراین، در هر جامعه ای با قومیت ها و مذاهب مختلف، مبادله ای بین منافع و هزینه های ناهمگونی جمعیت وجود دارد. سؤالی که مطرح می شود، این است که آیا ناهمگونی جمعیت بر رشد مناطق اثر مثبت یا منفی دارد؟ و به طور تجربی چه تأثیری بر رشد مناطق ایران داشته است؟
جهت پاسخ به این دو سؤال در مقاله حاضر، در بخش اول، مبانی نظری تأثیر متغیر ناهمگونی جمعیت بر رشد منطقه ای ارائه شده و سپس با استفاده از آمار 28 استان ایران طی دوره سال های 1379 تا 1385 و با استفاده از تکنیک داده های تابلویی، تأثیر این متغیر بر رشد منطقه ای در ایران مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از این تحقیق بیان کننده اثر منفی ناهمگونی مذهبی بر رشد منطقه ای در ایران است.