مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
باورهای جنسیتی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه و مقایسه باورهای جنسیتی و عملکرد خانواده در دانشجویان کُرد و فارس بود. روش تحقیق حاضر همبستگی بود و برای انجام آن از بین جامعه آماری پژوهش (دانشجویان کُرد دانشگاه کرمانشاه و فارس دانشگاه شهید بهشتی) تعداد 200 نفر از هر قومیت (100 دختر و 100 پسر) و در کل 400 نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عملکرد خانواده (ساخته شده توسط اپستین، بالدوین، و بی شاب، 1983) و پرسشنامه باورهای جنسیتی (برگرفته از پرسشنامه باورهای جنسیتی بم، 1974) استفاده شد.
جهت تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون t برای مقایسه گروه های مستقل استفاده گردید. نتایج نشان داد که در دانشجویان فارس بین مؤلفه های پرسشنامه باورهای جنسیتی با هیچ یک از مؤلفه های پرسشنامه عملکرد خانواده رابطه معناداری وجود ندارد. در دانشجویان کُرد بین باور دوجنسیتی با مؤلفه حل مسئله و هم چنین بین مؤلفه کاملاً زنانه با مؤلفه های حل مسئله، آمیختگی عاطفی، پاسخگویی عاطفی، کنترل و هم چنین با عملکرد کلی رابطه معنادار وجود دارد (05/0p<). مقایسه عملکرد خانواده دانشجویان کُرد و فارس نشان داد که بین این دو گروه در خرده-مقیاس آمیـخـتـگی عـاطفی تـفـاوت معنـادار وجـود دارد (0001/0p<). با توجه به نتایج به دست آمده می-توان گفت که مسائل قومی و فرهنگی از عوامل تأثیرگذار بر رابطه باورهای جنسیتی و عملکرد خانواده هستند. همین طور تصور می شود که خانواده های کُرد و فارس در میزان آمیزش بین اعضاء و نشان دادن علائق و عواطف خود به دیگر اعضای خانواده با هم تفاوت دارند.
مطالعه تطبیقی عوامل انفعال سیاسی زنان در مقایسه با مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش عوامل تأثیرگذار در بی تفاوتی و انفعالسیاسی زنان ایرانی با استفاده از آرای رابرت دال و مارتین لیپست بررسی شده است.برای گردآوری و تحلیلداده ها از ترکیب روش های کمی و کیفیاستفاده شده، نمونه گیری به شیوه هدف مند بوده و افراد مورد مطالعه از میان زنان و مردان با تحصیلات دانشگاهی و شاغل ساکن شهر تهران انتخاب شده اند. بر اساس یافته ها، مهم ترین عوامل انفعال سیاسی افراد مورد مطالعه احساس اثربخش نبودن سیاسی و مشکلات اقتصادی بوده است. هم چنین، انفعال سیاسی زنان بیش تر از مردان بوده و این مسئله، صرف نظر از عوامل روان شناختی و اقتصادی، به نوع نگاه به نقش زن در جامعه و باورهای کلیشه ای جنسیتی مربوط است. به علاوه، یافته های این تحقیق حاکی از پایین بودن آگاهی و اعتماد به نفس سیاسی زنان در مقایسه با مردان و بهره گیری کم تر آنان از فناوری های جدید ارتباطی و اطلاعاتی است. هم چنین، در افراد مورد مطالعه مشارکت سیاسی جوانان کم تر از میان سالان بوده و سطح تحصیلات سبب تفاوت در مشارکت یا انفعال سیاسی افراد نشده است.
تاثیر باورهای جنسیتی زنان شهر تهران بر ایفای نقش خانه داری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه تأثیر باورهای جنسیتی زنان شهری بر ایفای نقش خانه داری بود که با روش پیمایش، نمونه ای 200 نفره از زنان زنان متأهل و خانه دار سنین 20 تا 70 سال مرکز شهر تهران(منطقه 12) در سال 1391 مورد بررسی قرار گرفتند. روش این پژوهش از نظر هدف، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری، شامل تمام زنان متأهل گروه های سنی و منطقه یادشده بود. از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد و هر ناحیه از منطقه 12 شهر تهران به عنوان یک خوشه در نظر گرفته و حجم نمونه از 6 ناحیه از منطقه 12 شهرداری تهران با استفاده از فرمول کوکران محاسبه و بدست آمد. ابزار پژوهشی پرسش نامه ای محقق ساخته بود که پس از اعتباریابی و پایایی سنجی، در خوشه های درنظر گرفته شده (نواحی منطقه 12 شهر تهران) اجرا شد. پرسش نامه یادشده، براساس بررسی دیدگاههای گوناگون مربوط به باورهای جنسیتی و نقش خانه داری طراحی و تدوین شد تا روابط بین متغیرها را در قالب تعداد 9 فرضیه مورد سنجش قرار دهد. یافته های پژوهش نشان داد باورهای زنان به سرپرستی انحصاری مرد در خانواده، تعهد به تربیت فرزند، الزام تمکین از شوهر، وظیفه مردان در تامین اقتصاد خانواده، فرهنگ مرد سالاری در خانواده و باورهای جنسیتی سنتی زنان با گرایش به ایفای نقش خانه داری آن ها رابطه دارد و هم چنین، بین باورهای جنسیتی و گرایش به ایفای نقش خانه داری زنان در سنین گوناگون، تحصیلات و طول مدت ازدواج مختلف، تفاوت وجود دارد. مقایسه نتایج ناشی از این پژوهش و بررسی چارچوب و مدل نظری این پژوهش، بیانگر همسویی نتایج با پژوهش های مشابه در مورد فرضیه های مطرح شده بود.
هم سنجی باورهای جنسیتی و نگرش به طلاق دانشجویان کرد و فارس با توجه به جنسیت
حوزه های تخصصی:
ناهمسانی های قومیتی همانند فرهنگ و زبان مایه شکل دهی بسیاری از شناخت ها درباره محیط، رفتارها و هیجان های جوامع است. پس این پژوهش با هدف هم سنجی باورهای جنسیتی، کارکرد خانواده و نگرش به طلاق دانشجویان کرد و فارس انجام گرفت. روش پژوهش علی مقایسه ای یا پس رویدادی است. جامعه آماری دربرگیرنده همه 20000 دانشجو دختر و پسر کرد و فارس در دو دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج و واحد ساری در بازه زمانی بهمن 1395 تا خرداد 1396 بود. تعداد 370 آزمودنی (370 نمونه در گروه کرد و 370 نمونه در گروه فارس) با به کارگیری روش غیر تصادفی هدفمند بررسی شدند، در این پژوهش از سه ابزار، سنجه نگرش به طلاق کینایرد و جرارد (1986)، پرسشنامه سنجش کارکرد خانواده اپشتاین، بالدوین، بی شاپ (1983) و سنجه باورهای جنسیتی بم (1974) استفاده شد. یافته های حاصل از آزمون آماری تحلیل کوواریانس یک راهه نشان داد که روی هم رفته تفاوت میان خرده مؤلفه های باورهای جنسیتی و نگرش به طلاق میان دانشجویان دختر و پسر کرد و فارس معنی دار است و میان نقش ها (702/5F=؛ 018/0P<) و آمیزش عاطفی (976/8F=؛ 003/0P<) از متغیر کارکرد خانواده، نگرش مثبت (856/10F=؛001/0P<) از متغیر نگرش به طلاق و باور جنسیتی هر دو جنس (902/3F=؛ 041/0P<) در دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد، ولی در دیگر مؤلفه ها با توجه به سطح معنی داری به دست آمده در دو گروه با توجه به جنسیت آنان تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. این برآیندها تأکیدی بر دیدگاه فرهنگی اجتماعی پیرو نقش آن بر باورها و روابط خواهد داشت، بنابراین می توان نتیجه گرفت که موقعیت قومیتی با توجه به جنسیت می تواند بسیاری از عوامل شناختی، اجتماعی و عملکردی را تحت تأثیر قرار دهد.
نقش سبک های تربیتی خانواده در فرهنگ شهروندی ( مورد مطالعه: شهروندان استان لرستان)
منبع:
رهپویه ارتباطات و فرهنگ دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
31 - 47
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش سبک های تربیتی خانواده بر فرهنگ شهروندی در بین شهروندان 18تا 65 سال استان لرستان است. روش تحقیق پیمایش بوده و برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. حجم نمونه 852 نفر برآورد شده و شیوه نمونه گیری، چند مرحله ای بوده، به طوریکه پس از رعایت مراحل نمونه گیری، از شش شهرستان خرم آباد، بروجرد، الیگودرز، کوهدشت،الشتر و پلدختر و از هر شهرستان یک شهر و دو روستا متناسب با حجم جمعیت هر کدام، افراد نمونه تخصیص یافتند. از نظریه های ترنر، دالگرن، کالوو- سالگور در تدوین چارچوب نظری تحقیق استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که میانگین نمره شاخص فرهنگ شهروندی بر حسب طیف 1 تا 3، برابر با 56/2 است که مقدار آن نسبتاً بالاست. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان داد که بین متغیرهای گرایش به تعلقات طایفه ای و باورهای جنسیتی با فرهنگ شهروندی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین در بین ابعاد سه گانه سبک تربیتی خانواده، سبک تربیتی خانواده دموکراتیک رابطه معنادار و مثبت، سبک تربیتی آسان گیر رابطه معنادار و منفی و سبک تربیتی مستبدانه فاقد رابطه معنادار با فرهنگ شهروندی است. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که متغیر سبک تربیتی دموکراتیک به تنهایی ۲۶ درصد از واریانس کلی متغیر وابسته فرهنگ شهروندی را تبیین می کند. لذا این پژوهش به نقش مثبت سبک تربیتی خانواده دموکراتیک در تقویت و نهادینه کردن ابعاد فرهنگ شهروندی تأکید دارد. بنابراین توجه به سیاست های خانواده محور مبتنی بر سبک تربیتی دموکراتیک پیشنهاد می گردد. دولت ها از طریق فراهم نمودن شرایط، زمینه های زندگی و امکانات لازم به لحاظ ساختاری برای خانواده و نقش حمایتی و هدایت گری خود می توانند به گشودگی فرصت های اجتماعی در بستر نهاد خانواده جهت تقویت و نهادینه کردن ابعاد فرهنگ شهروندی کمک کنند.
واکاوی کیفیت فعالیت موسیقیایی زنان با رویکرد نظریه داده بنیاد (مورد مطالعه: زنان مشارکت کننده در کلاس های موسیقی شهر برازجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
128 - 154
حوزه های تخصصی:
در ایران، فعالیت موسیقیایی زنان همیشه مورد بحث و مناقشه بوده است. اما با گسترش ایده های تجدد این بحث و چالش شدت و حدت بیشتری یافته است. از یک طرف، فعالیت موسیقیایی زنان در شرع و عرف سنتی چندان پذیرفته و مرسوم نیست، از طرفی دیگر، با گسترش فرصت های آموزشی و حقوقی برابرگرای جنسیتی زنان بیشتری وارد عرصه های موسیقیایی می شوند. در چنین وضعیتی، شناسایی کیفیت فعالیت موسیقیایی زنان از منظر زنان فعال در عرصه موسیقی می تواند به توصیف و فهم دقیقتر شرایط و موانع فعالیت موسیقیایی زنان کمک نماید. از اینرو، پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد ماهیت، شرایط، محدودیت ها، راهبردها و پیامدهای فعالیت موسیقیایی زنان مشارکت کننده در کلاس های موسیقیایی شهر برازجان را مطالعه نموده است. روش نمونه گیری، هدفمند با رعایت حداکثر تنوع بوده است. اطلاعات لازم از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و داده ها با روش تحلیل مضمونی و کدگذاریِ سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. بر اساس تحلیل داده ها می توان ماهیت فعالیت موسیقیایی این زنان را از نوع محدود در فضایی سرکوبگرانه توصیف کرد که متأثر از موانع و الزامات اجتماعی و فرهنگی، کمبودهای زیرساختاری، پتانسیلهای تسهیلگرانه تکنولوژی های نوین، و ظهور و گسترش نگاه جدید به فعالیت موسیقیایی می باشد. همچنین فعالیت موسیقیایی برای این زنان دارای پیامدهای فردی، اجتماعی و فرهنگی بوده است.