مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
قومیت
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی میزان هویت گرایی ملی و دینی بر اساس سبک های هویتی در قومیت های ایرانی انجام شد.
روش: جامعه ی پژوهش را کلیه دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه کردستان تشکیل دادند. نمونه ی پژوهش شامل 400 نفر از دانشجویان با قومیت های مختلف فارس، کرد، آذری و لر دانشگاه کردستان بود. افراد مورد پژوهش مقیاس های هویت گرایی ملی و دینی (لطف آبادی، 1383) و سبک های هویت (برزونسکی، 1989) را تکمیل نمودند.
یافته ها: یافته ها نشان داد سبک های هویتی اطلاعاتی و هنجاری و تعهد با هویت ملی همبستگی مثبت معنادار دارند و سبک سردرگمی همبستگی منفی معناداری با هویت گرایی ملی دارد. سبک هویتی اطلاعاتی همبستگی منفی معنا داری با هویت دینی دارد و سبک هویت هنجاری همبستگی مثبت معنا داری با هویت دینی دارد رابطه بین سبک های سردرگمی و تعهد معنادار نشد نتایج تحلیل واریانس دوراهه نشان داد تفاوت بین قومیت ها ازلحاظ میزان هویت گرایی ملی معنا دار است اما بین قومیت های مختلف ایرانی ازلحاظ هویت دینی تفاوت معناداری وجود نداشت.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه یافته ها حاکی از تفاوت میزان هویت گرایی قومیت های ایرانی دارد، می توان از یافته ها برای تدوین برنامه هایی جهت افزایش هویت گرایی ملی استفاده کرد
برنامه درسی زیرزمینی در حوزه قومیت در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش قصد دارد برنامه درسی زیرزمینی را در حوزه قومیت تبیین و شواهد عملی آنرا از محیط مدارس ایران،ارایه کند. رویکرد حاکم بر پژوهش حاضر ، باتوجه به ماهیت موضوع پژوهش ،کیفی است. ابزارها و روش های گرداوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه و مشاهده است .براساس نتایج این تحقیق،وقتی در برنامه های درسی رسمی،قومیت ها از جایگاه مناسبی برخوردار نباشند ودر بسیاری از موارد،تحقیر فرهنگی خرده فرهنگ ها را به دنبال داشته باشد،به عبارتی وقتی اشغال فرهنگی در مدارس اتفاق می افتد،در چنین شرایطی، قومیت به عنوان یکی از زمینه های اصلی شکل گیری برنامه های درسی زیرزمینی به شمار می رود.همچنین براساس تحلیل داده ها،7 مضمون اصلی مربوط به این پژوهش عبارتنداز:ارجحیت زبان مادری بر زبان رسمی،تعصب قومییتی ،مخالفت با محتوای برنامه درسی رسمی،بکارگیری نمادهای قومیتی در مدارس،گسترش موسیقی قومیتی و نمادهای آنها ، تحقیر قومیت های دیگر و گسترش افکار تجزیه طلبانه
بررسی تجربی الگوی روابط قومی در ایران ( تحلیل کمی دادههای یک پیمایش ملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
4 - 41
حوزه های تخصصی:
با توجه به چندفرهنگیبودن ایران، شناسایی الگوی مطلوب روابط قومی مسئلهای ضروری است. این تحقیق مبتنی بر یک پیمایش ملی (در سال 1397 (با حجم نمونه 1950 نفر در میان فارسها (تهران)، ترکها (تبریز)، کردها (سنندج)، عربها (اهواز) و بلوچها (زاهدان) است که در آن گرایش ملی، گرایش قومی، گرایش به نظام سیاسی، گرایش قومیِ فرامرزی، گرایش به فرهنگ و جامعه غربی و درنهایت، گرایش به اجتماعات قومی دیگر مورد سنجش قرار گرفته است. همچنین با استفاده از مدل الگوی مطلوب روابط قومی در ایران شناسایی شد. یافتهها نشان میدهد فارسها 3 بِری، بیشترین گرایش ملی، بیشترین گرایش به اجتماعات قومی دیگر و کمترین گرایش به نظام سیاسی را دارند. علاوهبراین، ترکها دارای کمترین گرایش به اجتماعات قومی دیگر و بیشترین گرایش قومیِ فرامرزی هستند. درمجموع، الگوی روابط قومی که اکثر پاسخگویان (تقریباً 75 درصدشان) ترجیح میدهند، الگوی چند فرهنگگرایی یا انسجام بخشی است
تمایزات قومی دینداری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طور کلی، موضوع محوری پژوهش حاضر، به مناسبات قومیت و دینداری معطوف است و هدف اصلی آن نیز بررسی الگوها و تعیین کننده های مرتبط با مؤلفه های دین و نگرش دینی گروه های قومی است. چارچوب نظری این پژوهش، مبتنی بر نظریه های جامعه پذیری دینی، تجددگرایی و تغییرات بنیادین در نظام ارزش های جامعه است که برپایه رویکردی فرهنگی-اجتماعی، تحولات و تغییرات جوامع معاصر ازجمله در حوزه های مرتبط با دین و نگرش دینی را بررسی و تبیین می کند. بررسی مبانی نظری نشان داد با وجود طیف متنوع گروه های قومی در سراسر کشور، پژوهش های اندکی در این حوزه مطالعاتی انجام شده است و همان تعداد اندک نیز غالباً زمینه مناسب را برای بررسی تطبیقی طیف گسترده ای از گروه های قومی ندارد؛ به همین سبب، برای تکمیل این خلأ، در این پژوهش، الگوها و تعیین کننده های مرتبط با نگرش دینی در بین هفت گروه قومی مشتمل بر گروه های قومی ترک، ترکمن، کرد، گیلک، لر، لک و مازنی بررسی تطبیقی شده است. تجزیه وتحلیل های این مقاله، مبتنی بر داده های پژوهشی پیمایشی است که جمعیت نمونه آن را درمجموع، تعداد 5200 نفر مردان و زنان 15ساله و بیشتر ساکن نقاط شهری و روستایی 12 شهرستان منتخب ایران تشکیل می دهد. یافته های این پژوهش در دو محور اصلی جمع بندی و خلاصه می شود: «تنوع و گوناگونی الگوهای نگرش دینی در بین گروه های قومی» و «تنوع و گوناگونی شدت تأثیرگذاری تعیین کننده های نگرش دینی در بین گروه های قومی». بدین ترتیب، نتایج بر این نکته بنیادین و قاعده مشترک صحه می گذارد که نگرش دینی در هر شرایطی و تا حد زیادی از قومیت و تابعی از تعلق قومی متأثر است؛ به گونه ای که شناخت دقیق و جامع الگوها و تعیین کننده های مرتبط با مناسبات بین قومیت و دینداری، بدون تردید، مستلزم آن است که نگرش دینی به تفکیک گروه های قومی بررسی و تبیین شود.
نقش شبکه های اجتماعی مجازی در تحول هویت (موردمطالعه: شهروندان سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
51 - 78
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی در تحول هویت قومی، در کردستان ایران (شهر سنندج) صورت گرفته است. جامعه آماری ، شامل شهروندان بالای 15 سال شهرستان سنندج (388532 نفر) بوده و حجم نمونه براساس فرمول کوکران، 384 نفر از کاربران شبکه های اجتماعی مجازی در نظر گرفته شده است. نتایج آزمون نشان داد که بین هر پنج بعد هویت قومی و استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی ارتباط آماری معنی دار و مثبت وجود دارد. میزان همبستگی بین هویت زبانی و مدت و زمان استفاده از سایت های شبکه اجتماعی به ترتیب 031/0 و 034/0؛ بین هویت اجتماعی و مدت و زمان استفاده از سایت های شبکه اجتماعی به ترتیب 019/0 و 065/0؛ بین هویت تاریخی و مدت و زمان استفاده از سایت های شبکه اجتماعی به ترتیب 05/0 و 085/0؛ بین هویت فرهنگی و مدت و زمان استفاده از سایت های شبکه اجتماعی به ترتیب 036/0 و 026/0 و بین هویت سیاسی و مدت و زمان استفاده از سایت های شبکه اجتماعی به ترتیب 022/0 و 053/0 است. همچنین طبق نتایج پژوهش حاضر،نوع استفاده ازسایت های شبکه اجتماعی بر هر پنج بعد هویت در بین قوم کرد اثرگذار است.
تبیین جامعه شناختی رابطه الگوهای دینداری و متغیرهای جمعیتی با رواداری اجتماعی (مورد مطالعه: قومیت های ساکن در شهرستان کازرون)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
183 - 221
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به تبیین جامعه شناختی رابطه بین الگوهای دینداری و متغیرهای جمعیتی با میزان رواداری اجتماعی بین قومیت های ساکن در شهرستان کازرون پرداخته است. روش تحقیق از نوع پیمایشی، حجم نمونه آماری ۳۸۹ نفر و نمونه گیری بر اساس روش خوشه ای چندمرحله ای بوده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته، برگرفته از پرسش نامه دینداری کلارک واستاک و پرسش نامه رواداری اجتماعی برگرفته از دیدگاه کینگ بوده است؛ ابزار تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی بوده است. بر اساس یافته ها، میزان رواداری اجتماعی بین قومیت ها یکسان است. همچنین میزان رواداری اجتماعی در بین افراد قومیت ها با توجه به سطح در آمد، وضعیت شغلی و تأهل، تفاوت معناداری ندارد، اما با توجه به سطوح سنی و سطح تحصیلات آزمودنی ها، با یکدیگر متفاوت است. با توجه به نتایج، رابطه معناداری بین دینداری با رواداری اجتماعی با ۰۰۱/۰=sig وجود دارد. در میان مؤلفه های دینداری، بیشترین میزان تأثیر بر رواداری اجتماعی مربوط به مؤلفه باور (اعتقادی) دینداری (۸/۱۷=Beta) است؛ همچنین مؤلفه های مناسکی با ۷/۱۵=Beta، تجربی (احساسات و عواطف) با ۸/۱۶=Beta، و پیامدی (رفتاری) با ۵/۱۵=Beta، نوسان موجود در رواداری اجتماعی بین قومیت ها را تبیین نموده اند.
بررسی علل شکل گیری شکاف شمال- جنوب در اتحادیه اروپا
منبع:
سازمان های بین المللی سال دوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۷
87-112
حوزه های تخصصی:
امروزه شکاف شمال- جنوب در اروپا، مهم ترین مسئله ای است که کشورهای عضو اتحادیه اروپا با آن درگیر هستند؛ به گونه ای که این شکاف، روند همگرایی در اروپا را نیز، تحت تأثیر قرار داده است. درحقیقت شکاف شمال- جنوب، عصاره ای از شکاف های کلاسیک اروپایی با عنوان شرقی- غربی ، پیر- جوان ، قاره محور- آتلانتیک محور و درنهایت توسعه نیافته- کمتر توسعه یافته است. اینکه این شکاف از کجا در اتحادیه اروپا شکل گرفت، چه ابعادی داشته و در چه سطوحی مطرح است؟ و اینکه بحران اقتصادی حوزه یورو چه نقشی در این شکاف دارد؟ مهمترین پرسش هایی است که این مقاله در چارچوب نظریه حکمرانی درصدد پاسخ به آنهاست. در این راستا، شکاف شمال- جنوب در اتحادیه اروپا در سه سطح بررسی شده است. در سطح ملی؛ ضعف ساختاری جنوب، ، فساد اقتصادی و سیاسی جنوب، شکاف در حکمرانی، سطح نابرابر تولید ناخالص و تفاوت های مذهبی و فرهنگی داخلی میان کشورهای شمال و جنوب اروپا ازجمله عوامل اصلی موجد این شکاف است. در سطح منطقه ای؛ اختلاف میان فرانسه و آلمان، بحران اقتصادی حوزه یورو و سیاست های ریاضت اقتصادی مهمترین عوامل مؤثر بر شکاف شمال و جنوب است و در سطح بین الملل؛ دو عامل جهانی شدن و بحران جهانی سبب تعمیق شکاف شمال و جنوب شده اند.
شناخت شناسی سلفی گری در ایران (مطالعه موردی: بررسی رویکرد جریان های مذهبی اهل سنت کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال سی ام پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷ (پیاپی ۱۳۷)
173 - 198
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این مقاله چیستی منطق درونی، نگرش و رویکرد جریان های اصلی اهل سنت کشور به مقوله سلفی گری است. دنیای اسلام همواره شاهد شکل گیری جریان های مذهبی در شمایل مختلفی بوده است که هر یک در تلاش اند قرائتی متفاوت از دین به دست دهند. جریان های مرتبط یا نماینده اهل سنت در ایران که عموماً در طیف های جریان های سیاسی ، مذهبی و یا تلفیقی از این دو دسته بندی می شوند، سابقه ظهور و فعالیت طولانی در تاریخ معاصر کشور را ندارند و به دنبال گشایش فضای سیاسی و مذهبی پس از انقلاب اسلامی، در مناطق غرب و شرق کشور تشکیل شدند و به فعالیت سیاسی و اجتماعی روی آورده اند. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که مدلول و مثال سلفی گری در ایران امروز در میان جریان های اصلی اهل سنت به چه صورتی قابل تبیین است؟ نگارنده این تحقیق از برنامه پژوهشی «لاکاتوش» به عنوان روش تحقیق بهره برده و تلاش کرده است جریان های عمده اهل سنت کشور را به مثابه یک «برنامه پژوهشی سلفیت» مورد پرسمان قرار دهد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که جریان های جماعت تبلیغ، جماعت دعوت و اصلاح و مکتب قرآن، به عنوان جریان های عمده اهل سنت ایران، در چارچوب برنامه پژوهشی سلفیت به تبیین قرائت خود از نظر و عمل مذهبی و سیاسی پرداختند. بنابراین بررسی کیفیت خوانش این جریان ها از سلفی گری به عنوان یکی از ابزارها و منابع هویت ساز در راستای اعلام موجودیت در فضای سیاسی-مذهبی اهل سنت کشور، در اشکال مختلف موضوعیت می یابد. با وجود هم نوایی این جریان ها با سلفی گری، به دلیل جرح و تعدیل های نظری و همچنین تأثیرپذیری از شرایط عینی سیاسی و اجتماعی ملی و فراملی این جریان ها، از هسته سخت سلفی گری که دارای مؤلفه های اساسی چون تک وارگی هویتی، ظاهرگرایی تفسیری، حدیث گرایی صرف، تفسیر افراطی از توحید، جهادگرایی، خشونت، تکفیر دیگر مذاهب، جزمیت اجتماعی و آرمان گرایی مبتنی بر سیاست نجات است، خارج شده و به قرائتی خاص از سلفی گری از نوع میانه رو با مؤلفه های خاص خود در برنامه پژوهشی سلفیت روی آورده اند.
دیالکتیک دمکراسی و توسعه و نسبت آن با کنش سیاسی قومیت ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵ (پیاپی ۶۵)
165 - 198
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی پژوهش تبیین علل ظهور و بروز کنش های سیاسی قومی در وضعیت های مختلف حکمرانی در ایران با تاکید بر دیالکتیک دمکراسی و توسعه است که در ضمن آن، وضعیت مطلوب و مساعد تعامل دولت و قومیت ها مشخص شده و عملکرد آنان در مقاطع مختلف زمانی سنجیده می شود. روش پژوهش، کیفی از نوع مقایسه ای-تاریخی است که از چهارچوب نظری جنبش های اجتماعی چالز تیلی برای تبیین دو شاخص کلان دمکراسی و توسعه و تعیین مولفه ها استفاده شده است. به عنوان یافته های پژوهش باید نتیجه گرفت؛ دوران پیش از انقلاب اسلامی به علّت سیاست های همگون ساز و سرکوب گر، ذیل وضعیت غیردمکراتیک با ظرفیت پایین توسعه و سال های ابتدایی انقلاب به علّت رویکرد مدارا و تعهدمدار ذیل وضعیت دمکراتیک با ظرفیت پایین قرار می گیرد. در این وضعیت ها همواره به علّت ضعف حکومت و یا فقدان سیاست، کنش های سیاسی قومی خشونت آمیزی اتفاق افتاده است. در دوران پایانی جنگ، دولت سازندگی، دولت های نهم و دهم و دولت اعتدال به علّت توسعه زیرساخت ها و ارتقای وضعیت اقتصادی و اجتماعی، ظرفیت حکومت بالا رفته ولی به علّت ضرورت امنیت و مقابله با تجزیه طلبی، سطح دمکراسی کاهش یافته است. در نهایت دوران اصلاحات به عنوان وضعیت بهینه ذیل وضعیت دمکراتیک با ظرفیت بالای توسعه قرار می گیرد.
جایگاه اقوام در شکل گیری ساختار سیاسی و حاکمیت افغانستان بعد از 2001 میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
317 - 341
حوزه های تخصصی:
از جمله مباحث مورد توجه در جغرافیای سیاسی، بحث اقوام، شیوه های شکل گیری و تجمع اقوام در گستره های جغرافیایی و شیوه تعامل درون قومیتی و برون قومیتی آنان با سایر گروه های قومیتی و نژادی بوده است. بحث از آن منظر بیشتر مورد توجه است که اقوام در افغانستان در اشکال مختلف در شکل گیری پدیده ای به نام کشور با ادغام قومیتی نقش بسزایی داشته اند. ازاین رو کشور افغانستان که موضوع محوری این پژوهش است، در چارچوب قاعده مذکور و در ابعاد مختلف جغرافیایی به ویژه جغرافیای سیاسی قابل بررسی، مطالعه و بررسی شده است. بنابراین این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی در پی شناسایی جایگاه اقوام در شکل گیری ساختار سیاسی و حاکمیت افغانستان بعد از 2001 میلادی است. نتایج این تحقیق و برخی تحقیقات نشان می دهد ساختار قوم مدارانه قدرت در گذشته با پشتوانه ایدئولوژی ناسیونالیسم قومی، به تبارگرایی و قوم گرایی در میان اقوام غیرحاکم نیز دامن زده، قوم گرایی را به پدیده ای طبیعی و شیوع یافته در همه ارکان جامعه تبدیل کرده و موجب بحران هویت ملی در افغانستان شده است. سلطه طولانی مدت قومی سبب شده تا جامعه به وضعیتی برسد که در آن معیارها و منافع قومی تعیین کننده رفتار سیاسی افراد و گروه های سیاسی اجتماعی باشد. در این وضعیت، هدف اساسی رفتار و کردارها قومیت و تأمین منافع قومی است و ایدئولوژی ها و روش های سیاسی تا آنجا مورد پذیرش و حمایت قرار می گیرند که در خدمت این هدف به کار آیند و امروزه نیز افزایش قوم گرایی را در رده های بالای ساختار سیاسی و اداری دولت های پساطالبانیسم شاهدیم. از سوی دیگر افغانستان به علت تکثر و تنوع اقوام و طوایف، موزه بزرگی از نژادها و ملل گوناگون توصیف شده است. در این کشور مردمانی از نژادهای پشتون، هزاره، تاجیک، ازبیک، ترکمن، بلوچ، قیرقیز، قزلباش، ایماق، نورستانی، کشمیری، هندو، سیک و... سکونت دارند. از آنجا که جامعه افغانستان دارای ساختار قومی و قبیله است، طبیعی است که فعل و انفعالات ساختار سیاسی و گردش قدرت سیاسی، تنها در درون قوم و قبیله خاصی انجام می پذیرد و بر این اساس، نظام سیاسی در این کشور به جای ارتباط با نظام اجتماعی، بیشتر با زیرنظام های جمعیتی در قالب قوم و قبیله مرتبط بوده است.
قومیت، جنسیت و عملکرد فضاهای شهری در شهرهای چند قومیتی (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش عمکرد فضاهای عمومی شهر زاهدان را به صورت عام و مشکلات شهروندان زن را بر مبنای عنصر قومیت شهروندان مورد بازکاوی قرار می دهد. چراکه جمعیت زن در زاهدان به مثاله شهری چند قومی، اساساً با دو گونه محدودیت مواجه اند که اولی ریشه در جنسیت و دومی ریشه در الگوها و انگاره های خرده فرهنگ قومی دارد. هدف پژوهش تبیین رابطه عنصر قومیت شهروندان و عنصرجنسیت آنها با میزان حضور و استفاده از فضاهای شهری است. این مقاله، پژوهشی، کاربردی، تحلیلی توصیفی، پیمایشی، با پرسشنامه محقق ساخته و حجم نمونه 388 واحد، با روش نمونه گیری تصادفی دو مرحله ای، در منطقه یک و دو شهرداری زاهدان انجام شده است. مدل های تحلیل عبارتند از کای دو، مدلT، مدل Phi. یافته ها نشان می دهد، عملکرد فضاهای شهری زاهدان به صورت معنی داری پایین است. همچنین جنسیت شهروندان بر استفاده آنها از فضاهای شهری دارای اثر بازدارنده معنی داری می باشد. مضافاً که عنصر قومیت شهروندان به گونه ای معنی دار، ادراک امنیت و میزان حضور و استفاده شهروندان زن به ویژه زنان دارای خرده فرهنگ قومی را از فضاهای شهری متأثر و محدود میکند. شاخص ادراک ناامنی (ناشی از فقدان فضای شهری زنانه) تابع قومیت شهروندان هست، زیرا 50 درصد شهروندان بلوچ و در مقابل فقط 33 درصد شهروندان فارس، فقدان فضای شهری زنانه را عامل ادراک ناامنی فضاهای شهری می دانند که سبب فقدان یا تضعیف مشارکت اجتماعی، کم رنگ بودن هویت اجتماعی، مشکلات سلامتی و آسیب های روانی می گردد. پیشنهاد می شود جهت اجتناب و کاهش پیامدهای آسیب زا، اولاً احداث فضاهای شهری زنانه مانند پارک بانوان، ثانیاً ایجاد، تجهیز و ایمن سازی فضاهای شهری موجود، مورد تاکید و برنامه ریزی قرار گیرد.
طراحی و تبیین مدل بازاریابی قومی گردشگران خارجی مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
65 - 79
حوزه های تخصصی:
امروزه رشد فزاینده تجارت جهانی و جهانی شدن زمینه را برای بازاریابی قومی، مهاجرت و گردشگری فراهم کرده است. دراین بین پتانسیل کشور ایران با داشتن قومیت های گوناگون و متنوع در این زمینه بسیار مهم است و نیاز به تبیین و طراحی مدلی از بازاریابی قومی برای گردشگری دارد. در این راستا این پژوهش باهدف شناسایی مؤلفه ها و عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر طراحی و تبیین مدل بازاریابی قومی برای گردشگران خارجی و با استفاده از روش شناسی پژوهش آمیخته مورد تحلیل قرارگرفته است. بدین منظور، از ادبیات موضوع و روش فراترکیب، همچنین نظرسنجی خبرگان به کمک پرسشنامه و تکنیک دلفی، با روش نمونه گیری غیر احتمالی (قضاوتی و گلوله برقی) از نظرات 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و 10 نفر از مدیران و متخصصان بازاریابی و گردشگری استفاده شده است و جهت توافق نظرسنجی از ضریب توافق کندال بهره گرفته شده است و طی مرحله کیفی، جهت رسیدن به اجماع نظر خبرگان سه مرحله تکنیک دلفی اجرا و مدل نهایی پژوهش استخراج گردید. با توجه بااینکه صنعت گردشگری راه حلی برای اقتصاد محسوب می شود، برای بهره ور کردن آن لازم است پیش بینی هایی انجام شود تا از آثار منفی آن جلوگیری شود. در این راستا پژوهش بر روی مدل بازاریابی قومی برای گردشگران خارجی در شهر تهران و در این زمینه بیشتر بر کالایی کردن غذا، به منظور دست یابی به راه هایی برای سودآوری بیشتر و توسعه اقتصادی تمرکز دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ازنظر خبرگان به ترتیب ابعاد بازاریابی قومی، فرهنگ پذیری گردشگران خارجی، فرهنگ، قومیت، غذاهای قومی، در اولویت هستند.
بررسی جایگاه قومیت در برنامه های درسی نظام جدید دوم متوسطه: مطالعه موردی دبیرستان چندفرهنگی بخردیان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی جایگاه قومیت در برنامه های درسی رسمی و پنهان دوره متوسطه نظام جدید آموزشی در سال تحصیلی 98-97 بود. روش پژوهش در بخش اول پژوهش شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتوای کیفی بود. نمونه گیری در این بخش هدفمند بود و شامل 6 جلد کتاب در قالب بیش از 960 صفحه از کتاب های تاریخ، جامعه شناسی دوره متوسطه دوم می شد. واحد تحلیل محتوا در این بخش؛ متن، تصاویر و فعالیت های کتاب های درسی بود. در بخش دوم پژوهش نیز روش تحقیق کیفی و از نوع قوم نگاری بود و ابزارهایی چون ژورنال های دانش آموزی و مصاحبه های غیررسمی در جمع آوری اطلاعات به کار گرفته شد. در نهایت بر اساس یافته های این پژوهش می توان اذعان داشت که جایگاه قومیت در برنامه های درسی رسمی و پنهان مقطع دوم متوسطه نامطلوب بود.
فهم خرد در جامعه ایرانی: نقش قومیت، جنسیت، سن و تحصیلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مفهوم خرد و مؤلفه های آن با تأکید بر نقش عوامل قومیت، جنسیت، سن و تحصیلات بر پایه دو رویکرد کیفی و کمی انجام شد. قلمرو پژوهش شامل افراد بالای 20 سال ایرانی بود. با توجه به اینکه در هر قوم باید داده ها به اشباع می رسیدند، 328 شرکت کننده (134 زن و 194 مرد) از گروههای قومی مختلف شامل ترک، کرد، لر، عرب، بلوچ، ترکمن و فارس به کمک روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه باز پاسخ محقق ساخته پاسخ دادند. نتایج نشان دادند در جامعه ایرانی بُعد عقلانی، اخلاقی، مدنی، عملکردی و معنوی ابعاد اصلی سازه خرد را تشکیل می دهند. همچنین یافته ها نشان دادند عوامل قومیت و تحصیلات، برخلاف جنسیت و سن، با فهم افراد از خرد ارتباط دارند. اقوام در تأکید بر ابعاد مدنی و معنوی خرد متفاوت بودند؛ به نحوی که اقوام کرد و ترک بر بُعد مدنی و اقوام لر و عرب بر بُعد معنوی نسبت به دیگر اقوام تأکید بیشتری داشتند. همچنین، شرکت کنندگان با تحصیلات بالا بر ابعاد عقلانی، عملکردی و مدنی و افراد با تحصیلات پایین بر ابعاد اخلاقی و معنوی تأکید بیشتری داشتند. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان دادند خرد مفهومی پیچیده و چندوجهی است که درک کامل جمیع مؤلفه های شکل دهنده آن به راحتی ممکن نیست و نیز در فرهنگ های غیر غربی و به ویژه ایران و اقوام ایرانی، تلاش برای بررسی فهمِ افراد از خرد، وجوهی از این سازه مانند معنویت و دینداری را آشکار کرد که کمتر به آنها توجه شده است.
روایت ها از جنبش جنگل؛ مطالعه ای بین بازماندگانِ مشارکت کنندگان در جنبش جنگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
4 - 33
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر نحوه برساخت روایتها از جنبش جنگل در بین بازماندگاِنِ افراد درگیر در این جنبش را بررسی م یکند. مبانی نظری، نظریات «حال گراِیِ» هابسباوم، «کادرهای اجتماعیِ» هالبواکس و نظریات شاومن، لارسون و لیزاردو است. روش این پژوهش، روشِ «پژوهِشِ روایت» است. جمعیت مورد مطالعه ، شامل بازماندگاِنِ کسانی است که به نوعی در جنبش جنگل مشارکت داشتند. تعداد 62 نفر از افراد فوق به عنوان نمونه انتخاب و با آنان مصاحبه شد، متن مصاحبه ها با روش تحلیلِ محتوای مضمونی بررسی شد. یافته ها بیانگر «قومی شدن روایتها از جنبش جنگل» و غیریت سازی در جریان روایتگری از این واقعه در بین قومیت گیلک بود. گیلک ها روایتی واحد و قومیتی و در مقابل، تالش ها روایتی غیرقومیتی و متکثر از جنبش جنگل داشتند. تأثیرگذاری تحصیلات بر شکل گیرِیِ شکاف درو ننسلی در امر یادآورِیِ جنبش جنگل از دیگر یافته ها بود. افرادِ با تحصیلات بالا در بستری «ملی- بین المللی»با رویکردی «جامع و تاریخی»، و افرادِ با تحصیلات پایینتر در بستری «محلی – قومی»با رویکردی «مذهبی» این جنبش را به خاطر می آوردند. روایتهای دسته نخست بر ماهیت روشنفکرانه و متجددانه جنبش و روایت دسته دوم بر ماهیت مذهبی آن تأکید داشت. همچنین افراد با تحصیلات پایین تر در چارچوب سیاست حافظه رسمی و افراد با تحصیلات بالاتر در قالب حافظه جمعیِ مقاومت، جنبش جنگل را به خاطر می آوردند.
رفاه ذهنی و دلایل موثر بر آن (بررسی وضعیت رفاه ذهنی و دلایل موثر بر آن در دو استان کردستان و سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
31 - 78
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر محققین با استفاده از روش تحلیل تماتیک و تحلیل داده های ثانویه به دنبال بررسی تفاوت رفاه ذهنی بین دو استان سمنان و کردستان بر اساس مضامین دین، قومیت و فرهنگ قومی، احساس عدالت، و تاثیر محیط اجتماعی بوده اند. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی 31 نفر از متخصصین حوزه علوم انسانی در هر دو استان بوده اند. بر اساس نتایج دین مضمون مهمی و موثری بر میزان رفاه ذهنی، سعادت افراد میباشد و این مضمون در بین ساکنان استان سمنان اهمیت بیشتری را دارا است. قومیت و فرهنگ قومی برای مردم استان کردستان بسیار مهم تر است و بر احساس نشاط و شادکامی آنان و حس همبستگی اجتماعی تاثیر میگذارد و مضمون تاثیر محیط اجتماعی نیز به دلیل ساختار سنتی تر، اهمیت ساختارهای خانوادگی، خویشاوندی و قومی بر میزان رفاه ذهنی تاثیرگذار می باشد و اهمیت و تاثیرگذاری آن در بین کردها بیشتر است. و مضمون نهایی احساس عدالت نیز بر اساس آمارها و تحقیقات انجام شده و نظر متخصصین نمیتواند تفاوت زیادی در رفاه ذهنی افراد ایجاد نماید.
الگوی رفتاری جمهوری آذربایجان با جمهوری اسلامی ایران؛ برآیندی از سازه های هویتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متعاقب فروپاشی شوروی در سال 1991م و استقلال جمهوری های جدا شده، منافع امنیتی ایران در حوزه آسیای مرکزی و قفقاز تغییر نمود. ایران می توانست با توسعه روابط خود با جمهوری های تازه استقلال یافته، منافع امنیتی خود را در منطقه تأمین نماید. یکی از جمهوری های استقلال یافته، جمهوری آذربایجان بود که نقش استراتژیکی در منافع امنیتی ایران ایفا می نماید. به رغم پیوند های قوی مذهبی، تمدنی و فرهنگی جمهوری آذربایجان با حوزه سرزمینی ایران، روابط آن در عصر پسااستقلال با ایران بیشتر بر محور واگرایی بوده تا بر محور هم گرایی. به نظر می رسد که در این واگرایی، نقش سازه های هویتی از اهمیت به سزایی برخوردار است. به خاطر اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سؤال محوری است که سازه های هویتی چه تأثیری بر روابط جمهوری آذربایجان با جمهوری اسلامی ایران داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد سازه های هویتی از جمله: برساخته شدن تقابل های هویتی ترکی در مقابل ایرانی از سوی نخبگان سیاسی جمهوری آذربایجان، سکولاریسم در مقابل اسلام گرایی در سطح داخلی جمهوری آذربایجان و برداشت و رویکردهای متفاوت دو دولت در سطح منطقه ای و نظام بین الملل، بر واگرایی جمهوری آذربایجان با جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار بوده است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی تحلیلی و روش گردآوری داده ها منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
نقش سیاست های قومی مذهبی در بروز اختلافات اقوام و مذاهب در سوریه (1920- 2018)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگ داخلی سوریه محصول مجموعه ای پیچیده از عوامل داخلی و خارجی است. در این پژوهش، علل داخلی بروز بحران سوریه از زاویه روند تحول مناسبات قومی و مذهبی در این کشور بررسی می شود. پرسش پژوهش آن است که سیاست های قومی–مذهبی دولت های سوریه چه تأثیری بر مناسبات اقوام و مذاهب در این کشور و نهایتاً بروز بحران کنونی داشته اند. این پژوهش بازه زمانی فروپاشی امپراتوری عثمانی تا 2018 را دربرمی گیرد. روش تحقیق تاریخی بوده و چارچوب نظری آن «الگوهای سیاست قومی» ارائه شده توسط مارتین مارجر است. طبق یافته های این پژوهش، سیاست قومی مذهبی حکومت سوریه در دوره قیمومیت فرانسه، الگوی تکثرگرایی نابرابر با هدف برجسته کردن هر چه بیشتر تمایزات میان اقلیت های قومی مذهبی و اکثریت عرب سنی سوریه به منظور متحد کردن آن ها علیه جریان استقلال طلبی سوریه برپایه ناسیونالیسم عرب سنی بوده است. سیاست های قومی – مذهبی حکومت های دوره استقلال نیز مبتنی بر الگوی همانند سازی فرهنگی و ساختاری در مورد اکثریت عرب سنی و اقلیت ها بوده است. این سیاست در مورد کردها متضمن تکثرگرایی نابرابر شدید به صورت تلاش برای اخراج و نابودسازی فیزیکی و فرهنگی آن ها نیز بود. فرضیه پژوهش آن است که سیاست تکثرگرایی نابرابر دولت قیم فرانسوی حاکم بر سوریه و سیاست همانندسازی دولت های دوران استقلال، علی رغم اهداف متضاد، در یک جهت حرکت کرده و موجب بروز حس سوءظن، بی اعتمادی و احساس خطر دائمی هم در حکومت ها و هم در گروه های قومی مذهبی و نهایتاً تداوم و تشدید منازعات اقوام و مذاهب در این کشور شده است.
بررسی نگرش جوانان 20 تا 35 ساله به ازدواج در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دو دهه اخیر، مضیقه ازدواج و مشکلات اقتصادی خانواده در استان کرمانشاه، در مقایسه با دیگر استان های کشور، نمود بیشتری داشته و این امر در نگرش به ازدواج تأثیر داشته است. هدف مطالعه حاضر، بررسی نگرش جوانان به ازدواج است. تحقیق به صورت پیمایشی و با نمونه ای 384 نفره از جوانان 20 تا 35 ساله شهر کرمانشاه در سال 1399 انجام شده است. بر اساس یافته ها، در مجموع، نگرش جوانان شهر کرمانشاه به ازدواج مثبت است. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که میانگین نگرش به ازدواج، در زنان، افراد بی همسر بر اثر فوت همسر، افراد شاغل، افراد خانه دار، افراد ساکن در محلات با سطح رفاه متوسط و پایین و افراد با قومیت کرد و لک بیشتر بوده و تفاوت معنی داری با سایر زیرجمعیت ها دارد. تحلیل واریانس/کوواریانس نیز نشان داد که اثر اصلی متغیرهای وضعیت ازدواج، جنسیت و محل سکونت بر نگرش به ازدواج معنی دار است. در مجموع، با وجود مشاهده تفاوت میانگین نگرش جوانان به ازدواج در برخی زیر جمعیت ها به دلیل آسیب های اقتصادی، نوعی هم گرایی در نگرش جوانان شهر کرمانشاه به ازدواج وجود دارد.
مطالعه تطبیقی سبک زندگی سلامت محور سالمندان ترک و کرد در شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت به عنوان سبک زندگی و پیشگیری در مقابل بیماری مطرح است که تحت تاثیر شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، محیطی و فرهنگی افراد قرار می گیرد. مطالعات نشان می دهد شرایط اقتصادی-اجتماعی متفاوت قومیت ها می تواند در سلامت آنان اثرگذار باشد. در این مطالعه، داده ها از تکنیک پیمایش، از طریق پرسشنامه ساختارمند و از افراد 60 سال به بالاتر شهر ارومیه، شامل 386 نفر سالمندان کرد و ترک (226نفر ترک،161نفر کرد) جمع آوری گردید. میانگین و انحراف معیار برای نه بُعد مورد مطالعه، برای قومیت ترک به ترتیب 83/17 و 18/2 و برای قومیت کرد 48/18 و 11/2 با سطح معنی داری 004/0 بدست آمد. نتایج تحلیل چندمتغیره نشان داد که قومیت بدون کنترل متغیرهای جمعیتی و اقتصادی با ضریب 145/0 تاثیر مثبتی بر سبک زندگی سالمندان دارد که با کنترل همین متغیر به 182/0 افزایش می یابد و درآمد ماهیانه و قومیت (یعنی کرد بودن) بیشترین تاثیر مثبت و معنادار را بر آن دارد. یافته ها نشان دادند شرایط اجتماعی-جمعیتی و اقتصادی، تفاوت معناداری را در سبک زندگی سلامت محور دو قومیت بوجود می آورد. سالمندان قوم کرد سبک زندگی سالم تری از سالمندان قوم ترک دارند که می تواند بیانگر وضعیت اقتصادی بهتر قومیت کرد در مقایسه با قومیت ترک در شهر ارومیه باشد.