مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نظام بین الملل
حوزه های تخصصی:
مباحث فرانظری یکی از ابعاد نظریه پردازی در روابط بین الملل است که به طور ویژه در دهه های هشتاد و نود، با رشد جریان انتقادی یا بازاندیش گرا در این حوزه مورد توجه نظریه پردازان روابط بین الملل قرار گرفت. مکتب انگلیسی یا سنت خردگرایی به مجموعه آثار و نویسندگانی اشاره می کند که در برداشت از روابط بین الملل، آن را یک جامعه مرکب از دولتها می داند و قایل به اهمیت اهداف، قواعد، ارزشها و هنجارهای مشترک در آن است. یکی از ابعاد مهم در مکتب انگلیسی هستی شناسی است که جوهره سیاست بین الملل به عنوان عرصه ای خاص از عمل سیاسی است. هستی شناسی تعیین مرجع انضمامی یک گفتمان تبیینی است. هستی شناسی وجه تبیینی یک نظریه را هر چند تعیین نمی کند اما در آن محدودیت ایجاد می کند، در مباحث هستی شناسی، چیستی واقعیت اجتماعی، سرشت کنشگران، نوع واحدهای کنشگر و رابطه میان کنشگران و زمینه کلان اجتماعی که در آن عمل می کنند مورد مطالعه قرار می گیرد. در این مقاله، نگارنده قصد دارد تا ابعاد هستی شناسی را به طور مبسوط، تشریح نماید. مکتب انگلیسی نمایانگر تلاشی برای نظریه پردازی عملی است که هم با مسائل مرتبط با واقعیت تجربی سرو کار دارد و هم به اندیشه در مورد خیر بشری می پردازد. مکتب انگلیسی با تکیه بر ابعاد غیرمادی و گفتمانی روابط بین الملل، تاکید بر نقش فرهنگ، هنجارها و قواعد، نگاه تاریخی و تفسیری به واقعیت بین المللی، پرهیز از شیء انگاری در مطالعه روابط بین الملل و توجه به ابعاد هنجاری حیات سیاسی بین المللی، به موضعی میانه در مباحث فرانظری شکل می دهد که بستر مناسبی را برای مطالعات نظری در پژوهش در حوزه روابط بین الملل فراهم می سازد.
تغییرات مدل های ژئوپلیتیکی امنیت در عصر حاضر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعه مباحث امنیتی، چه از روشهای مطالعاتی گسترده و شامل تغییرات سیاسی و تکاپوی آکادمیک، و چه از روشهای محدود و کلاسیک قدیمی که بیشتر بر مسائل نظامی تأکید دارد، و یا اینکه روشهای نظری مدرن استفاده شود، روشن است که فرضیه های ژئوپلیتیکی با هر یک از این روشها برای آغاز مطالعات امنیتی جهان با توجه به روند تحولات جهانی، نیاز به بازنگری و ژرف اندیشی عالمانه و دسته جمعی دارد.این پژوهش ضمن تشریح چشم اندازهای امنیتی جهان و متغیرهای آن در عصر حاضر، با رویکردی نو و واقع گرایانه بر اساس نوع و ماهیت تحولات امنیتی در جهان و بهره گیری از اندیشه های ژئوپلیتیکی مدرن که در دنیای امروزی نقش اساسی را در طراحی برنامه های استراتژیکی و سیاست خارجی هر واحد سیاسی مستقل و شناخته شده بر عهده دارد، ارائه می گردد. دو پرسش مهم در این پژوهش عبارتند از: 1- چرا امروزه امنیت جهانی و به تبع آن امنیت مناطق تابع متغیّرهای ژئوپلیتیکی است؟2- تغییرات مدل های ژئوپلیتیکی تا چه اندازه در امنیت تاثیرگذار بوده و متعاقب آن همسانی های ژئوپلیتیکی در حال تغییر دایم است؟
وضعیت خاورمیانه در ساختار ژئوپلیتیکی هزاره سوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل جغرافیایی بی گمان در فرآیندهای سیاسی نقش داشته و موضوع قدرت را به عنوان شالوده علم سیاست تحت تاثیر قرار می دهند. فرآیندهای سیاسی نیز که در اشکال گوناگون تصمیم گیری به نمایش در می آیند، چشم انداز محیط جغرافیایی کره زمین را تغییر می دهند. از دیدگاه نظری می توان به وجود یک رابطه پیچیده و متعامل میان مجموعه عوامل جغرافیایی و پدیده های سیاسی پی برد که امروزه موضوع دانش جغرافیای سیاسی و علم ژئوپلیتیک را تشکیل می دهد. این پژوهش بر آن است تا ضمن تشریح مفهوم ژئوپلیتیک، به تجزیه و تحلیل ماهیت، ساختار و کارکردهای ویژه نظام ژئوپلیتیک جهانی پرداخته و آن را به عنوان نظریه ای علمی معرفی کند. مناطق جدید ژئوپلیتیکی در عصر پس از جنگ سرد بویژه در حوزه آسیای جنوب غربی در همین راستا قابل مطالعه است. از میان مناطق ژئوپلیتیکی منطقه جنوب غربی آسیا، خاورمیانه بسیار مهم و مورد توجه نظام بین المللی بوده و در نظام بین المللی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بر همین اساس جایگاه خاورمیانه در ساختار ژئوپلیتیکی هزاره سوم مورد بررسی قرار گرفته است.پرسش های مطرح در این پژوهش عبارتند از: -1 چرا امروزه کل خاورمیانه بخصوص خاورمیانه عربی در وضعیت بحرانی بسر می برد؟ -2 صلح اعراب و اسراییل در ساختار ژئوپلیتیکی خاورمیانه چه نقشی را ایفا می کند؟ -3 نقش ژئواکونومیک خاورمیانه با توجه به روند افازیش مصرف سوخت های فسیلی، در هزار سوم چیست؟ این که نظام خاورمیانه با افزایش یا کاهش تعداد بازیگران یا هویت آنها (مانند سرنگونی رژیم صدام) تغییر نمی کند، لذا تغییر در این نظام در هزاره سوم باید در تغییر الگوهای قدرت، سیاست ها، منازعه و همکاری های منطقه ای جستجو کرد.
دیدگاههای جهانی امام خمینی (ره)
منبع:
حصون ۱۳۸۴ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسى دیدگاههاى جهانى رهبر کبیر انقلاب اسلامى ایران تنظیم شده است؛ بنابراین، سئوال مورد نظر در این نوشته عبارت است از این که «بنیانگذار و موسس انقلاب اسلامى، حضرت امام خمینى(ره) چه رویکردى نسبت به نظام بین الملل و مسائل جهانى داشته است؟» با هدف نظم بخشیدن به شیوه پاسخگویى به این سئوال، مطالعات انجام شده در این مقاله، براساس آزمون این فرضیه انجام پذیرفته است که «رویکرد کلى حضرت امام(ره) نسبت به نظام بین الملل، رویکردى فعال و مقتدرانه بوده است.» به عبارت دیگر، فرضیه این مقاله آن است که حضرت امام(ره) برخلاف بیشتر رهبران کشورهاى جهان سوم و جهان اسلام، در رویارویى با مسائل بین المللى و جهانى، به جاى مقهور شدن در مقابل قدرتهاى بزرگ و مستکبر و ارائه تصویرى منفعلانه و ضعیف از خود، رویکردى تهاجمى و مقتدرانه داشته است. این رویکرد، از یک سو، موجب نگرانى و ترس قدرتهاى استکبارى مسلط بر نظام بین الملل شده و از سوى دیگر، نور امید را در دل مستضعفان جهان تابانده است. بررسى هاى انجام شده در این مقاله نشان مى دهد که فرضیه مورد نظر، داراى اعتبار بوده و وجود این رویکرد در روش برخورد حضرت امام(ره) نسبت به مسائل جهانى، امرى مشهود و غیر قابل انکار است.
تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در پرتو نظریه های روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد یاس ۱۳۸۸ شماره ۱۷
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از نگاه مقام معظم رهبری
منبع:
حصون ۱۳۸۵ شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
سـیـاسـت خـارجـى ، خـط مـشـى و روشـى اسـت کـه دولتـهـا در بـرخـورد بـا امـور و مسائل خارج از کشور براى حفظ حاکمیت و دفاع از موجودیت و منافع خود اتخاذ مى کنند. در عرصه روابط بین الملل ، سیاست خارجى کشورها از اهمیت و جایگاه ویژه اى برخوردار اسـت . رفـتـار دولتـهـا در مـحـیـط بـیـن المـللى بـر اسـاس اتـخـاذ سـیـاسـتـهـایـى شکل مى گیرد که به بهترین وجه منافع ملى آنها را تاءمین کند. نـظـام بین المللى در برگیرنده کلیه اعمال و رفتار دولتهاست . دولتها همچنان که بر نظام بین المللى اثر مى گذارند، از آن نیز تاءثیر مى پذیرند. اهداف و منافع دولتها در چهارچوب سیاست خارجى مورد مطالعه قرار مى گیرد. سـیـاسـت خـارجـى در انـدیـشه سیاسى رهبر معظم انقلاب ، استمرار سیاست هاى بنیانگذار جـمـهـورى اسـلامـى حـضـرت امـام خـمـیـنـى (ره ) اسـت . ایـشـان در بـیـان اصـول سـیـاسـت خـارجـى مـعـتـقـد بـه ادامـه خـط امـام و اصـل تغییرناپذیر ((نه شرقى ، نه غربى )) است و بر این نکته تاءکید دارند که مهم تـریـن اصـل در سـیـاسـت خـارجـى مـا، حـمـایـت از هـویـت نـظـام اسـلامـى و پـافـشـارى بر اصـول و ارزشـهـاسـت و سـه اصـل ((عـزت ، حـکـمـت و مـصـلحـت )) را یک مثلث الزامى براى چارچوب ارتباطات بین المللى نظام جمهورى اسلامى مى دانند که نباید هیچ گونه خدشه اى به آن وارد شود. از دیـدگـاه رهـبـرى ، در سیاست خارجى جمهورى اسلامى هیچ گونه گردن کلفتى و ژست ابر قدرتى از هیچ کس پذیرفته نیست . کنار نیامدن با ظالم ، رشوه نپذیرفتن از زورمند و زرمـنـد، پـافـشـردن بـر حـقـیـقـت و حـمـایـت از مـظـلومـان و طـرفـدارى از اسـلام ، از جمله اصـول مـسـتـحـکـم سـیـاسـت خـارجـى مـحـسـوب مـى شـود کـه جنجال هاى هوچیگرانه دشمنان هم هرگز قادر به منحرف ساختن آن نخواهد بود. مقاله حاضر در برگیرنده برخى از دیدگاههاى مقام معظم رهبرى پیرامون سیاست خارجى نظام جمهورى اسلامى ایران است .
فشارهای انقلابی و حکمروایی جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیا دوران انقلابها سپری شده است؟ برخی از محققین و صاحبنظران معتقد هستند که با استناد به روندهای فعلی جهانی شدن و پروسه دمکراسی سازی در قسمتهای مختلف دنیا احتمال وقوع انقلاب های بزرگ اجتماعی به صفر رسیده است امروزه شرایط حاکم در نظام بین المللی به گونه ای است که شبکه به هم پیوسته ای از منافع متقابل اقتصادی، کشورها را به یکدیگر سخت مرتبط ساخته است و چه تاثیر شگرفی را روندهای دمکراسی سازی بر روی حل و فصل نارضایتی های عمومی دانسته اند. به طور قطع آن دسته عواملی که وقوع انقلاب های ملی را ناممکن می سازند از جمله علل اقتصادی، سیاسی و فرهنگ جهانی ممکن است به نوبه خود به پدیده ای تحت عنوان بحران انقلاب جهانی در دهه های متقدم منجر شود. در فقدان حکمروایی جهانی، نهادهای سیاسی فرامرزی آفریننده زمینه سیاسی مشخصی برای وقوع حرکت های انقلابی هستند. این نهادها موظف به اجرای سیاست های موافق برای تقویت سرمایه جهانی می باشند، در حالیکه برای تامین این هدف علی الاصول غیرپاسخگو باقی می مانند و در نتیجه زمینه های نارضایتی و بحران را در قسمتهای مختلف دنیا ایجاد می کنند. می توان گفت فقدان مشروعیت دمکراتیک در درون ملت - کشورها وجود دارد. آمیزه ای از نابرابری های اقتصادی و اجتماعی، کاملا نظام جهانی را در طولانی مدت آماده ابتلای به بحرانهای گوناگون خواهد ساخت. احتمال وقوع بحران عمیق اقتصادی آینده، به همراه احتمال آمیختگی آن با چالشهای فرهنگی عصر ما، بازآفریننده بسیاری از حرکتهایی هستند که قبل از آن روح ملت - کشورها را در قالب نهضتهای انقلابی به تسخیر خود درآورده بود.
بررسی زمینه های محیطی و پیامدهای ساختاری بین المللی گرایی محافظ کار و هژمونیک گرایی آمریکا
امریکاییها اعتقاد دارند که در دهه 1990 و در آستانه قرن بیست و یکم به آن دسته از توانمندیهایی نائل گردیده اند که تاکنون هیچ یک از کشورهای هژمونیک در نظام بین الملل از آن برخوردار نبوده است. بر اساس چنین ادراکی دو رویکرد کاملا متفاوت برای اداره امور جهانی ارایه شده است. گروه اول را ”بین المللی گرایان“ لیبرال تشکیل می دهند. نماد عینی آنان را در سیاست داخلی و روابط خارجی باید در رفتارهای سیاسی و تصمیمات اعضای کابینه کلینتون در دوره دوم ریاست جمهوری وی مورد توجه قرار داد. گروه دوم از اواسط دهه 1990 ظهور یافتند. آنان توانستند کنترل کنگره آمریکا را در دست بگیرند. این افراد درصددند تا ”هژمونیک گرایی امریکا“ را بر اساس رویکردهای مبتنی بر نظامی گری و چالشگری هویتی با سایر گروههای فرهنگی و مذهبی پیگری کنند.
سیاست خارجی خاورمیانه ای فرانسه پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه های سیستمی، ساختار نظام بین الملل بر رفتار و سیاست خارجی کشورها تاثیر گذار است و لذا تغییر این ساختار با فروپاشی شوروی باید تبعات تازه ای را در بر داشته باشد . از جمله این تبعات این است که در نظام شبه تک قطبی پس از جنگ سرد استقلال عمل کشورها از تک ابرقدرت کاهش می یابد. یکی از کشورهای عمده اروپایی که در طول تاریخ حتی در دوران متصلب جنگ سرد و پس از آن خواهان ایفای نقشی مستقل از آمریکا در عرصه بین المللی به طور عام و خاومیانه به طول خاص بوده کشور فرانسه است. از این رو بررسی سیاست خارجی کشورهایی .
تاثیر نظام بین المللی بر واگرایی ملت ها درحوزه ایران فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات حوزه ایران فرهنگی به شدت تحت تاثیر نظام بین الملل و سیاست های رقابت آمیز قدرت های بزرگ قرار داشته است. در دو قرن اخیر این عامل بر هم گرایی ملت های این منطقه تاثیر منفی بر جای گذاشته و به صورت عامل واگرایی در ایران فرهنگی عمل کرده است؛ از این رو، نظام بین الملل ضمن آنکه باعث از بین رفتن زمینه های هم گرایی ملت های این حوزه شده، با تشدید تفاوت ها و اختلافات، موجب واگرایی در ایران فرهنگی نیز شده است. اما مشترکات ریشه دار فرهنگی و تمدنی در ایران فرهنگی، ملت های این حوزه را به یکدیگر پیوند زده و باعث هم بستگی انها شده است.با دگرگونی های ایجادشده در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و بین المللی، نقش این عوامل فرهنگی و تمدنی تقویت شده و زمینه هم گرایی ملت های این حوزه بیشتر مهیا شده است. با توجه به این زمینه ها، ملت های حوزه ایران فرهنگی می توانند بر واگرایی ناشی از تاثیر نظام بین المللی و مداخله رقابت آمیز قدرت های بزرگ غلبه کنند و هم گرایی را در بین خود و در سطح منطقه تقویت نمایند.در این مقاله با نگاهی به نقش نظام بین الملل در جلوگیری از هم گرایی در ایران فرهنگی، تاثیرات آن را در ایجاد واگرایی بین ملت های این حوزه بررسی می کنیم. سپس با مرور وضعیت کنونی و مشترکات ملت های حوزه ایران فرهنگی، زمینه های هم گرایی ملت های این حوزه را ترسیم می کنیم.
سیر استراتژی نظامی در ایران و ابهامات پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعاتی که همواره بر سر آن بحث و مجادله بسیاری در میان صاحب نظران و تحلیلگران سیاسی وجود داشته است؛ وجود یا عدم استراتژی نظامی در ایران می باشد. عموماً به موازات افزایش تهدیدات علیه امنیت ملی ایران این اظهارنظرها شدت بیشتر به خود می گیرد. مجموع دیدگاه های مطرح شده در این باره را می توان در دو گروه دسته بندی کرد. گروهی که بر وجود استراتژی نظامی برای ایران در سراسر دوره پیش و به خصوص بعد از انقلاب اسلامی تاکید دارند و در مقابل گروهی دیگر که معتقدند با گذشت یک سده از تشکیل ارتش و دولت مدرن در ایران هنوز کشور فاقد سند امنیت ملی و استراتژی نظامی مشخص می باشد. در این مقاله تلاش می شود با بررسی سیر تلاش های ایران درخصوص تدوین استراتژی نظامی پیش و بعد از انقلاب اسلامی، استدلال های موافق و مخالف در این خصوص بررسی شود.
جنگ سرد جدید از تئوری تا عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
افزایش نفوذ و سیطره بر جمهوری های مستقل آسیای مرکزی و قفقاز به منظور بهره برداری از منابع سرشار طبیعی این منطقه در استراتژی کلان امریکا جای دارد. از این رو، امریکا تلاش دارد از طریق گسترش ناتو به این منطقه، ضمن تحقق این هدف، نفوذ روسیه را در این جمهوری ها کاهش دهد و همچنین مانع اتحاد یا ائتلاف منطقه ای با محوریت روسیه شود. از طرف دیگر، این استراتژی امریکا منافع سیاسی و اقتصادی روسیه را در منطقه تهدید می کند و از اینرو روسیه تلاش دارد با ایجاد منطقه حائل، مانع گسترش ناتو به منطقه شود. در نتیجه منافع روسیه و امریکا با توجه به موارد مذکور در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز از نوعی تضادا حکایت دارد.
بررسی پیامدهای حضور ناتو در همسایگی ایران
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بین الملل ارتباطات بین المللی و اقتصاد سیاسی بین الملل ارتباطات بین المللی و اقتصاد سیاسی بین الملل
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سازمان های بین المللی سازمان های دولتی (ساختار، قوانین، زیرمجموعه ها و ...)
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران مسایل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مسایل منطقه ای
با توجه به اهمیت حضور ناتو در کشورهای همسایه ایران و تاثیر آن بر تعیین راهبردهای امنیت ملی و استراتژیهای دفاعی کشور ، در مقاله حاضر پس از بررسی اهداف استراتژیک ناتو ، به تحلیل آخرین اقدامات این سازمان در سطح منطقه - به ویژه در عراق - پرداخته شده و راهکارهای پیش روی ایران در برقراری امنیت ملی و حفظ منافع ملی در دو سطح خرد و کلان مورد اشاره قرار گرفته است. با توجه به پیامدهای امنیتی حضور ناتو در همسایگی ایران ، در این مقاله تلاش شده است تا راهکارهای پیش روی ایران برای تامین منافع خود ، مورد اشاره قرار گیرد . بررسی نخحوه آموزش نیروهای عراقی ، مذاکره در زمینه نحوه استقرار نیروهای ناتو در مرز عراق و ایران ، لزوم باز تعریف روابط ایران و پیمان آتلانتیک شمالی و تلاش برای گسترش تعاملات و گفتگوها در راستای تامین امنیت ملی از جمله راهکارهای پیشنهاد شده در این مقاله میباشد...
نظام نوین بین المللی و مدیریت بحران های بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه تجربیات و شیوه های مدیریت بحران های بین المللی توسط چهار قدرت بزرگ (امریکا، اتحادیه اروپا، چین و روسیه) در پیش و پس از جنگ سرد، و بهره برداری از آن برای شناخت دوران انتقالی نظام بین الملل و شرایط پیچیده می تواند تلاش علمی مهمی به حساب آید. تجربیات و رویکردهای هر یک از این قدرت های بزرگ در مدیریت بحران های بین المللی از قدرت نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگ استراتژیک آنها نشئت می گیرد، اما آنچه در این میان اهمیت اساسی دارد، تحولات نظام بین الملل و تاثیر آن بر ساختار تصمیم گیری است. به همین دلیل، در این مقاله تلاش می شود به این پرسش مهم پرداخته شود که تحولات نوین نظام بین الملل چه تاثیری بر ساختار تصمیم گیری قدرت های بزرگ در مدیریت بحران های بین المللی داشته است. در این مطالعه، دو ویژگی خاص این بحران ها یعنی تنوع دامنه آنها و افزایش تعدادشان در دوران پس از جنگ سرد نیز مورد بررسی قرار گرفته و به پیچیدگی های خاص مدیریت قدرت های بزرگ از حیث شرایط خاص رقابت و همکاری آنها در حل و فصل این بحران ها نیز اشاره می شود. در نهایت، این مقاله به اشتراکات و تفاوت های مدیریت بحران هر یک از قدرت ها در دوران پس از جنگ سرد، با توجه به منافع و اهداف آنها می پردازد.
انقلاب اسلامی، نظام بین الملل و آینده غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب ها همواره در شکل دادن به نظام بین الملل نقش اساسی داشته اند. این پژوهش تلاش کرده است تا تاثیرات انقلاب اسلامی ایران ـ تاکنون و در آینده ـ بر نظام بین الملل و برخوردهای پرحجم و خشن دولت های غربی در مقابل کشور ما را بررسی و معرفی کند. نویسنده بر این باور است که انقلاب اسلامی نه تنها یکی از علل مهم فروپاشی بلوک شرق و نظام دوقطبی بوده، بلکه از پتانسیل بسیار بالایی در مقابله با غرب برخوردار بوده و توانسته است در این مقابله با سربلندی و کامیابی، جهان غرب را از حالت فعال و دارای اعتماد به نفس گذشته ـ یعنی غرب مهاجم و توانا ـ به یک وضعیت منفعل و ترسان از احتمالات نامطلوب آینده تبدیل کند.
نخبگان و شکل گیری گفتمان توسعه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدرنیته مفاهیم اساسی و مشترکی را شامل عقل گرایی، تجربه گرایی، اومانیسم، علم گرایی، سکولاریزم و قانون گرایی در بر می گیرد که تمامی نحله ها و اندیشه های مدرن بدان ها باور دارند و بدین ترتیب تشکیل دهنده بنیادهای مدرنیته می باشند؛ اما در عرصه عمل، مدرنیته با دو چهره جداگانه بر سر تقدم و تاخر یا اولویت بندی هر یک ظاهر گردید که به ضرورت های تاریخی و سیر تحول جوامع و پیش زمینه های آن باز می گردد. در حالی که در چهره نخست مدرنیته حول محور «دموکراسی» قرار دارد، چهره دوم آن بر «توسعه» تاکید می ورزد که بسیاری از مواقع آنها را در مقابل یکدیگر قرار داده است. برای جوامعی که ساختارهای اقتصادی و اجتماعی نابسامانی دارند و برای جوامع در حال گذار، چهره دوم تجدد یعنی "" توسعه "" جلوه بارزتری داشته و در نهایت غلبه با این چهره بوده است. لذا جوامعی که بر این بعد از مدرنیته تاکید دارند، دستیابی به هر گونه پیشرفت و ترقی را مستلزم آماده نمودن شرایط آن به ویژه از بعد عینی می دانند که مهمترین آنها تمرکز قدرت و ثروت و مراکز تصمیم گیری در دست دولت، نظم، بوروکراسی، امنیت، وحدت ملی، ناسیونالیسم، عدالت اجتماعی و صنعتی شدن است. آنچه که در ایران سالهای 1320-1304 رخ داده است، غلبه چهره دوم مدرنیته بر چهره نخست آن یعنی دموکراسی بود که بنابر علل تاریخی و ساختاری، برای پایه گذاران آن از اولویت برخوردار بوده است. در این مقاله به نقش و علل استقبال نخبگان ایرانی به ویژه روشنفکران در شکل گیری گفتمان توسعه در سال 1304 در ایران خواهیم پرداخت که در واقع غلبه بر آرمانهای دموکراسی خواهی انقلاب مشروطیت بوده است.
بحران استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا در اروپای شرقی: اهداف و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط ایالات متحده و روسیه طی ماههای اخیر به پائین ترین سطح خود پس از پایان جنگ سرد نزول کرده است. این دو کشور که با فروپاشی شوروی اختلافات خود را کنار گذاشته بودند با طرح استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا در اروپا یک بار دیگر مجادلات لفظی را از سر گرفتند. هم اکنون نگرانی های بسیاری در میان ملت های دو کشور و سایر کشورهای جهان درخصوص آغاز جنگ سردی جدید پدید آمده است. این پژوهش قصد دارد تا با پیشینه این اختلافات، منشاء بحران جاری و اهداف آمریکا از استقرار سپر دفاع موشکی در اروپای شرقی و به پیامدهای آن برای ایران و جهان را بررسی کند.
ضدانقلابیگری در نظام بین الملل: مبانی تئوریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب های بزرگ، هنجارهای حاکم بر نظام بین الملل را به چالش کشیده و مدعی ارائه نظم نوینی در عـرصه روابط بین الملل براساس ایدئولوژی انقلابی می شـوند. درمقابل، مبانی نظام بین الملل که برحفظ وضع موجود مبتنی است، همواره تلاش می کند تا نوعی تعادل را بر اعضای سیستم بین الملل تحمیل کند. لذا، هر عاملی که معیارهای اساسی نظام موجود را دچار تحول کند و باعث عدم تعادل در سیستم بین الملل شود، به عنوان عنصری ضدسیستمی تلقی خواهد شد و با آن به مقابله برخواهند خاست.
این مقاله، چگونگی و چرایی شکل گیری موجی از ضدانقلابیگری در نظام بین الملل علیه انقلاب های بزرگ را از منظر تئوری رئالیسم تدافعی مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.
رفتار شناسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پس از یازده سپتامبر 2001(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه، بحث رفتارشناسی در سیاست خارجی، یک پایه و اساس در تحلیل و تحقیق مسایل روابط خارجی کشورها محسوب می شود. در واقع در بحث رفتارشناسی به جای آنکه تنها بر گفتار و نوشتار بازیگر تکیه شود باید بر زبان رفتاری او نیز تکیه گردد، در این راستا لحن گفتار و نوشتار نیز در زمره رفتار بازیگر محسوب می شود. بدین روی، رفتار شناسی که مفهوم شناخت منافع بازیگران است، یعنی طی کردن دقیق فاصله و مسیر بین گفتار و رفتار و در این مسیر باید مبانی رفتاری بازیگران سیاسی به خوبی شناسایی شود. حوادث تروریستی 11 سپتامبر 2001 (20شهریور، 1380) در نیویورک و واشنگتن بی تردید، نقطه عطفی در تحولات امریکا و در سطح بین المللی بعد از پایان جنگ سرد محسوب می شود. پی ،آمدهای عمیق این حوادث در داخل امریکا و در سطح بین المللی، همه بازیگران سیاسی را به صور و اشکال مختلف، متاثر ساخته است و همچنین مباحث گوناگونی در تمامی مراکز علمی، تحقیقاتی و سیاست گذاری دنیا در مورد ماهیت نظام بین المللی، کارکردهای سیاست خارجی و وضعیت جدید و آرایش نیروها در مناطق مختلف به همراه آورده است. جمهوری اسلامی ایران به دلایل مختلف از جمله هم جواری با افغانستان و ایران که کانون های بعدی عملیات گسترده نظامی امریکا شدند، از پی آمدهای حادثه 11 سپتامبر اثرات مختلفی پذیرفت. در این نوشتار تلاش خواهد شد تا با توجه به تحولات و تغییرات پیش آمده پس از این حوادث رفتار خارجی جمهوری اسلامی ایران با توجه به یک چارچوب نظری متقن نظیر سازه انگاری مورد بررسی قرار گیرد .
مدیریت جهانی شدن: مطالعه موردی چین بین سالهای 2008-1990(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسایل مهم در دوره کنونی، مساله جهانی شدن است. این پدیده موجب فشردگی زمان و مکان شده است و در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... جهان را متاثر ساخته است. اما بعد اقتصادی آن نسبت به ابعاد دیگرش مهم تر تلقی می گردد به طوری که این بعد نیاز به مدیریت دارد. یکی از کشورهای در حال توسعه مانند چین رشد مطلوبی داشته است از سال 1990 با جهانی شدن همسو شده است و در حال مدیریت آن است. موفقیت چین در مولفه های مهم جهانی شدن اقتصاد، روند رو به رشد این کشور در راستای کسب منافع ملی و استفاده از ابزارهای اقتصادی خود در روند مدیریت جهانی شدن به گونه ای مطلوبی بوده است به طوری که چین با استفاده از این فرصت توانسته در زمینه هایی چون اصلاحات در قوانین داخلی برای سازگار شدن با روند جهانی شدن، کاعش فقر و نابرابری، رشد تولید ناخالص ملی، افزایش ورود سرمایه گذاری به کشور، به عضویت سازمان تجارت جهانی در آمدن، گسترش تجارت خارجی و افزایش تراز پرداخت ها، چند برابر شدن حجم اقتصاد و مواردی از این دست که به توسعه اقتصادی منجر شده است، موفق باشد. اگر چه این کشور با مسایل و مشکلاتی روبرو است، با این حال در مورد جهانی شدن چنان چه گفته شد مدیریت موفقیت آمیزی داشته است و کشورهای جهان سوم و به عبارت بهتر کشورهای در حال توسعه می توانند از تجربه چین برای مدیریت جهانی شدن و استفاده از فرصت های حاصل از آن به ویژه در بخش اقتصادی بهره برند.