مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
استراتژی نظامی
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر، تحلیلی پژوهشی در موضوع فرایند تصمیم به جنگ در رژیم صهیونیستی است وپردازش محتویات مقاله بر مدار بررسی این عناصر صورت گرفته است که فرایند سیاستگذاریدفاعی ـ امنیتی این رژیم، با توجه به عناصر تصمیمسازی نظامی ـ امنیتی و روابط ناظر بر اینتصمیمسازی و اهمیت نهادهای بوروکراتیک مسئول در این فرایند و همچنین شرایط داخلی وخارجی مؤثر در تصمیم به جنگ، چه هستند و از سویی رژیم صهیونیستی چه سطحی از خشونت درجنگ را بهکار میبرد، و الزامات و محدودیتهای جنگی این رژیم کدامها هستند؟ در پایان مقاله به جمعبندی ملاحظات کلی ناظر بر توانمندیها و آسیبهای نظام تصمیمگیریرژیم صهیونیستی و پاسخی که به آسیبها میدهد، پرداخته میشود; و در نهایت نتیجهگیری مقالهمعطوف به بیان شرایطی میگردد که رژیم مزبور، راحتتر و روانتر دست به تصمیم جنگی میزند.
نگرش نشانه شناسانه به جنگ
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر ، شروع جنگ ایران و عراق را از منظر نوعی جامعه شناسی تفسیری ( نشانه شناسی) مورد مطالعه قرار می دهد . بدین منظور بخش اول مقاله به ارائه یک بحث نظری در این چارچوب اختصاص دارد و بخش دوم نیز تلاش دارد تا از رهگذر دستاوردهای این نگرش در تحلیل و تبیین علل مشروع جنگ عراق علیه ایران و نیز در فهم شکست نظامی عراق در رویارویی با مردم و نیروهای داوطلب استفاده کند . پدیده جنگ یک وجود عینی محض که مستقل از تفسیر بشری باشد ، نیست . هر انسان تفسیری از این پدیده دارد و با همان تفسیر به جنگیدن ، نجنگیدن ، بی طرفی و ... روی می آورد ...
سیر استراتژی نظامی در ایران و ابهامات پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعاتی که همواره بر سر آن بحث و مجادله بسیاری در میان صاحب نظران و تحلیلگران سیاسی وجود داشته است؛ وجود یا عدم استراتژی نظامی در ایران می باشد. عموماً به موازات افزایش تهدیدات علیه امنیت ملی ایران این اظهارنظرها شدت بیشتر به خود می گیرد. مجموع دیدگاه های مطرح شده در این باره را می توان در دو گروه دسته بندی کرد. گروهی که بر وجود استراتژی نظامی برای ایران در سراسر دوره پیش و به خصوص بعد از انقلاب اسلامی تاکید دارند و در مقابل گروهی دیگر که معتقدند با گذشت یک سده از تشکیل ارتش و دولت مدرن در ایران هنوز کشور فاقد سند امنیت ملی و استراتژی نظامی مشخص می باشد. در این مقاله تلاش می شود با بررسی سیر تلاش های ایران درخصوص تدوین استراتژی نظامی پیش و بعد از انقلاب اسلامی، استدلال های موافق و مخالف در این خصوص بررسی شود.
تحلیل استراتژی نظامی ایران و مؤلفه های آن در عصر شاه عباس بزرگ (996ـ 1038ق)
حوزه های تخصصی:
شاه عباس یکم در طی چهل و دو سال سلطنت خود (996-1038ق) دولت صفوی را از حالت تزلزل به اوج اقتدار رسانید. در اوان سلطنت وی، علاوه بر بی ثباتی ناشی از بحران های سیاسی داخلی، بخش هایی از کشور در غرب و جنوب و شرق در اشغال و تهاجم دشمنان خارجی بود. پرتغالیها بر سواحل و جزایر جنوب، و هندیها معمولاً بر قندهار مسلط بودند. او در سایه ی پیروزی های سرنوشت ساز نظامی، ضمن تثبیت اوضاع داخلی، سرزمین های اشغالی را بازپس گرفت و تهدیدهای موجود در مرزهای شرقی را نیز رفع کرد. این همه، ناشی از هدف گذاری و اولویت بندی صحیح وی در استراتژی نظامی و محاسبات دقیق و اعمال مدیریت توانمند و پویا و بهره گیری از ابزارها و ساز و کارهای لازم بود. مقاله ی حاضر بر آن است تا اهداف و مراحل استراتژی نظامی شاه عباس را مشخص کرده و مؤلفه های آن را مشتمل بر تمهید ساختارهای اویماقی، سیاسی و نظامی، بهره گیری از تاکتیک های مناسب و اعمال ملاحظات و محاسبات در عوامل اقلیمی، جغرافیایی، انسانی، سیاسی، اجتماعی ـ فرهنگی، زمانی و مکانی مورد تحلیل قرار دهد.
روش تصمیم گیری پیامبر اسلام (ص) در تعیین استراتژی نظامی حکومت مدینه (از هجرت تا فتح مکه)
حوزه های تخصصی:
با هجرت پیامبر اسلام (ص) به یثرب فشارهای مستقیم مشرکان قریش بر مسلمانان از میان رفت و مهاجران مسلمان زندگی تازه ای را در پناه حکومت تازه تأسیس اسلامی آغاز کردند. از این پس تهدیدات اشرافیت قریش، شکل تازه ای به خود گرفت و پیامبر (ص) به عنوان حاکم مدینه، مسئولیت خطیر مدیریت جامعه نو بنیاد اسلامی در برابر بحران های جدید را بر عهده گرفت. یکی از عرصه های مدیریت ایشان در مدینه، تصمیم گیری آن حضرت در مسائل استراتژیک نظامی و ساماندهی غزوات برای مقابله با تهدیدات اشراف قریش، مشرکان، بدویان و یهودیان بود. پرسش اصلی این مقاله، شناسایی روش تصمیم گیری پیامبر (ص) در تعیین استراتژی نظامی حکومت اسلامی مدینه در برابر دشمنان خارجی است و محدوده زمانی آن از آغاز هجرت به یثرب تا فتح مکه را دربرمی گیرد. بر اساس نوع مواجهه پیامبر (ص) با تهدیدات دشمنان حکومت مدینه، روش تصمیم گیری ایشان را می توان بر نظریه شش مرحله ای تصمیم گیری عقلایی در علم مدیریت، منطبق دانست. تصمیم گیری شش مرحله ای مذکور به ترتیب عبارت از تشخیص مشکل، تحلیل مشکل، تعیین هدف و معیار برای تصمیم گیری، ارائه راه حل های ممکن، ارزیابی نتایج احتمالی راه حل های ممکن و سپس برگزیدن یک راه حل است. این پژوهش از نوع کیفی و با روش تاریخی انجام شده و بیانگر این مدعاست که بررسی فرآیند تصمیم گیری پیامبر (ص) در شش مرحله مزبور، نه تنها زوایای سیره نظامی پیامبر (ص) را روشن می کند، بلکه الگویی از تصمیم-گیری در زمینه مدیریت مسائل کلان نظامی ایشان را ارائه می دهد.
The Flaws of the Proliferation Cascade Scenario: Iran-Saudi Relations in Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This paper argues spiral arms race in the Middle East and North Africa (MENA) is spurious and highly unlikely to lead to further stability. There is substantial evidence to suggest that the threat of arms race and the so-called “proliferation cascade” is a bogus excuse to thwart Iran’s nuclear deal with the “P5+1” group. Our central argument is that the notion that arms race intensifies regional rivalries may seem reasonable on its face, but it fails to match reality. Arguably, an arms race does not currently exist between Saudi Arabia and Iran. The situation can be more accurately described as a one-sided arms buildup where Saudi Arabia has out-spent Iran by colossal amounts while Iran has worked to compete with Saudi Arabia without a corresponding increase in military spending. While it is possible in theory that improved efficiency in the procurement of arms could result in real military capability gains—often disguised by stable military expenditure—there isn’t ample evidence to support the idea that this is indeed the case.
مناسبات نظامی امریکا و محمدرضاشاه از جنگ جهانی دوم تا کودتای 28 مرداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست نظامی ایران در عصر پهلوی دوم ازجمله مسائلی است که موردتوجه پژوهشگران بوده است؛ ولی آنان سرآغاز پژوهش خود را کودتای 28 مرداد قرار می دهند؛ اما در این میان موضوعی که مغفول مانده، سیاست های نظامی ایران و آمریکا در دوره پیش از کودتاست. نوشتار حاضر با توجه به این امر، سؤال اصلی خود را بر سیاست های نظامی آمریکا و ایران از پایان جنگ جهانی دوم تا کودتا قرار داده است تا دریابد هرکدام از دو کشور ایران و آمریکا در این برهه خاص چه استراتژی نظامی را دنبال کرده؟ و با کاربست چه تاکتیک هایی درصدد عملیاتی کردن آن برآمده اند؟ جهت پاسخ به این سؤال تلاش شده تا با ابتنا بر روش تاریخی و استفاده از اسناد به آن پاسخ داده شود. فرضیه پژوهش بر این امر استوار است که امریکا به دلایل سیاسی و نظامی بر حفظ استقلال ایران از طریق «ابزارهای سیاسی» تأکید می کرد در حالی که محمدرضا شاه بر تقویت نظامی اصرار داشت. یافته های پژوهش نیز نشان می دهد که به دلیل تسلط آمریکا بر سپهر سیاست نظامی ایران در این دوره، درنهایت آمریکا استراتژی خاص خود و راهبرد نظامی اش بر ایران را به کرسی نشانده و بر عدم تجهیزوتقویت ارتش ایران تا کودتای 28 مرداد جامه عمل پوشاند.