مطالب مرتبط با کلیدواژه

منطقه 6


۱.

تحلیل ارتباط هوشمندسازی و پایداری در فضاهای شهری (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر هوشمند پایداری شهری تهران منطقه 6

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۷ تعداد دانلود : ۳۲۳
با ورود به هزاره سوم میلادی، شهرها در اثر رشد جمعیت و شهرنشینی، با چالش های گسترده ای ناشی از رشدی فراتر از ظرفیت های پاسخگو مواجه شده اند که نمود عینی آن را در مسائلی چون فقر شهری، کمبود زیرساخت ها، اسکان غیررسمی، رشد آلودگی ها، کاهش کیفیت زندگی و در مجموع، رشد ناپایداری ها می توان مشاهده نمود. در چنین وضعیتی، یافتن راهکارهای جدید و کم هزینه در جهت دستیابی به پایداری، بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. بر این اساس، پژوهش حاضر استدلال می کند که هوشمندسازی، با بهره گیری از شاخص هایی همچون حکمروایی هوشمند، محیط زیست هوشمند، اقتصاد هوشمند، تحرک هوشمند، زندگی هوشمند و مردم هوشمند، رویکرد موثری در جهت نیل به پایداری (در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی) محسوب می گردد. روش تحقیق مبتنی بر روش همبستگی است، بدین معنی که ارتباط معناداری بین هوشمندسازی و پایداری شهری وجود دارد. گردآوری داده ها به روش های کتابخانه ای و میدانی (با ابزارهای پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) انجام شده است. در تحلیل داده ها نیز از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی (شامل رگرسیون چندمتغیره، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس، و ضریب بتا) استفاده شده است. جامعه آماری شامل محله های منطقه 6 کلانشهر تهران است که بنا به تقسیمات اداری شهرداری منطقه، از 18محله تشکیل شده است. پایایی شاخص ها به کمک آلفای کرونباخ و روایی آنها براساس روش صوری انجام شده است. نتایج تحقیق بیانگر وجود ارتباط مستقیم بین سطح هوشمندسازی و پایداری شهری است، به طوری که با افزایش سطح هوشمندی محله ها، بر میزان پایداری آن ها نیز افزوده می شود. محله های آرژانتین- ساعی و دانشگاه تهران که از بیشترین سطح هوشمندی برخوردار هستند، دارای بالاترین میزان پایداری نسبت به سایر محله ها می باشند و محله های قزل قلعه، گاندی و عباس آباد که از کمترین سطح هوشمندی برخوردارند، تقریباً دارای پایین ترین میزان پایداری نیز هستند. با ورود به هزاره سوم میلادی، شهرها در اثر رشد جمعیت و شهرنشینی، با چالش های گسترده ای ناشی از رشدی فراتر از ظرفیت های پاسخگو مواجه شده اند که نمود عینی آن را در مسائلی چون فقر شهری، کمبود زیرساخت ها، اسکان غیررسمی، رشد آلودگی ها، کاهش کیفیت زندگی و در مجموع، رشد ناپایداری ها می توان مشاهده نمود. در چنین وضعیتی، یافتن راهکارهای جدید و کم هزینه در جهت دستیابی به پایداری، بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. بر این اساس، پژوهش حاضر استدلال می کند که هوشمندسازی، با بهره گیری از شاخص هایی همچون حکمروایی هوشمند، محیط زیست هوشمند، اقتصاد هوشمند، تحرک هوشمند، زندگی هوشمند و مردم هوشمند، رویکرد موثری در جهت نیل به پایداری (در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی) محسوب می گردد. روش تحقیق مبتنی بر روش همبستگی است، بدین معنی که ارتباط معناداری بین هوشمندسازی و پایداری شهری وجود دارد. گردآوری داده ها به روش های کتابخانه ای و میدانی (با ابزارهای پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) انجام شده است. در تحلیل داده ها نیز از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی (شامل رگرسیون چندمتغیره، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس، و ضریب بتا) استفاده شده است. جامعه آماری شامل محله های منطقه 6 کلانشهر تهران است که بنا به تقسیمات اداری شهرداری منطقه، از 18محله تشکیل شده است. پایایی شاخص ها به کمک آلفای کرونباخ و روایی آنها براساس روش صوری انجام شده است. نتایج تحقیق بیانگر وجود ارتباط مستقیم بین سطح هوشمندسازی و پایداری شهری است، به طوری که با افزایش سطح هوشمندی محله ها، بر میزان پایداری آن ها نیز افزوده می شود. محله های آرژانتین- ساعی و دانشگاه تهران که از بیشترین سطح هوشمندی برخوردار هستند، دارای بالاترین میزان پایداری نسبت به سایر محله ها می باشند و محله های قزل قلعه، گاندی و عباس آباد که از کمترین سطح هوشمندی برخوردارند، تقریباً دارای پایین ترین میزان پایداری نیز هستند.
۲.

بررسی رابطه فضا و عدالت جنسیتی؛ مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضا عدالت جنسیتی تهران منطقه 6

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۳۹۶
شهر به مثابه یک اکوسیستم جغرافیایی از عناصر و اجزای مختلفِ مصنوعی(کالبد) و طبیعی(انسان) تشکیل شده است. پویایی و حیاط چنین اکوسیستمی نتیجه روابط نظام مند میان عناصر واجزای هم پیوند خود است. از دیگر سو، فضای شهری میزبان انسان هایی است که در گستره نیازها و نقش آفرینی های آنها، پیوسته عرصه تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی قرار گرفته و در چنین چرخه فعالی، دائما تولید و بازتولید می گردد. شایان توجه فراوان است که سهم جنسیتی انسان های شهری در اثرگذاری و اثرپذیری این اکوسیستم جغرافیایی، متفاوت است. این تفاوت و نابرابر بودنِ نقش آفرینی جنسیتی به عنوان مسأله این پژوهش با مطالعه موردی یکی از مناطق شهر تهران قرار گرفته است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای و مشاهده و پرسشنامه، به ارائه تحلیلی از جایگاه جنسیت در ساخت فضای شهری و عوامل موثر بر شکل گیری آن پرداخته است. یافته های تحقق نشان می دهد که در منطقه 6 شهر تهران، میزان (احساس) امنیت، کاربری ها و دسترسی به امکانات شهری برای زنان به طور معناداری نسبت به مردان کمتر است. این عوامل میزان مشارکت شهروندی، میزان رضایت شهروندی و ارتباطات انسانی را برای شهروندان منطقه 6 شهر تهران به ویژه زنان را کاهش داده است. در منطقه مورد مطالعه دیوارنگاری ها، تبلیغات، مجسمه ها، تابلوها و علائم به عنوان شاخص هایی برای سنجش چشم انداز، جلوه هایی از جنسیتی بودن فضا و در واقع عدم عدالت جنسیتی را در خود دارند. میزان اثرگذاری همه عوامل بالا در چشم انداز شهر به ویژه فضاهای عمومی شهری قابل مشاهده است. با توجه به یافته های تحقق، ایدئولوژی و فرهنگ دو عامل مهم در جنسیتی شدن فضا هستند. محدودیت هایی که از سوی نهادهای تاثیر گذار بر مدیریت شهری بر فضای شهری منطقه تحمیل شده اند شامل تفکیک های اجتماعی بر اساس جنسیت و تفکیک های فضایی می شوند. در نتیجه شهر در ارتباط اجتماعی زنان که لازمه تعریف هویت اجتماعی آنان است تهی مانده و این مساله بر کنش اجتماعی آنان تأثیر منفی دارند.
۳.

الگوسازی با مدل ریاضیاتی تحلیل فراگیر داده ها برای برآورد دسترسی و ضریب نفوذ خدمات شهری (مورد پژوهی: خدمات فرهنگی-اجتماعی در شهر اردبیل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حکمروایی خوب شهری پایداری VIKOR منطقه 6 تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۱۴۳
ارزش و بزرگی عدالت در سطح اجتماع از منظر قرآن به حدی است که به صورت اصلی بنیادین و بدل ناپذیر مطرح گشته و خداوند به طور قاطع به آن فرمان می دهد. اصلی ترین علت وجودی بحران های جوامع بشر، نبود عدالت است. مفهومی که در ابعاد برنامه ریزی فضایی؛ تئوری هایی مانند تمرکزگرایی را به چالش کشیده و در برنامه ریزی کاربری اراضی شهری، یکی از مولفه های اساسی در توسعه پایدار شهری محسوب می شود. هدف از پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر، استفاده از رهیافت ترکیبی DEA-TOPSIS/GIS برای ارزیابی دسترسی و ضریب نفوذ خدمات شهری در هسته های شهری اردبیل می باشد. در این روش دو واحد مجازی ایده آل و ضدایده آل معرفی می شود و از این طریق کارآیی هر واحد نسبت به ایده آل و ضد ایده آل مورد بررسی قرار می گیرد؛ که با قرار گرفتن نتایج حاصل از دیدگاه ایده آل و ضداید ه آل هر واحد در RC ، میزان برخورداری نواحی شهری از خدمات موردمطالعه بدست می آید. بر این اساس حوزه ای با وسعت حدود 1000هکتار در قلمروی میانی شهر، دارای برخورداری کامل می باشند، در صورتی که این شاخص در نواحی حاشیه ای شهر بازگوکننده عدم نفوذ (یکسان) خدمات در شهر می باشد.