مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
برهان
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، استدلال بر وجود خدا از راه پیچیدگی های تقلیل ناپذیر که در مقابل تکامل داروینی و برای یافتن موارد نقض آن مطرح شده، بررسی شده است. در ابتدا با اشاره به اینکه استدلال از راه پیچیدگی تقلیل ناپذیر در رسته برهان های غایت شناختی قرار می گیرد، چنین استدلال شده است که همه این برهان ها از ساختار واحدی برخوردارند؛ از روش تمثیل استفاده کرده اند و همه از نوع برهان های استقرایی اند. در ادامه، دیدگاه سازگارگرایی تکامل داروینی با باور به وجود خدا- که طرفداران سرسختی دارد- مورد تردید قرار گرفته و بر این نکته تأکید شده است که تبیین از راه تکامل داروین (با اصول انتخاب طبیعی) جایگزین الهیات و خداباوری تلقی می شود.
پیوند دین و فلسفه در اندیشة فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جستار حاضر درصدد است پیوند میان دین و فلسفه را از منظر فارابی با استناد به اصل متن آثار وی مورد پژوهش قرار دهد. در این طریق، نخست به تحلیل علل تاریخی نیاز به فلسفه پرداخته شده و سپس انگیزه های فارابی برای ایجاد این پیوند معرفی شده اند؛ تا از این ره گذر، ضرورت ایجاد چنین پیوندی میان دین و فلسفه روشن گردد. مدّعای مقاله آن است که فارابی، با دو روش متفاوت در پی برقراری این پیوند بوده است. روش نخست بر توجّه به سیر تاریخی تکوین زبان استوار است؛ که از این منظر، فارابی به تقدّم زمانی فلسفه بر دین باور دارد. اما در روش دوم، او با توجّه به تمایزهای روش شناختی دین و فلسفه در مقام تعلیم، به تبیین نسبت میان آن دو پرداخته است. حال دربارة این دو روش باید گفت که روش نخست قابل نقد است؛ اما می توان از روش دوم دفاع کرد.
نقد و بررسی روش شناسی ارسطو از منظر هینتیکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نه تنها نزد همگان پذیرفته شده است که ارسطو مدون علم منطق است، بلکه اغلب بر این باورند که آن چه او تدوین کرد نه فقط «علم منطق»، بلکه «منطق علم» یا روش شناسی نیز به شمار می آید. تاکنون ارسطوپژوهان، از میان مؤلفه های روش شناسی ارسطویی، نقش اصلی و محوری را به نظریة برهان و روش قیاسی وی داده اند و سایر اجزای منطق وی، مانند جدل، را در حاشیه قرار داده اند. اما برخی معاصرین مانند یاکو هینتیکا علیه چنین دیدگاهی استدلال کرده اند و نشان داده اند که دیالکتیک در روش شناسی ارسطو نقشی هم تراز نظریة قیاس دارد و یکی از سه ضلع اصلی ساختار روش شناسی ارسطوست. هینتیکا در پرتو نگاهی متوازن به اجزای دستگاه منطقی ارسطو، سازگاری و هماهنگی میان روش مطرح شده در ارغنون، با مسائل متافیزیکی و با روش غالب زمانة او را نمایان می کند. علاوه بر این هینتیکا نشان می دهد که این روش شناسی از نتایج نظریة روان شناسی شناخت ارسطویی است.
برهان صدیقین در آثار اهل عرفان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برهان صدیقین با این ویژگی که از واقعیتی خاص مثل حرکت و حدوث استفاده نمی کند، پس از بوعلی به عنوان یکی از برجسته ترین براهین مورد توجه قرار گرفت و در آثار فلسفی و عرفانی جهان اسلام محل بحث و گفت وگو قرار گرفت.
اهل عرفان ضمن نقد برهانی که بوعلی مطرح کرد، براهینی را با ویژگی برهان صدیقین اقامه کردند. این مقاله کار سلبی و ایجابی آنان را تا قرن دهم دنبال کرده، مورد بررسی قرار می دهد.
تبیین برخی از اصول معتبر در عرفان نظری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر، پاره ای از رهگشایی ها و فواید عرفان نظری را در مواجهه با علم حصولی و ادراکات شهودی برمی رسد. برای تبیین جایگاه عرفان نظری و کارایی آن در اعتبار سنجی علوم حصولی و رهیافت های شهودی، آشنایی با برخی قواعد و اصول عرفان نظری ضرورت دارد. بدین رو نوشتار حاضر، در نوزده پاره، برخی از این اصول و قواعد را به بحث و بررسی می گذارد و به اجمال آنها را معرفی و مستند می کند. جایگاه شناسی عرفان نظری در میان دریافت های حصولی و شهودی، از دیگر مباحث این رسالهٴ کوتاه است.
معرفت عرفانی و معیارهای ارزیابی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برخی از لغزش های نظری و عملی در عرصهٴ عرفان، ناشی از عدم توجه به تبیین صحیح معرفت عرفانی و معیارهای ارزیابی آن است. این نوشتار با هدف پیشگیری از چنین لغزش هایی بر آن است که ضمن تبیین معرفت عرفانی و تفکیک آن از سایر معرفت ها، و کیفیت دستیابی به حقایق از این طریق، به واکاوی معیارهای ارزیابی معرفت عرفانی بپردازد.
بررسی و تحلیل رویکردهای فلسفی، عرفانی و قرآنی براهین اثبات وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در متون فلسفی تمرکز اصلی بر اثبات واجب است و توحید، از متفرعات اثبات واجب به شمار می آید. درحالی که متون عرفانی تمرکز خود را بر مسئله توحید قرار می دهد. قرآن نیز بیشتر بر توحید تأکید دارد تا بر اثبات وجود خدا. فیلسوف اولاً خدا را با علم حصولی و کلی می شناسد و ثانیاً در فلسفه هم خدا و هم مخلوقات از سنخ وجود هستند، اما هرکدام مرتبه ای از وجود؛ درحالی که عارف به خدای خویش علم حضوری دارد و فقط او را موجود می داند و غیر از خدا نه خود و نه هیچ چیز دیگر را موجود نمی داند. قرآن نیز زمانی که دربارة خدا سخن می گوید به وضوح از خدایی شخصی یاد می کند. در این نوشتار تلاش کرده ایم با تمرکز بر سه دستة از متون اسلامی (متن قرآن، متون عرفانی و متون فلسفی) نحوه نگرش هریک از این متون را نسبت به «براهین اثبات وجود خدا» تحلیل و بررسی کنیم. و با نگاهی درجه دو، نقاط تشابه و تمایز این سه رویکرد را نشان دهیم.
بررسی براهین خداشناسی در کلام امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثبات وجود مبدأ هستی از اصیل ترین دغدغه های فلسفی تفکر بشری بوده است و یکی از مهم ترین مباحث فلسفی به شمار می رود. از نظر امام علی (ع) سرلوحه دین شناخت خداوند است؛ زیرا سایر مبانی اعتقادی انسان بر بنای شناخت توحیدی او استوار می گردد و اگر انسان در این مسئله شناخت درستی داشته باشد، می تواند در سایر مراحل کمالی گام های درست و محکمی در مسیر سعادت غایی بردارد. امام علی (ع) که خود عالی ترین مرتبه شناخت را نسبت به خدای متعال داشته اند، در این مسئله کلمات گران بهائی را برای ما به یادگار گذاشته است. در این نوشتار سعی بر این است تا براهین اثبات وجود خداوند را از منظر امام علی (ع) مورد بررسی قرار دهیم. ایشان در عباراتی ما را به توجه و تدبّر در مخلوقات و چگونگی ساختار وجودی آن ها رهنمون می شوند تا بتوانیم از نظم و هماهنگی و تغییر و حدوث آن ها پی به وجود خالقی عالم، دانا و حکیم ببریم که خود از حرکت و حدوث مبرّا باشد. هم چنین امام در براهین دیگری مثل برهان علیت و صدیقین و... وجود خداوند واجب الوجود، بسیط، مطلق و بی نیازی را معرفی می کنند که همه موجودات به او وابسته و نیازمند هستند.
تأملی در برهان صدیقین به روایت علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
برهان صدیقین ازجمله براهین فلسفی برای اثبات وجود خدا است که از زمان پیدایش آن در دامن فلسفه اسلامی، روایت ها و تقریرهای متعددی از آن ارائه شده است. علامه طباطبایی، فیلسوف بزرگ معاصر، ازجمله کسانی است که در آثار خود، دو گونه تقریر از این برهان ارائه می کند. ایشان در دو اثر بدایة الحکمه و نهایة الحکمه روایتی از این برهان ارائه می کند که مشابه براهین پیشینیان است؛ ولی در تعلیقه بر اسفار و اصول فلسفه و روش رئالیسم روایت ویژه ای از آن ارائه می کند که برهان ابتکاری ایشان به شمار می رود و بر هیچ مقدمه نظری و هیچ مبدأ تصدیقی از مبادی فلسفی مبتنی نیست.
بررسی اعجاز در قرآن بر اساس علم منطق با تکیه بر احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مروری اجمالی در معجزات پیامبران درمی یابیم که معجزة هر پیامبری دو وجه شاخص و ممتاز دارد که عبارتند از: وجه امتیاز حسّی و وجه امتیاز عقلی. به عنوان مثال، اژدها شدن عصای حضرت موسی(ع)، بیرون آمدن ناقة حضرت صالح از سینة کوه، شفای مریضان به دست حضرت عیسی(ع) و نظیر اینها را می توان از مصادیق معجزات حسّی برشمرد. امّا آن بخش ازگفتار انبیاء و کردار منبعث از این گفتار که به تصریح ایشان، وحی و سخن خداست، وجه عقلی اعجاز را در بر می گیرد و اساس و عنوان پیامبری حاکی از همین معجزات است؛ یعنی دریافت پیام از منبع غیرمتعارف و ابلاغ آن به مردم، و منظور از منبع متعارف، عقل و اندیشة بشری در کنار عقل و اندیشة الهی است. مقام تجلّی عقل الهی برترین و شاخص ترین وجه امتیاز انبیاست؛ زیرا عقل بشری در رهگذر زمان، مکان و تجربة حسّی تکامل می یابد. در نتیجه، فاقد توانایی احاطه بر آینده است. مراد از آینده صرفاً قید زمان نیست، بلکه منظور، حاصل و نتیجة قوانین و سنّت هایی است که انسان با اندیشة خود به آن می رسد یا رسیده است. لذا عنصر زمان و مکان در تجربیّات و تعقّلات بشری دو امر ضروری هستند، در حالی که در فرآیند عقل وحیانی، فاقد هر گونه نقش و نقشه هستند. با دقّت در تجلّی عقل وحیانی در عقل بشری می توان به یکی از تجلّیات قاطع و مستمر اعجاز الهی به ویژه رسول گرامی اسلام درهمة دوران پی برد.
تعیّن معرفتی فلسفة ملاّصدرا و نقددو دیدگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرائت درست از مختصّات حکمت صدرایی و تعیّن معرفتی آن می تواند نقش مهمّی در فهم و تفسیر مباحث حکمت متعالیه ایفا نماید؛ فارغ از نگاه التقاطی به فلسفة ملاّصدرا و تردید دربارة آن به عنوان مکتب فکری مستقل، نظریّه هایی وجود دارند که از تعیّن معرفتی فلسفة ملاّصدرا سخن می گویند. این جستار، در گام نخست، مختصّات حکمت صدرایی را مطرح می کند و در آن، فلسفة به عنوان دیسپلین و رشتة علمی با هویّتی هندسی و ماهیّتی شبکه ای مشتمل بر رهیافت، مبانی، روش و اهداف معرّفی می شود، نه صرفاً یک سلسله مسائل. در گام بعدی، دو نگاه تقلیل گرا به فلسفة ملاّصدرا مورد بررسی و نقد واقع می شود. در نگاه نخست، کلامی انگاری تفکّر ملاّصدرا، فلسفة او به مجموعه ای از دلایل نقلی در اثبات امور یا مجموعه ای از آرای اثبات شده به مدد براهین فلسفی با رویکرد کلامی فروکاست می شود و در نگاه دوم، از حضور انحصاری برهان در مقام داوری فلسفة صدرایی سخن گفته می شود. در پایان نیز فلسفة صدرایی به عنوان پارادایمی نوین و متنوّع در روش و منابع، فراتر از محدودة دانش کلام و رویکرد کلامی و برتر از حصرگرایی روشی و حضورانحصاری برهان، در بر دارندة تحلیل، برهان، برهان کشفی و شهود معرّفی می شود.
آسیب شناسى روش ابن خلدون در کشف قوانین اجتماعى (علم عمران)با تأکید بر دولت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبدالرحمن بن خلدون، با هدف شناخت اخبار صحیح تاریخى از اخبار کذب، به بررسى اجتماع انسانى پرداخته است تا طبایع و قوانین این اجتماع را به دست آورد. وى در این زمینه، در ابتداى کتاب تاریخى «العبر» خویش، علمى را به نام «عمران» بنیان نهاده است. مسائل این علم، قوانین حاکم بر اجتماع انسان ها مى باشد که ابن خلدون ادعاى کشف آنها را به روش «برهانى» دارد. مهم ترین ایرادِ مقدمه ابن خلدون، وجود نقض در موارد متعددى از قوانین اجتماعى بیان شده به ویژه درباره دولت ها مى باشد. منشأ این ایراد، به روش وى در استخراج قوانین بازمى گردد. ایراد اساسى روشى به قوانین ابن خلدون، دو چیز است: الف) عدم پایبندى بر قلمرو روش ها و استفاده از روش تعقلى در قلمرو روش تجربى؛ ب) عدم رعایت شرایط هر روش در مقام عمل. مقاله حاضر به روش تحلیلى توصیفى به این موضوع مى پردازد.
سنجش و سازش عقل، نقل و عشق در هرم معرفتی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولانا در اشعار غنایی مثنوی که حاصل تعامل سازنده و دوجانبه بنده با معبود است پارامترهایی در معرفت و وصال حق دخیل می داند. نغمه های عارفانه ی این اثر سترگ، حاصل قلبی سرشار از عشق و معرفت به خالق است. برای متحلی شدن به این درجه از محبت، ساز و کارهایی در مثنوی منعکس شده است. اولین ابزار لازم، عقل و برهان است؛ البته نه هر عقلی با هر کیفیتی. مولوی یکی از مهمترین کارکردهای عقل را فهم باورهای دینی و رفع تعارض و تناقض از مدعیات دینی می داند، تمام تعریف و تمجیدی که وی از جایگاه خرد و خردورزی به عمل می آورد به همین کارکرد عقل برمی گردد. رکن دوم این ماجرا عشق است. بدون غلبه و فوران محبت بنده به صانع –که حاصل معرفت عمیق است- طی مسیر وصال ممکن نیست. ضلع سوم آن سایه ی میمون قرآن و شرعیت است که شاخصه ی عرفان اسلامی و منبع ارتزاق معنویت است.در این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی به صورت مستدلّ به طراحی هندسه معرفت دینی مولوی پرداخته شده و به این نتیجه رسیده است که عقل، نقل و عشق و به عبارتی برهان، قرآن و عرفان اضلاع جداناشدنی مثلث و هرم معرفت دینی مولوی است.
ارتباطات برهانی بنیان فرهنگ و جامعة فاضله در علم مدنی فارابی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فیلسوف فرهنگ جهان اسلام، فارابی، در علم مدنی خود، با رویکرد عقلی به بررسی حیات اجتماعی انسان و ابعاد گوناگون آن - ازجمله ارتباطات- پرداخته است. در اندیشة فرهنگی- ارتباطی فارابی، چرایی ارتباط انسانی همانند چگونگی آن اهمیت دارد و پرسش از چیستی، چرایی و چگونگی ارتباطات انسانی و مطالعة تحلیلی آثار او نشان می دهد «معنا» در کانون توجه او قرار داشته و «ارتباطات» هنر ساختن و به کارگیری نشانه ها برای تفهیم و مبادلة معنا بین «خود» و «دیگری» است» که سازندة نظام معنایی یا ملت (فرهنگ) و تعین بخش ساختار اجتماعی یا امّت (جامعه) است. ازاین رو، او بین ارتباطات، فرهنگ و جامعه پیوند برقرار نموده، تحول الگوی ارتباطی را موجب دگرگونی فرهنگی و اجتماعی می داند. فارابی گونه شناسی جوامع را نیز مبتنی بر الگوی ارتباطی دانسته، دغدغة اصلی اش در علم مدنی، ترسیم بهترین نوع جامعة انسانی است. بدین روی، او با شناسایی کامل ترین «معنا» - یعنی معنای یقینی و تبیین بهترین شکل ارتباط یعنی ارتباط برهانی چنین جامعه ای را تصویر می کند.
تأملی در باب کارآمدی برهان معجزه در الهیات مسیحی با نگاهی به کاربرد آن در سنت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در علم کلام، از برهان معجزه در مواردی برای اثبات وجود خداوند بهره گرفته می شود. این مقاله با بررسی نسبت معجزات با براهین خداشناسی، درپی کشف میزان کارآمدی و توفیق برهان معجزه در کلام اسلامی و الهیات مسیحی در زمینه اثبات وجود خداوند است. روشن ساختن این مسئله، نه تنها کمک می کند تا جایگاه واقعی برهان معجزه و مدلول آن را به درستی دریابیم و موقعیت دقیق استفاده از آن را درک کنیم، مفسر را نیز در تفسیر و فهم مدلول واقعی برهان معجزه در تفسیر آیات معجزه در قرآن کریم مدد می رساند. در این مقاله، ابتدا با رویکردی دینی به توصیف معجزه پردخته می شود و آنگاه با مطالعه کتابخانه ایِ کاربرد برهان معجزه در میان آثار متکلمان اسلامی و مسیحی، به تحلیل نقادانه میزان قوت و کارآیی این برهان در مواردی که از آن استفاده شده است، پرداخته خواهد شد.
تأملى در ادله وحدت شخصى وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث وحدت وجود (با تفاسیر پرشمارى که از آن ارائه شده است) از دشوارترین مباحث عرفان و فلسفه است؛ بحثى که مبتنى بر شهود عارف است و در قرن ها قبل از اسلام ریشه دارد. مقاله حاضر که درصدد بررسى ادله وحدت شخصى وجود با روش توصیفى تحلیلى و رویکردى انتقادى است، پس از بیان مدعاى وحدت شخصى و تمایز آن با وحدت تشکیکى وجود در فلسفه، به بررسى مهم ترین ادله وحدت وجود پرداخته و در پایان، اصولى را براى فهم بهتر مدعاى عرفا در بحث وحدت شخصى وجود ذکر کرده است. ادله وحدت شخصى را مى توان در چهار دسته شهود، گزارش هاى متواتر این شهود، آیات و روایات، و براهین عقلى جاى داد. به نظر مى رسد در این میان، شهود مى تواند به منزله بهترین دلیل بر مدعاى وحدت شخصى معرفى شود؛ البته درصورتى که محتواى شهود، دقیقا همان مدعاى وحدت شخصى باشد. عدم وابستگى عرفان عملى به فهم دقیق این مسئله در عرفان نظرى، لزوم پذیرش کثرت، تمایز خدا و خلق، و نفى حلول و اتحاد از اصولى هستند که باید در مسئله وحدت شخصى وجود کانون توجه قرار گیرند.
روش شناسی خواجه نصیرالدین طوسی در اثبات عقاید دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش شناسی علوم را می توان از ویژگی های عصر جدید برشمرد و ادعا کرد که پیشرفت علوم تا حد درخور توجهی مرهون دقت نظر در روش هاست. علم کلام نیز همچون علوم دیگر از این قاعده مستثنا نیست و روش خاص خود را می طلبد. پژوهش در روش علم کلام به دو شیوة تاریخی و منطقی قابل انجام است و ما در این پژوهش بر اساس شیوة اول عمل می کنیم و به بررسی روش کلامی خواجه نصیرالدین طوسی در مقام اثبات عقاید می پردازیم. روش ما در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و انتقادی است. بهره گیری از روش برهانی و جدلی در مقام اثبات و دفاع، دوری از روش تمثیلی و خطابی در این دو مقام و نیز استفاده از ظواهر محکمات قرآن و اخبار متواتر را می توان از مهم ترین یافته های پژوهش در روش کلامی خواجه دانست.
چیستی فلسفة اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پیش از ورود به ساحت ف لسفه، باید به دو مسئله اساسی پاسخ داد؛ نخست اینکه فلسفه چیست و معرفت فلسفی چگونه معرفتی است؟ دیگر اینکه مراد از «اسلامی بودن» فلسفه چیست و اساساً چرا این فلسفه به «قید اسلامیت» متّصف و مقید می گردد؟
فلاسفه درباره «چیستی فلسفه» تعاریف متعدد و فراوانی ارائه کرده اند؛ در این میان صدرالمتألهین نیز دو تعریف به دست داده است که به نوبه خود اهمیت ویژه ای دارد؛ نخست اینکه فلسفه، دانش پرسش از «وجود»، عوارض، ویژگی ها و احوالات آن است که می کوشد با تلاش ها و مجاهدت های عقلانی و برهانی خود، مسئله ها و پرسش های بنیادین انسان در حوزه هستی شناسی را پاسخ گوید. همچنین فلسفه عبارت است از نظم علمی و عقلی عالَمِ عینی و خارجی، در نفس و فکر انسان.
فلسفه موجود و محقَّق که تعریف آن گذشت به این معنا اسلامی است که در فضا و محیط اسلامی تکوّن و تکامل یابد و از آموزه های قرآنی و روایی در بخش های مختلف و موارد فراوان تأثیر پذیرد؛ البته این تأثّر و الهام پذیری از تعالیم دین اسلام، به اندازه ای بوده است که اگر در محیط و بستر دیگری، غیر از آن رشد می کرد، بدون تردید سیر و مسیری دور از آنچه هم اکنون شاهدیم، می یافت.
نقش خواجه نصیرالدین طوسی در فلسفی کردن کلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از میان روش های کلامی، (نص گرایی، عقل گرایی تأویلی و عقل گرایی فلسفی) باید خواجه نصیر الدین طوسی را تابع روش عقل گرایی فلسفی به شمار آورد و گرچه قبل از ایشان، افراد دیگری نیز برای اثبات مدعیات کلامی از مبانی فلسفی بهره می گرفتند، ولی از این جهت یا دچار افراط می شوند و یا از آن، استفاده جدلی می کردند؛ همان طور که این مبانی نظم خاصی نداشتند. اما خواجه نصیر، راه اعتدال را در پیش گرفت و ضمن مقید بودن به روش برهانی، مبانی فلسفی را به صورت نظام مند و سامان یافته در علم کلام به خدمت گرفت؛ زیرا قبل از خواجه نصیر، علم کلام حتی در میان شیعه، نظم مشخص و چینش منطقی نداشت. او توانست با چینش و تنظیم جامع و تا حدی نو و ابتکاری و با استفاده از اصول و قواعد فلسفی، کلام را به اوج تحول و تکامل برساند و از آن پس، اکثر دانشمندان اسلامی شیعه و سنی سبک او را دنبال کردند.
مبانی معرفت شناختی سینوی و کاربرد آن در اثبات خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
بررسی چیستی و شرایط تحقق علم، از جمله پرسش های کهن در منطق، متافیزیک، معرفت شناسی و فلسفه علم است. در تفکر سینوی، هویت «علم» صرفاً علم عقلی و یقینی و نیازمند اکتساب است. شیخ الرئیس معلومات پیشینی و فطری را برنمی تابد و مبنای معرفت یقینی در دو حوزه تصور و تصدیق را برپایه تحصیل «اولیات» می داند. از نظر وی، در فرآیند اکتساب معرفت یقینی، «اعتقاد» به مثابه اولین مؤلفه، دارای هویت روان شناختی است که در شرایط خاصی به یقین عینی تبدیل می شود و برهان را یک استدلال مفید معرفت یقینی می سازد. تجربه در اندیشه سینوی، محصول اختلاط قیاس عقلی و استقرای حسی است. از استقرای ناقص حسی، علم یقینی و کلی حاصل نمی شود و آن صرفاً نقش تمهیدی و زمینه سازی دارد؛ اما تجربه که با استقرا فرق دارد، علم یقینی و کلی پدید می آورد. وی در آثار فلسفی خود، با استفاده از مبانی منطقی و روش قیاس برهانی، به اثبات خدا به عنوان یک مسئله نظری و غیر بدیهی پرداخته است. کاربرد مبانی معرفت شناختی ابن سینا در برهان پذیری خدا، به ظاهر قدری متعارض و منشأ بروز مناقشاتی در این زمینه است که سازگاری آنها، با نگاه کلی و جامع نگر به منظومه معرفتی وی قابل تبیین است.