مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
361-404
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعات نسلی، طبقه بندی علمی نسل های مختلف، تبیین تفاوت های بین نسلی و بررسی تحولات اساسی در جوامع همچون انفصال نسلی است. پژوهش حاضر با هدف ایجاد شناخت و صورت بندی نو ازعمده مطالعات جهانی نسل زد در سال 2023، با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و ماهیت روش آن توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده های کیفی به روش اسنادی و از میان 104مورد مطالعات جدیدیافت شده، 80 مورد مقاله برای کشف مفاهیم اساسی و مضامین غالب، انتخاب شد. یافته های پژوهش: نسل زد یا بومیان دیجیتال، بواسطه تولد در عصر اینترنت، فراگیری ارتباطات و دسترسی به شبکه های اجتماعی، اولین نسل جهانیِ جوان، با عناوین مفهومی مثل: نسل نت، هویت دیجیتال، بیش آگاه، تکثرگرا، مصرف گرا، اینفلوئنسر و خودمحور شناخته شده اند. نتایج تحقیق: حوزه مطالعاتی" اقتصاد و مدیریت" با (59 مورد) فراوانی در میان رشته های تخصصی، قاره آسیا با (46 مورد) فراوانی از نظر پراکندگی جغرافیایی و کشور اندونزی با (16 مورد) فراوانی در میان کل کشورهای جهان، برجستگی معناداری دارند. فراگیری و گستردگی تحقیقات و مطالعات علمی-دانشگاهی در سراسر جهان، خود نشانگر اهمیت وضعیت موجود، سبک زندگی و آینده این نسل جهانی است.
ارشاد الزراعه، متن جامع فلاحت در دوره تاریخ میانه ایران
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۶
25 - 43
حوزههای تخصصی:
ایرانیان مبدع روش های کشاورزی به خصوص آبیاری و باغ سازی در تاریخ تمدن بشری بوده اند، از پرورش گیاهان جدید تا ابداع قنات و روش های افزایش تولید محصول حاصل کوشش های کشاورزان ایرانی در طول قرون است. حاصل این تجربیات در متون علمی کهن ایران منعکس است. از قرن ششم به بعد تصنیف متون تخصصی در رابطه با فلاحت شکل می گیرد و آثاری چون ورزنامه، آثار و احیا و ارشادالزراعه در طول قرون به نگارش در می آید. همچنین در لابه لای متون ادبی و سفرنامه ها، به روش های کشت و زرع پرداخته می شود و مفاهیم کشاورزی در معنای حقیقی و استعاری در ادبیات فارسی نیز به کار می رود. جامع ترین اثر تخصصی تا شروع دوره نوین آموزش کشاورزی بعد مشروطه با نثری زیبا و ادبیانه، ارشادالزراعه، تألیف قاسم بن یوسف ابونصری هروی، در قرن دهم نگارش یافته است. این کتاب در مقایسه با آثار دوره میانه و نیز تألیفات به زبان عربی بسیار دقیق تر به کلیه موضوعات کشاورزی با روشی منسجم تر از آثار پیش از خود به امر کشت و زرع، باغبانی و گلکاری پرداخته است. در این نوشتار روش پژوهش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانه ای، ارشاد الزراعه معرفی شده است. جلوه ویژه این اثر افزون بر جلوه های ادبی و مباحث کشاورزی پرداختن به باغ آرایی ایرانی و صنایع غذایی است.
«گودرز» در روایت های عامیانه شاهنامه و طومارهای نقّالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۰
133 - 165
حوزههای تخصصی:
در شاهنامه فردوسی، گودرز پسرِ کشواد، یکی از پهلوانان نامداری است که برای نخستین بار در داستان جنگ مازندران ظاهر می شود و پس از همراهی با پهلوانان ایرانی در نبرد با تورانیان و اَنیرانیان و حتی کشته شدنِ بسیاری از فرزندان و نبیرگانش در این راه، در ابتدای پادشاهی لهراسب، از صحنه داستان کنار می رود. گودرز که در شاهنامه نزدیک به هفتاد نقش را ایفا می کند، سرداری است توانا، عاقبت اندیش، خردمند و انتقامجو، که او را می توان پس از رستم، یکی از برجسته ترین پهلوانان شاهنامه به حساب آورد. نقش گودرز در طومارهای نقّالی و روایت های عامیانه و شفاهی شاهنامه، بسیار بزرگ تر و مهم تر از شاهنامه است و خویشکاری هایی را به انجام می رساند که پیشتر در ادب حماسی، ذکری از آن ها به میان نیامده است. نگارنده در این جستار بر آن است تا با بررسی مجموعه روایت های نقّالی و شفاهی شاهنامه، از آغازِ تولّد تا پایانِ زندگی گودرز را به تصویر بکشد و روایت ها و اشاراتی را که درباره زندگی و خویشکاری های او آمده و در شاهنامه و ادب پهلوانی، بی پیشینه و بدیع است، نشان دهد. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که برخلاف شاهنامه فردوسی که پایان کار گودرز در هاله ای از ابهام است، در این روایت ها به توصیف تراژیک پایان کار گودرز پرداخته شده است.
استعاره های مفهومی مرگ در داستان سیاوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
203 - 236
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی استعاره های مفهومی مرگ در داستان سیاوش از شاهنامه فردوسی بر مبنای نظریّه زبان شناسی استعاره مفهومی لیکاف و جانسون پرداخته شده است. بر اساس این بررسی مفهوم مرگ به شش کلان استعاره «مرگ، حقارت است»، «مرگ، جنگ است»، «مرگ، عهدشکنی است»، «مرگ، پایان است»، «مرگ، قصاص است» و «مرگ، سوگواری است» تقسیم شده است. سپس بر پایه روایت داستان، هر کدام از کلان استعاره های مذکور را در آن مورد بررسی قرار دادیم و با آوردن شاهد مثال هایی از ابیات شاهنامه سعی بر آشکارکردن مفهوم مرگ از دیدگاه فردوسی برای مخاطب داشته ایم. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی و بررسی استعاره های مربوط به مفهوم مرگ به این نتیجه منجرشد که دیدگاه فردوسی در مورد مرگ در داستان سیاوش به ازاء هریک از شخصیّت های داستانش متفاوت است. در واقع فردوسی با توجّه به جایگاه هر شخصیّت در داستان با شیوه ای متفاوت به پدیده مرگ می نگرد، امّا در داستان سیاوش مرگ شخصیّت اوّل داستان را خویشکاری (Function) وی می داند و از دیدگاه فردوسی مرگ سیاوش شروع اوست و با مرگ وی عطش انتقام و کینه جویی سرتاسر ایران را فرامی گیرد و باعث می شود تا هدف او که نابودی شرّ است، محقّق شود و توران از حکومت افراسیاب و وابستگانش نجات یابد.
بررسی دوگان ساخت ها در نفثة المصدور زیدری نسوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
23 - 43
حوزههای تخصصی:
نفثه المصدور، کهن غمنامه ای تاریخی و منثور از قرن هفتم هجری، هم زمان با دوران یورش تاتار است.این اثر به دلیل مهارت زیدری نسوی (وفات 647 ه.ق) در نویسندگی و تسلط او بر زبان عربی، به آرایه های ادبی بسیاری آراسته شده است، همچنین جنبه های هنری و تصویرگونگی بسیاری را نیز به نمایش می گذارد. در این پژوهش، دوگان ساخت ها (جفت واژه هایی که اغلب با افزودن الف میانجی، کسره، واو عطف یا حروف اضافه ای مانند بر، تا، عن، علی، از، به و... به هم پیوند خورده یا در پی یکدیگر آمده اند) در چهارگروه تکرار، تضاد، ترادف و اتباع غیرمهمل (پی آیند دوسویه) بررسی شده اند. هدف از این پژوهش، بررسی کارکرد این دوگان ساخت ها در بافت متن براساس روابط همنشینی و جانشینی است. نتایج نشان می دهد که از 221 مورد یافت شده (با فراوانی 249) در نفثه المصدور، 29.72 درصد از دوگان ساخت ها به گروه تکرار، 22.08 درصد به گروه تضادها، 28.92 درصد به تراد ف ها و 19.28 درصد به پی آیندهای دوسویه تعلق دارند. همچنین، به تأثیر نام آواها / اسامی صوت در جلوه های صوتی و سایر دوگان ساخت ها در برخی صحنه های توصیف شده در جلوه های تصویری نفثه المصدور اشاره شده است. داده های پژوهش از منابع کتابخانه ای گردآوری شده و براساس تصحیح دکتر امیرحسن یزدگردی به روش تحلیل آماری بررسی شده اند. نتایج نشان می دهد که زیدری نسوی به صورت آگاهانه و هدفمند از دوگان ساخت ها بهره برده است تا با ایجاد تصویرسازی های قوی تر، تأکید بر مفاهیم، جلب توجه خواننده و برانگیختن عواطف و حس همدلی، اثرگذاری نوشته خود را افزایش دهد و مهارت نویسندگی اش را به نمایش بگذارد. ازاین رو، می توان دوگان ساخت ها را هم به عنوان عناصر زیبایی شناختی از دیدگاه بلاغی و هم به عنوان یک مؤلفه سبکی و الهام بخش نویسندگان معاصر در نظر گرفت و از ظرفیت های هنری این اثر برای معرفی متون کهن ایران به جهان بهره جست.
دین مزدیسنی و تقویت و تحکیم هویت ایرانی در عصر ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۷
283 - 305
در طول تاریخ و در روند شکل گیری تمدن و سیر حکومتها در کنار عناصر مهمی همچون جغرافیا و تاریخ مشترک، دین نیز می تواند منبع مهمی در هویت جمعی و معنا بخشی بدان محسوب گردد. بر این اساس یکی از ابهامات مهم این پژوهش آن است که در عصر ساسانی دین چه تاثیر و نقشی در تقویت هویت ایرانی داشته و دولتمردان ساسانی چه تدابیری در بهره بری بهتر از دین در متحد ساختن و همراه گردانیدن ایرانیان با سیاستهای خویش در پیش گرفته اند. در این جستار، با استفاده از گزارش های تاریخی کهن و داده های برآمده از متون دینی، با رویکردی توصیفی-تحلیلی این نتایج حاصل آمده است که؛ با توجه به رسمیت بافتن مسیحیت در قلمرو رومیان و تهاجماتی که از سوی شرق، قلمرو ساسانیان را تهدید می کرد، ساسانیان از جمله تدابیر مهمی که اندیشیدند ، تاکید بر دین مزدیسنی به عنوان دین ایرانی در برابر ادیان انیرانی بود که متولیانی در ورای مرزهای ایرانی داشت؛ تا بدین نحو جبهه مستحکم و نیرومندی را در برابر نفوذ ادیان انیرانی در بین ایرانیان ایجاد کنند. ساسانیان در پیشبرد این سیاست افزون بر بنیاد پرستشگاهها و ایجاد مستعمره های ایرانی در مناطق انیرانی، پروپاگاندای گسترده ای در اهمیت دین به راه انداختند و حتی با ایجاد انشقاق بین پیروان ادیان غیرمزدیسنی با هم مسلکان آنها در خارج از مرزهای ایرانشهر، در ایرانی ساختن برخی اقلیت های مهم و همبستگی بین آنها با سایر افراد جامعه کوشیدند.
تأملی بر ناتورالیست و سمبولیسم، محملی برای بیان رئالیسم در ادبیات معاصر
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷
95 - 120
حوزههای تخصصی:
زبان منطق شعری آنها غالباً آمیخته با نماد و تمثیل است. آن ها، در جهت پرداختن به رسالت شعری، به مفهوم برجسته ساختن واقعیات پنهان جامعه و بی دارگری افراد جامعه، از تلفیق هنر و واقعیت بهره می گیرند. منظور از شعر نمادین این نیست که بگوییم شاعر برای بیان برخی از مفاهیم درون شعر از نماد یاری جسته است. در حقیقت، کمتر شعری را می توان در دوران معاصر پیدا کرد که در آن نماد به کار نرفته باشد. در اینجا، شعر نمادین شعری است که حیات معنایی آن، در کلیّت خود، با نماد شکل یافته باشد. شبکه نمادین شعر مدرن فارسی فقط به واژه ”شب“ و واژه های متضاد آن محدود نمی شود، بل بسیاری از مفاهیم وابسته به آن مانند تاریکی، روشنایی، صبح، هوای سحری، مه، ابر، خزان، زمستان، بهار و مانند اینها را نیز در بر می گیرد که شعر فارسی را به امکانات نمادین گسترده ای مجهز ساخته است. این شبکه نمادین به دست شاعرانی که پس از نیما آمده اند رفته رفته گسترش یافته و سنت بزرگی را در زمینه تصویر فضای سیاسی در شعر فراهم آورده است.در این مقاله، برای روشن ترشدن مسئله رئالیسم و تأثیرپذیری این مکت ب در جریان شعر معاصر با ژرف ساخت ناتورالیسم و سمبولیسم، به تجزیه وتحلیل و تأثیروتأثر مکاتب یاد شده می پردازیم و تا به این نتیجه برسیم که کدام شاعر یا شاعران معاصر، از این هنر بیشترین بهره را برده اند؟
تبیین نسبت بانکداری بدون ربا با بنگاه داری بانک ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد اسلامی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۷
41 - 68
حوزههای تخصصی:
بانک ها ازجمله مهم ترین نهاد مالی مؤثر بر رشد و پیشرفت اقتصادی کشورها هستند. یکی از مسائل مهم بانکی که به نوبه ی خود می تواند اثرات مثبت یا منفی به دنبال داشته باشد، بنگاه داری بانکی است. در سال های اخیر، در سیستم بانکی ایران جنبه ی منفی بنگاه داری بانکی بروز پیداکرده است. با توجه به اینکه بعد از انقلاب بانکداری در ایران ظاهراً تحت قانون بانکداری بدون ربا، مصوب سال 1362 عملیاتی شده است، بررسی نقش بانکداری بدون ربا و این قانون در بروز این مشکل، رویکرد جدیدی است که در تحقیقات پیشین مشاهده نشده و لذا از یک جنبه نوآورانه ای برخوردار است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که اولاً بانک بدون ربا نهادی است که تأمین مالی را با مشارکت مستقیم در سرمایه گذاری و یا کسب وکار همراه می کند؛ لذا یک واسطه مالی بازار پول محسوب نشده؛ بلکه یک نهاد مالی بازار سرمایه است و درنتیجه، تبعات بنگاه داری بانکی بر آن بار نمی شود. ثانیاً بانک های ایران قانون بانکداری بدون ربا را اجرا نکرده و به مثابه یک بانک متعارف موجود در بازار پول عمل می-کنند. ثالثاً، این واسطه گری بازار پول توسط بانک های ایرانی به نحوی است که عامل بروز جنبه منفی بنگاه داری شده است.
سیاست های توسعه مسکن شهری و عدالت فضایی (اتنوگرافی نهادی مسکن مهر سنندج)
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
96 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: شهرسنندج به دلایلی از جمله رشد جمعیت، مهاجرت و افزایش حاشیه شینی یکی از شهرهایی بوده است که مسکن مهر در دو منطقه شهری_دگران و بهاران_ آن به اجرا درآمده است. در این پژوهش با در نظر داشتن رویکردهایی عدالت فضایی سعی در ارائه تحلیلی از وضعیت این مناطق داشتیم. مفروضه اصلی چین است که عدالت فضایی متحقق نشده است و زیست شهری در این مناطق به حاشیه رانده شده است. بررسی وضعیت مسکن در شهر سنندج یکی از مهمترین مسائل این شهر محسوب می شود و این امر چالش هایی را برای مدیران و برنامه ریزان شهری، ساکنان و مالکین ایجاد نموده است. مسکن مهر سنندج با ظرفیت ۷۶۰۰ واحد (در بهاران سطح 43/5 هکتار احداث شده و طول کل خیابان های 20 و 14 متری آن 6410 متر است و تراکم خیابان در این پروژه 147/3 متر) درصدد ایجاد فضایی برای شهروندان بود که بتواند مشکلات و مسائل شهری به ویژه مسکن را حل نماید. این پروژه، وضعیتی را ایجاد کرده است که صرفا نمی توان از لحاظ آماری و کمی بدان نگاه کرد. نگاه به این پروژه از سوی ذی نفعان یکی از مهمترین راه هایی است که بتوان به چگونگی عملکرد مدیران و برنامه ریزان، پیمانکاران و ذی مدخلان نگریست و دستاوردهای این پروژه را مورد ارزیابی قرار داد. این امر، نشان می دهد که ساکنان، چه برداشت ها و مواجهاتی در برابر سیاست ها و راهبردهای اتخاذ شده داشته اند. نظر آنها در مورد دسترسی به امکانات، نوع ساخت، فضا و... تعیین کننده این امر است که عدالت فضایی در شهر سنندج به چه شیوه بر وضعیت زیسته ی ساکنان آن تاثیر دارد. مفروضه بنیادین این پژوهش چنین است که فضای کافی و مناسب از مهمترین نکته هایی بوده است که در طرح مسکن مهر سنندج نادیده گرفته شده است. نحوه ی معماری و ساخت و سازها در این محدوده ها حاکی از فضای نامناسب، عدم توجه به زیرساخت ها، و تمرکز بر روی بیشترین استفاده از زمین بوده است و این امر در مقایسه با نواحی دیگر شهری نابرابر می باشد. با این مفروضه، پژوهش حاضر در صدد برساخت منازعه ی نهادی ساکنان با سیاست ها و راهبردهای اتخاذ شده در مسکن مهر سنندج است.روش :روش پژوهش، روش اتنوگرافی نهادی است. داده های این پژوهش، مستخرج از تجربیاتی که در کشاکش روابط نهادی شکل گرفته و متون نهادی ای به مثابه اِعمالِ سیاست های از بالا بوده اند. از نمونه گیری هدفمند برای گزینش افراد مورد مصاحبه و از نمونه گیری نظری برای تشخیص تعداد افراد، تعیین محل داده های مورد نیاز و یافتن مسیر پژوهش استفاده شده است. برای تفسیر تجربیات مصاحبه شوندگان از تحلیل مضمونی و مدل امیک استفاده شده تا براساس آنها و با دستاویزقرار دادنشان در بستر و موقعیت بومی به خوانشی انتقادی از تجربیات شکل گرفته نائل شد. مصاحبه ها با ۳۰ نفر از شهروندان ساکن مسکن مهر واقع در شهرک بهاران سنندج انجام شده است. همچنین متون نهادی مربوط به طرح مسکن مهر (طرح ها، آمار و اطلاعات، سایت مربوط به این نهاد های دخیل و...) واکاوی، مورد تحلیل و نقد قرار گرفته است.یافته ها: نتایج نشان می دهد که تنوع و تناقضات فرهنگی جمعیتی ناشی از مهاجرت بی رویه و ازدحام آپارتمان ها مسائلی را به وجود آورد که این زیست شهری را به مخاطره بیاندازد. طبقات زیاد وشلوغی واحدها، سبب این ازدحام شده و محیطی ناآرام را ایجاد نموده است. در بعد اجتماعی و فرهنگی همچنین می توان به وجود تعارضات گروهی، عدم تعلق مکانی و کاهش اعتماد اجتماعی در این مناطق اشاره نمود. نتایج در قالب مقولات ثانویه تعارضات اجتماعی ساکنان و ازدحام جمعیتی، کمبود امنیت اجتماعی و روانی، عدم مشارکت و اعتماد نهادی و ضعف امکانات و بی توجهی به بافت فضایی نشان از آن دارد که عذالت فضایی نه تنها متحقق نشده است بلکه زیست ناپایداری را برای ساکنان رقم خورده است. تحلیل مصاحبه ها در این بعد، دریچه ای از مسائل را نشان می دهد که با مقوله ثانویه کاهش امنیت اجتماعی و روانی در این مناطق می توان آن ر امورد بحث قرار داد. به دلایل زیادی از جمله وجود افراد مجرد و معتادین و خانواده های شلوغ و... این مناطق ناامن شده و این مورد بیشترین تاثیر را بر روی زیست زنان و کودکان داشته است. اما در ارتباط با نهادهای ذی ربط از جمله شهرداری تحلیل مقولات ناشی از مصاحبه ها نشان می دهد که مشارکت و اعتماد بین ساکنان و نهادها وجود دارد. باری؛ آنچه بیشتر در مورد عدالت فضایی مورد بحث قرار گرفت مربوط به ضعف امکانات و بی توجهی به بافت فضایی ای این مناطق است. دوری از مراکز بهداشتی و درمانی، حمل و نقل عمومی نامتناسب، فقدان کاربری ورزشی، فقدان فضای سبز و کاربری تفریحی و عدم ساماندهی زباله ها مهمترین مقولاتی هستند که نشان می دهند امکانات این مناطق به حدی نیست که بتوان زیست پایداری در این مناطق داشت و بتوان بر وجود عدالت فضایی و به مراتب، عدالت اجتماعی صحه بگذارد.نتیجه: خدمات شهری در معنای عام خود می تواند بسیاری از فعالیت های خدماتی و عمومی مورد نیاز برای اداره امور شهری این مناطق و کاهش بی عدالتی های اجتماعی و اقتصادی را جبران نمایند. لذا توجه نهادی و مشارکت نهادهای ذی ربط در این زمینه مهترین راهکار ارتقای عدالت فضایی و بالا بردن زیست شهری در این مناطق است.
بررسی نقض تعهدات عقود مشارکتی بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
101 - 116
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عدم بازپرداخت تسهیلات ناشی از عقود بانکی مشارکتی از معضلات پیش روی نام بانکی است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر، بررسی نقض تعهدات عقود مشارکتی بانکی است. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد ضمانت اجراهای کنونی نقض عقود مشارکتی بانکی، از کارآیی لازم برخودار نیستند. نظام حقوقی ایران در خصوص ضمانت های اجرایی قرارداد دچار نوعی افراط و تفریط است زیرا درصورتی که متعهد به تعهدات قراردادی خود عمل ننماید (ولو آن تعهد، جنبه اساسی و اصلی داشته باشد)، متعهدله حق فسخ نداشته و تنها می تواند الزام متعهد به اجرای عین تعهد را درخواست نماید و حق فسخ اصولاً آخرین راه است. نتیجه: نظام ضمانت اجراهای نقض تعهدات قراردادی با چهار ایراد عمده مواجه است: 1- عدم کارآیی و باز دارندگی، 2- عدم تناسب میان درجه تخلف و ضمانت اجرای آن، 3- عدم پوشش تمام زیان های زیان دیده و نادیده گرفته شدن قاعده لاضرر و اصل جبران کامل خسارت، 4- عدم پیش بینی برخی راه حل ها، جهت کاهش آثار زیان بار اقتصادی نقض قرارداد نظیر اعطای حق فسخ تا تعلیق در نقض قابل پیش بینی یا انجام معامله جایگزین از سوی زیان دیده؛ در واقع ضمانت اجراهای قراردادی، کمتر مورد تحلیل اقتصادی قرار گرفته است.
نقش سیاست گذاری عمومی در تحقق عدالت توزیعی از منظر حقوق عمومی اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
117 - 132
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از چالش های مهم در جامعه شناسی اقتصادی، مسئله عدالت اقتصادی است. امروزه مفهوم عدالت اقتصادی با مسئله نابرابری درآمدی و توزیع ثروت همراه شده است. رابطه عدالت اقتصادی و سیاست گذاری های عمومی در مطالعات پیشرفته و گسترده به سه رویکرد مهم یعنی نابرابری اقتصادی، توزیع نابرابر درآمد و اجرای سیاست گذاری های متناسب تأکید کرده است. از این رو در این پژوهش با هدف تحلیل دغدغه نظریه پردازان سیاسی پیرامون مفهوم عدالت و تلاقی آن با تساوی و آزادی، به بررسی نابرابری های اقتصادی موجود به صورت کلی می پردازد. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که نابرابری درآمد، ناشی از توزیع نابرابر درآمدهای ناشی از کار و سرمایه، در تمام کشورها و طی دوره های زمانی مختلف به یک قاعده تبدیل شده است. توزیع درآمدهای ناشی از سرمایه، که اکثراً به صورت متمرکز و ناعادلانه صورت می پذیرد، به نحو مؤثری بر تمرکز ثروت و انباشت آن در جوامع کنونی و تاریخی تأثیر گذاشته است. نتیجه: پژوهش بر این نکته تأکید دارد که رشد طبقه متوسط و حقوق موروثی در کشورهای توسعه یافته به تغییرات بنیادین در توزیع ثروت در طول قرن بیستم منجر گردیده است. دولت ها با تدوین و اجرای سیاست گذاری های متناسب می توانند نقش مهمی در تحقق عدالت اقتصادی داشته باشند.
مقایسه قاعده تقلیل ثمن در کنوانسیون بیع بین المللی کالا با نهاد ارش و تقسیط ثمن در حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
167 - 182
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: وجود توازن در قراردادها، از دیرباز مورد توجه حقوقدانان ایران بوده است. هدف مقاله مقایسه قاعده تقلیل ثمن در کنوانسیون بیع بین المللی کالا با نهاد ارش و تقسیط ثمن در حقوق ایران است. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد، منشأ قاعده تقلیل ثمن در ماده 50 کنوانسیون بیع بین المللی کالا، در حقوق روم است که بعد از آن مورد توجه بسیاری از حقوقدانان کشورهای دیگر قرار گرفته است. تحقیق و بررسی در منابع فقهی و حقوق مدنی ایران، عدم پذیرش ظاهری این قاعده را نشان می دهد ولی نهادهای مشابهی در قانون ایران وجود دارد که نشان دهنده امکان پذیرش این قاعده در حقوق ایران است. نتیجه: نهاد تقلیل ثمن در کنوانسیون مشابه نهاد ارش و مابه التفاوت در حقوق مدنی ایران است و از جهاتی بین این دو نهاد وجوه تشابه و از جهاتی بین آنها وجوه افتراق وجود دارد.
طراحی مدل درگیری اجتماعی برند بر اساس محتوای تولیدشده توسط کاربران در صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
147 - 164
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: محتوای تولیدشده توسط کاربر در بازاریابی به محتوای مربوط به برند گفته می شود که هر کسی که عضویت رسمی در آن کسب وکار ندارد، آن را منتشر می کند. محتوای تولیدشده توسط کاربر می تواند در شکل های گوناگون، از جمله پادکست، ویدئو، ارائه نظرات، تصویر و عکس باشد. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل درگیری اجتماعی برند براساس محتوای تولیدشده توسط کاربران انجام شد. روش شناسی: این پژوهش با استفاده از پارادایم تفسیرگرایی– پراگماتیسم، با رویکرد ساخت گرایی اجتماعی با استدلال استقرایی و با طرح پژوهش ترکیبی (کیفی و کمّی) برای دستیابی به اهداف خود تلاش کرد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی پژوهش دو دسته هستند. دسته اول متخصصان و خبرگان حوزه بازاریابی و بیمه و دسته دوم کاربران عادی شرکت های بیمه هستند و نمونه مشارکت کنندگان از بین آن ها و براساس روش نمونه گیری هدفمند و با روش اشباع داده ها انتخاب شد (15 نفر خبرگان، 15 نفر کاربران). جامعه آماری بخش کمّی پژوهش همه کاربران سایت های فروش و رسانه های اجتماعی و شبکه های ارتباطی شرکت های بیمه بودند (4500=N)، که از بین آن ها تعداد 305 نفر از کاربران به عنوان نمونه آماری بخش کمّی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه بندی انتخاب شدند. به این صورت که هر شرکت بیمه به صورت یک خوشه در نظر گرفته شد و نمونه ها از خوشه ها انتخاب شدند. اندازه حجم نمونه براساس جدول مورگان تعیین شد. شرکت های منتخب برای انجام پژوهش شامل شرکت بیمه ایران، آسیا، نوین، البرز، پاسارگاد و پارسیان هستند و سه بیمه شخص ثالث، بیمه درمان و بیمه عمر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. داده ها در بخش کیفی با روش کدگذاری استراوس و کوربین (1990) تحلیل شده اند. برای بخش کمّی از پرسش نامه استفاده شد. پرسش نامه براساس مضامین استخراج شده از مصاحبه ها طراحی شد که دارای 69 گویه است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مدل درگیری اجتماعی برند براساس محتوای تولیدشده توسط کاربران در صنعت بیمه دارای 7 مؤلفه، 11 مقوله و 58 مضمون بود که چهار مؤلفه شامل مدیریت محتوای تولیدشده توسط کاربران، توجه به تیپ شخصیتی کاربران، استفاده از نفوذ اجتماعی و استفاده از پتانسیل محتوای تولیدشده توسط کاربران به عنوان مؤلفه های نهایی و دو مؤلفه اعتمادسازی و افزایش تعامل با کاربران به عنوان عوامل واسطه در شکل گیری درگیری اجتماعی برند مؤثر هستند. برازش الگو در سه بخش شامل برازش مدل اندازه گیری، برازش مدل ساختاری و برازش مدلی کلی است. برای بررسی برازش مدل اندازه گیری از پایایی شاخص، روایی همگرا و روایی واگرا استفاده شده است. نتایج پایایی شاخص نشان داد که الگوی طراحی شده از برازش مطلوبی برخوردار است. نتایج آزمون روایی همگرا نشان داد که سازه های این پژوهش از لحاظ همگرایی و همبستگی از اعتبار کافی برخوردارند. نتایج آزمون روایی واگرا نشان داد که سازه ها روایی مطلوبی دارند. نتایج برازش مدل ساختاری نشان داد که می توان به برازش مدل از بعد ساختاری اعتماد کرد و در نهایت برازش کلی الگوی طراحی شده قوی و مطلوب است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که شرکت های فعال در صنعت بیمه می توانند با ایجاد پیوند و ارتباط داستان برند بین شرکت بیمه و کاربران با استفاده از محتواهای تولیدشده توسط کاربران بیمه و با بهره گیری از چهار مؤلفه نفوذ اجتماعی کاربران در محتواهای تولیدشده توسط کاربران بیمه، تیپ شخصیتی کاربران بیمه در محتواهای تولیدشده توسط کاربران، مدیریت محتواهای تولیدشده توسط کاربران بیمه و پتانسیل محتواهای تولیدشده توسط کاربران انگیزه های کاربران را افزایش داده، تعاملات اجتماعی را مدیریت و بهینه کرده و کنشگران اجتماعی را فعال کند و به هدف نهایی خود یعنی شکل گیری درگیری اجتماعی برند مربوط خود دست یابد.
برآورد توابع واکنش مالی و عوامل تعیین کننده پایداری مالی در ایران با استفاده از توابع خطی و غیرخطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد باثبات دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
5 - 33
حوزههای تخصصی:
دولت ها با استفاده از ابزار سیاست مالی، اهداف اقتصاد کلان مانند تثبیت اقتصاد را دنبال می نمایند. از طرفی، پایداری مالی، لازمه رسیدن به ثبات اقتصادی می باشد. این پژوهش، با استفاده از توابع واکنش مالی خطی و غیرخطی شامل توابع درجه دوم و درجه سوم، تابع با پارامتر متغیر در زمان و الگوی تغییر رژیم مالی مارکوف-سوئیچینگ، پایداری مالی دولت ایران و عوامل تعیین کننده آن در دوره 1349-1400 را مورد سنجش قرار می دهد. بر اساس یافته های این پژوهش، ضریب نسبت بدهی دولت به تولید ناخالص داخلی در الگوهای خطی و غیرخطی، منفی و غیرمعنی دار ولی در الگوی شامل متغیرهای کنترل، منفی و قویاً معنی دار است. نتایج الگوی تغییر رژیم مالی مارکوف-سوئیچینگ وجود دو رژیم مالی در سیاست مالی ایران را نشان می دهد. یک رژیم مالی ناپایدار، که در آن، واکنش تراز اصلی بودجه نسبت به بدهی عمومی، منفی و معنی دار است و یک رژیم مالی پایدار که در آن، واکنش تراز اصلی بودجه نسبت به بدهی عمومی، مثبت ولی غیرمعنی دار می باشد. همچنین، نتایج الگوی تغییر رژیم مالی مارکوف-سوئیچینگ نشان میدهد میانگین احتمالات انتقال فیلترشده و هموارشده ماندن در رژیم مالی ناپایدار بیشتر از رژیم مالی پایدار است که بیانگر آن است که سیاست مالی ایران ناپایدار بوده است. بر اساس نتایج الگوی با پارامتر متغیر در زمان، واکنش تراز اصلی بودجه نسبت به افزایش بدهی در طول زمان منفی و کاهشی بوده است، بنابراین، کاهش بدهی در اولویت دولتها در ایران نبوده است، درنتیجه، سیاست مالی ایران در جهت ناپایداری حرکت کرده است.
ارزیابی نقش شوک های سیاست های پولی بر حباب و قیمت دارایی ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد باثبات دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
145 - 174
حوزههای تخصصی:
افزایش قیمت دارایی ها به بالاتر از ارزش های بنیادی خود موجب ایجاد حباب قیمت دارایی می شود. حباب قیمت دارایی ها تهدیدی برای ثبات مالی و اقتصاد کلان است. با این حال، هیچ اتفاق نظری در مورد نحوه برخورد سیاستگذاران با حباب ها وجود ندارد و نقش سیاست پولی همچنان مورد مناقشه است. لذا این مطالعه به بررسی تاثیر سیاست های پولی بر حباب قیمت دارایی ها در ایران با استفاده از داده های فصل اول 1380 تا فصل چهارم 1401 و روش TVP-VAR پرداخته است. بدین منظور ابتدا شاخص قیمت دارایی ها (بورس، مسکن، طلا و ارز) با استفاده از تحلیل مولفه های اساسی ساخته خواهد شد. سپس شاخص حباب قیمت دارایی ها از روش BSADF محاسبه و نشان داده می شود که دو بازه در سال های 1397 و 1399 شاخص قیمت دارایی ها رفتار حبابی داشته است. شاخص های پایه پولی، نرخ بهره و نرخ ذخیره قانونی به عنوان شاخص های سیاست پولی در نظر گرفته شده است. نتایج نشان می هد که تاثیر سیاست های پولی بر حباب بازار دارایی ها طی زمان متغیر بوده است. همچنین نتایج حاکی از آن است که شوک سیاست پولی ناشی از کاهش نرخ بهره و افزایش پایه پولی موجب افزایش حباب قیمت دارایی ها شده است در حالی که بخش حبابی قیمت دارایی ها تحت تاثیر شوک ناشی از کاهش نرخ ذخیره قانونی قرار نگرفته است.
Working Capital Management Model for Listed Companies on the Tehran Stock Exchange(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Finance, Volume ۹, Issue ۱, Winter ۲۰۲۵
89 - 133
حوزههای تخصصی:
This study aims to develop a working capital management model for companies listed on the Tehran Stock Exchange. The proposed model determines the expected level of working capital for a company, enabling it to create the highest possible value. Additionally, this model can be used to assess the efficiency of working capital management. The discrepancy between the actual level of working capital and the expected level serves as an indicator of inefficiency in working capital management. Initially, based on theoretical foundations and expert opinions, 28 variables affecting working capital were selected. Then, using the operational working capital index, the research models were estimated using multiple regression and genetic algorithm techniques for data from 156 companies over the period from 2011 to 2022. Influential variables were identified and filtered. Finally, suitable working capital management models were identified based on two criteria: (1) the strong correlation between the errors of the fitted models and the working capital efficiency of the company, and (2) the model’s accuracy in identifying companies prone to excess or shortage of working capital. In total, after estimating 119 different models using regression and genetic algorithm methods, four suitable working capital management models were determined. The regression method resulted in models with an average accuracy of 77.27% and 79.54% for the dependent variable of working capital and the cash conversion cycle, respectively. The genetic algorithm method resulted in models with an average accuracy of 89.03% and 82.08%. The final model, with the cash conversion cycle as the dependent variable, was identified as the best model. It includes the variables of the previous year's cash conversion cycle, company-specific risk, gross profit margin, trade credit, growth opportunities, operating cycle, economic policy uncertainty, and exchange rate changes.
پهنه بندی مناطق مستعد کشت پاییزه چغندرقند در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر نشان دادن مناطق مستعد برای کشت چغندرقند پاییزه در استان گلستان با توجه به پارامترهای دما و بارش است. بدین منظور از آمار درجه حرارت (روزانه) و بارش (سالانه) با طول دوره آماری ۱۵ ساله (۱۳۸۵-۱۳۹۹) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش های نمودارهای پتانسیل گرمایی، انحراف از شرایط بهینه، فنولوژی و پهنه بندی استان گلستان ازنظر میزان آبیاری در طول رشد از داده های سالانه بارش استفاده شد. نتایج ارزیابی دما با استفاده از روش پتانسیل گرمایی بر اساس آستانه حرارتی، صفر، ۴ و ۱۰ درجه سانتی گراد در سطح ایستگاه های استان گلستان نشان داد؛ ایستگاه اینچه برون دارای بیشترین واحد حرارتی تجمعی و ایستگاه علی آباد کتول دارای کمترین واحد حرارتی تجمعی هستند. بررسی تاریخ احتمال وقوع یخبندان دیررس بهاری در سطح 95 درصد نشان داد که به دلیل رخداد آن در اواخر فروردین ماه در مرکز، شرق و شمال و شمال شرقی و غرب استان گلستان مصادف با مرحله فنولوژیکی حجیم شدن ریشه و تجمع قند می باشد. همچنین بر اساس انحراف از شرایط بهینه در استان گلستان ایستگاه اینچه برون دارای کمترین انحراف (۶۴/۲۰-) محاسبه گردید. همچنین ازنظر فنولوژی در مرحله جوانه زدن، شش برگی، حجیم شدن ریشه و تجمع قند و رسیدن کامل گیاه چغندرقند پاییزه در استان گلستان مناطق مساعد کشت چغندرقند پاییزه استان گلستان شامل گنبدکاووس، بندر ترکمن، کلاله، اینچه برون و بندر گز مشخص گردیدند. همچنین ارزیابی ها ازنظر بارش با توجه به نقشه ی پهنه بندی سالانه بارش های استان گلستان می توان نتیجه گرفت ازنظر بارشی و تأمین آب موردنیاز چغندرقند پاییزه محدودیت زیادی متوجه استان گلستان نیست البته با توجه به خشک سالی های اخیر چندساله کشت این گیاه در استان احتیاج به آبیاری تکمیلی جهت رشد را دارد.
اسلام و مسئله شرّ: بررسی مختصر کتاب شناسی آثار اصلی موجود به زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فجایع انسانی حاصل از جنگ جهانی دوم و همچنین تجربه کشتارهای دسته جمعی یهودیان که پس از دوران حاکمیت عقل روشنگری و ارزش های شکل گرفته از آن رخ داده بود، به پرسش های وجودی و فلسفی بسیاری انجامید که منجر به شکل گیری گفتمان شر در سنت فلسفی و الهیاتی غرب گردید. در این فضا، فلاسفه ملحد در معقولیت خداباوری سنتی و دیدگاه آن نسبت به مسئله شرّ تردید نمودند. همچنین جریان های ضدتئودیسه نیز شکل گرفتند که هر گونه تلاش برای توجیه شرور را شرم آور و غیراخلاقی می خواندند. در این پس زمینه، متکلمان یهودی و مسیحی و فلاسفه دین باور به بازخوانی سنت دینی شان و ارائه پاسخ هایی با تاب آوری بیشتر در خصوص مسئله شرّ روی آوردند. اما در جهان اسلام متفکران مسلمان علاقه چندانی به این بازخوانی نشان ندادند. در این مقاله مختصر، با بررسی کتبی که به زبان انگلیسی در زمینه اسلام و مسئله شرّ در دوره معاصر نگاشته شده، نشان داده می شود که این آثار معدود نیز غالباً به واگویی همان پاسخ های کلاسیک و سنتی پرداخته اند و یا این که گفتمان شرّ را دغدغه ای غربی یا بیگانه قلمداد کرده اند. از این رو به نظر می رسد که الهیات اسلامی همچنان نیازمند پرداختن جدی تر به وجه وجودی و انسانی شرّ و ارائه پاسخ ها ی عملی بدان است.
ترکیب ها: سازه های ایجازی در زبان شعری نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
171 - 202
حوزههای تخصصی:
ایجاز هم از حیث اقتصاد واژگانی، هم به جهت مناسبات اخلاقیِ زبانی-گفتاری و هم از منظر زیبایی شناسی بلاغی، پسندیده و سفارش شده است. ایجاز، صنعتی بی قاعده و مخلوق توانمندی های هنری و کلامی گویندگان است. بنیادنهادن کلام موجز، نیازمند ظرایف ادراکی و نبوغ ذهنی و زبانی است. نظامی از جمله شاعرانی است که «ایجاز در حد اعجاز» در وصف کلام او به کار رفته است. او بخش بزرگی از تشخّص سبکی خود را وام دار ترکیب سازی و واژه گزینی است. مسأله اصلی تحقیق حاضر، بررسی و معرّفی ترکیب های موجود در شعر نظامی، به عنوان سازه های ایجازی بوده است. برای انجام تحقیق، از روش توصیفی و تحلیل محتوایی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که برخلاف تصور رایج، ترکیب ها فقط در ساختمان نحوی-معنایی شعر موجب ایجاد ایجاز نمی شود. بلکه این ترکیب ها در تمام سطوح زبانی (آوایی، واژگانی، نحوی و بلاغی) در ایجاز گسترده کلامی ایفای نقش می نماید. این ترکیب ها در تناسب های چندوجهی با سایر ارکانِ محور هم نشینی، توأمان، هم موجب حذف/کاهش تعداد واحدهای زبانی (حروف و ادات، واژگان، جمله/جمله ها، فعل ها، موصول ها، گروه های قیدی، وصفی و مصدری) و هم موجب تقویت منظورهای هنری و معنایی شعر از موسیقی تا معناست (که فراتر از توانایی های نرم عادی زبان است). برخی از ترکیب های برساخته نظامی، رمزگان هایی با پیشینه بینامتنیِ کهن الگویی، هرمنوتیکی و یا فلسفی است که با رعایت اقتصاد واژگانی، حجم وسیعی از داده ها را در واحدهای زبانی محدود منتقل می کند. بنابراین، می توان بیشتر ترکیب ها (و نه همه آن) موجود در شعر نظامی را سازه های ایجازی چندمنظوره ای دانست که در سطوح مختلف زبان (هم به طریق حذف و هم از راه قصر) موجب ایجازهای فراگیر ادبی و گفتمانی است.
Translations of Portfolio: A Genetic Reading of Ralph Waldo Emerson’s “Song of Seid Nimetollah of Kuhistan”(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۳
60 - 71
حوزههای تخصصی:
This article looks at Ralph Waldo Emerson’s translation of a poem by Shah Nimatullah Wali, “Song of Seid Nimetollah of Kuhistan,” and through a genetic reading of its avant-texts demonstrates, firstly, how despite its pretense to faithfulness, the translation is affected by Emerson’s prior knowledge of the original culture. It will also demonstrate how the translation provides Emerson with a space to express his concerns in disguise of a translator. That is to say, through conscious and unconscious manipulation of the original text and introduction of the translation as an emblem of the foreign culture, Emerson affirms and naturalizes his own ideological position. This article also attempts to demonstrate how through the translation Emerson is identifying with the speaker, “leaving” his identity, and temporarily experiencing the moment of trance a dervish describes. In order to achieve these, this article benefits from Lawrence Venuti’s “hermeneutic model of translation” and Branka Arsic’s idea of “leaving.”