مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از پژوهش حاضر بررسی و اولویت بندی عوامل تقویت کننده تعاونی های دامداری صنعتی و روستایی استان کرمان است. نوع پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی – پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 47 واحد شرکت تعاونی دامداری های صنعتی، نیمه صنعتی و روستایی در استان کرمان است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ساخته محقق است که پایایی آن با روش آلفای کرونباخ و با مقدار 87/0 تأیید شد. نتایج مطالعه براساس آزمون فریدمن نشان داد که متغیر مدیریت با میانگین رتبه ای 73/4، محیط اقتصادی با میانگین رتبه ای 50/3 به ترتیب مؤثرترین و متغیر آموزش با میانگین رتبه ای 00/1 کم اثرترین عامل دربین عوامل اثرگذار بر تقویت تعاونی های دامداری است. همچنین، براساس اولویت بندی مربوط به فاکتورهای محیط اقتصادی «میزان بهره مندی از اعتبار ها و تسهیلات دولتی برای تعاونی» با میانگین رتبه ای 73/3 مهم ترین فاکتور اقتصادی است. در اولویت بندی مربوط به فاکتورهای شخصیت فاکتور «انگیزه فعالیت در تولید محصولات دامی» با میانگین رتبه ای 70/3 مهم ترین فاکتور شخصیت، برای متغیر فرهنگی اجتماعی نیر فاکتور «میزان اعتقاد اعضا به فلسفه تعاون در تعاونی دامداری» با میانگین رتبه ای 85/4، در متغیر مدیریت نیز فاکتور «تأثیر تجربه قبلی مدیرعامل در پیشبرد هدف های شرکت» با میانگین رتبه ای 98/4 و در متغیر آمورش نیز فاکتور «میزان بهره مندی از دوره های آموزشی» با میانگین رتبه ای 32/2 مهم ترین فاکتورها برای متغیرهای ذکر شده هستند.
تحلیل اثرهای خشکسالی بر جوامع روستایی شهرستان خمین (دهستان رستاق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درحال حاضر خشکسالی یکی از مخاطره های مهم طبیعی است که اثر های مستقیم و غیر مستقیم به ویژه در نواحی روستایی دارد. از جمله پیامدهای خشکسالی تأثیرگذاری آن بر ابعاد زندگی جوامع روستایی است؛ از این رو بررسی علمی این پدیده برای برنامه ریزی و مقابله با آن ضروری است. روش پژوهش در این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و برای جمع آوری داده ها از روش میدانی و اسنادی استفاده شده است. جامعه آماری شامل 1344 خانوار روستایی دهستان رستاق شهرستان خمین بوده است که از آن میان 229 خانوار با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. در پژوهش حاضر پرسشنامه ای بر مبنای طیف لیکرت در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و کالبدی برای جمع آوری اطلاعات تهیه شده و ابزار تحلیل داده ها نرم افزار SPSS، مدل FARAS و مدل Fuzzy vikor بوده است. نتایج حاصل از یافته های پژوهش حاکی از آن است که بیشترین تأثیر خشکسالی به ترتیب بر ابعاد اقتصادی با وزن (434/0)، اجتماعی (430/0)، کالبدی (419/0) و محیط زیستی (390/0) بوده است که متغیرهای کاهش درآمد، کاهش پس انداز (بُعد اقتصادی)، افزایش مهاجرت از روستا (بُعد اجتماعی)، تغییر کاربری اراضی (بُعد کالبدی) و در نهایت، فرسایش خاک (بُعد محیط زیستی) بیشترین تأثیرپذیری را از این مخاطره داشته است. همچنین، خشکسالی در روستای پشتکوه بیشترین تأثیر و در روستای حشمتیه کمترین تأثیر را داشته است.
بررسی تأثیر جزایر ایرانی خلیج فارس و تنگه هرمز در قلمروسازی دریایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلمروسازی دریایی یکی از مباحث مهم و حساسیت برانگیز برای کشورهای ساحلی یا جزیره ای است. کشور ایران ازجمله کشورهایی است که به دلیل داشتن موقعیت دریایی مناسب در جنوب و همچنین برخورداری از جزایر متعدد در خلیج فارس و تنگه هرمز سعی کرده است براساس کنوانسیون 1982 حقوق دریاها، قلمروسازی دریایی خود را رسمیت بخشد؛ بر همین اساس، باتوجه به اهمیت و حساسیت های موجود در خلیج فارس، این پژوهش درصدد آن است تا نقش جزایر ایرانی خلیج فارس و تنگه هرمز را در قلمروسازی دریایی ایران بررسی کند. در انجام این تحقیق، اطلاعات به روش کتابخانه ای و اسنادی به خصوص مراجعه به متن ها و نقشه ها و اعلامیه های حقوقی موجود در این زمینه گردآوری شده است و با روش توصیفی- تحلیلی و تحلیل کارتوگرافیکی تجزیه وتحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که وجود جزایر باعث شده است تا ایران خط مبدأ مستقیم را مبنای قلمروسازی دریایی خود قرار دهد. این عمل، از یک طرف محدوده آب های پشت خط مبدأ، یعنی آب های داخلی و از طرف دیگر سایر قلمروهای دریایی ایران را به سمت دریا گسترش داده است. همچنین، برخی جزایر به دلیل برخورداری از دریای سرزمینی خاص خود، باعث گسترش مضاعف دریای سرزمینی ایران در فراساحل خلیج فارس شده اند؛ بنابراین، این مسئله باعث شده است تا حاکمیت و نیز صلاحیت دریایی ایران در خلیج فارس گسترش یابد. همچنین باتوجه به موافقت نامه های دوجانبه ای که بین ایران و برخی کشورهای مقابل مثل عربستان وجود دارد، اوضاع و احوال خاص درخصوص نقش برخی جزایر در قلمروسازی دریایی شکل گرفته است.
گونه شناسی سکونتگاه های روستایی واقع در محدوده جنگلی منطقه هورامان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هورامان، در غرب ایران، یکی از مناطق غنی از جنگل های طبیعی و سکونتگاه های تاریخی است که بیش از 700 روستا را در خود جای داده است. در این پژوهش، 267 روستا در محدوده جنگلی این منطقه انتخاب و الگوهای سکونتگاهی آن ها بررسی شد. هدف اصلی این مطالعه، گونه شناسی سکونتگاه های روستایی و تحلیل عوامل مؤثر بر شکل گیری آن ها بود. شاخص هایی شامل ویژگی های طبیعی مانند توپوگرافی، آب وهوا، پوشش گیاهی و خاک، و عوامل انسانی نظیر دسترسی به جاده ها، رودخانه ها و امکانات رفاهی بررسی شدند. داده های لازم از اسناد موجود جمع آوری و با نرم افزار ArcGIS تحلیل شدند . نتایج نشان داد که سکونتگاه های روستایی به سه گونه اصلی متمرکز، پراکنده و خطی تقسیم می شوند. گونه متمرکز معمولاً در مناطقی با دسترسی محدود و اراضی قابل کشت مشاهده می شود، گونه پراکنده در مناطق با پوشش گیاهی گسترده و منابع طبیعی فراوان شکل گرفته است و گونه خطی عمدتاً در امتداد جاده ها و رودخانه ها قرار دارد. این الگوها بازتاب دهنده تعامل پیچیده بین عوامل طبیعی و انسانی مانند فاصله از جاده ها و منابع آبی، قابلیت اراضی، شرایط رطوبتی خاک و میزان فرسایش هستند . یافته های پژوهش اهمیت درک الگوهای سکونتگاهی و عوامل تأثیرگذار بر آن ها را در برنامه ریزی توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست منطقه نشان می دهد. این مطالعه می تواند مبنایی برای تدوین سیاست های مدیریتی و حفاظت از منابع طبیعی جنگل های هورامان باشد .
ارزیابی روستاهای گردشگری از لحاظ مخاطره زمین لغزش در استان اصفهان با الگوریتم های تحلیل فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: برنامه ریزی مدیریت و توسعه گردشگری روستایی نیازمند شناخت مسائل مختلف آنها ازجمله مدیریت بحران و منابع طبیعی است. مخاطرات احتمالی ازجمله زمین لغزش از مهم ترین این مسائل است که روستاهای گردشگری همواره با آنها مواجهه هستند و باتوجه به تغییرات اقلیمی و محیطی انجام شده توسط بشر، درحال گسترش است. هدف: هدف پژوهش حاضر آن است که روستاهای گردشگری ازلحاظ مخاطره زمین لغزش در استان اصفهان ارزیابی و وضعیت آنها در دو سناریوی بدبینانه و خوش بینانه مشخص شود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر داده های مکانی است. تجزیه وتحلیل داده ها به روش بولین در دو سناریوی بدبینانه و خوش بینانه در نرم افزار Arc GIS انجام شد. داده ها در محیط نرم افزار استاندار دسازی و ازطریق الگوریتم های فضایی تحلیل شدند. نتیجه پژوهش: نتیجه نشان داد که در سناریوی خوش بینانه، فقط 27/1092 کیلومترمربع معادل 032/1درصد از مساحت به عنوان پهنه های با «احتمال زمین لغزش» و در سناریوی بدبینانه مساحت «احتمال زمین لغزش» 3/91521 کیلومترمربع معادل 53/86درصد افزایش پیدا می کند. همچنین نتیجه نشان داد که روستاهای گردشگری منطقه در هر دو سناریو، در معرض خطر زمین لغزش قرار دارند که می توان به روستاهای مشهد کاوه، هاردانگ، خفر، جاجا و دماب اشاره کرد. تبیین تفاوت درخور توجه میان دو سناریو نشان می دهد که مدیریت و برنامه ریزی محیطی و آمایش سرزمین برای کاهش ریسک زمین لغزش ضروری است. درصورت کنترل نکردن عوامل مؤثر بر ناپایداری زمین، بخش وسیعی از منطقه در سناریوی بدبینانه آسیب پذیر خواهد بود.
نقش زنان روستایی در توسعه گردشگری اجتماع محور: مطالع روستاهای اطراف دریاچه گهر در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری مبتنی بر جامعه به عنوان یکی از ارکان توسعه پایدار روستایی، نقش کلیدی زنان روستایی را در حفظ میراث فرهنگی و تقویت اقتصاد محلی برجسته می کند. این مطالعه نقش زنان را در روستاهای داربستانه و تیان در نزدیکی دریاچه گوهر در استان لرستان و موانع مشارکت آن ها و راهکارهای توانمندسازی را بررسی کرده است. با استفاده از تحلیل مضمون کیفی، داده ها ازطریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۹ زن فعال در فعالیت های گردشگری در سال ۱۴۰۳ جمع آوری شدند. فرایند تحلیل تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و نشان داد که مشارکت زنان در ابعاد مختلف اقتصادی (تولید صنایع دستی، خدمات غذایی، فروش محصولات کشاورزی)، اجتماعی (تصمیم گیری محلی، تقویت همبستگی اجتماعی) و فرهنگی/ زیست محیطی (انتقال میراث عشایری، رفتارهای دوستدار محیط زیست) چشمگیر است؛ بااین حال، موانعی مانند زیرساخت های ناکافی، نگرش های سنتی و دسترسی محدود به بازار، مشارکت آن ها را محدود می کند. راهکارهای پیشنهادی شامل تأسیس تعاونی های زنان، توسعه زیرساخت های دیجیتال، ارائه آموزش های حرفه ای و ترویج برندسازی محلی ازطریق جشنواره های فرهنگی است. این اقدامات به توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زنان کمک کرده و توسعه پایدار گردشگری را تقویت می کند. این مطالعه با تمرکز بر ناحیه کمتر مطالعه شده دریاچه گوهر، بینش های بومی و راهکارهای عملی برای توانمندسازی زنان ارائه می دهد و به ادبیات گردشگری مبتنی بر جامعه و مطالعات جنسیتی در ایران کمک می کند.