مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
منبع:
اکولوژی انسانی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰
815 - 835
حوزههای تخصصی:
مسجد به مثابه کانونی عباد ی -اجتماعی برای ادامه حیات پویا نیازمند ارتباطی قوی با حوزه کارکردی خود است. این ارتباط با زمینه از طریق پیوندی انسانی، کالبدی و طبیعی با محیط بیرونی محقق می شود. دین می تواند نقش مهمی در حس مکان داشته باشد و مفهومی از آن ارائه دهد. شکل و سازمان فضایی بنا بر میزان دلبستگی به بنا مؤثر بوده و هر گونه تغییری در ابعاد کالبدی و روانی بنا می تواند بر میزان حس مکان آن، مؤثر بوده است. هدف تحقیق حاضر تحلیل عوامل موثر بر حس مکان در امکان مذهبی شهر تبریز می باشد. تحقیق از نظر ماهیت بصورت توصیفی-تحلیلی و اکتشافی می باشد. که در اصل از روش کیفی و کمی استفاده شده است. حجم نمونه 20 نفر از خبرگان و حجم نمونه نمازگزاران 168 نفر می باشد. برای تحلیل داده های کیفی از روش داده بنیاد با نرم افزار Maxqda استفاده شد برای تحلیل دادهای کمی و سنجش رابطه میان متغیرها از روش همبستگی پیرسون و از آزمون های آماری رگرسیون خطی ساده و چندمتغیره برای تعیین رابطه و شدت و جهت رابط هی بین متغیرهای مستقل و وابسته استفاده شد. از تحلیل مسیر برای مشخص کردن تأثیر مستقیم و غیرمستقیم متغیرها بر حس مکان استفاده شد برای این تحلیل ها از نرم افزار Spss و Amosبهره گرفته شد. نتایج نشان داد عوامل ادراکی و کالبدی بیشترین تاثیر را در القای حس مکان در مساجد تاریخی شهر تبریز دارند و عوامل اجتماعی و عملکردی تاثیر کمتری دارند. در بین متغیرهای مورد بررسی سرزندگی بیشترین ضریب همبستگی و تاثیر در حس مکان دارد. همچنین در بین مساجد بررسی شده مسجد مقبره بیشترین حس مکان از نظر مراجعه کنندگان دارد. بنابراین همه عوامل کالبدی، اداراکی، اجتماعی و عملکردی در ایجاد حس مکان در مکانهای مذهبی ایران بخصوص شهر تبریز موثر هستند.
تحلیلی بر الگوی پراکندگی فضایی و پوشش دهی خدماتی داروخانه ها در سطح نواحی شهر رشت با استفاده از قابلیت های تحلیل فضایی و آمار فضایی در محیط ArcGIS
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ازآنجاکه استفاده بهینه از زمین و ساماندهی کالبدی شهر بر پایه کارایی، حفظ محیط زیست، تحقق عدالت اجتماعی و دسترسی عادلانه به خدمات، از اهداف اصلی برنامه ریزی شهری به شمار می رود، مکان گزینی و الگوی پراکنش فضایی کاربری های شهری باید در راستای تأمین نیازهای تمامی اقشار جامعه و باهدف ارتقای رفاه و آسایش شهروندان صورت گیرد. ازاین رو، ارزیابی کیفی و کمی کاربری ها در ساختار فضایی شهر و بررسی تناسب مکانی آن ها در پهنه های مشخص، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. داروخانه ها ازجمله واحدهایی هستند که نقش مهمی در پاسخ گویی به نیازهای متنوع شهروندان درزمینه بهداشت، درمان و سلامت ایفا می کنند. به همین دلیل الگوی پراکندگی فضایی آن ها تأثیر زیادی بر سطح پوشش دهی خدمات دارویی دارد. با توجه به ماهیت فرا محله ای فعالیت داروخانه ها در این پژوهش پراکندگی این واحدها در مقیاس نواحی شهرداری رشت موردبررسی قرار گرفته است. روش شناسی: در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، از مدل های مختلف تحلیل فضایی در محیط نرم افزار ArcGIS شامل تحلیل لکه داغ، وزنه فراوانی، تحلیل خودهمبستگی فضایی، تراکم جمعیت نواحی در ارتباط با تعداد داروخانه و تحلیل چندضلعی های تیسن استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده وزنه فراوانی داروخانه ها در نواحی 1-3، 3-2 و 2-2، وضعیت معنادار ناحیه ۲-۱ به لحاظ میزان بالای Z در تحلیل لکه داغ، قرار داشتن 7.27 واحد داروخانه به ازای هر 10000 نفر در ناحیه 2-2، بازنمایی موقعیت های معطوف به نزدیک ترین داروخانه در چهارچوب تحلیل مبتنی بر چندضلعی های تیسن و نتیجه تحلیل حاصل از خودهمبستگی فضایی که نشان دهنده الگوی پراکنش تصادفی داروخانه ها در سطح نواحی شهر رشت، که هرکدام با دلالت هایی از الگوی پراکنش در سطح شهر رشت همراه بودند که در متن مقاله به آن ها پرداخته شده است.
مدلسازی شایستگی های نیروی کار در صنایع تولیدی انقلاب صنعتی چهارم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
انقلاب صنعتی چهارم چالش جدیدی را برای افراد به عنوان نیروی کار ایجاد کرده است، زیرا فناوری های جدید به مهارت ها و شایستگی های جدید نیاز دارند. بر همین اساس هدف این پژوهش مدلسازی شایستگی های نیروی کار در صنایع تولیدی انقلاب صنعتی چهارم، روش تحقیق آن توصیفی- مدلسازی و جامعه آماری آن شامل دو بخش خبرگان و مدیران شرکت های تولیدی در استان آذربایجان شرقی می باشد. در این پژوهش 17 نفر از خبرگان در بخش اول مشارکت داشته و 175 نفر از مدیران شرکت-های تولیدی بزرگ در بخش دوم پژوهش به پرسشنامه ها پاسخ داده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل داده ها از مدلسازی ساختاری- تفسیری و مدلسازی مسیری- ساختاری بر اساس رویکرد حداقل مربعات جزئی بهره گرفته می شود. یافته های نشان می دهد که مدل شایستگی های نسل چهارم نیروی کار در صنایع تولیدی در پنج سطح قرار می گیرد. شایستگی مهارت های فکری بیشترین تأثیر گذاری و مهارت های فنی بیشترین تأثیرپذیری را در مدل شایستگی های نیروی کار در صنایع تولیدی دارند. آزمون مدل تدوین شده در بین شرکت ها نشان دهنده روایی و پایایی مناسب مدل تبیین شده است. بررسی ضرایب مسیر نشان دهنده تأیید روابط مستقیم و غیر مستقیم مولفه های اصلی شایستگی های نسل چهارم نیروی کار و تأیید معنی داری این روابط در شرکت-های تولیدی می باشد.
نقش تعدیل کننده تنوع جنسیتی هیئت مدیره بر رابطه بین شفافیت شرکت و بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مهمترین معیار ارزیابی عملکرد موسسات در حال حاضر نرخ بازده سهام است. این معیار به تنهایی دارای محتوای اطلاعاتی برای سرمایه گذاران بوده و برای ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار می گیرد. شفافیت اطلاعات نیز می تواند عملکرد شرکت ها را تحت تاثیر قرار داده و باعث تغییرات در بازده آنها شوند. شفافیت اطلاعات مالی، سرمایه گذاران و مدیران را در شناسایی و ارزیابی فرصت های سرمایه گذاری یاری می کند. برای این منظور اطلاعات باید در دسترس و قابل اتکا باشند تا منابع مالی و انسانی در بخش هایی با بیشترین بازده سرمایه گذاری شوند و آنچه مورد انتظار است حاصل گردد. لذا هدف این پژوهش بررسی نقش تعدیل کننده تنوع جنسیتی هیئت مدیره بر رابطه بین شفافیت شرکت و بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. به منظور دستیابی به این هدف سه فرضیه تدوین شد. جهت آزمون فرضیه ها نمونه ای متشکل از 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1396 تا 1401 انتخاب گردید و رگرسیون چندگانه مبتنی بر داده های ترکیبی به کار برده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که شفافیت شرکت بر بازده سهام تاثیر مثبت دارد. اما تنوع جنسیتی هیئت مدیره بر بازده سهام تاثیر معنادار ندارد. همچنین تنوع جنسیتی هیئت مدیره رابطه بین شفافیت شرکت و بازده سهام را تعدیل نمی کند.
بررسی وضعیت اشتغال کشور با استفاده از رابطه اکان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بیکاری یکی از مهمترین چالشهایی است که اقتصاد ایران با آن رو به روست، یافتن راه حل برای کاهش ان از مهمترین استراتژی های تصمیم گیران و تصمیم سازان خواهد بود.در این میان رشد اقتصادی به عنوان یکی از راهکارهای کاهش نرخ بیکاری مورد تاکید قرار گرفته و در ادبیات اقتصادی تحت عنوان قانون اکان مورد توجه قرار گرفته است. هرچه سطح رشد اقتصادی بالاتر باشد ، مقدار و میزان سرمایه گذاری های انجام شده که منجر به بهبود وضعیت اشتغال می شوند نیز بیشتر خواهد شد، آرتور اکان در سال 1962 نشان داد به دنبال افزایش رشد اقتصادی، بیکاری کاهش پیدا میکند.در این مقاله بااستفاده از مدل اقتصادی آرتو اکان به بررسی رابطه بین حرکت تولید ناخالص داخلی و اشتغال در ایران در قالب تحلیل های همبستگی ، تجزیه و تحلیل و سنتز آمار توصیفی مدل پیشنهادی در راستای دستیابی به وضعیت اشتغال و بررسی چگونگی روند تغییرات آن در بازه زمانی 1370 لغایت 1401 پرداخته شده است. تجزیه و تحلیل رگرسیون الگوی شکاف مدل اقتصادی اکان ،رابطه بین تولید ناخالص داخلی و اشتغال را در قالب سه مدل ،خطی ، درجه دوم و نمایی بیان خواهد کرد .داده های تولید ناخالص داخلی و اشتغال ایران و تخمین مدل های پیشنهادی ریاضی نشان می دهد که بین حرکت تولید ناخالص داخلی و اشتغال در ایران همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج نشان میدهد که سیاستگذاران اقتصادی در ایران ، ضمن توجه جدی به سیاستهای رشد اقتصادی توام با اشتغال در کشور به مساله منابع انسانی در آینده که به عامل محدود یا تسریع کننده رشد اقتصادی تبدیل خواهد شد نگاه ویژه ای داشته باشند.
نکته هایی از معارف حسینی: گریه با معرفت بر امام حسین (ع)
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۸
113 - 114
حوزههای تخصصی:
طراحی مدل راهبردی تامین مالی با تمرکز بر بهینه سازی سرمایه در گردش: رویکرد داده بنیاد چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
447 - 468
حوزههای تخصصی:
در اقتصاد پرچالش کنونی با فشارهای فزاینده محیطی و منابع خارجی محدود، دارایی ها و بدهی های جاری یعنی سرمایه در گردش بنگاه های اقتصادی از اهمیت زیادی برخوردار است و مدیریت بهینه سرمایه در گردش بنگاه ها می تواند به عنوان یک مزیت برای آنها محسوب می شود. مدیریت سرمایه در گردش بیانگر سیاست ها و تصمیماتی است که در بخش سرمایه در گردش به منظور تغییر در انواع دارایی های جاری و منابع تامین مالی کوتاه مدت اعمال می شود. کنترل صحیح این بخش می تواند تاثیر بسزایی بر سودآوری شرکت داشته باشد. هدف این مطالعه طراحی مدل راهبردی تامین مالی با تمرکز بر بهینه سازی سرمایه در گردش با رویکرد داده بنیاد چندگانه می باشد. مطالعه حاضر به روش گرندد تئوری یا داده بنیاد چندگانه صورت گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، 16 مصاحبه صورت گرفته است. بعد از فرایند کدگذاری مصاحبه ها 159 کد اولیه استخراج گردید. که در 18 مقوله فرعی و 8 مقوله اصلی دسته بندی گردید. مقولات اصلی شناسایی شده، شامل عوامل سرمایه گذاری، عوامل اقتصادی، عوامل سازمانی، عوامل تسهیلاتی، عوامل بازار، عوامل تولیدی و عوامل تجاری می باشد.
Analyzing the Components of Enhancing Dyadic Ego Strength (Facilitating the Transition from "I-ness" to "We-ness" in Marital Relationships) for Married Individuals(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of the present study was to analyze the components of enhancing dyadic ego strength (facilitating the transition from "I-ness" to "We-ness" in marital relationships) specifically for married individuals. The research setting included all texts related to the concept of "We-ness." Methods: The method for selecting texts was purposive sampling from among the aforementioned texts or related constructs within the time frame of 2010 to 2025, based on inclusion and exclusion criteria. The number of texts was determined according to the principle of data saturation. Data collection involved line-by-line analysis of texts based on questions relevant to the concept of "We-ness." The data obtained from the textual analysis were analyzed using the conventional content analysis method proposed by Hsieh and Shannon (2005). Findings: Content analysis of the texts revealed that dyadic ego consists of four key concepts: (1) essence (with sub-concepts of attention to marital union and dyadic identity); (2) dimensions of dyadic ego (with sub-concepts of cognitive, positive emotional, negative emotional, and behavioral aspects); (3) pathways to achieving dyadic ego (with sub-concepts of generative meaning of the marital bond, family values, and family goals); and (4) obstacles to achieving dyadic ego (with sub-concepts of individualism, lack of self-differentiation, and insecure attachment). Conclusion: Based on these findings, it can be concluded that dyadic ego is a mechanism that transforms the process of "I-ness" into "We-ness," and for its realization, couples must engage in pathways to attain it and overcome its obstacles.
Examining the Effectiveness of Reflective Parenting Training on Emotion Regulation and Parent-Child Relationship in Mothers with Children Under 6 Years(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aims to examine the effectiveness of reflective parenting training on emotion regulation and the parent-child relationship in mothers with children under 6 years of age. Method: This is a quantitative study with a pre-test, post-test, and follow-up design involving an experimental group and a control group. The statistical population includes all mothers with children under 6 years old in Isfahan. For sampling, a purposive sampling method was used by visiting kindergartens in Isfahan, and 30 participants were selected based on the cut-off point of the questionnaires and inclusion and exclusion criteria. They were randomly assigned to two groups: an experimental group (15 people) and a control group (15 people). Subsequently, reflective parenting training sessions based on the Bateman and Fonagy (2001) protocol were conducted for the experimental group, while the control group received no intervention. The research instruments included the Parent-Child Relationship Scale (Pianta, 1992) and the Emotion Regulation Inventory (Shield & Cicchetti, 1995). The collected data were analyzed using appropriate statistical tests (repeated measures ANOVA and Bonferroni post hoc test) and SPSS software. Findings: Given that the calculated F-value for between-group effects (group membership effect), within-group effects (time effect), and the interactive effect of group and time was significant at the 99% confidence level (P < 0.01), these results indicate a significant difference between the two groups. Furthermore, it suggests that this significant difference exists at least at one time point during the intervention among the research groups. The Bonferroni post hoc test results showed differences in adaptive emotion regulation, instability/negativity, and the parent-child relationship scores during the research stages between the experimental groups (P < 0.01). In other words, the reflective parenting intervention had a significant impact on improving the research variables. Conclusions: Therefore, it can be concluded that this intervention was effective on the research variables and confirms that this approach can be used as an effective strategy in improving parental abilities and reducing psychological challenges in mothers during the parenting period.
Assessing the Effectiveness of Single-Session Therapy (SST) on Couples' Mental Health: An Explanatory Mixed-Method Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study employed an aims to evaluate the effectiveness of SST in enhancing the mental health of couples. Methods: In the quantitative section of this explanatory mixed-method design, a quasi-experimental pretest-posttest design with a control group was utilized. The Mental Health Inventory-28 (MHI-28) by Basharat (2009) was employed to assess couples' mental health before and after the intervention. Data analysis was performed using SPSS22 software, and the findings indicated that SST significantly improved couples' mental health. In the qualitative section, semi-structured interviews were conducted with couples to examine their experiences with this type of therapy through descriptive phenomenology. Findings: According to the eta coefficient, SST accounted for 34% of the variance in the psychological well-being subscale and 17% in the psychological distress subscale, indicating large and medium effect sizes, respectively. The qualitative findings supported the quantitative results, highlighting positive changes such as improved emotional state, increased interest in life, a sense of calmness, feeling loved, hope for the future, and reduced stress and distress one month after the session. These changes aligned with the subscales and questions of the mental health questionnaire, serving as confirmation of the quantitative outcomes. Conclusion: Ultimately, this study emphasizes the importance of SST as an effective therapeutic tool for couples. The findings may be valuable for therapists and future researchers while encouraging clients to seek therapy.
مکعب تقلب و لحن غیرعادی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۲ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
508 - 534
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر تأثیر ابعاد مکعب تقلب شامل انگیزه های تقلب، فرصت تقلب، توجیه سازی تقلب و قابلیت های مدیران برای تقلب را بر لحن غیرعادی مدیران در گزارش فعالیت های سالانه هیئت مدیره به مجمع عمومی عادی صاحبان سهام بررسی می کند. بر اساس نظریه نمایندگی، لحن غیرعادی مدیران ممکن است در راستای انگیزه های شخصی مدیران و به قصد مدیریت انتظارات بازار باشد. همچنین بر اساس تئوری های رفتاری، لحن غیرعادی مدیران ممکن است به واسطه ویژگی های فردی و رفتاری مدیران باشد.
روش: برای اندازه گیری انگیزه های تقلب، از ۹ متغیر استفاده شده است که عبارت اند از: اظهارنظر حسابرس، رشد کارکنان، رشد درآمد، نسبت جاری، نسبت سرمایه در گردش، اهرم مالی، افزایش سرمایه، مدیریت سود و فرار مالیاتی. دوگانگی وظیفه مدیرعامل و ضعف کنترل داخلی، به عنوان متغیرهای فرصت تقلب در نظر گرفته شدند. همچنین، چهار متغیر شامل رقابت در بازار محصول، قیمت گذاری انتقالی، اجتناب مالیاتی صنعت وعدم ارتباطات سیاسی، به عنوان معیارهای توجیه سازی تقلب مد نظر قرار گرفتند. در نهایت، شش متغیر جنسیت مدیرعامل، مدت تصدی، توانایی، نزدیک بینی، خودشیفتگی و بیش اعتمادی مدیرعامل، به عنوان قابلیت های مدیر برای تقلب استفاده شدند. در این پژوهش، داده های ۱۴۲ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران، طی سال های۱۳۹۱ تا ۱۴۰۰و در مجموع ۱۴۱۱ گزارش سالیانه بررسی شد. آزمون ها به روش رگرسیون چندگانه با در نظر گرفتن اثرهای ثابت سال و صنعت، انجام شد. برای اندازه گیری لحن، از فهرست کلمه های تخصصی هیئت مدیره که بر اساس گزارش های فعالیت های هیئت مدیره ایران تهیه شده (پله و همکاران، ۱۴۰۰) و برای اندازه گیری لحن غیرعادی از مدل هانگ و همکاران (۲۰۱۴) استفاده شده است.
یافته ها: بر اساس نتایج برآورد مدل های پژوهش: ۱. تأثیر اظهارنظر حسابرس، رشد درآمد، اهرم مالی، مدیریت سود و فرار مالیاتی به عنوان معیارهای انگیزه مدیران بر لحن غیرعادی تأیید می شود؛ ۲. تأثیر ضعف کنترل داخلی به عنوان معیار فرصت تقلب بر لحن غیرعادی تأیید می شود؛ ۳. تأثیر مدت تصدی مدیرعامل، توانایی مدیرعامل، خودشیفتگی مدیرعامل و بیش اعتمادی مدیرعامل به عنوان معیارهای قابلیت های فردی بر لحن غیرعادی تأیید می شود؛ ۴. تأثیر رقابت در بازار محصول، قیمت گذاری انتقالی، اجتناب مالیاتی صنعت و عدم ارتباطات سیاسی، به عنوان معیارهای توجیه سازی تقلب بر لحن غیرعادی تأیید می شود.
نتیجه گیری: از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که معیارهای تقلب، شامل انگیزه برای تقلب، فرصت برای تقلب، توجیه تقلب و قابلیت های فردی، می توانند دلایل لحن غیرعادی مدیران باشند؛ زیرا مدیران متقلب برای سرپوش نهادن بر تقلب در گزارش های کیفی، لحن بیش از حد مثبتی انتخاب می کنند که به لحن غیرعادی منجر می شود. مهم ترین نوآوری پژوهش حاضر این است که تأثیر چهار بُعد از ابعاد مکعب تقلب شامل انگیزه تقلب، فرصت تقلب، توجیه سازی تقلب و قابلیت فردی برای تقلب را بر لحن مغرضانه و غیرعادی مدیران بررسی و ادبیات مربوط به تقلب مدیران و همچنین مدیریت لحن را توسعه می دهد.
شناسایی و رتبه بندی چالش ها، محدودیت های محوری و راهبردهای بلوغ حسابداری انتقادی و کیفیت منافع اجتماعی با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۲ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
591 - 623
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف شناسایی و رتبه بندی چالش ها و محدودیت های کلیدی و راهبردهای مرتبط با بلوغ حسابداری انتقادی و بهبود کیفیت منافع اجتماعی انجام شد. یافته های این پژوهش به غنای ادبیات علمی در این حوزه کمک کرده است و در گسترش کیفیت منافع اجتماعی در نظام حسابداری نقش دارد. نتایج این پژوهش می تواند در اختیار دولت، پژوهشگران، شرکت ها، حسابداران و انجمن های حرفه ای حسابداری قرار گیرد و به عنوان مبنایی برای تدوین و بهبود گزارشگری پایدار استفاده شود. روش: در این پژوهش، از روش نظریه داده بنیاد برای ارائه الگویی در راستای بلوغ نظریه انتقادی در حسابداری و ارتقای کیفیت منافع اجتماعی استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه با ۳۳ نفر از خبرگان گردآوری شدند. شرایط علّی و زمینه ای پس از ارزیابی و غربالگری، با استفاده از روش دلفی فازی ارائه شدند. این پژوهش در سال های ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۳ انجام شد. خبرگان و متخصصانی که در حوزه مرتبط با موضوع پژوهش، تخصص و تجربه کافی داشتند، برای جامعه آماری مدنظر قرار گرفتند. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و مصاحبه ها به صورت عمیق و نیمه ساختاریافته صورت گرفت. فرایند نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه ای باز، در قالب مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای استخراج گویه های مصاحبه، سه فرایند کدگذاری، شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی، براساس مدل پارادایمی استراوس و کوربین (۱۹۹۸) به کار گرفته شد. در مرحله کمّی، برای فازی سازی دیدگاه خبرگان از اعداد فازی مثلثی استفاده شد. نظرسنجی از خبرگان براساس روش دلفی فازی و در قالب مقیاس لیکرت هفت درجه ای، به منظور صحه گذاری و غربال سازی ابعاد و شاخص های شناسایی شده در مرحله کیفی انجام گرفت. علاوه براین، تحلیل داده ها نیز براساس نظریه داده بنیاد برای غربالگری و اطمینان از اهمیت شاخص های شناسایی شده صورت پذیرفت و برای انتخاب شاخص های نهایی، از روش دلفی فازی استفاده شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که مؤلفه های مربوط به مسائل آموزش عالی با بار عاملی 896/0 و چالش های نظام حسابداری با بار عاملی 892/0، به ترتیب در رده های اول و دوم از نظر اهمیت قرار دارند. همچنین، در بین مقوله های مرتبط با راهبردهای پژوهش، مؤلفه های مربوط به دانش افزایی با بار عاملی 874/0، اصلاحات قانونی با بار عاملی 857/0 و اصلاح نظام حسابداری با بار عاملی 641/0، از نظر اهمیت، به ترتیب در جایگاه های اول تا سوم قرار دارند. نتیجه گیری: حسابداری انتقادی می تواند سیستم های اجتماعی را از طریق فرایندهای اجتماعی به سمت اهداف مشخص هدایت کند. در کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران، گسترش و توسعه حسابداری، بخش مهمی از زیرساخت های لازم برای دستیابی به اهداف توسعه اقتصادی و ارتقای کیفیت منافع اجتماعی در دولت هاست که این امر، به گسترش شاخص های منافع اطلاعاتی، نظام حسابداری و اجتماعی بستگی دارد. براساس نتایج به دست آمده، پیشنهاد می شود که تمرکز بر شناسایی نیازها و اهداف کنونی و آینده ذی نفعان اجتماعی، به ویژه در راستای اصلاح نظام حسابداری در امور علمی و دانش افزایی، بهبود شفافیت و کیفیت گزارشگری مالی و اصلاح استانداردهای حسابداری و برخی مفاد قانونی و هم راستایی با استانداردهای بین المللی حسابداری صورت گیرد. این اقدامات می تواند زمینه ساز نهادینه سازی منافع اجتماعی شود. همچنین، ارائه استانداردهای حسابداری منطبق با تئوری انتقادی به منظور بهبود کیفیت منافع اجتماعی در این حوزه می تواند مؤثر باشد. علاوه براین، پیشنهاد می شود که در تدوین استانداردهای حسابداری، علاوه بر رویکرد انتقادی به منافع اجتماعی، منافع نظام حسابداری و همچنین، منافع اطلاعاتی که در بهبود مسائل اجتماعی کاربردی و مفیدند، مدنظر قرار گیرد. همچنین، تدوین استانداردهای حسابداری که توجه ویژه ای به ذی نفعان انتقادی دارد، باید در دستور کار قرار گیرد و توجه خاصی به آن معطوف شود.
استراتژی های سازمانی در محیط های متلاطم (یک مطالعه فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
454 - 480
حوزههای تخصصی:
هدف: تلاطم محیطی، به عنوان ویژگی بارز محیط سازمانی در قرن بیست ویکم، چالش های فراوانی برای سازمان ها در دنیای کنونی ایجاد کرده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارائه مدل استراتژی های سازمانی در محیط های متلاطم انجام گرفته است. روش: این مطالعه با رویکرد کیفی و روش فراترکیب انجام شده است. بدین منظور، از روش هفت مرحله ای سندولوسکی و باروسو (۲۰۰۷) استفاده شده است که شامل گام های طرح سؤال پژوهش، مرور سیستماتیک ادبیات پژوهش، جست وجو و انتخاب اسناد علمی، استخراج اطلاعات مقاله ها، تجزیه وتحلیل و تلفیق یافته های کیفی، کنترل کیفیت و ارائه یافته هاست. براین اساس، کلیه اسناد علمی یافت شده در ۲۰ سال اخیر، به تعداد ۹۳۶ سند علمی که در ۸ پایگاه خارجی و ۲ پایگاه داخلی یافت شدند، جامعه پژوهش حاضر را شکل می دهد. درنهایت، ۲۳ سند علمی، پس از واکاوی عناوین و روش پژوهش و یافته ها، گزینش و تحلیل شد. تحلیل یافته ها با روش تحلیل تم انجام گرفت. به منظور کنترل کیفیت پژوهش، تحلیل و واکاوی اسناد با دقت بالا به همراه مستندسازی مراحل انجام شد. همچنین از بازخوردهای خبرگان در گام های پژوهش بهره برده شد. علاوه براین، از ابزار برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP)، به منظور کنترل کیفیت اسناد علمی برگزیده برای تجزیه وتحلیل و همچنین تأمین کیفیت یافته های مطالعه حاضر استفاده شد. یافته ها: بررسی ادبیات موجود در زمینه استراتژی های سازمانی در محیط های متلاطم، نشان می دهد با اینکه پژوهش هایی در این زمینه صورت پذیرفته است، هر پژوهش با تأکید بر یکی از ابعاد تلاطم محیطی، به ارائه تعدادی از استراتژی ها پرداخته و مدلی جامع از استراتژی های سازمانی در محیط های متلاطم ارائه نشده است. مدل پیشنهادی پژوهش، مشتمل است بر ۹ مؤلفه اصلی و ۶۴ مؤلفه فرعی. براساس یافته ها، استراتژی ریسک پذیری (مدیریت ریسک سازمانی؛ پرورش فرهنگ ریسک پذیری؛ شناسایی، نظارت و استفاده از فرصت ها و ریسک های موجود؛ ترغیب آزمایش وخطا؛ پیش بینی عدم اطمینان؛ توجه به خطرهای ژئوپلیتیکی و پویایی تجارت، شناخت و ارزیابی تغییرات (شدت و دامهه تأثیر) )، استراتژی مدیریت دانش و یادگیری سازمانی (به روزسازی، عینی سازی و به اشتراک گذاری دانش؛ پیمایش مستمر محیط متلاطم؛ یادگیری از تجارب؛ بهره مندی از خرد جمعی؛ خلق فرصت رشد دانش؛ خلق شبکه های اشتراک تجارب با رقبا؛ مستندسازی دانش؛ بهبود یادگیری سازمانی؛ پرورش فرهنگ خلق و اشتراک ایده ها؛ پرورش فرهنگ یادگیری؛ توسعه شبکه های دسترسی به اطلاعات)، استراتژی آینده نگری (تعیین چشم انداز؛ سناریوسازی؛ برنامه ریزی؛ تصمیم گیری استراتژیک؛ پیش بینی و آینده نگری؛ تأمین، ادغام و پیکربندی مجدد منابع/ شایستگی های داخلی و خارجی)، استراتژی ارتباطی و شبکه سازی (تیم سازی؛ همکاری استراتژیک؛ ارتباطات باز و پیوسته؛ پرورش فرهنگ مشارکت و تعامل؛ پرورش فرهنگ گشودگی و اعتماد)، استراتژی توانمندسازی سرمایه انسانی (سرمایه گذاری در توسعه و بهبود افراد؛ ایجاد جوّ صداقت و احترام؛ راه اندازی برنامه خودتوسعه ای؛ الهام بخشی و ترغیب؛ همگراسازی افراد در راستای گرایش های استراتژیک جدید؛ پرورش فرهنگ تعهد به بهبود مستمر؛ افزایش استقلال عمل کارکنان)، استراتژی اخلاقی (ارتقای مسئولیت اجتماعی؛ مشتری مداری؛ تصمیم گیری اخلاقی؛ پرورش فرهنگ پاسخ گویی و تعهد؛ پرورش تفکر جهانی و کل نگر)، استراتژی تحولی (آمادگی و ظرفیت تغییر؛ پرورش فرهنگ تغییرپذیری؛ تغییر پارادایم؛ خلق قابلیت های پویا؛ رهبری تحول آفرین؛ مدل های کسب وکار؛ شکل دهی محیط بیرونی؛ پویایی ساختاری؛ پرورش خلاقیت و نوآوری؛ ایجاد مراکز تحقیق و توسعه)، استراتژی تاب آوری و چابکی (انعطاف پذیری؛ سازگاری؛ پرورش فرهنگ چابکی؛ تصمیم گیری و عمل سریع؛ تاب آوری و پایداری سازمانی؛ ایجاد ساختار مسطح سازمانی؛ تمرکززدایی؛ ساختارزدایی، تجدید ساختار و شکل دهی به ساختارهای نوین) و همچنین استراتژی فناورانه (استفاده از تکنولوژی برای افزایش چابکی و پاسخ گویی سازمان؛ استفاده از تکنولوژی برای تسهیل ارتباطات و همکاری؛ استفاده از تکنولوژی برای جمع آوری و تحلیل داده ها؛ استفاده از تکنولوژی برای تصمیم گیری آگاهانه سریع؛ تجدید و انطباق فناوری ها) به عنوان استراتژی های سازمانی در محیط های متلاطم معرفی شده اند. نتیجه گیری: با شناسایی استراتژی های سازمانی در محیط های متلاطم و ارائه مدلی یکپارچه، سازمان ها قادر خواهند بود به عملکردی پایدار و اثربخش در محیط های متلاطم دست یابند؛ همچنین می توانند زمینه را برای توسعه این استراتژی ها فراهم کنند.
بررسی آثار فراگیری مالی بر رشد اقتصادی: رهیافت گشتاورهای تعمیم یافته و چندکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
274 - 296
حوزههای تخصصی:
هدف: فراگیری مالی یک چالش اجتماعی اقتصادی برای سیاست گذاران، بازارها و مؤسسه های مالی است. فراگیری مالی محرک رشد اقتصادی است. در این مقاله، اثر فراگیری مالی بر رشد اقتصادی در کشورهای با درآمد متوسط ارزیابی و فراگیری مالی با در نظر گرفتن سه بُعد نفوذ بانکی، در دسترس بودن خدمات بانکی و کاربری محاسبه شد. دسترسی افراد به ابزارهای مالی برای مؤسسه های مالی، به منظور گسترش سهم بازاری خود ضروری به نظر می رسد. با وجود این، فراگیری مالی و دسترسی همه افراد به بازارهای مالی، از جنبه های توسعه اقتصادی، برای سیاست گذاران اهمیت زیادی دارد؛ از این رو، هدف این مقاله، نخست طراحی شاخص جامع فراگیری مالی و سپس ارزیابی آثار آن بر رشد اقتصادی در کشورهای درحال توسعه است. روش: روش این پژوهش کمّی است که به صورت طراحی شاخص جامع فراگیری مالی با استفاده از گشتاورهای تعمیم یافته و چندکی، برای دوره زمانی ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۲ برای ۴۹ کشور توسعه یافته انجام شده است. یافته ها: برآوردهای به دست آمده از روش پنل دیتا نشان می دهد که فراگیری مالی، بر رشد اقتصادی کشورهای با درآمد متوسط، اثر قوی مثبت و معنادار داشته است. اثر IFI بر رشد اقتصادی، بدون توجه به روش برآورد (اثرهای ثابت، اثرهای تصادفی و گشتاورهای تعمیم یافته) پایدار است و با اینکه مقدار اثر تغییر می کند، جهت اثرگذاری ثابت است. برآورد به روش چندکی نشان داد که اثرگذاری IFI بر رشد اقتصادی در کشورهای با درآمد کمتر، بیش از کشورهای با درآمد بالا است و نشان می دهد IFI می تواند محرک مناسبی برای رشد اقتصادی کشورهای فقیر باشد. این نتیجه با بازدهی نزولی سرمایه سازگار است؛ بدین معنا که تأمین زیرساخت های بانکی و تعمیق فراگیری مالی در مراحل اولیه، اثرهای بیشتری در پی دارد و از اثر آن به تدریج کاسته می شود. همچنین یافته ها نشان داد که محیط اقتصاد کلان (نرخ تورم، باز بودن اقتصاد و تشکیل سرمایه) اثر مثبت و نرخ بیکاری اثر منفی بر رشد اقتصادی داشته است. ساختار جمعیت (نرخ رشد جمعیت) و نظام سلامت (امید به زندگی) هم از عوامل اثرگذار بر رشد اقتصادی بوده اند. از این رو، بهره برداری از ابزارهای جدید بانکداری، مانند اینترنت بانک و همراه بانک، به ویژه در مناطق کم برخوردار، ارائه خدمات متنوع از طریق شعب، گسترش بانکداری خُرد، بهره برداری از اپلیکشن های ساده و متناسب با توانمندی های مردم، در توسعه و تعمیق فراگیری مالی به همراه رشد اقتصادی، نقش کانونی خواهد داشت. باید توجه شود که متوسط نرخ تورم حدود ۶ درصد است و این کشورها تجربه تورم شتابان و دورقمی را به ندرت تجربه می کنند. نتیجه گیری: نتایج برآورد به روش چندکی نشان می دهد که شاخص فراگیری مالی بر رشد اقتصادی مؤثر است. به جز متغیر باز بودن اقتصاد، نتایج این روش با روش گشتاورهای تعمیم یافته سازگار و هم سو است. برآوردها به روش چندکی گویای اثرگذاری بیشتر شاخص فراگیری مالی در کشورهای با درآمد کمتر است؛ بنابراین تعمیق و توسعه مالی برای کشورهایی که هنوز درآمد کمتری دارند، اهمیت زیادی دارد و می تواند به رونق اقتصادی کمک کند.
طراحی الگوی رفتار خرید مصرف کننده خانواده در مراکز خرید؛ یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۵ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
233 - 271
حوزههای تخصصی:
امروزه مجتمع های فرهنگی، تفریحی و تجاری به عنوان فضاهای چندمنظوره، نقش مهمی در پاسخگویی به نیازهای اوقات فراغت خانواده ها دارند. با افزایش رقابت میان این مراکز، انتخاب خانواده ها بستگی به ویژگی های خاص هر مرکز دارد که بر تصمیم گیری آن ها تأثیر می گذارد. این پژوهش با هدف بررسی رفتار خانواده ها و معیارهای مؤثر بر انتخاب مجتمع های فرهنگی، تفریحی و تجاری تدوین و از روش مرور نظام مند بهره گرفته است. این پژوهش با تحلیل مطالعات گذشته، به دنبال شناسایی نیازها و انتظارات خانواده ها است. هدف نهایی آن است که مدیران و طراحان این مجتمع ها با درک دقیق نیازهای مخاطبان، فضایی خلق کنند که نه تنها نیازهای آن ها را برآورده کند، بلکه تجربه ای ماندگار و ترغیب کننده برای بازگشت دوباره فراهم کند. چارچوب نظری تحقیق الگوی رفتار مصرف کننده کاتلر-کلر است که فرآیند تصمیم گیری خرید را در پنج مرحله توضیح می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد که خانواده ها در انتخاب مجتمع ها علاوه بر نیازهای اقتصادی، به جنبه های تفریحی، اجتماعی و فرهنگی توجه ویژه ای دارند و تصمیم گیری خانواده ها برای انتخاب این مجتمع ها تحت تأثیر عوامل کلیدی مانند موقعیت مکانی، هزینه های معقول، طراحی جذاب، هویت فرهنگی و تبلیغات است. همچنین، تجربه رضایت بخش پس از خرید به وفاداری، بازدیدهای مجدد و توصیه به دیگران منجر می شود.
Comparison of the Effectiveness of Cognitive-Behavioral Therapy and Metaphor Therapy on Marital Burnout in Women with Marital Conflicts(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of this study was to compare the effectiveness of cognitive-behavioral therapy (CBT) and metaphor therapy on marital burnout in women with marital conflicts. Methods: The research method was quasi-experimental with a pretest-posttest design, a control group, and a three-month follow-up period. The statistical population included women with marital conflicts who visited counseling centers in Shiraz in 2023. A total of 60 participants were selected voluntarily and randomly assigned to two experimental groups and one control group. The research instrument was the Marital Burnout Questionnaire (Pines, 1996, CBM). The educational interventions, based on the cognitive-behavioral approach (Gehart, 2012) and the metaphor-based approach (Coup, 2013), were conducted in eight 60-minute sessions for the two experimental groups. Data were analyzed using repeated-measures ANOVA. Findings: The results indicated a significant difference in the posttest and follow-up stages between the control group and the CBT group (p < .001) and the metaphor therapy group (p < .001). The effectiveness of CBT and metaphor therapy in improving marital burnout was 59.6% and 29.7% in the posttest, and 69.2% and 34.8% in the follow-up stage, respectively. Additionally, the findings showed a significant difference between the two experimental groups in both the posttest and follow-up stages, with differences of 26.3% and 37.1%, respectively. Conclusion: Based on the findings, it can be concluded that both CBT and metaphor therapy lead to improvements in marital burnout among women. Family therapists can utilize these educational approaches to enhance marital relationships in couples experiencing conflicts.
Comparison of the Effectiveness of Mindfulness-Based Therapy and Transactional Analysis on Sexual Function and Sexual Satisfaction in Female Patients with Bipolar Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study was to compare the effectiveness of mindfulness-based therapy and transactional analysis on sexual function and sexual satisfaction in female patients with bipolar disorder. Methods: In this study, 20 women with bipolar disorder who referred to the Gyrus Specialty Neurology and Psychiatry Clinic in Tehran from April to August 2022 were selected through purposive sampling and randomly assigned to three groups: mindfulness-based therapy, transactional analysis therapy, and a control group. All participants completed the Female Sexual Function Index (FSFI) by Rosen et al. (2000) and the Sexual Satisfaction Scale by Larson et al. (1998) before and after the intervention. The mindfulness-based therapy group underwent eight 90-to-120-minute sessions held twice a week, while the transactional analysis group received treatment in nine 60-to-120-minute sessions held twice a week. Data were analyzed using descriptive statistics and repeated measures analysis. Findings: The results indicated that both mindfulness-based therapy and transactional analysis therapy had an effect on sexual function and sexual satisfaction in female patients with bipolar disorder. Moreover, a comparison of the effectiveness of the two therapeutic approaches across all dimensions showed that mindfulness-based therapy had a greater impact on sexual function and sexual satisfaction in female patients with bipolar disorder compared to transactional analysis. Conclusion: Therefore, the use of mindfulness-based therapy is recommended in psychology clinics.
مدل توسعه و تکامل ساختار فضایی ایننوپلیس دایدوک: از شهرک علم تا اکوسیستم نوآورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۲۴۷-۲۲۸
حوزههای تخصصی:
ایننوپولیس دایدوک به عنوان نماد درخشان علم و فناوری، نماد و قلب فعالیت های تحقیقاتی کره جنوبی، اکنون به یک مرکز جهانی نوآوری تبدیل شده و به واسطه مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاه ها، دارای امکانات بسیار مناسبی برای تجاری سازی فناوری در بخش های صنعتی تخصصی مانند فناوری اطلاعات و ارتباطات، است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، تبیین مدل توسعه و تکامل ساختار فضایی ایننوپلیس دایدوک جهت بهره گیری از دستاوردها و تجربیات آن برای توسعه دانش بنیان در کشور است. روش پژوهش، توصیفی –تحلیلی و از نوع توسعه ای است. از روش تحلیل محتوا برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که ایننوپولیس دایدوک برای تحقق اهداف عملیاتی خود، به پنج منطقه (با مساحت 27/70 کیلومتر) متشکل از منطقه 1 به عنوان مجتمع تحقیقاتی دایدوک؛ منطقه 2، سایت یکپارچه شرکت های سرمایه گذاری با فناوری پیشرفته؛ منطقه 3 مکان تمرکز مجتمع های صنعتی؛ منطقه 4 به عنوان کمربند تجارت علمی بین المللی و سایت توسعه آینده و در نهایت منطقه 5 منطقه توسعه صنعت دفاع ملی متشکل تقسیم می شود. حدود 11 درصد از تمام محققان سطح دکترا در کره، در ایننوپولیس دایدوک مشغول هستند. در حال حاضر، 22000 محقق و کارمند در حال انجام تحقیقات در زمینه های پیشرفته هستند و 10 درصد از نیروی انسانی پژوهشی کره در ایننوپولیس دایدوک است. 30 موسسه با بودجه دولتی، شش دانشگاه، بیش از 400 مرکز تحقیق و توسعه شرکتی و بیش از 1200 شرکت فناوری پیشرفته در این سایت قرار دارند. کسب وکارهای ریسک پذیر بیش از 94 درصد از کل شرکت ها را تشکیل می دهند. مراحل گسترش فضایی ایننوپولیس دایدوک متشکل از تأسیس شهرک علمی دایدوک (1993-1973)، ایجاد نوآوری (1993-1997) تشکیل خوشه نوآوری (1998-2003) و مرحله رشد خوشه نوآوری (2004 تاکنون) است. در مجموع، مدل توسعه و تکامل ایننوپولیس دایدوک مشتمل بر مرحله اولیه (مدل پارک علمی)؛ مرحله توسعه (مدل تکنوپولیس) و مرحله بلوغ (مدل خوشه ای نوآوری) است
A Comparative Evaluation of Artificial Intelligence Scoring Versus Human Scoring of EFL Students’ Essays(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The evaluation of students' writings and the allocation of scores are traditionally time-intensive and inherently subjective, often resulting in inconsistencies among human raters. Automated essay scoring systems were introduced to address these issues; however, their development has historically been resource-intensive, restricting their application to standardized tests such as TOEFL and IELTS. Consequently, these systems were not readily accessible to educators and learners. Recent advancements in Artificial Intelligence (AI) have expanded the potential of automated scoring systems, enabling them to analyze written texts and assign scores with increased efficiency and versatility. This study aimed to compare the efficacy of an AI-based scoring system, DeepAI, with human evaluators. A quantitative approach, grounded in Corder's (1974) Error Analysis framework, was used to analyze approximately 200 essays written by Persian-speaking EFL learners. Paired sample t-tests and Pearson correlation coefficients were employed to assess the congruence between errors identified and scores assigned by the two methods. The findings revealed a moderate correlation between human and AI scores, with AI diagnosing a greater number of errors than human raters. These results underscore the potential of AI in augmenting writing assessment practices while highlighting its pedagogical implications for language instructors and learners, particularly in evaluating the essays of EFL students.
تحلیل روند تغییرات هیدروکلیماتولوژی حوضه آبریز رودخانه آجی چای(تلخه رود)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
اندیشه های نو در علوم جغرافیایی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸
111 - 131
حوزههای تخصصی:
باتوجه به نقش مهم و ضروری رودخانه ها در اقتصاد، صنعت و کشاورزی، مدیریت نادرست این منابع و استفاده ناصحیح از آب های سطحی و عدم شناخت کامل از میزان منابع موجود، ما را بر آن داشت تا تأثیر منفی اثرات تغییرات اقلیمی بر منابع آبی که باعث ایجاد و تداوم خشکی و خشکسالی و اثرات زیست محیطی بسیاری را موجب گردیده و خواهد داشت در حوضه آبریز رودخانه آجی چای بررسی نماییم. به دلیل وسعت زیاد حوضه دریاچه ارومیه برای منطقه مطالعاتی فقط حوضه آجی چای در نظر گرفته شد. تحقیق حاضر با این نگاه به این مهم می پردازد و در این زمینه، اثرات و عوامل تأثیرگذار بر میزان بارندگی و دبی رودخانه آجی چای را بررسی می کند. دبی و بارش در حوضه رودخانه آجی چای واقع در استان آذربایجان شرقی در مقیاس های ماهانه، فصلی و سالانه از سال 1348 تا سال 1396 موردمطالعه قرار گرفت جهت بررسی و تحلیل وجود روند و یا عدم وجود روند از آزمون ناپارامتری من - کندال استفاده گردید. همچنین میزان ضریب همبستگی و ضریب تعیین با استفاده از رگرسیون خطی و ضریب تغییرات در نرم افزار xlstat استفاده گردید. نتایج تحلیل دبی در حوضه آبریز آجی چای نشان می دهد که جریان رودخانه آجی چای در مقیاس سالانه در ایستگاه ونیار روند نزولی با شیب تند داشته است. همچنین روند نزولی معناداری در دادهای دبی در مقیاس فصلی در فصول پاییز، زمستان و بهار مشاهده شد که در آن شدیدترین روند مربوط به فصل زمستان با سطح اطمینان 95 درصد و با 86 درصد ضریب همبستگی است؛ ولی در فصل زمستان داده ها دارای جهش هستند ولی روند خاصی برای تابستان متصور نیست.