مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
مدیریت پسماند شهری
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، قوانین و مقررات پسماندهای شهری مصوّب ایران مورد بررسی قرار گرفته تا مشخص شود که قوانین موجود تا چه میزان به مدیریت مناسب پسماندهای شهری کمک می کند و نیز این که سازمان های مختلف مرتبط با موضوع تا چه میزانی می توانند در مدیریت بهینه پسماند مؤثر باشند و اینکه تا چه حدی توانسته اند به مدیریت بهینه پسماند در کشور کمک کنند. این پژوهش بر اساس روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. برای انجام تحلیل هم از منابع و اطلاعات کتابخانه ای و هم از اطلاعات پیمایشی استفاده شد. داده های پیمایشی 30 پرسشنامه در بر می گرفت که در بین متخصصان و کارشناسان پسماند سازمان های مدیریت پسماند شهرداری تهران، حفاظت از محیط زیست و مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهری تهران به روش گلوله برفی توزیع شد. این پرسشنامه ها بر اساس متد لیکرت تهیه شده و ضریب به دست آمده آلفای کرونباخ (735/0) حاکی از پایایی مناسب پرسشنامه است. برای تحلیل از نرم افزارهای تحلیل آماری استفاده شده است. برای تحلیل در محیط نرم افزار ابتدا با بهره گیری از آزمون دبلیو کندال عملکرد سازمان های مرتبط با موضوع مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که بهترین عملکرد را سازمان های محلی (با کسب میانگین رتبه ای 27/5) و ضعیف ترین عملکرد را سازمان صدا و سیما (با میانگین رتبه ای 85/2) داشته است. سازمان حفاظت از محیط زیست نیز به عنوان یکی از متولیان اصلی مدیریت پسماندهای شهری (با میانگین رتبه ای 65/3)، عملکرد ضعیفی را در میان سازمان های مرتبط با موضوع داشته است. در نهایت نیز با استفاده از آزمون T تک نمونه ای، قوانین مناسب برای مدیریت پسماند مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر این اساس ماده 7 قانون مدیریت پسماند به عنوان مناسب ترین قانون در زمینه مدیریت بهینه پسماند تعیین شد.
سنجش تأثیر عوامل مشارکت پذیری شهروندان در مدیریت پسماند شهری
حوزه های تخصصی:
با گسترش معنای مشارکت و راه یافتن آن به تمام عرصه های زندگی، امروزه سخن از آن است که همه مردم در تعیین سرنوشت خویش دخالت آگاهانه و واقعی پیدا کنند. در کشور ما مفهوم مشارکت پدیدهای تازه تلقی نمی شود و در قالب های سنتی خود نظیر همیاری و یاریگری سابقه ای طولانی در حیات اجتماعی مردم دارد. گسترش شهرها و افزایش جمعیت آن موجب افزایش تولید پسماندهای خانگی شده است و عدم مدیریت صحیح آن مشکلات زیادی را ایجاد نموده است. چگونگی دفع پسماندها ی تولید شده شهری، همواره از سال های دور، یکی از معضلات جامعه بشری بوده است. ساده ترین و عملی ترین روشی که برای رفع این مشکل در ابتدا صورت گرفته است، پراکنده کردن و تلنبار نمودن پسماند ها در زمین های بایر خارج از محدوده شهرها و یا سوزاندن آن به منظور جلوگیری از آلودگی بوده است. هدف اصلی این پژوهش سنجش تأثیر مشارکت پذیری شهروندان در مدیریت پسماند شهری است. روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق، پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری این تحقیق شهروندان شهر آمل می باشد که تعداد آنها نامحدود بوده و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 385 نفر برآورد شده است و در ادامه با نرم افزار spss به تحلیل و توصیف متغیرها و فرضیه های پژوهش پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که احساس تعلق اجتماعی، رضایت از خدمات شهری، اعتماد اجتماعی، رسانه های گروهی، فایده مندی و باور به سودمندی در مشارکت پذیری شهروندان بر مدیریت پسماندهای شهری تأثیر مثبت داشته اند.
تبیین عوامل موثر اشاعه و پذیرش فناوری های نوین تفکیک در مبدا پسماند شهری بمنظور بهبود مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تعیین عوامل موثر اشاعه وپذیرش فناوری های نوین حوزه مدیریت پسماند شهری انجام شده است. این تحقیق از لحاظ هدف در زمره تحقیقات کاربردی بوده و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. جامعه مورد بررسی شهروندان شهر تهران است که در آن ها فناوری های نوین مورد نظر در این پژوهش در حوزه تفکیک در مبدا پسماند اجرا و پیاده شده است. به منظور بررسی روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی تاییدی و به منظور بررسی فرضیات تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری روش الگویابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار SmartPLS3 استفاده شده است.همه فرضیه های تحقیق مورد تایید قرار گرفته است و عوامل موثر(عوامل اجتماعی، عوامل مدیریتی، عوامل فرهنگی، روش های آموزشی و ترویجی، آگاهی از غرفه های بازیافت، اعتماد به اپلیکیشن، جذابیت فنی، انگیزه، انتظارات از انتشار و توزیع، بازاریابی رقابتی) اشاعه و پذیرش فناوری های نوین در حوزه مدیریت پسماند شهری به اثبات رسید. نتایج نشان داد که عوامل موثر با اشاعه و پذیرش فناوری های نوین بکارگرفته شده در حوزه تفکیک در مبدا پسماند رابطه مثبت و معناداری دارند .نتایج حاکی است بهره گیری از این مدل به مدیران کمک می کند تا این ابعاد را شناسایی و با رفع نقاط ضعف و قوت در زمینه ذیربط، به ارتقا و بهبود اشاعه و پذیرش در مخاطبان فناوری های بکارگرفته شده تفکیک از مبدا پسماند اهتمام داشته و بتوانند علاوه بر معرفی موثر کاربران بیشتری را به استفاده از این فناوری ها ترغیب نمایند.
طراحی مدل توسعه کارآفرینی سبز در حوزه مدیریت پسماندهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱۷
233 - 272
حوزه های تخصصی:
توسعه کارآفرینی سبز به عنوان یک انقلاب کارآفرینی نوظهور، عاملی مؤثر در جهت کاهش آلودگی محیط زیست و استفاده از کمترین امکانات اما بیشترین بهره وری در انجام امور مشاغل سبز است. لذا هدف این پژوهش، طراحی مدل توسعه کارآفرینی سبز در حوزه مدیریت پسماندهای شهری است تا از این معضل زیست محیطی به عنوان منبع فرصت استفاده کرده و این خطر زیست محیطی و اجتماعی را به ارزش های اجتماعی و سود اقتصادی تبدیل کند. روش این پژوهش برحسب هدف بنیادی و گردآوری داده ها، کیفی– داده بنیاد (سیستماتیک) است. پس از انتخاب 15 نفر از صاحبان کسب وکارهای مدیریت پسماند شهری، مدیران شهری و خبرگان این حوزه با روش نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختاریافته، داده ها گردآوری شدند. سپس در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و در نهایت ۱۱۷ گزاره مفهومی اولیه از کدگذاری باز، ۳۸ مقوله از کدگذاری محوری و 16 عامل اصلی از کدگذاری انتخابی شناسایی شدند. نتایج تأکید می کنند مقوله محوری، توسعه کارآفرینی سبز است که با توجه به عوامل علّی (مانند ویژگی های، فردی و شغلی)، عوامل زمینه ای (مانند عوامل نهادی، زیرساختی، محیطی، فناوری و نوآوری) و عوامل مداخله گر (مانند عوامل اقتصادی، سیاسی، قانونی و اجتماعی-فرهنگی و آموزشی) شکل گرفته است و با راهبردهای حمایتی، اصلاحی، اجرایی و ساختاری به سه دسته پیامد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی یا به عبارتی توسعه پایدار منجر می شود. این یافته ها به مدیران، برنامه ریزان و سیاستگذاران حوزه مدیریت پسماند و توسعه کارآفرینی سبز در ایجاد ارزش (مزیت رقابتی و ثروت) و تحقق آینده ای پایدارتر کمک می کنند.
بازنگری راهبردی حوزه خدمات شهری مدیریت محلی ایران با تاکید بر پسماند شهری؛ مطالعه موردی: کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۳۱۹-۳۰۷
حوزه های تخصصی:
نگاه راهبردی در مدیریت یک انتخاب نیست که یک ضرورت است. لازمه این نگاه، داشتن دانش، ژرف اندیشی، همه جانبه نگری، واقع بینی و بلوغ مدیریتی است. مدیریت پروسه ای است که پروژه هایی با مختصّات علمی، واقع گرا و همه جانبه نگر مقوّم آن هستند. در مدیریت شهری، نگاه سیستمی اصلی اجتناب ناپذیر است. اداره مطلوب شهرها و مخصوصاً کلان شهرها بدون مدیریت یکپارچه شهری امکان پذیر نمی باشد و مدیریت یکپارچه شهری همان نگاه سیستمی است که مولود نگاه استراتژیک می باشد. نگاه سیستمی و مدیریت یکپارچه شهری تکلیفی است که واقعیت موجود کلان شهری مثل مشهد در ابعاد گوناگون برگردن متولیان امور و مشخصاً مدیریت محلی مشهد می گذارد یکی از مسائل اساسی در حوزه مدیریت شهری مشهد؛ حوزه خدمات شهری و محیط زیست شهری با گستردگی محدوده کلانشهری مشهد است. برای استفاده بهینه از منابع محدود موجود و دستیابی به اهداف مدیریت شهری، این مدیریت محلی طبیعتاً باید بتواند استراتژیهای خاص خود را انتخاب نماید. استراتژیهایی که از یک سو در راستای چشم انداز مدیریت محلی مشهد بوده و از سوی دیگر منبعث از ماموریتهای مدیریت محلی خواهد بود. این پژوهش از حیث نظری و روش شناسی بر ساختار گرایی و تحلیل تاریخی- تکوینی در سطح کلان و راهبردی استوار است که به روش مطالعات اسنادی-کتابخانه ای و تحلیل کیفی در چند محور و با هدف دستیابی به متدولوژی برنامه ریزی راهبردی در مدیریت پسماند شهری مشهد انجام شده است. بر اساس یافته های این پژوهش شناخت نیازها و اولویتهای شهروندان مشهدی (شهروند مداری) و ایجاد محیط زیست سالم و پایدار می بایست مبنا و ملاک تصمیم سازیها و تصمیم گیریها در سیاست-گذاری و برنامه ریزی برای کلان شهر مشهد باشد که بدون نگاه راهبردی و استراتژیک ممکن نمی باشد.