مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۴۴
177 - 205
حوزههای تخصصی:
شهر آینده مبتنی بر مجاورت، دیجیتالی شدن، پیاده رومحوری و حمایت از زندگی محلی است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی پارادایمی تحقق پذیری محله 20 دقیقه ای به عنوان پارادایم جدید شهر آینده در کلان شهر کرمانشاه به منظور انطباق این شهر با تحولات نوین است. پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و با استفاده از روش گراندد تئوری اشتراوس و کوربین صورت پذیرفته است. جامعه آماری شامل نخبگان استان کرمانشاه در رشته های شهرسازی، برنامه ریزی شهری، معماری، جامعه شناسی شهری و غیره است. حجم نمونه شامل 15 نفر است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، انتخاب شده اند. از روش نمونه گیری گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه ها استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که الگوی تحقق پذیری محله 20 دقیقه ای به عنوان پارادایم جدید شهر آینده در کلان شهر کرمانشاه دارای 38 کد محوری و 6 کد گزینشی است. ازاین رو، الگوی دانه بنیاد مشتمل بر شرایط زمینه ای (تغییر اقلیم، بیماری های همه گیر، آلودگی محیطی و مصرف بالای انرژی)، شرایط علی (بهداشتی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی)، مقوله های محوری(الگوهای منطقه بندی، الگوهای دسترسی پذیری، تراکم ها و کثرت کاربری ها، مجاورت، تراکم انسانی و خدماتی، خدمات و امکانات محلی)، شرایط مداخله گر(رفتار و محیط، انسجام اجتماعی، طراحی شهری فشرده، کاربری مختلط، شبکه حمل و نقل عمومی، نوآوری و فناوری، توسعه گردشگری)، راهبردها (سیاست گذاری، آوردن امکانات و خدمات به محله، اتصال محله ها از راه حمل و نقل عمومی و فعال، تشویق مشارکت عمومی و تغییر رفتار، عدالت اجتماعی، انتشار کربن کم یا صفر، رویکرد برنامه ریزی مبتنی بر داده، شعاع هدف مبنا، مکان مبنا) و پیامدها(خیابان های ایمن، در دسترس و با اتصال خوب، اقتصادهای محلی پویا و پررونق، تنوع خدمات و مقاصد، تاب آوری اقلیمی، همبستگی و امنیت، قلمرو عمومی با کیفیت بالا و تراکم های حامی سرزندگی) است.
The Legal System of Exploiting International Water Resources (Case Study: Harirud River)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی بین المللی سال ۴۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۷
189 - 206
حوزههای تخصصی:
Harirud river with an international nature is shared between Afghanistan, Iran and Turkmenistan and currently there is no treaty among these states regarding the division of its water resources. In recent years, after the construction of the Doosti Dam by Iran and Turkmenistan, Afghanistan, as an upstream state is moving towards hydro-hegemonic policy in the region by building various dams which restrain and divert the water flow of this river in order to decrease the downstream countries’ water rights. On the other hand, due to the high importance of Harirud water resources for Iran, continuing this type of behavior by Afghanistan might cause conflicts and create security risks among these countries in the near future. Therefore, employing a descriptive-analytical approach, the study aims at examining the issue according to international legal documents in the field of sharing common water resources. Finally, the findings indicate that the best and most practical method for exploitation of Harirud water resources is based on the theory of limited territorial sovereignty and implementation of the principle of equitable and reasonable utilization of common water resources by Afghanistan, without causing significant harm to downstream states.
جرائم علیه تمامیّت معنوی در فضای مجازی با رویکردی به جرم توهین و افتراء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۸
205 - 226
حوزههای تخصصی:
جرائم علیه تمامیّت معنوی به رفتارهایی گفته می شود که موجب آسیب به شرافت، حیثیّت، ناموری و همچنین آزردگی روحی، روانی، فکری و احساسی انسان می شود. گسترش جرائم از این دست در فضای مجازی نیازمند اتّخاذ سیاست جنایی خاصّ خود و جرم انگاری مطلوب و بجا در این زمینه می باشد. این تحقیق که به روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای انجام شده است در پی جوابی مناسب برای این سؤال است که چگونه می توان این اقدامات را جرم انگاری نموده و مقابله با آن چگونه است؟ یافته های تحقیق حاکی از این است که مبانی شرعی نظیر آیات و روایات و برخی قواعد فقهیّه، اصل لزوم جبران خسارت معنوی را توجیه می کند؛ ضمن این که سیاست سرکوبگرانه نسبت به این دسته از جرائم، تنها راه مقابله با این آسیب جدّی می باشد.
بررسی تحلیلی نظریه دولت در اندیشه رابرت نوزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
479 - 508
حوزههای تخصصی:
رابرت نوزیک از نظریه پردازان برجسته اواخر سده بیستم در حوزه فلسفه سیاسی است که با نگارش کتاب آنارشی، دولت و آرمانشهر به شهرت رسید. او در این کتاب با مبنایی آنارشیستی و با اتکا به برخی از بنیادهای اندیشه جان لاک، به ترسیم نظریه «دولت حداقلی» می پردازد و با تبیین روند تحول از «وضع طبیعی» به «جامعه مدنی» در قرائت خاص خود، در نهایت تصویری آرمانشهری از دولت حداقل ارائه می دهد. سؤال اصلی این پژوهش این است که شکل گیری و تکوین نظریه دولت حداقلی در اندیشه رابرت نوزیک بر چه مبانی و پایه هایی استوار است و این دولت چه ویژگی هایی دارد؟ نوزیک در مقابل نظریه عدالت توزیعی، بر نظریه عدالت استحقاقی پای فشرد و با این مبنا اثبات کرد که اجرای این نظریه نیازمند دولت گسترده تری نیست و به این ترتیب تمام تئوری های دیگر مثل نظر راولز را که درصدد توجیه دولت رفاه بوروکراتیک بودند، به چالش کشید. این مقاله می کوشد تا با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و همچنین با تعمقی در مبانی نظریه دولت رابرت نوزیک، ضمن ارائه تصویری از اندیشه دولت حداقلی، با بهره گیری از نظرهای دیگر اندیشمندان به نقد نظرهای رابرت نوزیک بپردازد.
مسئولیت حقوقی نهادهای تنظیم گر اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
959 - 983
حوزههای تخصصی:
تنظیم گری در حکمرانی مدرن، ذیل پدیده های نوظهور چالش برانگیز قرار دارد و خلأهای شایان توجهی بر اصول آن جاری است. با گذار از تفکر دولت بزرگ و دولت کوچک، شیوه حکمرانی جدیدی تحت عنوان دولت تنظیم گر مطرح شد. در این پارادایم، نهادهای تنظیم گر با آماج نیل به منفعت عمومی برپا شده و با ابزارهای مستدرک در قانون، آغاز به مقررات گذاری، نظارت و تنظیم امور کرده اند. بدین سبب تنظیم شوندگان «اشخاص موضوع تنظیم گری» بلاواسطه و دولت و مردم به صورت غیرمستقیم تحت تأثیر تصمیمات نهادهای تنظیم گر قرار می گیرند. حال، پرسش پژوهش آن است که چنانچه نهادهای تنظیم گر، به سبب رعایت نکردن وظایف قانونی خود، مسبب ضرر به اشخاص مرتبط و متأثر خود شوند، آیا می توان مسئولیت حقوقی برایشان قائل شد یا آنکه به دلیل ماهیت اعمال حاکمیتشان در امور از مسئولیت مبرا هستند؟ دلایل، یافته ها و مستندات مطروحه در پژوهش حاضر حاکی از آن است که باید چنین مسئولیتی برای نهادهای تنظیم گر وجود داشته باشد و آنها را ملزم به جبران خسارت کند. راهکارهای جبران خسارت ناشی از اقدامات این گونه نهادهای تنظیم گر را نیز می توان در این مقاله شاهد بود.
کاربرد اصطلاحات و تعبیرات عرفانی و نمادین در مجموعه اشعار محمد بیابانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
239 - 260
حوزههای تخصصی:
با توجه به این نکته که شعر و ادبیات معاصر، هم زمان با دیگر حوادث و تحولات سیاسی و اجتماعی، رشد و پیشرفت چشمگیری داشته است؛ ولی گروهی از شاعران معاصر، همگام با پدیده های جامعه، از دانش و بینش گذشتگان خود غافل نماندند و در سروده های خود به انحای گوناگون، از اندوخته های علمی آنان بهره بردند. محمد بیابانی، یکی از شاعران سخن سرای معاصر است که هم در زمینه شعر سنتی و هم در شعرِ نو، طبع آزمایی کرده است. بیابانی در سروده های خود، اعم از سنتی و نو، به شکل بارز از اصطلاحات و تعبیرات عرفانی و نمادین، برای بیان مطلب و اندیشه های خاص خود استفاده نموده و در بیشتر موارد با توجه به موضوع سروده هایش به صورت نمادین آن را جلوه گر ساخته است. این پژوهش درصدد است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای، به بررسی اصطلاحات و تعبیرات عرفانی در مجموعه اشعار محمد بیابانی بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که انگیزه اصلی بیابانی از کاربرد اصطلاحات عرفانی در سروده های سیاسی و اجتماعی خود چیست؟ نتایج پژوهش بیانگر آن است که بیابانی برای بیان اندیشه و افکار خاصِ خود به مخاطب و همچنین غنی و پربار نمودن شعرش، از اصطلاحات و تعبیرات عرفانی بهره برده-است.
مفهوم سازی جهاد در قرآن کریم و تمایز معنایی آن با قتال (با تأکید بر آیه 73 سوره توبه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«جهاد» و «قتال» دو مفهوم قرآنی هستند که معنای مبارزه، جنگ و ستیز را تداعی می کنند. از طرفی، قرآن کریم با ساختار ویژه خود، از به کاربردن هر مفهومی، مقصودی ویژه را دنبال می کند و به راحتی نمی توان هر مفهومی را به جای مفهوم دیگر به کار گرفت. پژوهش حاضر، با روشی تحلیلی انتقادی و با رویکردی قرآن محور، سعی می کند «مفهوم سازی» قرآن در بحث جهاد را بهتر نمایان کند و در مواردی به نقد و بررسی آرای مفسران نیز اشاره کند. یک سویه بودن مفهوم جهاد، مکی و مدنی بودن آن، به کارگیری لفظ مجاهد، پیوند جهاد با هجرت، بی حدومرز بودن آن و موارد دیگر، حکایت گر مفهوم سازی ویژه قرآن در مقوله جهاد هستند. نتایج نشان می دهد به کارگیری این مفهوم در بافتار قرآنی آن به منظور خاصی صورت گرفته است؛ بنابراین، می توان در آیاتی که فضای جنگ را نیز ترسیم می کنند، مفهوم جهاد را به معنای نوعی «مبارزه» در نظر گرفت که هر فعالیت و کنش و واکنشی را شامل شود و از طرفی، با توجه به بار ارزشی و اسلامی آن، تمام مقدمات لازم جهاد تلقی شوند؛ بنابراین، هر تلاش خالصانه ای از جانب مسلمانان برای هر گونه رویارویی با مشرکان و منافقان و در صورت نیاز، پیکار با مشرکان و در یک کلام، هر نوع مبارزه ای که بتواند «فی سبیل الله» باشد و از «صد عن سبیل الله» ممانعت کند، جهاد قرآنی است؛ چنان که قتالی که این گونه باشد، مصداق جهاد است.
مطالعه تأثیر توانمندسازی زنان روستایی در دست یابی به توسعه پایدار و حفاظت محیط زیست (یک مطالعه سنتز پژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۴
199 - 222
حوزههای تخصصی:
زنان از گروه های مهم اجتماعی به شمار می روند که در مطالعات نظری و عملی «پایداری» همواره بر آنان تمرکز می شود. بنابراین، مطالعه حاضر با رویکرد کیفی و روش سنتزپژوهی تأثیر توانمندسازی زنان روستایی در دست یابی به توسعه پایدار و حفاظت محیط زیست را بررسی کرد. در این مطالعه پس از جست وجو، غربالگری ادبیات تخصصی و گزینش چند مرحله ای اسناد علمی معتبر، کدگذاری باز، بسته و محوری یافته ها صورت گرفت. نتایج نشان داد زمینه ها و عوامل اثرگذار/اثرپذیر بر/از توانمندسازی زنان روستایی عبارتند از «عوامل بنیادین، نهادی-سازمانی و ساختاری»، «نابرابری های نهادینه شده تاریخی»، «زمینه های ناعادلانه ی تبعیض های جنسی-جنسیتی» و «بسترهای تحول آفرین». چالش ها و موانع توانمندسازی زنان روستایی عبارتند از «چالش ها و موانع روانشناختی»، «چالش ها و موانع آموزشی»، «نداشتن مشارکت جامعه»، «چالش ها و موانع اقتصادی»، «محدودیت های قانونی»، «محدودیت های اجتماعی-فرهنگی» و «محدودیت های جنسیت بنیان کارآفرینی». راهکارهای توانمندسازی زنان روستایی عبارتند از «پررنگ سازی نقش زنان در فرآیند توسعه پایدار روستایی»، «افزایش دسترسی به زیست بوم خلاقیت، نوآوری و تکنولوژی های نوین»، «برخورد همگن با مسائل زنان»، «راهکارهای سیاستی برای توانمندسازی زنان» و «الگوسازی و ارائه الگوهای مناسب». هم چنین اثرات و فواید توانمندسازی زنان روستایی عبارتند از «تثبیت مالکیت، قدرت و زمینه های نقش آفرینی زنان»، «حفاظت پایدار محیط زیست با نقش آفرینی زنان» و «رشد پایدار اقتصادی و توسعه اجتماعی با نقش آفرینی زنان». نتیجه آن که مسیر توسعه پایدار و حفاظت محیط زیست می تواند از آموزش زنان روستایی و افزایش توانمندی های آنان آغاز شود زیرا چرخه ای به ترتیب میان آموزش محیط زیست، توانمندسازی زنان روستایی، میزان مشارکت فعال آنان و دستیابی به حفاظت محیط زیست برقرار است.
سیاست خارجی توسعه گرا، چارچوبی برای تحلیل روابط نوردیک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبسوط: مقدمه و اهداف: ایجاد ارتباط تنگاتنگ بین جامعه شناسی، علوم سیاسی و اقتصاد، با شروع مباحث نهادگرایانه نوین از سال های میانه دهه 1980 و به طور خاص با تلاش های داگلاس نورث ایجاد شد.یافته-های پژوهش نشان می دهد که این رشد اقتصادی، افزایش سرمایه گذاری خارجی، شرکای تجاری (واردات و صادرات) و ... با عطف توجه به محیط داخلی پیکربندی شده است. اقتصادهای اسکاندیناوی (دانمارک، نروژ و سوئد) جزو ثروتمندترین اقتصادهای جهان هستند. مردم اسکاندیناوی به دلیل شکاف دستمزد نسبتا کم، اشتغال بسیار بالا و مالیات هنگفت همراه با کیفیت خوب آموزش و تامین اجتماعی از بالاترین استانداردهای زندگی در جهان برخوردار هستند. از دیدگاه منطقه ای اسکاندیناوی یک منطقه منسجم است که عملکرد بسیار بالاتری از میانگین اتحادیه اروپا و سازمان همکاری و توسعه اقتصادی OECD دارد. با این حال، این کشورها بر اساس پارامترهای قابل توجهی متفاوت هستند: سوئد بزرگترین اقتصاد را دارد و پس از آن نروژ و دانمارک قرار دارند. از سوی دیگر نروژ دارای بیشترین سطح تولید ناخالص داخلی سرانه است، در حالی که تنها دانمارک نرخ رشد تولید ناخالص داخلی مثبت را از زمان بحران مالی سال 2008 نشان داده است. بر این اساس، نگاهی به آمارها و داده های تجارت خارجی، ارزش کل صادرات و واردات و شکرای اقتصادی این کشورها تا حد بسیاری به این موضوع کمک می کند که رویکردهای توسعه گرا بر اساس الگوهای نهادی، حک شدگی اقتصاد به سیاست، ادراک نخبگی و سیاست خارجی توسعه گرا صورت-بندی شود. برای مثال آمارهای مربوط به صادرات و واردات کالاها و خدمات در اسکاندیناوی نشان می-دهد که در دوره سال های 2010-2020 شاهد رشد قابل توجه ارزش کل صادرات این کشورها هستیم.روش: روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف، توسعه ای و به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی و به-لحاظ نحوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای خواهد بود. رویکرد مؤلف توص یفی و تحلیلی خواهد بود. یافته ها: بحث رویکردهای کلاسیک بر آن هستند که سیاست خارجی، منفصل از سیاست داخلی است و دولت ها همچون توپ بیلیاردی در صحنه بین المللی محسوب می شوند که نسبت به مناسبات داخلی خود در شرایط فک شدگی قرار می گیرند. این در حالی است که رویکردهای متاخر بر آنند که سیاست داخلی و سیاست خارجی رابطه گسست ناپذیری نسبت به هم دیگر دارند. نهادگرایی در اقتصاد سیاسی جزو رویکردهایی محسوب می شود که ضمن توجه به سنت ها و نهادهای اجتماعی، بر اهمیت مناسبات داخلی بر رویه ها و رویکردهای خارجی تأکید می شود. این موضوع هنگامی که در بستر کشورهای اسکاندیناوی مورد بررسی قرار می گیرد، اهمیت بیشتری به خود می گیرد. این پژوهش ضمن بهره گیری از روشی گلچین گرایانه و توسل به رویکردهای نهادی، ادراکی و توسعه گرا، بر آن است که سیاست خارجی و سیاست داخلی روابطی در هم تنیده و «حک شده» نسبت به هم دارند، به-نحوی که سیاست داخلی با عرضه جذابیت های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی توانسته محیطی پذیرای اقتصاد پویا را ایجاد کند و سیاست خارجی با تحرک توانسته با جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی، برندسازی ملی، هماهنگی بین المللی، بیشترین میزان ارتباطات بین المللی، بی طرفی و غیرامنیتی سازی مناسبات اقتصادی، اهداف توسعه گرایی را پیش ببرد. نهادگرایی در سال های پایانی دهه 1870 میلادی و در پاسخ به عقلانی پنداری مکانیکی مکتب اقتصاد کلاسیک و نئوکلاسیک به-وجود آمد. نتیجه گیری: نهادگرایی کم کم و با توجه به اهمیت عمده ای که به زمینه ها و زیرساخت های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه، می داد، توسعه یافتگی را از منظری غیرکلاسیک تعریف می کرد. نهادها به عنوان محصولی از رفتار انسان پدید می آمدند و هم از این رو، اهمیت داشتند. در مدل نهادگرایی، نهادهای سیاسی، به دلیل اهمیتی که در شکل گیری و قوام و اعمال قواعد اعم از قواعد رسمی و قواعد غیررسمی دارند، از اهمیت بسیاری برخوردارند، هم از این رو نقش دولت در اقتصاد نهادی اهمیت پیدا می کند.
The Role of Cinema in the Modernization of Iran during the Pahlavi II Era: Cinema as a Tool for Modernization (1940-1978 AD/1320-1357 SH)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The introduction of modernity into Iranian society has been the source of profound social, cultural, and political transformations. The question of the consequences of modernity on Iranian society remains an unfinished concern. In this context, cinema has played a significant role as one of the main carriers of modernity in transferring Western values to Iranian society. From the moment cinema entered Iran, it served nationalism, modernity, and Westernization. Undoubtedly, when cinema entered the country, Iranian society was not one in a vacuum but was filled with a glorious history and deep-rooted Islamic and Iranian traditions. During the reign of Mohammad Reza Shah, Iranian cinema, supported by the Pahlavi regime, became a tool for advancing the modernization of Iranian society. The detrimental consequences of authoritative modernization and the use of cinema as a modernization tool left profound negative impacts on the structure of Islamic-Iranian identity. In this regard, the present research aims to dissect the role of cinema as a tool for modernization during the Pahlavi II era (1940-1978 AD/1320-1357 SH) using documentary methods and interviews. The central question of this research is how cinema was employed by the Pahlavi government to advance modernism in Iran. In response, it can be said that the political elites of the Pahlavi regime consciously used the power of cinema as a tool to transfer Western culture, weaken Islamic-Iranian traditions, present a modern image of Iranian society, blur public-private boundaries, promote ideology, and gain political legitimacy while constructing a unified nation-state.
تأثیر مجموعه امنیتی-هیدروپلیتیکی بر سازوکارهای تعاملات آبی در حوضه رود اردن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
243 - 215
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز اردن، به عنوان یکی از پیچیده ترین مجموعه های امنیتی-هیدروپلیتیکی جهان، بستر تلاقی منافع و چالش های متعدد است. افزایش تنش های ناشی از کمبود آب، رشد جمعیت و تغییرات اقلیمی، مدیریت مشترک این حوضه را با پیچیدگی های فزاینده روبه رو ساخته است. در این زمینه چالش های مدیریتی و تخصیص منابع آب، به ویژه در شرایط تنش های ژئوپلیتیکی منطقه، اهمیتی دوچندان یافته است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل تأثیر پویایی های قدرت بر تعاملات آبی در حوضه رود اردن، از چارچوب مجموعه امنیتی- هیدروپلیتیکی بهره می گیرد. با استفاده از روش کیفی و بررسی نظام مند اسناد، معاهدات و مطالعات موجود، مطالعه بازه زمانی 1991-2022، نشان می دهد پویایی های قدرت از طریق چهار سازوکار اصلی (توزیع منابع آبی، ظرفیت مدیریت مشترک، سطح اعتماد بین المللی و سیاست های آبی) بر تعاملات حوضه تأثیرگذار بوده اند. این سازوکار ها در تعامل با یکدیگر، دو الگوی متمایز را شکل داده اند: در حوضه رود اردن علیا، پویایی های قدرت و تنش های سیاسی در تعامل با یکدیگر، به امنیتی سازی مسائل آبی و تشدید منازعات منجر شده اند؛ درحالی که در حوضه رود اردن سفلی، وابستگی متقابل و میانجی گری بین المللی زمینه ساز همکاری های آبی، هرچند به صورت محدود، شده است. این یافته ها اهمیت درک ارتباط متقابل عوامل سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی در مدیریت منابع آب مشترک را برجسته می کند. همچنین نتایج پژوهش اهمیت توجه همزمان به ابعاد فنی و سیاسی در موفقیت مدیریت منابع آبی مشترک را نشان می دهد.
تحلیل تأثیر نرخ ارز و اهرم مالی بر شکنندگی مالی شرکت ها: شواهد تجربی از ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست ها و تحقیقات اقتصادی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
113 - 138
حوزههای تخصصی:
افزایش ورشکستگی های تجاری پس از بحران مالی 2008 اهمیت بررسی شکنندگی مالی شرکت ها و تأثیرپذیری آن از عوامل اقتصادی را برجسته کرده است. در این پژوهش، تأثیر نرخ ارز و اهرم مالی بر شکنندگی مالی شرکت های گروه خودرو و ساخت قطعات در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1390 تا 1401 بررسی شده است. علاوه بر این، با توجه به نقش نرخ ارز در تغییر ساختار مالی شرکت ها، اثر تعاملی آن با اهرم مالی نیز مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای سنجش شکنندگی مالی، از شاخص Z-Score آلتمن استفاده شده و روابط بین متغیرها با استفاده از تکنیک گشتاورهای تعمیم یافته دومرحله ای برآورد شده است. نتایج پژوهش بیانگر این است که در دوره مورد بررسی، افزایش اهرم مالی و نوسانات نرخ ارز به طور معناداری به افزایش شکنندگی مالی شرکت ها منجر شده است. اثر تعاملی اهرم مالی و نرخ ارز نشان می دهد که افزایش اهرم مالی، در ترکیب با نوسانات نرخ ارز، تأثیر منفی بیشتری بر شکنندگی مالی شرکت ها دارد و این اثر در شرایطی که شرکت ها با اهرم مالی بالا مواجه هستند، تشدید می شود. یافته ها همچنین حاکی از آن است که تاریخچه مالی شرکت ها نیز بر شکنندگی مالی آن ها تأثیرگذار است و مشکلات مالی گذشته می تواند پیش بینی کننده بحران های مالی آینده باشد.
Hope and Emotion Regulation as Predictors of Perceived Discrimination in Individuals with Physical Disabilities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۳ No. ۱ (۲۰۲۵) : Serial Number ۹
43-51
حوزههای تخصصی:
This study aimed to examine the predictive role of hope and emotion regulation in perceived discrimination among adults with physical disabilities. The study employed a correlational descriptive design with a sample of 390 adults with physical disabilities, selected based on the Morgan and Krejcie table. Participants completed validated measures assessing perceived discrimination, hope, and emotion regulation, including the Perceived Discrimination Scale, the Adult Hope Scale, and the Emotion Regulation Questionnaire. Data analysis was conducted using Pearson correlation to examine associations between variables and multiple linear regression to determine the predictive effect of hope and emotion regulation on perceived discrimination. Statistical analyses were performed using SPSS-27, with significance set at p < 0.01. The results indicated a significant negative correlation between hope and perceived discrimination (r = -0.45, p < 0.01) and between cognitive reappraisal and perceived discrimination (r = -0.38, p < 0.01), while expressive suppression was positively correlated with perceived discrimination (r = 0.41, p < 0.01). The regression model was statistically significant (F(2, 387) = 53.04, p < 0.01) with an R² value of 0.27, indicating that hope and emotion regulation explained 27% of the variance in perceived discrimination. Hope (B = -0.39, p < 0.01) and cognitive reappraisal (B = -0.28, p < 0.01) negatively predicted perceived discrimination, whereas expressive suppression (B = 0.31, p < 0.01) was a positive predictor. The findings suggest that hope and adaptive emotion regulation strategies, particularly cognitive reappraisal, serve as protective factors against perceived discrimination, whereas expressive suppression exacerbates discriminatory perceptions. These results highlight the importance of psychological interventions aimed at fostering hope and teaching adaptive emotion regulation strategies to mitigate the impact of discrimination in individuals with physical disabilities.
نقش تعدیل کنندگی پوشش رسانه ای در اثر معاملات بلوکی بر همزمانی قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
117 - 140
حوزههای تخصصی:
معاملات بلوکی به دلیل داشتن اطلاعات خاص شرکتی به عنوان ابزاری جهت قیمت گذاری صحیح سهام مورد استفاده سرمایه گذاران بازار سرمایه قرار می گیرد. همچنین رسانه ها با انتشار اخبار خاص شرکت ها می توانند منافع مدیران و سهامداران را به یکدیگر نزدیک کرده و از این طریق منجر به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، وافزایش آگاهی بخشی قیمت سهام و کاهش همزمانی قیمت سهام شوند. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل گر پوشش رسانه ای در اثر معاملات بلوکی بر همزمانی قیمت سهام است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1393 الی 1401 است که به روش حذف سیستماتیک داده های تعداد 100 شرکت شامل 11237 معامله بلوکی جهت بررسی و تجزیه و تحلیل انتخاب شده اند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها به روش GMM نشان داد دفعات، شاخص و نسبت معاملات بلوکی اثر مثبت بر همزمانی قیمت سهام دارد و پوشش رسانه ای به عنوان متغیر تعدیلگر در اثر معاملات بلوکی بر همزمانی قیمت سهام اثر منفی دارد. این یافته ها تأکیدی بر ناکارایی و عدم شفافیت اطلاعات در بازار سهام ایران بوده که از ترکیب به موقع اطلاعات خاص شرکت ها در قیمت سهام جلوگیری می کند.
The Effectiveness of Unified Protocols for Transdiagnostic Treatment on Improving Mental Health of Bilingual Female Adolescents
حوزههای تخصصی:
The present research is conducted to determine the effectiveness of Unified protocols for Transdiagnostic Treatment of Emotional Disorders in Children and Adolescents (UP-A) on empathy and perceived social support, in bilingual middle school students. The statistical population of this study was comprised of bilingual students who studied of Tehran International School in the academic year of 2021-2022. A purposive method was used to select a sample of 30 students, and then they were randomly divided into two groups, experimental and control groups, each of 15 students. A semi-experimental research method with a pre-test, post-test, and follow-up test design was used for both experimental and control groups. The experimental group received family-centered psycho-education based on emotion regulation between the pre-test and post-test. Two questionnaires, the EmQue-CA and MSPSS were employed, to measure empathy and perceived social support, respectively. A mixed variance analysis with repeated measures was the technique for data analysis. The results indicated that there were significant differences in the scores of empathy and perceived social support of the students between the two groups in post-test and follow-up test compared to the pre-test (p < 0.05). Considering the vulnerability of adolescents to psychological harm due to difficulties regulating emotions, UP-A programs with an emphasis on emotion regulation can be particularly suitable for the effective prevention of a wide range of psychological disorders and seems effective in enhancing student empathy and perceived social support. Therefore, implementing UP-A in schools would be a wise preventive measure against emotional problems of adolescents
Comparison of the Effectiveness of Intensive Aerobic Exercise, Mindfulness Training, and a Integration of Exercise and Mindfulness on the Academic Performance of Fourth-Grade Elementary Students.
حوزههای تخصصی:
The aim of this research was to compare the effectiveness of an aerobic exercise program, a mindfulness training program, and a integration of aerobic exercise and mindfulness training on the academic performance of fourth-grade female students. The research method was quasi-experimental with a pre-test and post-test design including a control group. The statistical population consisted of all fourth-grade female students from public elementary schools in Amol city during the academic year 2020-2021, from which 90 students were selected through convenience sampling and assigned to four groups: aerobic exercise program, mindfulness training, integration of aerobic exercise and mindfulness, and a control group (each experimental group consisting of 23 participants and the control group consisting of 21 participants). Subsequently, 18 sessions of 30-minute training were designed and conducted every other day. To collect data in the pre-test and post-test, the Academic Performance Questionnaire by Fam and Taylor (EPT) was used. The data were analyzed using multivariate analysis of covariance and SPSS22 software. The results indicated a significant difference in the academic performance of participants in all three groups: aerobic exercise program (Eta=0.59), mindfulness training (Eta=0.49), and the integration of aerobic exercise and mindfulness (Eta=0.56) compared to the control group (P≤0.05). However, participants in the integration group of aerobic exercise and mindfulness performed better than the other two training groups. These results suggest that integrating mindfulness training and aerobic exercise can be an effective strategy for improving the academic performance of fourth-grade female students.
Review of Methods for Reducing Prejudice and in-Group Bias
حوزههای تخصصی:
The intergroup bias makes us to place a greater value on our group members than other group members. In society, people sort themselves into groups and sometimes they label other groups as weak and incompetent. In some situations, minority groups are viewed as threats by majority groups when they differ too much from them. The effects of such attitudes and behaviors can be profound on society and communications, and lead to discrimination against outgroups and a social division. In this study, we review literature in this area in order to find practical ways to reduce prejudice and in-group bias. We discuss related influencing factors such as intergroup contact, intergroup acceptance, intergroup similarities, social norms, status of a group, and size. This study provides some significant takeaways include the relationship between anxiety and in-group bias and our tendency to behave less prejudiced in times of confidence and less stress; as well as the effect of revealing intergroup similarities through education and social media. Other procedures are also listed that can be used by everyone especially policymakers and researchers to find and develop effective approaches to improve societies by overcoming in-group bias. Other methods are also listed that can be used by everyone especially policymakers and researchers to find and develop effective approaches to improve societies by overcoming in-group bias.
Does Board Social Capital Augment Investment Decisions? Evidence from the Tehran Stock Exchange(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigates the impact of the board's social capital on the investment efficiency of listed companies in the Tehran Stock Exchange. Based on the theoretical foundations, the board social capital as a social-behavioral factor can affect the problem of over or under-investment (both of which are examples of the inefficiency of investment decisions). Therefore, when the board's social capital is at a high and favorable level, company managers show less opportunistic behavior and do their best to increase cooperation and interaction within the company, which leads to the strengthening of investment efficiency. In terms of purpose, the current research is the applied-developmental type and takes a descriptive-correlational manner. We measured board social capital using the Co-Working Experience index. Investment efficiency is also measured through under- and over-investment using the Richardson (2006) model. The control variables also include the size of the board of directors, the independence of the board of directors, the size of the company, the ratio of net profit to sales, the rate of return on assets, and the level of financial leverage. The statistical population of the research includes 183 companies admitted to the stock exchange from 2016 to 2022. In order to test the research hypothesis, a multivariate regression model has been fitted using the panel data method with the fixed effects approach. The results of the research indicate that the hypotheses of the research are confirmed, and there is a positive and significant relationship between the social capital of the board of directors and investment efficiency.
انسان گرایی لیبرال و صهیونیسم: نگاهی به نمایشنامه های راه اندوه و دیوار اثر دیوید هِر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیطره صهیونیستی بر فرهنگ و اندیشه غرب پس از جنگ جهانی دوم بیش از پیش در ادبیات معاصر نمایان می شود. هم زمانی و پیوند تشکیل اسرائیل به سال 1948 با مساله هولوکاست و همچنین نفوذ و تسلط صهیونیست ها بر صنعت فرهنگ در غرب به تبع آن منجر به تولید حجم عظیمی از آثار هنری و ادبی توسط هنرمندان و نویسندگان یهودی و غیریهودی، بویژه در آمریکا و انگلیس، می شود که البته تصادفی نیست. پژوهش حاضر با تکیه بر آرای ناقدان و نظریه پردازانی چون ادوارد سعید (Edward Said) و ایلان پاپه (Ilan Papé ) در صدد است تا نمایشنامه های راه اندوه (1998) (Via Dolorosa) و دیوار (2009) (Wall) نوشته دیوید هِر را بررسی کند. نگارندگان برآنند تا پس از بررسی سبک خاص نمایشنامه نویسی هِر، به تحلیل موشکافانه این دو نمایش با تکیه بر موضع لیبرال اومانیستی وی بپردازند. آن چه در این گفتار موکد می شود موضع یک بام و دو هوای هِر است به عنوان فردی با داعیه عدالت خواهی و آزادی خواهی در مواجهه با مسائل انگلیس و همچنین خاورمیانه، که ریشه در تناقضات بنیادین گفتمان انسان گرایی لیبرال دارد. نگارندگان نشان می دهند چگونه آثاری به ظاهر مستند و بی طرف، به واقع روایت هایی شبه تبلیغاتیند برای سفیدشویی اشغالگری و جنایت های بیشمار صهیونیست ها.
بررسی مختصر تصویرسازی در شاهنامه فردوسی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷
241 - 250
حوزههای تخصصی:
ابوالقاسم فردوسی از جمله شاعران بزرگ حماسه سرای ادبیات فارسی دری است که تمام عمرش را وقف نوشتن شاهنامه نمود و در مدت سی سال تکمیل کرد و تاریخ نیاکانش را زنده ساخت. او در سال (325 هجری) در ده باژ ولایت طوس در خراسان زاده شد. نام او را برخی از مورخان منصور و نام پدرش را احمد دانسته اند ولی بیشتر با کنیت ابوالقاسم فردوسی معروف است. شاهنامه فردوسی بزرگترین اثر حماسی مردم ما یکی از کتاب های عظیم تاریخ هزار ساله فرهنگ و ادب دری است. شاهنامه کتابی نیست که در آن تنها وصف قهرمانان، میدان جنگ و کارزار و شکست و پیروزی پهلوانان آمده باشد. در این اثر جهانی همچنان اندیشه های میهن پرستانه اخلاقی، فلسفی و علمی زیاد چشم گیر است. در این پژوهش برخی تصویرسازی های شاهنامه را به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای بررسی کرده و نتیجه گرفتیم که فردوسی در شاهنامه از تصویر های شاعرانه استفاده کرده که مجموعه آنها قدرت تصویرپردازی و تخیل بلند شاعر را نشان می دهد.