مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳۶٬۳۸۱ تا ۱۳۶٬۴۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
از بین رویکردهای متفاوت ارائه شده برای تقابل سازمان با محیط متلاطم، چابکی استراتژیک به عنوان پارادایم غالب کسب وکار در هزاره سوم و به مثابه بهترین گزینه برای بقا مورد توجه بیشتر سازمان های تولیدی و خدماتی قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش میانجی سرمایه انسانی در تأثیر چابکی استراتژیک بر خلاقیت کارکنان فدراسیون ژیمناستیک کشور است. روش تحقیق حاضر از نوع همبستگی با رویکرد معادله ساختاری و از نوع تحقیقات کاربردی است، که به شکل پیمایشی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش نخبگان ژیمناستیک کشور بود. با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای از بین 9096 نفر 368 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه سرمایه انسانی امیری (1391) با 28 گویه، چابکی استراتژیک مانگور(2013) با 30 گویه و خلاقیت سازمانی رندسیب (1979) با50 گویه استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادله ساختاری استفاده شد که با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد چابکی استراتژیک با خلاقیت 48/0 و با سرمایه انسانی 71/0 رابطه مثبت و معنی داری دارد. از طرفی با توجه به نقش میانجی سرمایه انسانی، اثر چابکی استراتژیک بر خلاقیت به میزان 38% رسیده است. چابکی استراتژیک موجب توانایی پویا در تغییر موثر با شرایط نامطمئن بازار برای سود بردن از فرصت های در حال تغییر سریع بازار شده و با اطمینان از رویه صحیح در حل مسئله خاص، لذت بردن از ایده های جدید و تغییر در منافع شخصی برای تعقیب اهداف شغلی یا مسیر ترقی و تلاش و فداکاری برای رشد سازمان توسط کارکنان می شود.
بررسی تاثیر تکالیف توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه (رحا) بر فرآیندهای شناختی کودکان با اختلال کارکردهای اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
27 - 42
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه توانبخشی مبتنی بر رایانه و بررسی اثربخشی آن بر حافظه فعال، توجه و بازداری پاسخ در کودکان با ضعف کارکردهای اجرایی انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه انتظار بوده است. جامعه آماری شامل۲۳ کودک واجد شرایط، به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و انتظار قرار گرفتند. در همین راستا، در گام نخست به شناسایی نیازها و مولفه های برنامه توانبخشی شناختی به مطالعه و مرور نظامدار پژوهش های موجود پرداخته و در نهایت براساس مبانی نظری و پژوهشی موجود، اقدام به طراحی یک برنامه توانبخشی شناختی رایانه ای گردید. به منظور بررسی نشانه های ضعف کارکردهای اجرایی از پرسشنامه درجه بندی رفتاری و کارکردهای اجرایی(بریف-فرم والد)، جهت سنجش حافظه فعال برای کودکان از آزمون(حافبک) و برای سنجش توجه دیداری، شنیداری و بازداری پاسخ(IVA-2) استفاده گردید. دانش آموزان به مدت 18 جلسه(45 دقیقه) تحت مداخله قرار گرفتند و گروه انتظار هیچ آموزشی دریافت نکردند. داده های حاصل از این پژوهش با روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل داده ها پس از حذف اثر پیش آزمون حاکی از اثربخشی برنامه توانبخشی رایانه ای بر عملکرد حافظه فعال، توجه و توجه مستمر بوده است(۰۵/۰p≤). با این وجود نتایج تحلیل کواریانس تفاوت معناداری را در آزمون بازداری پاسخ نشان نداده است(۰۵/۰p≤). نتیجه گیری: به طور کلی، می توان نتیجه گرفت که توانبخشی شناختی رایانه ای به عنوان یک روش مکمل درمانی در کنار سایر درمان ها، در مداخلات مرسوم جهت ارتقاء کارکردهای اجرایی مورد استفاده قرار گیرد.
ریشه یابی نام ایران بر پایه مستندات تاریخی
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
5 - 23
حوزههای تخصصی:
نام «ایران » حکایت از یک تمدن دیرین در این سرزمین دارد و از لحاظ تاریخی برای پژوهشگران مختلف حوزه ایران شناسی حائز اهمیت است. مسئله پژوهش حاضر این است که نام ایران ریشه در چه و کجا داشته است؟ و چه اقوامی در این سرزمین سکنی داشته اند و خود را ایرانی می دانسته اند؟ از این رو در این مقاله، با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی ریشه و پیشینه این واژه به صورت های ائیریه، آری یَ، آری بی، و غیره به معنای «آریایی »، در آثار کهن شرقی، اوستا، کتیبه های کهن ایرانی و بین النهرینی، و متون مورخان و جغرافیدانان غربی پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که این نام با صورت های گوناگون خود به معنی نام قوم ساکن در این سرزمین، در گذر هزاره ها و سده ها سیری تاریخی را طی نموده تا آنکه در عهد ساسانیان به صورت مشخص با نام ایران و ایرانشهر (با یای مجهول) برای تمام مرزهای سیاسی این سلسله انتخاب و تثبیت گشته است.
فره ایزدی: اسطوره ای در خدمت سلطه (بر پایه اندیشه سلطه کاریزماتیک ماکس وبر)
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
103 - 122
حوزههای تخصصی:
اسطوره روایتی رازآلود و مقدس است که نوع جهان بینی و هستی شناسی یک قوم را در مرحله ای خاص از تطورات اجتماعی آن مشخص می سازد. در واقع اساطیر در خدمت تولید معنا هستند و نمود فرهنگ و باورهای یک ملت اند. در ادبیات ایرانی نیروی فره حد واسط میان گیتی و مینو یعنی ماده و خداوند است که روان رشد یافته بشر را به قدرت لایزال الهی متصل می کند. اسطوره فره که در متون اوستایی و شاهنامه بدان اشاره شده، مضامین و درون مایه های سیاسی و مذهبی دارد که در تار و پود حیات سیاسی و اجتماعی ایران نقش آفرینی کرده اند. مطالعات وقایع اجتماعی ایران و رابطه حاکمیت با مردم در طی دوران ها بیانگر نوعی سلطه گری است که ماکس وبر از آن به عنوان سلطه کاریزماتیک یاد می کند. در این نوشتار سعی شده است با مطالعه چرایی وجود فلسفه فره ایزدی و تطبیق آن با اندیشه سلطه کاریزماتیک ماکس وبر به نحوه استفاده از فره ایزدی در دوره های مختلف تاریخی پرداخته شود. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که فره ایزدی، ابزاری اعتقادی برای ایجاد مشروعیت و ایجاد سلطه در جامعه بوده است.
روابط بینامتنی سبک ادبیات فارسی و نگارگری در دوره تیموری بر اساس نظریه ژرار ژنت
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
43 - 59
حوزههای تخصصی:
با توجه به نظریه بینامتنیت و فرضیه های باختین که بعدها ژرار ژنت آن را بسط داد، اثر هنری مستقلی وجود ندارد و آثار هنری با یکدیگر ارتباطی ناگسستنی دارند. بررسی سازه ها و عناصر مشترک در ادبیات و نگارگریِ دوره تیموری نیز حاکی از وجود روابط بینامتنی میان این دو شاخه هنری متداول در آن روزگار است. از این رو، مقاله حاضر تلاش دارد تا با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی به بررسی آثار ادبی و هنری دوره تیموری بپردازد و میزان اثربخشی ادبیات را بر هنر نگارگری در این دوره مشخص سازد. آن گونه که از بررسی های صورت پذیرفته در تحقیق حاضر برمی آید، سبک ادبیات فارسی مقدمه و پیش فرضی برای سبک نگارگری در دوره تیموری بوده است و به هیچ عنوان نمی توان نگارگری این دوره را بدون شناخت سبک های ادبی آن مورد واکاوی قرار داد.
بهائیت و هزاره انگاری ادیان
منبع:
کلام و ادیان سال ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴)
137 - 156
حوزههای تخصصی:
گروهی معتقدند که هر دینی، حداکثر می تواند هزار سال عمر کند و پس از آن، دین جدیدی می آید و آن را نسخ می کند. بهائیان از مهم ترین قائلان این نظریه اند. آنان برای اثبات مدعای خود، با برداشتی خاص به بعضی از آیات قرآن کریم (مانند آیه 5 سوره سجده) استناد می کنند. یکی از این استنادات، مربوط به ادعای ظهور علی محمد شیرازی، ملقب به سید باب در سال 1260ق، است. طبق ادّعای آنان در این سال، هزار سال عمر دین اسلام به پایان رسیده و با ظهور آیین بابیت، اسلام، نسخ شده است و باب نیز ظهور میرزا حسین علی نوری، ملقب به بهاءالله را بشارت داده است. در این مقاله پس از طرح شبهه، پاسخ های نقضی به آن، بیان شده و سپس ادله نقلی مورد مداقه قرار گرفته است. با کمک تفاسیر در ذیل آیات گفته شده در شبهه، نشان داده شده است که این آیات مورد تأویل نابجا قرار گرفته اند.
ضرورت ها و موانع تجمیع صندوق های بازنشستگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اداری سال ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
۱۰۶-۸۵
حوزههای تخصصی:
یکی از سازوکارهایی که در نظام حقوقی ایران برای نظارت بر صندوق های بازنشستگی و ایجاد هماهنگی میان آنها مورد توجه قرار گرفته، تجمیع صندوق های بازنشستگی بوده است. با وجود آنکه تجمیع صندوق ها به معنای جمع شدن آنها با حفظ شخصیت حقوقی زیر نظر یک نهاد برتر، در قانون مدیریت خدمات کشوری، پیش بینی شده، اما تاکنون این موضوع به طور کامل، محقق نشده است. مقاله کنونی که با هدف امکان سنجی تجمیع صندوق های بازنشستگی ایران به رشته تحریر در آمده است؛ با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای به بررسی مفهوم، ضرورت ها، مراجع صلاحیتدار و اقدامات صورت گرفته در راستای تجمیع و موانع آن پرداخته است. بررسی های مقاله نشان می دهد به دلایلی چون ناهماهنگی میان صندوق ها، فقدان نظارت موثر بر آنها و نیز نایده گرفته شدن برخی سیاست های دولت توسط صندوق ها، تجمیع آنها در وضعیت کنونی، ضرورت دارد. با این حال، با وجود آنکه بسترهای قانونی این اقدام در ایران تا حد زیادی فراهم است؛ اما در این راه موانعی چون تعارض تجمیع با استقلال صندوق ها، تعارض با سیاست کوچک سازی دولت و مخالفت مدیران عالی کشور نیز وجود دارد. بر این اساس، امکان تجمیع صندوق های موجود در گروی رفع موانع موجود از طریق سازوکارتقنینی و نیز همراهی کردن اداره کنندگان صندوق های بازنشستگی است.
ارزیابی عملکرد منابع انسانی با رویکرد شبکه عصبی رگرسیون عمومی مورد مطالعه: اعضای هیات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
202 - 222
حوزههای تخصصی:
ارزیابی اعضای هیات علمی شامل مراحلی است از سنجش و آگاه ساختن اعضای هیات علمی از نحوه انجام کار و مسئولیتهای محوله که در ابعاد مختلف مطرح می شود. در پژوهش حاضر ارزیابی اعضای هیات علمی از دو منظر آموزشی و پژوهشی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر307 نفر از اعضای هیات علمی یکی از دانشگاه های دولتی است. اطلاعات عملکردآموزشی با همکاری دفتر نظارت، ارزیابی و تضمین کیفیت دانشگاه و همچنین اطلاعات عملکردپژوهشی با همکاری معاونت پژوهشی دانشگاه تهیه شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش هوش مصنوعی و با بکارگیری نرم افزار متلب انجام شده است. در تحلیل نتایج، ابتدا با استفاده از خوشه بندی آستانه ای، اعضای هیات علمی به چهار خوشه تقسیم بندی شدند. سپس در گام دوم تحلیل، از پتانسیل شبکه ی عصبی رگرسیون عمومی استفاده شده است. با بکارگیری شبکه عصبی رگرسیون عمومی، میزان وابستگی افراد به هر یک از خوشه های چهارگانه مشخص شده است. با توجه به نتایج به دست آمده بیشتر اعضای هیات علمی در خوشه دوم(فقط آموزش بالا) قرار گرفتند و کمترین فراوانی در خوشه سوم(فقط پژوهش بالا) قرار دارد. همچنین در مجموع عملکردپژوهشی و آموزشی بین دانشکده ها، دانشکده شیمی(99/0و60/0) رتبه اول و دانشکده های تربیت بدنی(34/0و99/0)، علوم پایه(58/0و37/0) و علوم اقتصادی واداری(40/0و47/0) رتبه های بعدی را کسب کردند. در بخش پایانی با مقایسه دو روش ضمن بررسی مزایای استفاده از شبکه عصبی رگرسیون عمومی، پیشنهادات لازم ارائه شده است.
تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی دایره ای شدید و مکمل دهی تداومی و تناوبی زنجبیل برعوامل همورئولوژیکی زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: چاقی از فاکتورهای تأثیرگذار بر گرفتگی عروق است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی دایره ای شدید و مکمل دهی تناوبی و تداومی زنجبیل بر سطوح فیبرینوژن، پلاکت، هماتوکریت و هموگلوبین زنان چاق بود.مواد و روش ها: به همین منظور 44 زن چاق (میانگین سن 6.45±30.11 سال و شاخص توده بدنی 3.99±31.60 کیلوگرم بر مترمربع)، به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به چهار گروه تمرین مقاومتی + دارونما (n=11)، تمرین مقاومتی + مکمل دهی تداومی زنجبیل (n=11)، تمرین مقاومتی+مکمل دهی تناوبی زنجبیل (n=11) و تمرین مقاومتی (n=11) تقسیم شدند. آزمودنی ها به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته، تمرین مقاومتی دایره ای شدید را انجام دادند. آزمودنی های گروه های مکمل، کپسول های حاوی 500 میلی گرم مکمل زنجبیل و گروه دارونما نیز به صورت مشابه کپسول های حاوی نشاسته را روزانه در دو وعده صبح و شب بعد از صرف غذا به روش دوسوکور مصرف کردند. نمونه خون در دو مرحله پیش آزمون و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین جمع آوری شد. از روش آنالیز واریانس مکرر و تی همبسته جهت تجزیه و تحلیل داده ها در سطح معناداری 0.05>P < span lang="FA"> استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که اثر زمان بر روی متغیرهای تحقیق معنادار بود ولی اثر تعاملی گروه و زمان در هیچ کدام از متغیرها معنادار نبود و بنابراین هیچ کدام از مداخله های تمرین و مکمل تأثیر معناداری بر متغیرهای فیبرینوژن، پلاکت ها، هموگلوبین و هماتوکریت خون نداشت.بحث و نتیجه گیری: در رابطه با تأثیر ورزش بر ویسکوزیته خون و پلاسما سازوکارهای متعددی وجود دارد. فیبرینوژن سبب اتصال گلبول های قرمز به یکدیگر و به دیواره عروق شده و باعث افزایش ویسکوزیته خون می گردد. به نظر می رسد که انجام هشت هفته تمرین مقاومتی دایره ای شدید به همراه مکمل دهی تناوبی و تداومی زنجبیل نمی تواند باعث تغییر معناداری در شاخص های خونی فیبرینوژن و هموگلوبین زنان چاق شود.
معیارهای بینشی حل دو راهه اخلاقی استقلال و استبداد رأی در داوری بر اساس منابع دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: داوران در زمان تصمیم برای صدور حکم، گاهی دچار تحیّر میان استقلال و استبداد می شوند که تنها با شناخت ماهیت و معیارهای آن قابل تمایز است. آثار مکتوب موجود در این زمینه به استقلال قاضی، از زوایای حقوقی، فقهی و سیاسی پرداخته و فاقد بررسی برای شناخت آن دو از حیث بینشی اند. حل چنین مسئله ای در شبکه ای از حوزه های مختلف امکان پذیر بود که هدف این پژوهش حل این دو راهه اخلاقی، از طریق حوزه بینشی و بر اساس منابع دینی بود. روش: روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی و کاربردی بر اساس منابع معتبر کتابخانه ای بود. یافته ها: استخراج چهار معیار صحّت نگرش به مبادی وجود، شناخت ظرفیتهای تحلیلی و محدودیتهای هیجانی، شناخت حقیقی مبادی معرفت معنوی و التزام به آن، توجه به فرجام تکلیفی و تدوینی و تکوینی داوری که علاوه بر دستگاه قضایی، در تصمیم گیری های فردی و سازمانی نیز ضروری بود. نتیجه گیری: این پژوهش، معیارها، نشانگرها و مصادیق استقلال و استبداد را با توجه به حوزه بینشی بیان کرده است تا داوران در موقعیتهای مواجه شده، توانایی خروج از این دو راهه اخلاقی را داشته باشد.
طراحی مدل محرک های پیچیدگی سازمانی در بخش دولتی ایران با نگاه بر بازتعریف پیچیدگی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
241 - 269
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف مقاله تعیین، شناسایی و بازتعریف محرک های پیچیدگی سازمان های دولتی درقالب مدل محرک های پیچیدگی سازمان های دولتی است. روش : از حیث روش شناسی در این پژوهش از نظریه داده بنیاد کلاسیک (GT)، بهره گرفته شده است. این روش، روشی کیفی در تحقیق است که با طی مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی به دسته بندی داده ها برای دستیابی به مدل پارادایمی می پردازد. برای اعتباربخشی به مدل اولیه نیز از روش کمّی «ارزیابی روایی محتوایی(CVR)» استفاده شده است. یافته ها: پس از انجام کدگذاری محوری، تعداد 68 خرده مقوله از محرک های پیچیدگی سازمان های دولتی شناسایی و احصا شد که پس از انجام اعتبارسنجی با توجه به نظر خبرگان، این تعداد به 52 محرک پیچیدگی سازمانی تعدیل و نهایی شد. نتیجه گیری :برمبنای یافته های پژوهش حاضر، مدل محرک های پیچیدگی سازمانی در بخش دولتی ایران با نگاه بر بازتعریف پیچیدگی های سازمانی که از مقوله های اصلی و زیرمقوله های کانونی تشکل شده است، شامل 11 مقوله اصلی و 52 زیرمقوله است. سهم ارزش افزایی پژوهش : این پژوهش با افزودن بُعد جدید محرک های پیچیدگی قانونی بر ابعاد پیچیدگی سازمان های دولتی که ریشه در نوع خط مشی گذاری و اجرای آنها در ایران دارد، رویکرد نوینی در ادبیات و علم پیچیدگی باز کرده است.
موانع فزاینده منطقه گرایی درون زا در خاورمیانه از منظر مکتب کپنهاگ(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله در نظر دارد با بهره از نظریه امنیتی کپنهاگ به عوامل مؤثر بر منطقه گرایی درون زا بپردازد و از آن زاویه، دو روند منطقه گرایی درون زا و برون گرا در خاورمیانه را آسیب شناسی نماید. راهکار اصلی نویسنده برای آغاز منطقه گرایی درون زا، آغاز سیاست همسایگی از جانب قدرت های مؤثر منطقه ای است که مستظهر به قدرت فرهنگی و تمدنی هستند. ایران همان قدرت منطقه ای است که اولأ مستظهر به قدرت فرهنگی و تمدنی است و ثانیأ آزادشدن قدرت آن در گرو کاهش تنش های منطقه ای، کاهش مداخلات قدرت های برون منطقه ای و آغاز فرایند منطقه گرایی درون زا و یا درون نگر است. پرسش اصلی مقاله عبارت است از: مهمترین موانع منطقه گرایی درون زا در غرب آسیا چیست و جمهوری اسلامی ایران چگونه می تواند سیاست همسایگی به منظور تحقق منطقه گرایی درون زا در غرب آسیا را فعال کنند؟ در پاسخ به این سوال این فرضیه را در محک آزمون قرار داده ایم که: تعارضات ساختاری فعال در منطقه، اقتصاد غیر مکمل، سبک زندگی متعاکس و الگوی دوستی و دشمنی متناقض مهمترین موانع منطقه گرایی درون زا در خاورمیانه است. همچنین اعتماد به نفس الیت سیاسی قدرت های منطقه ای، مستهظر به فرهنگ و تمدن قوی برای آغاز سیاست همسایگی، ظرفیت های مادی و معنوی لازم برای اعتماد سازی و مشارکت طلبی و تلاش برای کاهش تنش های منطقه ای در یک فرآیند بطیئیی، کاهش مداخلات منفی قدرت های خارجی در غرب آسیا را فرآهم می کند و زمینه های لازم را برای تحقق منطقه گرایی درون زا فراهم می کند. در این مقاله به پیامدهای روند عادی سازی اعراب با اسرائیل برای منطقه گرایی نیز پرداخته می شود
مقایسه متابولیسم سوبسترا و هزینه انرژی در زنان چاق جوان و میانسال حین دویدن روی نوار گردان(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : مطالعات نشان از آن دارند که اختلال در متابولیسم سوبسترا که در نتیجه چاقی رخ می دهد، با افزایش سن بیشتر می شود. بنابراین هدف از تحقیق حاضر مقایسه متابولیسم سوبسترا و هزینه انرژی در زنان چاق جوان و میانسال حین دویدن بر روی نوار گردان بود. روش تحقیق : تعداد 10 زن چاق جوان با دامنه سنی 20 تا 25 سال و 10 زن چاق میانسال با دامنه سنی 40 تا 45 سال برای شرکت در این طرح داوطلب شدند. برنامه ورزشی شامل دویدن روی نوارگردان با شدت 75 درصد حداکثر ضربان قلب به مدت 30 دقیقه بود. گازهای تنفسی آزمودنی ها با استفاده از دستگاه تحلیل کننده گازهای تنفسی به مدت 30 دقیقه در حالت پایه و 30 دقیقه حین فعالیت برای اندازه گیری میزان اکسیداسیون چربی، کربوهیدرات و هزینه انرژی افراد جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند و سطح معنی داری 0/05
یافته ها: هزینه انرژی، اکسیداسیون کربوهیدرات و اکسیداسیون چربی در حالت پایه بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت (0/05p>)؛ اما این شاخص ها حین فعالیت در زنان چاق میانسال، به طور معنی داری کمتر از زنان چاق جوان بود (به ترتیب با 0/03=p، 0/002=p و 0/02=p). نتیجه گیری : با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر می توان گفت که احتمالاً در زنان چاق میانسال میزان متابولیسم سوبسترا و هزینه انرژی کمتر بوده و این افراد باید مدت زمان بیشتری را نسبت به زنان چاق جوان صرف انجام یک فعالیت با شدت متوسط کنند تا هزینه انرژی خود را افزایش داده و وزن بدنشان کاهش یابد.
ساختار طرح در «نمایشنامه وکروم اروشی» بر اساس بوطیقای ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۷
85 - 122
حوزههای تخصصی:
نمایشنامه یکی از گونه های مهم ادبی است که در ادبیّات ایران کمتر به آن توجه شده است. دانش پژوهانی که جرات گام نهادن در این وادی را می یابند، موفق به صید دُرر ارزشمندی از جنس اساطیر، فرهنگ، تاریخ، داستان، عرفان، فلسفه، باورها و عقاید، زبان و دقایق ادبی می شوند که گر چه سخت به دست می آید، به دست هر کسی نمی آید . وکروم اروشی، نمایشنامه ای شرقی برخاسته از سرزمین هزارتوی تمدن و عرفان و فلسفه اشراقی هند است که توسط کالیداس، یکی از برجسته ترین نویسندگان ادبیّات سانسکریت هند، تحریر شده است. نویسندگان این مقاله بر آنند تا ساختار نقشه داستانی این نمایشنامه را بر اساس بوطیقای ارسطو، به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای بررسی کنند تا به این سوال اصلی پاسخ داده شود که با وجود مشابهت هایی همچون آغاز و انجام نمایش ها، وجود شخصیت ها، گفتگو ها، و... آیا ساختار نمایشنامه های کهن هند قابل تطبیق با بوطیقای نمایشنامه های کلاسیک یونان هست؟ نتیجه تحقیق نشان می دهد که با وجود مشابهت هایِ ناگزیر، نمایشنامه وکروم اروشی ساختار خاص «داستان در داستان» شرقی را دارد. طرح داستان شامل رویداد هایی جانبی با ساختار اوجگاهی است که هریک استقلال اجرایی دارند و از این جهت نمایشنامه هندی ساختاری اپیزودیک دارد. دخالت خدایان و نیروهای فرازمینی نمایشنامه را از ساختار علت و معلولی ارسطویی دور کرده خردورزی کلاسیسم را از آن می گیرد و به جهت اعتقاد به کارما در میان هندوان، پایان مشخصی برای نمایشنامه وجود ندارد و بنوعی، پایان وقایع آن مساوی با آغاز دیگری است که به نمایشنامه حالتی دورانی می دهد.
ارائه مدل رهبری فضیلت گرا به منظور استقرار فرهنگ خدمت محوری در بانک ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
133 - 157
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل رهبری فضیلت گرا به منظور استقرار فرهنگ خدمت محوری در بانک ملی ایران بود. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش، به لحاظ نوع داده ها، از نوع آمیخته بود. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش، شامل خبرگان دانشگاهی و صاحب نظران بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بودند که بر اساس نمونه گیری هدفمند، 21 نفر انتخاب شدند. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی شامل تمامی مدیران شعب بانک ملی ایران بود که بر اساس تحلیل عاملی و روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 310 نفر انتخاب شدند. در بخش کمی از روایی صوری، محتوا و سازه برای سنجش روایی استفاده شد و برای پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد. در بخش کمی، از روش همبستگی پیرسون با نرم افزار Spss-V23 و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نر م افزار Lisrel-V8.8 استفاده شد. یافته های پژوهش: نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند که مولفه های رهبری فضیلت گرا در بانک ملی ایران شامل، مولفه های فردی، مدیریتی و ارتباطی بود. محدودیت ها و پیامدها: به دلیل تعدد متغیرهای پژوهش و پیچیدگی های خاص پژوهش، برای پژوهش های آینده باید سایر مؤلفه های متغیرها به طور دقیق بررسی شوند تا دیگر روابط متغیرها هر چه شفاف تر و جامع تر شناخته شود. پیامدهای عملی: رهبری فضیلت گرا در بین مدیران بانک نهایتا می خواهد به تربیت مدیرانی توسعه یافته و بالنده برسد. ابتکار یا ارزش مقاله : پژوهش حاضر به دانش موجود در حوزه ی رهبری فضیلت گرا اضافه می نماید، و مدلی را معرفی می کند که نسبت به سایر مدل های قبلی از کیفیت بیشتری برخوردار است.
تحلیل گفتمان عرفانی حافظ در جدال با هژمونی تصوف (بر اساس نظریه تحلیل گفتمان انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
244 - 272
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، آن است که با استفاده از نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف، قدرت، ایدئولوژی و هژمونی را در شعر حافظ، در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مورد بررسی قرار دهد. این مقاله بر آن است که شعر حافظ، به مثابه گفتمانی عرفانی است که سعی دارد، گفتمان های مسلط را خنثی کند. عرفان حافظ با به کارگیری ترفندهای زبانی و بلاغی و معنایی به جدال با نهادهای هژمونیک می پردازد و گفتمان دیگری را در بطن فرهنگ نهادینه می کند. به واقع، شعر حافظ با ترسیم این جدال، به خلق توانش فرهنگی جدیدی دست زده است. در پایان این مقاله به این نتیجه می رسد که حافظ به مدد چارچوب خاص عرفانی خویش، نهادهای هژمونیک تصوف وشریعت را به چالش می کشد و درست برخلاف هژمونی حرکت می کند. از این روی، می توان گفت نظام عرفانی حافظ، بر اساس نوعی واکنش سیاسی و اجتماعی و اخلاقی شکل گرفته است. این مقاله به روش تحلیلی و توصیفی به انجام رسیده است.
خودشناسی، ضرورت و راه های دستیابی به آن از منظر علامه طباطبایی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶
325 - 346
حوزههای تخصصی:
«خودشناسی» عبارت است از نوعی درون نگری و کنکاش در وجود خویشتن، جهت شناخت استعداد ها، تمایلات و کشش های باطنی و در نهایت دستیابی انسان به کمال حقیقی خود. در خودشناسی، شناخت «خود» حقیقی و ملکوتی انسان، مد نظر است که، حقیقتی غیر مادی، غیر متکثر، ثابت و باقی در جمیع حالات و عوارض است؛ به گونه ای که انسان برای اثبات آن در درون خویش نیاز به هیچ برهان و استدلالی ندارد و با علم حضوری آن را شهود می کند. دانشمندان بسیاری در حوزه های مختلف معرفتی به طور مستوفی در این زمینه سخن گفته اند لیکن نوع نگرش عارف سالک علامه طباطبایی(ره) در این باب (خودشناسی)، بسیار دقیق و پرمحتوا است. این مقاله به روش توصیفی –تحلیلی در آثار ایشان درصدد دست یابی به موضوع فوق الذکر به این نتایج دست یافته است: ایشان طریق معرفت نفس را نزدیک ترین راه به سوی خداشناسی می داند و بر این باور است که برای ورود و دستیابی به این طریق، باید از اسباب مذکور در شرع از قبیل: محاسبه، مراقبه، صمت، جوع، خلوت، شب زنده داری و دیگر اسباب یاد شده در منابع شرعی مدد گرفت و بر اعمال عبادی مجاهدت نمود . بدین ترتیب در اثر توجه به نفس به تدریج چهار عالم توحید افعال، توحید صفات، توحید اسماء و در پایان توحید در ذات بر شخص سالک منکشف خواهد شد.
شگردهای عرفانی مولوی ازتأویلات مفاهیم قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۳
175 - 192
حوزههای تخصصی:
این مکتوب به بررسی گونه هایی از تأویلات مفاهیم قرآنی مولوی در مثنوی می پردازد. با تأمل و پژوهش در مثنوی، ویژگی های خاص سبکی و تمایزآفرینی و هنجارشکنی ها را در آن می یابیم. به همین دلیل مطالعه و پژوهش در مثنوی می تواند راهبردی به شناخت بهتر دوره شاعر و شخصیّت ادبی و نقش او در ادبیّات عرفانی باشد. روش تحقیق دراین مکتوب، روش پژوهشی توصیفی- تحلیلی است. با توجه به این که مولوی در شعر فارسی تصویرهایی نو و ویژه آفریده است با همه تحقیقاتی که صورت گرفته، از این رویکرد می توان پژوهش های مفیدی در زبان و شعر این شاعر عارف به عمل آورد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مولوی شاعری است. دارای سبک ویژه و مختص به خودش. بارزترین ویژگی شعرش، تأویل معنویات، بویژه مفاهیم قرآنی در نگاه اوست و با نگاه عرفانی ابداع تازه ای می آفریند. نگاه مولوی به ظاهر و باطن قرآن و تراوش ذخایر فکری او در شکل گیری روش تربیتی، از هنرنمایی وی خبر می دهد و نوآفرینی او رنگ دیگری دارد.
حکایت شیخ صنعان؛ الگوی لحنی حکایات بلند مثنوی معنوی
حوزههای تخصصی:
به دلیل این که کارکردروایت در آثار تعلیمی - عرفانی مقدم بر شکل و ساختار آن است، در آغاز ادبیات روایی عرفانی و تعلیمی فارسی نیز توجه زیادی به ساختار و عناصر روایت نشده، اما با گذشت زمان توجه به این عناصر بیشتر شده است. در آثار تعلیمی روایی، لحن، مهم ترین عنصر محسوب می شود؛ چون از سویی یکی از عناصر مهم روایت به شمار می رود و از دیگر سو، با توجه به لزوم ایجاد جذابیت در آثار تعلیمی برای جذب حداکثری مخاطب، عنصر لحن بیشترین کارکرد را دارد. به کارگیری عناصر روایت با نگاه امروزی، در مثنوی معنوی به عنوان مهم ترین اثر تعلیمی عرفانی روایی فارسی، نسبت به کتاب های روایی سنایی و عطار، منسجم تر و جدّی تر است. تنها نمونۀ استثنا در این زمینه، داستان شیخ صنعان در منطق الطیر است که از نظر شکل روایت، خاصه در مباحثی مثل شخصیت پردازی، زبان، لحن و فضاسازی شباهت زیادی به مثنوی دارد و با توجه به شواهد، الگوی مولوی در پردازش حکایاتِ بلند مثنوی بوده است. لحن مناسب راوی و شخصیت ها در حکایت شیخ صنعان که حاصل برایند سایر عناصر روایت محسوب می شود، الگوی لحنی مناسبی برای حکایات بلند مثنوی است. از مهم ترین دلایل استحکام و شباهت لحن در این حکایت و حکایات بلند مثنوی می توان به وزن مناسب و مشترک، تنوّع شخصیت ها، گفت وگوهای زیاد و طولانی، توجّه راوی به پرداخت شخصیت ها، تعداد زیاد شخصیت های خاکستری، عدم جبهه گیری و دخالت راوی در شخصیت پردازی، کلمات و اصطلاحات خاص، تنوّع و تقابل لحنی مناسب و تحکیم لحن قاطعانه به صورت مستقیم توسط راوی اشاره کرد.
الگوی ارزیابی کیفیت تصمیمات تخصیص منابع در دانشگاه: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
252 - 293
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی ارزیابی کیفیت تصمیمات تخصیص منابع (مالی و انسانی) در دانشگاه بوده که برای تأمین آن از رویکرد فراترکیب استفاده شده است. در قدم اول و برای بازشناسی مولفه های الگو با کلیدواژه های مختلف در مهمترین بانک های اطلاعات علمی داخلی و خارجی جستجو و تعداد 696 اثر پژوهشی مرتبط در این زمینه شناسایی شدند. در قدم بعد و براساس شاخص های معین، تعداد 72 اثر علمی که به مطالعه مولفه های کیفیت تصمیمات تخصیص منابع پرداخته اند، انتخاب و یافته های کلیدی آنها با روش کدگذاری و تحلیل کیفی تحلیل و فراترکیب شدند. دستاوردهای حاصله در قالب چهار مولفه و سی و شش زیرمولفه دسته بندی شدند که عبارتند از: (1) عوامل موثر بر کیفیت تصمیمات تخصیص منابع در عرصه های عوامل فراسازمانی (شامل: محیط بین المللی، عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی -فرهنگی، حکمرانی در آموزش عالی و قوانین و مقررات دولتی)، عوامل سازمانی (شامل: فرهنگ حامی کیفیت، آموزش و پشتیبانی تصمیم گیران، سیستم اطلاعاتی، آیین نامه ها و ضوابط داخلی، اهداف و برنامه های دانشگاه، ساختار و قدرت سازمانی، منابع مالی و سازوکار تخصیص منابع) و عوامل فردی (شامل: آمادگی شناختی، هیجانات و احساسات، انگیزه، قابلیت ادراکی، باور و ارزش، وضعیت سلامت)، (2) فرایند تصمیمات تخصیص منابع (شامل: مسئله شناسی تصمیم، ارزیابی جایگزین ها، عدم اطمینان، زمان، اطلاعات، مشارکت در تصمیم گیری، شفافیت و عینیت فرایند تصمیم گیری، تصمیم گیری دانائی محور)، (3) اجرای تصمیمات تخصیص منابع (شامل: پشتیبانی مجریان و نظارت و پایش) و (4) پیامدهای تصمیمات تخصیص منابع (شامل: دستاورد آموزشی، دستاورد پژوهشی، بهره وری، کارایی و صرفه جویی در هزینه، عدالت – برابری، بهبود درجه پاسخگویی و رقابت مندی). سپس الگوی پیشنهادی در یک چارچوب یکپارچه برای ارزیابی کیفیت تصمیمات تخصیص منابع در دانشگاه، ارائه شد که دربرگیرنده چهار مولفه مذکور و زیرمولفه های آن ها می باشد.