مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶٬۱۲۱ تا ۵۶٬۱۴۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose: Social capital plays an important role in the success of any organization, including the education organization. As a result, the purpose of this study was presenting a social capital management model in the general directorate of education in Kermanshah province with a grounded theory approach. Methodology: This research in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was mixed (qualitative and quantitative). The research population in the qualitative part was experts and senior managers of education in Kermanshah province and in the quantitative part were the principals of primary schools in Kermanshah province. The sample size in the qualitative part was estimated according to the principle of theoretical saturation 11 people who were selected by purposive sampling method and in the quantitative part was estimated according to Krejcie and Morgan table 332 people who were selected by random cluster sampling method. The research instrument in the qualitative part was a semi-structured interview and in the quantitative part was a researcher-made questionnaire, whose psychometric indices was confirmed and for data analysis was used from the methods of coding in MAXQDA software and exploratory factor analysis in LISREL software. Findings: Findings showed that in the central category of social capital management in education, causal conditions including categories of organizational factors, social factors and individual factors, contextual conditions including categories of social bonds of employees, cultural and social commitments and sustainable social development, intervening conditions including categories of legal requirements and frameworks, civic participation networks, organizational policies and organizational culture, strategies including categories of knowledge management, organizational resilience, job turnover and organizational participation and outcomes including categories of organizational outcomes, individual outcomes and social outcomes. Other findings showed that the factor load of all sub-categories except sense of identity on causal conditions, all sub-categories except collective power on contextual conditions, all sub-categories except success and education on intervening conditions, all sub-categories on strategies and all sub-categories except human capital accumulation, social cohesion, organizational learning, organizational entrepreneurship and interpersonal trust on outcomes were confirmed. Conclusion: Regarded to the importance of identified categories and concepts for the social capital management in education, planning is essential to improve the categories through their concepts.
مطالعه تاریخی و باستان شناختی قلعه دختر شهر کرمان، روند ساخت و بازسازی ها، تاریخ گذاری و کاربری معماری
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
161-137
حوزههای تخصصی:
قلعه دختر به عنوان یکی از محوطه های تاریخی مهمِ حاشیه شرقی شهر کرمان، در متون تاریخی با نام های مختلفی هم چون «قلعه کوه» و «قلعه کهن» و به عنوان محل رویدادهای سیاسی و اجتماعی توصیف شده است. از ویژگی های مهم این قلعه، موقعیت خاص آن در دشت کرمان، وسعت و نوع مصالح است. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل ماهیت، کارکرد و گاه نگاری قلعه دختر با استناد به نتایج یک فصل بررسی، گمانه زنی و کاوش باستان شناسی (1398) در این بناست. گردآوری اطلاعات به شیوه های اسنادی و میدانی صورت گرفته و روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. پرسش ها این است که، پایه گذاری قلعه دختر و بازسازی های آن در چه ادواری صورت گرفته و کارکردهای این مجموعه چه بوده است؟ به این منظور داده های پژوهش های باستان شناسیِ پیشین در تلفیق با فعالیت های میدانی اخیر نگارندگان مورد مطالعه و بازبینی قرار گرفته و ضمن مطالعه جغرافیای تاریخی منطقه تلاش شده تصور صحیحی از ماهیت، روند شکل گیری و کارکرد این بنا در ارتباط با تحولات فرهنگی و سیاسی این ناحیه در ادوار مختلف حاصل شود. مطالعه مواد فرهنگی و منابع تاریخی نشان می دهند، این محوطه احتمالاً از دوران تاریخی و قطعاً از سده های نخست اسلامی تا قرن دهم هجری قمری، تقریباً به طور پیوسته محل سکونت بوده و در تحولات سیاسی و اجتماعی منطقه نقش تعیین کننده ای داشته است. به نظر می رسد ساخت و بازسازی های قلعه دختر دست کم از سده چهارم هجری قمری، تا عصر صفوی برپایه اهدافی هم چون ایجاد پایگاه نظامی و دفاعی، مکانی برای نگه داری زندانیان سیاسی، محل نگه داری خزائن حکومتی، پناهگاهی امن برای متحصنین و محل استقرار حکام و خانواده هایشان صورت گرفته است.
مواجهه عالمان دین با پیدایش بانک در ایران و دلالت های آن، به روش تحقیق تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه تاریخی-اقتصادی به پیدایش نظام بانکی در دوره قاجار و مواجهه عالمان دین با این پدیده مدرن، یکی از مهمترین نقاط چالشی تاریخ معاصر ایران است که علاوه بر تایید امکان تحقق الگوهای اقتصاد اسلامی، منبعی غنی برای بررسی تجربه تاریخی بانکداری اسلامی می باشد. این تحقیق نشان می دهد عالمان دین در مواجهه با پیدایش نظام بانکی، سه رویکرد متفاوت را متناسب با شرایط زمانی خود اخذ نموده اند. در برهه ای که تماس با دنیای تکنیک جدید هنوز عمق اساسی پیدا نکرده بود، عالمان دین با احتیاط و دقت کامل، با سلب و تحریم کلی جلوی ورود بانک به ایران را گرفتند. اما بعد از هجوم سرسام آور ساختارهای سیاسی-اقتصادی مدرن به داخل کشور، عالمان دین با رویکرد اخذ و اقتباس، سعی کردند اولاً اقدام به تأسیس بانک مستقل ملی کنند و ثانیاً ساختار آن را از بهره و ربای محرم بزدایند تا با قوانین فقهی، مغایر نباشد. اما بعد از جریان استقلال نسبی در نظام بانکی، رویکرد سوم عالمان دین، طراحی و مدل سازی ساختارهای اقتصادی-اجتماعی بر اساس دستورات دین بود. درحالی که بانک های تجاری دارای حق انحصاری خلق پول دورنزا هستند و ثروت خلق شده را در اختیار افراد خاصی قرار می دهند؛ الگوهای اقتصادی اسلامی آن دوران، این امکان را فراهم آورد که اولاً نقدینگی مستقیماً در اختیار بخش واقعی اقتصاد قرار گیرد و ثانیاً همه آحاد جامعه بر اساس تعاون جمعی بتوانند در فعالیت اقتصادی تولیدی مشارکت کنند و ثروت حاصل از آن به طور عادلانه بین آنان تقسیم گردد.
بررسی اثربخشی آموزش مدیریت زمان برایانتریسی بر کاهش وابستگی به فضای مجازی و بهبود سازگاری تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در دوران بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
89 - 105
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت زمان برایان تریسی بر کاهش وابستگی به فضای مجازی و بهبود سازگاری تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در دوران کرونا صورت گرفت. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان خواجه نصیر کرمان در سال تحصیلی 1400-1401 بود. 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. گروه مداخله طی 8 جلسه تحت آموزش مدیریت زمان برایان تریسی 90 دقیقه ای و به صورت گروهی هفته ای یکبار قرار گرفتند. اما در مورد گروه کنترل در این مدت مداخله ای انجام نشد. پرسشنامه وابستگی به فضای مجازی خواجه احمدی و همکاران و پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک در مورد آن ها اجرا شد. میزان پایایی با روش آلفای کرونباخ در پرسشنامه وابستگی به فضای مجازی 87/0 و پرسشنامه سازگاری تحصیلی 80/0 گزارش شد و روایی هر دو پرسشنامه نیز مورد تأیید قرار گرفت. جهت توصیف داده ها از شاخص های مرکزی میانگین و انحراف معیار و آزمون تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش مدیریت زمان برایان تریسی موجب کاهش وابستگی به فضای مجازی و بهبود سازگاری تحصیلی شد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، آموزش مدیریت زمان برایان تریسی بر کاهش وابستگی به فضای مجازی و بهبود سازگاری تحصیلی مؤثر بود. بنابراین این مداخله می تواند برای کاهش مشکلات دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در شرایط بحرانی، مورد استفاده قرار گیرد.
نقش میانجی ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی و اعتیاد به فضای مجازی در رابطه بین خودشناسی و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان دوره تحصیلی متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
21 - 1
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین خودشناسی و اهمال کاری تحصیلی با میانجی گری ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی و اعتیاد به فضای مجازی در دانش آموزان دوره متوسطه دوم انجام شد. روش این پژوهش توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر ملایر (7450 نفر) بود که از بین آنان 515 نفر بر اساس فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. هر یک از شرکت کنندگان، پرسشنامه ای شامل مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم، مقیاس نیازهای بنیادین روان شناختی، مقیاس اعتیاد به فضای مجازی یانگ و پرسشنامه خود شناسی انسجامی قربانی و همکاران را تکمیل نمودند. داده های به دست آمده با روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و با استفاده از نسخه ی 26 بسته آماری برای علوم اجتماعی و AMOS-24 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد اثرات مستقیم خودشناسی بر نیازهای بنیادین روان شناختی (خودمختاری، شایستگی، ارتباط با دیگران) (0/35 >β ) و اعتیاد به فضای مجازی معنی دار بود (50/0-β = ). در بین نیازهای بنیادین، اثرات نیاز به شایستگی بر اهمال کاری معنی داری بود (0/36 = β)، در حالیکه نیازهای ارتباط با دیگران و خودمختاری بر اهمال کاری تحصیلی اثر معنی داری نداشتند. اثر اعتیاد به فضای مجازی نیز بر اهمال کاری معنی دار بود (0/46 = β). اثر غیر مستقیم خودشناسی بر اهمال کاری تحصیلی از طریق نیازهای بنیادین روانشناختی و اعتیاد به فضای مجازی نیز معنی دار بود (0/49- =β ). یافته های پژوهش نشان می دهد خودشناسی از طریق ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی و کاهش اعتیاد به فضای مجازی می تواند در کاهش اهمال کاری تحصیلی اثربخش باشد.
مدل کیفی و داده بنیاد از توسعه استعداد آموزگاران (مطالعه موردی: معلمان دوره ابتدایی شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
169 - 144
حوزههای تخصصی:
پیشرفت سازمان های امروزی منوط به رشد و توسعه نیروی انسانی آن هاست در این راستا، رهبران سازمانی به دنبال مدیریت بهینه استعدادهایشان هستند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف طراحی و ارائه الگوی توسعه استعداد معلمان دوره ابتدایی در شهر اردبیل با رویکرد کیفی و مبتنی بر طرح نظام مند اشتراوس_کوربین (1998) انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان نمونه سه سال اخیر، مدیران، خبرگان آموزش وپرورش و اساتید دانشگاه می باشد که از طریق روش نمونه گیری هدفمند با 20 نفر از آنان مصاحبه به عمل آمد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد و به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که «شایستگی استعدادها» به عنوان پدیده محوری؛ عوامل مدیریتی و عوامل سازمانی در قالب عوامل علی؛ مدیریت عملکرد به عنوان راهبرد؛ استراتژی سازمانی تحت عنوان عوامل زمینه ای؛ مدیریت مدرسه محور به عنوان عامل مداخله گر و پیامدهای توسعه سازمانی و توانمندی فردی معلمان عناصر الگوی ارائه شده را تشکیل دادند. طبق نتایج این تحقیق، آموزش وپرورش می تواند از طریق ارتقای شایستگی معلمان و بکارگیری مدیریت عملکرد به تعالی سازمانی دست یابد.
بررسی تطبیقی نقش نیت در مجازات الهی: تأملی در آیه ۲۸۶ سوره بقره و سرگذشت عزه در عهد عتیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
181 - 163
حوزههای تخصصی:
از پرسش های مفسران قرآن کریم و عهد عتیق، نقش نیت مکلف در مجازات الهی است. با توجه به اینکه مؤاخذه بر فراموشی و خطا از نظر عقلی ناپسند است، پرسش مفسران قرآن کریم درباره آیه ۲۸۶ سوره بقره این است که چرا مؤمنان در فقره «ربنا لا تؤاخذنا ان نسینا او أخطأنا» برای فراموشی و خطای خود از خداوند پوزش می طلبند؟ مفسران عهد عتیق نیز در مواجهه با ماجرای عزه پرسشی مشابه دارند: چرا عزه علی رغم اینکه نیت سوئی نداشت، برای لمس ناخواسته تابوت عهد مجازات شد؟ مقایسه آرای مفسران عهد عتیق و قرآن بیانگر آن است که هر دو گروه سعی در ارائه تفسیری عقلانی داشته اند، تا اصل عدل الهی مورد خدشه قرار نگیرد. همچنین با مقایسه آیه ۲۸۶ بقره و ماجرای عزه، پیشینه الاهیاتی این موضوع روشن تر گشته و می توان مجازات عزه را به عنوان نمونه ای از مصادیق تفسیری آیه شریفه عنوان نمود.
مراقبه (دهیانه) در مهایانه بودایی براساس آمیتایور دهیانه سوتره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
46 - 29
حوزههای تخصصی:
مراقبه، که در آیین بودایی دهیانه نام دارد، از روش هایی است که با مهار ذهن به منظور دریافت حقیقت امور می تواند انسان را از فشارهای زندگی مادی رهایی ببخشد و به سوی زندگی معنوی توأم با آرامش روانی سوق دهد. با توجه به وجود روش های گوناگون دهیانه در سنت بودایی و ورودشان به کشور ما با فرهنگی متفاوت، نیاز به بررسی آن مطرح می شود. فقدان تحقیقات آکادمیک معتبر در این زمینه در کشور ما بر ضرورت انجام این تحقیق می افزاید. پرسش اصلی این نوشتار چیستی، تبیین مبانی، اهداف و چگونگی روش ها و مراتب دهیانه و نیز نتایج آن در شاخه مهایانه از دین بودایی بر اساس متن آمیتایوردهیانه سوتره است که از متون مراقبه ای مکتب «سرزمین پاک» بودیسم مهایانه است. ازاین رو، کوشیده ایم با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مطالب ارائه شده در سوتره فوق و نیز مراجعه به سایر منابع بودایی به پرسش های مذکور پاسخ دهیم.
معنایابی استعاره «بت» در اشعار عرفانی حافظ و امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۴
155 - 182
حوزههای تخصصی:
یکی از استعاره های عارفانه در اشعار شاعران عرفان گرا، تطبیق لفظ و مفهوم بت با خدای متعال است. در این استعاره چند وجه شبه می توان جست: نخست نگاهی جمالی به بت؛ زیبارویی پرستیدنی که هر آنچه را زیبنده کمالش است داراست. دوم رویکرد جلالی به بت؛ معشوق عشوه گر و پُرنازِ بی توجه به عاشقان خویش، با دلی از سنگ که البته بی توجهی ظاهری او به مشتاقانش به سبب مصلحت خود آنان است. توصیف خدای متعال با لفظ بت، تناقض آشکار با بخش اعتقادات دین اسلام دارد. معنای موردنظر عارفانی همچون حافظ و امام خمینی از بت و صفات و ظهورات نسبت داده شده به او در خصوص خدا چیست؟ فرضیه این تحقیق این است که با قطع نظر از معنای منفی بت که در مواردی اندک در آثار این دو شخصیت بازتاب یافته است، در نگاه عرفانی آنان، بت در خصوص خدای متعال، حقیقت و درباره بتی که مشرکان می آرایند و می پرستند مجاز است.
مفهوم «راه» در تفاسیر عرفانی پیش از ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
85 - 117
حوزههای تخصصی:
«راه» از مفاهیم موردتوجه قرآن کریم است که با واژگان گوناگونی مانند «سبیل»، «طریق» و «صراط» در آیات آمده است. در زبان فارسی همه این واژگان به معنای راه اند، اما در قرآن کریم و نوشته های مفسران صوفی شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارند. از آنجا که به مفهوم صراط در مقاله ای مستقل پرداخته ایم، در پژوهش حاضر به مفهوم «سبیل» و «طریق» و برخی مفاهیم کم کاربردتر از راه در آیات قرآن پرداخته شده است. مسأله پژوهش حاضر یافتن مفهوم راه و وجوه معنایی دو واژه مذکور و مصادیق آنها در آیات قرآن و تفسیر و تأویل آنها از تفاسیر عرفانی پنج عارف پیش از ابن عربی در بحثی تبیینی - تطبیقی است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر با تبیین و مقایسه این مفاهیم از دیدگاه تفاسیر عرفانی یاد شده؛ اشتراکات و تفاوتهای آنها و مصادیق شان را منکشف می سازد.
شناسایی و اولویت بندی پیشایندها و پسایندهای سبک رهبری متواضعانه مدیران مدارس با رویکرد دلفی فازی؛ یک پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
1 - 19
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی پیشایندها و پسایندهای سبک رهبری متواضعانه مدیران مدارس متوسطه شهرستان خرم آباد با استفاده از روش دلفی فازی صورت پذیرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کمی و کیفی در پارادایم استقرایی است که از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، اکتشافی متوالی است. جامعه آماری پژوهش مدارس متوسطه شهرستان خرم آباد می باشند که 25 نفر از مدیران آنها بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. در بخش کیفی برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد . در بخش کمی برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه دلفی استفاده شد که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد تایید شد و با استفاده از روش دلفی فازی اولویت بندی پیشایندها و پسایندهای سبک رهبری متواضعانه انجام گرفت و مهم ترین عوامل و پیامدهای آن مشخص گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که از میان پیشایندهای رهبری متواضعانه، رها کردن منیت، پذیرش اشتباهات، قدردانی و تشکر از دیگران، خلوص و انتقاد پذیر بودن مهم ترین عوامل هستند. همچنین از میان پسایندهای رهبری متواضعانه، بهبود کیفیت تدریس معلمان، بهبود اثربخشی و کارایی، افزایش خلاقیت و نوآوری، ارتقاء مشارکت پذیری و مشارکت جویی و معلمان پرشور و با انگیزه نیز مهم ترین پیامدهای این سبک رهبری در مدارس متوسطه شهرستان خرم آباد می باشند.
تحلیل حجیت منابع چهارگانه اجتهاد از دیدگاه ناصرالدین البانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۳۰
33 - 51
حوزههای تخصصی:
آرای البانی از آن نظر که طلایه دار مکتب سلفی است، در عرصه های مختلف روش شناسی فکر سلفی درخور اعتناست. فتاوای آمیخته با خشونت و ضدشیعیِ البانی در بسیاری از کتب فقهی او آشکار است. علت آن را باید در نوع نگاه او به منابع استنباط جست وجو کرد؛ اما گسترهٔ حجیت منابع ازنظر البانی به سبب نبود تحقیق موسع و یکپارچه در این باب چندان روشن نیست. البانی در استفاده از منابع چهارگانه استنباط، یعنی کتاب، سنت، اجماع و عقل، برای اجتهاد فقهی خود رویکرد خاصی دارد. نوشتار حاضر با هدف شناخت حدود و ثغور حجیت این منابع از دیدگاه ناصرالدین البانی انجام شده است. این جستار به روش توصیفی تحلیلی نشان می دهد که البانی قرآن و سنت را در مسیر اجتهاد، هم تراز و در عرض یکدیگر می داند و در استفاده از این دو منبع اولویتی قائل نیست و ترجیح بین آیات و احادیث را نمی پذیرد؛ همان طور که خبر واحد را در احکام و عقاید، حجت می داند. دفاع البانی از حدیث به گونه ای است که حتی در فرض مخالفت با قرآن، آن را حجت می داند. نیز وی از این جهت که مفاد احادیث عرض را مخالف قرآن می داند، آن ها را تضعیف می کند. در نظام فقهی و اجتهادی البانی عقل جایگاه شایسته ای ندارد و او به طورکلی نقل گرا و عقل گریز است. البانی اجماع مصطلح اصولیان را نیز مناقشه پذیر می داند.
واکاوی خاستگاه قتل های ترحم آمیز از منظر فقه اسلامی
حوزههای تخصصی:
با لحاظ کردن این شاخص که افکار آحاد جامعه، عدم تفکیک و تفاوت میان قتل همراه با سوءقصد و قتل از روی ترحم و دلسوزی را نمی پذیرد و نیز به نظر با معیارهای عقلایی هم متعارض جلوه می نماید، باید با به کارگیری ظرفیت های دانش فقه امامیه و قانون مجازات اسلامی، مطالعات و بررسی ها را برای حصول نتیجه ای علمی و منطبق با شرع مقدس، سرلوحه پژوهش های حوزه فقه و حقوق پزشکی قرار داد. قتل از سر دلسوزی و ترحم، هرچند که با این عنوان در دانش فقه سابقه ای ندارد، لکن با مناط و برداشتی که از مباحثی مانند اکراه و امر به قتل در مبحث قصاص و وجوب نجات انسان در حال غرق شدن در سایر ابواب فقهی ذکر شده، می توان حکم این دعوی را از منظرگاه فقه مورد مطالعه و تحقیق قرار داد و نتایج حاصل از آن را به همراه حکم مستنبطه به نظاره نشست. در کلام فقیهان، رضایت به قتل یا امر به قتل، مورد اشاره قرار گرفته که آرای متفاوتی به دنبال آن مطرح شده است. اتانازی که خصیصه ذاتی آن رضایت است، در هیچ یک از استثنائات حقوقی قرار نمی گیرد و مصداق قتل عمد در نظر گرفته می شود مگر آنکه مشمول حکم استثنایی ماده 268 ق.م قرار بگیرد.
استعاره های هستی شناختی حوزه قیامت در جزء سی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره مفهومی که رویکردی جدید در زبان شناسی شناختی است، در تبیین و روشنگری متون به ویژه متون دینی نقش به-سزایی دارد. کاربرد این نظریه در سبک شناسی شناختی و تحلیل متون ادبی و دینی می تواند کارگشا باشد. از آن جایی که زبان دین، زبانی استعاری است، استعاره های مفهومی در آن کارکرد فراوانی دارند. در این پژوهش بر آن هستیم تا براساس شیوه توصیفی- تحلیلی استعاره های هستی شناختی حوزه قیامت در جزء سی قرآن کریم را واکاوی کنیم و به این پرسش ها پاسخ دهیم که کارکرد استعاره های هستی شناختی حوزه مفهومی قیامت در جزء سی قرآن کریم به چه صورت است- ؟ با بررسی استعاره های هستی شناختی حوزه مفهومی قیامت در جزء سی قرآن کریم براساس نظریه استعاره مفهومی به چه ویژگی هایی می توان دست یافت؟ یافته ها نشان می دهد که تجسم بخشیدن به مفاهیم انتزاعی و ملموس ترکردن آنها از برجسته ترین کارکرد استعاره های هستی شناختی است و بررسی استعاره های هستی شناختی حوزه مفهومی قیامت در جزء سی دست یابی به ویژگی هایی براساس استعاره مفهومی لیکاف و جانسون است.
«گرشاه نامه»: تلفیق شاهنامه و گرشاسب نامه در برخی از دست نویس ها با توجه به توالی داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
119 - 139
شاهنامه را می توان به این اعتبار که شامل شرح اتفاقات از آغاز خلقت در جهان ایرانی تا پایان کار ساسانیان است، جامع ترین حماسه منظومِ ملّی تاریخی ایران دانست. اگر مبنای تاریخ نگاری ما شاهنامه باشد، داستان گرشاسب نامه مربوط به دوره ای تقریباً هزارساله است که از آوارگی جمشید و به تخت نشستن ضحّاک آغاز و تا پایان کار ضحّاک و کمی بعد از شاهنشاهی فریدون ادامه پیدا می کند و نزدیک به پانصد بیت از شاهنامه شرح وقایع این دوره را شامل می شود. وزن مشترک و به هم تنیدگی موضوعی شاهنامه و گرشاسب نامه باعث شده است که در بعضی دست نویس های شاهنامه ، این دو منظومه اثری واحد در نظر گرفته شوند و داستان های مربوط به گرشاسب نامه در خلال داستان های شاهنامه و بر اساس توالی صحیح وقایع داستانی، کتابت گردد. مقاله حاضر به بررسی این موضوع می پردازد.
دو نسخه کهن به یغمارفته از منظومه «دولرانی خضرخان» به خط درویش محمد بن علی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
157 - 177
از منظومه دولرانی خضرخان که از آثار مهم امیرخسرو دهلوی است، و 4200 بیت آن در سال 715ق و 319 بیت آن در خلال سال های 720-721ق سروده شده، دو نسخه مکتوب به سال های 903 و 917ق به خط کاتبی به نام درویش محمد بن علی در دست است که در زمان جنگ های ایران و عثمانی از ایران خارج شده و اکنون در کتابخانه های حکیم اوغلو پاشا و ایاصوفیه نگهداری می شوند. نسخه 903ق دارای وقف نامه شاه عباس صفوی و مهر وقف آستانه شیخ صفی الدین اردبیلی، و نسخه 917ق دارای مهر شاه طهماسب صفوی است. از منظومه دولرانی دو نسخه خطی ناقص متعلق به سال های 720ق و 894ق نیز وجود دارد، اما نسخه 903 قدیمی ترین نسخه کامل این اثر تاکنون محسوب می شود. ویژگی بارز نسخه 917ق وجود مقدمه ای ادیبانه از سفارش دهنده آن در برگ های آغازین کتاب است. این مقاله به بررسی جنبه های نسخه شناختی و شناساندن این دو دست نویس می پردازد.
مدل ساختاری علائم اختلالات خوردن در زنان بر اساس درونی سازی الگوهای رسانه، باورهای مربوط به خوردن و نگرانی از بدشکلی بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۶
66 - 92
پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمون مدل ساختاری علائم اختلالات خوردن در زنان بر اساس درونی سازی الگوهای رسانه و با توجه به نقش میانجیگر باورهای مربوط به خوردن و نگرانی از بدشکلی بدنی، در دانشجویان دختر انجام شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. 298 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی خمینی شهر در سال تحصیلی 99-98 با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به سیاهه نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005)، ویراست سوم مقیاس نگرش های اجتماعی-فرهنگی در مورد ظاهر (تامپسون و همکاران، 2004)، پرسشنامه باورهای اختلال خوردن (کوپر و همکاران، 1997) و آزمون بازخورد خوردن (گارنر و همکاران، 1982) پاسخ دادند. برای آزمون مدل مفهومی پژوهش از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. در این تحلیل برای برآورد پارامترهای مدل از روش حداکثر درستنمایی و برای بررسی معناداری اثرات مدل از روش بوت استراپ استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSSV24 و AMOSV24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد شاخصهای برازش مدل در حد مطلوبی هستند. بررسی پارامترهای مدل نشان داد که تمام اثرات مستقیم مدل معنادارند؛ همچنین، اثرات غیرمستقیم درونی سازی الگوهای رسانه بر علائم اختلالات خوردن از طریق باورهای مربوط به خوردن و نگرانی از بدشکلی بدنی نیز معنادارند. به طور کلی، این نتایج نشان می دهند که درونی سازی الگوهای رسانه منجر به تقویت باورهای ناکارامد افراد در مورد خوردن و نگرانی از بدشکلی بدنی می شود و از این طریق، علائم اختلالات خوردن نیز در آنها شدت می یابد. این نتایج اهمیت ویژه درونی سازی الگوهای رسانه در بروز مشکلات و ناسازگاریهای خوردن را در زنان ایرانی نشان می دهد. بنایراین، می توان با مدیرت کردن اثرات رسانه، این مشکلات را در جامعه زنان کاهش داد.
نقش واسطه ای حساسیت به طرد و عزت نفس در رابطه ذهن آگاهی و بهزیستی روانی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای حساسیت به طرد و عزت نفس در رابطه ذهن آگاهی با بهزیستی روانی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی نوجوانان دختر و پسر 15 تا 19 ساله شهر تهران در سال 1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 214 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس ذهن آگاهی نوجوان و بزرگسال (دراتمن و همکاران، 2018)، پرسشنامه حساسیت به طرد (داونی و فلدمن، 1996)، مقیاس عزت نفس روزنبرگ (روزنبرگ، 1965) و مقیاس بهزیستی ذهنی وارویک-ادینبورگ (تنانت و همکاران، 2007) پاسخ دادند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با نصب برنامه الحاقی پردازشگر هایس در نرم افزار SPSS24 استفاده شد. یافته ها حاکی از آن بود که بین ذهن آگاهی با حساسیت به طرد رابطه منفی و معنی دار و با عزت نفس و بهزیستی روانی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد و رابطه بین حساسیت به طرد با بهزیستی روانی منفی و معنی دار و با عزت نفس مثبت و معنی دار است. همچنین، اثر غیرمستقیم ذهن آگاهی بر بهزیستی روانی از طریق حساسیت به طرد و عزت نفس، از نظر آماری معنی دار به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد با افزایش ذهن آگاهی در نوجوانان، حساسیت به طرد در آن ها کاهش یافته و عزت نفس و در نتیجه بهزیستی روانی در آن ها افزایش می یابد. از این یافته می توان برای طراحی مداخله و رویکرد جامع ارتقای بهزیستی روانی در جامعه نوجوانان استفاده کرد.
الگویابی ساختاری رفتارهای پرخطر بر اساس سیستم های مغزی- رفتاری و ابعاد تاریک شخصیت با میانجی گری خلاقیت هیجانی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
169 - 180
هدف پژوهش حاضر الگویابی ساختاری رفتارهای پرخطر بر اساس سیستم های مغزی- رفتاری و ابعاد تاریک شخصیت با میانجی گری خلاقیت هیجانی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود. روش پژوهش همبستگی به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری و جامعه پژوهش متشکل از کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شاهین شهر در سال تحصیلی 1399-1400 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس از بین آنان 550 دانش آموز که داوطلب شرکت بودند، انتخاب شده و از آنان خواسته شد به سوالات پرسش نامه های پژوهش پاسخ دهند که 505 عدد از آنها بطور کامل برگردانده شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های سیستم مغزی رفتاری (کارور و وایت، 1994)، رفتارهای پرخطر (محمدخانی، 1386)، شخصیت تاریک (جنیسون و ویستر،2010) و خلاقیت هیجانی (آوریل، 1999) بودند. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری، به وسیله نرم افزار آماری SPSS و Amos ویرایش 23 صورت گرفت. نتایج نشان داد که سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری، ابعاد تاریک شخصیت (خودشیفتگی، ماکیاولیسم و جامعه ستیزی) بر خلاقیت هیجانی و رفتارهای پرخطر دانش آموزان دارای اثر مستقیم معنادار بوده است (001/0>p). همچنن نتایج نشان داد که خلاقیت هیجانی علاوه بر اثر مستقیم بر رفتارهای پرخطر دانش آموزان، در رابطه سیستم های مغزی- رفتاری و ابعاد تاریک شخصیت با رفتارهای پرخطر در دانش آموزان دوره دوم متوسطه نیز نقش میانجی معنادار دارد. با توجه به نقش میانجی معنادار خلاقیت هیجانی، پیشنهاد می شود تا با آموزش مهارت های تنظیم هیجان و خلاقیت هیجانی به دانش آموزان، تلاش شود تا با تاثیر بر سیستم های مغزی رفتاری و ابعاد تاریک شخصیت از بروز رفتارهای پرخطر در نزد آنان کاسته شود.
الگوی حکمروایی سرآمد (نظام توحیدی و مردم سالاری دینی)
جمهوری اسلامی با تدوین قانون اساسی، مرحله نظام سازی را پشت سر گذاشته است و در مرحله دولت اسلامی قرار دارد. مسئله این تحقیق این است که لایه ها، ابعاد، مؤلفه ها و اصول حکمروایی سرآمد مبتنی بر نظام توحیدی و مردم سالاری دینی چیست. الگوی به دست آمده می تواند پایه ای برای بازطراحی دولت اسلامی فراهم کند. در این پژوهش، با مطالعات اسنادی حوزه حکمرانی و حکمروایی به ویژه در اندیشه اسلامی، و نظریه پایه و مدون ارائه شده و سپس با مصاحبه تکمیلی و درنهایت در نشست خبرگان، بررسی، نقد، اصلاح و نهایی شده است. در الگوی حکمروایی سرآمد، ولیّ فقیه حکمرواست و سه نقش هدایت امت اسلامی، رهبری جمهوری اسلامی و مطالبه گفتمان انقلاب اسلامی را برعهده دارد. لایه های حکمروایی سرآمد عبارت اند از رهبری (امام) و نظام اجتماعی (امت)، و مؤلفه های هر لایه به دو بخش مؤلفه های جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی (نظارت و ارزیابی) تقسیم شده است.در الگوی حکمروایی سرآمد، 33 مؤلفه برای جمهوری اسلامی به تفکیک لایه رهبری (پانزده مؤلفه) و لایه نظام اجتماعی (هجده مؤلفه) و 22 مؤلفه برای انقلاب اسلامی با محوریت حق، عدل و رضایت مردم مشخص شده است.اصول حکمروایی سرآمد 37 اصل به تفکیک هدف (شش اصل)، اجزا (پنج اصل)، روابط (هفت اصل)، منابع (شش اصل)، حالت (پنج اصل)، محیط (چهار اصل) و سلسله مراتب و پیچیدگی (چهار اصل) مشخص شده است.