مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۰۱ تا ۵٬۳۲۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مهمترین راه برای فهم رویکرد اسلامی سیاست گذاری فرهنگی، بررسی تطبیقی گفتمان های سیاستگذاری فرهنگی از طریق تحلیل مفاهیم بنیادین آن هاست. «دین»، «فرهنگ»، «انسان» و «حکومت» مهمترین این مفاهیم می باشند. در مقاله حاضر به بررسی تطبیقی مفهوم دین در گفتمان های سیاستگذاری فرهنگی پرداخته می شود. در عرصه سیاست گذاری فرهنگی چهار رویکرد کنترل فرهنگی، تصدی گری، رهاسازی و خدمت رسانی ذیل دو گفتمان کلان «مدیریت مکانیکی» و «هارمونی فرهنگی» وجود دارد. دین داریِ «ایدئولوژیک»، «کاتولیسیسم»، «پروتستانیسم» و «دینداری عامه» از جمله بنیادهای دین شناسی و متناظر این رویکردها هستند. دین در نگاه اسلامی، نه در مکاتب سخت و غیرقابل انعطاف ایدئولوژیک و کاتولیسیسم تعریف می شود و نه در مکاتب شخصی و سطحی پروتستانتیسم و عامه؛ بلکه دین به صورت منعطف ولی تعالی بخش در زندگی عموم جامعه حاضر است. با این وصف، سیاست گذاری فرهنگی با بررسی زمینه و استعداد جامعه انسانی سطحی از دین داری را در دستور کار خود قرار داده و حرکت تدریجی به سوی اهداف نهایی را پیش می گیرد.در مقاله حاضر با روش اسنادی- کتابخانه ای و استنباط عقلی به گونه شناسیِ تطبیقی نگاه های دین شناسی با گفتمان های سیاست گذاری فرهنگی پرداخته می شود.
کارکرد سازمان های بین المللی در حوزه رمز ارزها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
201 - 216
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع رمزارزها بخشی از زندگی تجاری تابعین حقوق بین الملل شده است به طوری که جامعه جهانی نیازمند تدوین قوانین و مقررات لازم برای شفافیت و کنترل مبادلات تجاری در این حوزه می باشد. سازمان های بین المللی به عنوان یکی از تابعین فعال حقوق بین الملل نیز در ایجاد قاعده سازی از این امر مثتثنی نبوده و نیازمند تدوین مقررات جدیدی برای جلوگیری از چالش های ناشناخته در حوزه رمزارزها هستند. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی، مقررات سازمانهای بین المللی را در حوزه رمزارزها مورد تحقیق قرار می دهد و به دنبال پاسخ به این سوال هست که سازمانهای بین المللی چه کارکردی در تدوین قواعد و مقررات حاکم بر رمزارزها دارند؟این مقاله با توجه به اسناد موسس سازمانهای بین المللی و رویه موجود چنین نتیجه گیری می کند که سازمانهای بین المللی با توسل به اسناد موسس خود می توانند قواعد مرتبط با مبادلات تجاری در حوزه رمز ارزها را تدوین نمایند و این قواعد برای ادامه حیات سیاسی سازمانهای بین المللی ضروری به نظر می رسد.
بازشناسی پیشایندها و پسایندهای توسعه چابکی ذهنیِ مستعدان رهبری نظامی به کمک ترکیب تحلیل تماتیک و دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
1 - 30
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: چابکی ذهنی برای رهبران نظامی حیاتی است و تأثیر زیادی بر اثربخشی آن ها در برنامه ریزی و اجرای عملیات های نظامی دارد. بنابراین، تقویت چابکی ذهنی رهبران مستعد، مسئولیت اساسی آموزش عالی در نیروهای مسلح است. این تحقیق به شناسایی عواملی که به بهبود چابکی ذهنی رهبران نظامی کمک می کند و نتایج ناشی از آن می پردازد.روش: این مطالعه از رویکرد توسعه ای-کاربردی با استفاده از روش های توصیفی-زمینه ای بهره می برد. داده ها از طریق تحقیقات میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده و با استفاده از تحلیل تماتیک و دیمتل فازی ( در محیط پایتون ۳.۱۱ ) تجزیه و تحلیل شده اند. این تحقیق بر ادبیات علمی مرتبط با چابکی ذهنی تمرکز دارد و یک پرسشنامه به ۱۵ فرمانده، مدیر و استاد متخصص در یک سازمان نظامی توزیع شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که متغیرهای هوش هیجانی، شایستگی اجتماعی، ویژگی های شخصیتی، توانایی های شناختی، تنوع تجربه، انطباق پذیری و انعطاف پذیری به ترتیب مهم ترین پیشایندهای توسعه چابکی ذهنی رهبران نظامی است و متغیرهای تصمیم گیری راهبردی، رهبری نوآورانه، حل بهینه مسئله، مدیریت مؤثر تغییر، پویایی و عملکرد تیمی و گرایش به یادگیری به ترتیب مهم ترین پسایندهای توسعه چابکی ذهنی رهبران نظامی هستند.نتیجه گیری: جمع بندی نشان می دهد با توسعه پیشایندهای چابکی ذهنی می توان فرماندهانی را پرورش داد که قادر به تصمیم گیری راهبردی، رهبری نوآورانه، حل بهینه مسئله، مدیریت مؤثر تغییر، پویایی و عملکرد تیمی و گرایش به یادگیری بیشتر در صحنه نبرد هستند.
ارزیابی ارائه دروس دوره اول ابتدایی در شبکه آموزشی دانش آموزی (شاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
131 - 161
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی اجرای دروس دوره اول ابتدایی شبکه آموزشی دانش آموزی از دید معلمان این دوره بود تا تصویری از ابعاد ارائه خدمات پشتیبانی، ارائه خدمات زیرساختی و فنی در برنامه شاد به برنامه ریزان و طراحان برنامه درسی نظام آموزشی کشور ارائه نماید. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان ابتدایی دوره اول منطقه 15 شهر تهران به تعداد 1420 نفر بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 302 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته در مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. روایی پرسشنامه توسط هشت نفر از متخصصان برنامه درسی تأیید، و پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 92/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS26 و با روش با آزمون تی تک نمونه ای صورت گرفت که سه بعد مشخص شده، با استفاده از آزمون آماری فریدمن اولویت بندی شدند. یافته ها حاکی از آن است که وضعیت اجرای دروس دوره اول ابتدایی در برنامه شاد از نظر معلمان، متوسط به پایین می باشد. همچنین بیشترین میزان رضایتمندی معلمان از خدمات پشتیبانی، و کمترین میزان رضایتمندی از خدمات فنی بود. نتایج نشان داد برخی از مواردی که از نظر معلمان بیشترین فاصله را از نقطه موجود تا مطلوب خود داشته، عبارتنداز: هزینه های مصرفی اینترنت برای برنامه شاد، عدم امکان برقراری ارتباط آنلاین، عدم امکان ایجاد کارپوشه الکترونیکی کارا دانش آموزان ,و ....
The Phenomenology of Shame in the Clinical Population: A Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۴
55 - 66
حوزههای تخصصی:
Objective: Shame is a multi-faceted self-conscious emotion which occurs when one considers themselves to not have fulfilled internalized societal standards and can be viewed as a social, psychological as well as a cultural phenomenon. The current study aimed to explore the lived experience of individuals receiving psychotherapy or pharmacotherapy.
Research Methodology: The study used a qualitative research method and described, in-depth, what shame is and how it’s experienced from the participants' point of view. The participants in the study were nine males and seven females who participated in an in-depth unstructured interview. Data were analyzed based on the seven-step Colaizzi's method.
Findings: Based on the findings of this study, eight themes of “physical reactions,” “accompanying emotions,” “making mistakes,” “other,” “being subject to judgment,” “blame,” “annihilation,” and “having a negative view of self,” in addition to three sub-themes of “incompetence,” “worthlessness” and “inadequacy” were common in the lived experience of individuals of shame. The resulting themes were explored and discussed.
Conclusion: The findings of this study can be used to develop shame assessment scales considering the Iranian culture and to plan interventions that target these common themes.
تاثیر برنامه درسی فوق برنامه در احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تاثیر برنامه درسی فوق برنامه دراحساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر پایه پنجم منطقه 6 تهران صورت گرفته است. روش تحقیق حاضر شبه آزمایشی با طرح پژوهشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. نمونه مورد مطالعه برابر با 40 نفر از دانش اموزان دختر پایه پنجم منطقه 6 تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. جهت سنجش احساس تعلق به مدرسه از پرسشنامه بری، بتی و وات (2004) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که برنامه ی درسی فوق برنامه در احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان نتاثیر معنادار دارد. افراد گروه آزمایش که در دوره آموزشی هنر خلاق شرکت کردند از نظر احساس تعلق به مدرسه تفاوت معناداری با گروه کنترل دارند. همچنین برنامه ی درسی فوق برنامه بر ابعاد احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان تاثیر معنادار دارد. نتایج نشان داد که برنامه آموزشی هنر خلاق در احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان تاثیر دارد.
منطق روایی در جهان موازی داستان (مطالعه موردی رمان 1Q84 اثر هاروکی موراکامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
191 - 216
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین ویژگی های داستان پردازی پسامدرن و ادبیات فرا واقع، عدم قطعیت وجود شناختی یا در هم آمیختن مرز میان واقعیت و خیال است؛ زیرا برخلاف داستان مدرنیستی که درون مایه معرفت شناختی را برجسته می کند درداستان پسامدرنیستی درون مایه هستی شناسی برجسته است و این امر حاصل مرز آشوبی های سطوح هستی شناسانه و به هم ریختن مرزهاست. هاروکی موراکامی نویسنده معاصر اهل کشور ژاپن است که در رمان های مختلفش به بیان مسائل گوناگون جهان معاصرو رازهای پنهان از شگفتی های دنیای اطراف می پردازد. خط سیر آثار او به ویژه داستان 1Q84 را می توان بر مبنای نوعی مکاشفه درونی با جهان های موازی دانست. این داستان پست مدرنیستی پیرنگی خلاف عادت دارد به گونه ای که براساس منطق روایی کلاسیک که خواننده به آن عادت دارد نمی باشد و فهم آنها در گرو درک و دریافت جهان های موازی و ممکنی است که در علم فیزیک کوانتوم مورد توجه قرار می گیرند. در این روایت زمان و مکان داستان در جهت تکثر جهان های مختلف و چندگانه فیزیکی طرح ریزی شده و به صورت عدم قطعیت، مکان مبهم، زمان نامشخص وهستی شناسی چندجهانی درداستان موراکامی مورد توجه قرار گرفته است. در مقاله پیش رو که به شیوه توصیفی- تحلیلی و روش سندکاوی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است، نگارنده در تلاش است تا ارتباط میان مفهوم جهان موازی (ممکن) با روایت داستان یاد شده را مورد توجه قرار دهد. نتایج نشان می دهد روایت این داستان به صورت موازی قرار گرفتن زمان و مکان، و نیزهویت و ماهیتِ گنگ و خیالی، به ایده جهان موازی بسیار کمک کرده است
بررسی و تحلیل اسطوره های «هزاره دوم آهوی کوهی» با تأکید بر نقش هویت یاب آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره به رغم کهنگی اش، پدیده ای زنده و حاضر و ناظر بر رفتار و اندیشه های انسان است. با وجود آن که تمام شاعران، از اسطوره در شعر خود استفاده می کنند، فقط برخی از آنان و ازجمله شفیعی کدکنی، از بینش اساطیری برخوردارند. او نه تنها با اسطوره های ایران، اسلام، عرفان و جهان آشناست؛ بلکه از تأثیر آن بر عمق بخشیدن به شعر هم آگاهی کافی دارد. در این مقاله برخی از اسطوره های «هزاره دوم آهوی کوهی» از آن روی که به انسان هویت می بخشند، معرفی شده است. شفیعی، با پذیرش ضمنی اسطوره هایی که سبب شکل گیری هویت ایرانی- اسلامی است، بر هویت ایرانی، که از ابزارهای خودیابی و ایستادن در برابر تمدن غرب است، تأکید بیشتری دارد. داده های این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای گردآوری و با استفاده از روش کیفی توصیف شده است. هدف نویسندگان بازنمایی طرز اسطوره پردازی شفیعی برای هویت بخشی به انسان است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شفیعی با بهره گیری از بینش اساطیری و نیز با شناخت عمیقی که از اسطوره ها، دارد به مخاطب برای رهایی از بی هویتی، کمک، شایانی می کند.
نقش مهندسی شیمی در توسعه مهندسی (زیست) پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
141 - 166
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوتاه، نخست به نقش مهندسی شیمی در کاربردهای سلامت انسان، با تمرکز ویژه بر مهندسی (زیست) پزشکی اشاره می شود. سپس سابقه تاریخی این نقش در آغاز فعالیت مهندسان شیمی در این زمینه با تأکید بر موارد مهم، بررسی خواهد شد. در ادامه افق های پیش روی مهندسی شیمی در چند زمینه مهم کاربرد مهندسی شیمی در پزشکی مانند زیست مواد، سامانه های دارورسانی و مهندسی بافت، به صورت فشرده توضیح داده می شوند. سپس چگونگی کاربرد اصول مهندسی شیمی، در پیوند مهندسی شیمی و مهندسی بافت پزشکی بالینی به صورت فشرده بیان می شود. آنگاه به چگونگی پدیدار شدن درس های مربوط به گرایش مهندسی (زیست) پزشکی در برنامه آموزشی مهندسی شیمی و توسعه آن تا امروز، از جمله برنامه آموزشی کارشناسی ارشد مهندسی شیمی- زیست پزشکی در ایران پرداخته و در پایان نتیجه گیری کوتاه ارائه خواهد شد.
ارزیابی چارچوب پیامدهای حسابداری نسلی: حفظ حقوق نسل های آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
159 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف: حسابداری نسلی در پی حفاظت از منافع نسل های آینده شکل گرفت تا امکان دستیابی به پایداری منابع برای آیندگان ممکن شود. هدف این مطالعه شناسایی و ارائه چارچوب ابعاد حسابداری نسلی جهت ارزیابی پیامدهای این پدیده از طریق رتبه بندی تفسیری می باشد.
روش: نوع روش شناسی پژوهش، ترکیبی است و برمبنای نتیجه در دسته پژوهش های توسعه ای قرار می گیرد. در این پژوهش جهت جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه استفاده شد و در بخش کمی چک لیست های ماتریسی جهت مقایسه زوجی مورد توجه بود. جامعه هدف در بخش کیفی ۱4 نفر از متخصصان دانشگاهی بودند که چه به لحاظ علمی و چه به لحاظ تجربی، خبره تلقی می شدند. نمونه گیری در بخش روش شناسی کیفی، نمونه گیری نظری و نحوه تعیین نمونه گلوله برفی بود. اما جامعه هدف در بخش کمی 21 نفر از مدیران شرکت های کارگزاری و کارشناسان معاونت های بخش های مختلف بازار سرمایه بودند، که براساس تجربه های کاری و سطح دانش فنی و تخصصی از طریق نمونه گیری همگن انتخاب شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش در بخش کیفی از وجودِ ۳ مقوله؛ 8 مولفه و 38 مضمون مفهومی حکایت داشت که طی سه مرحله کدگذاری در تحلیل نظری داده بنیاد کسب گردید. همچنین نتایج در بخش کمی نشان داد، درصد تاثیرگذاری پیامد توسعه حسابداری قضایی و نظارت های نهادی نسبت به بقیه ابعاد پیامدهای حسابداری نسلی بالاتر بود.
نتیجه گیری: نتیجه کسب شده گویای این واقعیت است، که توسعه کارکردهای قضایی و نظارت نهادی باهدف تجمیع بار مالیاتی شرکت های فعال در بازار سرمایه می تواند ضمن ایجاد مانع جهت از بین بردن منابع نسل های آتی، حفاظت از منافع آنان را تسهیل نماید تا از این طریق مهمترین هدف حسابداری نسلی که ایجاد توازن پایدار در بار مالیاتی دولت ها به نسل های آینده می باشد، حادث شود.
نرخ شکنی حق الزحمه حسابرسی در حسابرسی نخستین: پیامدها و اهمیت صاحبکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
263 - 292
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی نرخ شکنی حق الزحمه حسابرسی در حسابرسی نخستین، پیامدها و نقش اهمیت صاحبکار در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. منظور از نرخ شکنی، ارایه پیشنهاد قیمت حسابرسی کمتر از نرخ استاندارد محاسبه شده مطابق با مدل حق الزحمه حسابرسی است.
روش: داده های مربوط به 95 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390 تا 1400 استخراج و از مدل رگرسیونی داده های ترکیبی برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شده است.
یافته ها: براساس نتایج پژوهش، اهمیت صاحبکار بر نرخ شکنی حق الزحمه حسابرسی در حسابرسی نخستین، تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، نتایج نشان می دهد که اندازه موسسه حسابرسی بر ارتباط بین اهمیت صاحبکار و نرخ شکنی حق الزحمه حسابرسی در حسابرسی نخستین تاثیر دارد. از طرفی، تاثیر مستقیم نرخ شکنی حق الزحمه حسابرسی در حسابرسی نخستین بر تغییر حق الزحمه حسابرسی در سال های بعدی حسابرسی صاحبکار، رد نشده است. در نهایت، نتایج پژوهش نشان داد که نرخ شکنی حق الزحمه حسابرسی در حسابرسی نخستین تاثیر معنادار و مثبتی بر کیفیت حسابرسی در سال های آتی دارد.
نتیجه گیری: نرخ شکنی حق الزحمه حسابرسی در حسابرسی نخستین انگیزه ای قوی برای حفظ صاحبکار در سال های بعدی است تا از این طریق جریان درآمد پایدار آتی را به منظور جبران حق الزحمه های سال های اولیه نگهداری کند.
دانش افزایی: بر اساس نتایج این پژوهش، صاحبکاران می توانند با پیش بینی روند کاهشی حق الزحمه حسابرسی، قدرت چانه زنی خود را افزایش دهند. همچنین، حسابرسان می بایستی نسبت به کیفیت حسابرسی برنامه ریزی لازم را داشته باشند زیرا، ممکن است فرصتی برای کنترل قدرت چانه زنی صاحبکار فراهم آورد.
نقش واسطه ای مهارت های اجتماعی در رابطه بین رشد قضاوت اخلاقی و مسئولیت پذیری دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر نقش واسطه ای مهارت های اجتماعی در رابطه بین رشد قضاوت اخلاقی و مسئولیت پذیری دانش آموزان بود.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان سال سوم دوره متوسطه دوم شهر شیراز بود. به منظور تعیین حجم نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 150 نفر انتخاب شدند که از طریق توزیع پرسشنامه مسئولیت پذیری روانشناختی کالیفرنیا(1987)، پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون و همکاران(1983) و پرسشنامه رشد قضاوت های اخلاقی سینها و وارما(1988) مورد سنجش قرار گرفتند. داده های گردآوری شده در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون معنی داری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون ساده خطی و رگرسیون سلسله مراتبی به شیوه بارون و کنی(1986) استفاده شد.یافته ها: مهارت اجتماعی توسط قضاوت های اخلاقی در جهت مستقیم قابل پیش بینی است؛ مسئولیت پذیری توسط قضاوت های اخلاقی در جهت مثبت قابل پیش بینی است؛ مسئولیت پذیری توسط مهارت اجتماعی در جهت مثبت قابل پیش بینی است. مهارت اجتماعی نقش واسطه گری معنی دار در رابطه بین قضاوت های اخلاقی و مسئولیت پذیری ایفا می کند . بحث و نتیجه گیری: نتایج حاصله گویای این واقعیت است که قضاوت اخلاقی تحت تأثیر حالات ذهنی می باشد؛ بطوری که قضاوت اخلاقی عنصر مهمی در پیشرفت و تعالی دانش آموزان می باشد. پیشنهاد می شود مسئولین و معلمان مدارس به فکر تمهیداتی برای رشد این مقوله در دانش آموزان باشند تا زمینه افزایش مسئولیت پذیری فراهم شود.
اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تعامل والد-فرزندی، خودکارآمدی و انعطاف پذیری روان شناختی مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۹
107 - 127
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی مادران کودکان 6 تا 12 سال (دختر و پسر) با نشانه های نارسایی توجه/ بیش فعالی در شهر کرمانشاه در سال 1401 تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود و بدین منظور نمونه ای شامل 30 نفر بر اساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. . گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش فرزند پروری مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند. در مورد گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفت. درنهایت،داده های جمع آوری شده در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیره) با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که آموزش فرزند پروری مبتنی بر پذیرش و تعهد در مرحله پس آزمون و پیگیری بر بهبود تعامل والد-فرزندی در مادران گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تأثیر معناداری داشته و موجب افزایش مؤلفه های نزدیکی و وابستگی و کاهش مؤلفه تعارض شده است همچنین منجر به افزایش خودکارآمدی و انعطاف پذیری روان شناختی در مادران گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده و این تغییرات تا مرحله پیگیری ادامه یافته است.
کشورداری هوشمند: درهم تنیدگی حکمرانی ملی، مدیریت بخش دولتی و عملیات اجرایی در پرتو فناوری های جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشورداری هوشمند مفهومی است که به تزریق فناوریهای پیشرفته در سه ساحت اصلی اداره یک کشور (حکمرانی، مدیریت دولتی و عملیات اجرایی) میپردازد. این نوشته با ارائه چارچوب مفهومی کشورداری هوشمند، روندهای تحول دیجیتال در اداره جامعه را بررسی کرده و تأثیرات فناوریهایی نظیر هوش مصنوعی، رایانش ابری، یادگیری ماشین و اینترنت اشیاء بر فرایندهای کشورداری را تحلیل میکند. حکمرانی هوشمند با تأکید بر خطمشیگذاری، تنظیم مقررات و تدوین استانداردهای ملی بر مبنای شفافیت، مشارکت شهروندی و تصمیمگیری مبتنی بر داده، نقش مهمی در بهینهسازی فرایندهای دولت و افزایش پاسخگویی ایفا میکند. مدیریت دولتی هوشمند از طریق خودکارسازی و استفاده از دادههای کلان در برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل بخش دولتی، کارایی سیستمهای دولتی را افزایش میدهد و تعاملپذیری سازمانهای دولتی را تقویت میکند. عملیات اجرایی هوشمند نیز با بهینهسازی زیرساختهای شهری، حملونقل هوشمند، مدیریت انرژی و سیستمهای پایش محیطی، بهرهوری و پایداری را ارتقا میدهد. این نوشته همچنین چالشها و ریسکهای کشورداری هوشمند نظیر تهدیدات امنیت سایبری، شکاف دیجیتال، مقاومتهای نهادی و ملاحظات اخلاقی را بررسی کرده و راهبردهایی برای پیادهسازی موفق آن ارائه میدهد. در نهایت، بر ضرورت یکپارچگی این سه ساحت در قالب یک مدل جامع برای تحقق کشورداری هوشمند تأکید می کند.
تاثیر راهبردهای سازگاری بر زیست پذیری خانوارهای روستایی در مقابله با خشکسالی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان باوی از توابع استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: درک و شناخت دقیق از ظرفیت سازگاری در جوامع روستایی این امکان را فراهم می کند تا در موقعیت های اقلیمی گوناگون و منطبق با توانایی های روستاییان، راهبردهایی اجرا شود که به کاهش آسیب های ناشی از خشکسالی و ارتقای زیست پذیری آنان کمک کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی تاثیر مولفه های ظرفیت سازگاری بر زیست پذیری خانوارهای روستایی در مقابله با خشکسالی انجام شد. روش پژوهش: در این تحقیق از فن پیمایش با رویکرد کمی برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. جمع آوری داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام پذیرفت و مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPLS برای تعیین تأثیر مولفه های ظرفیت سازگاری بر متغیر وابسته ی زیست پذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه سرپرستان خانوارهای کشاورز روستایی در شهرستان باوی استان خوزستان می شود که از بین آنان 347 نفر به روش نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شدند. یافته ها: بر اساس یافته های ماتریس راهبردهای سازگاری، به ترتیب تغییر زمان کاشت محصول، تغییر زمان برداشت، استفاده از پس انداز، مبادله کالا به کالا و روی آوردن به فعالیت های غیر زراعی از مهم ترین اقدامات کشاورزان در شرایط خشکسالی شناسایی شدند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نیز نشان داد که هر پنج فرضیه ی مربوط به دانش، میزان استفاده، وجود منابع و نهاده ها، دسترسی به منابع و مشاوره دریافتی در رابطه با راهبردهای سازگاری بر زیست پذیری خانوارهای روستایی تاثیر مثبت و معنی داری دارد. نتیجه گیری: در این راستا، سرمایه گذاری در توسعه دانش و مهارت های کشاورزان، درک اهمیت مشاوره های ترویجی در تصمیم گیری های هوشمندانه، بهبود دسترسی به منابع و به کارگیری راهبردهای مؤثر برای مقابله با خشکسالی، از مهم ترین توصیه های این پژوهش است.
تحلیل نقش شناسایی موانع، موازی کاری و ناهماهنگی های مدیریت روستایی در تحقق مدیریت هماهنگ توسعه روستایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تحلیل نقش موانع، موازی کاری و ناهماهنگی های مدیریت روستایی و نقش آن در مدیریت هماهنگ توسعه روستایی استان گیلان به انجام رسیده است. نمونه ای به حجم 81 نفر از متخصصین، مدیران و کارشناسان بخش های مختلف امور روستایی استان گیلان، با استفاده از جدول مورگان و به روش تصادفی و نظام مند انتخاب و داده های مرتبط با متغیرهای پژوهش با استفاده از پرسش نامه گردآوری شد. روایی پرسش نامه براساس مبانی نظری و مطالعه مقالات و در نهایت پس از نظرات اصلاحی اساتید محترم، تأیید و برای پایایی بهتر با استفاده از آلفای کرونباخ با عدد 82/0 مورد تأیید قرار گرفت. مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی، ماهیت توصیفی - تحلیلی و از نظر روش شناسی کمی و کیفی است و اطلاعات به دست آمده از 23 گویه با استفاده از نرم افزار SPSS برای اثبات نظریه و ارائه راهکارهای مبتنی بر 5 شاخص هماهنگی میان سازمانی (تصمیم گیری همکارانه، یکپارچگی عملیات، کنترل و پایش، روابط و ارتباطات، رسمیت) تجزیه و تحلیل گردید. براساس مطالعات میدانی و مصاحبه های صورت گرفته، نتایج حاکی از آن است که تلاش ها جهت بهبود وضعیت فعلی روستایی از سوی اغلب کارگزاران روستایی انجام می پذیرد؛ اما به دلیل عدم هماهنگی میان سازمانی و نگاه بخشی و رفع تکلیف سازمانی نتایجی که می باید براساس قانون برنامه توسعه حاصل گردد، کمرنگ و یا تأثیر چندانی در چشم انداز توسعه روستایی ندارذ. نتایج تحقیق نشان می دهد که راهکارهای مبتنی بر شاخص های"هماهنگی میان سازمانی" که به طور عمده از جمله شاخص های هماهنگ ساز، تعهد آور و پاسخگو محور تشکیل شده است، می تواند در تحقق مدیریت هماهنگ برنامه ریزی توسعه روستایی مؤثر واقع شوند. بر همین اساس تشکیل " شورای مدیریت هماهنگ برنامه ریزی توسعه روستایی استان گیلان زیر نظر استاندار" پیشنهاد گردید.
بررسی تأثیر مؤلفه های اقتصاد دانش بنیان بر آسیب پذیری اقتصادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
65 - 79
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف مهم در زمینه حرکت به سمت اقتصاد دانش بنیان تشکیل اقتصادی هماهنگ با سیاست های کلان بوده که بتواند در برابر شوک ها و ریسک های خارجی یا برون زا واکنش مناسبی داشته و بتواند مسیر را همچنان ادامه بدهد. هدف اصلی تحقیق بررسی تأثیر مؤلفه های اقتصاد دانش بنیان بر آسیب پذیری اقتصادی در ایران می باشد. اطلاعات مربوط به متغیرهای تحقیق از بانک جهانی حاصل شده و دوره زمانی تحقیق مربوط به سال های 2020-2000 می باشد. مدل تحقیق به صورت لگاریتمی در نظر گرفته شده است. رهیافت مورد استفاده در برآورد مدل ARDL بوده و مطابق معیار شوارز-بیزین وقفه بهینه یک و مدل (1,0,0,0,0) ARDL پیشنهاد می شود. نتایج برآورد کوتاه مدت و بلندمدت نشان می دهد با بهبود کیفیت نهادی و آموزش عالی، آسیب پذیری اقتصادی کاهش یافته به طوری که با افزایش 1% این دو متغیر آسیب پذیری اقتصادی به ترتیب به میزان 4/47 و 0/085 در کوتاه مدت کاهش می یابد. تأثیر افزایش 1% این دو متغیر بر آسیب پذیری اقتصادی در بلندمدت به ترتیب به میزان 5/98 و 0/114% می باشد. حکمرانی خوب یکی از مهم ترین عواملی است که می تواند به کشورها در کنترل و غلبه بر شرایط نامناسب یک کشور در مواجهه با شوک های خارجی کمک نماید و بسیاری از چالش ها را به فرصت تبدیل نموده و به آن ها اجازه اثرگذاری منفی بر اقتصاد را ندهد. همچنین آموزش عالی در راستای کسب دانش و بهره وری بالاتر موجب خلق محصولات جدید، رشد اقتصادی و کاهش آسیب پذیری اقتصادی می گردد.
مدل سازی TEC یونسفر با استفاده از مدل شبکه عصبی بازگشتی دروازه ای و مقایسه آن با سایر مدل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۲
25 - 43
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ایده استفاده از روش شبکه عصبی بازگشتی دروازه ای (GRU) برای مدل سازی مکانی-زمانی محتوای الکترون کلی یونسفر (TEC) به عنوان یک مدل جدید پیشنهاد شده است. در این نوع شبکه عصبی برخلاف شبکه های عصبی معمولی، مشکل محوشدگی گرادیان وجود نداشته و از لحاظ محاسبات نیز بسیار ساده و سبک است. کارایی مدل جدید با استفاده از مشاهدات 15 ایستگاه GPS در شمال غرب ایران ارزیابی شده و برای محاسبه دقت مدل GRU، دو ایستگاه کنترل داخلی و سه ایستگاه کنترل خارجی در نظر گرفته شده است. لازم به ذکر است که آموزش مدل GRU با استفاده از پارامترهای طول و عرض جغرافیایی ایستگاه GPS، روز از سال (DOY)، زمان (به وقت جهانی)، شاخص های ژئومغناطیسی AP، KP و DST و شاخص فعالیت خورشیدی (F10.7) انجام می شود. همچنین TEC در راستای زنیت (VTEC) مرتبط با پارامترهای ورودی به عنوان خروجی مطلوب در نظر گرفته شده است. نتایج مدل جدید با نتایج شبکه عصبی مصنوعی (ANN)، نقشه های جهانی یونسفر (GIM) و مدل تجربی IRI2016 مقایسه می شود. همچنین تأثیر TEC مدل سازی شده در تعیین موقعیت نقطه ای دقیق (PPP) مورد بررسی قرار گرفته است. در مرحله ارزیابی، مقدار میانگین RMSE مدل های ANN و GRU و GIM و IRI به ترتیب برابر با 2.42، 1.76، 3.02 و 6.91 TECU به دست آمد. همچنین میانگین خطای نسبی مدل ها به ترتیب برابر با 12.93%، 10.75%، 16.82% و 26.56% حاصل شد. تجزیه و تحلیل روش PPP بهبود 45 میلی متری در مؤلفه های مختصات با استفاده از مدل GRU را نشان می دهد. نتایج به دست آمده حاکی از این است که در فعالیت های ژئومغناطیسی و خورشیدی بالا و پایین، مدل GRU نسبت به مدل های دیگر از دقت بالاتری برخوردار است.
تبیین اثرات فعالیت های خرد کشاورزی در توسعه اقتصادی سکونتگاههای روستایی شهرستان آستانه اشرفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت های خرد کشاورزی نوعی فعالیت جنبی است که با اندازه مزارع کوچک، مالکیت شخصی، تأمین نیازهای اساسی، درآمد و اشتغال پایدار، هزینه پایین، عرضه محلی و خرد ناحیه ای، در کنار فعالیت اصلی کشت برنج انجام می شود. هدف پژوهش حاضر تعیین اثرات فعالیت های خرد کشاورزی در توسعه اقتصادی روستاهای شهرستان آستانه اشرفیه است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و اطلاعات مورد نیاز از طریق منابع اسنادی و مطالعات میدانی بدست آمده است. جامعه آماری بهره برداران 16 روستای دارای بیشترین (30 هکتار و بیشتر) سطح زیرکشت در دو بخش مرکزی و کیاشهر شهرستان آستانه اشرفیه بوده است. بنابراین تعداد 350 نفر از افراد فعال در حوزه این فعالیت به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی- سهمیه ای انتخاب شدند. یافته ها نشان داد اثرات حاصل از انجام فعالیت های خرد کشاورزی در توسعه اقتصادی روستاهای نمونه در حد زیاد، به طوری که میانگین وزنی آن در شاخص رفاه اقتصادی 4/00، امنیت اقتصادی 4/01 و کیفیت اشتغال 4/03 بوده است. بین فعالیت های خرد کشاورزی با افزایش درآمد 315/0 و با اشتغال 293/0 رابطه وجود دارد که با سطح اطمینان 99% و خطای 0/01 معنی دار بوده و اثرات فعالیت های خرد کشاورزی در توسعه اقتصادی روستاهای بهره بردار به عنوان یک فعالیت جنبی، قابل توجه است. اعطای تسهیلات بانکی کم بهره، احداث بازارچه های محلی، تشکیل زنجیره ارزش، احداث صنایع تبدیلی و تکمیلی از راهکارهای عملی برای توسعه فعالیت های خرد کشاورزی است.
تحلیل پیکربندی روایت و کانونی سازی در رمان پیکر فرهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
99 - 111
حوزههای تخصصی:
پیکر فرهاد یکی از آثار موفق نویسنده مشهور عباس معروفی است که پیکربندی روایت و نحوه ترکیب پی رفت های آن با سایر آثار ادبی متفاوت است. شیوه معروفی در رمان پیکر فرهاد، واردشدن به دنیای نقاشی بوف کور و کنش بخشی به تصویرهای آن است. در این پژوهش، به تبیین توانش روایی و شیوه کنش بخشی نویسنده به این توانش پرداخته ایم تا مشخص شود توانش روایی براساس تابلو و تصویرهای نقاشی چگونه به کنش درمی آید و این تصویرهای کلامی به عنوانِ کانونی گر یا کانونی شده، چگونه در داستان شکل می گیرد؟ چه ارتباطی میان موضوع کانونی شده با کانونی گر وجوددارد و سبب استفاده نویسنده از این شیوه پیکربندی چیست و چه معانی ایدئولوژیکی در این شکل خاص از روایت بیان می شود؟ نویسنده به جای مرد راوی در بوف کور، روایت را از زبان تصویر قلمدان نقل کرده است تا بتواند صدای زنان را برجسته کند و از دریچه چشم زن، به زن و مرد و رابطه آنان در موقعیت معاصر نگاه کند. در سنت فرهنگی ما همواره از نگاه مردان به روایت زن پرداخته اند اما در این رمان، زن تابلوی نقاشی، شخصیت- کانونی گر داستان است تا بتواند موقعیت و مسائل زنان را از دریچه چشم زن بنگرد. این رمان سعی دارد زن را از شیء شدگی و ابژه بودن دربیاورد و او را فاعل سرنوشت خود کند.