مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۰٬۰۰۱ تا ۲۶۰٬۰۲۰ مورد از کل ۵۲۴٬۹۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
از آنجا که در اکثر کشورهای جهان مردان از سطح رفاه مالی و پرستیژشغلی بالاتری برخوردارند , منطقا پیش بینی می شود که از سطح بالاتر رفاه ذهنی نیز برخوردار باشند و مشاهده نتایج خلاف آن تعجب آور است اما بررسی ارزشهای جهانی و همچنین برخی مطالعات دیگر نشان می دهد تفاوت های جنسیتی در رفاه ذهنی در بسیاری از کشورها به نفع زنان است. هدف این مقاله بررسی تفاوت های جنسیتی در رفاه ذهنی و عوامل موثر بر آن در ایرانیان می باشد که به شیوه پیمایش ملی، با ابزار پرسشنامه و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای اجرا شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد: 1- در ایرانیان رفاه ذهنی در زنان بیش از مردان است 2- از میان متغیرهای زمینه ای میان جنسیت، درآمد، اشتغال، وضعیت تاهل، وضعیت سکونت و پایگاه اقتصادی اجتماعی و رفاه ذهنی ارتباط معنادار در هر دو جنس برقرار است و همچنین میان تحصیلات و رفاه ذهنی در زنان ایرانی رابطه قابل قبول معناداروجود دارد لیکن این رابطه در مورد مردان برقرار نیست 3- احساس سلامتی و احساس آزادی در زندگی فردی در هر دو جنس با رفاه ذهنی ارتباط معنا دار دارد و این عوامل موثر تلفیقی از تئوری اینگلهارت واسترلین را تایید می کند اما علیرغم تئوری اینگلهارت میان نگرش های جنسیتی برابرطلبانه و رفاه ذهنی ارتباط معناداری برقرار نیست.
ویژگی ها و پیامدهای قیام پانزده خرداد بر پایه تحلیل خاطرات 13 تن از شخصیت های روحانی
رابطه مدل استاندارد سرمایه گذاری در افراد و کیفیت توانمند سازی کارکنان: ستاد مرکزی وزارت امور اقتصاد و دارایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه کیفیت توانمند سازی و مدل استاندارد سرمایه گذاری در افرادمی باشد. مورد مطالعه این پژوهش ستاد مرکزی وزارت امور اقتصاد و دارایی می باشد. پرسشنامه های استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه استاندارد توانمندسازی روانشناختی اسپیریتزر و پرسشنامه طراحی شده بر اساس شاخص های استاندارد سرمایه گذاری در افراد می باشد. نخست، وضعیت فعلی توانمندسازی روانشناختی کارکنان ستاد مرکزی وزارت امور اقتصاد و دارایی اندازه گیری شده، سپس فرضیه های پژوهش مورد سنجش و آزمون قرار گرفتند. بررسی وضعیت توانمند سازی کارکنان نشان دهنده حد متوسط توانمند سازی در این سازمان است و مستلزم بهبود می باشد. نتایج فرضیه های پژوهش نشان می دهد که میان کیفیت توانمندسازی کارکنان و دو مؤلفه تعهد و طرح ریزی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و میان دو مؤلفه اقدام و ارزیابی مدل استاندارد سرمایه گذاری در افراد رابطه وجود ندارد. در پایان مدل نهایی رگرسیونی ارایه شده است.
مدل سازمان مربی گرا درصنعت بیمه ایران براساس عوامل منابع انسانی، زمینه های کسب و کار ونقش واسطه ای فرهنگ مربی گری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان مربی گرا یک چهره جدید سازمانی است که بر موضوع مربی گری به عنوان یک استراتژی موثر در وسعه نیروی انسانی و یادگیری سازمانی تمرکز دارد.مساله این تحقیق شناسائی عوامل اثرگذار برایجاد یک سازمان مربی گراست که پس از شناسائی در سه دسته عوامل منابع انسانی،زمینه های کسب وکار وفرهنگ مربی گری خلاصه گردیده و از طریق روش تحقیق پیمایش به وسیله یک پرسشنامه توصیفی اثر زمینه های منابع انسانی وکسب وکار به عنوان متغیرهای مستقل و فرهنگ مربی گری به عنوان متغیر میانجی برایجادیک سازمان مربی گرا به عنوان متغیر وابسته آزمون گردیده وتناسب مدل مفهومی تحقیق از طریق فن تحلیل عاملی و نرم افزار لیزرل بررسی شده است.یافته های تحقیق شامل معرفی عوامل اثرگذار بر ایجاد سازمان مربی گرا و ارائه الگویی برای یک سازمان مربی گرا براساس مهارت های ورزش وبازی،ارزش های فرهنگ بومی و متغیرهای ذاتی صنعت بیمه ایران است که به صورت 7 فرضیه اصلی و28 فرضیه جزیی برای بیان روابط مستقیم و غیر مستقیم میان عوامل فوق الذکر با سازمان مربی گرا سازماندهی و نهایتا همه فرضیات اصلی و تعداد22 فرضیه جزیی به تایید رسیده است.نتایج تحقیق همسو با ادبیات مربی گری است؛ یعنی براساس میزان تأثیر به ترتیب عوامل منابع انسانی،زمینه های کسب وکار و فرهنگ مربی گری اولویت بندی شده اند.ضمنا اثر واسطه ای فرهنگ مربی گری بر رابطه هردو عامل دیگر با سازمان مربی گرا مثبت و قوی ارزیابی شده است.اهم پیشنهادهای تحقیق بر مبنای همین اثرات ارائه و به محققین بعدی نیز بررسی مدل تحقیق در بخش خصوصی بیمه و سایر سازمانها برای تبدیل شدن آن به یک مدل عمومی توصیه شده است.
قافیه و صنعت مطابقه
حوزههای تخصصی:
در فایل اصل مقاله موجوداست
چیدمان گالری: هدیه تصویری (آرشیو عکس استاد رحیم حاج شیرمحمدی)
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی اصول نورشناسی غلامحسین جونپوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله فصل دوم از کتاب جامع بهادرخانی با موضوع نورشناسی برای شرح و نقد برگزیده شده است. سوال مبنایی این مقاله بررسی میزان اثرپذیری نورشناسی جامع بهادرخانی از مکاتب قدیم و جدید است. فرضیه اصلی این است که جامع بهادرخانی با وجود تمام پیشرفت های حاصل شده در نورشناسی جدید، همچنان بر اساس متون نورشناسی هندسی دوره یونانی و دوره اسلامی موجود در زمان خود به نورشناسی می نگرد و پافراتر از ریاضیات اقلیدسی نمی گذارد. این در حالی است که بر اساس مصادیقی از روابط هندسی و آخرین اکتشافات نجومی که جونپوری در کتاب خود بدان اشاره می کند، احتمالا او از آخرین تحولات نورشناسی هندسی جدید زمان خود نیز مطلع بوده است. حال بر اساس این فرضیه اصلی، فرضیه دیگری نیز به ذهن خطور می کند و آن اینکه: نورشناسی به طور خاص و ریاضی به طور عام شامل حساب، هندسه، نجوم و نورشناسی، در قرن نوزده میلادی شبه قاره بیشتر جنبه هندسی داشته و از عمق فلسفی بی بهره بوده است.
تحلیل گفتمان انتقادی در اثری از ابراهیم گلستان با استفاده از مؤلفه های جامعه شناختی- معنایی گفتمان مدار با توجه به بازنمایی کارگزاران اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی مفاهیمی همچون قدرت و ایدئولوژی را در تحلیل وارد می کند و با به کارگیری ساختارهای گفتمان مدار، بین ایدئولوژی و نحوه بیان آن ارتباط برقرار می کند. مسئلة اصلی این تحقیق یافتن شیوه های متفاوت بازنمایی کارگزاران اجتماعی مختلف در روایت «میان دیروز و فردا» اثر ابراهیم گلستان (1384) است. هدف این پژوهش کشف رابطة بین دیدگاه های فکری-اجتماعی (ایدئولوژیک) با ساختارهای گفتمان مدار در روایت مذکور است؛ بنابراین سعی کرده ایم با تحلیل کیفی گفتمان و به کارگیری مؤلفه های جامعه شناختی- معنایی ارائه شده توسط ون لیوون (1996) و انطباق آن ها با برش داستانی موردنظر، بین پیام نهفته در متن که بر پایه ایدئولوژی خاصی سامان یافته است و نحوه بیان آن ارتباط برقرار کنیم و توجیه لازم برای شکل گیری پیام نهفته در متن را ارائه دهیم. حاصل پژوهش نشان می دهد مؤلف به منظور تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب و شرایط سیاسی- اجتماعی پیرامون متن و دیدگاه های فکری- اجتماعی وی کارگزاران اجتماعی مختلف را به شیوه های متفاوتی بازنمایی کرده است.
فراموشی به عنوان مانعی در تولید نوشتاری در زبان خارجی (مطالعه موردی نزد زبان آموزان ایرانی در زبان فرانسه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری زبان خارجی همانند زمینه های دیگر یادگیری دستخوش فراموشی است. توجه به پدیده فراموشی در بیان گفتاری و نوشتاری در زبان خارجی اهمیت خاصی دارد، زیرا این دو حوزه، نمود توانش و مهارت های زبان آموز هستند.
این تحقیق با هدف بررسی پدیده فراموشی در حوزه یادگیری زبان های خارجی )زبان فرانسه) در سطح تولید زبانی صورت گرفته است. برای بررسی نظریه های مرتبط با فراموشی، حافظه و ذخیره سازی اطلاعات از روش توصیفی- تحلیلی استفاده کردیم. در ادامه، طی یک تحقیق میدانی با استفاده از کلمات عینی و ذهنی به بررسی فراموشی کلمات در حوزه زبان خارجی پرداختیم. فراموشی کلمات را در قالب دو آزمون بر پایه دو منبع متفاوت، یعنی لیست کلمات جدای از متن و کلمات داخل متن به زبان فرانسه، در میان زبان آموزان زن و مرد با دو رده سنی 25 تا30 سال و 31 تا40 سال بررسی کردیم.
نتایج پژوهش نشان داد که فراموشی، وابسته به نوع کلمات زبانی است و کلمات ذهنی، نسبت به کلمات عینی بیشتر فراموش می شوند. داده ها نیز ثابت کرده اند که سن و جنس آزمودنی ها تأثیر معناداری بر فراموشی کلمات عینی و ذهنی دارند. به بیان دقیق تر، سن و جنس آزمودنی ها و نوع کلمات، زمانی که کلمات در قالب یک متن باشند، بر فراموشی تأثیرگذارند، به طوری که در گروه 25 تا 30 سال فراموشی کلمات عینی در بین مردان معنادار و 82/1 درصد بیشتر از زنان بوده است، ولی در گروه سنی 31 تا 40 سال، نتایج بر عکس بود و میزان فراموشی زنان 5/2 درصد بیشتر شد.
رابطة بلندپروازی غیر عقلانی و گرایش به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی تأثیر بلندپروازی غیر عقلانی در گرایش به سوء مصرف مواد مخدر در مراکز درمان و بازتوانی اعتیاد می پردازد. این پژوهش که به نوبة خود آزمون یک نوآوری نظری است به روش پیمایشی و با حجم نمونة 218 نفر شامل 168 نفر مراجعه کنندگان به مراکز درمان و بازتوانی اعتیاد و 50 نفر گروه کنترل اجرا شده است. نتایج این مطالعه حاکی از آن است که بلندپروازی غیر عقلانی در گرایش به سوء مصرف مواد مخدر مؤثر است و میزان بلندپروازی غیر عقلانی بر حسب نوع مواد مصرفی شیشه و کوکائین متفاوت است. بیش ترین بلندپروازی در مردان در زمینة مالی و اقتصادی و در زنان در زمینة خوشبختی در زندگی خانوادگی است.
بررسی چگونگی زاویه دید و انواع راوی در داستان های خردسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
بازخوانى آینده پژوهى در بستر نظریه آشوب(مقاله علمی وزارت علوم)
آینده پژوهی به عنوان یک رشته پژوهشی، مفهوم نوظهوری است که به سرعت جای خود را در دانشگاه های جهان و همچنین دانشگاههای کشورمان باز می کند. نظزیه آشوب نیز نظریه ای نو پدید است که در سال های اخیر تاثیر شگرفی بر فیزیک، ریاضیات و حتی علوم اجتماعی بر جای گذاشته است. مقاله پیش رو پس از توضیح برخی مفاهیم ضروری و ادبیات موضوع درصدد بازخوانی آینده پژوهی در بستر نظریه آشوب است. این پژوهش از دید هدف، از نوع نظری و از دید روش از نوع تحلیلی است. در این مقاله 2 روش کمی و عملگرایانه (مدلسازی عامل بنیان و پویه مندی سیستم ها) معرفی می شود.
نقش و تأثیر رسانه های جمعی بر وقوع قتل های شرافتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قتل های شرافتی یکی از واقعیت های اجتماعی است که از گذشته دور وجود داشته و تا به امروز به حیات خود ادامه داده است. قتل های شرافتی یا ناموسی در مواردی نظیر روابط عاشقانه غیرمتعارف، خیانت به همسر، زنا، فرار از خانه، ازدست رفتن بکارت و نمونه های مشابه که اعمال و رفتارهای ضد ناموسی بی عفتی، بدنامی و فضاحت تلقی می شوند، رخ می دهند. در وقوع این پدیده مسلّماً علل و عوامل گوناگونی همچون آداب و رسوم، فرهنگ مردسالارانه موجود، قوانین کیفری و غیرکیفری جامعه و رسانه های گروهی دخالت دارند. رسانه های گروهی با توجه به گستردگی، جذابیت و تنوعی که دارند، می توانند در ارتباط با قتل های شرافتی تأثیرات مثبت و منفی فراوانی به همراه داشته باشند که توجه به ابعاد گوناگونِ آن می تواند ما را در راه اتخاذ یک سیاست جنایی معقول، منسجم و سنجیده در جهت مبارزه همه جانبه با این پدیده یاری رساند. در واقع، رسانه های گروهی با تهیه و پخش برنامه هایی که به نوعی به تأیید آداب و رسوم موجود می پردازد، قابلیت این را دارند که در افزایش میزان ارتکاب قتل های ناموسی در جامعه تأثیر بسزایی داشته باشند. تأثیر این رسانه ها در حفظ و ترویج این فرهنگ تا به حدی است که هیچ برنامه و راهکار پیشگیرانه ای در این زمینه نمی تواند بدون حضور این رسانه ها، به اهداف خود دست یابد.
زن و هویت آرمانی در ادبیات مشروطه
منبع:
زن و فرهنگ سال چهارم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۶
53-67
حوزههای تخصصی:
ادبیات سنّتی ایران بر خلاف آموزه های قرآنی و سنّت معصومین علیهم السلام برای زن حرمتی در خور و شأنی به سزا قائل نمی شد. در این نگاه زن همچون وسیله ای برای خدمت به مرد و پر کردن لحظات او به شمار می رفت، بدون این که از حقوق مساوی برخوردار باشد ویا اینکه حتّی حقّی برای اعتراض داشته باشد. بعد از جریان مشروطه این نگرش دگرگون شد. زنان برای احیای مطالبات حقوقی خود اقدام کردند، مردان نیز به انصاف گرائیدند. رسیدن به شأن انسانی، یافتن منزلت برابر در خانواده و اجتماع، فراهم آمدن شرایط مناسب برای تعلیم و حضور در اجتماع و مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی، ره آوردهای فرخنده ای بود که نهضت مشروطه عاید زنان ساخت. در این مقاله به کوشش چند تن از شاعران مشروطه در تنویر افکار عمومی وتشویق زنان به احیای حقوق خود، اشارات کوتاهی شده است. حقوقی که ساختار بیمار اجتماعی، بر خلاف سنّت الهی، به ستم از آنان سلب کرده بود.
نقش واسطه ای باورهای خودکارآمدی تحصیلی در پیش بینی اهداف پیشرفت بر اساس عاطفه مثبت و منفی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور پیش بینی اهداف پیشرفت بر اساس عاطفه مثبت و منفی با واسطه گری باورهای خودکارآمدی تحصیلی انجام شد. روش: روش مطالعه از نوع همبستگی و جامعه مورد مطالعه شامل 5000 دانش آموز شهر یزد بود که نمونه ای متشکل از 225 دانش آموز دبیرستانی در سه رشته تحصیلی علوم انسانی، تجربی و ریاضی به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. آزمودنی ها به پرسشنامه های رویکردهای یادگیری گرین و میلر ( 1996 )، باورهای خودکارآمدی کودکان و نوجوانان موریس(2001)و مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسون، کلارک و تلگن ( 1988 ) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد زمانیکه باورهای خودکارآمدی تحصیلی در معادله رگرسیون حضور ندارد، رابطه میان عاطفه مثبت و منفی و اهداف پیشرفت معنادار است؛ درحالیکه این رابطه زمانی که این متغیر کنترل میشود، معنادار نیست. نتیجه گیری: با توجه به اینکه در مطالعه حاضر عاطفه مثبت و منفی به واسطه باورهای خودکارآمدی تحصیلی پیش بینی کننده اهداف پیشرفت در دانش آموزان دبیرستانی بود؛ لذا نتایج مطالعه حاضر برای استفاده سازمانهایی همچون آموزش و پرورش در جهت به کارگیری برنامه هایی به منظور ارتقاء باورهای خودکارآمدی تحصیلی و بهبود عملکرد آموزشی دانش آموزان مفید به نظر میرسد.
بررسی عوامل مؤثر بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با تأکید بر رقابت بازار تولید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی تأثیر رقابت بازار تولید بر ساختار سرمایه (جذب بدهی)، در کنار عوامل دیگر مؤثر بر جذب بدهی در سطح کل شرکت ها است. دوره زمانی پژوهش پنج سال (1385 تا 1389) است. برای تعیین رقابت بازار تولید به منزله متغیر مستقل، از نسبت کیو توبین استفاده شده است. متغیر وابسته به کار گرفته در پژوهش نیز، ساختار سرمایه است. دیگر متغیرهای مستقل که نشان دهنده عوامل دیگر مؤثر بر ساختار سرمایه هستند، شامل سودآوری، اندازه شرکت، ارزش وثیقه ای دارایی ها، رشد شرکت، سپر مالیاتی غیر بدهی، یکتایی دارایی ها، توانایی تولید منابع داخلی و نسبت جاری است. در این پژوهش شمار نمونه های انتخاب شده، 178 شرکت (890 سال شرکت) بوده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدل های رگرسیونی تلفیقی/ ترکیبی در دو حالت ایستا و پویا استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در مدل ایستا، تأثیر سودآوری، معیار اول ارزش وثیقه ای دارایی ها و نسبت جاری بر ساختار سرمایه منفی و معنادار و تأثیر رقابت بازار تولید و همچنین سپر مالیاتی غیر بدهی بر ساختار سرمایه، مثبت و معنادار بوده است. در مدل پویا، تأثیر سودآوری، معیار اول ارزش وثیقه ای دارایی ها و نسبت جاری بر ساختار سرمایه، منفی و معنادار و تأثیر رقابت بازار تولید، ساختار سرمایه یک دوره قبل و همچنین اندازه شرکت بر ساختار سرمایه مثبت و معنادار بوده است.
رساله ای در نقد نقّالی از دوره قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
در کتابخانه مجلس نسخه ای به شماره 13415 وجود دارد که بخش نخست آن در باره نقّالی است. نویسنده این رساله جواد اصفهانی نام دارد و بنابر قرینه ای که از خود متن به دست می آید، آن را در دوره سلطنت مظفرالدین شاه قاجار نوشته است. موضوع این رساله نقد و نکوهش نقّالی (در معنای عام داستانگزاری) است و نویسنده به استناد دلایلی، در یکی از ادوارِ اوجِ رونقِ نقّالی به رد و انکار این فن پرداخته که در نوع خود کم نظیر و بسیار جالب است. در این مقاله، متنِ بخش اول رساله جواد اصفهانی، تصحیح و سپس برخی نکات و اشاراتِ مهم آن در باره نقّالی استخراج و بررسی شده است. موضوعاتی نظیر علل مخالفت نویسنده با داستان گویی، معرفی یکی از نقّالان عصر قاجار، شیوع داستانگزاری از دوره معاویه به بعد، دلبستگی شنوندگان به داستان ها و شخصیت های نقّالی، ناتمام گذاشتن داستان در آداب نقّالی، درآمد روزانه یکی از نقّالان در شهر سبزوار در عصر قاجار، ترکیب «چراغ اللّه» در اصطلاحات داستانگویان و افسانه ابوالقاسم کرگانی و فردوسی.
طراحی مدل استراتژیک ارزیابی عملکرد رویکرد تلفیقی تحلیل اهمیت - عملکرد دیمتل و تحلیل رگرسیون چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژوهش های مدیریتی بر اهمیت نقش آفرینی عوامل اقتضایی در ارتقای عملکرد سازمانی تأکید دارد .به هر حال مطالعات نظری و تجربی بسیار اندکی در زمینه عوامل مؤثر بر عملکرد سازمانی در بخش دولتی ایران صورت گرفته است .
این مقاله حاصل کار پژوهشی در این خصوص است که سعی دارد این شکاف علمی را پر کند. بررسی پژوهش های مرتبط و مصاحبه با خبرگان با رویکرد دلفی به شناسایی چهارده عامل اقتضایی منجر شد که عملکرد سازمان نظامی را تحت تأثیر قرار می دهند. در ادامه تحلیل اهمیت - عملکرد که ابزار مؤثری برای اولویت بندی ویژگی های عملکردی بر پایه نیازها و انتظارهای خبرگان و کارمندان و همچنین شناسایی نقاط قوت و ضعف سازمان است، بکار گرفته می شود.
در این پژوهش با هدف افزایش اعتبار و کاربرد نتایج به دست آمده از تحلیل اهمیت -عملکرد، نخست خبرگان و تعدادی از کارمندان بر پایه ویژگی های جمعیت شناختی و همچنین ادراک آنان از اهمیت و عملکرد معیارهای مؤثر مورد مصاحبه قرار می گیرند که درنهایت روش پژوهش کمّی مبتنی بر تحلیل رگرسیون و روش دیمتل برای بررسی چگونگی تأثیرگذاری این عوامل طراحی و روابط بین عملکرد سازمانی در قالب اهمیت ضمنی و صریح و عملکرد استخراج و این معیارهای اقتضایی مؤثر در قالب یک مدل استراتژیک مبتنی بر چهار ربع با رویکرد روش آنالیز اهمیت - عملکرد تدوین می شود. سپس برای هر ربع جداگانه ماتریس اهمیت- عملکرد با در نظر گرفتن معیارهای جایگذاری شده، پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
ارزیابی میزان کامیابی اجرای بانکداری اسلامی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی تجربی ناسازگاری پایگاهی و پیامدهای سیاسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تناسب ابعاد مختلف پایگاه اجتماعی با یکدیگر یا به عبارت دقیق تر ناسازگاری پایگاهی، می تواند پیامدهای مختلفی را در سطوح فردی و ساختاری به همراه داشته باشد. یکی از پیامدهای ناسازگاری پایگاهی در سطح فردی، تاثیری است که بر نگرش ها و رفتارهای سیاسی افراد برجای می گذارد. با این که نتایج مطالعات گوناگون در این موضوع، همگرایی چندانی ندارند، اغلب این مطالعات بر شکل گیری نوعی نارضایتی در فرد ناسازگار تاکید کرده اند. فرضیه اصلی این مطالعه آن است که ناسازگاری پایگاهی به معنی عدم تناسب رتبه های فرد از حیث درآمد، تحصیلات و منزلت شغلی، از طریق ایجاد احساس بی عدالتی در افراد، موجب شکل گیری و تقویت نگرش های سیاسی خاصی در ارتباط با حفظ یا تغییر وضع موجود، باور به اصلاح یا تغییرات بنیادین و اقتدارگرایی در آن ها می شود. در عین حال تاثیر ناسازگاری پایگاهی بر نگرش های سیاسی به واسطة تاثیر متغیرهایی چون میزان دین داری، تقدیرگرایی، سن، احساس بی قدرتی، سیاسی بودن و وابستگی به قدرت حاکم، تعدیل می شود. این بررسی بر روی نمونه ای به حجم 604 نفر از شهروندان 23 سال به بالا در شهر همدان در سال 1389 اجرا شده است. یافته ها نشان می دهند که ناسازگاری پایگاهی در جمعیت نمونه شیوع چندانی ندارد. تحلیل داده ها همچنین حکایت از آن دارد که میزان ناسازگاری پایگاهی به طور کلی اثر معناداری بر نگرش های سیاسی یادشده ندارد، اما با تفکیک و وارد کردن انواع ناسازگاری پایگاهی در تحلیل، پیامدهای سیاسی آن تایید می شود.