مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱٬۰۴۱ تا ۲۱٬۰۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۹۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توسعه پایدار فناوری و نوآوری در سبک های سفر مردم، فناوری های گردشگری هوشمند به طور گسترده در زمینه های مختلف گردشگری مورداستفاده قرار می گیرد. فناوری های هوشمند به خصوص نرم افزارهای مرتبط با گردشگری تجربه سفر سنتی را تغییر و درعین حال رقابت مقاصد را نیز افزایش داده است. هدف این مطالعه شناسایی ابعاد تجربه گردشگران از گردشگری هوشمند در شهر تبریز است.داده و روش: در این مطالعه از رویکرد کیفی با روش تحلیل محتوا و به منظور گردآوری داده های موردنیاز، ضمن مطالعه منابع کتابخانه ای، از روش میدانی با تکنیک مصاحبه های عمیق جهت شناسایی شاخص های فناورانه، خدمات، روانشناسی و حوزه های نوین استفاده شد. ذی نفعان کلیدی تجربه گردشگری هوشمند با روش نمونه برداری گلوله برفی انتخاب شدند که بعد از مصاحبه با 18 نفر از آنان، اشباع نظری به دست آمد. در ادامه از نرم افزار مکس کیودا برای تحلیل محتوا استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که 32 شاخص در قالب 8 مقوله فرعی شامل خدمات شخصی سازی شده (5 شاخص)، دسترسی (3 شاخص)، آگاهی (4 شاخص)، تعامل (3 شاخص)، امنیت و حریم خصوصی (4 شاخص)، تحولات فناوری (6 شاخص)، هم آفرینی (3 شاخص) و جنبه های روان شناختی (4 شاخص)، ابعاد تجربه گردشگری هوشمند را تشکیل می دهند. نتایج این مطالعه تایید کرد که گردشگران در هنگام استفاده از فناوری های هوشمند، تجربه غنی تری را به دست می آورند که می تواند بر رضایت کلی آنان از سفر و تمایلات رفتاری آن ها در آینده تاثیر بگذارد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه، اطلاعات و پیشنهادهای ارزشمندی را برای مدیریت مقاصد گردشگری شهری که نگران توسعه گردشگری هوشمند شهر خود هستند، فراهم نموده است. همچنین، با ارائه جزئیات تجربه گردشگران، به مدیران و صاحبان کسب و کارهای حوزه گردشگری دیدگاهی روشن درباره آنچه که باید مورد توجه قرار دهند، ارائه داده است.
بازشناسی اصول هندسی و تناسباتی در فضاهای باز و نیمه باز اقلیم گرم و مرطوب (مطالعه موردی: خانه های تاریخی بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۴
1 - 24
حوزههای تخصصی:
تناسبات، یکی از اصول مهم به کار گرفته شده در ساخت بناهای تاریخی ایران است. عوامل متعددی در بکار بردن یک نوع مشخص از تناسبات در فضا، مؤثر هستند؛ که بوم منطقه و اقلیم، از مهم ترین آن ها است. بوشهر یکی از شهرهای اقلیم گرم و مرطوب ایران است که خانه های بافت تاریخی آن، دارای فضاهای باز و نیمه باز متعددی است. سیمای کلی فضاهای مذکور در بناهای تاریخی به گونه ای است که به نظر می رسد تناسبات این فضاها از اصول مشخصی پیروی می کند. از این رو نگارندگان با هدف بازشناسی اصول تناسباتی و هندسی حاکم بر فضاهای باز و نیمه باز خانه های تاریخی بوشهر، در راستای بازبه کارگیری و بهره گیری از عملکردهای حاصل از آن در معماری معاصر، این تحقیق را صورت دادند. در این راستا، تحقیق در دو بخش مبانی نظری و مطالعات میدانی، تنظیم شده است. بخش مبانی نظری با استفاده از مطالعات اسنادی و در جهت معرفی، بررسی پیشینه و عملکرد این فضاها بوده است و بخش میدانی با استفاده از مشاهده مستقیم نمونه های مطالعه و استفاده از نقشه های از پیش تنظیم شده از بناها و تطبیق آن با اندازه گیری های عددی با استفاده از متر لیزری انجام شده است. بررسی های یافته های حاصل از هندسه، اعداد و اندازه های استخراج شده از فضاهای باز و نیمه باز در خانه های تاریخی بندر بوشهر، نشان می دهد که هر یک از این فضاها دارای هندسه تناسباتی مشابهی در تمام نمونه ها بوده اند؛ فضاهای حیاط دارای هندسه مربع و یا نزدیک به آن، با نسبت ارتفاعی زیاد، عرض دالان ها، رواق ها و طارمه ها زیاد و تقریبا نزدیک به ۳ متر است که جهت ایجاد عمق بیشتر سایه اندازی بوده است. هندسه غالب فضاهای نیمه باز مستطیل کشیده و ارتفاع آن ها زیاد و نزدیک به عدد ۴ می باشد که جهت انتقال گرما به بالا بوده است.
تحلیل و رتبه بندی شاخص های مؤثر بر انتخاب دهیار در راستای توسعه پایدار (مورد پژوهی: دهستان خرارود شهرستان خدابنده)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
246 - 267
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار روستایی فرایندی است که بهبود شرایط محیط روستا، توأم با بهبود زندگی روستاییان را ضمن حفاظت از محیط زیست روستا در نظر دارد. در توسه پایدار روستایی پرداختن به جایگاه و نقش مدیریت روستایی از الزامات توسعه است. هدف تحقیق حاضر تحلیل و رتبه بندی شاخص های مؤِثر انتخاب دهیار در راستای توسعه پایدار است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی - تحلیلی می باشد، در گام نخست از مطالعات کتابخانه ای - اسنادی و سپس در ادامه کار جهت دستیابی به اهداف تحقیق مطالعه ی میدانی صورت گرفته است. ابزار گردآوری پژوهش نیز پرسشنامه (5 گزینه ای لیکرت) می باشد. جامعه آماری شامل 312 نفر از ساکنین روستایی را تشکیل می دهد. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه نیز از نرم افزار 16spss (آزمون فریدمن و نیز T تک نمونه ای) استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد از دیدگاه خانوارها و ساکنین از میان عوامل مؤثر بر انتخاب دهیاری، متغیرهای رشته تحصلی (20/6)، روابط عمومی بالا (75/5) و سن (70/5) در بین سایر متغیرها پر رنگ تر می باشد.
شناسایی و اولویت بندی معیارهای طبیعی جهت پهنه بندی مناطق مستعد توسعه ی فیزیکی شهر اهواز
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
782 - 806
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و گسترش فیزیکی در شهرهای ایران به خصوص شهر اهواز روندی رو به افزایش دارد. الگوی گسترش شهری در شهر اهواز نیز به تبع جریان سریع شهرنشینی در ایران در چندین سال گذشته تحت تأثیر روند شهرنشینی، گسترش جمعیت و افزایش مهاجرت به سمت و سویی جدید رفته به گونه ای که طرح جامع نتوانسته است الگویی مناسب برای گسترش این شهر ارائه دهد. بنابراین یکی از مهم ترین مسائلی که در برابر توسعه این شهر قرار دارد، مکان توسعه آتی آن است و در این راستا پارامترهای طبیعی از عوامل اصلی و تعیین کننده جهات توسعه ی فیزیکی شهر اهواز محسوب می شوند. بنابراین هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی معیارهای طبیعی جهت پهنه بندی مناطق مستعد توسعه ی فیزیکی شهر اهواز است. یافته های پژوهش نشان داد که در بین معیار های اصلی پژوهش، بر اساس مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی، از نگاه کارشناسان پژوهش، معیار ژئومورفولوژیکی و پس از آن معیار مخاطرات طبیعی در اولویت اول و دوم قرار گرفته است و کارشناسان پژوهش، معیار "ژئومورفولوژیکی" و " مخاطرات طبیعی " را به عنوان دو تا از معیارهای اصلی طبیعی اثرگذار در توسعه فیزیکی آینده شهر اهواز انتخاب کرده اند. معیارهای هیدرولوژیکی، اکولوژیکی و دسترسی به ترتیب در اولویت سوم تا پنجم از نظر کارشناسان و صاحب نظران این امر می-باشند.
بررسی روند ارزیابی تغییرات دمای سطح دریای عمان با رویکرد تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم طی دهه های گذشته نه تنها بر سطح خشکی ها بلکه بر روی سطوح آب های اقیانوسی و دریایی تأثیرات محسوسی گذاشته است. در این مطالعه با استفاده از مقادیر دمای ماهانه سطح آب (SST)، تغییرات دمای آب دریای عمان طی سه دهه اخیر مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در این بررسی داده های دمایی شبکه مشخص شده (0/5*0/5) در دریای عمان از داده های تاریخی (2014-1985) مدل های سری ششم گزارش IPCC (CMIP6) استخراج و تغییرات آن بررسیشد . تحلیل سری زمانی با کمک روش من کندال و شیب سنس و همچنین به روش رگرسیون خطی ساده مشخص نمود که روند افزایش این پارامتر از اوایل فصل بهار شروع شده؛ اما در تابستان روند نزولی داشته و در پاییز و زمستان روند صعودی دارد. همچنین SST در پهنه آبی دریایی عمان طی 30 سال گذشته با شیب ملایمی روبه افزایش بوده به طوری که به طور میانگین 0/46 درجه سلسیوس طی 30 سال اخیر افزایش داشته است. بررسی توزیع مکانی دمای آب، مشخص نمود که مقادیر کمینه و بیشینه این پارامتر در بخش های کم عمق این دریا در محل اتصال به خلیج فارس بوده است. همچنین بخش های کم عمق منتهی به تنگه هرمز در دریای عمان بیشترین نوسانات دمایی را داشته اند به همین دلیل دارای مقادیر انحراف معیار بزرگ تری نسبت به سایر بخش های این پیکره آبی بوده اند.
آیا مهارت های ادراکی-حرکتی دختران 7- 8 ساله توانایی پیش بینی وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده را دارند؟
حوزههای تخصصی:
وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده ازجمله مهمترین عوامل محیطی است که در دوره های مختلف بر جنین، نوزاد و کودک تأثیر می گذارد. براین اساس هدف از تحقیق حاضر بررسی قابلیت پیش بینی وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده از انواع مهارت های ادراکی-حرکتی دختران 8-7 ساله بود. در این مطالعه پس رویدادی، 113 دختر 8-7 ساله در دو گروه با وضعیت اجتماعی- اقتصادی مناسب (55 نفر) و نامناسب (58 نفر) بررسی شدند. از پرسشنامه سنجش وضعیت اجتماعی- اقتصادی، آزمون غربالگری Stay in Step، بخشی از آزمون برونینکس-اوزرتسکی و آزمون جستجوی بینایی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با تحلیل تشخیص در سطح معناداری 05/0 و نرم افزار 23 SPSS انجام شد. یافته های آماری نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های با وضعیت اجتماعی- اقتصادی مناسب و نامناسب در مهارت های حرکتی درشت (تمام متغیرها)، هماهنگی حرکتی دست و پا و چشم و دست، ظریف (فقط سکه) و مهارت های ادراکی-حرکتی فقط در آیتم های که عمدتاً مهارت های دشوارتر (با تعداد عوامل مخل زیاد= 64) را اندازه گیری می کردند، وجود دارد. مهارت های حرکتی درشت و هماهنگی حرکتی در دخترانی که وضعیت اجتماعی- اقتصادی نامناسبی داشتند با 93 درصد، مهارت های حرکتی ظریف و مهارت های ادارکی-حرکتی در دخترانی که وضعیت اجتماعی- اقتصادی مناسبی داشتند به ترتیب با 71 و 76 درصد قابلیت پیش بینی صحیح افراد را داشتند. مهارت های حرکتی درشت و هماهنگی حرکتی چشم و دست و دست و پا قابلیت پیش بینی بهتری برای کودکان با وضعیت اجتماعی-اقتصادی نامناسب داشت.
برآورد میزان فرسایش و رسوب با استفاده از مدل های EPM و MPSIAC در حوضه آبخیز تاجیار
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
223 - 245
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با عنایت به اهمیت مسئله فرسایش خاک به خصوص در حوضه های کوهستانی کشور به منظور ارزیابی وضعیت فرسایش خاک در حوضه آبخیز تاجیار واقع در شمال غرب کشور صورت گرفت. در این راستا با استفاده از مدل های تجربی MPSIAC و EPM و با بهره گیری از قابلیت های سامانه اطلاعات جغرافیایی سعی گردید تا میزان فرسایش و رسوب دهی در حوضه مورد مطالعه برآورد گردد. داده های مورد استفاده شامل نقشه ها، تصاویر ماهواره ای، آمار ایستگاه های هواشناسی و هیدرومتری بود. نتایج به دست آمده نشان داد که تفاوت های قابل توجهی میان دو مدل مذکور از لحاظ مقدار فرسایش و رسوب برآوردی وجود دارد به طوری که میزان رسوب کل در مدل MPSIAC، برابر با 99342/76 تن درسال و در مدل EPM، برابر با 16089/37 تن در سال برآورد گردید و نشان داد که حوضه مورد مطالعه با اعمال روش MPSIAC در کلاس فرسایشی متوسط و با به کارگیری مدل EPM در کلاس فرسایشی کم قرار دارد. در نهایت نتایج تحقیق نشان داد که مدل MPSIAC به لحاظ دخیل کردن عوامل بیشتر و تاثیر دهی توامان عوامل از یک سو و دقت بیشتر جداول امتیاز دهی و معادلات مربوطه از سوی دیگر از کارایی بهتری نسبت به مدل EPM برخوردار می باشد. با این حال کالیبره کردن مدل مزبور در جهت کاهش خطاها و پیش بینی دقیق تر می تواند به نتایج بهتر و قابل اعتمادتری بینجامد
تحلیل گفتمان استعمار در مجموعه داستانی غریبه ها و پسرک بومی و تأثیر آن بر محیط زیست بر اساس مفهوم قدرت در اندیشه فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد بوم گرا به بررسی رابطه انسان با محیط زیستش می پردازد؛ رابطه ای که در طول تاریخ دچار دگرگونی هایی شده است که یکی از علل چنین دگرگونی ای گفتمان استعمار بوده که در مجموعه داستانی غریبه ها و پسرک بومی نیز نمود بارزی دارد. در این پژوهش به تحلیلی از تأثیر گفتمان استعمار بر محیط زیست در مجموعه داستانی غریبه ها و پسرک بومی از احمد محمود پرداخته شده است تا در دادن آگاهی به انسان ها در رفتار با محیط زیست گامی هرچند اندک برداشته باشد. ازاین رو به روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از رویکرد میان رشته ای، بر اساس گفته فوکو در این مجموعه داستانی به جای سرچشمه های قدرت به پیامدهای آن پرداخته شده است تا تأثیرات مخرب گفتمان استعمار را بر محیط طبیعی و انسانی بررسی کند؛ زیرا چنین دیدی است که برای جامعه انسانی ما که دچار بحران های زیست محیطی شده، در راستای آگاهی در رفتار مناسب با محیط زیست ضروری می نماید. نتایج پژوهش در مجموعه داستانی غریبه ها و پسرک بومی حاکی از این است که گفتمان استعمار محیط زیست را به سوژه ای مقهور قدرت تبدیل کرده و آن را از ابژگی خود دور ساخته و با دور شدن طبیعت از جایگاه ابژگی اش آلودگی هایی را رقم زده که معضلاتی را برای زندگی انسان به همراه داشته است. درواقع انسان و محیط زیست محملی برای اعمال قدرت گفتمان استعماری بوده است که ما نمود آن را در مقولاتی چون آلودگی آب وهوا، بر هم زدن تعادل زیست محیطی، کمبود بارش، قطع درختان نخل، فرسایش خاک، جدایی انسان از طبیعت، دور شدن آرامش از زندگی انسان ها، آلودگی صوتی و تصویری، فقر، بیکاری، مهاجرت، ایجاد تنش و منازعات میان افراد، نادیده گرفتن بنیان های ملّی و حماسی، ایجاد فاصله طبقاتی و کاهش امید به زندگی می بینیم. در کل جامعه، اقتصاد و اکولوژی در این مجموعه داستانی به تأثیرپذیری از گفتمان استعمار معیاری ناکارآمد برای توسعه پایدار بوده اند؛ چون همگام با آن حرکت نکرده اند؛ بلکه در تقابل با آن بوده اند.
بررسی چالش های ناشی از رکود گردشگری در حوزه حمل ونقل هوایی با تأکید بر بروز بیمارهای اپیدمیک با رویکرد تحلیل مضمون (نمونه موردی: کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
219 - 248
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی چالش های ناشی از رکود گردشگری در دوران همه گیری (اپیدومی) کرونا در حوزه حمل ونقل هوایی با تأکید بر فرودگاه کاشان است. روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر رویکرد تحلیل مضمون است. جامعه آماری این پژوهش شامل مسئولان، دست اندرکاران و مدیران کسب وکارهای وابسته به صنعت گردشگری در شهر کاشان است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و براساس روش اشباع نظری انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت و تعداد 17 مصاحبه فردی نیمه ساختاریافته انجام گرفت. به منظور شناسایی چالش های حمل ونقل هوایی فرودگاه کاشان و راهکارهای مقابله با این بحران ها از روش تحلیل مضمون در سه سطح شناسایی مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر انجام گرفت و درنهایت به منظور برقراری رابطه بین مفاهیم تولیدشده در مرحله کدگذاری کدها و مؤلفه ها وارد محیط نرم افزار مکس کیودا ِورژن 2020 شد و درنهایت مدل نهایی ارائه گردید. نتایج نشان داد که چالش های حمل ونقل هوایی فرودگاه کاشان ناشی از شیوع ویروس کرونا شامل وقوع مشکلات عملیاتی و کاهش فعالیت های زنجیره ای، وقوع بحران های مالی، مشکلات مربوط به نیروی انسانی، ناتوانی در سیاست گذاری و برنامه ریزی هدفمند و بروز ناهنجاری های اجتماعی و روان شناسی است. همچنین راهکارهای مقابله با این بحران ها شامل ارائه تسهیلات حمایتی در سطح کلان، ارتقای راهبرد های سازمانی و فراسازمانی و اتخاذ رویکردهای مطلوب برای پیشگیری و درمان است.
بررسی ارزش های ایرانی اسلامی در وصایای شهدا
منبع:
شاهد اندیشه دوره ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹)
127 - 151
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تحلیل ارزش های ایرانی اسلامی در وصیت نامه های شهدا می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش کیفی استنادی-تحلیلی بهره گرفته شد. آنچه مورد توجه است درک پارادایم های فکری شهدا و ارائه مدل مفهومی از وصیتنامه شهدا می باشد. داده ها از اسناد مکتوب (وصیت نامه شهدا) گردآوری شد.رویکرد پژوهش کیفی و روش نمونه برداری از نوع تصادفی ساده است. جامعه آماری شامل متن گزیده صد وصیت نامه از شهداء هشت سال دفاع مقدس می باشد که از میان آنها تعداد صد وصیت نامه به شکل تصادفی ساده انتخاب گردید. بررسی کیفی با استفاده از کدگذاری در نرم افزار مکس کیودا MAXQDA انجام پذیرفت . که ضمن کدگذاری اولیه، محوری و گزینشی به استخراج تم ها انجامید. مطابق نتایج این بررسی 372 کد از این وصیت نامه ها استخراج گردید که به نهایتا 8 مولفه از این کدها استخراج گردید. مولفه های مستخرج شامل ایمان و عمل به واجبات، پیروی از ولایت فقیه، حجاب و عفاف، آخرت، شناخت و حفاظت از اسلام، انتظار، تربیت، جنگ با دشمن و منافقان می باشند. اولویت بندی مولفه های مستخرج از وصیتنامه ها با استفاده از فراوانی های بدست آمده نشان داد در وصیت نامه های مورد بررسی در اولویت اول به مسئله پیروی از ولایت فقیه تاکید شده است.
کاوش فرایندهای اجتماعی عود مصرف مواد مخدر در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
131 - 156
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در سالیان اخیر، گرایش جوانان به مواد اعتیادآور رشد بی وقفه ای پیدا کرده است. هدف مطالعه حاضر، ارائه مدل پارادایمی جهت واکاوی اکتشافی شرایط علّی، زمینه ای، و مداخله گر مرتبط با پدیده عودمصرف مواد در استان خوزستان، از نگاه کارشناسان و متخصصان فعال در کلنیک های تخصصی ترک اعتیاد است. روش و داده ها: مطالعه حاضر با استفاده از روش شناسی نظریه داده بنیاد انجام شده است. داده های مورد نیاز جهت تحلیل با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق با 21 پزشک فعال در کلینیک های ترک اعتیاد استان خوزستان که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند، جمع آوری شده است. یافته ها: برمبنای مدل پارادایمی ارائه شده در مقاله، یکی از مهم ترین دلایل عود مصرف را باید در ناهماهنگی نظام سلامت با تغییرات حوزه تولید و مصرف مواد اعتیادآور لحاظ نمود. متاسفانه تمامی دستورالعمل های جاری در عرصه مواجه با سوءمصرف مواد (از مبارزه با تولید و توزیع تا پیشگیری و درمان)، همچنان منطبق بر مواد اوپیوئیدی است. از سوی دیگر، غلبه پارادایم پزشکی بر رویکردهای اجتماعی سبب شده تا سوءمصرف مواد به نوعی بیماری بیولوژیکی تقلیل پیدا کند و ازاین رو ترک مصرف به شیوه های قطع ناگهانی، سم زدایی یا کمپ های 21 روزه به مثابه درمان تلقی شود. در چنین شرایطی عود مصرف به عنوان یک پدیده طبیعی تلقی شده و علل اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی آن در حاشیه سیاست گذاری های نظام سلامت در حوزه سوءمصرف قرار گرفته است. بحث و نتیجه گیری: شناخت چندپاره از سوءمصرف مواد، سبب غلبه پارادایم ترک بر درمان شده است به نحوی که عود مصرف پیامدی غیرقابل اجتناب برای مبتلایان به اعتیاد تلقی می شود. این در حالی است که با در نظر گرفتن سوءمصرف مواد (اعتیاد)، به عنوان پدیده ای زیست اجتماعی، درمان آن به شکل کامل میسر و دسترس پذیر خواهد بود. پیام اصلی: سوءمصرف مواد پدیده ای زیست اجتماعی است که ابتلا به آن بیش از آنکه متأثر از زمینه های ژنتیکی و فرآیندهای بیوشیمیایی مصرف مواد باشد، حاصل ناکارآمدی نهادی جامعه به ویژه در حوزه فراغت است. ازاین رو، تمام تلاش ها برای درمان آن در سطح فردی ناتمام بوده و منجر به غلبه پارادایم ترک بر درمان شده است. این درحالی است که با توجه ویژه به ابعاد زیست شناختی، روان شناختی و جامعه شناختی سوءمصرف مواد به مثابه یک پدیده زیست اجتماعی، می توان این بیماری را درمان نمود.
دوگانه ای در تاریخ نگاری: نقش اندیشه ساختاری (ساختارگرا/پساساختارگرا) در تحول سنت های تاریخ نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
157 - 182
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ایده ساختار همواره در مباحث تاریخ نگاری به طور جدی مطرح است اما غالباً از نقطه توجه روش شناسان یا حتی فلاسفه تاریخ دور می ماند چراکه اساساً بحث از ساختار یک چالش نظری مربوط به حوزه جامعه شناسی و تخصصیِ آن پنداشته می شود؛ بنابراین تحقیق حاضر بر آن بوده است تا این بار نقش اندیشه ساختاری در تحول نظریاتِ تاریخ و تنوع شیوه های موجودِ تاریخ نگاری را بررسی کند. روش و داده ها: این مطالعه با روش اسنادی انجام شده است. چهارچوب مفهومیِ تحقیق برگرفته از مفاهیم پایه در فلسفه ی تاریخ می باشد که به طور خاص با استخراج دو فرضیه ی اصلی : الف) انطباق، ب) ربط، احراز شده است. همچنین داده های تحقیق که با بررسی اسنادِ انتخاب شده جمع آوری گردید، صورتی روایی داشته است. یافته ها: تحقیق حاضر، در نهایت دو رهیافت را شناسایی و ارائه می کند: الف) تاریخ ساختارگرا: مشتمل بر تاریخ اقتصادی-اجتماعی، تاریخ اجتماعی، تاریخ فرهنگی (اولیه). ب) تاریخ نگاری پساساختاگرا: مشتمل بر تاریخ فرهنگیِ جدید. بحث و نتیجه گیری: تاریخ ساختارگرا بیانگر آن تاریخ واقع گرایانه ای است که با مفروضات پوزیویتیستی در تحول نخستِ آن نسبت می یابد. با این حال همواره با اثبات گرایی در فهم متعارف آن فاصله ای منطقی دارد. از سویی دیگر، تاریخ پساساختارگرا به طور خاص با مفروضات رهیافت انتقادی نسبت داشته و از این حیث رویه ای بازاندیشانه به تاریخ (رسمی) دارد. پیام اصلی: دوگانه ی تاریخ ساختارگرا/پساساختارگرا پیامد تحولات از درون پارادایم تاریخی است که به نوبه خود با تحولات پارادایمیمک علوم انسانی در چرخش های پوزیویتیستی، تفسیری و انتقادی مرتبط است. به این ترتیب چرخش انتقادیِ تاریخ نگاری از رویکرد ساختاری به پساساختارگرایی را می توان از این طریق درک کرد.
مردم نگاری مجازی بر ساخت مفهوم «دین پیش پاافتاده» در اینستاگرام (مطالعه موردی: صفحات جعفر غفوری، حمیدرضا نامداری و سجاد شهیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
115 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف: با گسترش دسترسی به شبکه های اجتماعی، پیوند میان دین و رسانه ابعاد جدید و قابل توجهی پیدا کرده است. یکی از این ابعاد، حضور شخصیت های دین مدار رسمی و غیررسمی در این بستر بوده است. در ایران نیز بسیاری از شیعیان با فعالیت اینستاگرامی خود، امر دینی را در این بستر امتداد بخشیده اند؛ روحانیون، مداحان، سلبریتی ها و بلاگرهای مذهبی از طرفی و از طرفی دیگر کاربرانی که از شهرت کمتری برخوردار بوده و به دنبال برساخت هویت دینی خود در این بستر بوده اند. هدف از این پژوهش مردم نگاری مجازی فعالیت دسته دوم بر اساس مفهوم «دین پیش پاافتاده» است.روش شناسی: بر این اساس با استفاده از روش مردم نگاری مجازی در بازه 90 روزه، فعالیت نمونه تحقیق مطالعه و ارزیابی شد. برای جمع آوری داده ها از روش مشاهده مشارکتی برخط، و برای تحلیل، از تحلیل مضمون استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش در دو محور اصلی قرار گرفتند؛ محور اول مؤلفه های برساخت دین پیش پا افتاده و محور دوم شیوه و چگونی برساخت آن است. در محور اول یافته ها در دو مضمون اصلی «احساس تکلیف دینی» و «کنش های دینی نمایشی» تنظیم شده است. بر این اساس یک فرد مذهبی با توجه به بستر اینستاگرام، خود را موظف به تبلیغ دین اسلام می داند؛ یکی از منابع اصلی شکل گیری چنین احساس مسئولیتی، دسترسی به شبکه های اجتماعی (خصوصاً اینستاگرام) است. به این ترتیب اینستاگرام که یک رسانه دوسویه و تعاملی است، امکان تولیدمحتوا را در اختیار کاربران قرار داده و تبدیل به بستری برای نمایش کنش های دینی آن ها شده است. این نوع دین داری دارای ویژگی هایی مانند ریا، غیرمعمول بودن، عدم اصالت، تقلیدی بودن و... است که امر دینی را به نحوی بازنمایی کرده که منجر به تعجب یا تمسخر کاربران شود.نتیجه گیری: نمونه تحقیق با استفاده از چنین مؤلفه هایی توانسته اند دین را به ژانر اینستاگرامی تبدیل کنند که مانند سایر ژانرهای این بستر، دارای مؤلفه های خاصی برای دیده شدن، جلب توجه و نمایشی شدن است. همچنین شیوه برساخت دین داری پیش پاافتاده با «تغایر تکنولوژیک» و «نفوذداری کاذب» بوده است. به طورکلی نمونه موردمطالعه تکنولوژی های رسانه ای را به مثابه ابزار می دادند و بعضاً با گستره دسترسی و پیشرفت تکنولوژی اهداف دینی یا شخصی خود را تعیین کرده اند. با این حال نمونه تحقیق سازوکار استفاده از این بستر را نمی دانستند؛ از طرفی دیگر آن ها خود را اینفلوئنسرهای اینستاگرامی می دانند؛ درحالی که غالب مؤلفه های اینفلوئنسری و نفوذ در اینستاگرام را ندارند. بنابراین انگاره نادرستی از خود داشته و سعی در تنظیم فعالیت رسانه ای خود بر این اساس را داشته اند. نمونه تحقیق با پیش پا افتاده سازی مصادیق دینی مانند مداحی، زیارت، نذری و.. سعی بر کسب شهرت و جلب توجه بیشتر در اینستاگرام داشته است؛ لذا دین پیش پاافتاده اینستاگرام که ماحصل رسانه ای شدن دین است، تبدیل به ابژه شهرت افزایی مقطعیِ نمونه موردمطالعه شده و تبدیل به عنصر مادی و دنیوی شده که در خدمت اهداف رسانه ای-نمایشی کاربران قرار گرفته است
هستی شناسی حکمت متعالیه و دانش سازمان و مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۹
1 - 18
مقاله به بررسی عمیق فرضیات وجودشناسی در حوزه مدیریت می پردازد، به ویژه از منظر حکمت متعالیه. در این مقاله، نویسندگان به تأثیر این فرضیات بر دانش سازمان و مدیریت اشاره می کنند و بیان می کنند که مدیریت به عنوان یک ساختار اعتباری و نیز به عنوان تدابیر و مسئولیت های نشأت گرفته از رفتارهای مدیریتی عینی تلقی می شود. این ساختار ها از طریق عقل نظری کشف و از طریق عقل عملی و اراده ساخته می شوند. نویسندگان هستی شناسی فلسفه اسلامی را به مدیریت متصل کرده و بیان می کنند که می توان از فلسفه جهت شناخت مسائل سازمانی و اجتماعی بهره جست. فلسفه اسلامی به قوانین کلی می پردازد و رابطه آن با وجود را بررسی می کند. نویسندگان تأکید دارند که بررسی دقیق فرضیات بنیادی نظریه ها و اقدامات مدیریتی از منظر وجودشناسی فلسفه اسلامی اهمیت زیادی دارد. این امر می تواند به توسعه دانشی معتبر و بنیادین در حوزه مدیریت کمک کند که صرفاً به ساختارهای عملیاتی محدود نیست. مقاله سعی دارد تا نشان دهد که چگونه می توان با تفکر فلسفی عمیق تر، درک بهتری از مدیریت و سازمان را از منظر حکمت متعالیه به دست آورد و بر اهمیت بازنگری در این فرضیات بنیادی در توسعه دانش مدیریتی تأکید دارد. مقاله به چالش هایی که نظریات و شیوه های سنتی مدیریت با آن مواجه هستند اشاره می کند. با توجه به محدود بودن این نظریه ها در پاسخگویی به پیچیدگی های دنیای معاصر، نیاز به نگرشی نو در حوزه ی مدیریت که بر مبنای حکمت متعالیه است، احساس می شود. این چشم انداز می تواند چارچوب بهتری برای درک و مدیریت سازمان ها ارائه دهد. توجه به ابعاد معنوی و متعالی مدیریت می تواند به تقویت مسئولیت اجتماعی سازمان ها کمک کند. مدیران با درک عمیق تر از ارتباط میان انسان و جهان می توانند به روش های پایدارتر و اخلاقی تری برای هدایت سازمان ها برسند. از نکات برجسته مقاله، ادغام دانش قدیم و جدید است. مقاله پیشنهاد می کند که تلفیق اصول حکمت متعالیه با روش های مدرن مدیریتی می تواند راه حل های بدیع و کارآمدی برای مسائل پیچیده امروز ارائه دهد. نتیجه گیری مقاله بر این است که رویکرد هستی شناسی فلسفی مبتنی بر حکمت متعالیه می تواند دیدگاهی جامع تر و عمیق تر در مدیریت ارائه دهد که به تعامل و هماهنگی بین ابعاد مادی و معنوی سازمان ها توجه بیشتری دارد. چنین رویکردی می تواند سازمان ها را به سمت تحقق اهداف عالی تر و انسانی تر سوق دهد و به شکلی نوین به چالش های مدیریتی پاسخ دهد.
تأثیر فرهنگ سازمانی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار از طریق تعارض کار- خانواده و ویژگی های شخصیتی؛ مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۰)
141 - 172
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار از طریق تعارض کار- خانواده و ویژگی های شخصیتی بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحداصفهان(خوراسگان) به تعداد 660 نفرتشکیل دادند که از طریق فرمول نمونه گیری کوکران، 244 نفر به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی هافستد(2001)، پرسشنامه استاندارد رفتارهای انحرافی در محیط کار بنت و رابینسون(2000)، پرسشنامه تعارض کار- خانواده کارلسون(2002) و پرسشنامه استاندارد ویژگی های شخصیتی کاستا و مک کری(1992) بودند که روایی آنها بر اساس روایی محتوایی با استفاده از نظر صاحب نظران، صوری بر مبنای دیدگاه تعدادی از جامعه آماری و سازه با روش تحلیل عاملی بررسی و پس از اصلاحات لازم تأیید شد. پایایی پرسشنامه ها نیز با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 88/0، 85/0، 89/0 و 81/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح استنباطی، مشتمل بر مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: فرهنگ سازمانی از طریق تعارض کار- خانواده بر رفتارهای انحرافی در محیط کار، با ضریب 170/0 و از طریق ویژگی های شخصیتی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار، با ضریب 130/0 تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین فرهنگ سازمانی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار، با ضریب 200/0 تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتیجه گیری: رفتارهای انحرافی در محیط کار به دلیل تأثیر آنها، یک مسئله مهم برای دانشگاه است؛ زیرا رفتارهای شهروندی سازمانی را تضعیف می کنند، بهره وری را کاهش می دهند و پدیده هایی مانند غیبت و کناره گیری کارکنان را افزایش می دهند. بنابر این، این رفتارها باید توسط سازمانها و مدیران به درستی مدیریت شوند. عوامل تأثیرگذار بر این رفتارها نیز فرهنگ سازمانی، تعارض کار- خانواده و ویژگی های شخصیتی بوده است.
نقش انگیزش شغلی در رفتار نوآورانه، با میانجی اشتیاق شغلی معلمان دوره ی آموزش ابتدایی شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
در عصر حاضر معلمان به دانش ها، مهارت ها و نگرش های جدیدی در تدریس مطالب آموزشی نیاز دارند و این امر با رفتار نوآورانه ی معلم میسر می شود. عوامل متعددی در رفتارهای نوآورانه ی معلمان اثرگذار است که در این مطالعه نقش انگیزش شغلی در رفتار نوآورانه، با میانجی اشتیاق شغلی معلمان دوره ی آموزش ابتدایی شهر بیرجند بررسی شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه ی آماری آن را کلیه ی معلمان دوره ی ابتدایی شهر بیرجند در سال تحصیلی 1402- 1401 (900 نفر) تشکیل می دهند. از این تعداد 270 نفر براساس جدول مورگان و گرجسی (1970) و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه ی پژوهش تعیین شدند. بدین ترتیب که ابتدا شهر بیرجند به سه نقطه ی شمال، جنوب و مرکز تقسیم و از هر نقطه مدارسی به صورت تصادفی انتخاب و تمامی معلمان آن مدارس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه های رفتار نوآورانه ی کانتر (1988)، انگیزش شغلی هرزبرگ (1966) و اشتیاق شغلی سالوناوا و شوفلی (2001) بود. پایایی این پرسش نامه ها در مطالعه ی حاضر به ترتیب 92/0، 86/0 و 89/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری رگرسیون، تحلیل مسیر در سطح معنی داری 05/0 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین انگیزش شغلی و اشتیاق شغلی و همچنین اشتیاق شغلی و رفتار نوآورانه رابطه ی مثبت و معنادار وجود دارد؛ به این معنی که با افزایش انگیزش شغلی، اشتیاق شغلی نیز افزایش می یابد و همچنین سطوح بالای اشتیاق شغلی، ارتقای رفتار نوآورانه را نیز در پی دارد. آزمون سوبل نیز نشان داد اشتیاق شغلی در رابطه ی انگیزش شغلی با رفتار نوآورانه ی معلمان دوره ی آموزش ابتدایی شهر بیرجند نقش میانجی دارد. اثر غیرمستقیم انگیزش شغلی بر رفتار نوآورانه از طریق اشتیاق 49/0 و مثبت است. بدین معنا که افزایش انگیزش شغلی ابتدا سبب افزایش اشتیاق شغلی و به تبع سطوح بالای رفتار نوآورانه می شود.
آثار اقتصادی-اجتماعی وقف در توسعه فضای روستایی (مورد مطالعه: شهرستان خوسف)(مقاله علمی وزارت علوم)
نهاد وقف در همه ی جوامع به ویژه در جوامع مسلمان نشین می تواند گره گشای بسیاری از مشکلات باشد. وقف علاوه بر کاهش هزینه های عمومی روستا، سبب تقویت روحیه ی مذهبی مردم و شکل گیری اماکن عمومی و مذهبی می گردد و می تواند به توسعه ی پایدار در نواحی روستایی نیز کمک کند؛ بنابراین ترویج فرهنگ وقف در بین مردم در برنامه ریزی های توسعه ی روستایی جایگاه ویژه ای دارد. پژوهش حاضر به بررسی اثرات اقتصادی و اجتماعی وقف در توسعه ی فضاهای روستایی در شهرستان خوسف در استان خراسان جنوبی پرداخته است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است.روش جمع آوری اطلاعات به کمک پرسش نامه محقق ساخته بوده و برای سنجش میزان اعتبار پرسش نامه از آلفای کرونباخ استفاده شده است. جامعه ی آماری شامل 1740 خانوار ساکن در 17 روستای شهرستان است که دارای بیشترین تعداد رقبات وقفی هستند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 266 خانوار برآورد گردید. برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون های تی تک نمونه ای و دو جمله ای در محیط نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که به طور کلی وقف بر بهبود شاخص های اقتصادی، نوسازی و بهسازی مکان های عمومی برای خانوارهای روستایی تأثیر زیادی داشته است. در بُعد اجتماعی، وقف گسترش روحیه ی خیرخواهی و امانت داری و تقویت روحیه ی دینداری خانوارها، و ایجاد اماکن عام المنفعه و نگهداری از آن را سبب شده است.
بررسی ارتباطات دانشجویان دختر در سراهای دانشجویی، مطالعه ی موردی: دانشگاه فرهنگیان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
دانشجویان در دوران تحصیل زمان زیادی را در سراهای دانشجویی سپری می کنند و در این مدت ارتباطات دانشجویی به کسب تجارب مختلف از سوی دانشجویان منجر می شود. پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی ارتباطات دانشجویان دختر در سراهای دانشجویی به شیوه ی کیفی از نوع پدیدارشناسی صورت گرفت. با توجه به ماهیت پژوهش، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد که از طریق مصاحبه ی عمیق با 11 دانشجوی دختر، داده های اخذشده به اشباع رسید. داده های حاصل از تجارب دانشجویان به روش کلایزی (2002) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از تجارب زیسته ی دانشجویان در چهار کد انتخابی و نه کد محوری ویژگی ها (فردی، اجتماعی)، پیامدها (اخلاقی، رفتاری و فرهنگی)، فرصت ها (گروهی و فردی) و چالش ها (شخصی، فکری و فرهنگی) دسته بندی شد. نتایج نشان داد که ارتباط دانشجویان در سرای دانشجویی فرصت ها و چالش های متعددی به همراه داشته است. بالا رفتن قدرت ارتباط، پیشرفت تحصیلی، آشنا شدن با مفاهیم جدید، کسب مهارت کارگروهی از مهم ترین فرصت ها هستند. در کنار این فرصت ها، اختلاف در مسائل شخصی، تفاوت های فرهنگی، اخلاق و روحیات متفاوت، نداشتن فضای خلوت با خود از برجسته ترین چالش ها بودند که دانشجویان به آن اشاره کردند. بر مبنای این یافته ها، می توان بیان داشت که ارتباط دانشجویان با همدیگر در سرای دانشجویی می تواند زمینه ی رشد فردی و اجتماعی آنان را فراهم کند. ارتباطی که بین دانشجو معلمان در سراهای دانشجویی شکل می گیرد، ارتباطی است برخواسته از نیازهایی همچون پرسش و پاسخ درسی، مقررات خوابگاهی (ساعت خاموشی، سرو غذا)، نظافت اتاق و رعایت بهداشت دانشجو معلمان است. دانشجو معلمان ارتباطات دانشجویی در سراهای دانشجویی را به عنوان فرصت می بینند و تلاش می کنند از این بستر برای خودسازی و کسب مهارت های زندگی استفاده کنند تا بهترین ها را برای خود در دوران تحصیل رقم بزنند.
بررسی ساختار پیشنهاده (پروپوزال) پایان نامه های طراحی- محور مقطع کارشناسی ارشد رشته معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
48 - 63
هدف: هدف این مقاله بررسی آسیب شناسانه ساختار پیشنهاده پایان نامه های طراحی-محور مقطع کارشناسی ارشد معماری و در ادامه ارائه مدل پیشنهادی به منظور کاربردی نمودن آن برای دانشجویان معماری است که بتوانند از نگارش پیشنهاده در تدوین پایان نامه خود بیشترین بهره را ببرند.
روش پژوهش: روش اتخادشده، آمیخته اکتشافی است. به این ترتیب که ابتدا برای گردآوری داده های کیفی به منظور شناسایی عوامل مرتبط با آسیب شناسی وضعیت فعلی و بهبود آن از روش دلفی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با اعضای هیئت علمی رشته معماری باتجربه حضور در شورای تحصیلات تکمیلی و همچنین مصاحبه با دانشجویان کارشناسی ارشد معماری در سال 1399 استفاده شده و در مرحله بعد به بررسی تجربه 10 دانشگاه داخلی و خارج از ایران در شیوه تدوین پیشنهاده مقطع کارشناسی ارشد رشته معماری به روش مطالعه تطبیقی پرداخته شده و از سنتز داده های کیفی و کمی نتایج پژوهش ارائه شده است.
یافته ها: در بخش اول، آسیب شناسی وضع موجود در فهرستی از مسائل محتوایی/ساختاری، اداری و صوری/گرافیکی از زوایای مختلف (از نگاه دانشجویان کارشناسی ارشد معماری، اعضای هیئت علمی و شورای تحصیلات تکمیلی) جمع بندی شده است. در بخش بعدی به استخراج مؤلفه های مشترک پیشنهاده های دانشگاه های مختلف و اولویت های اساسی در تنظیم بندهای محتوایی پیشنهاده همچون عنوان، روش، جنبه نوآوری، پیشینه، سؤال (ها) و کتاب شناسی در ساختار پیشنهاده پرداخته است.
نتیجه گیری: ضمن تحلیل ساختار پیشنهاده بر اساس سؤالات بنیادین تحقیق، به ارائه یک مدل پیشنهادی منعطف می پردازد که مبتنی بر سؤالات بنیادین پژوهش یعنی چیستی، چرایی، چگونگی، کجایی (بستر طراحی) و کیستی (مخاطب طراحی) است و اجزای اصلی چارچوب پژوهش یعنی بندهای محتوایی لازم را در بر می گیرد.
معیار شناسایی نهاد طلاق خودسرانه در نظام های حقوقی ایران، عراق و الجزایر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۴)
135 - 163
حوزههای تخصصی:
طلاق حقی است که شارع مقدس تحت اقتدار زوج قرار داده است. لیکن اعمال آن باید در راستای غرض مقصوده شارع و برای دستیابی به مصلحت مشروع و متناسب باشد؛ در غیر این صورت زمینه تحقق طلاق خودسرانه مهیا می گردد. در نظام حقوقی ایران به نهاد طلاق خودسرانه و معیارهای آن عنایت لازم نشده است، در حالی که پیش بینی این نهاد و شناسایی معیارهای آن با توجه به آثار حقوقی مترتب برآن، از جمله اجرت المثل ایام زوجیت؛ نحله؛ تنصیف دارایی و جبران خسارت ضرورت دارد. از سویی دیگر در کنترل اراده مستبدانه مرد نقش بسزایی خواهد داشت.یافته های پژوهش، بیانگراین است که علی رغم سکوت نظام حقوقی ایران؛ با مطالعه درآیات قرآن؛ روایات؛ فتاوی فقها معلوم می گردد که، معیارهای قصد اضرار؛ فقد مصلحت مشروع؛ عدم تناسب مصلحت ذی حق و ضرردیگری؛ تعارض با غرض شارع و مخالفت با عرف به عنوان معیارهای شناسایی نهاد طلاق خودسرانه قابل استنتاج است.به موجب ماده 7 قانون مدنی عراق سه معیار قصد اضرار؛ فقد مصلحت مشروع و عدم تناسب بین مصلحت و مفسده به عنوان ضابطه تشخیص خودسری در استفاده از حق پیش بینی شده است. مقنن الجزائری در قانون مدنی، معیارهای شخصی که مربوط به قصد و نیت درونی است و معیار موضوعی که مبتنی بر عدم تعادل بین مصلحت کسب شده و ضرر وارد به دیگری است را به عنوان ملاک های تمییز سوءاستفاده از حق پیش بینی نموده است. در عمل قضات در تشخیص طلاق خودسرانه از غیر آن، بر اساس ضابطه های پیش گفته رای صادر می نمایند.