۱.
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی راهبردهای بین المللی شدن آموزش عالی در اسناد بالادستی ایران است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش از نوع پژوهش های ترکیبی (کمی و کیفی) بود. در پژوهش حاضر جهت شناسایی مهم ترین مولفه ها و راهبردها از شیوه تحلیل مضمون و تحلیل متن استفاده شد. با مرور اسناد بالادستی منتخب، مضامین مرتبط تحلیل و درنهایت راهبردهای جمهوری اسلامی ایران در رابطه با این موضوع شناسایی و ضمن مشخص کردن نوع راهبردها (به تفکیک انسانی، زیرساختی، مالی، سیاستی و علمی)، شاخص هایی به منظور سنجش آنها پیشنهاد شد. همچنین برای دسته بندی و رتبه بندی شاخص ها از شیوه مصاحبه با متخصصان استفاده شد. در این پژوهش تعداد 8 متخصص به شیوه گلوله برفی انتخاب شدند.یافته ها: درمجموع 33 راهبرد از این اسناد بالادستی استخراج از میان راهبردهای انتخاب شده از نگاه متخصصان ایرانی افزایش تعداد کنگره های بین المللی و همچنین افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان خارجی مهم ترین راهبردهای بین المللی شدن آموزش عالی بودند. همچنین از میان راهبردهای شناسایی شده 10 راهبرد زیرساختی، 4 راهبرد توسعه انسانی، 4 راهبرد سیاستی، 3راهبرد علمی، 1 راهبرد مالی بودند همچنین تعدادی از راهبردها ترکیبی بودند که از آنجمله 2 راهبرد سیاستی-زیرساختی، 2 راهبرد سیاستی-مالی، 2 راهبرد سیاستی-توسعه انسانی، ، 3 راهبر علمی-توسعه انسانی، 1 راهبرد توسعه انسانی-زیرساختی و 1 راهبرد علمی-زیرساختی بودند. همچنین در مورد شاخص های پیشنهادی برای سنجش تحقق راهبردها نیز 29 شاخص کلان و 4 شاخص خرد بودند. همچنین 18 شاخص فرایندی، 5 شاخص دروندادی و 2 شاخص برون دادی بودند.نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که بهره گیری از دیپلماسی علمی در شاخه هایی همچون همکاری های علمی بین المللی، انجام پروژه های مشترک علمی تحقیقاتی، برنامه های مبادله استاد و دانشجو، برگزاری نشست ها و سمینارهای علمی، تلاش برای ایجاد شبکه دانشمندان و نخبگان و ایجاد مؤسسات تحقیقاتی و آموزشی بین المللی، ازجمله ابزارهایی است که جمهوری اسلامی ایران جهت تعاملات مؤثرتر در سازمان های بین المللی علمی جهت تأمین اهداف و منافع ملی خود باید دنبال کند.
۲.
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی مقایسه ای و توصیف وضعیت مفاد و محتوای آیین نامه های اعتبار ویژه (گرنت) اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی دارای آیین نامه اعتبار پژوهشی ویژه خود، با یکدیگر و با آیین نامه مصوب وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی، از نظر ماهیت یک پژوهش کیفی و از نظر روش یک مطالعه توصیفی تطبیقی است که برای انجام آن از اطلاعات و اسناد مرتبط در دانشگاههای منتخب و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشگاههای دولتی کشور بوده اند که دارای آیین نامه اعتبار ویژه اعضای هیأت علمی خود بوده اند، که از بین آنها پنج دانشگاه (شهید بهشتی، تهران، تبریز، شیراز و فردوسی مشهد) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. یافته ها: تفاوت ها و شباهت های بین آیین نامه های اعتبار ویژه دانشگاههای مورد بررسی و آیین نامه مصوب وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در پنج حیطه موضوعی و 53 شاخص شناسایی و دسته بندی شده اند.نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد آیین نامه های اعتبار ویژه اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی، با آن که پایه و اساس تدوین و تنظیم آنها آیین نامه مصوب وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است، اما در بسیاری از موارد با یکدیگر متفاوت هستند و در عمل متناسب با فرهنگ و فلسفه خاص ارزش گذاری فعالیت های پژوهشی اعضای هیأت علمی هر دانشگاه تنظیم و تصویب شده اند.
۳.
هدف: هدف این مقاله بررسی آسیب شناسانه ساختار پیشنهاده پایان نامه های طراحی-محور مقطع کارشناسی ارشد معماری و در ادامه ارائه مدل پیشنهادی به منظور کاربردی نمودن آن برای دانشجویان معماری است که بتوانند از نگارش پیشنهاده در تدوین پایان نامه خود بیشترین بهره را ببرند.
روش پژوهش: روش اتخادشده، آمیخته اکتشافی است. به این ترتیب که ابتدا برای گردآوری داده های کیفی به منظور شناسایی عوامل مرتبط با آسیب شناسی وضعیت فعلی و بهبود آن از روش دلفی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با اعضای هیئت علمی رشته معماری باتجربه حضور در شورای تحصیلات تکمیلی و همچنین مصاحبه با دانشجویان کارشناسی ارشد معماری در سال 1399 استفاده شده و در مرحله بعد به بررسی تجربه 10 دانشگاه داخلی و خارج از ایران در شیوه تدوین پیشنهاده مقطع کارشناسی ارشد رشته معماری به روش مطالعه تطبیقی پرداخته شده و از سنتز داده های کیفی و کمی نتایج پژوهش ارائه شده است.
یافته ها: در بخش اول، آسیب شناسی وضع موجود در فهرستی از مسائل محتوایی/ساختاری، اداری و صوری/گرافیکی از زوایای مختلف (از نگاه دانشجویان کارشناسی ارشد معماری، اعضای هیئت علمی و شورای تحصیلات تکمیلی) جمع بندی شده است. در بخش بعدی به استخراج مؤلفه های مشترک پیشنهاده های دانشگاه های مختلف و اولویت های اساسی در تنظیم بندهای محتوایی پیشنهاده همچون عنوان، روش، جنبه نوآوری، پیشینه، سؤال (ها) و کتاب شناسی در ساختار پیشنهاده پرداخته است.
نتیجه گیری: ضمن تحلیل ساختار پیشنهاده بر اساس سؤالات بنیادین تحقیق، به ارائه یک مدل پیشنهادی منعطف می پردازد که مبتنی بر سؤالات بنیادین پژوهش یعنی چیستی، چرایی، چگونگی، کجایی (بستر طراحی) و کیستی (مخاطب طراحی) است و اجزای اصلی چارچوب پژوهش یعنی بندهای محتوایی لازم را در بر می گیرد.
۴.
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی و شناسایی مؤلفه های موانع کاربردی سازی علوم انسانی به منظور ارائه مدل مناسب از دیدگاه اساتید مراکز آموزش عالی دانشگاه یاسوج است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کیفی است که به روش های مصاحبه میدانی و کمی انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است و ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه بود. در این تحقیق در بخش کیفی با بررسی مصاحبه 25 نفر از اساتید و اعضای هیئت علمی رشته های علوم انسانی در دانشگاه یاسوج که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند؛ متغیرهای مؤثر که شامل 10 مقوله و 52 کد بود؛ شناسایی گردید. هم چنین با استفاده از طرح تحقیق داده بنیاد و از نرم افزار NVIVO به بررسی مصاحبه ها و کدگذاری پرداخته شده است. برای اعتبارسنجی مدل بر اساس معیارهای استخراج شده از بخش کیفی، از نظرات کلیه اعضای هیئت علمی رشته های علوم انسانی دانشگاه یاسوج استفاده شده است. کل جامعه آماری 452 نفر بوده اند. بر اساس جدول کوهن 181 نفر به صورت هدفمند، انتخاب شده اند.
یافته ها: نتایج به دست آمده حاصل از کدگذاری باز داده های کیفی پژوهش نشان می دهد، که تعداد 52 کد باز در قالب 10 مقوله موانع حمایتی، موانع اقتصادی-مالی، فرهنگی، سیاسی، ساختاری، کاربردی، انگیزشی، مفردی، روان شناختی و آموزشی استخراج شده است. نتایج نشان می دهد از دیدگاه پاسخگویان موانع حمایتی در رتبه اول، موانع آموزشی در رتبه دوم و موانع ساختاری در رتبه سوم اهمیت قرار گرفته اند. هم چنین نتایج ارائه شده نشان می دهد شرایط علی بر شرایط زمینه ای، شرایط علی بر شرایط مداخله گر، شرایط علی بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها تأثیر آماری معنادار داشته اند و این اثرات از نوع افزایشی (مستقیم) بوده است.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که کیفیت فعلی آموزش عالی به طور اعم و کیفیت حوزه علوم انسانی به طور اخص به شدت متأثر از مجموعه عوامل و شرایط محیط بیرونی و درونی مراکز دانشگاهی است.
۵.
هدف: پژوهش حاضر با هدف رتبه بندی و سنجش اثر موانع و مشکلات پژوهشی حوزه علوم انسانی بر تولیدات علمی از دیدگاه اعضای هیأت علمی انجام شد.روش پژوهش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی، و از نوع توصیفی -پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی اعضای هیئت علمی حوزه علوم انسانی دانشگاه شهید چمران اهواز بوده که 137 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرس ش نامه خادمی زاده و همکاران (1400) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و نرم افزار Smart Pls تحلیل شدند.یافته ها: براساس نتایج این پژوهش از بین موانع پژوهشی از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در حوزه علوم انسانی، موانع زیرساختی و محیطی (906/0) از بیشترین تأثیر در بین سایر مؤلفه ها برخوردار است و بعد از آن به ترتیب موانع آموزشی، فرهنگی و اجتماعی (85/0)؛ موانع سازمانی – مدیریتی (847/0)؛ موانع ذاتی (738/0) و موانع فردی (637/0) بودند. در بین موانع فردی پژوهش (مهم ترین عامل ضعف در مهارت های زبان انگلیسی)، در بین موانع ذاتی پژوهش (مهم ترین عامل سرمایه گذاری اندک دولت ها و بخش خصوصی برای پژوهش در حوزه علوم انسانی)، در بین موانع سازمانی و مدیریتی (مهم ترین عامل نبود سیاست های تشویقی در مقابل تولیدات علمی اعضای هیئت علمی)، در بین موانع زیرساختی و محیطی (مهم ترین عامل مؤلفه های سیاست های انقباضی دولت ها و کمبود بودجه پژوهشی) و در بین موانع آموزشی، فرهنگی و اجتماعی (مهم ترین عامل فقدان فرهنگ کار گروهی و ترویج فردگرائی) بود.نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش از بین موانع مختلف موانع زیرساختی و محیطی نقش پر اهمیت تری در حوزه علوم انسانی دارند. بر این اساس توجه به موانع پژوهشی برای افزایش تولیدات علمی و خصوصاً برطرف نمودن موانع زیرساختی و محیطی نیازمند توجه خاص مدیران بالاخص مدیران پژوهشی دانشگاه را می طلبد تا بتوان از این طریق روند تولیدات علمی در این حوزه اصلاح و تسریع گردد.
۶.
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مطلوب سنجش میزان آمادگی برای ورود به حرفه آموزگار ابتدایی انجام شده است.
روش پژوهش: باتوجه به ماهیت مسئله، پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ رویکرد، آمیخته از نوع اکتشافی متوالی است و در دو مرحله انجام شده است. در مطالعه اول با استفاده از روش نظریه برخاسته از داده ها، در سطح نظم دهی مفهومی اجرا شد. شرکت کنندگان با استفاده از راهبرد ملاکی، از میان معلمان باتجربه و متخصصان موضوعی انتخاب شده و پس از 19 مصاحبه اشباع داده ها حاصل شد. داده ها با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با کدگذاری باز، تحلیل شد. مطالعه دوم: پس از دسته بندی یافته های مرحله قبل به منظور تدوین الگو و تعیین اهمیت هریک از ملاک های شناسایی شده با استفاده از روش دلفی اقدام شد. برای این منظور به 15 کارشناس حوزه تعلیم وتربیت و معلم باتجربه در 3 مرحله مراجعه شد و داده های به دست آمده تحلیل گردید.
یافته ها: پس از تحلیل داده ها در مطالعه اول در نهایت الگوی شناسایی شده دارای 69 ملاک و دسته بندی آن در قالب 8 بُعد اصلی بود؛ ابعاد اصلی الگو شامل "دانش شناختی"، "دانش فراشناختی"، "توانش شناختی"، "توانش فراشناختی"، "بینش درونی (هویتی)"، "بینش بیرونی (اجتماعی)"، "منش فردی" و "منش میان فردی" است. یافته های مطالعه دوم بیانگر آن بود که 5 مضمون اول در الگو به ترتیب میزان اهمیت شامل توانش فراشناختی، بینش اجتماعی، بینش هویتی، منش میان فردی و توانش شناختی است.
نتیجه گیری: نتایج بیانگر گستره وسیع توانمندی های ضروری برای حرفه معلمی است و ضرورت تدوین سازوکاری علمی، شواهدمحور و یکپارچه برای سنجش دقیق چنین ویژگی هایی پیش از ورود به حرفه معلمی آشکار است. باتوجه به ترتیب اهمیت مقوله های شناسایی شده تاجای ممکن در فرآیند گزینش معلم لازم است مقوله های با اهمیت بیشتر در اولویت قرار داده شوند.
۷.
هدف: پژوهش حاضر، ارزیابی توانمندی های حرفه ای فارغ التحصیلان معماری از منظر برنامه درسی و حرفه برای تبیین مولفه های معمار توانمند حرفه ای و تلاشی برای تبیین ویژگی های مورد نیاز فارغ التحصیلان برای ورود به بازار کار بعد از فارغ التحصیلی از منظر برنامه درسی و حرفه می باشد.
روش پژوهش: این پژوهش مطالعه ای کیفی است و با حوزه هایی همچون: آموزش معماری، توانمندی های فارغ التحصیلان و نیاز های حرفه مرتبط است و ازنظر هدف جز پژوهش های کاربردی"اکتشافی" محسوب می شود، مطالعه با طی روند تحقیق توصیفی_تحلیلی، به گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و مطالعه اسناد کتابخانه ای بصورت ترکیبی می پردازد. برای سنجش تجربی الگوی عملیاتی پژوهش با اطلاعات مورد پژوهی تحقیق، مجدداً با استفاده از الگو یابی علّی یا الگوسازی معادله های ساختاری ارزیابی صورت گرفت.
یافته ها: دو مولفه خصوصیات حرفه ای و دانش عملی(طراحی) به عنوان ویژگی های اصلی معمار توانمند حرفه ای تعیین شده اند.
نتیجه گیری: مولفه دانش عملی "طراحی" دارای بیشترین تاثیر در بحث آموزش معماری است و پرداختن به آن به عنوان ویژگی اصلی معمار توانمند حائز اهمیت فوق العاده ای است، همچنین پرداختن به خصوسیات حرفه ای به عنوان بعد دیگر معمار توانمند لازمه توجه است.
۸.
هدف: حوزه ی آموزش عالی و صنعت نسل چهارم به عنوان یکی از حوزه های شاخص توسعه در جهان که در حوزه ی علم سنجی کمتر به آن پرداخته شده است، ازاین رو، این پژوهش باهدف ترسیم نقشه ی حوزه ی آموزش عالی و صنعت نسل چهارم تحلیل همایندی واژگان که بر اساس مدارک نمایه شده در نمایه استنادی وب آوساینس در کشورهای منتخب در طی سال های 2011 تا 2022شکل گرفته است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع توصیفی و با استفاده از تکنیک علم سنجی و فن تحلیل همایندی واژگان انجام گردیده است. در این مطالعه، 14780 عنوان مقاله از پایگاه وب آو ساینسبررسی شدند. ابزار گردآوری داده ها سیستم جستجوی پایگاه وب آو ساینس است. تحلیل داده ها با سیستم تحلیل نتایج وب آو ساینس و نرم افزار سایت اسپیس انجام شد.یافته ها: بیشتر تولیدات این حوزه متعلق به کشور ایتالیا و به زبان انگلیسی هستند. اینترنت اشیاء، امنیت سایبری، داده های بزرگ، آموزش 4.0، کیفیت 4.0، فضای ابری و واقعیت افزوده از واژگان پرکاربرد و مباحث موضوعی داغ این حوزه هستندنتیجه گیری: روند رو به رشد این حوزه باعث گردیده است که حوزه های موضوعی متفاوت درزمینه ی آموزش عالی و صنعت نسل چهارم وارد شوند. با توجه به پربسامد بودن دیجیتالی شدن در این حوزه، می توان به اهمیت دیجیتال و اینترنت اشیاء پی برد؛ زیرا با استفاده از اینترنت می توان بسیاری مهارت ها را ارتقا داد. این مطالعه می تواند به پژوهشگران آموزش عالی دریافتن حوزه های نوظهور پژوهشی رابطه آموزش عالی و صنعت نسل چهارم کمک نماید. در پایان این مطالعه نشان داد که مؤلفه های اصلی انقلاب صنعتی نسل چهارم کدامند و دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی چگونه می توانند در توسعه شایستگی ها و ایجاد مهارت ها در دانشجویان سرمایه گذاری نمایند.