کاوش فرایندهای اجتماعی عود مصرف مواد مخدر در استان خوزستان (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
زمینه و هدف: در سالیان اخیر، گرایش جوانان به مواد اعتیادآور رشد بی وقفه ای پیدا کرده است. هدف مطالعه حاضر، ارائه مدل پارادایمی جهت واکاوی اکتشافی شرایط علّی، زمینه ای، و مداخله گر مرتبط با پدیده عودمصرف مواد در استان خوزستان، از نگاه کارشناسان و متخصصان فعال در کلنیک های تخصصی ترک اعتیاد است. روش و داده ها: مطالعه حاضر با استفاده از روش شناسی نظریه داده بنیاد انجام شده است. داده های مورد نیاز جهت تحلیل با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق با 21 پزشک فعال در کلینیک های ترک اعتیاد استان خوزستان که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند، جمع آوری شده است. یافته ها: برمبنای مدل پارادایمی ارائه شده در مقاله، یکی از مهم ترین دلایل عود مصرف را باید در ناهماهنگی نظام سلامت با تغییرات حوزه تولید و مصرف مواد اعتیادآور لحاظ نمود. متاسفانه تمامی دستورالعمل های جاری در عرصه مواجه با سوءمصرف مواد (از مبارزه با تولید و توزیع تا پیشگیری و درمان)، همچنان منطبق بر مواد اوپیوئیدی است. از سوی دیگر، غلبه پارادایم پزشکی بر رویکردهای اجتماعی سبب شده تا سوءمصرف مواد به نوعی بیماری بیولوژیکی تقلیل پیدا کند و ازاین رو ترک مصرف به شیوه های قطع ناگهانی، سم زدایی یا کمپ های 21 روزه به مثابه درمان تلقی شود. در چنین شرایطی عود مصرف به عنوان یک پدیده طبیعی تلقی شده و علل اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی آن در حاشیه سیاست گذاری های نظام سلامت در حوزه سوءمصرف قرار گرفته است. بحث و نتیجه گیری: شناخت چندپاره از سوءمصرف مواد، سبب غلبه پارادایم ترک بر درمان شده است به نحوی که عود مصرف پیامدی غیرقابل اجتناب برای مبتلایان به اعتیاد تلقی می شود. این در حالی است که با در نظر گرفتن سوءمصرف مواد (اعتیاد)، به عنوان پدیده ای زیست اجتماعی، درمان آن به شکل کامل میسر و دسترس پذیر خواهد بود. پیام اصلی: سوءمصرف مواد پدیده ای زیست اجتماعی است که ابتلا به آن بیش از آنکه متأثر از زمینه های ژنتیکی و فرآیندهای بیوشیمیایی مصرف مواد باشد، حاصل ناکارآمدی نهادی جامعه به ویژه در حوزه فراغت است. ازاین رو، تمام تلاش ها برای درمان آن در سطح فردی ناتمام بوده و منجر به غلبه پارادایم ترک بر درمان شده است. این درحالی است که با توجه ویژه به ابعاد زیست شناختی، روان شناختی و جامعه شناختی سوءمصرف مواد به مثابه یک پدیده زیست اجتماعی، می توان این بیماری را درمان نمود.Exploring the Social Processes of Substance Abuse Relapse in Khuzestan Province, Iran
Background and Aim: In recent years, the inclination of young people towards addictive substances has been steadily increasing. This study aims to develop a paradigmatic model for the analysis of causal, contextual, and intervening conditions related to substance relapse in Khuzestan province of Iran, from the perspective of experts and specialists in specialized addiction treatment clinics.
Data and Method: This study was conducted using the Grounded Theory methodology. The data required for analysis was collected via in-depth interview technique with 21 active doctors in addiction treatment clinics in Khuzestan province, who were selected using purposive and theoretical sampling.
Findings: According to the paradigmatic model developed, a significant reason for relapse is the health system's failure to adapt to changes in the production and consumption of addictive substances. Current guidelines for addressing substance abuse—from combating production and distribution to prevention and treatment—are still primarily focused on opioids.
Conclusion: The fragmentary understanding of drug abuse has caused the stop addiction paradigm to prevail over treatment, in such a way, relapse is considered an inevitable consequence for those suffering from addiction. This is so while considering substance abuse (addiction) as a biosocial phenomenon and its treatment is completely possible and accessible.
Key Message: According to the findings of the present study, relapse abuse is a socio-social phenomenon, which is the result of the institutional inefficiency of the society, especially for leisure, rather than being affected by the genetic background and biochemical processes of drug use. Therefore, all attempts to treat it at the individual level have been incomplete and have led to the dominance of the Quit paradigm over treatment.