مقالات
حوزه های تخصصی:
تناسبات، یکی از اصول مهم به کار گرفته شده در ساخت بناهای تاریخی ایران است. عوامل متعددی در بکار بردن یک نوع مشخص از تناسبات در فضا، مؤثر هستند؛ که بوم منطقه و اقلیم، از مهم ترین آن ها است. بوشهر یکی از شهرهای اقلیم گرم و مرطوب ایران است که خانه های بافت تاریخی آن، دارای فضاهای باز و نیمه باز متعددی است. سیمای کلی فضاهای مذکور در بناهای تاریخی به گونه ای است که به نظر می رسد تناسبات این فضاها از اصول مشخصی پیروی می کند. از این رو نگارندگان با هدف بازشناسی اصول تناسباتی و هندسی حاکم بر فضاهای باز و نیمه باز خانه های تاریخی بوشهر، در راستای بازبه کارگیری و بهره گیری از عملکردهای حاصل از آن در معماری معاصر، این تحقیق را صورت دادند. در این راستا، تحقیق در دو بخش مبانی نظری و مطالعات میدانی، تنظیم شده است. بخش مبانی نظری با استفاده از مطالعات اسنادی و در جهت معرفی، بررسی پیشینه و عملکرد این فضاها بوده است و بخش میدانی با استفاده از مشاهده مستقیم نمونه های مطالعه و استفاده از نقشه های از پیش تنظیم شده از بناها و تطبیق آن با اندازه گیری های عددی با استفاده از متر لیزری انجام شده است. بررسی های یافته های حاصل از هندسه، اعداد و اندازه های استخراج شده از فضاهای باز و نیمه باز در خانه های تاریخی بندر بوشهر، نشان می دهد که هر یک از این فضاها دارای هندسه تناسباتی مشابهی در تمام نمونه ها بوده اند؛ فضاهای حیاط دارای هندسه مربع و یا نزدیک به آن، با نسبت ارتفاعی زیاد، عرض دالان ها، رواق ها و طارمه ها زیاد و تقریبا نزدیک به ۳ متر است که جهت ایجاد عمق بیشتر سایه اندازی بوده است. هندسه غالب فضاهای نیمه باز مستطیل کشیده و ارتفاع آن ها زیاد و نزدیک به عدد ۴ می باشد که جهت انتقال گرما به بالا بوده است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر مشارکت مردمی در فرایند مدیریت شهری (مطالعه موردی: محلات سنگی و شکری شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش مشارکت شهروندان در فرایند مدیریت شهری می تواند تأثیر قابل توجهی در ارتقاء سرمایه اجتماعی و اثربخشی سیاست های اجرایی مدیران شهری و حفاظت از آزادی ها و منافع شهروندان داشته باشد. اهمیت اعمال مشارکت مدنی شهروندان در فرایند مدیریت شهری به قدری است که با کاربست آن می توان جنبه های مختلفی از مشروعیت، عدالت، اثربخشی در سیاست گذاری و اجرا و حفاظت از منافع داخلی را فراهم نمود. هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر مشارکت مردم با مدیریت شهری بوشهر است. ماهیت پژوهش ازنظر هدف همبستگی و ازنظر روش، از تکنیک ها و فنون کمّی استفاده شده است. در این راستا، نمونه ای به حجم 200 نفر با روش نمونه گیری هدفمند از میان ساکنان دو محله ی سنگی و شکری شهر بوشهر انتخاب شده اند. به منظور دستیابی به هدف پژوهش از روش تحلیل عاملی اکتشافی و مدل رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد از میان 23 شاخص مشارکت، 5 عامل «مداخله فعالانه»، «احساس اثربخشی در مشارکت»، «اعتماد و تعامل»، «مراقبت از محیط» و «مسئولیت پذیری اجتماعی» قابل شناسایی هستند. نتایج مدل رگرسیونی نیز نشان می دهد عوامل «اعتماد و تعامل»، «مداخله فعالانه» و «مراقبت از محیط» به ترتیب بیشترین تأثیر را بر مشارکت اهالی محله دارند. درنهایت به منظور ارتقاء مشارکت و مسئولیت پذیری بیشتر ساکنین این دو محله و سایر شهروندان بوشهر می توان به راهکارهایی همچون «آشنایی و اطلاع رسانی به مردم با شرح وظایف معاونت های مختلف شهرداری در جهت کاهش مراجعه مستقیم به شخص شهردار«، راه اندازی سامانه الکترونیکی شفافیت و نظارت مستقیم مردم بر تمام درآمدها و هزینه های شهرداری»، «فعال سازی شورایاری ها در نظارت بر پروژه های شهری» و «تشویق خیرین به توسعه پروژه های عام المنفعه» اشاره نمود.
شناسایی ترجیحات ویژگی های فضایی در خانه های آپارتمانی شهر بندرعباس با تأکید بر تجربه زیسته ساکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ارکان مهم تأمین مسکن، توجه به ترجیحات مستند و قابل اطمینان شهروندان است که باتوجه به آن ها بتوان به تجویزها و راهکارهای طراحی در محیط های مسکونی پرداخت. این ترجیحات مستند را می توان در ویژگی های فضایی جستجو کرد، اما ازآنجایی که ویژگی های فضایی متفاوتی در حوزه مطالعات معماری ذکرشده است، نیازمند شناسایی و تدقیق ویژگی های فضایی در حوزه مسکن هست. ازاین رو، این پژوهش به دنبال آن است که ویژگی های فضایی خانه های آپارتمانی را در شهر بندرعباس بر اساس تجربه زیسته ساکنان شناسایی و تدقیق نماید و سپس، هر یک از ترجیحات ویژگی های فضایی با تکیه بر تجربه زیسته ساکنان بررسی شود. روش پژوهش ازنظر هدف بنیادی و روش انجام به صورت ترکیبی (کیفی-کمی) انتخاب شده است. جمع آوری داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی شامل تهیه پرسش نامه و مصاحبه صورت گرفت و پس از تدوین چارچوب نظری، به کمک روش دلفی و مصاحبه عمیق با ساکنان، ترجیحات ویژگی های فضایی تدقیق شد، سپس میزان اهمیت هر یک بر اساس نظر خبرگان موردسنجش و رده بندی قرار گرفت. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد که 16 مورد ترجیحات ویژگی های فضایی در خانه ها آپارتمانی با تکیه بر تجربه ساکنان، در شهر بندرعباس وجود دارند. این شمار از ویژگی های فضایی بر پایه میزان اهمیت موردسنجش قرار گرفتند و آشکار شد که ویژگی «هدایت و راهنمایی فضا» به نسبت دیگر ویژگی های فضایی شناسایی شده اهمیت بیشتری در خانه های آپارتمانی بندرعباس دارد از سوی دیگر، ویژگی «خاطره انگیزی فضا» از اهمیت پایین تری برخوردار است. همچنین ویژگی های فضایی در دسته بندی «ساختاری-عملکردی» و «کیفی-روان شناختی» باتوجه به امتیازدهی متخصصان و مصاحبه عمیق از ساکنان به درستی جاگذاری شده اند.
واکاوی قدرت و منفعت کنشگران در تحقق پذیری کاربری اراضی شهری (نمونه موردی: منطقه ثامن مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه ثامن مشهد به واسطه کشاکش میان نیروهای توسعه طلب از یکسو و ضعف پاسخگویی به نیازهای روزانه به کانون تعارضات در منافع تبدیل شده است. با توجه به طرح تفصیلی حریم رضوی، علیرغم گذشت بیش از30 سال از مداخلات گسترده در این منطقه، میزان تحقق پذیری کاربری اراضی از وضعیت مناسبی برخوردار نبوده و با نارضایتی های زیادی همراه شده است. با توجه به اینکه همواره موفقیت برنامه ها در گرو شناخت و تحلیل کنشگران است، از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تجزیه و تحلیل کنشگران مؤثر در تحقق پذیری کاربری اراضی منطقه ثامن از طریق ماتریس مندلو به نگاشت مناسبات قدرت- منفعت کنشگران انجام شده است. این تحقیق با روش کمی-کیفی و پیمایشی از طریق مصاحبه و پرسشنامه انجام شده است و 54 نفر از خبرگان در حوزه اجرایی طرح های تفصیلی منطقه ثامن در آن همکاری داشته اند. تحلیل داده ها از طریق مقایسه میانگین ها و آزمون فریدمن در نرم افزارSpss26 صورت گرفته است. کنشگران در طرح تفصیلی منطقه ثامن، سهامداران شرکت عمران و مسکن سازان ثامن (شهرداری،آستان قدس و شرکت بازآفرینی شهری) هستند که به عنوان سازمان مجری طرح شناخته می شوند.کنشگرانی که در ربع دوم ماتریس (شکل 9) و در محدوده راضی نگه داشتن قرار گرفته اند، اغلب نهادهای حاکمیتی در سطح ملّی هستند. کنشگرانی که در ربع سوم و محدوده مطلع نگه داشتن قرار گرفته اند با اینکه منفعت بالایی در تحقق پذیری کاربری اراضی منطقه ثامن دارند اما قدرت چندانی ندارند، مانند همسایگان و زائرین. کنشگرانی که در ربع چهارم قرار دارند، قدرت و منافع کمی دارند و به عنوان گروه حداقل تلاش شناخته می شوند. مانند پژوهشکده ها، سازمان های مردم نهاد. شناسایی قدرت و منافع کنشگران برای اعمال آن ها در سیاستگذاری ها و کاهش زمینه های بروز تعارضات و ایجاد خیرجمعی در جهت تحقق پذیری کاربری اراضی منطقه ثامن بسیار مؤثر خواهد بود.
مقایسه تطبیقی اصول سازمان دهی کالبد فضایی تیمچه های بازار تاریخی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تیمچه و سراهای بازارهای تاریخی ازجمله بناهای تجاری هستند که در طول تاریخ، نقش مهمی در تجارت و مبادلات بازرگانی شهرها ایجاد کرده اند و تیپ کالبدی پاساژها و مراکز خرید امروزی برگرفته از تیمچه ها و سراهای بازارهای تاریخی است. عدم شناخت سازمان دهی فضایی این بناها با توجه به مخروبه شدن، تغییر کاربری و بازسازی ها روبه فراموشی است، از طرفی مرمت و معماری غیر مرتبط در این فضاها باعث از دست رفتن ارزش پیشین و عدم شناسایی درست سازمان دهی فضایی این بناهای تاریخی شده است. بنابراین، پژوهش حاضر سعی دارد تا با شناخت اصول سازمان دهی و استقرار فضایی بین تیمچه های دوره صفوی و قاجار بازار تاریخی اصفهان، تفاوت ها و شباهت های میان آن ها را آشکار سازد. سؤال اصلی پژوهش این است که الگوهای کالبدی و سازمان دهی فضایی در تیمچه های صفوی و قاجار بازار تاریخی اصفهان چگونه است؟ روش پژوهش حاضر به صورت مورد پژوهی با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و اسنادی (کتابخانه ای) است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد تیمچه های بازار اصفهان مربوط به دوره صفوی و قاجار با توجه به تحولات در دادوستد و بازرگانی و رونق بیشتر تجارت، در دوره قاجار شکل گرفته اند. افزایش وسعت فضایی در دوره قاجار نسبت به دوره صفوی مشهود است و ارتباط گسترده تر بین تیمچه ها با سراهای بازار با توجه به رونق تجارت در زمان قاجار از تحولات کالبدی تیمچه های این دو دوره تاریخی است، تیمچه های دوره صفوی غالباً مستقل، به صورت مسقف، دارای یک ورودی و تزئینات معماری کم تری نسبت به تیمچه های دوره قاجار هستند، تیمچه های دوره قاجار اصولاً وابسته به سراها، دارای دو ورودی هستند و نسبت به دوره صفوی تزئینات معماری فاخرتری در بازار تاریخی اصفهان دارند.
تصویر ذهنی شهر از منظر تصاویر رسانه های اجتماعی: نمونه موردمطالعه بافت تاریخی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویر ذهنی شهر، مجموعه ای از باورها، دریافت ها و تصورات شهروندان نسبت به شهر است. این تصاویر ذهنی، چارچوبی را برای برنامه ریزان شهری فراهم می کند تا پیشنهاد های بهتری برای آینده شهر ارائه دهند. در رویکردهای سنتی برنامه ریزی شهری، معمولاً از طریق مصاحبه و نقشه های شناختی به بررسی این تصاویر ذهنی پرداخته می شد که روش هایی زمان بر، پرهزینه و محدود به تعداد اندکی از شهروندان بودند؛ اما امروزه با ظهور رسانه های اجتماعی و سایر فناوری های دیجیتال، فرصت جدیدی برای مطالعه تصاویر ذهنی شهر فراهم شده است. این پژوهش با توجه به این فرصت، در یک بررسی پیمایشی قصد دارد پتانسیل داده های تصویری رسانه های اجتماعی را در مطالعه تصاویر ذهنی شهروندان از فضاهای شهری مورد کاوش قرار دهد. در این راستا، با استفاده از روش تحلیل محتوای مقوله ای در یک فرآیند سه مرحله ای، 4919 داده ی تصویری رسانه ی اجتماعی اینستاگرام در محدوده ی بافت تاریخی تبریز، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و سپس توسط تابع تخمین تراکم کرنل در قالب نقشه تصویر شد. نتایج نشان می دهد که تصاویر به اشتراک گذاشته شده در رسانه های اجتماعی، نه تنها می تواند تصویر درک شده از شهر را در قالب نقشه های شناختی بازنمایی کند، بلکه نسبت به روش های کلاسیک تحلیل های جامع تری ارائه می دهد. این داده ها علاوه بر ابعاد کالبدی فضا، مانند راه، لبه، گره، نشانه و حوزه، قابلیت بازنمایی ابعاد غیر کالبدی همچون ترجیحات محیطی، عناصر هویتی، فعالیت ها، رفتارها، رویدادهای فرهنگی و اعتقادی جامعه را نیز دارند. همچنین امکان اندازه گیری از راه دور تصویر ذهنی شهر را در هر مقیاس ممکن می سازد؛ بنابراین، تصاویر شهری مبتنی بر رسانه های اجتماعی می توانند مکمل ارزشمندی برای روش های کلاسیک تحلیل تصویر ذهنی شهر باشند. چارچوب تحلیلی توسعه یافته از این مطالعه می تواند برای ارزیابی و توسعه نظریه کلاسیک تصویر ذهنی در عصر دیجیتال مورداستفاده قرار گیرد.