مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۵۳۱٬۴۵۶ مورد.
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
225 - 241
حوزههای تخصصی:
هند از قدرت های نوظهور اقتصادی، رشد و توسعه چشم گیری را در چند دهه اخیر تجربه نموده است. این کشور با شروع اصلاحات اقتصادی در سال 1991، دست به سامان دهی اقتصاد سیاسی زد که امروز به عنوان یک قدرت اقتصادی رو به رشد، در عرصه بین المللی شناخته می شود. در این راستا، هدف این پژوهش، بررسی روندهای حاکم بر اقتصاد سیاسی کشورهند با تمرکز بر نقش ادراک رهبران این کشور می باشد. از این روی، این پژوهش سعی دارد به این سوال اساسی بپردازد،که ادراک رهبران هند چه تأثیری بر اقتصاد سیاسی و متعاقبا سیاست خارجی این کشور داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که رهبران هند بر اساس ادراک خود از شرایط نامناسب اقتصادی داخلی این کشور و نظم حاکم بر نظام بین الملل با سامان دهی مجدد ساختار اقتصادی- سیاسی در راستای منافع اقتصادی- تجاری، نقش مهم در سیاست خارجی تعامل گرا و همسو با نظم بین المللی داشته اند. در این تحقیق، سعی شده است از روش نمونه پژوهی و تحلیل روند با رویکرد تبینی در تحلیل داده ها استفاده شود. نتیجه کلی پژوهش نشان می دهد که با روی کار آمدن رهبران بعد از نهرو با رویکرد عملگرایانه که مبتنی بر درک واقع بینانه آنان از وضعیت نامناسب اقتصادی هند بوده است، دست به اصلاحات اقتصادی می زنند و در تعامل با نظم حاکم براقتصاد بین الملل ساختار نوین اقتصادی سیاسی هند را شکل می دهد و در پی آن سیاست خارجی هند نیز از آرمان گرایی و عدم تعهد به سیاست خارجی عمل گرا و همگرایی با ساختار نظام بین الملل تغییر جهت یافته است.واژگان کلیدی: هند، اقتصاد سیاسی، رهبران هند، سیاست خارجی.
Review of the Policy of Islamicization of Universities in Iran: Theoretical and Practical Challenges(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective:After nearly three decades since the formation of the Council for the Islamicization of Universities, it is necessary to examine the policy of Islamicization of universities from various angles and dimensions. In this regard, the research question is: what theoretical and practical challenges does the policy of Islamicization of universities face in Iran?Method: To answer this question, qualitative analysis and content analysis of available sources, especially the views of policymakers and experts in this field, have been used, and the necessary investigation has been conducted by analyzing the themes of these views.Results:After nearly three decades since the formation of the Council for the Islamicization of Universities, it is necessary to examine the policy of Islamicization of universities from various angles and dimensions. The research hypothesis is that "the lack of a common understanding of the necessity and possibility of religious science and the Islamic university and its negative policy consequences, the accumulation of policies and the multiplicity and overlap of the duties of decision-making institutions in the matter of Islamicization of universities, the abstract nature of executive assignments, the weak communication between policymakers and stakeholders and actors at the operational level, and the lack of an efficient mechanism for monitoring and evaluating the policy of Islamicization" are among the most important theoretical and practical challenges of the policy of Islamicization of universities.Conclusion: The results indicate that stakeholders do not have adequate participation in decision-making related to this policy. Furthermore, five different institutions are responsible for guiding and overseeing the implementation of the policies, which this institutional multiplicity and policy density creates problems. It is also unclear exactly what guidance and oversight each of these institutions should provide. In reality, there is no clear distinction between the different natures of oversight, for example, macro oversight, executive oversight, etc. At the level of monitoring and evaluation, the Supreme Council of the Cultural Revolution, the Council for the Islamization of Universities, and the Steering Committee for the Comprehensive Scientific Map of the Country have not yet published any monitoring reports or evaluations of the policies for the Islamization of universities. This approach prevents the strengths and weaknesses from being revealed and hinders the possibility of benefiting from the corrective suggestions of researchers and scholars.
بررسی پایداری مالی در ایران: رهیافت مدل های تغییر رژیم مالی مارکوف-سوئیچینگ و پارامتر متغیردرزمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار) سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
183 - 208
حوزههای تخصصی:
سیاست مالی و پایداری مالی، دو موضوع به هم پیوسته اند. دولت از سیاست مالی به عنوان ابزاری برای دستیابی به ثبات اقتصادی استفاده می کند. از طرفی، پایداری مالی، تضمین می کند که دولت توانایی مدیریت مخارج خود، بدون افزایش بدهی، در بلندمدت را دارد. در این پژوهش، با استفاده از داده های سالانه دوره زمانی 1349 تا 1400، پایداری مالی ایران و عوامل تعیین کننده آن را از طریق مدل های مختلف واکنش مالی مانند مدل های با پارامتر ثابت خطی و غیرخطی، مدل تغییر رژیم مالی مارکوف-سوئیچینگ، مدل با پارامتر متغیردرزمان و مدل شامل متغیرهای کنترل، مورد ارزیابی و مقایسه قرار می گیرد. نتایج برآورد مدل های واکنش مالی با پارامتر متغیردرزمان و تغییر رژیم مالی مارکوف-سوئیچینگ و مدل شامل متغیرهای کنترل، نشان می دهد سیاست مالی در ایران، ناپایدار است. براساس نتایج برآورد، مدل تغییر رژیم مالی مارکوف-سوئیچینگ، ماندگاری رژیم های مالی ناپایدار، 5/2 برابر بیشتر از ماندگاری رژیم های مالی پایدار است و بنابراین، دولت باید تلاش کند که از طریق ایجاد مازاد بودجه، از رشد فزاینده بدهی در بلندمدت جلوگیری کند. براساس یافته های دیگر این پژوهش، متغیرهای شکاف تولید، مخارج چرخ ه ای حقیقی دولت، نسبت پیری جامعه، نسبت درآمد دولت به تولید ناخالص داخلی و نوسان نرخ ارز، نقش مهمی در پایداری مالی ایران ایفا می کنند
تحلیل استعاری گفتمان خانواده (مطالعه موردی داستان های ایدئولوژیک نوجوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
141 - 175
حوزههای تخصصی:
خانواده به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای قدرت، به ویژه در ارتباط با کودک و نوجوان شناخته می شود و مفهوم آن در دل گفتمان ها و در دوره های مختلف، دستخوش تغییرات فراوانی بوده است. در این میان، آثار هنری و ادبی، می توانند بازتاب دهنده بخشی از این تغییرات باشند. به ویژه آثار داستانی کودک و نوجوان که در اکثر آن ها هم روابط خانوادگی به عنوان درون مایه ای حتمی وجود دارد و هم در بیشتر دوره ها متأثر از ایدئولوژی های همان دوران بوده است. این پژوهش موردی، از پژوهشی کلان تر بر روی آثار داستانی نوجوان از دهه 1350 تاکنون برآمده است و برای بیان دیدگاه خود، به دو نمونه داستانی از دو دوره پیش و پس از انقلاب بسنده کرده است: اولدوز و کلاغ ها از صمد بهرنگی و کودک و طوفان از حسین فتاحی که به دو گفتمان اصلی مارکسیستی (پیش از انقلاب)، گفتمان انقلاب اسلامی تعلق دارند. هدف اصلی این پژوهش، کشف و واسازی گفتمان های اصلی حاکم بر بازنمایی خانواده در ادبیات داستانی نوجوان، باتوجه به ایدئولوژی های دو دهه 1350 و 1360 است. این پژوهش با این هدف شکل گرفته است که تغییر معنایی خانواده را در آثار ایدئولوژیک در دو دوره تاریخی بررسی کند؛ چراکه گفتمان خانواده در این آثار، فارغ از نوع ایدئولوژی، دچار استحاله معنایی شده و در راستای اهداف ایدئولوژیک ترسیم شده است. رویکرد اصلی این پژوهش، باتوجه به ساختار استعاری گفتمان خانواده در این دوره ها، بهره بردن از رویکرد انتقادی به استعاره است و برای این منظور، از روش تحلیل گفتمانی استعاره بهره گرفته ایم. بررسی ها نشان می دهد که ساختار اصلی این داستان ها براساس استعاره کلان «خانواده، جامعه است» شکل گرفته است و خانواده در دل ساختار ایدئولوژیک این آثار، نماینده جامعه و نمودی عینی برای بیان ایدئولوژی های انتزاعی در جامعه است. خانواده ای که اقتدار آن محکوم به نابودی است و فرزندان علیه آن شورش می کنند. این ساختار، به صورت الگویی در این نوع آثار تکرار می شود که نشان دهنده ساختارهای مسلط فکری است.
تقویت دستگاه واژگانی زبان فارسی با استفاده از واژ ه ها و ساختواژه های گویشی (مطالعه موردی: گویش تاتی جیرنده عمارلو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
337 - 368
حوزههای تخصصی:
گویشهای ایرانی علاوه بر برخورداری از ساختواژه های مشترک با زبان فارسی، از ساختواژه های ویژه ای نیز برخوردارند. ساختواژه های مشترک، واژه هایی تولید می نمایند که علاوه بر معنای رایج در فارسی، کاربرد گویشی نیز دارند. می توان از این معانی و کاربردهای گویشی جهت گسترش حوزه معنایی واژه ها در متون نظم و نثر و مکالمه های روزانه فارسی استفاده کرد. ساختواژه های اختصاصی علاوه بر تولید واژگان گویشی، توانایی تولید واژه در زبان فارسی را نیز دارند و می توانند مورد توجه فرهنگستان زبان و ادب فارسی واقع شوند. بسیاری از واژه های گویشی را می توان برای تقویت دستگاه واژگانی فارسی وارد این زبان نمود. هدف از این پژوهش که به روش کتابخانه ای انجام شده، بررسی تطبیقی ساختواژه تاتی (گونه جیرنده عمارلو) و فارسی در دو مقوله اسم و صفت بر اساس نظریه مقوله و میزان، و یافتن واژه ها و ساختواژه های گویشی مناسب جهت ورود به زبان فارسی و تقویت دستگاه واژگانی آن است. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که بسیاری از واژه های تاتی توان انطباق بالایی با دستگاه آوایی زبان فارسی دارند و می توانند به طور مستقیم وارد زبان فارسی شوند. واژه های تاتی دیگری هم که بار معنایی و رسانگی کلام خوبی دارند، اما از تطابق کمتری با دستگاه آوایی زبان فارسی برخوردارند، می توانند به صورت «فارسی شده»، یعنی منطبق شده با دستگاه آوایی زبان فارسی (با تغییرات آوایی یا نحوی اندک)، و یا به صورت ترجمه وارد زبان رسمی شوند و بر گسترش دستگاه واژگانی آن بیفزایند. پیشنهاد ورود بیش از هفتاد واژه، عبارت و اصطلاح تاتی به زبان فارسی نتیجه بررسی های این پژوهش است.
تحلیل نقش و جایگاه هویت ملی در قدرت اقتصادی کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
1 - 27
حوزههای تخصصی:
ارزش ها و خصوصیات مشترک هر ملت مستقل که افرادشان نسبت به آن ها خودآگاهی و شعور یافته اند و به واسطه آن ها به یکدیگر احساس تعلق می کنند، هویت ملی آن ها را شکل می دهد. هویت ملی دارای کارکردهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی نظامی است و حکومت ها تلاش می کنند از این کارکردها در جهت تقویت علت وجودی کشور و بقای نظام سیاسی استفاده کنند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای و مطالعه میدانی به دنبال بررسی نقش و تأثیر هویت ملی بر ابعاد اقتصادی یک ملت و کشور است. در بخش مطالعه میدانی و به منظور گردآوری نظرات اندیشمندان درمورد این تأثیرات، از ابزار پرسش نامه استفاده شد. با عنایت به محدود بودن جامعه آماری، نیازی به نمونه گیری نبود و پرسش نامه در اختیار 200 نفر از کارشناسان و خبرگان قرار گرفت و درنهایت بعد از پیگیری های فراوان تعداد 96 پرسش نامه تکمیل شده گردآوری شد و با توجه به نرمال بودن داده ها از آزمون تی تک نمونه مستقل برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های پژوهش در بخش کتابخانه ای حاکی از آن است که تقویت هویت ملی موجب افزایش احساس تعلق سرزمینی و وطن دوستی در افراد یک ملت می شود و بر ایجاد روحیه خودباوری، نوآوری و استقلال اقتصادی یک ملت تأثیر مثبت دارد. بر این اساس، در بخش تولید، تلاش افراد یک ملت دارای هویت ملی قوی، تولید کالاها و خدماتی با کیفیت مطلوب و با استفاده از ظرفیت های داخلی و در بخش مصرف تأکید و تعصب افراد ملت بر خرید و مصرف کالاهای داخلی است. درنتیجه هویت ملی بر ساخت کالای باکیفیت داخلی، افزایش مصرف کالای داخلی، افزایش تولید، تقویت ارزش پول ملی، ایجاد اشتغال تأثیر داشته و درنهایت بر اقتصاد یک کشور تأثیر مثبتی دارد. یافته های میدانی و نتایج آمار توصیفی و آزمون آماری نیز تأییدکننده مطالعات نظری است و نشان می دهد کارشناسان نیز به تأثیرگذاری مؤلفه های هویت ملی بر تقویت ابعاد مختلف قدرت اقتصادی کشورها اعتقاد زیادی داشته اند.
تأثیر الگوی مدیریّت آموزش در تغییر نگرش و پیشرفت تحصیلی دانشجو معلّمان رشته آموزش ابتدایی: مطالعه آمیخته با رویکرد مثلث سازی داده ها
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش، باهدف بررسی تأثیرِ الگویِ مدیریّتِ آموزشی بر تغییر نگرش و پیشرفت تحصیلی دانشجو معلّمان رشته آموزش ابتدایی، انجام شد.روش : این تحقیق، از نوع شبه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل، به منظور بررسی تغییرات نگرش و پیشرفت تحصیلی دانشجومعلّمان طرّاحی گردید. داده های کمّی از طریق پرسش نامه های نگرش و پیشرفت تحصیلی، جمع آوری شد و برای تحلیل آن ها از آزمون T زوجی استفاده شد. داده های کیفی، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با دانشجومعلّمان و استادان آموزش ابتدایی به دست آمد. جامعه آماری شامل دانشجومعلّمان کارشناسی آموزشِ ابتداییِ دانشگاهِ فرهنگیانِ کرمان(پردیس شهید باهنر) بودند که از میان شش کلاس فعّال در نیمسال اول 1403_1402 یک کلاس به طور هدفمند انتخاب و الگوی مدیریّت آموزشی، به طور آزمایشی پیاده سازی شد. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی مدیریّت آموزشی، موجب تغییر نگرش مثبت و بهبود پیشرفت تحصیلی دانشجومعلّمان، در رشته آموزش ابتدایی شده است. دانشجومعلّمان گروه آزمایش، تغییرات معناداری در نگرش و عملکرد تحصیلی خود نسبت به گروه کنترل، نشان دادند. تحلیل های کیفی نیز حاکی از افزایش انگیزه و رضایت آنان از فرایند تدریس و استفاده از روش های فعّال آموزشی بود. نتیجه گیری: این پژوهش، تأثیر مثبت و معنادار الگوی مدیریّت آموزشی بر نگرش و پیشرفت تحصیلی دانشجومعلّمان را تأیید کرده و پیشنهاد هایی برای بهبود پیاده سازی آن، در محیط های آموزشی ارائه می دهد.
بررسی تحلیلی حق ارث و میراث زن در ازدواج های عصر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دین زردشتی ازدواج از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است و هر زردشتی موظف است ازدواج کند و تشکیل خانواده دهد تا بتواند نامگاه و اجاق خانواده را زنده نگه دارد. افزون بر این، حفظ اموال و دارایی خانواده نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است و می بایست افراد خانواده در حفظ و نگه داری اموال خانواده نسل به نسل کوشا باشند و آن را محفوظ دارند. در ایران عصر ساسانی نیز مسئله ارث در دین زردشتی اهمیت بسزایی پیدا کرده بود و هر فرد زردشتی موظف بود فرزند پسری از خود باقی گذارد تا آن فرزند میراث دار نام، اجاق و اموال خانواده باشد. زمانی که فرزند پسری در میان نبود، برای تأمین جانشین ازدواج های نیابی صورت می گرفت و فرزندان حاصل از این ازدواج ها نیز به عنوان ارث بر شناخته می شدند. این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و براساس منابع کتابخانه ای به بررسی میزان سهم الارث وراث در شرایط گوناگون ازدواج و وظایف آنان نسبت به متوفی پرداخته است. بررسی ها حاکی از آن است که بهره مندی وراث از ترکه متغیر بود. در وهله نخست، ریشه چنین تفاوتی در نوع و نحوه ازدواج زن/دختر نهفته است. در وهله دوم، اندیشه ای در باب اهمیت فرزند پسر به عنوان عامل پل سازی برای عبور روان از پل چینوت و زنده نگهداشتن آیین نیاکان وجود داشت که ایجاد طبقات گوناگون وراث را به دنبال داشته است که بدین سان، ما در دین زردشتی با گونه های مختلف وراث روبه رو می شویم.
The Relationship between Personality Traits of Temperament and Character and Professional Ethics: The Mediating Role of Psychological Defense Mechanisms(مقاله علمی وزارت علوم)
Introduction: Compliance with ethical standards by hospital staff plays a significant role in the treatment process of patients. Therefore, the present study was conducted with the aim of investigating the effect of personality traits of temperament and character on professional ethics with the mediating role of psychological defense mechanisms in hospital staff. Material and Methods: The method of this study was descriptive and correlational. The statistical population of the present study was employees of Al-Jazeera Hospital in Riyadh in 2024. Considering the number of the target population, 60 people were selected by simple random method. In this study, the professional ethics questionnaire of Armito et al. (2011), defense mechanisms of Anders et al. (1993) and the personality trait questionnaire of temperament and character of Cloninger (1994) were used. The data were analyzed using the Pearson correlation method and path analysis with SPSS18 and Amos23 software. Results: The findings showed that there is a significant negative correlation between immature mechanisms (-0.24) and neurotic mechanisms (-0.22) with professional ethics at a significance level of 0.01. There is a significant positive correlation between mature mechanisms (0.29), temperament (0.26), and character (0.28) with professional ethics at a significance level of 0.01. Also, psychological defense mechanisms play a mediating role in the relationship between personality traits of temperament and character on professional ethics. Also, the total coefficient of explanation in the direct and indirect paths by personality traits of temperament and character and psychological defense mechanisms on professional ethics was equal to 0.51. Conclusion: This study showed that cognitive and behavioral factors including psychological defense mechan
Key Instances of Character-Oriented Intellectual Virtues in Mullā Ṣadrā’s Thought(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۲, Issue ۴۱, Winter ۲۰۲۵
73 - 92
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: Intellectual virtues refer to virtues that deal with various aspects of human intellect and thought and are divided into faculty-oriented and character-oriented categories. The objective of this article is to explain the key instances of intellectual virtues from Mullā Ṣadrā's perspective. Considering the greater compatibility of Mullā Ṣadrā's views with character-oriented virtues, the article has extracted, categorized, and analyzed instances of this category of intellectual virtues.METHOD & FINDING: This study employs a descriptive and analytical methodology, utilizing a deductive approach. Our analysis reveals that the key instances of character-oriented intellectual virtues in Mullā Ṣadrā's philosophy include a profound eagerness for knowledge, the practice of intellectual contemplation—which encompasses avoiding superficiality, looking for valid reason, conducting adequate research, accuracy and sharpness, and examining the consequences of knowledge—alongside intellectual patience and intellectual independence—which encompasses the avoidance of imitation and prejudice. CONCLUSION: The research findings demonstrate a manifestation of intellectual virtues within the works of Mullā Ṣadrā, one of the preeminent Islamic philosophers. This phenomenon can be attributed to the significance he assigned to authentic human happiness and the role of intellectual virtues in attaining such happiness according to his perspective.
Enhancing Well-being: Exploring the Influence of Teacher Growth Mindset and Grit among EFL Instructors in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The primary objective of this research was to explore how the mindsets and perseverance of English as a Foreign Language (EFL) teachers in Iran impact their well-being. Using Structural Equation Modeling (SEM), data from 375 EFL teachers, selected through convenience sampling, were analyzed. The results revealed a direct and positive correlation between a teacher's growth mindset and their well-being. Additionally, the study found that the relationship between a teacher's growth mindset and well-being was influenced by their level of grit. These findings suggest that educators can significantly contribute to fostering growth mindsets and perseverance among EFL teachers, thus improving their well-being. Ultimately, this research underscores the importance of these teacher characteristics in enhancing the well-being of EFL instructors and offers practical guidance for educators aiming to support them.
سیاست های توسعه مسکن شهری و عدالت فضایی (اتنوگرافی نهادی مسکن مهر سنندج)
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
96 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: شهرسنندج به دلایلی از جمله رشد جمعیت، مهاجرت و افزایش حاشیه شینی یکی از شهرهایی بوده است که مسکن مهر در دو منطقه شهری_دگران و بهاران_ آن به اجرا درآمده است. در این پژوهش با در نظر داشتن رویکردهایی عدالت فضایی سعی در ارائه تحلیلی از وضعیت این مناطق داشتیم. مفروضه اصلی چین است که عدالت فضایی متحقق نشده است و زیست شهری در این مناطق به حاشیه رانده شده است. بررسی وضعیت مسکن در شهر سنندج یکی از مهمترین مسائل این شهر محسوب می شود و این امر چالش هایی را برای مدیران و برنامه ریزان شهری، ساکنان و مالکین ایجاد نموده است. مسکن مهر سنندج با ظرفیت ۷۶۰۰ واحد (در بهاران سطح 43/5 هکتار احداث شده و طول کل خیابان های 20 و 14 متری آن 6410 متر است و تراکم خیابان در این پروژه 147/3 متر) درصدد ایجاد فضایی برای شهروندان بود که بتواند مشکلات و مسائل شهری به ویژه مسکن را حل نماید. این پروژه، وضعیتی را ایجاد کرده است که صرفا نمی توان از لحاظ آماری و کمی بدان نگاه کرد. نگاه به این پروژه از سوی ذی نفعان یکی از مهمترین راه هایی است که بتوان به چگونگی عملکرد مدیران و برنامه ریزان، پیمانکاران و ذی مدخلان نگریست و دستاوردهای این پروژه را مورد ارزیابی قرار داد. این امر، نشان می دهد که ساکنان، چه برداشت ها و مواجهاتی در برابر سیاست ها و راهبردهای اتخاذ شده داشته اند. نظر آنها در مورد دسترسی به امکانات، نوع ساخت، فضا و... تعیین کننده این امر است که عدالت فضایی در شهر سنندج به چه شیوه بر وضعیت زیسته ی ساکنان آن تاثیر دارد. مفروضه بنیادین این پژوهش چنین است که فضای کافی و مناسب از مهمترین نکته هایی بوده است که در طرح مسکن مهر سنندج نادیده گرفته شده است. نحوه ی معماری و ساخت و سازها در این محدوده ها حاکی از فضای نامناسب، عدم توجه به زیرساخت ها، و تمرکز بر روی بیشترین استفاده از زمین بوده است و این امر در مقایسه با نواحی دیگر شهری نابرابر می باشد. با این مفروضه، پژوهش حاضر در صدد برساخت منازعه ی نهادی ساکنان با سیاست ها و راهبردهای اتخاذ شده در مسکن مهر سنندج است.روش :روش پژوهش، روش اتنوگرافی نهادی است. داده های این پژوهش، مستخرج از تجربیاتی که در کشاکش روابط نهادی شکل گرفته و متون نهادی ای به مثابه اِعمالِ سیاست های از بالا بوده اند. از نمونه گیری هدفمند برای گزینش افراد مورد مصاحبه و از نمونه گیری نظری برای تشخیص تعداد افراد، تعیین محل داده های مورد نیاز و یافتن مسیر پژوهش استفاده شده است. برای تفسیر تجربیات مصاحبه شوندگان از تحلیل مضمونی و مدل امیک استفاده شده تا براساس آنها و با دستاویزقرار دادنشان در بستر و موقعیت بومی به خوانشی انتقادی از تجربیات شکل گرفته نائل شد. مصاحبه ها با ۳۰ نفر از شهروندان ساکن مسکن مهر واقع در شهرک بهاران سنندج انجام شده است. همچنین متون نهادی مربوط به طرح مسکن مهر (طرح ها، آمار و اطلاعات، سایت مربوط به این نهاد های دخیل و...) واکاوی، مورد تحلیل و نقد قرار گرفته است.یافته ها: نتایج نشان می دهد که تنوع و تناقضات فرهنگی جمعیتی ناشی از مهاجرت بی رویه و ازدحام آپارتمان ها مسائلی را به وجود آورد که این زیست شهری را به مخاطره بیاندازد. طبقات زیاد وشلوغی واحدها، سبب این ازدحام شده و محیطی ناآرام را ایجاد نموده است. در بعد اجتماعی و فرهنگی همچنین می توان به وجود تعارضات گروهی، عدم تعلق مکانی و کاهش اعتماد اجتماعی در این مناطق اشاره نمود. نتایج در قالب مقولات ثانویه تعارضات اجتماعی ساکنان و ازدحام جمعیتی، کمبود امنیت اجتماعی و روانی، عدم مشارکت و اعتماد نهادی و ضعف امکانات و بی توجهی به بافت فضایی نشان از آن دارد که عذالت فضایی نه تنها متحقق نشده است بلکه زیست ناپایداری را برای ساکنان رقم خورده است. تحلیل مصاحبه ها در این بعد، دریچه ای از مسائل را نشان می دهد که با مقوله ثانویه کاهش امنیت اجتماعی و روانی در این مناطق می توان آن ر امورد بحث قرار داد. به دلایل زیادی از جمله وجود افراد مجرد و معتادین و خانواده های شلوغ و... این مناطق ناامن شده و این مورد بیشترین تاثیر را بر روی زیست زنان و کودکان داشته است. اما در ارتباط با نهادهای ذی ربط از جمله شهرداری تحلیل مقولات ناشی از مصاحبه ها نشان می دهد که مشارکت و اعتماد بین ساکنان و نهادها وجود دارد. باری؛ آنچه بیشتر در مورد عدالت فضایی مورد بحث قرار گرفت مربوط به ضعف امکانات و بی توجهی به بافت فضایی ای این مناطق است. دوری از مراکز بهداشتی و درمانی، حمل و نقل عمومی نامتناسب، فقدان کاربری ورزشی، فقدان فضای سبز و کاربری تفریحی و عدم ساماندهی زباله ها مهمترین مقولاتی هستند که نشان می دهند امکانات این مناطق به حدی نیست که بتوان زیست پایداری در این مناطق داشت و بتوان بر وجود عدالت فضایی و به مراتب، عدالت اجتماعی صحه بگذارد.نتیجه: خدمات شهری در معنای عام خود می تواند بسیاری از فعالیت های خدماتی و عمومی مورد نیاز برای اداره امور شهری این مناطق و کاهش بی عدالتی های اجتماعی و اقتصادی را جبران نمایند. لذا توجه نهادی و مشارکت نهادهای ذی ربط در این زمینه مهترین راهکار ارتقای عدالت فضایی و بالا بردن زیست شهری در این مناطق است.
تبیین الگوی کرونوپولیتیک مناسبات ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان امروز شاهد اوج گیری رقابت های ژئوپلیتیکی است؛ عرصه ای که در آن دیگر تنها منابع انرژی به عنوان پشتوانه کشورها به شمار نمی آید، بلکه کریدورها به محل رقابت قدرت ها تبدیل شده اند و هر کشور می کوشد در شبکه ایجادشده توسط این کریدورهای نوظهور، جایی برای خود دست وپا کند. به عبارتی، روند ژئوپلیتیک جهانی باعث تشدید رقابت بر سر گلوگاه های دریایی و امنیتی شدن دسترسی به بازارهای فرامرزی می شود. این پژوهش از نوع پژوهش های «بنیادی نظری» است؛ روش آن نیز توصیفی- تحلیلی است و به طور مشخص از روش شناسی تطبیقی با ابزار کتابخانه ای و اینترنتی جمع آوری شده است. به نظر می رسد در الگوی کرونوپولیتیک در حوزه مناسبات ایران و عراق، هر یک از بازیگران در سودای جانمایی نقش خود در کریدورهای بین المللی هستند که آن را در راستای اهداف متعددی دنبال می کنند؛ مانند پیگیری ابتکار «کریدور فاو» از سوی عراق و ایران هم که درصدد توسعه حلقه همکاری های اقتصادی و جاگیری در ائتلاف های نوظهور شرق است. اگرچه نمی توان با اطمینان برای آینده روابط دو کشور از منظر کرونوپولیتیک پیش بینی کرد، اما نشانه های همکاری کمتر و رقابت بیشتر در روابط دو کشور ناشی از متغیرها و دلایل مختلفی در افق دیده می شود. مهم ترین شاخص رقابت احتمالی شامل رقابت در مسیرهای ترانزیتی (کریدوری) است.
بررسی نقض تعهدات عقود مشارکتی بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
101 - 116
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عدم بازپرداخت تسهیلات ناشی از عقود بانکی مشارکتی از معضلات پیش روی نام بانکی است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر، بررسی نقض تعهدات عقود مشارکتی بانکی است. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد ضمانت اجراهای کنونی نقض عقود مشارکتی بانکی، از کارآیی لازم برخودار نیستند. نظام حقوقی ایران در خصوص ضمانت های اجرایی قرارداد دچار نوعی افراط و تفریط است زیرا درصورتی که متعهد به تعهدات قراردادی خود عمل ننماید (ولو آن تعهد، جنبه اساسی و اصلی داشته باشد)، متعهدله حق فسخ نداشته و تنها می تواند الزام متعهد به اجرای عین تعهد را درخواست نماید و حق فسخ اصولاً آخرین راه است. نتیجه: نظام ضمانت اجراهای نقض تعهدات قراردادی با چهار ایراد عمده مواجه است: 1- عدم کارآیی و باز دارندگی، 2- عدم تناسب میان درجه تخلف و ضمانت اجرای آن، 3- عدم پوشش تمام زیان های زیان دیده و نادیده گرفته شدن قاعده لاضرر و اصل جبران کامل خسارت، 4- عدم پیش بینی برخی راه حل ها، جهت کاهش آثار زیان بار اقتصادی نقض قرارداد نظیر اعطای حق فسخ تا تعلیق در نقض قابل پیش بینی یا انجام معامله جایگزین از سوی زیان دیده؛ در واقع ضمانت اجراهای قراردادی، کمتر مورد تحلیل اقتصادی قرار گرفته است.
واکاوی رویکردهای حاکم بر ورزش زنان با تأکید بر تحلیل جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
71 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، واکاوی رویکرد های حاکم بر ورزش زنان با تأکید بر تحلیل جنسیتی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع پژوهش کیفی و با استفاده از روش تحلیل تماتیک (تحلیل مضمون) انجام شد. براین اساس، 150 مقاله پژوهشی معتبر به صورت نمونه گیری هدفمند و بر اساس اشتراک مفهومی- یعنی رویکرد جنسیتی در ورزش- انتخاب و سپس مورد تحلیل و کدگذاری قرار گرفت. روش اعتبارسنجی پژوهش نیز بر اساس ارائه و بازخورد نتایج پژوهش به صاحب نظران برای تائید نهایی آن اعمال شد.یافته ها: در تحلیل مضمون داده های پژوهش، از 11 مضمون پایه، سه مضمون اصلی شامل سیطره هنجارهای جنسیتی در ورزش، بازنمایی رسانه ای ورزش زنان و شکاف جنسیتی در ورزش، به عنوان مضمون های اصلی در رویکردهای جنسیتی حاکم بر ورزش زنان شناسایی شدند.نتیجه گیری: بر اساس سه مضمون پایه، تغییر در نقش ها، نگرش ها و باورهای جامعه به ورزش زنان می تواند به تغییر هنجارهای جنسیتی در ورزش؛ بازنمایی کمی و کیفی مناسب ورزش زنان در رسانه ها و شبکه های اجتماعی به نمایش بهینه مشارکت زنان؛ و در نهایت استقرار برابری جنسیتی در حقوق و مزایا، منابع، آموزش و مدیریت می تواند موجب درک بهتر ورزش زنان و در نتیجه، ایجاد سیاست ها و برنامه ریزی های راهبردی در این زمینه راهگشا باشد.
شناسایی مؤلفه های مدیریت سبز در بیمارستان های دولتی شیراز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت مدیریت سبز درسازمانهای بهداشتی و درمانی، پژوهش حاضر باهدف شناسایی مولفه های مدیریت سبز در بیمارستانهای دولتی شیراز انجام شده است. پژوهش حاضر کاربردی و اکتشافی است. روش کار در بخش کیفی شامل زمینه مبنا و در بخش کمی شامل مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش کارکنان بخش اداری بیمارستان های دولتی شیراز در بازه زمانی اجرای پژوهش بود. نمونه بخش کیفی شامل 14 نفر به روش هدفمند و در بخش کمی شامل 320 نفر با نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار گرداوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و مقیاس محقق ساخته عوامل مرتبط با مدیریت سبز بود. پژوهش در بخش کیفی از طریق کدگذاری براساس مطالعه استراوس و کوربین (1) و در بخش کمی توسط نرم افزار SPSS26 و AMOS24 تحلیل شدند. در نهایت مولفه های شناسایی شده در بخش کیفی در (1 مضمون عمده) و فرعی (4 مضمون) به مفاهیم عملیاتی (20 مفهوم) دسته بندی شد. از نظر پاسخگویان مؤلفه های اخلاق کار می تواند به شکل مثبت و معناداری بر استقرار مدیریت سبز در بیمارستان ها اثرگذار باشد. درنتیجه به مدیران توصیه می شود تا برای پیشبرد مدیریت سبز به نقش مؤلفه های به دست آمده و همچنین اهمیت محوری اخلاق کار توجه داشته باشند.
بررسی رابطه بین اخلاق حرفه ای و انضباط کاری با عملکرد شغلی معلمان پایه ششم ابتدایی شهرستان بجنورد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین اخلاق حرفه ای و انضباط کاری با عملکرد کاری معلمان پایه ششم ابتدایی شهرستان بجنورد بود. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع پژوهش و شیوه اجرا توصیفی- پیمایشی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان پایه ششم ابتدایی شهرستان بجنورد به تعداد 306 نفر که 170 نفر طبق فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های این پژوهش توسط سه پرسشنامه اخلاق حرفه ای قاسم زاده و همکاران (1393)، انضباط شغلی کورنلیوس (1999) و عملکرد شغلی هرسی و اسمیت (1981) جمع آوری شد که روایی آن ها از نوع صوری و محتوایی بود و پایایی آن ها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب (80/0)، (86/0) و (78/0) برآورد گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی از (میانگین، انحراف معیار و محاسبه شاخص های مرکزی و پراکندگی) و در بخش آمار استنباطی برای تجزیه وتحلیل داده ها و تعمیم نتایج از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون با استفاده از نرم افزار آماری spss23 استفاده شد. نتایج نشان داد بین اخلاق حرفه ای و انضباط کاری با عملکرد کاری معلمان پایه ششم ابتدایی شهرستان بجنورد رابطه وجود دارد (898/0r=) و در کل اخلاق حرفه ای و انضباط سازمانی (4/80) درصد از واریانس معادله عملکرد شغلی را تبیین می نمایند. در نتیجه گیری کلی می توان گفت هر چه معلمان از اخلاق حرفه ای و انضباط بالاتری برخوردار باشند عملکرد شغلی بالاتری دارند.
بررسی پراکنش مکانی شاخص های فرسایش پذیری بادی خاک با استفاده از روش های زمین آماری در دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
111 - 132
حوزههای تخصصی:
مطالعه فرسایش پذیری اراضی و مدل سازی مکانی آن ازجمله اطلاعات اصلی و کلیدی برای مدیریت پایدار اراضی می باشد. فرسایش بادی یکی از مخاطرات اصلی محیطی در منطقه سیستان به شمار می آید. ازاین رو، این پژوهش با هدف بررسی تغییرات مکانی و مدل سازی شاخص های فرسایش پذیری بادی در دشت سیستان انجام شد. بدین منظور 181 نقطه مطالعاتی در اراضی دشت سیستان انتخاب و از خاک سطحی آنها نمونه برداری شد. شاخص های مورد مطالعه شامل بخش فرسایش پذیر بادی آزمایشگاهی (EF)، بخش فرسایش پذیر بادی بر اساس فرمول فرایر (EFF)، لوپز (EFL)، بواجیلا (EFB)، فاکتور سله خاک (SCF)، پایداری خاکدانه خشک (DAS) و میزان تخمینی فرسایش خاک بود. همچنین برخی ویژگی های فیزیکی و شیمیایی در نمونه های خاک با استفاده از روش های استاندارد اندازه گیری شد. روش وزن دهی معکوس فاصله، کریجینگ و کوکریجینگ به عنوان روش های آنالیزهای زمین آماری مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که بهترین مُدل تغییرنما برای EFF، SCF، EFB و DAS مُدل کروی و برای EFL، EF و فرسایش خاک مُدل نمایی بود و تناسب مکانی برای کلیه شاخص ها در کلاس تناسب مکانی متوسط قرار گرفت. روش کوکریجینگ ساده با متغیر کمکی شن برای EFF (724/5=RMSE) و فرسایش خاک (576/85=RMSE)، با متغیر کمکی رس برای EFB (950/2=RMSE) و DAS (481/14=RMSE) و با متغیر کمکی نسبت شن بر رس برای EF (966/17=RMSE) و روش کوکریجینگ معمولی برای SCF (163/0=RMSE) و EFL (312/36=RMSE) با متغیر کمکی نسبت شن بر رس، به عنوان بهترین روش های پیش بینی انتخاب شدند. مقادیر میانگین EFF برابر 13/29 درصد، SCF برابر 45/0، EFL برابر 25/75 درصد، EFB برابر 09/83 درصد، EF برابر 97/54 درصد، DAS برابر 18/72 درصد و فرسایش خاک برابر 67/121 مگاگرم در هکتار در سال بود. در قسمت های جنوبی دشت سیستان بیشترین مقادیر شاخص های فرسایش پذیر بادی و در قسمت های شمالی و غربی کمترین مقادیر مشاهده شد. اما بیشترین مقدار DAS در قسمت شمالی و غربی و کمترین آن در قسمت جنوبی دشت مشاهده شد. تطابق بالایی بین نحوه پراکنش شاخص های فرسایش پذیری با نحوه پراکنش اندازه ذرات خاک در منطقه وجود داشت. تغییرات ذرات معدنی خاک در منطقه وابسته به ماهیت ژئومورفیک منطقه و هم راستا با تغییرات رژیم رسوب گذاری رودخانه هیرمند و شاخه های آن و همچنین فرایندهای فرسایش بادی و رسوب گذاری آن در دشت سیستان می باشد.
تغییر مدل کسب و کار استارتاپ ها از طریق رویکرد مبتنی بر الگو مدل کسب وکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر مدل کسب وکار استارتاپ ها برای تطبیق با نیازهای متغیر بازار و افزایش رقابت پذیری ضروری است، اما بیشتر مطالعات پیشین بر شرکت های مستقر متمرکز بوده اند. همچنین برخلاف مطالعات پیشین که بیشتر به عوامل تاثیر گذار بر نوآوری مدل کسب وکار پرداخته اند، این پژوهش به طور ویژه بر فرآیند تغییر مدل کسب وکار مبتنی بر الگوهای مدل کسب وکار تمرکز دارد. در جهت برطرف کردن این شکاف علمی، هدف این مطالعه ارائه چارچوبی برای درک بهتر تغییر مدل کسب وکار استارتاپ ها بود. برای تحقق این هدف، از روش مرور نظام مند استفاده شد و پس از تعیین سؤال پژوهش، استراتژی جست وجو و غربالگری، ۹۵ مقاله معتبر منتشرشده بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۴ مورد تحلیل قرار گرفت. در ابتدا، چارچوب مفهومی اولیه بر اساس ادبیات نظری شکل گرفت و سپس با استفاده از تحلیل مضمون قیاسی-استقرایی توسعه داده شد. مضامین فراگیر شناسایی شده شامل تازگی، کارایی، قفل درونی، مکملی، و انطباق بودند که در چهار بعد تغییر مدل کسب وکار شامل محتوا، ساختار، حاکمیت و جریان تحلیل شدند. هر یک از این مضامین شامل مضامین پایه مختلف هستند که نشانگر نحوه تغییر اجزای مدل کسب وکار استارتاپ ها هستند. این پژوهش با شناسایی الگوی جدید «انطباق» در کنار چهار الگوی متداول (تازگی، کارایی، قفل درونی و مکملی) و افزودن بعد «جریان» به ابعاد سه گانه محتوا، ساختار، حاکمیت، نوآوری مدل کسب وکار استارتاپ ها را از منظر گسترده تری بررسی می کند. نتایج نشان داد که این مضامین به صورت هم افزا عمل کرده و نقش اساسی در ایجاد مزیت رقابتی و پایداری کسب وکار ایفا می کنند.
طراحی و اعتبارسنجی مدل شایستگی های اختصاصی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۳
229 - 258
حوزههای تخصصی:
شناسایی مدل شایستگی اختصاصی برای انتخاب مدیران در هر سازمان، بدیلی مناسب برای انتخاب مدیران کارآمد است. نظر به اهمیت و ضرورت توجه به شایستگی ها در انتخاب مدیران کارآمد در صنعت نفت، هدف این پژوهش " کاربردی" شناسایی شایستگی ها و طراحی و اعتباریابی مدل شایستگی مدیران شرکت پایانه نفتی ایران بود. جامعه اصلی پژوهش شامل تمامی مدیران ارشد و عالی شرکت پایانه های مواد نفتی ایران در سال 1402 بود که از این جامعه برحسب مورد نمونه هایی به روش تصادفی و هدفمند انتخاب شد. جهت جمع آوری و تحلیل داده ها از هر دو شیوه کمی و کیفی (مصاحبه عمیق رویدادهای رفتاری، پانل خبرگان) و به منظور تعیین شایستگی های اختصاصی تلفیقی از رویکرد های تحلیل مضمون، تجزیه وتحلیل شغل و روش شناسی کیو استفاده شد. به دنبال استخراج مضامین اولیه حاصل از مصاحبه رویدادهای رفتاری، و بهره گیری از یافته های تحلیل شغل و نیز استفاده از روش شناسی کیو، مدل نهایی شایستگی مدیران در سه بعد شایستگی های فردی، شایستگی های مدیریتی و شایستگی های سازمانی و با 9 مضمون اصلی و 43 مضمون پایه طراحی گردید. بر اساس یافته ها، مدل شایستگی تدوین شده به خوبی قادر است عملکرد برجسته و معمولی مدیران را پیش بینی کند و لذا از «اعتبارسنجی متقابل هم زمان» برخوردار است. همچنین یافته های " اعتبارسنجی سازه هم زمان" نشان داد که مدیران برجسته نمرات بالاتری در مدل شایستگی نسبت به مدیران معمولی کسب می کنند. همچنین پایایی باز آزمون مدل شایستگی 87/0 و پایایی بین دو ارزیاب به میزان 83/0 برآورد شد.