مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
الگوی مدیریت آموزش
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله شبه آزمایشی و کاربردی بررسی اهمیت الگوی نوین مدیریت آموزش علوم بر اساس شناسائی تأثیر اجرای عوامل عمده سلامت سازمانی بر توسعه، بهبود پیشرفت تحصیلی و سلامت سازمانی، دانش آموزان کلاس درس جغرافیای سال دوم دبیرستان دخترانه کوهدشت است. این تحقیق با استفاده از طرح دو گروهی آزمایش و گواه پیش آزمون-پس آزمون (یک کلاس به عنوان آزمایشی، کلاس دیگر به عنوان گواه و هریک مرکب از 25 دانش آموز)،در سه مرحله:
1) اجرای پیش آزمون برای اندازه گیری متغیر وابسته در دو گروه؛ 2) به کار گیری عمل آزمایشی (متغیرمستقل) درکلاس آزمایش و روش معمول در کلاس شاهد و 3) اجرای پس آزمون در دو گروه که هر دو متغیر وابسته را اندازه می گیرد اجرا گردید. از جامعه آماری تمامی دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان شهرستان کوهدشت که در سال تحصیلی93-92 به تحصیل اشتغال داشتند یک مدرسه و از مدرسه مذکور دو کلاس به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به تصادف به دو گروه آزمایش و گوه تقسیم شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه و آزمون محقق ساخته که متخصصان و نرم افزار مربوط روایی ظاهر و پایایی آنها را مشخص ساختند جمع آوری گردید. در این پژوهش با استفاده از انعطاف پذیری الگوی مدیریت آموزش علوم دستمایه های سلامت سازمانی استخراج شد. نتایج تجزیه و تحلیل اطلاعات، تأثیر بسزای الگوی مدیریت آموزش بر بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و سلامت سازمانی کلاس درس را نشان داد.
ذهنیت فلسفی مدیران مدارس متوسطه آمل در ارتباط با روحیه دبیران در پذیرش الگوی مدیریت آموزش علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف «بررسی رابطه ذهنیت فلسفی مدیران مدارس با روحیه دبیران در مدارس متوسطة پسرانة آمل برای پذیرش الگوی مدیریت آموزش علوم» به روش توصیفی- همبستگی در سال تحصیلی92-91 صورت گرفته است. در واقع هدف اصلی بررسی اهمیت الگوی مدیریت آموزش علوم با توجه به بعد پذیرش آن توسط دبیران و اهمیت داشتن ذهنیت فلسفی مدیران برای حمایت و ایجاد این روحیه پذیرش است. جامعة آماری پژوهش850 نفر از معلمان و 86 مدیر آموزش و پرورش شهر آمل بوده، که تعداد 270 معلم و 60 مدیر بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند (936). ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامة ذهنیت فلسفی رجایی پور و سیف هاشمی (1382) و هم چنین پرسشنامة محقق ساختة روحیة دبیران برای پذیرش الگوی مدیریت آموزش علوم می باشند که پایایی آنها از راه ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 81/. و 78/. بدست آمد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده گردید. نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن است که بین ذهنیت فلسفی مدیران با روحیه الگوپذیری دبیران هم چنین بین مؤلفه های جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری مدیران با روحیه الگوپذیری دبیران رابطة مثبت و معنی داری وجود دارد. سرانجام نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از آن بود که بعد جامعیت با ضریب بتای 43/0 سهم معناداری در پیش بینی روحیة الگوپذیری دبیران دارد.
تأثیر تدریس علوم تجربی با الگوی مدیریت آموزش، بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان سال سوم راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر تدریس علوم تجربی با استفاده از الگوی مدیریت آموزش، بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان سال سوم راهنمایی است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بوده و با استفاده از طرح دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. در این پژوهش دو کلاس شامل 68 دانش آموز از مدرسه راهنمایی پسرانه فردوسی نسیم شهر (واقع در شهرستان بهارستان از توابع استان تهران) به عنوان نمونه در دسترس مشارکت داشتند. از این دو کلاس، یک کلاس 34 نفری به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس 34 نفری به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. گروه آزمایش با استفاده از الگوی مدیریت آموزش و گروه گواه از روش سنتی در 12 جلسه ی 75 دقیقه ای آموزش دیدند. مدت این دوره شش هفته و محتوای آن فصل 6 کتاب علوم تجربی بود. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ی سنجش خودراهبری فیشر و همکاران (2001) شامل 41 گویه بود که روایی آن با استفاده از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (82/0) مورد تأیید قرار گرفت. جهت تحلیل داده های آماری از شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تی مستقل و تحلیل کواریانس) استفاده شد و نتایج پژوهش نشان دادند که بین مقدار خودراهبری دانش آموزان دو گروه آزمایش و گواه در یادگیری علوم تجربی تفاوتی معنادار وجود دارد. بنابراین، استفاده از الگوی مدیریت آموزش به دلیل ایجاد محیط یادگیری جذاب، تعاملی و مشارکتی می تواند نتایجی بهتر را نسبت به الگوهای متداول در رسیدن به هدف مهم خودراهبری دانش آموزان در یادگیری داشته باشد.
تاثیر تدریس علوم تجربی بر یادگیری فراشناختی با الگوی مدیریت آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی مدیریت آموزش در مراحل ده گانه آموزشی خود توانسته بود، اثربخشی خود را در تأثیرات آموزشی و پرورشی فراگیران به عنوان شواهد مبتنی بر یک سری از پژوهش ها مستند سازد. این پژوهش تأثیر کاربرد آن را در تدریس علوم تجربی بر یادگیری فراشناختی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی بررسی کرد. روش پژوهش شبه آزمایشی با استفاده از طرح دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون بود. از چهار کلاس مدرسه ابتدایی پسرانه ابن سینا شهرستان خرمدشت(استان البرز) به عنوان نمونه ی در دسترس بطور تصادفی کلاسی 36 نفری، به عنوان گروه آزمایش و کلاسی 36 نفری به عنوان گروه گواه انتخاب شد. گروه آزمایش، با استفاده از الگوی مدیریت آموزش و گروه گواه از طریق روش سنتی در یک دوره ی شش هفته ای آموزش دیدند. ابزار گردآوری اطلاعات، قسمت فراشناختی پرسشنامه ""یادگیری و مطالعه"" کرمی (1381) با 37 گویه با تأیید روایی و پایایی آن از طریق آماری بود. راهبردهای فراشناختی شامل مؤلفه های دانش و کنترل خود، دانش و کنترل برنامه ریزی، دانش و کنترل فرایند ارزشیابی و دانش و کنترل فرایند نظم دهی آن بود. نتایج تحلیل کوواریانس(05/0>sig و 01/0=sig) در بررسی اثر تدریس علوم تجربی با الگوی مدیریت آموزش بر یادگیری فراشناختی دانش آموزان گروه های گواه و آزمایش با حذف اثر پیش آزمون، حاکی از معناداری تأثیر استفاده از الگوی مدیریت آموزش نسبت به الگوهای سنتی در یادگیری و مطالعه فراشناختی دانش آموزان بود. سرانجام این نتیجه بدست آمد که آموزش علوم تجربی با استفاده از الگوی مدیریت آموزش بر یادگیری فراشناختی دانش آموزان تأثیری مثبت دارد.
بررسی میزان خودراهبری دانشجویان متأثر از الگوی مدیریت آموزش با محوریت تدریس مشارکتی (جیگ ساو) در درس اصول و فلسفه تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان خودراهبری دانشجویان متأثر از کاربرد الگوی مدیریت آموزش با تأکید بر الگوی تدریس مشارکتی جیگ ساو در تدریس اصول و فلسفه تعلیم و تربیت است. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی بوده و با استفاده از طرح دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ی 41 گویه ای سنجش خودراهبری فیشر و همکاران (2001) بود. در این پژوهش دو کلاس از دانشجویان کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان روانسر به عنوان نمونه ی در دسترس مشارکت داشتند. از این دو کلاس، به طور تصادفی یک کلاس 25 نفری، به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس 25 نفری دیگر به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. ابتدا پرسشنامه ی سنجش خودراهبری، به عنوان پیش آزمون به دانش آموزان هر دو کلاس ارائه شد. گروه آزمایش با استفاده از الگوی مدیریت آموزش و گروه گواه از طریق روش سنتی آموزش دیدند. پس از اتمام دوره ی پنج هفته ای، پرسشنامه ی سنجش خودراهبری به عنوان پس آزمون به هر دو گروه ارائه شد. جهت تحلیل داده های آماری از آزمون های T مستقل، فرمول اندازه ی اثر و تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد، تدریس اصول و فلسفه ی تعلیم و تربیت با الگوی مدیریت آموزش بر یادگیری خودراهبر دانشجویان دانشگاه آزاد تأثیر معنی دار مثبتی دارد.
تأثیرپذیری رشد مهارتهای زبانی دانش آموزان دوزبانه از مراحل الگوی مدیریت آموزش فلسفه برای کودکان با محوریت اجتماع پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۳۵
121-142
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر اجرای مراحل الگوی مدیریت آموزش فلسفه برای کودکان با محوریت اجتماع پژوهشی بر رشد مهارتهای زبانی (گوش دادن ، سخن گفتن ، خواندن و نوشتن) دانش آموزان دوزبانه ترکمن به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دوزبانه کلاسهای پایه سوم مقطع ابتدایی استان خراسان شمالی بود که از میان آنها در مجموع 52 دانش آموز پسر در دو کلاس آزمایش و کنترل و 51 دانش آموز دختر در دو کلاس آزمایش و کنترل (در مجموع نمونه ای مشتمل بر 103 نفر) به شیوه خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. داده ه ای مهارتهای زبانی با آزمون محقق ساخته گردآوری شده است. روایی این آزمون را صاحبنظران تأیید و اعتبار آن با ضریب آلفای کرونباخ، ضریب تنصیف و ضریب بازآزمایی محاسبه شده است. با تأیید آماری برابری مهارتهای زبانی دو گروه کنترل و آزمایش در آغاز، گروه آزمایش در کارگاه 20 جلسه ای (هفته ای دو جلسه) براساس کتاب داستانی «پیکسی» آموزش دیدند. کلاسداری در گروه آزمایش با الگوی مدیریت آموزش فلسفه برای کودکان با محوریت اجتماع پژوهشی بود. نتایج آمار توصیفی و استنباطی در مقایسه دو گروه آزمایش و کنترل با استفاده از میانگین، انحراف معیار و نیز تحلیل کوواریانس تأثیر معنادار مثبت الگوی یادشده را بر رشد مهارتهای زبانی گوش دادن ، سخن گفتن ، خواندن و نوشتن نشان داد. افزایش مهارتهای زبانی دو جنس (دختر و پسر) از نظر آماری برابر بود. بنابراین گنجاندن الگوی یادشده در برنامه های درسی رسمی زبان آموزی دانش آموزان دو زبانه کشورمان توصیه می شود.
تأثیر تدریس با الگوی مدیریت آموزش بر پیشرفت تحصیلی علوم تجربی و مهارت حل مسئله دانش آموزان سال ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۷
23 - 40
حوزه های تخصصی:
الگوی مدیریت آموزش، نظریه ای جدید و هم خانواده ی الگوهای پردازش اطلاعات است که بر سازماندهی اطلاعات و ساختن مفاهیم در روندی استقرایی- قیاسی به منظور توانمندتر شدن دانش آموز در یادگیری، درک بهتر روابط میان اطلاعات، پرورش مهارت های بنیادی تفکر و ... تأکید دارد. هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر تدریس علوم تجربی با استفاده از الگوی مدیریت آموزش بر پیشرفت تحصیلی و مهارت حل مسئله دانش آموزان سال ششم دوره ابتدایی است. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی بوده و با استفاده از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه انجام شده است. در این تحقیق جامعه آماری 58 نفر از دانش آموزان پسر پایه ششم در یکی از دبستان های دولتی ناحیه 2 شهرری است و انتخاب نمونه به صورت تمام شماری در سال تحصیلی 94-93 انجام گرفت و جهت تحلیل داده های آماری از تحلیل کواریانس و تی مستقل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که آموزش علوم تجربی با استفاده از الگوی مدیریت آموزش بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر مثبت دارد و مهارت حل مسئله دانش آموزان را بهبود می بخشد.
توسعه کاربست الگوی جدید مدیریت آموزش در آموزش علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۵۹
85 - 108
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر تدریس علوم تجربی، با استفاده از الگوی جدید مدیریت آموزش، بر پیشرفت درسی دانش آموزان پسر سال سوّم راهنمایی شهرستان بهارستان در سه حیطه دانش، نگرش و مهارت بوده است. در این پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل، دو کلاس شامل 68 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس (یک کلاس 34 نفری به عنوان گروه کنترل و یک کلاس 34 نفری به عنوان گروه آزمایش) از دو مدرسه پسرانه مشارکت داشتند. این دو کلاس طی 14 جلسه 75 دقیقه ای در مدت هفت هفته با محتوای درسی یکسان (فصل ششم کتاب علوم تجربی سال سوّم راهنمایی: مبحث کار، انرژی و توان) آموزش دیدند. آموزش در گروه کنترل به روش سنتی و متداول و در گروه آزمایش بر اساس سناریوی تدریس الگوی مدیریت آموزش انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، آزمون دانشی معلم ساخته، پرسش نامه نگرش سنج احمدی (1389) و چک لیست مهارتی معلم ساخته، به ترتیب برای اندازه گیری پیشرفت درسی دانش آموزان در حیطه های دانش، نگرش و مهارت بود. روایی، پایایی و اعتبار صوری و محتوایی این آزمون ها و میزان انطباق آن ها با اهداف آموزشی و محتوای موضوع مورد آموزش نیز به وسیله تعدادی از اساتید علوم تربیتی و سرگروه های درسی تأیید شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تی (t) مستقل و تحلیل کوواریانس نشان داد که پیشرفت درسی دانش آموزان گروه آزمایش در حیطه های دانش و مهارت به نحو معناداری بیشتر از دانش آموزان گروه کنترل بوده، اما این تأثیر در حیطه نگرش معنادار نیست. بنابراین، کاربست ده گام الگوی جدید مدیریت آموزش در کلاس های درس علوم تجربی به عنوان بستری مناسب جهت بهبود پیشرفت درسی دانش آموزان توصیه گردید.
نیازسنجی معلمان شاغل آموزش و پرورش استثنائی شهر تبریز به آموزش مناسب و ارزشیابی آثار آن در اجرا
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
37 - 53
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نیازسنجی آموزشی معلمان شاغل آموزش و پرورش استثنائی شهر تبریز به آموزش مناسب و ارزشیابی آثار آن در اجرا انجام شد. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه شامل معلمان شاغل در آموزش و پرورش استثنائی شهر تبریز بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 20 معلم انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارگردآوری اطلاعات پرسشنامه نیازسنجی یمنی و همکاران (1390) و پرسشنامه سنجش نگرش تدریس محقق ساخته بهرنگی (1394) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تی زوجی نشان داد الگوی مدیریت آموزشی بر کاهش نیازهای آموزشی توسعه ای، مکمل و حل مسئله معلمان مدارس استثنائی تأثیر دارد (5/0 > P). الگوی مدیریت آموزشی بر نگرش معلمان تأثیر دارد (5/0 > P). بنابراین بهتر است الگوی مدیریت آموزش در برنامه درسی دوره تربیت معلم مدارس استثنایی برای آشنایی هرچه بیشتر معلمان گنجانده شود
مقایسه یادگیری دانشجویان آموزش دیده به روش الگوی مدیریت با دانشجویان آموزش دیده به شیوه موجود در تدریس زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت یادگیری دانشجویان آموزش دیده به روش الگوی مدیریت با دانشجویان آموزش دیده به شیوه موجود در تدریس زبان دوم (مطالعه موردی: دانشجویان واحدهای تهران شمال و علوم و تحقیقات تهران) انجام شد.جامعه آماری شامل دانشجویان واحدهای تهران شمال و علوم و تحقیقات مشعول به تحصیل در سال 1399-1398 بوده است. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی مورگان (1970)، 285 دانشجو تعیین شد. الگوی مدیریت آموزش بر اساس تدریس در درس زبان دوم برای گروه آزمایش و روش تدریس متداول و سنتی برای گروه کنترل به کار گرفته شد. قبل از اجرای سناریوی آموزشی، آزمون پیشرفت تحصیلی درس زبان دوم اجرا شد و پس از اجرای الگوی مذکور برای گروه آزمایش، پس آزمون از هر دو گروه به عمل آمد. داده های جمع آوری شده از آزمون t زوجی نشان دادند میانگین در پس آزمون گروه آزمایش بالاتر از پس آزمون گروه کنترل بوده است (05/0> P)؛ در نتیجه سطح یادگیری دانشجویان آموزش دیده به روش الگوی مدیریت با دانشجویان آموزش دیده به شیوه موجود در درس زبان دوم تفاوت دارد. همچنین پیشنهاد می شود الگوی مدیریت آموزش در برنامه درسی زبان دوم به مهارت های گوش کردن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن برای آشنایی هرچه بیشتر دانشجو گنجانده شود.
بررسی تأثیر آموزش مهارت ها و روش های مطالعه با الگوی مدیریت آموزش بر خودراهبری دانشجویان پسر دانشگاه فرهنگیان
منبع:
آموزش پژوهی دوره دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۵)
23 - 48
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش مهارت ها و روش های مطالعه با الگوی مدیریت آموزش بر خودراهبری دانشجویان دانشگاه فرهنگیان است. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان پسر رشته ی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان (740 نفر) می باشد. که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. آزمودنی های پژوهش شامل تعداد 60 دانشجو می باشد که از بین آن ها30 دانشجوی شرکت کننده در کارگاه مهارت های مطالعه و یادگیری با الگوی مدیریت آموزش به عنوان گروه آزمایش و دانشجویانی با ویژگی های همسان به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. در ابتدا پرسشنامه ی خودراهبری فیشر به عنوان پیش آزمون به دانشجویان هر دو کلاس ارائه شد. سپس آزمودنی های گروه آزمایش به مدت شش جلسه ی هفتاد دقیقه ای طبق الگوی مدیریت آموزش به یادگیری مهارت ها و روش های مطالعه پرداختند، اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. در پایان، پرسشنامه ی خودراهبری به عنوان پس آزمون مجدداً به هر دو گروه ارائه شد. داده های آماری با استفاده از آزمون های T مستقل، فرمول اندازه ی اثر و تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها و نتایج پژوهش نشان داد؛ آموزش مهارت ها و روش های مطالعه با الگوی مدیریت آموزش بر یادگیری خودراهبر دانشجویان تأثیر معنادار و مثبتی دارد. لذا می توان با این آموزش، خودراهبری یادگیری دانشجویان را ارتقاء داد.