مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
233 - 245
حوزههای تخصصی:
هدف: یادگیری از شکست و خطا، منبع دانشی پایدار برای سازمان هاست که خود منجر به افزایش ظرفیت جذب در کارکنان می شود. توانایی و انگیزه بالا که از عوامل مهم ظرفیت جذب کارکنان است، انتقال دانش در سازمان را تسهیل نموده و نوآوری سازمانی را بهبود می بخشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر یادگیری از خطا و شکست سازمانی بر عملکرد نوآورانه سازمان و نیز بررسی نقش میانجی ظرفیت جذب دانش است.روش شناسی پژوهش: این مطالعه ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها پژوهشی توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان شرکت های تعاونی شهر اهواز بوده که 348 نفر از آن ها به عنوان نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و موردبررسی قرار گرفته اند. جهت گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های استاندارد وانگ و الینگر [1]، مینباوا و همکاران [2]، رایبویک و همکاران [3]، ون دیک و همکاران [4] استفاده شده که روایی و پایایی آن با استفاده از روش اعتبار محتوا و آلفای کرونباخ (بالاتر از 0/7) تایید شده است.یافته ها: نتایج حاصل از آزمون معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SmartPLS-3 نشان داد که اگرچه یادگیری از خطاهای سازمانی تاثیر مستقیم و معناداری بر عملکرد نوآورانه دارد، اما به واسطه ظرفیت جذب دانش کارکنان، موجب افزایش بیش تر عملکرد نوآورانه می شود. به عبارتی ظرفیت جذب دانش کارکنان نقش تسهیل گری و میانجی در رابطه بین یادگیری از خطاهای سازمانی و عملکرد نوآورانه در سازمان ایفا می کند. هم چنین نتایج، تاثیر مثبت و معنادار یادگیری از خطاهای سازمانی بر ظرفیت جذب دانش و ظرفیت جذب دانش بر عملکرد نوآورانه را تایید نموده است.اصالت/ارزش افزوده علمی: تاثیر مثبت یادگیری از خطا بر عملکرد نوآورانه به طور مستقیم و نیز به واسطه ظرفیت جذب دانش نشان داد شرکت می تواند عملکرد خود را از طریق بهبود ظرفیت جذب دانش و تجربه اندوزی از خطاهای پیش آمده در شرکت بیش ازپیش بهبود بخشد.
بررسی تطبیقی تعیین حداقل مجازات حبس در نظام مجازات قابل انعطاف در حقوق ایران و انگلستان
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶)
143 - 174
حوزههای تخصصی:
مجازات حبس به عنوان شدیدترین نوع مداخله دولت در آزادی های شهروندان، ضمانت اجرای بسیاری از جرائم را در حقوق ایران و انگلستان تشکیل می دهد. قانون گذار ایران، هیچ سازوکار مشخصی برای تعیین کیفر حبس، چه در مرحله تقنین و چه در مرحله قضا، پیش بینی نکرده است. عاملی که موجب شده از این کیفر به نحو زیادی در بیشتر جرائم استفاده شود. درحالی که با توجه به ویژگی های فردی متهم در تعیین مجازات و ضرورت توجه به قاعده تناسب در تعیین کیفر، استفاده از مجازات حبس در جرائم را نیازمند علت موجهه می کند. هدف این پژوهش، به کارگیری ضوابطی مشخص در تعیین مجازات حبس با بهره گیری از مطالعه تطبیقی در حقوق انگلستان است. پژوهش کنونی براساس روش، توصیفی و تحلیلی و بر پایه اسناد و منابع کتابخانه ای نگارش شده است. در این راستا با اهداف علمی و عملی، اطلاعات به دست آمده تحلیل می شود.در حقوق انگلستان، مقنن با تفکیک میان جرائم شدید و خشن از جرائم سبک، در بیشتر جرائم از کیفر حبس استفاده نکرده است، بلکه کیفر حبس را با تفکیک مرحله تقنین از مرحله قضا، در مرحله تقنین ناظر به جرائم شدید توأم با ملاحظات ضرورت حمایت از عموم و در مرحله قضا، در قبال مجرمان خطرناک اِعمال می کند. درحالی که در نظام کیفری ایران در بیشتر جرائم، مقنن بدون تفکیک میان جرائم شدید و سبک، به قاضی اجازه استفاده از کیفر حبس داده است. نظر به مشکلات اصل تعیین حداقل مجازات حبس در نظام حقوقی ایران و فواید به کارگیری ضوابط تعیین حبس در حقوق انگلستان، می توان از تجربه این نظام حقوقی با اصلاح مقررات حبس و تعیین سلسله مراتب بین مجازات ها، از مجازات حبس در قبال جرائم خشن با ملاحظات اجتماعی و مجرمان خطرناک و حرفه ای استفاده کرد.
مطالعه کیفی علل دین گریزی نوجوانان پسر در خانواده های مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
37 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر کشف مؤلفه های دین گریزی در بین نوجوانان پسر بود. این پژوهش کیفی از نوع نظریه زمینه ای ساخت گرایی اجتماعی چارمز (2005) بود. برای نمونه گیری از روش هدفمند از نوع متجانس استفاده شد. معیار تعداد شرکت کنندگان بر اساس اشباع نظری بود؛ به این منظور، پس از مراجعه به هفت مدرسه پسرانه مذهبی اصفهان، تعداد 10 دانش آموز با توجه به ملاک های ورودِ علاقه به همکاری، اجازه ضبط و پیاده سازی مصاحبه ها و بازه سنی 15 تا 18 سال و ملاک های خروجِ نداشتن مشکلات جسمانی و روان شناختی حاد و نداشتن تمایلات دین گریزی، انتخاب شد. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته از نوع کانونی استفاده شد. تحلیل نظریه زمینه ای به روش چارمز (2014) سه مؤلفه را آشکار کرد؛ الف) چیستی دین گریزی حاوی سه کد محوری بود که عبارت بودند از: 1) میل به تصمیم گیری بر اساس تشخیص فردی، 2) انتخاب دین در جایگاه یکی از انواع ارزش های زندگی، 3) رفتار کردن بر اساس تشخیص های فردی؛ ب) طبقه چرایی دین گریزی با کدهای محوری؛ 1) علل فردمدار (با کدهای بازِ بیدار شدن غرایز، کنجکاوی و نصیحت گریزی، ناتوانی از مدیریت غرایز) و 2) علل دیگرمدار (با کدهای بازِ دوستان و خانواده، نقش جامعه و رسانه و برخوردهای اجتماعی) و ج) طبقه چگونگی دین گریزی با کدهای محوری: 1) همرنگی با جماعت (با کدهای بازِ همرنگی با دوست و همرنگی با خانواده)، 2) پیداکردن شواهد خلاف برای دین داری (برداشت به نفع دین گریزی از رویدادهای اجتماعی، بیش تعمیم دهی به نفع دین گریزی) و 3) پیدا کردن شواهد موافق برای دین گریزی (خطایابی از دینداران و برداشت های خود مؤید از دین). با توجه به نتایج حاصل، می توان گفت برای اصلاح دین گریزی راهبردهایی باید طراحی شوند که هر چهار بُعد دین گریزی را پوشش دهند؛ در غیر این صورت، ممکن است، راهبردهای اصلاحی نتیجه لازم را نداشته باشند.
مبانی فقهی- حقوقی حمایت مالی از زنان سرپرست خانوار و خلاهای تقنینی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
117 - 130
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: زنان سرپرست خانوار از جمله اقشار آسیب پذیر جامعه می باشند که حمایت از آنها ضرورت دارد. در مقاله حاضر تلاش شده است راهکارهایی که با آموزه های فقهی تناسب دارد در جهت حمایت مادی از این قشر ارائه گردد.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی و با رویکرد مسأله محور بوده و با مراجعه به منابع کتابخانه ای نگاشته شده است.
ملاحظات اخلاقی: در نگارش این مقاله صداقت و امانت داری رعایت گردیده و از منابع اصیل و دست اول استفاده شده است.
یافته ها: دولت اسلامی می تواند با بهره گیری از پتانسیل و ظرفیت های فقه حکومتی و پویا، راهبردهایی را در جهت حمایت مالی از زنان سرپرست خانوار اتخاذ نموده و از این رهگذر از این قشر آسیب پذیر حمایت به عمل آورد. یافته های تحقیق نشان از آن دارد این قوانین به تنهایی نتوانسته است اقتضائات و الزامات مقرر در اصول قانون اساسی را تأمین کند و احتیاج به تصویب قوانین مکمل دیگری در حوزه اجرا است. تدوین یک نظام حقوقی خاص حمایتی کارآمد مهمترین راهکار برون رفت از مشکلات حقوقی زنان سرپرست خانوار می باشد.
نتیجه : در نظر گرفتن سازوکارهایی برای بیمه زنان سرپرست خانوار، لحاظ مقرری از بیت المال و بودجه عمومی، پرداخت دستمزد عادلانه و همچنین اعطای سرپرستی فرزندان به زنان خانوار، می تواند اقسام حمایت های قانونگذار از این قشر به شمار رود.
هوش مصنوعی و توسعه پژوهش های فنّاورانه / گفت وگو با حجّت الاسلام و المسلمین مسیح توحیدی مدیر پژوهشکده متن کاوی نصوص اسلامی
حوزههای تخصصی:
در ادامه گفت وگو با مهندس ربیعی زاده، خدمت مدیر محترم پژوهشکده متن کاوی نصوص اسلامی، جناب حجّت الاسلام و المسلمین مسیح توحیدی رسیدیم و دیدگاه ایشان را در خصوص چگونگی تعامل و ارتباط بین پژوهش و فنّاوری هوش مصنوعی در مرکز نور جویا شدیم. اهمّیّت هوش مصنوعی در خصوص توسعه پژوهش های فنّاورانه، شناسایی توانمندی ها و روش های پژوهشی مراکز مشابه در حوزه هوش مصنوعی، چالش های مطرح در زمینه پژوهش های مبتنی بر هوش مصنوعی و نیز تأکید بر آموزش و اطّلاع رسانی زودهنگام به محقّقان و کاربران محصولات نور در باره قابلیت ها و فنّاوری های پژوهشی مرتبط با هوش مصنوعی، از جمله مباحث مورد تأکید ایشان در این گفت وگوست که امید است، مورد استفاده علاقه مندان و خوانندگان عزیز قرار گیرد.
بررسی و شناسایی اقدامات حمایتی برای توسعه صادرات در بخش تعاون( مطالعه موردی تعاونی های استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۱۲۶
55 - 76
حوزههای تخصصی:
صادرات به عنوان نوعی استراتژی بین المللی سازی در بازارهای بین المللی اهمیت بسیاری یافته است و کمک به توسعه سهم تعاونی ها از صادرات غیرنفتی کشور از مهم ترین اقدامات و برنامه های بخش تعاون محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر، شناسایی اقدامات حمایتی برای توسعه صادرات در بخش تعاون است. پژوهش از نوع کیفی بوده و داده های موردنظر در سال 1402 از طریق مصاحبه با 15 نفر از صاحب نظران تعاونی های تولیدی فعال در امر صادرات استان خراسان جنوبی گردآوری و با روش تحلیل تم با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل شده است. مطابق با یافته های پژوهش بسترسازی مناسب با اقدامات و حمایت های حاکمیتی، ظرفیت سازی تعاونی ها، لجستیک و زنجیره تأمین (بازاریابی/توزیع/فروش /بسته بندی/تبلیغات)، بهبود جایگاه برند ملی، توانمندسازی تعاونی ها، شبکه سازی و تسهیل حکمرانی شبکه ای در بخش تعاون، افزایش نفوذ و ماندگاری در بازارهای صادراتی و دیجیتال مارکتینگ و حرکت به سمت تجارت الکترونیک به عنوان راه کارهای توسعه صادرات در بخش تعاون شناسایی شد.
تکوین سازه انگارانه جایگاه یابی برندهای ملی و نسبت آن با رقابت پذیری اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
موقعیت یک کشور در اقتصاد سیاسی جهانی برآیند رقابت پذیری اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آن است. دارا بودن ظرفیت قدرت نرم و جذابیت کشور برای اقناع و همراه سازی دیگران با خود در ارتقای موقعیت آن در سلسله مراتب قدرت و ثروت جهانی اهمیت روزافزونی یافته است. یکی از مقوله های اساسی در این راستا اهمیت یافتن هویت و تصویر کشورها به مثابه برند ملی آنان است. برندیابی ملی وظیفه مدیریت شهرت یک بازیگر و تقویت رقابت پذیری اقتصاد سیاسی آن در مقیاس جهانی را بر عهده دارد. مطالعه پیش رو با رویکردی راهبردی به مقوله برندیابی ملی و نسبت آن با رقابت پذیری اقتصادی در اقتصاد سیاسی جهانی پرداخته و این پرسش را مورد واکاوی قرار می دهد که چگونه می توان از مفهوم برندیابی ملی برای توسعه اقتصادی و بهبود رقابت پذیری اقتصاد ملی بهره برد؟ پژوهش با رویکرد کیفی و در دو فاز اسنادی - میدانی انجام پذیرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که اقتصاد سیاسی جهانی به عرصه رقابت برندهای ملی برای بهبود تصویر ذهنی از خود و بالطبع افزایش قدرت و نفوذ اقتصادی - سیاسی تبدیل شده است. متقابلاً بهبود رقابت پذیری اقتصادی و افزایش ضریب نفوذ کشور نیز برآیند خلق و تکوین برند ملی است. بر این اساس تقویت تصویر فعلی و در صورت نیاز اصلاح و بازسازمان دهی برند ملی کشور تأثیر تعیین کننده ای بر مکان یابی آن در منظومه نوین قدرت و ثروت جهانی دارد.
بررسی بایسته های مدیریت انتظامی یکپارچه پلیس های تخصصی در پیشگیری از جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توسعه بسترهای سخت افزاری و نرم افزاری؛ سطح پیچیدگی جرایم نیز به طور چشم گیری بالا رفته است. مسأله قابل تأمل، گستردگی دامنه وظایف فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران و تعدد پلیس های تخصصی است که به طور ویژه در راستای مقابله و پیشگیری از جرائم فعالیت دارند. بنابراین در این پژوهش، به بررسی بایسته های مدیریت انتظامی یکپارچه پلیس های تخصصی در پیشگیری از جرم، پرداخته شده است.روش: این تحقیق، یک پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوای جهت دار است که از نظر هدف، کاربردی است. مشارکت کنندگان در این پژوهش 20 نفر هستند که در ابتدا 18 نفر از مدیران ارشد پلیس های تخصصی و نیز معاونت عملیات فراجا از حوزه مرکزی به روش نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری انتخاب شده اند. سپس برای اتقان نظری بیشتر، 2 نفر از کارشناسان خبره قضایی خارج از مجموعه فراجا نیز مشارکت داده شدند. روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار آن مصاحبه نیمه ساختاریافته است. داده ها به روش صوری و تکرارپذیری از نظر روایی و پایایی تأیید و همچنین برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. یافته ها: با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختار، در مجموع 136 مورد از بایسته های مدیریت انتظامی یکپارچه پلیس های تخصصی ذیل 24 محور اصلی در راستای پیشگیری از جرم شناسایی شدند که برخورداری از بینش راهبردی، اشراف اطلاعاتی جامع، اطلاعات محوری، شبکه دانش و اطلاعات، اصلاح ساختار و بهبود فرایندها، خدمات رسانی مطلوب، پیشگیری مردم پایه، گفتمان سازی، تعامل فرا فعال، وحدت فرماندهی و هدایت عملیات انتظامی، برنامه ریزی، سازمان دهی و هماهنگی یکپارچه عملیات انتظامی، طرح ریزی یکپارچه عملیات انتظامی، پیشگیری فناورانه یکپارچه، هوشمندسازی فرایندها از جمله شناسه های محوری آن هستند.نتیجه گیری: مدیریت انتظامی یکپارچه پلیس های تخصصی در پیشگیری از جرم؛ مستلزم هماهنگی حداکثری پلیس های تخصصی فراجا در گام های مختلف برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی، پیاده سازی و اجرای فرایندهای پیشگیرانه از جرم است که توجه به شناسه ها و بایسته های شناسایی شده در این پژوهش می تواند فرماندهان، مدیران و رؤسای پلیس های تخصصی را در صحنه سیاست گذاری و میدان اجرای سیاست ها و تدابیر اتخاذ شده راهنما و کمک کار باشد.
تخریب مبانی تمدنی در بستر ژورنالیسم اندیشه سایبری
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۳
87 - 109
حوزههای تخصصی:
علم و فرهنگ ازجمله مسائل هستند که همواره با یکدیگر ارتباط داشته و نظریه پردازان مختلف به دنبال کشف نوع ارتباط بین آن ها هستند. بر اساس دیدگاه فلسفه اسلامی، علم به عنوان پایه و مبنای فرهنگ و تمدن جوامع بشری معرفی می شود که برای قضاوت آن تمدن باید به بررسی مبانی علمی آن پرداخت. از این رو در صورت تخریب یا تزلزل مبانی علمی یک فرهنگ و تمدن، قابل دفاع بودن شعارها و آرمان های آن از بین رفته و پای تحریف به عرصه آن باز می گردد. یکی از مهمترین عوامل تزلزل ساختمان علم، تنزل مقام صدور آن از جایگاه متافیزیکی و سقوط آن به ورطه زبان و پدیده های اجتماعی است. این تنزل که نتیجه ای جز ورود مقوله نسبیت به ساختمان علم ندارد، هنجارهای فرهنگی برآمده از آن علم را نیز متزلزل ساخته و آن ها را عصری می نماید. ژورنالیسم اندیشه مدرن یکی از مهمترین ابزارهایی است که با تنزل ساحت علوم به ادبیات سطحی و مبتذل، با وجود همراه سازی توده جامعه با خود، ریشه های علمی تمدن جوامع را نشانه می رود. مدل سایبری و معاصر این نوع از ژورنالیسم نیز به دلیل ویژگی های خاصی همچون برساختی بودن محتوا، اقتضایی و زمانمند بودن، غلبه فردگرایی، ابتنای بر مولتی مدیا، محوریت زبان و مخاطب محوری، نسبت به مدل های پیشین تاثیرگذاری بیشتری در مسیر تنزل ساحت علم و تخریب مبانی تمدنی دارد. در کشور ما نیز ژورنالیست های اندیشه فعال، در تحلیل مسائل مختلف ابتدا به سراغ ناموجه نشان دادن مبانی اندیشه ای نهفته در عناصر و هنجارهای فرهنگی رفته و درنهایت به صورت غیرمستقیم، اصل ایدئولوژی اسلام و انقلاب را نشانه می روند. مقاله پیش رو سعی دارد تا با استفاده از روش تجربه نگاری فضای مجازی، فرآیند این تخریب را تبیین نماید.
رابطه دلهره ارتباطی و خودکارآمدی کار گروهی با نقش میانجی خودکارآمدی ارتباطی با استفاده از رویکرد محرک، ارگانیسم، پاسخ در دانشجویان حسابداری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
داشتن توانایی ارتباطی مناسب برای دانش آموختگانی که در آستانه ورود به حرفه هستند، ضروری است. ازآنجاکه کاهش فاصله توانمندی دانش آموختگان و انتظار کارآفرینان از آنان می تواند به توسعه حرفه ای منجر شود و ارتباط مناسب نیز یکی از مقوله های مهم مطرح شده در این حوزه است، ضرورت پژوهش حاضر روشن می شود. هدف این پژوهش، مطالعه رابطه دلهره ارتباطی و خودکارآمدی کار گروهی با نقش میانجی خودکارآمدی ارتباطی با استفاده از رویکرد محرک، ارگانیسم، پاسخ در دانشجویان حسابداری مقاطع مختلف کشور است. مطالعه پیش رو از نوع پیمایشی کاربردی است. همچنین، بررسی موضوع به وسیله پرسشنامه و نمونه گیری به صورت تصادفی ساده از 168 نفر از دانشجویان حسابداری مقاطع و دانشگاه های مختلف کشور در زمستان 1401 صورت گرفت. برای تحلیل یافته ها در قالب 3 فرضیه اصلی، از روش معادلات ساختاری توسط نرم افزار Smart PLS، استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین دلهره ارتباطی و خودکارآمدی ارتباطی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، بین خودکارآمدی ارتباطی و خودکارآمدی کار گروهی نیز رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. مطالعه روند علی پژوهش در دو فرضیه ابتدایی نیز نشان می دهد که نقش میانجی خودکارآمدی ارتباطی بر رابطه دلهره ارتباطی و خودکارآمدی کار گروهی مورد تائید است. درنتیجه بر اساس یافته ها، لازم است در راستای توسعه حرفه ای و پوشش نیازهای بازار کار دانشجویان حسابداری، به مهارت های نرم ازجمله مهارت های ارتباطی بیش ازپیش توجه شود
عقلانیت ارتباطی در تعامل زوجین (مورد مطالعه: زوجین متعارض استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
81 - 110
حوزههای تخصصی:
عقلانیت ارتباطی به مثابه تخیل و سرمایه عاطفی در پایداری خانواده ها نقش سازنده و حیاتی دارد. هدف مقاله بررسی عقلانیت ارتباطی در بین زوجین استان گیلان است. به لحاظ روش تحقیق، از رویکرد کیفی، نمونه گیری نظری، روش داده بنیاد و مصاحبه نیمه-ساخت یافته استفاده شده است. تعداد مصاحبه شوندگان 45 نفر بوده که با حداکثر تنوع تا حصول اشباع نظری مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهد مصاحبه شوندگان به دو نوع خانواده گفتگویی و تک صدایی در بین زوجین استان گیلان تقسیم می شوند. بنابراین در زوجینِ متعارض روابط تک صدایی یا به تعبیر مارتین بوبر «من- آن» حاکم است، اما در زوجینِ گفتگویی دارای رابطه «من-تو» هستند. از مهم ترین شرایط علّیِ عقلانیت ارتباطی در بین مصاحبه شوندگان می توان به تفکر پدرسالاری، عدم انعطاف پذیری، عدم درک همدلانه، خودبزرگ بینی، عدم بلوغ عاطفی و روابط فرازناشویی اشاره کرد. شرایط مداخله گر یا فرایندهای اجتماعی در معنای هابرماسی، تضعیف زیست جهان مدرن است؛ که موجب سردی روابط زناشویی، فرسایش سرمایه اجتماعی، فروپاشی خانوادگی و غلبه روابط استراتژیک گردیده است. همچنین برمبنای تجربه زیسته مصاحبه شوندگان، طبقات پایین جامعه که از سرمایه اجتماعی- اقتصادی کمتری برخوردارند دارای عقلانیت ارتباطی ضعیف تری هستند. براساس یافته ها هسته مرکزی مسأله عقلانیت ارتباطی در بین زوجین، وجود «عقلانیت ابزاری» و ضعف رابطه «من- تو» است.
بررسی مفهومی و مصداقی واژه های «زینتهن» و «ما ظهر» در سوره نور و نقد دیدگاه ها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۰)
67 - 88
حوزههای تخصصی:
واژگان «زینتهن» و «مَا ظهر منها» در آیه 31 سوره نور، از کلمات محوری و نقش آفرین در بحث حجاب، مواضع پوشش و مواضع مستثناست که به سبب برخی از ابهامات مفهومی و مصداقی، سبب ارائه دیدگاه های مختلف در وجوب و عدم وجوب حجاب، مواضع وجوب پوشش و مستثنیات آن شده است. مقاله حاضر با هدف تبیین مفهوم و مصداق این دو کلمه، با روش تحلیلی-تفسیری، به بررسی آنها پرداخته و به این نتیجه رسیده است که هرچند واژه «زینت» در لغت مخصوص زینت های عارضی است، ولی در استعمالات قرآنی اعم از زینت های ذاتی و عارضی است و به اندام زن نیز اطلاق می شود. همچنین مقصود از «ما ظهر منها»، زینت هایی است که به طور عادی و طبیعی پوشانده نمی شوند، نه اندامی که به صورت اتفاقی و غیر ارادی ظاهر می شوند و نه خصوص ساق پا یا لباس یا اندامی که در اصل آفرینش ظاهر هستند. بنابراین مصادیق «زینتهن» (زینت زنان) عبارت اند از: اندام زنان، زیورآلات، لباس و رنگ و روغن های آرایشی. و مصادیق «ما ظهر منها» عبارت اند از: صورت، دست و آرایش های واقع در آنها که از ممنوعیت اظهار استثنا شده اند.
Is Ethical Religion Possible?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۸
147 - 160
حوزههای تخصصی:
The paper concentrates on the philosophical discourses of four thinkers – Soren Kierkegaard, M. K. Gandhi, R. D. Ranade and B. R. Ambedkar on Ethics and Religion. Soren Kierkegaard, whose journey in philosophy made him pass through the aesthetic stage to ethical stage and ultimately religious stage landing in the realm of “faith”; where an individual arrives at without any rational commitment. M. K. Gandhi, whose journey in life encompassed politics, economics, and social realms where the underlying paradigm has always been religion. He did not consider ‘truth’ and therefore ‘morality’ as segregated from religion. R. D. Ranade, while mentioning the criteria of mystical experience, very empathetically mentions that a mystic (a saint) has the element of universality, is intellectual, emotional, has the intuitive experience of ‘spiritual realization’ and cannot be devoid of morality. B. R. Ambedkar, instead of accepting Christianity or Islam, consecrated into Buddhism; that befitted Indian contextual situation critiquing the popular Brahmanism, believed that religion must be in amalgamation and consonance with reason and scientific temperament. And this criterion was fulfilled by Buddhism (indeed with other criteria). His adopting Buddhism was more of a political movement rather than spiritual; therefore, his Buddhism in the transformed format, is called Neo-Buddhism. The research article concludes by comparing these masters’ views and ideologies in the context of ‘a possibility of ethical religion’ that has appealed my conscience.
اثربخشی آموزش مدیریت زمان بر نیازهای خود تعیین گری و جهت گیری زندگی دانش آموزان دختر
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
75 - 88
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مدیریت زمان بر نیازهای خودتعیین گری و جهت گیری زندگی دانش آموزان دختر انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر از دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی شهرستان جغتای در سال تحصیلی 1403-1402 با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. گردآوری داده ها با مقیاس ارضای نیازهای بنیادین عمومی (BNSG-S) و آزمون جهت گیری زندگی (LOT) انجام شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مدیریت زمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. تحلیل کواریانس چندمتغیره نتایج نشان داد که آموزش مدیریت زمان بر نیازهای خودتعیین گری و جهت گیری زندگی دانش آموزان دختر اثر مثبت و معناداری دارد (0.05>P). به نظر می رسد که بهتر است مشاوران مدارس از آموزش مدیریت زمان برای کمک به تحقق نیازهای خودتعیین گری و جهت گیری زندگی استفاده کنند.
ارزیابی تاثیرات عوامل قابل کنترل برجزایر شهری به روش رگرسیون چندگانه (نمونه موردی: کلانشهر تبریز)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جزایر حرارتی شهری به یکی از چالش برانگیزترین موضوعات در مطالعات شهری شده و علاوه بر تأثیر اصلی در میانگین دما، جزایر گرمایی می توانند تأثیرات فرعی بر هواشناسی محلی را نیز داشته باشند. جزایر حرارتی شهری عمدتاً ناشی از گرمایش بیش از حد سطح و ذخیره گرما، انتشار آلودگی، گرمایش انسانی، مانع از گردش باد و تبخیر و تعرق کمتر است. روش بررسی: در پژوهش حاضر، با استفاده از الگوریتم پنجره مجزا از سنجنده لندست 8 با ترکیب باند های حرارتی 10 و 11 برای بدست آوردن دمای سطح زمین در روز و از سنجنده مودیس برای بدست آوردن دمای سطح زمین در شب استفاده شده است. برای تعیین منطقه جزایر حرارتی در شهر از تحلیل های خودهمبستگی فضای جهانی و محلی موران و دومی تحلیل کانون داغ گتیس که هردو در نرم افزار آرک مپ انجام شده، برای بدست آوردن بیشترین تاثیر شاخص ها از تحلیل رگرسیون چندگانه خطی در نرم افزار اس پی اس اس استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصله این چنین است که بیشترین نقاط داغ در زمان روز در منطقه شش اطراف فرودگاه تبریز با دمای27/27 درجه و در شب دما 07/17 در منطقه سه بود با توجه به تحلیل فضایی موران هردو جزایر حرارتی دارای الگوی خوشه ای بوده، با توجه به نتایج رگرسیون به صورت تک به تک بیشترین تاثیر در جزایر حرارتی شهری با امتیاز 700/0 فضای باز و بافت خاکی به دلیل ظرفیت حرارتی بالا بوده و در شب خنک ترین سطح بود و کمترین تاثیر فضای ساخته شده با بام های بازتابنده با امتیازمنفی 192/0- بود و اثرخنک کنندگی دارد و ارتفاع ساختمان ها با سایه اندازی و تراکم تصادفی اثر منفی در افزایش گرما داشتند. ولی شاخص تاثیر گذار بر جزایر حرارتی شبانه در شرایطی بود که تراکم ساختمانی متوسط و جهت گیری مناسب بوده ولی نسبت ارتفاع به عرض معبر یکی 31/1 ودیگری 825/0 بود که موجب احتباس گرما می-شود.
تحلیل فضایی محلات شهر بجنورد بر اساس معیارهای مسکن مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
154 - 175
حوزههای تخصصی:
امروزه، مسکن مفهومی فراتر از یک سرپناه پیدا نموده و نقش مهمی در چگونگی کیفیت کالبدی شهرها دارا است. در واقع، یکی از راه های مهم آگاهی از وضعیت مسکن در فرایند برنامه ریزی مسکن، استفاده از شاخص های مسکن است. این شاخص ها که بیانگر وضعیت کمی و کیفی مساکن در هر مقطع زمانی است، می تواند به عنوان راهنمایی مناسب برای بهبود برنامه ریزی مسکن برای آینده مورد توجه قرار بگیرد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف سطح بندی محلات شهر بجنورد براساس شاخص های مسکن صورت گرفته است. پژوهش از لحاظ ماهیت، توصیفی - تحلیلی و بنابر هدف کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی، کتابخانه ای است. در این پژوهش برای رتبه بندی محلات از 11 شاخص مرتبط با کیفیت مسکن بهره گرفته شد و همچنین برای سطح بندی محلات از مدل واسپاس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل 42 محله از شهر بجنورد است. بر اساس نتایج حاصل مشخص شد که نیمی از محلات (22محله) شهر بجنورد در وضعیت مطلوب و کاملا مطلوب مسکن به سر می برند، در مقابل 28 درصد از محلات شهر در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار دارند که تعداد جمعیت موجود در این سطح برابر با 31 درصد از کل جمعیت شهر می باشد. در نهایت وضعیت نامطلوب مسکن قرار دارد که تعداد 8 محله (19درصد محلات) از شهر را در خود جای داده است. مجموع جمعیت موجود در این محلات برابر با 17 درصد از جمعیت شهر است که در پهنه ای به مساحت 973 هکتار (30 درصد مساحت کل شهر) استقرار یافته اند.
تدوین و اعتباریابی بسته روانی- آموزشی مبتنی بر استعاره برای تبیین و مفهوم سازی طرح واره های حوزه خودگردانی و عملکرد مختل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
131 - 151
حوزههای تخصصی:
هدف: به دلیل بومی نبودن منابع اصلی روان شناسی یکی از چالش های درمانگران ایرانی، نحوه ارائه مطالب و مداخلات روان شناختی به مراجعان است. طراحی و استفاده از استعاره های متناسب بافرهنگ و شرایط مراجع ایرانی به رفع این مسئله کمک می کند. این پژوهش با هدف طراحی و اعتبار یابی بسته روانی- آموزشی مبتنی بر استعاره برای تبیین و مفهوم سازی طرح واره های ناسازگار اولیه حوزه خودگردانی و عملکرد مختل انجام شده است. روش: پژوهشگر بر اساس مبانی طرح واره درمانی و استعاره های مراجعان، برای هر طرح واره حوزه خودگردانی و عملکرد مختل 5 استعاره (درمجموع 20 استعاره) طراحی و تدوین کرد و برای اعتبار یابی در اختیار پنل متخصصان 13 نفری قرار داد تا علاوه بر روایی کیفی، روایی محتوایی به شیوه کمی نیز انجام شود. در اعتبار یابی کمی از دو ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل آماری نشان داد که از بین 20 استعاره، 17 استعاره مقدار ضریب نسبی روایی محتوا و شاخص روایی محتوایی بالاتر از اندازه موردنیاز )54/0≤ CVR ) و 79/0≤ (CVI را به دست آورده و معتبر شناخته شدند. نتیجه گیری: با توجه به تأثیرات و کاربردهای استعاره در فرایند آموزش و روان درمانی و بر اساس نتایج اعتبار یابی استعاره های طراحی شده، می توان از این بسته روانی- آموزشی، در آموزش و جلسات طرح واره درمانی استفاده کرد.
نسبت توقیف داده های مرتبط با جرم و صلاحیت کیفری در فرآیند رسیدگی جرایم سایبری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
توقیف داده یا سامانه، فرآیند در اختیار گرفتن اطلاعات و ابزارهای رایانه ای مرتبط با جرم، اعم از اینکه وسیله جرم باشند یا مرتبط با جرم یا موضوع آن، توسط مقام پیگرد است. با توجه به چالش های عدیده ای که در تشخیص صلاحیت کیفری سایبری و نیز صلاحیت سنتی مرتبط با کنش های کیفری وجود دارد،توقیف داده یا سامانه به سه صورت می تواند با صلاحیت کیفری مرتبط و در تشخیص آن کمک کننده باشد: یکی از جهت کشف جرم در جایی که به طور قطعی محل وقوع جرم مشخص نباشد. مکان توقیف داده و سامانه قرینه آشکاری برای کشف جرم است. دوم از جهت وقوع رفتار جرم. محل توقیف داده یا سامانه می تواند گویای محل صلاحیت دار دائمی یا موقتی ( نیابت قضایی یا احاله) برای رسیدگی به جرم باشد. سوم از جهت وضعیت داده یا سامانه نسبت به رفتار جرم که اگر داده یا سامانه به عنوان وسیله ارتکاب جرم بوده یا اینکه موضوع جرم یا تحصیل یافته از جرم باشد، برحسب مورد می تواند نقش موثری در تشخیص صلاحیت ایفا نماید. مقاله حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای و بررسی رویه قضایی به شیوه توصیف و تحلیل کوشیده تا رابطه میان توقیف داده و سامانه را با صلاحیت کیفری امکان سنجی کند و سپس به این نتیجه رسیده که گرچه رابطه مستقیم با توقیف داده و صلاحیت کیفری وجود ندارد ولی به جهت چالش های عدیده صلاحیت در ارتباط با جرایم ارتکابی در فضای سایبر، توقیف داده می تواند به عنوان یک قرینه یا شاخص برای تثبیت صلاحیت کیفری به کار آید.
تاثیر بازاریابی رسانه های اجتماعی بر قصد خرید با در نظر گرفتن نقش میانجی تعامل مشتری، تصویر برند و آگاهی از برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
161 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف: رسانه های اجتماعی امروزه نقش بسیار مهمی در زندگی روزمره افراد و کسب وکارها ایفا می کنند. این پلتفرم ها علاوه بر ارتباطات شخصی، به یکی از اصلی ترین ابزارهای بازاریابی نیز تبدیل شده اند. همچنین این پلتفرم ها تأثیر مستقیمی بر تصمیم گیری خرید افراد دارند. پژوهش حاضر، به دنبال بررسی تاثیر بازاریابی رسانه های اجتماعی بر قصد خرید با در نظر گرفتن نقش میانجی تعامل مشتری، تصویر برند و آگاهی از برند می باشدروش: این پژوهش با رویکرد فلسفی اثبات گرایی و با استفاده از روش کمی انجام شده است. استراتژی پژوهش، پیمایشی بوده و از پرسشنامه استاندارد با طیف لیکرت پنج گزینه ای برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. این پژوهش دارای افق زمانی مقطعی است و در بازه زمانی یک ماهه بین تاریخ 10 تیر تا 15 مرداد (35 روز) انجام شده است. جامعه آماری شامل مشتریان بالقوه و بالفعل برند اسنس بوده و نمونه گیری به روش غیراحتمالی در دسترس با حجم نمونه 410 نفر انجام شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شده است.نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که بازاریابی در شبکه های اجتماعی می تواند به افزایش آگاهی از برند، تقویت تعامل با مشتریان و در نهایت، افزایش قصد خرید در محصولات آرایشی منجر می شود و پیشنهاد می شود که برندهای این حوزه، از رسانه های اجتماعی می توانند برای معرفی محصولات خود و ایجاد ارتباط با مشتریان و ایجاد قصد خرید در آنها استفاده کنند.
بررسی اثرات هوش مصنوعی بر بهینه سازی فرایندهای بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش هوش مصنوعی در بهینه سازی فرآیندهای بازاریابی پرداخته است. هدف آن تحلیل تأثیرات هوش مصنوعی بر کاهش هزینه ها، افزایش دقت تصمیم گیری، بهبود تجربه مشتری و تقویت توان رقابتی شرکت ها است. روش تحقیق از نوع آمیخته (کیفی و کمی) است. در بخش کیفی، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 13 متخصص در حوزه بازاریابی و هوش مصنوعی جمع آوری و با روش تحلیل مضمون بررسی شدند که به شناسایی 9 مضمون اصلی و 57 مضمون فرعی منجر شد. در بخش کمی، برای اولویت بندی مضامین اصلی از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده گردید و داده ها از طریق پرسش نامه های مقایسه زوجی میان 8 متخصص حوزه بازاریابی و فناوری اطلاعات جمع آوری و تحلیل شدند.یافته ها نشان داد که هوش مصنوعی تأثیرات قابل توجهی بر فرآیندهای بازاریابی دارد. مهم ترین اثرات شامل کاهش هزینه های عملیاتی و تبلیغات، کاهش خطای انسانی، افزایش دقت تصمیم گیری، بهبود سرعت عملیات بازاریابی و ارتقای تجربه مشتری است. کاهش خطای انسانی به عنوان مهم ترین تأثیر و بهبود مدیریت منابع به عنوان کم اهمیت ترین شناسایی شد. هوش مصنوعی با شخصی سازی تعاملات مشتریان و هدفمند کردن فرآیندهای بازاریابی، توان رقابتی شرکت ها را به ویژه در بازارهای بین المللی افزایش می دهد.استفاده موفق از این فناوری مستلزم تدوین استراتژی های دقیق، آموزش کارکنان و رعایت حریم خصوصی مشتریان است. همچنین، در بازارهای بین المللی، تنظیم استراتژی های بازاریابی متناسب با تفاوت های فرهنگی و نیازهای محلی ضروری است. این پژوهش بر اهمیت بهره گیری هوشمندانه از هوش مصنوعی برای بهبود رقابت پذیری و افزایش رضایت مشتری تأکید دارد.