مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۸٬۲۲۱ تا ۳۲۸٬۲۴۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۳۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
رخشان بنی اعتماد یکی از زنان فیلم ساز صاحب نام در سینمای ایران است. فیلم های او دارای مضامین اجتماعی اند و به جز سه فیلم اول، در باقی آثار او، وضعیت زنان در جامعه امروز ایران به نمایش گذاشته شده است.برای دست یابی به هدف این پژوهش، که جست و جوی نظریه های فمینیستی در آثاربنی اعتماداست، ابتدا سه نظریه مطرح فمینیسم، یعنی نظریه تفاوت جنسیتی، نابرابری جنسیتی، و ستم گری جنسیتی شرح داده می شود، سپس به پیدایش فمینیسم در سینما پرداخته می شود، و در آخر، با معرفی وضعیت اجتماعی زنان در ایران پس از انقلاب، آشنایی با بنی اعتماد و فیلم هایش، و نیز تقسیم بندی دوره های فیلم سازی او در سه دهه 60، 70، و 80، فیلم های این فیلم ساز بر اساس سه نظریه مطرح فمینیسم مورد تحلیل قرار می گیرند.نتایج به دست آمده از این پژوهش، وجود گرایش به نظریه نابرابری جنسیتی و ستم گری جنسیتی را در آثار بنی اعتماد نشان می دهد.
بررسی نقش کتابداران بیمارستان در اطلاع رسانی به پزشکان متخصص، دستیاران و پزشکان عمومی مراکز آموزشی و درمانی شهر همدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
شهر بی انضباط و محدودیت های ظهور شهروندی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت پذیری سازوکاری است که شهر مدرن را به شهری منضبط بدل کرده است. پیامدهای چنین شهری موضوع تاملات جامعه شناسان و فیلسوفان بوده است. برخی از نظریه ها بر اخلاق اجتماعی و فردگرایی دگرخواهانه و برخی دیگر بر شکلی از جامعه انضباطی تاکید کرده اند. نحوه تکوین جامعه انضباطی و شهر منضبط در کانون اصلی چنین مباحثی بوده است. چنین نظریه هایی عمدتاً جهت توضیح شکل گیری جامعه ای با انضباط به کار گرفته می شوند، در حالی که در موضوع بحث ما چنین نظریه هایی بناست به تشریح آن چه که ما شهر بی انضباط می نامیم کمک کنند. این مقاله ضمن بحث حول نتایج یک تحقیق درباب نظارت و کنترل در جامعه نشان می دهد شهر بی انضباط در ایران از خصایصی چون احساس بی هنجاری در میان شهروندان، عدم احساس نظارت و کنترل، بی اعتمادی به نهادهای انضباطی و احساس عدم قطعیت قانون برخوردار است. سپس بر اساس چنین شاخص هایی به مولفه هایی از عقلانیت در زندگی روزمره می رسیم که متناسب با شهر بی انضباط است. شهر بی انضباط از نظر ما قبل از هرچیز متاثر از سازمان اجتماعی جامعه ای است که به چنین بی انضباطی ای دامن می زند.
اخلاق و رفتار سیاسی پیامبر اعظم(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق بهار ۱۳۸۸ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
امروزه، دیپلماسی از مهم ترین راهکارهای دولت ها برای رسیدن به اهداف و منافع ملی خود در خارج از مرزهایشان است، با توجّه به این که دین مبین اسلام جهانشمول فرض میشود جای این تأمّل هست که پیامبر اسلام چه روش هایی را در دیپلماسی خود به کارگرفته و اصولاً آیا از این راهکار برای رسیدن به هدف اصلی بعثت، یعنی اصل دعوت به توحید و اسلام به عنوان دین خاتم، استفاده کرده اند یا خیر؟
این مختصر در صدد است که بیان نماید دین مبین اسلام و پیامبر اعظم، نه تنها به دیپلماسی برای رسیدن به اهداف خود معتقد بوده، بلکه مشوّق اصل مذاکره و رفع تخاصمات از راه برقراری جلسات گفتگو و استدلال بوده و برای دیپلماسی، اصول، مبانی و ویژگیهای خاص ارایه داده که تا آن روزگار سابقه نداشته و الگوی آیندگان قرار گرفته است. دیگر این که، اسلام، هر چند به جهاد ارج والایی مینهد، آن را آخرین راه حلّ دیپلماسی تلقّی میکند و اسلام بیش از آن که دین «زور برهنه» یعنی شمشیر باشد آن گونه که معاندین و دشمنان اسلام گفتهاند دین دیپلماسی است.
روش تحقیق مقاله،کتابخانه ای است و تجزیه و تحلیل داده ها به صورت توصیفی- تحلیلی با رویکردی تاریخی و با استناد به آیات و روایات اسلامی خواهد بود.
ترسیم خطوط و مرزهای توکّل و تکلیف(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
توکّل به معنای اعتماد و اتّکا بر خدا و نیز واگذاری کارها و تفویض امور به خداوند است. مسأله این است که: «تکلیف شخص متوکّل چیست؟»؛ اگر معنای توکّل واگذاری کارها به خدا به طور کلّی باشد که خلاف عقل است، و اگر معنایش این باشد که متوکّل به اسباب متمسّک شود و به وسایل رو کند، پس تفاوت او با شخص غیر متوکّل چه خواهد بود. ما در این نوشتار کوشیدهایم که به این سؤال پاسخ داده و شبهه را رفع کنیم
«زمان» از دیدگاه ملّاصدرا و برگسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمان حقیقتى است که با وجود انسان پیوند یافته است و انسان همیشه خود را در چنبره آن مىیابد،گویا انسان اسیرِ زمان است و راهى براى برون رفت از این اسارت ندارد. ملّاصدرا و برگسون کهفیلسوفانى از دو سنّت فلسفى متفاوت هستند، در تلقّى خویش از زمان، افقى تازه گشوده و راهى نوآغازیده اند. هم ملّاصدرا و هم برگسون بر آن بوده اند که حقیقت زمان را باید در نسبت با وجودتفسیر کرد. ملّاصدرا زمان را حقیقتى مى داند که از نحوه وجود مادّیات انتزاع مى شود؛ برگسون نیززمان را مرادف حرکت مى داند و آن را دیرندى مى شمارد که فقط از طریق خودآگاهى و شهود محض قابل درک است و بنیاد هستى ما را تشکیل مى دهد. در این نوشتار، پس از تبیین زمان از منظر این دو فیلسوف، سعى خواهیم کرد تا میان این دو دیدگاه، الفتى ایجاد نماییم و روزنه اى براى مقارنه و تطبیق بگشاییم.
گزاره هایی اساسی در باب تعامل تربیت و فرهنگ عمومی
حوزههای تخصصی:
با فرض وجود ارتباط میان دو حوزة فرهنگ و تربیت و نیز با فرض ضرورت انجام اصلاحات اساسی در فرهنگ عمومی و نیز برنامه ریزی برای تربیت، نحوة ارتباط این دو حوزه چگونه است؟ و بر این اساس چه دستاوردهایی را برای سیاستگذاری فرهنگی یا برنامه ریزی تربیتی به دنبال خواهد داشت؟
مباحث این مقاله در دو محور اساسی ارائه می شود: محور اول در قالب ارائه ده گزاره اساسی به موضوع کلی تربیت و تحولات شخصیت و رفتار آدمی می پردازد. در بخش دوم رابطة تربیت(یعنی رشد شخصیت و تحولات رفتار آدمی) با فرهنگ عمومی در قالب چهار گزاره اساسی بررسی می شود. در نهایت با توجه به اینکه اندیشة تربیتی مقدمات و تمهیدات لازم برای عمل تربیتی را فراهم می آورد، می توان به شکلی منطقی اندیشة تربیتی را، مانند مقدمة عمل تربیتی، بر فرهنگ عمومی مؤثر دانست و این دستاورد مقالة حاضر در زمینة سیاستگذاری فرهنگی است.
رویکرد کارکردی به دین: تأملی در سنجه های دینداری از منظر آموزه های اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با مطالعه ی انواعی از گزاره های اسلامی که از «نگاه کارکردی به دین» گفته اند، امکان همسازی این رویکرد را با «دینداری» اسلامی، بررسی کرده است. این بحث، جایگاه خاصی در مطالعات دینداری و عرفی شدن و سنجش آنها دارد و بررسی منابع اسلامی، در حد شایسته ای آن را به مقصودش نزدیک می کند. یافته ها از مفهومی از «دینداری» در «افراد متعارف» خبر می دهند که عناصر مهمی از این رویکرد را در خود دارند و همچنین نشان می دهند که آموزه های اسلامی، جایگاه مهمی را برای کاربرد این نگاه در سنجه های عملی دینداری قائل هستند.
روش شناخت اجتماعیدر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چکیده: شناخت و روش شناخت اجتماعی، از موضوعات مهم و اساسی در حوزة علوم اجتماعی است که در دوره های مختلف تاریخی از گذشته تاکنون رویکردهای مختلفی دربارة آن وجود داشته است. یکی از دسته بندی های روش شناختی، تقسیم روش به روش شناسی بنیادین و روش شناسی کاربردی است که انواع مختلف روش شناخت اجتماعی را می توان در ذیل آن قرار داد. در این گونه شناسی، روش شناسی بنیادین، که به مبانی هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی ناظر بوده و به صورت بنیادین روش شناسی اجتماعی را مد نظر قرار می دهد، مبنای بحث در این مقاله واقع می شود. در علوم اجتماعی با سه روش بنیادین اثباتی، تفهمی و رئالیسم انتقادی سروکار داریم. هر یک از این روش ها از مبانی هستی شناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی خاصی بهره گرفته، با یکدیگر در تقابلند. قرآن نیز به علت برخورداری از مبادی هستی شناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی ویژة خویش از یک روش بنیادین «رئالیسم توحیدی» بهره می گیرد. ویژگی های خاص اندیشة قرآن، روش شناسی قرآنی را از مکاتب روش شناختی مدرن متمایز می سازد. قرآن هستی را دارای دو بعد مادی و معنوی دانسته، آن را یک پارچه و با محوریت خداوند حکیم معرفی می کند. همچنین سرنوشت انسان و کمال نهایی وی را در میزان قرب الهی می داند.
قرآن به همة ابزارهای حسی، عقلی و وحیانی مرجعیت می بخشد؛ اما مرجعیت آنها را در چارچوب مبانی خویش می پذیرد. همه چیز در اندیشة قرآن، به خداوند ارتباط پیدا می کند. قرآن از همة رویکردهای تبیینی و توصیفی، خرد و کلان، تجربی، تفهمی و انتقادی برخوردار می شود؛ اما آنها را در چارچوب توحید و مبتنی بر یک عقبة الهیاتی بازتعریف می کند. این، ویژگی ممتاز روش شناسی قرآن است که روش های سکولار از آن بهره ای نمی برند و به علت چنین فقر معرفتی، با تکیه بر یک ابزار، سایر ابزارها را نفی می کنند. همچنین روش شناسی قرآن، به علت بهره گیری از ابزار وحی، قابلیت های افزون تری را نسبت به روش های مدرن دارد؛ از جمله، امکان فهم و درک عمیق تر واقعیت اجتماعی و دست یابی به ضرورت ها و باید و نبایدهای اجتماعی بیشتری در آن.
کشاورزی تجاری در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادویه عمده ترین محصول کشاورزی صادراتی شرق به غرب تا قبل از رنسانس به شمار می آمد. اما با تحولات گسترده عصر رنسانس در مبانی فنّی تولید و رشد روزافزون محصولات و مصنوعات اروپایی به ماورای اروپا و افزایش تقاضای غرب نسبت به محصولات مختلف کشاورزی، جوامع شرقی برای تأمین هزینه واردات کالاهای مصرفی و سرمایه گذاری های مختلف، راهی جز افزایش تولیدات کشاورزی از طریق انتقال از کشاورزی معیشتی به تجاری نداشتند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که ایران در دوره قاجاریه نیز به ویژه از عصر ناصری به بعد، نخستین مراحل کشاورزی تجاری را آغاز و در انتهای آن دوره به توفیقات مهمی دست یافت و مسیری منطقی را در نوسازی پیشه کرد. اما با ظهور عوامل دیگری، این مسیر تغییر کرد و فرآیند نوسازی ایران به مجرای دیگری افتاد.
اصناف و صنایع در بازار شیراز در سده های هفتم و هشتم قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیراز از دیرباز یکی کانون های مهم شهری جنوب ایران و نیز از مراکزی بود که وجوه تولید کشاورزی، پیشه وری و دامداری را با توجه به رونق سه شیوة معیشت دامداری (شبانکارگان)، روستایی (روستاهای جلگه های کربال، استخر و دشت مرغاب و...)، و به ویژه شهری (شیراز و از آن میان کازرون) داشته است. در واقع بازار شیراز محل تجمع مواد خام و فراورده های حاصل از وجوه متنوع تولید در شهرهای دور و نزدیک بوده است که از آن جمله است مروارید خلیج فارس، پشم و کُرک از نواحی شبانکاره و کرمان و... . از سوی دیگر موقعیت جغرافیایی شیراز بر سر راه خلیج فارس به اصفهان و ری (محل اتصال جادة ابریشم و راه های دریایی خلیج فارس و اقیانوس هند)، روند مهاجرت پیشه وران و مردم شهرهای همسایه به شیراز و تخریب کانون های شهری همسایه ای چون اصفهان در آغاز عهد مغول، موجب رونق بازار شیراز شد. اوج گیری طریقت های صوفیانه ای چون پیروان ابن خفیف شیرازی، شیخ کبیر و شیخ ابواسحاق کازرونی نیز در تقویت همبستگی اجتماعی اصناف و انسجام صنفی بازار شیراز اهمیت داشت. مقاله حاضر می کوشد تا به این پرسش پاسخ گوید که اصناف و صنایع بازار شیراز در قرون 7 و 8 قمری چه اوضاع و چه نوع تولیداتی داشته است؟ فرضیه بر آن است که برخلاف نظر برخی مورخان اقتصادی که معتقد به غلبه صدور مواد خام در اقلام صادراتی ایران سده های مذکور هستند، به نظر می رسد که درصد قابل توجهی از کالاهای تولیدی بازار شیراز حاصل فرایند کار صناعی و نه تنها تولید مواد خام بوده است.
بررسی جایگاه سیاسی ساتراپ های هخامنشی در دوره داریوش بزرگ با تکیه بر کتیبه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیروزی کورش بزرگ بر آستیاگ، آخرین پادشاه ماد، در سال 559 پیش از میلاد، آغازگر شکل گیری پادشاهی هخامنشی بود. پس از فتح مصر توسط کمبوجیه و تصرف برخی از سرزمین های شرقی از جمله هند در زمان داریوش بزرگ، مرزهای این حکومت از شرق تا رود سند، از غرب تا دریای مدیترانه و رود نیل در مصر، از شمال تا دریاچه خوارزم (آرال) و از جنوب تا حاشیه های جنوبی دریای پارس امتداد یافت. داریوش برای اداره بهتر این قلمرو گسترده، آن را به ساتراپی های (خشتره پاون ها) گوناگونی تقسیم کرد. هر چند که پس از فتح سرزمین های هند، لیبی و حبشه توسط داریوش (حدود سال های 518 و 517 پ.م) تا پایان شاهنشاهی هخامنشی تغییرات عمده ای در مرزهای جغرافیایی و تعداد ملل تحت قلمرو هخامنشیان ایجاد نشد، اما تعداد این ساتراپ ها و جایگاه سیاسی آنها آن گونه که در فهرست کتیبه های این دوره منعکس شده است، دچار تغییرات مکرر و دگرگونی شدند. تعداد ساتراپ ها و فهرست ملل و اقوام تحت قلمرو پارسیان از دیرباز مورد توجه و مطالعه اندیشمندان تاریخ ایران باستان بوده و پژوهش های زیادی در این زمینه انجام شده است، اما موقعیت و جایگاه سیاسی و علل برخی از تغییرات و جابه جایی ها در ترتیب و تعداد این ساتراپ ها، مورد توجه جدی قرار نگرفته است. این مقاله بر پایه روش تحقیق تاریخی ضمن استناد به کتیبه های دوره هخامنشیان، از آن میان کتیبه های داریوش و مقایسه آنها با هم و با دیگر منابع و از آن میان منابع یونانی، به بررسی جایگاه سیاسی ساتراپ های هخامنشی در دوره این پادشاه به عنوان مسأله تحقیق می پردازد. معرفی کتیبه های دوره هخامنشی که در آنها نام های سرزمین های تحت قلمرو این پادشاهی بیان شده است و استناد به آنها، بررسی تعداد و جایگاه ساتراپ ها در هریک از کتیبه های مورد بررسی و علل برخی از تحولات در تغییر جایگاه سیاسی ساتراپ ها مواردی است که در این مقاله به آنها پرداخته شده است.
Morality, Rationality and Impartiality
حوزههای تخصصی:
Morality as somehow involving rationality and impartiality received classic expression in philosophy of Kant who frankly speaks of “rational and impartial spectator” in contemplating the universal law. The overall aim of this paper is to show (1) that the idea of morality implies rationality and this will be reached at in refuting the moral scepticism; but (2) it does not necessarily indicates impartiality, since the justification of the principle of impartiality does not solve the problem of justifying particular moral principles. I will start with the question “Why should we be moral?” and then turn to moral rationality to refute moral scepticism, finally the relationship between rational morality and the principle of impartiality will be reconsidered.
Freedom and Human Dignity
Book Review: The Problem of God in Modern Thought, Grand Rapids
کارکرد و عملکرد گمرکات عهد ناصری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بی طرفی فناورانه
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم و سیره اخلاقی معصومین علیهم السلام: رفتار شناسی تربیتی رسول الله (ص) از منظر قرآن کریم
منبع:
کوثر ۱۳۸۸ شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن تاریخ وسیره پیامبران در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی الگوها و عبرتهای اخلاقی و رفتاری
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی الگوها و عبرتهای شخصیتی و رفتاری
آگاهیهای پراکندة تاریخی از سبزوار در قرن سیزدهم هجری
حوزههای تخصصی: